84 ص
وظایف و اختیارات ولایت فقیه در رهبری جمهوری اسلامی ایران
خبرگزاری مهر: ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی مترقی ترین اصل از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که بر اساس شرایط مندرج در همین قانون از سوی نمایندگان مردم در مجلس خبرگان انتخاب و بر اساس نص این میثاق ملی ، رهبری را برعهده می گیرد. متن زیر مروری بر اصول مربوط به اختیارات و وظایف رهبری در قانون اساسی دارد. ضمن اینکه تغییرات انجام شده در این اصول طی بازنگری سال 68 نیز ضمیمه گشته است.
تأثیر انواع «مشروعیت» در «مشارکت سیاسى» با نگاهى به مشروعیت حکومت دینى و نظریه هاى ولایت فقیه
از جمله مفاهیم پراهمیت در فلسفه سیاسى، مفهوم «مشروعیت» است که علاوه بر گرانمایگى تئوریک و مفهومى که پاسخ پرسش مهمى چون چرایى الزام قدرت سیاسى و التزام آن را بر عهده خویش گرفته است؛ از حیث تأثیرگذارى بر دیگر مفاهیم نیز پر ارج و اهمیتاست.
در این نوشتار تأثیرگذارى مشروعیت در یکى از مفاهیم مهم دیگر،یعنى «مشارکتسیاسى» مدنظر قرار گرفته است و در این طریق، تلاش در تبیین این نکته بوده است که انواع نظریههاى مشروعیت به طور مستقیم در چگونگى، کیفیت و سطح مشارکت سیاسى تأثیرگذار مىباشند. به گمان نگارنده هر یک از انواع مشروعیت علىالاصول میزان خاصى از مشارکت سیاسى را برمىتابند و هر نظام سیاسى با لحاظ مشروعیت خاصّ خویش، سطح معینى از مشارکت سیاسى را تحمل مىکند. در پایان سخن، این بحث نظرى را بر ایران پیش و پس از انقلاب اسلامى افشاندهایم تا به اختصار پتانسیلهاى مشارکت سیاسى را در حکومتهاى قبل و بعد از انقلاب اسلامى ملاحظه کنیم. از همین رهگذر در مقطع پس از انقلاب انواع نظریههاى مطرح در خصوص حکومت دینى و ولایت فقیه را از نظر گذراندهایم. بىشک این بنیان نظرى قابلیت طرح تفصیلى بیشترى را در تطبیق با مصادیق و حکومتها دارا مىباشد و ما در این مجال به همین میزان بسنده کردهایم. تا توفیقى دیگر ...
بحث خود را با نام خدا وسپس با توضیح این مطلب که" منکر ولایتفقیه، منکر ضروری فقه است " آغاز مینمایم:
اگر کسی ولایت فقیه را مردود بداند، مرحوم آیهالله العظمی بروجردی(قده) او را منکر ضروری فقه اسلام و نه تنها فقه تشیع، میداند مرحوم صاحب جواهر نیز در این زمینه میفرماید:((استوانههای مذهب به ولایت فقیه حکم کردهاند و کسی که در ولایت فقیه وسوسه کند طعم فقه را نچشیده است و رمز کلمات ائمه معصومین(ع) را نفهمیده است.))
در بین معاصرین تنها مرحوم آیه العظمی خوانساری(ره) میباشند که ولایت مطلقه فقیه را مورد تردید قرار داده و بهره مندی از اجرای الهی را به قیام و ظهور حضرت حجهبنالحسن(روحی و ارواح العامین له الفدا) موکول کردهاند. ایشان در حقیقت فایده دین را به زمان حضور معصوم(ع) محدود نموده و برخلاف ضرورت، ادامه احکام را در زمان غیبت امامعصر(عج) لغو و منتفی دانستهاند و دلیل این مسأله را محرومیت، از برکات وجودی آن بزرگوار ذکر نمودهاند!
البته صحیح است که نمیتوان به ناقص بودن دین معتقد شد و حجت را از بندگان خدا سلب کرد؟ چگونه آن مرحوم وافرادی نظیر ایشان در گذشته وجود ولیفقیه را برای ایتام و قاصرین لازم دانستهاند، لیکن برای ملت اسلام وایتام ال محمد (ص) و جامعه مسلمین لازم ندانستهاند؟! و با نبود ولیفقیه، به یغما رفتن عزت وشرف مسلمانان و منافع مادی و معنوی آنها را توسط گرگهای جهانخوار و جهانخواران گرگ نظارهگر باشند!!