فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
مقدمه:
هدف از انجام این بررسی آماری، اینکه دریابیم:
«چند درصد از دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه اهل البیت تصمیم دارند در رشته ی ریاضی- فیزیک تحصیل کنند»
موضوع مورد مطالعه:
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان مدرسه ی اهل البیت به درس ریاضی
در این قسمت به توضیح درباره ی جدول های فراوانی و چگونگی جمع آوری اطلاعات می پردازیم.
برای جمع آوری اطلاعات درباره ی این موضوع از پرسشنامه استفاده کردیم به طوری که 34 پرسشنامه به عنوان نمونه که شامل 7 سؤال میباشد در اختیار دانش آموزان 12 کلاس موجود در مدرسه اهل البیت به صورت اتفاقی و بدون شناخت قبلی قرار گرفت. سپس تمام پرسشنامه ها جمع آوری گردید و با توجه به اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها برای هر سؤال جدول فراوانی که شامل فراوانی مطلق ، فراوانی نسبی و درصد فراوانی نسبی و فراوانی تجمعی و زاویه ی مرکزی میباشد و با توجه به نوع داده برای آن در صورت امکان مرکز دسته تعیین گردید. سپس با توجه به نوع متغیر مورد مطالعه برای هر سؤال نمودار میله ای و دایره ای و یا نمودار مستطیلی و چند بر فراوانی کشیده شد. سپس به پیدا کردن شاخص های مرکزی (حد و میانه و میانگین) پرداختیم.
(هر داده که بیشترین فراوانی را دارد میانه مقداری است که نصف داده ها قبل از آن و نصف دیگر داده ها بعد از آن قرار دارد و میانگین مرکزیت داده ها را نشان میدهد.)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
فهرست مطالب:
مقدمه
گردآوری اطلاعات (شواهد1)
تجزیه و تحلیل اطلاعات
خلاصه یافته های اولیه
معیارهای ارزشیابی
چگونگی اجرای راه جدید
گرد آوری اطلاعات ( شواهد 2 )
نتایج
نتیجه گیری
منابع وماخذ
مقدمه :
درس ریاضی ، یکی از ارکان مهم تدریس و یکی از پایه های بنیادین در سطوح مختلف تحصیلی می باشد که مقدمه ورود به سالهای بعدی برای نیل به اهداف مهم جامعه می باشد که هر زمان بـاید مورد اهمیت خاصی از سوی معلمین و دست اندرکاران آموزش و پرورش در تمامی پایه ها و مراکز قرار گیرد که با شاخص قرار دادن این درس ، انتظار می رود جوامع در سالهای آتی نه تنها در این درس به مشکلی برخورد نکرده باشند بلکه بتوانند از عهده انجام مسئولیتهای محوله در رابطه با این درس برآیند . با این مقدمه کوتاه می خواهم در تحقیق خود از علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بپردازم که امیدوارم که مورد اهمیت قرار گیرد.
در پژوهشی که در چند مدرسه ابتدایی و چندین کلاس ، علی الخصوص کلاس خودم ، کلاس پنجم مدرسه ابتدایی وحدت شهرستان پارس آباد به انجام رسانده ام به نتایجی برخورد کرده ام که ذکر آن در این مطلب خالی از لطف نمی باشد.
« حدود شش سال است که در کلاس پنجم در دوره ابتدایی به تدریس اشتغال دارم . در این مدت درس ریاضی چندان به نظر من پرنشاط و فعال نیست. از روشهای مختلف تدریس و از وسایل کمک آموزشی و رسانه ای مختلفی برای تدریس این درس استفاده می کنم و در این میان از اولیای دانش آموزان و کتابهای مختلفی که در این زمینه باشد کمک گرفته ام. پس از تدریس درس مربوطه ، از تک تک دانش آموزان یا بصورت گروهی به نوبت و از روی دفتر اسامی می خواهم پای تخته بیایند تا تمرین مربوط به درس امروز را حل کنند . دانش آموزان هم این کار را انجام می دهند و من هم به طور نظری و هم از جنبه ی عملی نمره ای برای آنها منظور می کنم.
در حین نوشتن تمرین می خواهم که همگی توجهشان را به روی تخته سیاه جلب کنند ولی معمولا این کار به صورت فعال و از روی علاقه انجام نمی گیرد. برخی با هم حرف می زنند – برخی می خوابند – برخی درس دیگر می خواند – برخی جدول حل می کند یا گروهی می خندند. به هر طریق این کلاس معمولا بدون فعالیت موثر و یادگیری اکثر دانش آموزان طی می شود. »
این وضعیت چندان برای من و دانش آموزان خوب نبود تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم در این وضعیت نامطلوب کلاس ریاضی تغییر و تحولی ایجاد کنم برای اینکار فکر کردم بهتر است نخست از خود دانش آموزان بپرسم که چرا کلاس درس ریاضی این اندازه بی روح و ناکارآمد است. یک روز تصمیم گرفتم در چنین وضعیتی موضوع را با خود آنان در میان بگذارم . روبه آنان ایستادم ، چند دقیقه ای سکوت کرده و نظاره گر حرکات و رفتارشان شدم ؛ چند دقیقه که به این صورت گذشت . کلاس آرام شد همه سکوت کردند. از دانش آموزان خواستم تمام وسایل روی میز خود را جمع و در بحثی که می خواستم مطرح کنند و همه نیز قبول کردند.
روبه بچه ها گفتم : بچه ها همان گونه که خود شما هم شاهد هستید زنگ ریاضی شما مثل سایر زنگها فعال و موثر نیست . بلکه یک کلاس بی روح و کسل کننده است و نتیجه لازم نیز عاید و مطلوب نیست. من فکر می کنم بهتر است نخست این موضوع را با خود شما در میان بگذارم پرسشی را مطرح کردن تا از نظرهای مختلف دانش آموزان راجع به درس ریاضی و وضعیت آنها آشنا شوم.
بچه ها نیز با علاقه خاص پذیرفته و در بحث راجع به موضوع شرکت جستند. گفتم : بچه ها پرسش من از شما انی است : چرا به درس ریاضی که یکی از درسهای مهم پایه و اساسی هر درس توجه لازم و کافی را مبذول نمی فرمایید. اگر می خواهید در هر رشته مهم دانشگاهی شرکت کنید و وارد بازار کار شوید و به جامعه خود خدمت کنید باید این درس مهم و پایه را در نظر قرار دهید. چون دانستن این درس برای شما لازم و ضروری است اگر می خواهید دکتر و مهندس و ... شوید و در جامعه نقش داشته باشید باید حتما درس ریاضی را بلد باشید. موافقید نظرتان را راجع به این درس جویا شوید که در این موقع شور و هلهله ای راه افتاد : سخنان بسیاری گفته شد خلاصه آنچه گفته شد به شرح زیر است :
1- از اول ابتدایی تاکنون بسیار از معلمان ما درس ریاضی را جدی نگرفته اند.
2- بسیاری از معلمان راه و روش تدریس درس ریاضی را بلد نیستند.
3- از وسایل کمک آموزشی مناسب و کافی استفاده نمی شود.
4- درس ریاضی خیلی سخت است و نیاز به تمرین و تمرکز زیادی است.
5- به درس ریاضی آن طور که باید معلمان خود بها نمی دهند و از اهمیت آن ما را آگاه نکرده اند.
اکثر مطالب گفته شده را یادداشت کردم . با دانش آموزان قرار گذاشتم گاهی اوقات در باره نحوه بهبود کلاس های ریاضی صحبت کنیم و راههایی را که به نظر میرسد در شیوه تدریس این درس برای بالا بردن کیفیت و بهبود آن بیان کنند تا به نتیجه ای برسیم.
گردآوری اطلاعات (شواهد1)
برای این که بتوانم در باره پرسشی که مطرح کرده بودم اطلاعات دقیق تری به دست آورم تصمیم گرفتم علاوه بر دانش آموزان موضوع را با همکارانی که در این زمینه صاحب نظر هستند در میان بگذارم.
در زنگ تفریح این موضوع را با بعضی از همکارانم در میان گذاشتم و از آنانی که احساس می کردم علاقه مندتر و آماده تر هستند تقاضا کردم روزی پس از پایان وقت کلاس در این باره که اتفاقا موضوع تحقیق بنده نیز می باشد صحبت کنیم. در آن جلسه موضوع علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بود که آن را مطرح کردم. هر یک از همکاران نظراتشان را اعلام کردند من نیز از نکات عمده حرفهای همکارانم یادداشت برداری می کردم. برخی از مطالب شبیه نظرات دانش آموزان بود. برخی نیز پخته تر و اساسی تر از آن ، روی هم رفته قرار شد یک جلسه ای را با مدیر مدرسه در میان بگذارم.
مدیر مدرسه پیشنهاد بنده را پذیرفت ، مدیر ضمن تشویق ، به ادامه کار و مطالعه بیش تر پیشنهاد کرد اگـر صـلاح می دانیم موضوع را با چند نفر از والدین دانش آموزان در میان بگذاریم. همین کار را انجام دادیم. نتایج صحبتها را یادداشت کردم. یکی از والدین اطلاعات و اسناد قابل توجهی در این زمینه در اختیار ما قرار داد. این اسناد بین همکاران تقسیم شد و در جلسه مطرح شد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
فصل اول: طرح مسئله
- بیان مسئله
- اهداف پژوهش
- اهمیت و ضرورت
فصل دوم: پیشینه تحقیق
- پیشینه تحقیق
فصل سوم: روش تحقیق
- روش تحقیق
فصل چهارم: یافته های تحقیق
- تجزیه و تحلیل داده ها
جدول اول
جدول دوم
جدول سوم و جدول چهارم
جدول پنجم- جدول ششم
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
- نتیجه گیری و بحث
- پیشنهادات
- یادداشت ها:
- منابع مورد استفاده:
- پیوست:
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی بر روی 64 دانش آموز و 64 معلم انجام گرفته است.
جهت گردآوری داده ها، 2 عدد پرسشنامه شامل سئوالات محقق ساخته، یکی ویژه دانش آموزان با تعداد 10 سئوال و دیگری ویژه معلم با تعداد 20 سئوال تهیه و اجرا شد، که بعد از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاصل به شرح زیر می باشد:
اکثر دانش آموزان و معلّمان دوست دارند امتحانات به صورت کتبی برگزار شود زیرا این روش اضطراب دانش آموز را کاهش داده و نمره گذاری برای معلم را راحت تر می کند.
آنها معتقدند که ارزشیابی به شیوه ی کیفی و توصیفی بهتر است و برگزاری روش عملی و شفاهی ارزشیابی با مشکلاتی مواجه است. اکثر معلّمان از وضع موجود ارزشیابی راضی هستند که دلایل متفاوتی را برای آن می توان بیان کرد. ارزشیابی به صورت عملی و شفاهی در تشخیص مشکلات یادگیری فراگیران و رفع ابهامات جزئی آنها می تواند بسیار مؤثر باشد.
فصل اول
- بیان مسئله:
هدف اساسی تعلیم و تربیت را می توان ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار دانش آموزان دانست و آموزش و پرورش از سه مرحلة اساسی تشکیل شده است عبارتند از:
1. تهیه و تدوین اهداف 2. آموزشی 3. ارزشیابی
آنچه مسلم است یکی از مهمترین عوامل احراز موفقیت در اصلاح نظام آموزشی شناخت فرآیند یادگیری یاددهی و نظام ارزشیابی و همسو نبودن آنها در راستای اهداف آموزش و پرورش است. امروزه ارزشیابی یادگیری های دانش آموزان یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین ارکان نظام تعلیم و تربیت است. چرا که ارزشیابی پیشرفت تحصیلی نه تنها به عنوان ارزشیابی از برنامه ها و محتوای کتاب های درسی و تعیین میزان تحقیق اهداف آموزشی امکان می رود بلکه به عنوان ابزاری مهم و اساسی جهت ارتقا دانش آموزان به پایه تحصیلی بالاتر به کار می رود. ارزشیابی به طور ساده به تعیین ارزشیابی برای هر چیزی یا واحدی ارزشی کردن است.
چندین تعریف برای ارزشیابی آموزشی وجود دارد. تعریفی نسبتاً کاملتر را کرانباخ ارائه داده است، او ارزشیابی را «جمع آوری و کاربرد اطلاعات به منظور تصمیم گیری دربارة یک برنامة آموزشی» تعریف کرده است (کرانباخ، 1963).
منظور کرانباخ از «برنامه آموزشی» طیفی وسیع است که از مجموعه ای از مواد و فعالیت های آموزشی توزیع شده در سطح کشور تا تجارب آموزشی یک دانش آموز واحد را در بر گیرد.
گفته های کرانباخ، به قصد بالا بردن کیفیت آموزشی و یادگیری موضوعات مختلف درسی تهیه شده است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
چکیده:
براى انجام این پژوهش 4 منطقه (در قسمتهاى شمال، جنوب، غرب و شرق) از مناطق 20 گانه آموزش و پرورش شهر ایذه در سال تحصیلى 88ـ 87 با استفاده از نمونهگیرى خوشهاى به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از بین مناطق یادشده تعداد 609 دانشآموز دختر در پایههاى تحصیلى مختلف (اول تا سوم) به پرسشنامه نگرشسنج پاسخ گفتند. هدف از تحقیق مزبور این بود که علاوه بر پدیده نگرش مذهبى، به بررسى رابطه وضعیت اقتصادى، پایه تحصیلى، میزان تحصیلات والدین، و الگوهاى مورد ارائه با نگرش مذهبى نیز پرداخته شود.
در بخش شیوههاى آمارى از آمار توصیفى و استنباطى (T وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه ANOVA) تجزیه و تحلیل استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده تفاوت معنادارى بین پایههاى تحصیلى و نگرش مذهبى، وضعیت اقتصادى خانواده و نگرش مذهبى، الگوهاى مورد ارائه، میزان سواد والدین و دو نوع نگرش ذهنى و عملى مشاهده شد. بدین صورت که دانشآموزان پایه اول نسبت به پایههاى دوم و سوم از نگرش مذهبى قوىترى برخوردار بودند. همچنین خانوادههایى که از طبقات اقتصادى و اجتماعى پایین جامعه محسوب مىشدند نگرش مذهبى مثبتترى داشتند؛ چرا که دین را به صورت عملى وارد زندگى خود کردهاند، ولى طبقات اقتصادى بالا جز به صورت تشریفاتى با دین سر و کار ندارند و از نگرش مذهبى ضعیفترى نیز برخوردار مىباشند.
در پایان سعى گردیده با ارائه توصیههاى کاربردى نقش دین را در زندگى روزمره نوجوانان پر رنگتر سازیم؛ زیرا به نظر مىرسید بخش عمده کاستىها مربوط به روش آموزش دینى مىباشد که آنان را در ارائه طریق دچار سردرگمى مىکند و از اینرو، هر روز به ابزارى نو براى حل مشکلات خود متوسل مىشوند.
مقدّمه:
کدام فلسفه است که چرایى زندگى را توضیح مىدهد؟ به تعبیر نیچه «هرکس چرایى زندگى را یافته است با هر چگونهاى خواهد ساخت.» روشن است که جز شناخت راهى که آفریدگار یکتا به انسان ارائه کرده است، همه مشمول نقصان خواهند بود و این فقط شعار ما نیست و در تحلیل بسیارى از روانشناسان مانند ویلیام جیمز، اریک فروم و یونگ نیز آمده است؛ به طور مثال، فروم (1950) در کتاب روانکاوى و دین مىنویسد: «نیاز دینى یعنى نیاز به یک الگوى جهتگیرى و مرجعى براى اعتقاد و ایمان. هیچکس را نمىتوان یافت که فاقد این نیاز باشد.»
فروم همانند یونگ در تحلیل عوارض ناشى از پیروى از مکاتب غیرخدایى اعتقاد دارد که جامعه صنعتى غرب، انسان را از فطرت خود دور کرده و پیدایش بسیارى از مشکلات را، که سالیوان آنها را مشکلات زندگى مىنامد، ناشى از نپرداختن به دین الهى مىداند.(1)
نقش الگوها در رشد و انسجام شخصیت انسان انکارناپذیر و یکى از ابزارهاى مهم تربیتى است. انسان الگوطلب است، به دنبال الگوها حرکت مىکند، مىآموزد، تقلید مىکند و به آنها دل مىبندد و چگونه بودن خود را رقم مىزند. عناصر انسانى پیرامون او مثل والدین، مربیان، شخصیتهاى هنرى، ورزشى، علمى و فرهنگى مىتوانند الگوى فرد در مراحل مختلف زندگى باشند. این الگوها نقش تربیتى مهمى دارند؛ زیرا اگر ضعیف و دروغین و یا دچار انحراف باشند نقش تخریبى غیرقابل انکارى را در ساختار روانى و شکلگیرى شخصیت انسان خواهند داشت. از اینرو، الگوهاى سالم، کامل و پویا از نظر تربیتى و اخلاقى اهمیتى به سزا در رشد صحیح روانى، رفتارى و شخصیتى انسان دارند.
امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه در باب تأثیرگذارى تقیّدات دینى بر تمامى امور انسانى، به ویژه مسائل عاطفى و روحى، هستیم. بسیارى از اندیشمندان و صاحبنظران بر این باورند که مذهب تأثیر انکارناپذیرى بر سلامت روح و جسم و دیگر ابعاد زندگى بشر دارد.
دستورات اسلام پیرامون بهداشت جسم و روان و سایر امور، کاملترین فرامین است، به گونهاى که طبقهبندى رفتار از نظر اسلام متأثر از مفاهیم بهنجار و نابهنجار است و تا زمانى که سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمىشود و مىتوان گفت که این دو به طور اجمال رفتار فرد مقید و پایبند را نشان مىدهند؛ یعنى رفتار سالم و بهنجار با تمامى معانى آن.
اهداف تحقیق
مهمترین هدف این تحقیق بررسى نگرش مذهبى دانشآموزان دختر دبیرستانهاى شهر ایذه و رابطه آن با طبقه اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى و نیز الگوهاى مورد ارائه به دانشآموزان مىباشد. به طور خلاصه مىتوان گفت که قصد بر این است تا رابطه بین نگرش مذهبى و عوامل مؤثر در این زمینه مورد بررسى قرار گیرد. در همین زمینه اهداف زیر مدّنظر مىباشد:
فرضیات تحقیق
فرضیات تحقیق عبارتند از:
پیشینه تحقیق
تغییر در نگرش
نگرشها دو نقش اصلى دارند. از یک سو، نسبتا پایدارند؛ براى مثال، فردیت هر کس و اینکه او در تمامى عمر خویش همان است که هست ناشى از همین نقش مىباشد. از سوى دیگر، نگرشها مىتوانند دگرگون شوند، اما دگرگونى آنها نسبتا به کندى و از طریق ساز و کارهایى که قابل بررسى هستند انجام مىگیرد. بدین ترتیب، معلوم مىشود که چگونه یک فرد در عین آنکه در همه عمرش خود را حفظ مىکند مىتواند دگرگون شده و با وضعیتهاى اجتماعى و شرایط تازه زندگى انطباق حاصل نماید؛ او مىتواند در یک موقعیت عقیدهاى داشته باشد و در موقعیتى دیگر عقیدهاى متفاوت با آن. به عبارتى دیگر، در جامعهاى که به سرعت در حال تغییر است، افراد باید خود را با تغییر هماهنگ کنند و میان نگرشهاى عمیق خود و تغییرات سریع جامعه سازش پدید آورند؛ یعنى نسبت به موقعیتى آگاهى پیدا کرده و آن را بپذیرند.(2)
نظریههاى تغییر نگرش
در روانشناسى اجتماعى موضوع تغییر نگرش در چارچوب چهار الگو مورد بحث قرار گرفته است. این چهار دسته عبارتند از: الگوهاى یادگیرى با جهتگیرى محرک ـ پاسخى، الگوهاى شناختى شامل الگوى قضاوت اجتماعى، الگوهاى هماهنگى شناختى و بالاخره الگوهاى کارکردى که تا حدودى جنبه بینابین الگوهاى یادگیرى محرک ـ پاسخى و شناختى را مورد توجه قرار دادهاند.
مذهب و نوجوانى
در دوران نوجوانى رشد فکرى و عقلى نوجوان افزایش یافته و آگاهى و جهانبینى او نسبتا وسیعتر مىشود. اصولاً توجه نوجوان به مسائل ماوراء طبیعى بیشتر جلب شده و علاقمند مىشود که از مسائل آن سوى پرده طبیعت آگاهى پیدا کرده و از دنیاى معنویات، جهان آخرت و ایدهآلهاى اخلاقى باخبر شود. از نظر قلبى و احساسى نیز، تمایل او متوجه زیبایىهاى معنوى مىشود. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در این رابطه مىفرمایند: «به شما درباره نوجوانان به نیکى سفارش مىکنم که آنها دلى رقیقتر و قلبى فضیلتپذیرتر دارند.»(3)
فضیلت دوستى و خیرخواهى نوجوانان گاه دامنه گستردهترى پیدا مىکند و میل به اصلاح جهان در آنان افزایش مىیابد. در این هنگام ایدهآلهاى اخلاقى تمام وجود نوجوانان را مسخر مىکند. اگر این اراده و تمایل اخلاقى در جهت مطلوب هدایت شود زمینهساز رشد و حرکت نوجوان مىگردد.
موریس دبس (M. Debes) روانشناس و مربى معروف فرانسوى مىگوید: در حدود 15 تا 17 سالگى جوانان با نداى تقدیس به لرزه درمىآیند و آرزو دارند که جهان را از نو تشکیل داده و عدالت مطلق را حکمفرا نمایند. به نظر وى سن 16 سالگى سنى است که معمولاً آدمى در آن یا ایمان خود را از دست مىدهد و یا آن را نگاه مىدارد.(4)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
فصل اول: طرح مسئله
- بیان مسئله
- اهداف پژوهش
- اهمیت و ضرورت
فصل دوم: پیشینه تحقیق
- پیشینه تحقیق
فصل سوم: روش تحقیق
- روش تحقیق
فصل چهارم: یافته های تحقیق
- تجزیه و تحلیل داده ها
جدول اول
جدول دوم
جدول سوم و جدول چهارم
جدول پنجم- جدول ششم
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
- نتیجه گیری و بحث
- پیشنهادات
- یادداشت ها:
- منابع مورد استفاده:
- پیوست:
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی بر روی 64 دانش آموز و 64 معلم انجام گرفته است.
جهت گردآوری داده ها، 2 عدد پرسشنامه شامل سئوالات محقق ساخته، یکی ویژه دانش آموزان با تعداد 10 سئوال و دیگری ویژه معلم با تعداد 20 سئوال تهیه و اجرا شد، که بعد از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاصل به شرح زیر می باشد:
اکثر دانش آموزان و معلّمان دوست دارند امتحانات به صورت کتبی برگزار شود زیرا این روش اضطراب دانش آموز را کاهش داده و نمره گذاری برای معلم را راحت تر می کند.
آنها معتقدند که ارزشیابی به شیوه ی کیفی و توصیفی بهتر است و برگزاری روش عملی و شفاهی ارزشیابی با مشکلاتی مواجه است. اکثر معلّمان از وضع موجود ارزشیابی راضی هستند که دلایل متفاوتی را برای آن می توان بیان کرد. ارزشیابی به صورت عملی و شفاهی در تشخیص مشکلات یادگیری فراگیران و رفع ابهامات جزئی آنها می تواند بسیار مؤثر باشد.
فصل اول
- بیان مسئله:
هدف اساسی تعلیم و تربیت را می توان ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار دانش آموزان دانست و آموزش و پرورش از سه مرحلة اساسی تشکیل شده است عبارتند از:
1. تهیه و تدوین اهداف 2. آموزشی 3. ارزشیابی
آنچه مسلم است یکی از مهمترین عوامل احراز موفقیت در اصلاح نظام آموزشی شناخت فرآیند یادگیری یاددهی و نظام ارزشیابی و همسو نبودن آنها در راستای اهداف آموزش و پرورش است. امروزه ارزشیابی یادگیری های دانش آموزان یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین ارکان نظام تعلیم و تربیت است. چرا که ارزشیابی پیشرفت تحصیلی نه تنها به عنوان ارزشیابی از برنامه ها و محتوای کتاب های درسی و تعیین میزان تحقیق اهداف آموزشی امکان می رود بلکه به عنوان ابزاری مهم و اساسی جهت ارتقا دانش آموزان به پایه تحصیلی بالاتر به کار می رود. ارزشیابی به طور ساده به تعیین ارزشیابی برای هر چیزی یا واحدی ارزشی کردن است.
چندین تعریف برای ارزشیابی آموزشی وجود دارد. تعریفی نسبتاً کاملتر را کرانباخ ارائه داده است، او ارزشیابی را «جمع آوری و کاربرد اطلاعات به منظور تصمیم گیری دربارة یک برنامة آموزشی» تعریف کرده است (کرانباخ، 1963).
منظور کرانباخ از «برنامه آموزشی» طیفی وسیع است که از مجموعه ای از مواد و فعالیت های آموزشی توزیع شده در سطح کشور تا تجارب آموزشی یک دانش آموز واحد را در بر گیرد.
گفته های کرانباخ، به قصد بالا بردن کیفیت آموزشی و یادگیری موضوعات مختلف درسی تهیه شده است.