یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

ولادت

پدر

تحصیلات

اساتید

درجه اجتهاد

جامعیت علمی

شاگردان

در پی محبوب

تقیّد تام به آداب شرع

صبر و استقامت چهل ساله

فتح باب

رحلت و تناثر نجوم در رحلت ایشان

 

ولادتحاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق. از بطن دختر حاج میرزا محسن قاضی، در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند، بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند.

پدرپدر ایشان، سید حسین قاضی، انسانی بزرگ و وارسته بود که از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود و از ایشان اجازه اجتهاد داشت. درباره ایشان گفته اند زمانی که قصد داشت سامرا را ترک کند و به زادگاه خویش تبریز باز گردد استادش میرزای شیرازی به وی فرمود در شبانه روز یک ساعت را برای خودت بگذار.

 یک سال بعد چند نفر از تجار تبریز به سامرا مشرف می شوند و با آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی ملاقات می کنند؛ وقتی ایشان احوال شاگرد خویش را جویا می شود، می گویند: « یک ساعتی که شما نصیحت فرموده اید، تمام اوقات ایشان را گرفته، و در شب و روز با خدای خود مراوده دارند. »

تحصیلات سید علی قاضی از همان ابتدای جوانی تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوار سید حسین قاضی و میرزا موسوی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی آغاز کرد. پدرش به علم تفسیر علاقه و رغبت خاص و ید طولایی داشته است، چنانکه سید علی آقا خودش تصریح کرده که تفسیر کشاف را خدمت پدرش خوانده است. همچنین ایشان ادبیات عربی و فارسی را پیش شاعر نامی و دانشمند معروف میرزا محمد تقی تبریزی معروف به «حجة الاسلام» و متخلص به « نیر» خوانده و از ایشان اشعار زیادی به فارسی و عربی نقل می کرد و شعر طنز ایشان را که هزار بیت بود از بر کرده بود و می خواند. ایشان در سال 1308هـ.ق. در سن 26 سالگی به نجف اشرف مشرف شد و تا آخر عمر آن جا را موطن اصلی خویش قرار داد.آیت الله سید علی آقا قاضی از زمانی که وارد نجف اشرف شد، دیگر از آنجا به هیچ عنوان خارج نشد مگر یک بار برای زیارت مشهد مقدس حدود سال 1330هـ ق به ایران سفر کرد و بعد از زیارت به طهران بازگشت و مدت کوتاهی در شهرری در جوار شاه عبدالعظیم اقامت گزید.

اساتید ایشان در نجف نزد مرحوم فاضل شرابیانی، شیخ محمد حسن مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی، عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی و حاجی میرزا حسین خلیلی درس خواند و مخصوصاً از بهترین شاگردان این استاد اخیر به شمار می آمد که در خدمت وی تهذیب اخلاق را تحصیل کرد.

آقازاده سید علی آقا قاضی نقل می کند: « ... میرزا علی آقا قاضی بسیار از استادش میرزا حسین خلیلی یاد می کرد و او را به نیکی نام می برد و من ندیدم کسی مثل این استادش او را در شگفتی اندازد و هر وقت نام این استاد نزدش برده می شد به او حالت بهت و سکوت دست می داد و غرق تأملات و تفکرات می شد! »

ایشان از سن نوجوانی تحت تربیت والد گرامی، آقا سید حسین قاضی بود و جوهره حرکت و سلوک ایشان از پدر بزرگوارشان می باشد و بعد از آن که به نجف اشرف مشرف شدند، نزد آیت الله شیخ محمد بهاری و آیت الله سید احمد کربلایی معروف به واحد العین و به کسب مکارم اخلاقی و عرفانی پرداخت و این دو نیز از مبرزترین شاگردان ملاحسینقلی همدانی(ره) بودند.

درباره ملاحسینقلی همدانی حکایات های بس شگفت آوری نقل شده، که گویای عظمت، روح بلند و نفوذ معنوی ایشان می باشد. او با عشق و همت بی نظیر زمان زیادی از عمرش را به تربیت مستعدین سپری کرد تا این که توانست 300 نفر را تربیت کند که هر یک از آنها یکی از اولیای الهی شدند، مانند شیخ محمد بهاری، مرحوم سید احمد کربلایی، مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و ... .

سلسه اساتید ملاحسینقلی همدانی به حاج سید علی شوشتری و سپس به شخصی به نام ملاقلی جولا می رسد. آقا سید علی قاضی در عراق به خدمت جمعی از اکابر اولیاء رسید و از آن جمله سالهایی چند در تحت تربیت مرحوم آقا سید احمد کربلایی معروف به واحدالعین، قرار گرفت و از صحبت آن بزرگوار به درجات اولیاء أبرار ارتقاء گزید، چندان که در تهذیب اخلاق شاگردان و مریدان و ملازمان چندی را تربیت کرد.

آقا سید علی آقای قاضی درباره این استادش می فرماید: « شبی از شبها را به مسجد سهله می گذارنیدم- زاده الله شرفاً- به تنهایی به نیمه شب یکی در آمد و به مقام ابراهیم علیه السلام مقام کرد و از پی فریضه صبح در سجده شد تا طلوع خورشید. آنگاه برفتم و دیدم عین الانسان و الانسان العین آقا سید احمد کربلایی بکاء است، و از شدت گریه، خاک سجده گاه گل کرده است! و صبح برفت و در حجره نشست و چنان می خندید که صدای او به بیرون مسجد می رسید. »

آیت الله شیخ علی سعادت پرور نقل می کند: « وقتی مرحوم آقا سید علی قاضی جوانی بیش نبود، پدر مرحومش آقا سید حسین قاضی که خود از دست پروردگان مرحوم عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی بود به آقای قاضی سفارش کرده بود که هر روز به محضر استاد مشرف شده و چند ساعتی در محضرش بنشیند، اگر صحبت و کلامی شد که بهره گیرد و گرنه به صورت و هیئت استاد نظاره نماید. در آن روزها، مرض وبا در نجف غوغا می کرد، فرزندان مرحوم آقا امامقلی نخجوانی یکی پس از دیگری در اثر مرض وبا رحلت می کردند و ایشان بدون هیچ ناراحتی و انزجار قلبی به شکرگزاری مشغول بود. وقتی از وی علت این عمل را جویا شدند فرمود: قباله های زمین را دیده اید که وقتی کسی صاحب یکی از آنها شد، هر کاری که دلش خواست با زمین اش انجام می دهد؛ حالا هم خدای سبحان صاحب و مالک اصلی این فرزندان و همه چیز من است و هر کاری که بخواهد با آنان انجام می دهد و کسی را حق سوال و اعتراض نیست! »

درجه اجتهاد

پس از اقامت در نجف اشرف، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی از جمله فاضل شربیانی، شیخ محمد مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی و... ادامه دادند و سرانجام کوشش های خستگی ناپذیر مرحوم آیت الله قاضی در راه کسب علم، کمال و دانش، در سن 27 سالگی به ثمر نشست و این جوان بلند همت در عنفوان جوانی به درجه اجتهاد رسید.

جامعیت علمی

آقا سید هاشم حداد از شاگردان ایشان می فرمود: « مرحوم آقا (قاضی) یک عالمی بود که از جهت فقاهت بی نظیر بود. از جهت فهم روایت و حدیث بی نظیر بود. از جهت تفسیر و علوم قرآنی بی نظیر بود. از جهت ادبیات عرب و لغت و فصاحت بی نظیر بود، حتی از جهت تجوید و قرائت قرآن. و در مجالس فاتحه ای که احیاناً حضور پیدا می نمود، کمتر قاری قرآن بود که جرأت خواندن در حضور وی را داشته باشد، چرا که اشکالهای تجویدی و نحوه قرائتشان را می گفت... »آیت الله خسروشاهی از علامه طباطبائی نقل می کردند که: کتابهای معقول را خواندم ولی وقتی خدمت سید علی آقا قاضی رسیدم فهمیدم که یک کلمه هم نفهمیدم!مرحوم قاضی در لغت عرب بی نظیر بود، گویند: چهل هزار لغت از حفظ داشت. و شعر عربی را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

تحقیق درمورد رابـط کـاربر 16 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد رابـط کـاربر 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

بسم الله الرحمن الرحیم

رابـط کـاربر

استاد راهنما

دکتـر احمــدی

دانشجو

اسمـاعیل غافـری

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد مشهد

زمستان 86

«امام على علیه السلام»

هر ظرفى وقتى چیزى در آن گذارند ، گنجایش خود را از دست مى‏دهد ، مگر ظرف دانش که با افزودن آن ، گنجایشش بیشتر مى‏شود .

فهرست

مقدمه

رابط گرافیکی کاربر

معیارهای عمومی رابط کاربر مطلوب

شیوه های ارتباط رابط و کاربر

شیوه های نمایش اطلاعات

ارزیابی رابط کاربر

رابط کاربر نرم افزارهای فارسی

رابط های کاربر آینده

نتیجه

مرجع

مقدمه

سالهاست که از عمر محصولات نرم افزاری می گذرد، با این حال انگار همین دیروز بود که نرم افزارها با محیطی سرد و بی‌روح با رنگهای تیره و ترسناک فقط از راه خط فرمان دستورات را اجرا می‌کردند، چقدر ذوق زده شدیم وقتی کتابخانه‌‌های توربو ویژن را دراختیار گرفتیم، چند سال قبل از آن حتی آدم‌های خوشبین هم فکر نمی کردند روزی موشواره ای اختراع می‌شود تا کامپیوتر به کار آدمهای کم سواد هم بیاید. این سرعت آن قدر زیاد بود که حتی فرهنگستان‌ها و لغت نامه نویس‌ها هم نمی‌دانستند چگونه واژه‌ی معادل برای این همه کلمه جدید پیدا کنند، از سوی دیگر آسانی ورود به این عرصه‌ی جدید (علوم کامپیوتر و نرم افزار) و به کار گیری ابزارهای آن منجر به این شد که یک شخص از هر طایفه و صنفی که بود به راحتی بتواند در این حوزه هم خودی نشان دهد. اگر باور ندارید می‌توانید آمار افراد غیر فیزیک‌دانی را که در رشته‌ی فیزیک فعالیت می‌کنند را با افراد غیر کامپیوتری که در این رشته دستی دارند، مقایسه کنید.

رابط کاربری (User Interface) که UI هم خوانده می‌شود به مجموعه بخش هایی از نرم افزار گفته می‌شود که برای برقراری ارتباط با کاربر بکار می‌‌روند از جمله منو‌ها، کادرهای تبادلی، دکمه‌ها، پیام‌ها و تنظیمات.

رابط کاربری در اصل بخشی از برنامه است که کاربر با آن رابطه برقرار می کند. اگر کاربر فرمانهایی را در صفحه کلید وارد کرده و برنامه نیز با عملکرد خاصی به آنها پاسخ دهد، گفته می‌شود که برنامه مزبور یک رابط خط فرمانی دارد. اگر فرمانها از طریق فهرستهای گزینشی (منوها) در اختیار کاربر قرار گیرند، به رابط مزبور، رابط گزینشی گفته می‌شود. برنامه‌ای که اطلاعات را به طور گرافیکی نشان داده و برای برقراری رابطه با کاربر به یک وسیله اشاره‌ای نیاز داشته باشد، گفته می‌شود که یک رابط گرافیکی کاربر دارد. طراحی رابط کاربر ضعیف باعث بوجود آمدن خطاهای جبران ناپذیری در سیستم می شود و همچنین علت مهم استفاده نشدن بسیاری از سیستمها رابط کاربر ضعیف سیستم است

رابط گرافیکی کاربر

رابط کاربر مبتنی بر گرافیک که در آن کاربر به جای تایپ فرمانهای بلند و پیچیده از اعلان فرمان، با اشاره بر نمایشهای تصویری بر روی صحنه تصویر، پرونده ها، برنامه‌ها یا فرمانهایی انتخاب می کند. برنامه‌های کاربردی که در ویندوز اجرا می شوند، از مجموعه ثابتی از فهرستهای گزینش عمودی، جعبه‌های محاوره‌ای و سایر عناصر گرافیکی مانند، نوارهای مرور (scroll bar) و شمایلها (icon) استفاده می کنند. این ثبات میان عناصر گرافیکی، از مزیت عمده‌ای برای کاربر است، زیرا با یادگرفتن نحوه کار با رابط می توانید از آن در تمام برنامه‌های در حال اجرا در همان محیط استفاده کنید.

معیارهای عمومی رابط کاربر مطلوب

طراحان شرکتهای متفاوت نرم‌افزاری از جمله «مایکروسافت»، «کالدرا» و دیگر طراحان رابط کاربر، بر این باورند که رابط کاربر مطلوب شرایطی را فراهم می‌کند که کاربر بتواند آنچه قصد انجام آن را دارد، به راحتی به رایانه منتقل کند. به نظر آنها، برقراری ارتباط شفاف بین رایانه و کاربر از مهم‌ترین اهداف در طراحی رابط کاربرهاست که در نهایت به رضایت کاربر می‌انجامد. بدین منظور، معیارهای زیر مورد توجه قرار گرفته است:

1)ثبات

یک صفحه رابط با ثبات، به کاربر اجازه می‌دهد تا دانش و آموخته‌های قبلی خود را به کار گیرد. به نظر فراری (Ferrari, 2005) یک محیط با ثبات، جو آشنایی را فراهم می‌کند که باعث یادگیری راحت‌تر کاربر می‌شود. شرکت مایکروسافت (2003) به عنوان نمونه به نسخه‌های متفاوت سیستم عامل ویندوز اشاره می‌کند که متداول و متعارف‌بودن شکل رابط کاربر در آنها رعایت شده است. کاربری که با طرز استفاده از یک صفحه ویندوز آشنا باشد، می‌تواند کار با صفحه‌های ویندوز دیگر را هم به راحتی فرا گیرد. منوها مثال خوبی بر این ادعا هستند. در اکثر صفحه‌های ویندوز، گزینه File در سمت چپ قرار می‌گیرد و بعد از آن به ترتیب Edit ، View، Tools ، Help قرار گرفته‌اند. ممکن است گفته شود کلمه Document بهتر از کلمه‌ File می‌باشد و یا اینکه گزینه Help باید در ابتدا قرار گیرد. مانعی برای انجام این تغییرات وجود ندارد ولی با انجام آنها، کاربر گیج می‌شود و قابلیت استفاده رابط کاربر کاهش می‌یابد، زیرا باید هنگام استفاده از صفحه ویندوزهای متفاوت، کمی درنگ و فکر کند تا مکان منوها و اسامی آنها را بیابد. مکان قرار گرفتن منوهای فرعی نیز حائز اهمیت است. کاربر انتظار دارد گزینه‌های فرعی Copy ، Cut و Paste را در زیرگزینه Edit بیابد. انتقال آنها به گزینه اصلی File ، باعث سردرگمی می‌شود. پس بهتر است از خط مشی‌های تثبیت شده پیروی نمود، مگر اینکه دلیل قاطعی برای تغییر آنها وجود داشته باشد. افزون بر این، ثبات و متداول بودن شکل و فرم صفحه، دخالت حافظه کاربر را تا جایی که ممکن باشد کم‌رنگ می‌کند. مندل (Mandel, 2003) در این زمینه معتقد است، نیاز برای بخاطرآوردن اسامی رکوردها و یا رسیدن به موضوعات مختلف مانند پوشه‌ها (Folders)، فضای زیادی را به ذهن کاربر اشغال می‌کند. اگر رابط کاربر، کاربر را ملزم کند همه اینها را به خاطر بسپارد، این اطلاعات در اکثر موارد در حافظه طولانی مدت شخص باقی نمی‌ماند و پس از مدتی به یاد آوردن آنها مشکل است. رابط کاربر باید تا حد ممکن دخالت حافظه را کم کند. یک رابط کاربر متداول، به حافظه کوتاه‌مدت کاربر اعتماد می‌کند. بطور اختصار می توان به این چند نکته بسنده کرد:

داشتن رفتار یکسان در هر زمان و هر مکان از برنامه  

داشتن اصطلاحات یکسان در تمام برنامه به طور مثال، جایی پیام قبول-لغو بدهیم و جایی دیگر  تایید-انصراف

داشتن آیکن های یکسان و مشخص

داشتن رنگهای منحصر و یکسان

2)سادگی و وضوح

بهترین رابطان کاربر از طراحی ساده برخوردارند. طرحهای ساده، یادگیری و استفاده را آسان می‌کنند و به رابط کاربر، ثبات و استحکام می‌بخشند. کاربر نباید به یکباره با حجم زیادی از اطلاعات روبرو شود، بلکه بهتر است مقدار زیادی از اطلاعات را به‌گونه‌ای جای داد که صفحه شلوغ به نظر نرسد. به اعتقاد مندل، اکثر انسانها وقتی با حجم زیادی از اطلاعات روبرو می‌شوند، می‌ترسند. به نظر وی، رابط کاربر باید تلاش کند تا می‌تواند حضور اطلاعات را دوستانه جلوه دهد و آنها را پله پله و به صورت یک روند در نظر گیرد. در هر صورت، کاربر نباید ناگهان در دریایی از اطلاعات غوطه‌ور شود.

همچنین، رابط کاربری که از وضوح و شفافیت برخوردار باشد، تا حد بسیار زیادی از اشتباهات جلوگیری کرده، اطلاعات مهم و اساسی را برجسته و قابل مشاهده می‌نماید و کاربر را به سمت یادگیری و استفاده راحت‌تر، هدایت می‌نماید. به نظر فراری، رمز وضوح و شفافیت رابط کاربر، در سادگی است. بطور اختصار می توان به این چند نکته بسنده کرد:

یک عمل پیچیده را به اعمال ساده تر بشکنید و عملکردهای اضافی را نیز حذف کنیدتا رابط ساده تر شود .

اگر کاربر باید یک فرایند طولانی را انجام دهد، بهتر است این توالی به مراحل کوتاه تر تبدیل شود ( استفاده از Wizards ) .

اعمال را با به کاربردن آیکن ها و کلمات ساده  مشخص کنید‌.

ازکلمات و آیکن‌هایی که برای کاربر آشناترند، استفاده کنید.

مفاهیم شبیه به هم را در یک گروه و دسته قراردهید، مثلاٌ در یک منو یا یک کادر یا Tab Control

از نمایش Message Box خوداری کنید، مگر اطلاعاتی که کاربر لازم است که ببیند همچنین از بیامهای کوتاه و موثر استفاده کنید (از کلمات  لطفاٌ، در صورت لزوم پرهیز نمایید).

3)رهنمونی

کاربر باید همیشه آگاه و مطلع نگه داشته شود و بازخورد به سرعت آماده شود. همچنین، بازخورد باید با مورد مربوط تناسب داشته باشد. برای مثال اگر در قسمت جستجو، کاربر، کلیدواژه‌ای را وارد می‌کند و نتیجه صفر می‌آید، نظام به سرعت پیام می‌دهد: «مطمئن هستید دیکته را درست نوشته‌اید؟» یا «کلیدواژه خیلی عام است. از کلیدواژه خاص‌تری استفاده کنید» و اگر کاربر عملی انجام می‌دهد که قابل اجراست، پیغام اخطاردهنده‌ای باید وی را آگاه کند.

4)زیبایی

هر عنصر دیداری که روی صفحه نمایش ظاهر می‌شود، توجه کاربر را جلب می‌کند. محیط نمایش باید به گونه‌ای باشد که کارکردن در آن، جالب باشد و به درک بهتر اطلاعات موجود در صفحه کمک کند. به عنوان نمونه، نوع قلم به کار رفته؛ بهتر است از نوع قلمهای آشنا برای کاربر و خوانا باشد.

5)گرافیک و ترکیب رنگها

در یک آزمایش رایانه‌ای، 6 رابط کاربر متفاوت گرافیکی و غیرگرافیکی توسط «هاهو» و همکارانش (HwaHu [et al], 1999) به منظور سنجش تأثیر رابط کاربر در برقراری ارتباط با یک نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت. تنایج نشان داد صفحه‌های گرافیکی، به طور فزاینده‌ای در موقعیتهایی که نظام بشدت به برقراری ارتباط بین اطلاعات و کاربر نیاز دارد، مؤثر واقع می‌شوند. صفحه کاربر گرافیکی از لحاظ مفهوم، بهتر از صفحه‌های غیرگرافیکی عمل می‌کند. در صفحات گرافیکی، رنگ، مؤثرترین عامل در جلب رضایت کاربر به شمار می‌آید. همچنین، تأثیر رنگ بر ادراک کاربر سنجیده شد. آبی و قرمز تضاد معنایی دارند و به طور سنتی، قرمز


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد رابـط کـاربر 16 ص

مقاله شرکت صنایع الکترونیک افراتاب

اختصاصی از یارا فایل مقاله شرکت صنایع الکترونیک افراتاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

« بسم الله الرحمن الرحیم »

پروژه مالی

انبارداری

شرکت صنایع الکترونیک افراتاب

استاد مربوطه:

جناب آقای مختاری

گردآورنده:

سمانه خزائی

فهرست مطالب

عناوین

صفحه

تعریف انبار

هدف از استقرار یک سیستم انبار

نمونه فرمهای مورد نیاز در انبار

کنترلهای مورد نیاز هنگام دریافت کالای فروشگاه

مجوزهای مورد نیاز برای دریافت کالا از ا نبار

مشخصات مکان لازم برای نگهداری کالا و تعداد انبار های مورد نیاز در کارخانه

مشخات کارت انبار و کاروکس

چگونگی ثبت اطلاعات انبار در دفاتر مالی و دراک انبار

ترتیب تنظیم فرمهای مختلف هنگام دریافت و خروج کالا و امضاهای مجاز لازم مغایرت انبار گردانی

تعریف انبار:

انبار به هر محل و فضای که بتوان در آن مواد اولیه قابل مصرف و شناخت انواع محصولات و یا محصولات ساخته شده و قابل فروش و یا کالای منجر ساخته و انواع قطعات و لوازم یدکی و تجهیزات و ماشین‌آلات ملزومات و مجهزآلات و هرگونه متسعمل و غیر قابل استفاده و اقساطی را در آن بطور منظم و سیستماتیک با مدیریت معین و یا نامعلوم نگه داری کرد اطلاق می‌شود.

)هدف از استقراریک مستقیم انبار:

به طور کلی هدف از ایجاد یک سیستم در یک سازمان سه هدف اساسی می‌باشد:

الف- استقرار و برقراری سیستم کنترلهای داخلی:

به طور کلی در یک سازمان تجاری رعایت دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌ها ی مدیریتی ‏ حفاظت از دارائیها تأمین منافع سهامداران و در نهایت بهینه نمودن سیستم کاری یک نیاز و اصل می‌باشد که این شرکت نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد یک سیستم کنترل‌ داخلی دارای اجزاء و بخشهای مختلفی می‌باشد یکی از این اجزاء و بخشها که دارای حساسیت بسیار بالایی می‌باشد بخش موجودیها و اقلام جنسی شرکت می‌باشد.

که جهت اجرای هدف اساسی کنترلهای داخلی در بخش انبار لازم به اجرا می‌باشد در حقیقت با پیاده شدن مستقیم گردش موجودیها چهار هدف اساسی کنترلهای داخلی بر آورده می‌گردد و البته میزان دستیابی به این اهداف نیز بستگی به نوع سیستم و گردش موجودیها در شرکت دارد.

ب – ارزشیابی صحیح موجودیها:

برای پرداختن به این هدف لازم است به این سوال پاسخ منتقی داده شود‏‏، چرا در یک سا زمان تجاری ما نیازمند ارزیابی موجودیها می‌باشیم؟

پاسخ این سوال می‌تواند بسیار متنوع باشد اما در اینجا به نکات اساسی آن تکیه می‌نماییم که 2 نکته می‌باشد؟

1- اندازه‌گیری دقیق‏، میزان سود و زیان شرکت

2- امر گزارش‌گری موجودیها به سهامداران با توجه به رعایت اصل محافظه کاری. برای رسیدن به پاسخ ادل در یک سیستم انبار روشها و مراحل اجرایی وجود دارد که قاعدتاَ با انجام آن روشها و مراحل میسر می‌گردد اما نکتة‌ مهم در این قضایا پاسخ به سوال دوم می‌باشد که چرا می‌بایست گزارشگری صحیحی از موجودیهای شرکت به سهام‌دار ارائه گردد پاسخ به این سؤال تا حدودی در ارتباط با اصول مفروضات بنیادین حسابداری می‌باشد. مفروضات حسابداری حسابداران را ملزم می‌کند که در امر گزارشگری اقلام خود را در صورتهای مالی رعایت محافظه گری و ارتباط را دارند یعنی اینکه حسابدار موضف است ارزش موجودیهای خود را طوری نشان دهد که این موجودیها کمتر از ارزش واقع باشد و بدون آنکه صورتهای مالی تحلیف گردد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شرکت صنایع الکترونیک افراتاب

تحقیق و بررسی در مورد ادبیات پایداری 13 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد ادبیات پایداری 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

بسم الله الرحمان الرحیم

ادبیات پایداری

کلبه عمو تُم

درس هشتم

دبیر مربوطه : آقای دانش پژوه تهیه کنندگان : محمّدرضا شفائی ـ بهروز فتحی ـ بابک اسدی کلاس : 205

پاسخ خودآزمایی

1) چند مورد از برخورد های انسانی عمو تُم را با هم نوعانش بنویسید.

عمو تُم هنگام بازگشت به کلبه و طی ساعات کار همواره برای دل جویی کردن از ضعفا و نومیدان و تسلّا بخشیدن به آن ها وسیله ای می یافت.این مرد عجیب ، خاموش و صبور ، داوطلبانه بار همه را حل می کرد بدون این که هرگز از کسی کمک بخواهد همیشه همه جا آخر می آمد کم تر سهم می گرفت و تازه همان را با دیگران تقسیم می کرد و در شب های یخبندان روپوش مندرس خود را به زن بیماری می داد که از شدّت تب متشنّج بود. در مزرعه سبد کارگران ضعیف و رنجور را پر می کرد وبرای این کار خود را به خطر می انداخت.

2) لگری چه چیزی را لازمه ی سپردن مسئولیّت مباشری به عمو تُم می دانست؟چرا؟ لگری عقیده داشت لازمه ی سپردن این گونه مسئولیت ها به یک غلام خشونت و سنگدلی نسبت به اوست.

3) عمو تُم ضعف ارباب را چگونه به روخش کشید؟ گفت : « تا کنون کارهایی را که به نظرم درست و عاقلانه بوده ، انجام داده ام در آینده هم همیشه همین طور رفتار خواهم کرد . هرگز هیچ کار بدی نخواهم کرد .» وگفت : « ارباب می دانم که شما می توانید کار های وحشتناکی انجام دهید امّا هنگامی که جسم را کشتید دیگر کاری از دستتان بر نمی آید و پس از آن ابدیّت در کار است .»

4) اعتقاد به سرای باقی را در کدام بخش از سخنان عمو تّم می توان دریافت؟

آن جا که می گوید : من همه ی نیروی بازوان و همه وقت و توانایی ام را در اختیار شما می گذارم ، امّا روانم را نمی توانم به وجود فناپذیری بسپارم ... آن را برای خداوند محافظت می کنم . دستورات خداوندی را بر همه چیز بر مرگ و بر زندگی مقدّم می شمارم ... آقای لگری می توانید یقین داشته باشید که من ذرّه ای از مرگ باک ندارم بلکه در انتظارش هستم هر بار بخواهید می توانید مرا شلّاق بزنید ، از گرسنگی بکشید ... آتشم بزنید . همه ی این ها وسیله خواهند شد برای این که هر چه زود تر مرا به دیاری که باید به آن جا بروم روانه کند.

5

5) درباره یکی از کتاب های زیر که موضوع آن ها پایداری و مقاومت در برابر ستم داخلی یا خارجی است، به انتخاب خود گزارشی کوتاه تهیّه کنید:

خوشه های خشم نوشته ی جان اشتاین بک: کتابی است آمریکایی و به بیان شرح حال مردمی که در رنج و می برند ودر مزارع کار می کنند می پردازد .

کوش های و آدم ها نوشته ی جان اشتاین بک: بیان کننده ی نحوه ی برخورد با آدم های رنجیده ومحروم است.

سال پنجم الجزایر نوشته فرانتس فانون: داستان قهرمان آزادی خواه آفریقایی که شیوه های استعماری فرانسه را بیان می کند.

آدم ها و خر چنگ ها نوشته ی خوزوئه دوکاسترو: توصیف آمریکای لاتین و برزیل و مردمی که در حاشیه دریا ها زندگی می کنند و علّت فقر و اینکه مردم در فقر زندگی می کنند را بیان می کند.

6) در شعر « تو را می خوانم » مقصود شاعر از جمله ی «ما این را از گذشته به ارث می بریم »چیست؟ یعنی ما شجاعت و دلاوری و دفاع از میهن را از گذشتگان خود داریم و جنگاوری را از آن ها به ارث برده ایم.

6

لغات واصطلاحات

خپله ای: کمی چاق مسیو: آقا (کلمه ی فرانسوی)

دهن کجی می کرد: برای اندامش مناسب نبود جنتلمن: با شخصیّت، نجیب زاده

قوّت می گرفت: بیش تر می شد مطبوعی نیست: قابل قبول نیست

سرش مانند گلوله گرد بود: مانند توپ بود ابدّیت: آخرت، جهان ابدی

سرخ و سیخ: قرمز و ایستاده دندان قروچه ای کرد: دندان هایش را به هم

هجای: حرف کشیده شده آخر کلمه فشارد

حراج: فروش غیظ: غضب

سان دید: باردید کرد مضیقه: تنگی

پیرهن زیبایی با یقه ی آهاری: اتو شده باک ندارم: ترسی ندارم

مندرس: پاره و پورهِ عفریت: اهریمن، شیطان

مسیح تو من هستم: همه کاره تو من هستم ژرفای وجدان: عمق وجود

تیره روزانی: بد بختان عطوفت: مهربانی

متشنّج بود: دچار تشنج شده بود مادام: همیشه

تسلّا: آرامش همه ی روشنایی های شهر خاموش شده

مرتعش: لرزان بودند: کنایه از نا ا‌ُمیدی

به حد نصاب نرسیده بود: پر نشده بود الغای بردگی: لغو بردگی

لوحی: نوشته ای بد نهادش: بد ذات

تلو تلو خوردن: در حال افتادن

زمخت: خشن

حضّار: حاضرین

از جا در رفت: عصبانی شد

4


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ادبیات پایداری 13 ص

تحقیق و بررسی در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایران بودند. نه می توان زحمات مطهری را نادیده انگاشت و نه می شود به شریعتی بی اعتنا بود. این دو (در کنار دیگر بزرگان) بار فرهنگی انقلاب را به دوش کشیدند. ذهن ها را آماده کردند و طرحی نو در انداختند. گرچه تاثیر گذاری شریعتی در نسل جوان بیشتر بود و معلم انقلاب لقب گرفت اما نقش مطهری را که از بنیانگذاران حسینیه ارشاد بود نیز نمی توان در آگاهی دادن و تعلیم و تربیت آن نسل انکار کرد. شریعتی با آن بیان جذاب و گیرایش (که مارکسیسیت ها را یکضرب شیعه می کرد!) اسلام را از پستو بیرون کشید و پایه گذار یک حرکت پرخروش مردمی شد. اسلام و مذهب را بی واسطه فهمید. اینگونه شد که توانست با فهم نو از دین و مذهب سیل جوانان را به حسینیه ارشاد سرازیر کند چنانکه در هر درس ۵۰۰۰ نفر پای صحبتش می نشستند. مقصود از این نوشته نه تمجید از شریعتی است و نه تجلیل از مطهری ؛ نه تخریب شریعتی است و نه تنبیه مطهری. تنها شرح و بسط یک درگیری فکری است بین یک عالم اسلامی و یک روشنفکر دینی(1). دعوای یک ملای کور و یک خاموش فکر غربزده نیست. کشمکش فکری است میان یک روحانی علوی و یک متفکر اسلامی. قصد ما بزرگ نمایی و یا تخریب وجهه ی این دو نیست. تحقیق و تحلیلی است بر این دو بزرگوار که شاید " فاعتبروا یا اولی الابصار.... "

حسینیه ارشاد موسسه ای مذهبی فرهنگی بود که در سال ۱۳۴۲ به همت محمد همایون و علی آبادی و ناصر میناچی با همفکری مطهری تاسیس شد. تعیین سیاست عمومی و انتخاب سخنرانان اکثرا به عهده ی مطهری بود (2) سال ۱۳۴۵ مطهری از استاد محمد تقی شریعتی دعوت می کند تا برای سخنرانی به ارشاد بیاید و استاد تا سال ۱۳۴۶ در محل موقت حسینیه به ایراد سخنرانی می پرداخت. در سال ۴۸ که موضوع چاپ نشریات داخلی حسینیه پیش آمد مطهری اولین نشریه حسینیه را در دو جلد به نام "محمد خاتم پیامبران" منتشر کرد. مطهری از شریعتی دعوت می کند تا مقاله ای برای این نشریه بفرستد و در نامه ای به دکتر می نویسد: "برادر عزیز دانشمندم. قلب خود شما گواه است که چقدر به شما ارادت می ورزم..."(3) دکتر شریعتی برای این کتاب دو مقاله فرستاد ۱- هجرت تا وفات ۲- سیمای محمد. و به مطهری اجازه داده بود که هر یک از این مقالات را که می پسندد چاپ کند." مطهری چنان از خواندن زندگی محمد به وجد آمده بود که آنرا سه بار به طور کامل خوانده بود. مطهری هر دو مقاله را چاپ کرد و در نامه ای به پدر شریعتی از او تجلیل و تمجید کرد"(4)

با انتشار این دو مقاله سیل انتقادات و حمله ها از روحانیون سنتی شروع شد. "چرا جلوی اسم محمد "حضرت" و "ص" نگذاشته ؟(5) مطهری در مقابل این حملات ایستاد و از شریعتی دفاع کرد. درباره ی شریعتی گفته بود:" چون رشته او جامعه شناسی است و خوب هم درس خوانده و کاملا بر اعصابش مسلط است در بیان الفاظ معرکه است. چون جوانها از فکلی ها کمتر بحث های دینی شنیده اند و او هم به زبان جوان ها صحبت می کند اینست که بیشتر از ما طالب دارد."(6)

شریعتی از سال ۴۵ با سخنرانی "مخروط جامعه شناسی" همکاری خود را با ارشاد آغاز می کند. تا جایی که به قول خود شریعتی حسینیه با خون و فکر و شخصیتش عجین می شود(7)

رضا داوری در بیان خاطره ای از دیدار با مرحوم مطهری می گوید:" ایشان (مطهری) زبان به ستایش شریعتی گشودند و گفتند: بعضی از مقالات دکتر شریعتی و از جمله زن در چشم و دل محمد را هیچ یک از ما نمی توانستیم بگوییم.

با آمدن شریعتی و استقبال شدید دانشجویان رفته رفته مرحوم مطهری نسبت به شریعتی بدبین می شود. جای تمجید ها, تنقید ها نشست و جای تکریم ها ,تعذیب ها. اطرافیان نیز به این اختلاف دامن می زدند.

پرویز خرسند می گوید: "روزی برای برداشتن وسایل مورد نیاز به حسینیه آمدم. در گوشه ی سالن آقای ... را دیدم که با مرحوم مطهری گفتگو می کرد. از کنارشان که گذشتم اسم شریعتی را شنیدم و اینکه چه کسی باید برود و چه کسی باید بماند. کنجکاو شدم وایستادم. آقای ... به مرحوم مطهری می گفتند: "بین شما و دکتر شریعتی فقط یکی باید اینجا بماند و تصمیم قطعی است. مرحوم مطهری گفتند حالا چه کسی قرار است بماند؟ آقای ... پاسخ داد: چون جوان ها استقبال بیشتری از دکتر شریعتی دارند قرار است ایشان بماند. مرحوم مطهری خیلی ناراحت شد". من تصور کردم که این تصمیم هیئت مدیره است و خود دکتر هم قضیه را می داند. بلافاصله به آپارتمان برگشتم و داستان را برای شریعتی گفتم. متوجه شدم او کاملا بی خبر است. وقتی حرفهایم را شنید با عصبانیت گفت:"این احمقانه ترین کاری بود که می توانستند انجام دهند.این ها نمی فهمند که نه حضور مطهری عرصه را بر من تنگ می کند و نه حضور من مانع کار اوست. او استاد فلسفه وحکمت است و من جامعه شناسی درس می دهم و این هر دو برای جامعه ی جوان ها مفید است"(8)

با روشن شدن افکار شریعتی و تز اسلام منهای روحانیت و انتقاد به مجلسی و خواجه نصیر ,مطهری که زمانی دائما از شریعتی و افکارش و زبانش تعریف می کرد کم کم شروع به موضع گیری در مقابل شریعتی نمود. البته باید گفت که خود مرحوم مطهری به انتقاد از روحانیون اعتقاد داشت اما می گفت این ما هستیم که باید خودمان را نقد کنیم و دخالت کردن غیر روحانیون در مباحث دینی را بر نمی تابید. به همین دلیل مرحوم مطهری جلسه ای را تشکیل داد تا برای سخنرانان ضوابط و معیار هایی در نظر گرفته شود. شاید بیشتر این ضوابط به خاطر این بود که شریعتی از حسینیه کنارگذاشته شود.(9) در این تبصره ها عدم تجاهر به فسق و پایبندی به تقوا و پرهیز از گناهان کبیره گنجانده شده بود. به قول محمد همایون صاحب حسینیه: "پس لطف کنید یک تبصره هم بگذارید که سخنران کچل هم نباید باشد! (اشاره به اینکه همه ی این ضوابط به خاطر حذف شریعتی است) اما چگونه می شد شریعتی را حذف کرد؟ شریعتی ای که شهرت حسینیه مدیون او بود. ناصر میناچی می گوید: "حسینیه ای که در طول چندین سال فعالیتش فقط توانسته بود ۲ جلد کتاب محمد خاتم پیامبران بیرون دهد و جلد دوم با عدم استقبال مردم مواجه شده بود و اگر جلد اول به چاپهای بعدی رسید به خاطر دو مقاله شریعتی بود, چگونه با حذف شریعتی حسینیه می تواند به کار خود و رسیدن به سطح عالی ادامه دهد؟"(10)

با مخالفت همایون و میناچی با طرح حذف دکتر , مرحوم مطهری استعفای خود را تقدیم حسینیه کردند. شریعتی هم که ۷ ماه از ارشاد کنار کشیده بود بار دیگر بازگشت.

و اما واکنش شریعتی به این ماجراها چه بود؟ محمد مهدی جعفری در کتاب"بار دیگر شریعتی" می نویسد:" یکبار شریعتی را دیدم و به او گفتم امشب فلان مجلس دعوت داریم. شما هم بیایید. در ضمن آقای مطهری هم هستند. شریعتی گفت: اتفاقا چه بهتر. خوشحال می شوم که بیایم. طوری می گویید که من اگر مطهری بیاید ناراحت می شوم. اگر اختلافی هم هست میان من و ایشان اختلاف جزئی است. وگرنه ما همه مان در یک صف واحد می جنگیم.

پرویز خرسند می گوید: "نشنیدم شریعتی یکبار کلمه ای علیه مطهری بگوید(11)

جعفری می گوید:"خدایی اش من هرگز از دکتر شریعتی بدگویی نسبت به شهید مطهری نشنیدم.(12)

جعفری همچنین نقل می کند روزی در منزل دکتر نکوفر بودیم. مرحوم مطهری را دیدم. مرا خواست. گفت: دیدی رفیقت چه تیشه ای به ریشه ی اسلام می زند؟ گفتم چه کسی؟ گفت شریعتی. گفتم برای چه؟ گفت: این مقالاتی که در کیهان می نویسد تیشه به ریشه دین می زند. گفتم مگر جریان را نمی دانید؟ دکتر رفته اصفهان یک سخنرانی کرده. سخنرانی از نوار پیاده می شود و بوسیله ی دانشجویان چاپ می گردد. در صحافی بوسیله ی ساواک توقیف می شود ساواک این ها را می دهد به کیهان. مطهری گفت : نه اینطور نیست. گفتم خود شریعتی این را به من گفت. مرحوم مطهری گفت:دروغ می گوید. پدرش هم دروغ می گوید!(13)

 

پاره ای از سخنان پراکنده آیت الله مطهری در مورد دکتر شریعتی

"صرف نظر از افکار نادرست و غرور و اشتباهاتش ضربه ی جبران ناپذیری به هماهنگی روحانیت و طبقات تحصیل کرده زده و آنها را سخت نسبت به روحانیون بد گمان کرده است".(استاد شهید به روایت اسناد - ص ۲۱۷)

"اوضاع آبستن حادثه ی قرن ۱۳ هجری است (اشاره به فرقه سازی بابیه). در نوشته های مرحوم (شریعتی) بذر این انشعاب شوم وجود دارد"( سیری در زندگانی استاد ص ۱۲۷)

"این جزوه (اشاره به اسلام شناسی ارشاد) مانند غالب نوشته های نویسنده از نظر ادبی و هنری اعلی است, از نظر علمی متوسط است, از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است!"(استاد مطهری و روشنفکران ص ۳۴)

"به نظر من این جزوه (اسلام شناسی ارشاد) چیزی که نیست اسلام شناسی است. حداکثر بگوییم اسلام سرایی یا اسلام شاعری است. نویسنده جزوه نظر به غرور بی حد و نهایتش همان طور که خاصیت هر مغروری است ,عقده ندانستن علوم اسلامی از فلسفه و کلام و فقه و عرفان و غیره دارد".(مطهری و روشنفکران ص ۴۲)

"این جزوه (حسین وارث آدم) نوعی روضه ی مارکسیستی است که تازگی دارد."(یادداشت های مطهری ص ۲۱۸)

"من دو سفر با شریعتی به حج رفتم هرگز یکبار ندیدم سر او به مهر برسد"(اشاره به اینکه شریعتی نماز نمی خوانده) (طرحی از یک زندگی ج ۲ نقل از علی ابادی. یکی از ۳ نفر اعضای موسسین ارشاد)

اینکه چرا مطهری با آن همه سابقه و مبارزه و کار فرهنگی دست به چنین اظهار نظرهایی زد دقیقا معلوم نیست اما می شود با نگاهی به سیر زندگی مرحوم به نکاتی دست یافت. حامد الگار نویسنده و مترجم مسلمان آمریکایی می گوید: "پیش از به صحنه آمدن شریعتی مرحوم مطهری مشهور ترین و محبوب ترین سخنران دانشجویان دانشگاه بود اما با آمدن شریعتی مستمعان او به سرعت رو به کاهش نهادند چرا که شریعتی هر روز افراد بیشتری را به سوی خود جذب می کرد. نتیجه اینکه به هر حال بشر بشر است این موضوع منجر به رنجش آیت الله مطهری شد"(14)

شاید مطهری که خود جزو موسسین حسینیه ارشاد بود و در آنجا سالها درس داده بود و در میان قشر دانشجو و روشنفکر مقام بالایی داشت نمی توانست ببیند که از حسینیه کنار رفته و به جایش کسی آمده که پای هر درسش ۵۰۰۰ نفر جوان می نشستند و او مجبور بود در مسجد الجواد حرفهایش را برای ۲۰..۳۰ نفر بزند که تازه اکثر آنها پیرمرد بودند.

 

پس از شهادت

باشهادت دکتر شریعتی محبوبیتی فوق العاده برای او ایجاد شد. همه او را معلم شهید و معلم انقلاب نامیدند. در این جو هیچ کس تحمل شنیدن حرف مخالف شریعتی از مطهری را نداشت. مطهری ای که یک عمر در راه اسلام تلاش کرده بود به یکباره با اظهار نظرهایش در میان جوانان از عرش به فرش آمد. بطوریکه در مراسم چهلم شریعتی در مشهد که بازرگان در دفاع از مطهری سخنرانی کرد حاضران در مراسم اعتراض کردند و استاد محمد تقی شریعتی به نشانه ی ناراحتی جلسه را ترک کرد. با انتشار نامه ی بازرگان و مطهری علیه شریعتی این ضدیت ها و دشمنی ها به اوج رسید. گرچه بازرگان نامه ی دیگری نوشت و از بعضی کلمات تبری جست. ماجرای این نامه را به زمان دیگر موکول می کنیم. دانشجویان مسلمان درآمریکا ضمن نامه ای شدیدا به این دو حمله کردند و شریعتی را بالاتر از آن دانستند که با انتقاد و دشمنی این و آن کوچک شود. آنها نوشتند:

" نسل جوان مسلمان امثال آقای مطهری را که مسائل مردم برایشان مسئله ای نیست و از جیب ملت ارتزاق می کنند و تحریف اسلام راستین و دسیسه گشتن دین در دست جلادان زمان برایشان بی تفاوت است کاری ندارند. ما کسانی را که به زندگی عثمان وار نشسته اند و دم از علی می زنند ,جزو علمای راستین نمی دانیم که خود را مسئول شنیدن حرفهایشان کنیم.."(15)

. مطهری بعد از انقلاب نیز در نامه ای به آیت الله خمینی چنین نوشت:

" اخیرا می بینیم گروهی که به اسلام عقیده و علاقه درستی ندارند سعی می کنند از او (شریعتی) بتی بسازند. تحت این عنوان که سید جمال و اقبال و بیش از آنها این شخص(شریعتی) اسلام را نو کرده و خرافات را دور ریخته و همه باید به افکار او بچسبیم..."(16)

در همان نامه سفر منجر به شهادت دکتر را ناشی از توطئه و ماموریتی می داند که دکتر می خواست دنبال کند:" و خدا می داند اگر خداوند از باب مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین در کمین او نبود او در ماموریت خارجش چه بر سر اسلام و روحانیت می آورد"(17)

شریعتی یک سیر مستقیم را در زندگی پی گرفت و جانش را در این راه نهاد. مطهری نیز از درخشان ترین چهره های تاریخ اسلام است. کسی بود که در اوج انحطاط مسلمین گرد تخدیر از چهره ی دین زدود و وارد عرصه ی کارزار شد. کتاب هایش مثل تمام عیار روشنفکری دینی بوده و هست اما در انسان شناسی و قضاوت در مورد انسان ها نسبی گرایی یک اصل است. به قول شاعر:

کوه با آن عظمت آن طرفش صحرا بود

دست بر دامن هر کس که زدم رسوا بود

 

پ.ن :

1- روشنفکر دینی به معنی واقعی کلمه. هر که مسلمان بود و با یک سری از احکام دین مخالف بود اسمش را نمی شود گذاشت روشنفکر دینی. روشنفکر دینی روشنفکری است آگاه, متعهد, مسئول و انسان که در مقابل جامعه اش مسئولیت احساس کند و برخیزد. اینهایی که امروز ادعای روشنفکری دینی میکنند دیندار هم نیستند, روشنفکر پیشکش!

2- خاطرات ناصر میناچی,نشریه داخلی حسینیه ارشاد 6/2/1378 ص5

3- متن این نامه را می توانید در کتاب طرحی از یک زندگی جلد دوم ص 280 بخوانید.

4- "مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد,علی رهنما 331

5- شریعتی در جمعی گفت: وقتی در این مملکت بالاتر از حضرت که اعلیحضرت باشد داریم,همان نام مبارک محمد زیباترین و خدایی ترین نامی است که می شود در این کشور و در هر مقاله و اثری به جای گذاشت.

6- خاطرات من از شهید مطهری,علی دوانی ص 48

7- مجموعه آثار 1. ص143

8- شریعتی در آیینه ی خاطرات. ش لامعی ص 46

9- پوران شریعت رضوی طرحی از یک زندگی ج 2ص 229

10- نشریه ارشاد شماره 15 ص 107

11- یاس نو. 2 تیر 1382

12- شریعتی آنگونه که من شناختم ص72

13- همان

14- انقلاب اسلامی در ایران ص 115و116

15- طرحی از یک زندگی ص 301

16- سیری در زندگانی استاد مطهری ص 82

17- طرحی از یک زندگی ج2 ص313

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر