فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:156
فهرست مطالب:
چهار قرن جنگ و مقاومت:
عراق کانون اصلی برخوردها
تعهدنامه های منعقد شده و علل آن:
1-عهدنامه آمالیه 1963هـ (1555م)
2-عهدنامة قصر شیرین 1049هـ(1639م)
3-عهدنامة گردان 1159هـ(1746م)
4-عهدنامة اول ارزروم 1238هـ(1823م)
عهدنامة دوم ارز روم1263هـ(1847م)
زمینه اختلاف
مسئله زهاب و سلیمانیه
عهدنامة مرزی و حسن همجواری 1353ش(1975م)
امضاء کنندگان
نقاط ذیل به ایران متعلق می شود.
عهدنامه ی موسوم به قصر شیرین 1639
(نامة سلطان مراد چهارم مورخ شوال 1049)
عهدنامه کردان
عهدنامة اول ارزروم
فصل سوم-در باب عشایر حیدرانلو و سیبکی
فصل چهارم-شروط راجعة به فراری و عشایر دولتین
فصل پنجم-استرداد اموال توقیف شده رعایای ایران
فصل ششم-ترتیبات راجعة به ترکة متوفی رعایای دولتین
فصل هفتم-در باب صفرا و فراری های دولتین
فصل اول- ترک مطالبات نقدیة طرفین
فسل دوم-واگذار کردن دولتین بعضی نقاط و اراضی را به یکدیگر و تعهدات راجعه به سلمانیه و محمره و غیره
فصل سوم-ترک بعضی ادعاهای سابقه و تعیین مأمور برای تحدید حدود
فصل چهارم-در باب قطع و فصل بعضی خسارات و رسومات معوقه
فصل پنجم-شرایط راجعه به شاهزادگان فاری
فصل ششم-در باب حقوق گمرکی مال التجازه طرفین
فصل هفتم-شرایط راجعه به زوار و اتباع ایران در ممالک عثمانی و حقوق و امتیازات مومی الیهم قونسولهای دولتین و محل اقامت و امتیازات مشار الیهم
فصل هشتم-تعهدات دولتین در باب عشایر سرحدی و دفع و رفع غارت و سرقت و تجاوزات و نیز در باب تبعیت آنها
فصل نهم-تأیید عهدنامجات سابقه-تصدیق عهدنامه
الجزایر-به تاریخ 6 مارس 1975
تسهیل مبادلات مرزی و تأمین امنیت
ویژگیهای مرزی استان کردستان
عوامل مؤثر در ژئوپولتیک:
قضا و تصمیمیات آن
وسعت خاک
وضع توپوگرافی
مرزها
شبکه آبها:
عوامل متغیر ژئوپولتیک
میزان جمعیت:
پ-نهادهای سیاسی و اجتماعی
ژئوپولتیک استان کردستان در غرب کشور
تاریخچة استان کردستان
2-جغرافیای طبیعی
الف-جنس عمومی زمین استان کردستان
ب-برجستگیها
جنبه های نظامی و تاکتیکی منطقه
اوضاع اجتماعی- سیاسی- اقتصادی و فرهنگی منطقه
-تأثیر زمین منطیقه بر راه های کار خودی و غیر خود دشمن احتمالی
آب و هوا
توپوگرافی و پوشش گیاهی:
توپوگرافی
ناهمواریها
دشتها:
مهمترین ارتفاعات کردستان عبارتند از:
منابع آب
رودخانه قشلاق:
2-رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه:
رودخانه رزینه رود:
ج-رودخانه های حوضه آبریز دریای خزر
رودخانه قزل اوزن
دریاچه
دریاچه زریوار یا زریبار:
رودخانه قزلجه سو:
آبهای زیر زمینی(تحت الارضی)
دشت مریوان
2-دشت بیجار:
3-دشت دهگلان:
4-دشت قروه:
5-دشت کامیاران
6-دشت امیرآباد
7-دشت های سقز
8-دشتهای بانه
9-دشت قشلاق:
10-دشت خامسان
پوشش گیاهی
فصل هفتم
جنگل
جغرافیای جانوری:
حیات وحش:
گربه، گربه پالاس
3-جغرافیای انسانی
الف-بررسی مسائل جمعیتی
نرخ بیکاری در استان کردستان
ساختمان سنی جمعیت در نقاط شهری و روستایی
ایلات و عشایر کردستان:
مهاجرت
مهاجران وارد شده به استان کردستان بر حسب محل اقامت قبلی(1375-1365)
نژاد
فرهنگ و هنر
دین
زبان
خط
ویژگیهای قومی-فرهنگی
دامداری و دامپروری:
صنعت
معدن
کشاورزی
مساحت اراضی کشاورزی استان کردستان در سال
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
بخش اول: تعیین و تعریف جامعه آماری:
بخش دوم:نمونه و روش های نمونه گیری:
تعاریف عملیاتی و متغیرهای مورد تحقیق
تعریف عملیاتی
نوع تحقیق(کاربردی)
روش های جمع آوری اطلاعات و داده ها:
بخش ششم:تعیین اعتباز و روایی اندازه گیری:
فصل پنجم
نتیجه و بیان پیشنهادات و محدودیتها در عمل
پیشنهادات اجرایی
محدودیتها در عمل
چکیده:
اختلافات مرزی میان ایران و عراق، همانند اختلافات مرزی و ارضی بسیاری از کشورهای جهان سوم، میراث شوم دوران استعمار بوده و جنگی که دولت عراق در سال 1359 به ایران تحمیل کرد نمی توانست بدون تشویق، حمایت و پشتیبانی قدرتهای استعماری صورت گیرد و دخالت قدرتهای مذکور، در اواسط قرن نوزدهم، موجب شد تا ایران از حقوق سلیمانیه به نفع همسایه غربیش صرف نظر کند. ادامة همین دخالتها نیز در آغاز قرن بیستم موجب گردید تا 700 مایل مربع از اراضی نفت خیز ایران واقع در شمال و جنوب قصر شیرین که به «اراضی اشغالی» نیز معروف است به همسایه غربی آن واگذار گردد. تاریخ به ما می گوید که عراق از زمان پیدایش خود، یعنی حدود 70 سال پیش تا کنون همواره نسبت به بخشهایی از سرزمین ما ادعا داشته و با حمایت های قدرتهای استعماری برای تجریه آن تلاش کرده است و یکی از اهداف تجاوز عراق به ایران در سال 1359 نیز تجزیه قسمتی از کشورمان بوده است.
دولت عراق در 26 شهریور ماه 1359 عهدنامه مرزی و حسن همجواری 1354(1975م) بین دو کشور را به طور یک جانبه لغو کرد، پس نیروهای نظامی آن کشور در بعدازظهر روز سه شنبه 31 شهریور، 1359 از طریق زمین و هوا و دریا به به ایران حمله کردند و به این ترتیب جنگ آغاز شد. این بیست و پنجمین جنگ کامل و تمام عیار در مدت بیش از 4 قرن بین ایران و عثمانی و پس عراق- جانشین آن- است. یکی از ریشه های جنگ ایران و عراق، اختلافهای مرزی دیرپای دو کشور است.
اختلافهای مرزی ایران و عراق سابقه ای تاریخی دارد و به زمان تأسیس سلسلة صفوی در ایران و استقرار امپراتوری عثمانی، که عراق بخشی از آن بود، باز می گردد. در سال 859هـ.ق (29 می 1453)، سلطان محمد دوم، پادشاه عثمانی معروف به «فاتح» قسطنطنیه را فتح کرد و به حیات هزار سالة امپراتوری روم شرقی(بیزانس) خاتمه داد و به جای آن امپراتوری نیرومندی تأسیس کرد که دامنة کشورگشایی داشت و تصرف کلیة کشورهای مسلمان، از جمله ایران قسمتی از سیاست آن را تشکیل می داد. به همین جهت ترکان عثمانی پس از تصرف سراسر آسیای صغیر، شام، فلسطین، مدیترانه شرقی و تسلط بر بابکان متوجه ایران شدند.
نیم قرن بعد (1502م) شاه اسماعیل صفوی به طور رسمی سلسلة صفوی را تأسیس کرد. شاه اسماعیل از آغاز سلطنت بر آن شد که ایران را از خطر استیلای ترکان عثمانی محفوظ دارد و حکومت ملوک الطوایفی را که از صدر اسلام در ایران برقرار بود براندازد.صفویان با اجرای این سیاست توانستند نخست ایران را که طی 900 سال گذشته گرفتار اختلافهای داخلی و بازیچه حکومتهای محلی بود، به وحدت و یگانگی رهبری کنند و مرکزیتی در ایران بوجود آورند که پس از انقراض ساسانیان سابقه نداشت، و دوم با ترویج مذهب شیعه که از قرنهای نخستین اسلام در ایران سابقه داشت و رسمی شردن آن، تفوق مذهبی عثمانی را خنثی کنند، صفویان به این ترتیب موفق شدند که استقلال ایران را در برابر قدرت نظامی عثمانی حفظ کند.
چهار قرن جنگ و مقاومت:
طبیعی است که این امر نتوانست از توسعه طلبی عثمانی و در نتیجه، بروز جنگهای خونین بین دو کشور جلوگیری کند. به همین جهت تاریخ روابط میانی ایران و عثمانی از قرن دهم تا سیزدهم هجری قمری در واقع شرح جنگهای خونین 400 ساله آنها است. از 920 هـ.ق (1514) که سلطان سلیم به ایران حمله کرد و جنگ (چالدران) آغاز شد تا شهریور ماه 1359(1980) که صدام حسین جنگ تحمیلی را شروع کرد 250 جنگ بین ایران و همسایه غربی آن روی داده است که 24 جنگ آن بین ایران و عثمانی و یک جنگ آن بین ایران و عراق به وقوع پیوسته است. البته این به غیر از جنگهای کوچک و درگیریهای محدود بوده که بکرات بین دو کشور بروز کرد.
بیشتر جنگهای مذکور، بین قرنهای دهم تا دوازدهم که امپراتوری های ایران و عثمانی در اوج قدرت بودند روی داد. از قرن دوازدهم به بعد ایران و عثمانی هر دو ضعیف شدند و تحرک نظامی خود را از دست دادند، در نتیجه، از تعداد جنگهای بین دو کشور نیز کاسته شد. از جنگهای بین ایران و عثمانی، 7 جنگ در قرن دهم، 9 جنگ در قرن یازدهم، 7 جنگ در قرن دوازدهم یک جنگ در قرن سیزدهم و سرانجام یک جنگ بین ایران و عراق در قرن چهاردهم (جنگ تحمیلی) روی داده است.
همانطور که جنگ تحمیلی را دولت عراق آغاز کرد، در اکثر قریب به اتفاق جنگهای پیشین نیز دولت عثمانی مهاجم بوده و ایران از خود دفاع کرده است در برخی از جنگهای دورة صفوی که ایران مهاجم بوده این تهاجم به منظور بازپس گرفتن اراضی از دست رفته در جنگهای پیش صورت گرفته است.
عراق کانون اصلی برخوردها
قبل از تأسیس امپراتوری عثمانی، عراق بخشی از سرزمین ایران بود و خاندان آق قویونلو بر آن حکومت می کردند. عثمانی ها در نظر داشتند تا عراق را ضمیمة امپراتوری خود کنند به همین جهت کانون اصلی برخوردهای میان دو کشور را بین النهرین، یعنی عراق کنونی، تشکیل می داد. عثمانی ها در سال 878 هـ(1413م) با شکست دولت آق قویونلو عراق را تصرف کذدند، اما شاه اسماعیل صفوی در سال 914 هـ(1508م) عراق را به تصرف خود در آورد و پس از آن سلطان سلیم دوباره در سال 920هـ(1514م) آن را تصرف کرد. ایران بار دیگر در 936 هـ(1529م) عراق را بدست آورد. دولت عثمانی مجدداً در 950 هـ(1543م) عراق را تصرف کرد. اما عراق دوباره در زمان شاه عباس، یعنی در سال 1023 هـ(1623م) به تصرف ایران در آمد. بار دیگر سلطان مراد چهارم در سال 1048 هـ(1638م) عراق را تصرف کرد از این تاریخ عراق برای همیشه از ایران جدا شد و تا سال 1299 ش(1920م) یعنی حدود سه قرن بعد، قسمتی از امپراتوری عثمانی را تشکیل میداد رقابت بر سر عراق از یک طرف انعکاسی از تعادل نظامی بین دو امپراتوری بود و از سوی دیگر نشانة تضعیف هر یک از آنان محسوب می شد. هیچ یک از دو امپراتوری نمی توانست طرف دیگر را به طور قطع از نظر نظامی شکست دهد و به یک کنترل نظامی پایدار در عراق دست یابد. نتیجة این امر انعقاد سلسله معاهداتی بین دو کشور بود.
تعهدنامه های منعقد شده و علل آن:
از سال 963هـ(1555م) که عهدنامة معروف به آماسیه بین ایران و عثمانی به امضاء رسید، تا سال 1354 ش(1975م) که عهدنامة مرزی و حسن همجواری بین ایران و عراق امضاء نشد، یعنی در طول بیش از 400 سال، حدود 20 عهدنامه بین ایران و همسایه غربی آن در مورد حل اختلاف و تعیین مرز بین دو کشور به امضاء رسیده است: این امر نشان دهندة تعداد برخوردها و منازعاتی است که هرچند به طور موقت به وسیلة این معاهدات حل و فصل گردیده است، مهمترین این عهدنامه ها عبارتند از عهدنامة قصر شیرین 1049هـ(1639م) عهدنامة گردان 1159هـ(1746م)، عهدنامة اول ارزروم1238هـ(1913م) و صورت جلسات منظم به آن، عهدنامة 1316ش (1937م)، و عهدنامة مرزی و حسن همجواری سال 1354 ش(1975م)
به هرحال میتوان مهمترین علل جنگها و عهدنامه های منعقد شده بین ایران و عثمانی را به شرح زیر خلاصه کرد.
1-توسعه طلبی عثمانی، چشم داشتن این کشور به قسمتهایی از خاک ایران، این امر سبب می شد تا عثمانی ها هیچ گاه به عهدنامه های منعقد شده وفادار نمانند و در فرصتهای مناسب آن را نقض و به ایران تجاوز کنند.
2-اختلافعای مذهبی نیز که ناشی از شیعه بودن ایرانیان و سنی بودن عثمانی ها بود، در تداوم اختلافهای دو کشور نقش مهمی ایفا کرده است.
3-تحریکهای کشورهای اروپایی در بر افروختن آتش جنگ بین ایران و عثمانی نقش مهمی داشت از قرن نوزدهم به بعد نیز دولتهای انگلستان و روسیه در انعقاد عهدنامههای منعقد شده بین دو کشور دخالت تام داشتند. دولت انگلستان(از عهدنامة دوم ارزروم تا عهدنامة مرزی 1316 ش در طول یک قرن در تهیه و تنظیم معاهدات دخالت کامل داشته است. در انعقاد این عهدنامه ها، دول استعماری منافع خود را در نظر گرفته، علیه منافع ایران اقدام کردند و عهدنامه های مذکور را به ایران تحمیل نمودند.
4-اوضاع نابسامان داخلی ایران نیز در زمانهای مختلف فرصت را به عثمانی ها داد تا از هرج و مرج، آشوبها و اغتشاشهای داخلی ایران استفاده کنند و تعهدهای خود را نقض کرده، به ایران تجاوز نمایند.
5-پناهنده شدن اسیران و شاهزادگان ایران و عثمانی به کشورهای یکدیگر که معمولاً موجب بروز مخاصمات بین دو کشور می شد.
6-ایلات و عشایر سرحدی که برای استفاده از مراتع بین دو کشور تردد می کردند و در برخی مواقع آلت دست سیاستهای دو کشور می شدند، استعمار نیز از این عشایر برای بر هم زدن روابط دو کشور استفاده کرده است که به ترتیب عهدنامه فوق الذکر مورد بررسی قرار می گیرد.
1-عهدنامه آمالیه 1963هـ (1555م)
بعد از جنگ چالدران که به شکست ایران منجر شد، هیچ گونه عهدنامه ای بین ایران و عثمانی منعقد نشد، پس از شاه اسماعیل، پسرش شاه طهماسب که کمتر از 11 سال داشت جانشین وی شد. در عثمانی نیز سلطان سلیان قانونی، معروف به باشکوه، جانشین سلطان سلیم شد. جنگ و خصومت سلسله صفوی و عثمانی همچنان ادامه یافت و خسارتهای بسیاری به بار آورد و این جنگ و گریزها 20 سال طول کشید و در نهایت شاه طهماسب نامه ای برای سلطان سلیمان که در اردوگاه آماسیه در عثمانی بود نوشت و پیشنهاد نمود که به جنگهای بیهوده خاتمه داده شود و صلح بین دو کشور برقرار گردد.سلطان سلیمان نیز که از جنگهای 20 ساله نتیجه ای نگرفت بود، نامه ای در جواب به شاه طهماسب نوشت، با برقراری صلح بین دو کشور موافقت کرد. از مکاتبات مذکور که به عهدنامة صلح آماسیه معروف شد، هیچ گونه سندی موجود نیست. اما بعضی اشارات که به این عهدنامه شده است میتوان دریافت که توافق شد که ارمنستان شرقی و گرجستان همچنان در تصرف ایران باقی بماند و گرجستان و ارمنستان غربی به عثمانی واگذار شود و به زائران ایرانی اجازه داده شود که برای زیارت اماکن مقدس عازم حجاز شوند. دولت عثمانی نیز به حکام و فرمانداران خود دستور میداد تا با پیروان شیعه مدارا کرده و از اقداماتی که سبب منازعات مرزی می شد خودداری و هرگاه شاهزاده یا امیری به کشور طرف دیگر پناهنده شود، وی را مسترد دارند.
عهدنامه آماسیه اولین عهدنامه ای است که بین ایران و عثمانی به امضاء رسیده و نقطة پایانی بر نیم قرن جنگهای خونین ایران و عثمانی گذارد و صلح بین دو کشور به مدت ربع قرن تأمین کرد و شاه طهماسب تا زمان حیات خود مفاد آنرا محترم شمرد.
2-عهدنامة قصر شیرین 1049هـ(1639م)
دو سال پس از مرگ شاه طهماسب، عثمانی ها عهدنامة آماسیه را نقش و به ایران حمله کردند و شهرهای قفقاز و آذربایجان تصرف و حالت جنگ بیش از نیم قرن ادامه یافت. در این ضمن شاه عباس موفق شد نه تنها شهرهای آذربایجان و قفقاز، بلکهبصره و تمام عراق را تصرف کند. پس از مرگ شاه عباس، انحطاط صفویه بتدریج آغاز شد. شاه صفی (52-1039هـ) جانشین او و شایستگی و لیاقت کشور را نداشت. شاه صفی که توان مقابله با ترکان عثمانی را نداشت سفیری نزد سلطان مراد به بغداد فرستاد و پیشنهاد صلح کرد پس از آن نمایندگان دو طرف در بغداد وارد مذاکره شدند این مذاکرات به انعقاد عهدنامة صلح موسوم به قصر شیرین در سال 1049 هـ منجر شد که وجود عهدنامة قصر شیرین به طور کلی مشکوک است. به گفتة آرنولد ویلسن رئیس هیئت نمایندگی دولت انگلستان در کمیسیون تحدید حدود 1332هـ(1914م). نسخة اصلی این عهدنامه موجود نیست.
متنی که در حال حاضر از این عهدنامه در دست است نامه ای است که از سلطان مراد چهارم که در شوال 1049هـ بعنوان ضاه سفی نوشته است. متن اصلی این نامه برای نخستین بار در 1259هـ(1843م) کشف شد و در کتابخانه سلطنتی وین نگهداری میشود، متن انگلیسی آن از روی متن عثمانی تهیه شده و از نظر دولت ایران قابل قبول نبود. منیر الدوله که نمایندة ایران در کمیسیون تحدید حدود 68-1266هـ بود، در مسأله تحقیقات سر حدیه در این مورد می نویسد:
در حقیقت اصل عهدنامة مزبور که عبارت است از تصدیق نامة دو پادشاه است در هیچ یک از دولتین موجود نیست.در ایران به سبب فترت و در عثمانیه به سبب حرقت تلف شده است و مستندی که اکنون مأمورین عثمانیه به عنوان عهدنامة مزبور ابراز مینمایند… عبارت است از مواد نامه ای است که به قوث عثمانیه از طرف سلطان مراد رابع به شاه صفی خلد به طریق امضای تصدیق نامة معاهدة تلقی شده است.
به موجب عهدنامه عراق به عثمانی واگذار و برای نخستین بار حدود مرزی دو کشور بویژه در ناحیه ذهاب و سلیمانیه مشخص اما مرز دو کشور به طور دقیق تعیین نشده است در این عهدنامه یک نوار مرزی که در آن ایران و عثمانی فاقد قدرت سیاسی بودند، بعنوان مرز تعیین شده است دو کشور در این ناحیه مرزی بعلت فقدان نقشههای قابل اعتماد، عدم وجود وسایل مدرن حمل و نقل و عدم ارتباطات، کنترل سیاسی نداشتند. البته تعیین مرز دو کشور در آن زمان مشکل به نظر می رسید
کما اینکه تا 300 سال پس از آن نیز مرز دو کشور به طور دقیق تحدید نشد.