مقدمه
مقالات و متون متعددی در مورد مفهوم و کاربردهای نظامهای خبره و هوش مصنوعی نوشته شده است. با این حال، جستجو در ویرایش پیوسته (2004) پایگاه چکیده مقالات کتابداری و اطلاعرسانی (لیزا) نشان داد که به طور نسبی مقالات اندکی در خصوص کاربردهای عینی نظامهای خبره و هوشمند در بازیابی اطلاعات نوشته شده است. هدف مقاله حاضر، پاسخگویی به این سؤال است که آیا نظامهای خبره و هوش مصنوعی (هوشمند) را میتوان در نظامهای بازیابی اطلاعات مورد استفاده قرار داد و اگر چنین است کاربرد عینی آنها در اینگونه نظامها چگونه است. مروری بر تحقیقات انجام شده در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی در این زمینه نشان میدهد که ابهامهایی در خصوص کاربردهای عینی فنآوریهای خبره و هوش مصنوعی در بازیابی اطلاعات مشاهده میشود. چه بسا، یکی از دلایل این امر انتشار متون و مقالاتی است که بیشتر بر جنبههای نظری تاکید داشتهاند. این موضوع توسط لنکستر و وارنر در کتاب" کاربرد فناوریهای هوشمند در خدمات کتابداری و اطلاعرسانی" برجسته شده است (لنکستر و وارنر، 2001، ص1). در واقع، این ابهام وجود دارد که آیا نظامهای مورد بحث در اینگونه متون و مقالات، به طور عینی به مرحله بهره برداری رسیدهاند و در پایگاههای اطلاعاتی حاوی انواع مختلفی از اطلاعات، برروی دیسک فشرده یا شبکههای پیوسته، مورد استفاده قرارگرفتهاند، یا اینکه تنها ساختار و عملکردهای آنها به طور نظری مورد بحث قرارگرفته است، یا در بهترین شکل، در قالب پیش نمون ارائه شدهاند. از طریق جدول 1 میتوان دیدگاهی کلان نسبت به مقالات مرتبط منتشر شده در مجلات حوزه کتابداری و اطلاعرسانی که در پایگاه لیزا نمایه شدهاند بدست آورد
نظام خبره و هوشمند چیست؟
الف. نظام هوش مصنوعی (هوشمند) در اغلب متون، این مفهوم دلالت بر نظامی دارد که قادر است برخی اعمال هوشمندانة انسان را شبیهسازی کند. فنلی تعریف شفافی از نظامهای هوش مصنوعی ارائه داده است: "برنامههای کامپیوتری که به منظور شبیهسازی قدرت استدلالگرایی انسان طراحی شدهاند و میتوانند از اشتباهات خود درس بگیرند و قادرند به صورت سریع و خبره اعمالی را انجام دهند که انجام آنها نیاز به تخصص انسان دارد" (فنلی، 1992). کاسی در کتاب خود تحت عنوان "ماهیت هوش مصنوعی" این مفهوم را یک حوزه کلان از علم به شمار آورده است که ممکن است در اذهان مردم معانی مختلفی را (نظیر روباتهای مصنوعی) را تداعی کرده باشد. هوش مصنوعی قرار است وظایفی را انجام دهد که نیاز به هوش انسان دارد (کاسی، 1998). در این وادی، این پرسش مطرح است که آیا بسیاری از وظایفی نظیر محاسبات و تجزیه و تحلیلهای پیچیدة ریاضی که برنامههای کامپیوتری قادرند آنها را با سرعت، دقت، و صحت بیشتری نسبت به انسان انجام دهند (نظیر برنامههای تجزیه و تحلیل آماری) میتوان مصادیقی از یک نظام هوشمند به شمار آورد. اگرچه کامپیوتر چنین اعمالی را میتواند با دقت و صحت بیشتری نسبت به انسان انجام دهد، اما در نقطة مقابل، کارهای بسیار سادهای نیز وجود دارند که انسان قادر است آنها را به سهولت انجام دهد. به طور مثال، تشخیص چهرة افراد برای انسان کاری بسیار معمولی محسوب میشود، ولی برای نظامهای کامپیوتری فرایندی بسیار پیچیده، دشوار و چه بسا نا ممکن محسوب میگردد. نظامهای هوشمند قصد دارند به اموری بپردازند که برای انجام آنها نیاز به سطح بالایی از استدلالگرایی و تصمیم گیری است. فورد چنین تعریفی از یک نظام هوشمند ارائه داده است: "نظام هوشمند نظامی است که حداقل از برخی از قواعد دانش اکتشافی (نه لزوما در سطح خبره) استفاده کند یا بتواند قضاوتها یا تصمیم گیریهایی را با وجود نامعلوم بودن یا ناقص بودن شواهد موجود انجام دهد" (فورد، 1991، ص8) با بررسی متون مرتبط دو هدف اصلی را میتوان در ایجاد نظامهای هوش مصنوعی به منظور شبیهسازی اعمال هوشمندانه انسان شناسایی کرد: • درک و بررسی بهتر جنبههای مختلف هوش انسان و امکان شبیهسازی آن توسط ماشین • طراحی برنامههای کاربردی هوشمند برای انجام وظایفی که نیاز به هوش انسان دارد طبق نظرات مککارتی و هیس ، مشکلی که حوزة هوش مصنوعی با آن روبهرو است، با جنبههای معرفت شناسی و اکتشافی مسائل در ارتباط است. برخی اعمالی را که نظامهای خبره انجام میدهند به هیچ وجه نمیتوان هوشمند دانست. در واقع، نظامهای هوش مصنوعی باید از درجة بالایی از استدلالگرایی و تصمیمگیری در شرایط و موقعیتهای مختلف برخوردار باشند. استفاده از منطق اکتشافی اساس کار نظامهای هوشمند به شمار میآیند، بنابراین، حتی برنامههایی که از سطح بسیار بالایی از تحلیلهای آماری و ریاضی استفاده کنند را نمیتوان یک نظام هوشمند تلقی کرد.
فرمت ورد تعداد صفحات 39