نمونه سوال حقوق جزای اختصاصی 1
همراه با پاسخنامه
تا 14 ترم
نمونه سوالات رشته ی حقوق , سوالات حقوق جزای اختصاصی 1
جهت ارائه خدمات کامل به دانشجویان دانشگاه پیام نور رشته ی حقوق ، نمونه سوالات دانشگاه پیام نور را برای هر نیمسال تحصیلی
در اختیار شما دانشجویان قرار خواهیم داد.
دانلود 300 نمونه سوالات حقوق جزای اختصاصی 1 کلیات قرار دادها همراه با پاسخ نامه + رشته ی حقوق
از نیمسال 90 – 89
نیمسال 91 – 90
نیمسال 92 – 91
نیمسال 93 – 92
نیمسال 94 – 93
در هر آزمون نیمسال حداقل هفت تا هشت نمره از نمونه سوالات ترم های قبلی داده می شود امیدواریم دانشجویان عزیز با مطالعه این نمونه سوالات نمره قبولی را خیلی راحتر از سایر دانشجویان کسب کنن و باعث پیشرفت تحصیلیشان شود.
جرم آدمربایى و مخفى کردن دیگرى دو مصداق از جرایم علیه اشخاص است که علاوه بر سلب آزادى و صدمات بدنى که ممکن است به مجنى علیه وارد شود، بیشتر شخصیت معنوى قربانى جرم، مورد تعرض قرار مىگیرد. این جرم که به صورت خاص، یک ماده و به صورت عام، چند ماده از قانون مجازات اسلامى را به خود اختصاص داده و در منابع قوانین کیفرى ایران، مصوبات فراوانى در مورد آن دیده مىشود، کمتر در نوشتههاى حقوقى، مورد کنکاش وبررسى قرار گرفته است. این مقاله سعى دارد ضمن بررسى عناصر عمومى و اختصاصى این دو جرم، به وضعیت قوانین و مقررات موجود هم اشاره شود تا ناسخ و منسوخ و عام و خاص این مقررات مشخص شود و این مطلب، بخش زیادى از مقاله را به خود اختصاص خواهد داد؛ زیرا ابهامهاى فراوانى در این زمینه وجود دارد که نیازمند تنقیح جدى مىباشد. همچنین تبیین دیدگاههاى فقهى، ارتباط این دو جرم با جرایم مشابه (مانند توقیف و حبس غیرقانونى) علل تشدید مجازات، شروع در جرم و تعلیق مجازات از مباحث دیگرى است که بخشى از مقاله را به خود اختصاص خواهند داد.
واژگان کلیدى: آدمربایى، مخفى کردن دیگرى، سرقت، توقیف غیر قانونى، آزادى شخصى، سلب آزادى تن دیگرى، ربودن طفل.
خداوند در قرآن، انسان را بسیار تکریم کرده است ودر آیه 70 سوره اسراء مىفرماید : «ولقد کرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البرّ والبحر و رزقناهم من الطیبات و فضّلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا» «ما فرزندان آدم را بسیار گرامى داشتیم و آنها را به مَرکب دریا و خشکى سوار کردیم و از هر غذاى پاکیزه روزى دادیم و ایشان را بر بسیارى از مخلوقات خود برترى و فضیلت بخشیدیم.» آزادى انسان در روایات ائمه معصومین علیهمالسلام جزء خلقت و سرشت انسان دانسته شده است که انسان بدون آن معنا ندارد. (نهج: 406) مواد فراوانى از اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه (1789) و اعلامیه جهانى حقوق بشر (1948) و میثاق بین المللى حقوق مدنى و سیاسى (1966) و اعلامیه اسلامى حقوق بشر (1990) بر آزادى انسان و بخصوص آزادى تن او تصریح دارند. (ناصرزاده: دفتر اول)
اصل 22 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران مقرر مىدارد : "حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردى که قانون تجویز کند." یکى از حقوق اساسى افراد که آن هم در قانون اساسى پیشبینى شده است حق آزادى تن مىباشد که بارزترین مصداق آزادیهاى شخصى است. این حق را اصل 32 قانون اساسى چنین بیان مىکند: «هیچ کس را نمىتوان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبى که قانون معین مىکند.» و اصل 33 نیز آورده است: «هیچ کس را نمىتوان از محل اقامت خود تبعید کرد، یا از اقامت در محل مورد علاقهاش ممنوع، یا به اقامت در محلى اجبار ساخت، مگر در مواردى که قانون مقرر مىدارد.» پس هر کسى حق دارد که آزادانه در کوچه، خیابان و مکانهاى مجاز راه برود و از آزادى تن بهره مند باشد.
اما همان گونه که مىدانیم قانون اساسى، ضمانت اجراى مهمى براى تأمین این حق و بسیارى از حقوق اساسى دیگر ندارد؛ بلکه قانون عادى باید اجراى اصول قانون اساسى را تضمین نماید که در این راستا قانون مجازات اسلامى به موجب مواد 575، 583، 621 و برخى مواد دیگر، ضمانت اجراى حق آزادى تن را پیشبینى کرده است؛ همان گونه که قبلاً نیز قانون مجازات عمومى و قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص مصوب 18/12/1353 در این خصوص به تصویب رسیده بود. مقررات کنونى در مورد جرم سلب آزادى تن دیگرى، عارى از ابهام نیست و نیاز به تنقیح و توضیح دارد که در این مقاله سعى شده است به بررسى جوانب مختلف جرم مزبور و به خصوص نکات مبهم آن پرداخته شود.
آدمربایى، معادل واژه هاى (kidnapping، abduction) در زبان انگلیسى و واژه (enlevement) در زبان فرانسه و واژه (اختطاف) در زبان عربى مىباشد که در برخى موارد، براى مطلق آدمربایى و در برخى موارد، براى ربودن دختر به منظور عمل نامشروع به کار مىرود و تعریفهاى زیر براى این واژهها بیان شده است:
انتقال یک یا چند شخص از مکانى به مکان دیگر برخلاف اراده آنان، که ممکن است از راه خدعه یا فریفتن یا با زور انجام گیرد. (موریس نخلهو: 96)
برای دریفات متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
چکیده:
سرقت از جرائم علیه اموال و موضوع آن مال منقول متعلق به غیر است . از جمله مباحثى که در رکن مادى این جرم بررسى مىشود، این است که آیا وصف اشاعه، در مال ربوده شده، خللى در احراز عناصر تشکیل دهنده رکن مادى این جرم ایجاد مىکند یا خیر؟ در این مقاله با بررسى دیدگاه حقوقى و فقهى و رویه قضایى ایران و مقایسه آن با حقوق سایر کشورها، بویژه فرانسه، به این نتیجه رسیدهایم که در تحقق عنوان مذکور، در موضوع ربودن مال مشاع، توسط احد از شرکاء، تردیدى نیست و چنین تفسیرى علاوه بر سازگارى بیشتر با منطق و اصول حاکم بر حقوق جزا با قواعد نظم عمومى سازگارتر است .
واژگان کلیدى: سرقت، مال مشاع، اشاعه
مقدمه:
شرط تحقق جرم سرقت این است که، مال ربوده شده متعلق به غیر باشد . از این رو اگر مال موضوع جرم، متعلق به غیر نباشد; رکن مادى جرم سرقت تحقق پیدا نمىکند . در ذیل این بحث، پرسشى مطرح مىشود که آیا مال مشاع، متعلق به غیر محسوب مىشود یا خیر؟ اگر پاسخ مثبتباشد، ربودن آن سرقت است و اگر پاسخ آن منفى باشد، ربودن آن سرقت نیست .
براى بررسى این پرسش، ابتدا متذکر مىشویم که منظور از اشاعه در این جا اشاعه مدنى است . یعنى همان چیزى که در ماده 571 ق . م . آمده است: «شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شىء واحد به نحو اشاعه» . منظور از حقوق مالکین متعدد هم حق مالکیت ایشان است; یعنى چند نفر در آن واحد مالک یک شىء هستند، به نحوى که جزء جزء مال مشاع، ملک مالکین متعدد به حساب مىآید و هیچ کدام، مالکیت مستقل و مفروز بر آن مال ندارند .
بنابراین، منظور از عبارت (به نحو اشاعه) حالتى است که موضوع مالکیت هیچ یک از مالکان شىء واحد، مشخص نباشد; بطورى که هر جزئى از اجزاى شىء واحد، در عین حال متعلق حق مالکیت هر یک از ایشان باشد . در غیر این صورت اگر هر یک از دو نفر، مالک یک قسمت معین، از یک شىء باشد، به نحوى که هر یک از ایشان مالکیت قسمت مشخصى از آن را دارا باشند، این صورت از اجتماع حقوق مالکین، شرکت نیست واز شمول ماده 571 ق . م . خارج است .(شهیدى: 139)
پس هنگامى، اجتماع مالکیتهاى متعدد در شىء واحد قابل تصور است که، موضوع مالکیت آنها مشخص باشد، در غیر این صورت متعلق حق مالکیت همه شرکا، یک شىء نیست; بلکه اشیاء متعدد است . سبب پیدایش اشاعه نیز بى تاثیر است و اعم از آن است که اختیارى، قهرى، عقدى و ناشى از عمل شرکا باشد . آنچه مهم است، این که چند نفر نسبتبه مال منقول واحدى به نحو اشاعه داراى حق مالکیتباشند; به نحوى که بدون رضایت همه آنها امکان تفکیک و افراز آن مال وجود نداشته باشد .
برای دریافت متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
چکیده:
اختلاس اموال عمومى، همزاد با تشکیل حکومت مطرح بوده و قدمتى به اندازه خود دولتها دارد. اختلاس از جمله تعدیات کارمندان و کارکنان دولت و مؤسسات و شرکتهاى دولتى و یا وابسته به دولت و یا سایر ماموران به خدمات عمومى است که به اموال متعلق به دولتیا اشخاص دیگر، صورت مىگیرد و همواره به عنوان تهدیدى جدى علیه دولت و ملت قلمداد مىگردد.
در تحقیق حاضر به بررسى ارکان جرم اختلاس در قانون ایران و برخى کشورهاى دیگر در سه مبحث پرداخته شده است; مبحث اول درباره رکن قانونى جرم اختلاس مىباشد و مبحث دوم و سوم اختصاص به رکن مادى و معنوى این جرم دارد.
از نکات قابل توجه در این مقاله علاوه بر اثبات این مطلب که معیار تحقق جرم اختلاس تصاحب و برخورد مالکانه کردن با مال مىباشد، مىتوان دایره این جرم را به اموال بانکهاى خصوصى، شرکتهاى سهامى غیر دولتى، احزاب، سندیکاها و نیز به اموال غیر منقول، تعمیم داد.
واژگان کلیدى: اختلاس
مقدمه
امروزه براى اداره جامعه و سامان بخشیدن به روابط اجتماعى و بهرهمندى مردم از مواهب و نعمات موجود در طبیعت، بخش عظیمى از سرمایهها و اموال موجود در یک کشور در اختیار کارکنان دولت قرار مىگیرد; این دسته از اموال و سرمایهها را خطرات زیادى مورد تهدید قرار مىدهد و همواره احتمال مىرود که اموال دولتیا اموال اشخاص که به حسب وظیفه به کارمند ولتسپرده شده است، به نوعى مورد استفاده غیر قانونى واقع شود و برخلاف هدف مورد نظر، از آن بهرهبردارى شخصى شود و یا این که آن را به نفع خود یا دیگرى تصاحب نماید.
به منظور جلوگیرى از سوء استفادههاى کارمندان دولت از سرمایه و اموال موجود در اختیار آنها و تضمین هر چه بیشتر منافع دولت و ملت، قانونگذار در صدد حمایت کیفرى از این دسته از اموال و سرمایهها بر آمده است و کسانى را که متولى امور اجتماعى بوده و امکانات و داراییهاى عمومى در اختیار آنهاست از دخل و تصرف برخلاف موازین قانونى و استفاده شخصى یا تصاحب آنها به نفع خود یا دیگرى ممنوع کرده است. این حمایت کیفرى تحت عناوین مختلفى در قانون آمده است که از جمله مهمترین آنها «جرم اختلاس» مىباشد.
اختلاس عبارتست از: «تصاحب همراه با سوء نیت اموال دولتیا اشخاص توسط مستخدم دولت که به حکم وظیفه در اختیار وى قرار داشته استبه نفع خود یا دیگرى».
به هر حال یکى از بارزترین مشکلات و معضلات جهان بالاخص کشورهاى جهان سوم و کشورهاى در حال توسعه، تخلفات و جرایم کارکنان دولت و سوء استفادههاى مالى آنها از اموال سپرده شده به آنها مىباشد.
على رغم تشدید مجازات مرتکبین جرم اختلاس، ارتکاب این جرم در سطح وسیعى همچنان ادامه دارد. اختلاسها بخصوص توسط کارمندان بلند پایه، اهمیت قضیه را دوچندان مىکند.
در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران که همانند قوانین اساسى سایر کشورها، در آن نمادىترین و مهمترین مطالب بیان گردیده، در اصل 49 دولت را موظف کرده است تا ثروتهاى ناشى از اختلاس را گرفته و حسب مورد به بیت المال یا صاحب حق برگرداند. با این مقدمه به بررسى ارکان جرم اختلاس پرداخته مىشود.
مبحث اول: رکن قانونى
عنصر قانونى جرم اختلاس و شروع به آن در حقوق ایران در حال حاضر ماده 5 و 6 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبردارى مىباشد.
علىرغم تصویب قانون جدید تعزیرات در سال 1375 با عنایتبه جامعیت قانون تشدید درباره اختلاس، ماده 5 این قانون همچنان به عنوان عنصر قانونى جرم اختلاس به قوت خود باقى است; بنابراین توهم برخى از نویسندگان (3) مبنى بر لغو ماده 5 توسط ماده 598 ق.م.ا، کاملا بى اساس است.
برای دریافت متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.