بخشی از متن اصلی :
شرف الزمان حکیم ابومنصور قطران عضدی تبریزی از مشاهیر شاعران ایران در قرن پنجم هجری است . او شاعری توانا و نیکو سخن است تمایل وی به صنایع از قصاید وی آشکار است و با وجود آن لطافت و روانی کلام را همواره در شعر رعایت کرده است. یکی از وجوه اهمیت او آن است که نخستین کسی است که در آذربایجان به پارسی دری آغاز سخنوری کرده و مقتدای شاعران آن دیار گردیده است . وی مرثیه ای دارد که معلوم نیست برای چه کسی سروده است . به مطلع زیر:
ای میر بستان مصطفی بودی چون او زهمه بدی جدا بودی
. . .
15- مسعود سعد سلمان :
وی از شاعران بزرگ ایران در نیمه دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم از ارکان استوار شعر فارسی است . ولادت او بنابر محاسبه علامه مرحوم محمد قزوینی در میان سالهای 438 و440 اتفاق افتاده است و ظهور او در شاعری مصادف بود با عهد سلطنت سلطان ابراهیم و گو در عهد همین پادشاه مسعود به توصیه پدر خود در دربارراه یافت محل تولد وی لاهور پاکستان بوده استو نیاکان وی در همدان می زیسته اند . او در سال 480 هجری به همراه سیف الدوله محمود محبوس گردید که هفت سال در قلعه های سوودهک و سه سال در قلعه نای زندانی بود وی در مرگ فرزندش صالح رباعی مؤثری سروده است.
در حبس مرنج با چنین آهنها صالح بی تو چگونه باشم تنها
گه خون گریم به مرگ تو دامن ها گه پاره کنم ز درد پیراهن ها
و قطعه زیر از مسعود سعد است در رثاء شاعر ناکام سید حسن غزنوی به مطلع :
بر تو سید حسن دلم سوزد که چو تو هیچ غمگسار نداشت
تن من زار بر تو می نالد که تنم هیچ چون تو یار نداشت
ای عزیزی که درهمه احوال جان من دوستیت خوار نداشت
. . .
سی نشد سال عمر تو ویحک سال زان تو را شمار نداشت
هیج روزی به شب نشدکه مرا نامه در تو انتظار نداشت
گوشم اول که این خبر بشنود بر وانت که انتظار نداشت
زان اجل اختیار جان تو کرد که به از جانت اختیار نداشت
اینقدر داد چون توئی را عمر شرم بادش که شرم و عار نداشت
مسعود سعد در حق عطاء بن یعقوب متوفی 491 هجری مرثیه زیر را سروده است :
عطایعقوب ازمرگ توهراسیدم شدی وپیش نبودم زمرگ هیچ هراس
از وفات عطاء بن یعقوب تازه تر شد وقاحت عالم
. . .
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 11