فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
مقدمه:
سالانه میلیاردها ریال بهای درمان وتلفات دامها براثر بیماریها پرداخته میشود وآنچه بایستی سودعاید تولیدکنندگان بشود براثرعدم توجه به بهداشت وپیشگیری ازدست میدهند.
بسیاری از تولیدکنندگان توانائی دور نگهداشتن عوامل بیماریزا را از گله دارند. در صورتیکه ممکن است گله عاری از بیماریها و پاک باشد، راههای بسیاری برای جلوگیری از ورود عوامل بیماریزا به محیط زندگی دامها وجود دارد.
نبود بیماری در یک گله دلیل سلامتی آنها نیست چه بسا آتشی در زیر خاکستر نهفته باشد و هر لحظه ممکن است مخاطراتی بهداشت دامداری را تهدید کند.
درمان و کنترل بیماری با تجویز دارو و تزریقات بطور مداوم هزینه زیادی را می طلبد و اقتصادی نیست، همچنین خساراتی را نیز بدنبال دارد از جمله کاهش شیر و گوشت در اثر مصرف دارو و استرس ناشی از مواد شیمیائی بعلاوه تا مدتی دارو و مواد شیمیائی در شیر و گوشت باقی می ماند که بایستی از مصرف شیر و گوشت در این مدت پرهیز کرد.
پیشگیری با روش جدید که دنیای امروز آنرا بنام امنیت زیستی می شناسد، مقرون بصرفه تر از تحمل مخارج درمان و تجویز دارو می باشد. این روش امروزی شامل بهسازی محیط، رعایت بهداشت و مدیریت صحیح در تغذیه و نگهداری دام است. استفاده از روش امنیت زیستی نزدیکترین و با صرفه ترین راه مبارزه با بیماریهاست و قدرت تولید را افزایش میدهد. بکارگیری تدابیرو راهکارهای صحیح بهداشتی پوشش مناسبی در جهت امنیت تولید است. این تدابیر و راهکارها را امنیت زیستی می نامند.
امنیت زیستی چیست ؟
امنیت زیستی ا ز دو کلمه امنیت یعنی در امان بودن و زیست یعنی زندگی کردن تشکیل شده است و اصطلاحاً میتوان آنرا به خوب زندگی کردن تعریف کرد.
امنیت زیستی عبارت است از تمامی قدمهائی که باید در جهت حفاظت از موجودات زنده در برابر مخاطرات (بیماریها و حوادث) برداشته شود. و بعبارتی شیوه ای از پیشگیری است که نقش موثری در تامین سلامت آنها دارد. این روش پیشگیری مسلماً مقرون بصرفه تر، موثرتر و بهتر از درمان است.
راههای رسیدن به امنیت زیستی
راههای رسیدن به امنیت زیستی شامل اقداماتی است که رعایت آنها منجر به پیشگیری از مخاطرات ناشی از حوادث و نفوذ عوامل بیماریزا می شود وعبارتند از:
طراحی محیط امن و مناسب:
بمنظور جلوگیری از دسترسی افراد و نفوذ عوامل بیماریزا و رفت و آمدهای وسائل نقلیه محل احداث تاسیسات بایستی حداقل در فاصله 3 کیلومتری از حوزه شهر و شهرنشینی احداث شود. همچنین خارج از محدوده بخشها و دهستان و روستاها باشد.
محل احداث دامداری بایستی با فاصله مناسب از دامداریهای مشابه (500مترتا 250متر) و حداقل در فاصله یک کیلومتری کشتارگاهها باشد.
محل احداث دامداری از کارخانجات فرآوری گوشت، پوست و فرآوری مواد خام دامی و مراکز جمع آوری شیر بایستی حداقل 500 متر فاصله داشته باشد.
محل احداث دامداری از جاده های اصلی و پر رفت و آمد بایستی حداقل 150 متر فاصله داشته باشد.
دامداری نبایستی در مسیر رودخانه و مناطق سیل خیز و در مسیر باد های فصلی ساخته شود.
محل احداث دامداری نبایستی در مسیر تردد دام روستایی و عشایری که به چراگاهها میبرند باشد بخصوص وسایل نقلیه حمل دام و طیور نبایستی از کنار این تاسیسات عبور داده شوند.
از آنجائیکه حیوانات وحشی در محیط خود زندگی آزادی دارند و اغلب ممکن است حامل و ناقل عوامل بیماریزا باشند بمنظور جلوگیری از نفوذ حیوانات و کنترل آنها ضرورت دارد در اطراف تاسیسات دامداری حصارکشی مناسب و بلند احداث شود
دیواره ها نبایستی دارای شکاف و روزنه برای نفوذ و یا لانه گذاری موجودات مضر مانند روباه، شغال، موش صحرائی و حشرات باشد، ضمناً قابل شستشو و ضدعفونی باشد یک مثل قدیمی گفته شده که بهترین همسایه شما دیوار بلند شماست که شمارا درمقابل بلایا نگهداری میکند بنابراین دیوار بلند شمارا در مقابل همسایه بد محافطت میکند.
خانه کارگری و دفتر کار مدیر و اتاق تعویض لباس و حمام از تاسیسات اصطبل ها و محل شیر دوشی بایستی فاصله داشته باشد.
برای جلوگیری از ورود بیماری از طریق دامهای تهیه شده و خریداری شده از مناطق دیگر بایستی اصطبل قرنطینه جدا از سایر اصطبل ها باشد این فاصله حد اقل صد یارد میباشد.
برای پیشگیری از مخاطرات دامهای جوان و مسن و سنگین و بر حسب نوع تولید وسن تاسیسات نگهداری هر یک بایستی بشرح زیر باشد
- سالن نگهداری گوساله های نوزاد و شیرخوار تا 4 ماهگی
- اصطبل نگهداری گوساله های 4 تا 6 ماهه
- اصطبل نگهداری تلیسه و دامهای جوان و دامهای آبستن-اصطبل دامهای خشک
- اصطبل نگهداری دامهای شیرده
- سالن زانشگاه
- سالن بیمارستان جهت نگهداری دامهای بیمار
بنابراین بایستی محل نگهداری دامها بر حسب سن و شرایط تولید و شرایط بیماری بصورت بالا تفکیک شده باشد. بمنظور جلوگیری از ورود عوامل بیماریزا توسط کامیون ها و وسایل نقلیه و وارد شوندگان به دامداری حوضچه ای در درب ورودی هم عرض با درب ورودی و بطول 4 متر و عمق 25 سانتی متر احداث می شود. این حوضچه همیشه بایستی دارای آب همراه با مواد ضدعفونی باشد.
تهیه دام و علوفه از محل غیرآلوده:
در تهیه و خرید دام بایستی دقت شود چرا که اگر دام از مناطق آلوده به بیماریهای واگیر خریداری شود دامدار بدست خود بیماری را وارد دامداری و منطقه کرده است. دراین مورد بایستی با هماهنگی دامپزشکی محل و با مجوز بهداشتی دام را از محلی که بیماری وجود ندارد تهیه نمائید. بعلاوه دام خریداری شده را بایستی بمدت 21 روز در سالن قرنطینه نگهداری و توسط دامپزشک معاینات و معالجات لازم و واکسن های مورد نیاز را تزریق کند در صورتیکه در این مدت بیماری نشان نداد دام را با سایر دامهای هم سن مخلوط کنند.
علوفه و غذای دام بایستی از محلی مناسب و شناخته شده و غیرآلوده به بیماری، تهیه شود. از خرید علوفه کپک زده و سمپاشی شده خودداری شود.
آب آشامیدنی و مورد مصرف دامداری بایستی از نظر میزان سختی و یا سنگینی آزمایش شود تا مناسب آشامیدن باشد. ضمناً از نظر آلودگی مرتباً آزمایش و میزان وجود آلودگی آن بایستی بررسی و قابل شرب باشد.
کنترل جریانات ورود و خروج:
افرادیکه در به خطر افتادن امنیت زیستی یک دامداری مسئولند عبارتند از:
بیش از 90 درصد انتقال بیماری از طریق عبور و مرور افراد و وسایل نقلیه به دامداری می باشد. عدم توجه کافی و لازم بر ورود افراد مختلف بدون در نظر گرفتن شرایط بهداشتی آنها سبب وقوع بیماری و یا بعبارتی نفوذ عوامل بیماریزا به دامدار می شود.
در برنامه امنیت زیستی توجه خاصی به کنترل ورود به دامداری بخصوص وسایل نقلیه و کامیون ها می شود.
کامیون های حمل علوفه و وسایل نقلیه بدلیل انتقال گرد و خاک و کود از دامداریها به دامداریهای دیگر خطری جدی از نظر آلودگی به حساب می آیند. این کامیون ها بایستی از حوضچه ضدعفونی عبور داد و شاسی و بدنه آنرا ضدعفونی کرد. در صورت عدم ضرورت از ورود وسائل نقلیه به دامداری جلوگیری شود و یا بار و علوفه را در محلی مناسب تخلیه و توسط کارگران و وسایل نقلیه مطمئن به انبار حمل شود. ضمناً بایستی از پیاده شدن راننده در محیط دامداری جلوگیری کرد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:50
چکیده:
بررسی کمیته فرانسوی مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری و توصیههای آن در زمینة سیاست جنایی
مقدمه:
امنیت، مهار جرم و کنترل بزهکاران و بطور کلی، جنبههای کوناگون سیاست جنایی از جمله مقوله هایی است که هر نامزر ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، شهرداری، شورای شهر،… در کشورهای غربی، به مناسبت فعالیتهای انتالاتی به آن میپردازد و برنامههای خود را در این زمینه ها به وضوح تنظیم و به اطلاع انتخابکنندگان میرساند. شهروندان زیادی- از جمله سالمندان، بازنشستگان و زنان براساس همین معیار، نامزد آرمانی خود را برمیگزینند. مؤسسات خصوصی نظرسنجی (افکارنجی) که در کنار ادارات دولتی نظرسنجی، بطور مستقل عمل میکنند، همواره احساس مردم را در زمینههای مختلف زندگی، از جمله «امنیت» جویا شده و ارزیابی میکنند و بدین ترتیب منتخبان همواره میتوانند از طریع ازن مؤسسات بیطرف، در جریان رضایت یا نارضایتی انتخابکنندگان و خواستهها و نیازمای جدید آنان قرار بگیرند و بر مبنای اطلاعات جدید، سیاستگزاری نمایند. بدینسان است که موضوع بزهکاری و عوامل افزایش اشکال آن و سیاستگزاری در زمینه کنترل جرایم در قالب و سطح گستردهتری از شیوههای پلیسی-قضایی معمول، مطرح و مورد بخث قرار میگیرد .
در اوایل سال 1976 نظرسنجیهای مختلف حکایت از آن داشت که مردم فرانسه از رشد بزهکاری و گسترش خشونت اجتماعی دل نگران هستند، احساس امنیت کمتری نسبت به گذشته میکنند و به همین جهت، کیفیت زندگی خود و فرزندانشان را در مخاطره میبینند. این احساس ناامنی مردم در مقابل رشد جرایم به دولت نیز منتقل گردید و آقای ژیسکار دستن که تازه دو سال از ریاست جمهوری از سپری شده بود، تصمیم گرفت با تأسیس کمیته مطالعاتی مستقل، موضوعات بزهکاری، خشونتهای مجرمانه و راههای مهار این دو پدیده، مورد بررسی علمی قرارر داده شود و این کمیته با بررسیهای خود به این پرسشهای اساسی پاسخ دهدک آیا بزهکاری و خشونت در فرانسه واقعاً در حال افزایش است یا رسانههای گروهی «احساس افزایش» آن را در میان مردم دامن میزنند؟ آیا امنیت شهروندان فرانسوی واقعاً در معرضتهدید بزهکاری است؟ اگر بله، چرا؟ و چگونه در مقام رفع این ناامنی برآییم؟
براساس همین ملاحظات بود که به ابتکار رئیسجمهور و به موجب تصویبنامه 23 مارس 1976، «کمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری» ایجاد شد و ریاست آن به آقای آلی پرفیت، اندیشمند و سیاستمدار فرانسوی، سپرده شد.-1- و به همین جهت به «کمیته پروفیتِ شهرت یافت. اعضاء این کمیته، علاوه بر رئیس، ده تن شخصیت علمی، دانشگاهی، قضایی، پلیسی، معماری متخصص در شهرسازی و توسعه شهری بودند که کار خود را از 20 آوریل 1976 آغاز و در ماه ژوئیه 1977 –تعنی بعد از حدود پانزده ماه مطالعه، تحقیق و مشورتهای گسترده- گزارش مأموریت خود را به رئیسجمهور ارائه نمودند.
کمیته در این مدت، نظرات و اظهارات پنجاه شخصیت را که به نوعی در زمینه تحقیق و مطالعه یا مقابله با بزهکاری دارای دانش و تجربه بودند جمعآوری و استماع نمود ( شهرداران شهرهای بزرگ، شخصیتهای فرانسوی و خارجی صاحبنظر، متخصصان حقوق جزا و جرم شناسی و شخصیتهایی که در این زمینه کار عملی میکنند از قبیل وکلا، قضات، پلیس، مسئولان زندان… ، کارمندان عالیرتبه و نمایندگان تشکلهای حرفهای و سندیکاها ). کمیته طی این مدت، شصت و پنج جلسه عمومی وهفت سمینار برگزار نمود، و به موازات فعالیتهای خود در قالب جلسات عمومی، پنج گروه کاری تخصصی ایجاد کرد که هر گروه را دو تن از اعضاء کمیته اداره مینمودند. مأموریت هریک از این گروهها، مطالعه جنبههای مختلف بزهکاری بود:-1-
1-جنبههای روان شناختی و زیست شناختی خشونت؛
2-تأثیرات توسعه شهری، زیستگاه (بوم) و تغییرات فرهنگی؛
3-روابط بین خشونت و اقتصاد
4-حمایت از جوانان
5-مسأله بزهکاری در جنبههای کیفری و زندانها؛
هر یک از این گروهها نتایج مطالعات و تحقیقات خود را بصورت یک گزارش خاص ارائه کردند.-2- سپس کمیتة مطالعات، با توجه به همین گزارشهای پنجگانه ، گزارش عمومی مأموریت مطالعاتی خود را پیرامون بزهکاری و خشونت تنظیم و تدوین نمود (الف)-1- و متعاقب انتشار نتایج کار کمیته، اقدامهای مختلف و متنوعی به منظور اصلاح یا تقویت سیاست جنایی فرانسه آغاز شد(ب).
الف: رئوس گزارش عمومی «کمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری»
کمیتة مطالعات در مدت مأموریت خود تلاش کرد تا با توجه به دادهها و آمارهای موجود در سال 1976، وضعیت افزایش بزهکاری و اشکال مختلف خشونت مجرمانه از یک سو، و ویژگیهای احساس عمومی ناامنی را از سوی دیگر، بررسی و نتایج آن را تنظیم و تدوین نماید. بنابر آمارهای جنایی، بزهکاری در سالهای 1966 تا 1976 روی هم رفته دو برابر شده است و جرایم شدید، رشد سریعتری را نشان میدهد. از سال 1971 به این سو، میزان افزایش بزهکاری از نرخ رشد جمعیت تجاوز کرده است. جرایم شدید سودجویانه (سرقتهای مسلحانه از بانکها و مؤسسات اعتباری و کلاً سرقتهای مقرون به اذیت و آزار و سرقت از منازل) بین سالهای 1971 و 1976 بیشترین میزان افزایش را به خود دیده است. از نظر جامعه شناختی، مطالعات کمیته نشان داد که اکثر جرایم، بُعد مالی دارند و موضوعاتشان تملک اموال است، بزهکاری یک پدیده عمدتاً «مردانه و شهری» و افراد 16 تا 30 ساله مرتکب آنها میشوند.
کمیته در مورد احساس ناامنی به این نتیجه رسید که احساس مزبور یک پدیده دورهای است که به همین شکل در مقاطع مختلف فرانسه مشاهده شده است. به موجب نظرسنجیهای انجام شده 80% از شهروندان فرانسوی افزایش خشونت را به شدت احساس میکنند و اکثر آنان اعتقاد دارند که این پدیده در سالهای آینده تشدید نیز خواهد شد. همین نظر سنجیها، همزمان نشان دادند که برداشتهایی که افراد از خشونت دارند از تجربه شخصی آنان نیست، بلکه خشونت به عنوان یک امر بعید و بطور غیر مستقیم احساس میشود. این نوع برداشتها، حاصل تأثیر اخباری است که رسانههای گروههای منتشر میکنند. از این گذشته تحقیقات نشان میدهد، آن چه که بیشتر موجب دلنگرانی شهروندان میشود وقوع جنایات شدید نیست، بلکه جرایمی چون جیبزنی، سرقت از منازل، قاپزنی، خشونت در مکانهای عمومی، همچون مترو است.بدینسان، کمیته نتیجه گرفتکه بین جرایم آنطور که واقعاً بهوقوع میپیوندند و خشونت احساس شده، فاصله وجود دارد. به عبارت دیگر احساس نا امنی با میزان جرایم ارتکابی رابطه ندارد.
از سوی دیگر، گزارش عمومی حاکی از آن است که بزهکاری تنها خاستگاه و منشأ احساس ناامنی نیست، رفتارهای زیاد دیگری که قانوناً ممنوع نیست نیز به احساس زندگی در محیطی پرخاشگرانه و خشن، کمک میکند، یعنی در واقع، آنچه که لطمه نا مشروع به آزادیها است، به عنوان نوعی خشونت تلقی شده که در اذهان مردم به سار خشونتها افزوده میشود.
کمیته بابررسی عوامل تشدید خشونت در جامعه فرانسه، تلاش کرد تا راهکارهایی را برای مهار آن بیابد. به موجب مطالعات کمیته، مهمترین عامل خشونتزا عبارت بودند از:
- رابطه نزدیک بین خشونت و اخبار و اطلاعات؛ کثرت پیامها و خبرهای خشونت در رسانههای گروهی ممکن است منجر به «عادی و پیشپا افتاده شدن» اعمال خشونت آمیز در افکار مرئم شود؛ به دیگر سخن، افراد بدین ترتیب به تدریج با خشونت خو میگیرند؛
- رابطه بین بزهکاری و جابهجایی جغرافیایی؛ یک جمعیت جابهجا شده بیشتر در معرض ارتکاب خشونت است؛
- سست شدن روابط خانوادگی و عدم ایفای نقش مربیگری بسیاری از والدین و فقدان گفتگو و تبادل نظر بین آنان و فرزندانشان:
- تشویق عمل مصرف کردن و «مصرف گرایی» و تضعیف روابط اجتماعی مرتبط با مصرف. اگر چه «مصرف» به عنوان ناقل ارزشها تلقی میشود، عمل خرید دیگر در تبادل رفتارها و روابط اجتماعی بین مردم و فروشندگان نقشی ندارد.
(توسعه فروشگاههای بزرگ زنجیرهای و خریدهای «سلف سرویسی» به این پدیده دامن میزند)؛
- اگرچه بعضی انگیزشها، مانند انگیزه کسب پول، تحریک کننده است، لیکن بخشی از آنها، مانند ترس از مجازات، منصرف کننده و بازدارنده است. اما این ترس خود، به لحاظ یک سلسله احتمالات که همچون موانعی در مقابل اجرای مجازات عمل میکنند، کاهش یافتهاست: احتمال دستگیر، تعقیب و محکوم نشدن؛ و احتمال عدم اجرای حکم مجازات. از سوی دیگر، اشیاء و کالاهای جاذبهدار، فراوان و متنوع شدهاند و به لحاظ پراکندگی این کالاها حفاظت از آنها به اندازه کافی تضمین نمیشود. «زرادخانه کیفری» و زندانها دیگر آنطور که باید، نیستند. بنابراین، به نظر کمیته عدم تعادل بین میل به تملک نامشروع اموال که سهلالحصول مینماید و کارآیی نظام کیفری، خود یک عامل قابل توجه بزهکاری است.
- نیاز به برابری در میان شهروندان شدیداً در حال افزایش است؛ این عامل در توسعه خشونت در شرکتها و مؤسسات خدماتی و کارخانهها نقش مهمی ایفاء میکند.
- به نظر بسیاری از شهروندان، سازمان و تشکیلات اجتماعی، نسبت به بعضی نابرابریهایی که در پرتو مهارت و زیرکیهای مجرمانه بهدست آمده است، با گذشت و اغماض عمل میکند. این وضعیت، وسوسه زیر سؤال بردن نظم اخلاقی و حقوقی موجود را نزد بعضیها ایجاد کرده یا تقویت میکند؛
- رابطه قابل توجهی بین خشونت و انواع توسعه شهری و شهرنشینی وجود دارد. تراکم جمعیت، ناامنی را زیاد میکند و باعث افزایش نرخ بزهکاری میشود؛
- سه عنصری که قبلاً شاخص جامعه محسوب میشده و موانعی در مقابل خشونت بوده است، یعمی شدت روابط اجتماعی، اعتدال در خواستها و امیال و سلوک اخلاقی پذیرفته شده بوسیله عموم مردم، دستخوش دگرگونی شده است. تنهایی، انزوا، بینام و نشانی و بی اعتنایی و بیتفاوتی که عامل مساعد کننده زمینه بروز خشونت هستند، جای استمرار روابط اجتماعی را گرفته است؛
- خشونت در بعضی موارد جای گفتگو و تبادل نظر (دیالوگ) را گرفته است، خشونت، گاه در معنای اظهار شده وجود و «بودن» ابراز میشود. علت آن است که بعضی ساختارهای سنتی که قبلاً زمینه گفتگو را فراهم میکرده است، کنار گذاشته شده است؛
- خشونت ممکن است از غیر قابل درک بودن و کثرت مقررات و هنجارهای اجتماعی ناشی شود. گسترش و افزایش بیرویة مقررات قانونی واجرایی (تورم قوانین و مقررات) باعث سردرگم شدن شهروندان، حتی حقوقدانان، میگردد. این خود برای شهروندان یک نوع «خشونت انفعالی» از ناحیه ادارات و دستگاههای دولتی محسوب میشود؛
- در زمینه پیشگیری از جرم، مطالعات کمیته به این نتیجه دست یافت که این امر رویهم رفته به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفتهاست، و به دلیل عدم وجود ارتباط بین واحدها و مراجع مختلف مسئول پیشگیری از جرم، هماهنگی کافی نیز در این زمینه صورت نگرفته است. مثلاً در مورد نقش پلیس در زمینه پیشگیری، مطالعات نشان داده است که استقرار نیروهای پلیس در حاشیه شهرهای بزرگ و نیز تعداد مأموران پلیس قضایی کافی نیست.
- در مورد سیاست کیفری (یعنی مفهوم مضیق سیاست جنایی) همینقدر اشاره کنیم که نظر سنجیهای انجام شده نشان میدهد که تصویر عدالت کیفری در افکار عمومی (یعنی تصوّر مردم از نظان کیفری) مطلوب نیست. اکثریت قابل توجه شهروندان فرانسوی معتقدند که دستگاه عدالت کیفری آنان را به اندازه کافی در مقابل بزهکاران حمایت و حفاظت نمیکند. وجود این احساس خود سبب بروز تمایلات دفاع از خود و تأمین شخصی امنیت خود در میان مردم میگردد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:133
فهرست مطالب:
فصل اول
معرفی امنیت زیستی بعنوان روشی برای کاهش بیماریهای عفونی
نوع عامل بیماریزا
ویروسها
باکتریها
قارچها
کلامیدیاها، رکیتزیاها و مایکوپلاسماها
تکیاختهایها
کرمها
چگونگی ورود عامل بیماریزا
روند تأثیرگذاری بیماریزا در بدن و سازوکار بیماریزایی
رهاسازی و انتقال بیماریزا
فصل دوم
معرفی مفهوم امنیت زیستی
* ضوابط بهداشتی گلههای مرغ نسب(دودمانی):
ضوابط بهداشتی گلههای مرغ مادر:
ضوابط بهداشتی کارخانجات جوجهکشی:
فصل سوم
راهکارهای مهار بیماری بوسیله برنامههای امنیت زیستی
* کیفیت آب
میکروبشناسی
آبهای شیرین:
آبهای آلوده با فاضلاب
تعداد باکتریها
* لپههای زیستی
انواع لایههای زیستی قابل مشاهده در لولههای سالن مرغداری کدامند؟
ارتقاء کیفیت آب با استفاده از روشهای تصفیه
آهنزدایی
نرمکنندهها
تصفیه مردابی
فصل اول
معرفی امنیت زیستی بعنوان روشی برای کاهش بیماریهای عفونی
با وجود بهبود شرایط زندگی هنوز هم بیماریها پس ازبلایای طبیعی مهمترین عوامل آسیب زنندهای بشمار میآیند که تاکنون مهار نشدهاند و خسارات مالی و جانی فراوانی به بار میآورند. بیماریها این دشمنان قدیمی ک احتمالاً قدمتی برابر با ظهورحیات برروی زمین دارند معلول علتهای گوناگونی هستند. این مفهوم که بعضی نشانهها و بیماریها دارای علت هستند یک باور باستانی به قدمت تاریخ مکتوب است. بنا به اعتقاد مرمم آرکاردیا ( 2500 سال قبل از میلاد مسیح) اگر شخصی بیمار میشد یا تقصیر خود او بود( بعلت ارتکاب گناه) یا اینکه براثر عوامل بیرونی بیمار شدهبود، از قبیل بوهای بد، سرما، ارواح خبیثه، و یا خدایان، سالیان سال پژوهش در علوم پزشکی دلایل ایجاد بیماریها را تا حدود زیادی مشخص کردهاست. دردنیای امروز دودسته اصلی عوامل سببساز، شناسایی شدهاند:
درون زایا ارثی و برونزا یا اکتسابی، شناسایی یا کشف علت اولیه هنوز مبنایی است که براساس آن یک تشخیص میتواند مطرح گردد یک بیماری شناخته شود و درمانی یا روشی برای رهایی از آن پایهریزی شود. اما امروزه این مفهوم که هر بیماری یک عامل ایجادکننده دارد دیگر قانعکننده نیست. روشن است که عوامل ژنتیکی، بوضوح در برخی بیماریها متداول زیست محیطی مانند روندهای سرطانزایی، دخالت دارند، در ضمن محیط زیست نیز اثرات مهمی بر بعضی بیماریهای ارثی دارد(13). ا ز میان این گروه بیماریهای اکتسابی مطرحتر و متداولتر هستند و طیف وسیعتری از جوامع را درگیر و مبتلا میکنند. عواملی که سبب بروز این بیماریها میشوند شامل عوامل فیزیکی، شیمیایی زیستشناختی و روانشناختی هستند و نه تنها در زمینه آسیبشناسی بیماریهای انسانی مطرح میشوند، بلکه بعنوان عوامل آسیبرسان عمومی برای تمامی موجودات زنده عالی محسوب شدهاند و در صنعت طیور نیز نقش مهمی دارند. بطورکلی عوامب فیزیکی محیط عبارتند از: گرما( حرارت)، سرما(برودت)، رطوبت، فشار، نور، سروصدا، ارتعاشات و ضربهها و تشعشعات باید گفت که اگر این عوامل از حدود لازم و قابل تحمل بالاتر و زیادتر بوده و یا در بعضی از مواقع در صورتی که از حدود توصیهشده در استانداردها کمتر یا پائینتر باشند ایجاد عوارض و یا مسائل خاصی را خواهند نمودو لازم است که در هر مورد به رفع نقیصه اقدام شود(20).
بطورکلی در محیطکار تأمین سلامت تولیدکنندگان و بالارفتن سطح تولید مورد نظر کارشناسان و صاحبان منافع و ضامن بازدهی اقتصادی بیشتر است و در این راه وجود هوای کافی، تأمین نور مناسب و حرارت لازم در درجه اول اهمیت بویژه در صنعت طیور خواهد بود.
مواد محرک و التهابآوری همچون گاز آمونیاک، ترکیبات خفهکنندهای مثل مونوکسیدکربن ناشی از سوخت ناقص گازوئیل ذرات معلق مثل گردوغبار و مواد شیمیایی خورنده وسوزاننده مثل ضدعفونیکنندههای قوی متداولترین عوامل شیمیایی بیماریزا برای پرندگان در سالنهای پروش هستند. اختلالات تغذیهای را نیز میتوان جز این دسته طبقهبندی نمود.عوامل زیستشناختی به تمام اشکل حیات از ترکیبات (مانند پروتئینها) و ویروسها، باکتریها و قارچها و تکیاختهایها تا کرمهای انگلی چند سانتیمتری اشاره میکند علاوه بر این دستجات گوناگونی از بندپایان وجود دارند که انگل خارجی هستند و میتوانند از یک صدمه کوچک به پوست تا یک کمخونی کشنده را ایجاد نمایند. این عوامل از دو جهت حائز اهمیت و بررسی هستند. نخست به دلیل زیانهای اقتصادی و فروانی که با مرگومیر طیور و یا کاهش شدید و بازدهی تولید برجای میگذارند و در نهایت بخاطر تأثیری که بر سلامت عمومی جامعه دارند؛ مهم و مورد توجه هستند. هرچند که احتمال انتقال بیماری ازماکیان کمتر از سایر حیوانات پرورشی و از میان بیماریهای مشترک ثبت شدهاند نیز مواردی چون آلودگی با جرب یا قارچ و یا سب بسیار نادر هستند و فقط مواردی چون آلودگی محصولات نهایی با باکتریهای کامپیلوباکترر، سالمونلا، اشرشیاکولاویرسینا اهمیت دارند، بازهم این مسئله بعنوان یک خطر جدی مطرح میشود. ضرورت مهار برخی از عوامل زیستشناختی چون ویروس آنفولانزای طیور در آن هنگامر مشخصتر میشود که احتمال انتقال ویروس را به انسانها و حتی از فردی به فرد دیگر مدنظر قرار گیرد. بویژه با توجه به این شیوع اخیر سویه فوق حاد H7N3 در کشور پاکستان و حضور تیپ N2 وH در مرغداریهای صنعتی ایران و در چرخشبودن دو تحت تیپ مذکور در منطقه و امکان انتقال سویههای دیگر از شرق دور و چین و روسیه به ایران که بوسیله پرندگان مهاجر امکانپذیر است و احتمال بازآرائی ژنتیکی و ویروسهای بومی؛ توجه به پایش عوامل زیست شناختی بیماریزا همچون این نمونه بسیار لازم و حیاتی است.
تاکنون به نظر میرسد که تمامی بیماریهای طیور بوسیله عوامل فیزیکی، شیمیایی و زیستشناختی(عفونی) ایجاد میشوند. ولی امروزه این پیشفرض ک در بیماریهایی چون همنوعخواری علاوه بر اختلالات تغذیهای، ارثی و مدیریتی؛ فشارهای روانی هم تأثیر به سزایی دارند، مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاست. این عقیده عمومی پذیرفته شده که فشارهای روانی چون حضور افراد ناشناخته در محیط زندگی و با حملونقل و تزریقات به فعالشدن باکتریهای فرصتطلب کمک میکند نیز همچنان مورد مطالعه است. این نگاه جدید به تأثیر عوامل روانشناختی تا آنجا پیش رفته است که طرح خارجسازی مرغان تخمگذار قفس، نه تنها از سوی سازمانهای حمایت از حقوق حیوانات بلکه از سوی برخی پرورشدهندگان بعنوان راهی برای افزایش مقاومت در برابر عوامل آسیبرسان و بازدهی تولید، ارائه شدهاست.
(طبق گزارشات انجمن پژوهشهای مغزی ) هزینههای مستقیم اختلالات مغزی (بیماریهای روانی، بیماریهای عصبی، سوء مصرف الکل و سوء مصرف مواد مخدر) در امریکا سالیانه بیش از 400 میلیارد دلار است و هزینههای تنها یک اختلال یعنی زوال عقل( که عمدهترین نمونه آن بیماری آلزایمر است) بیش از مجموع هزینههایی است که سرطان و بیماریهای عروق کرونرقلب بر این دولت تحمیل میکند. هزینههای مستقیم ارائهشده در حدود کل هزینههای مراقبتهای بهداشتی در سال 1991 در ایالات متحده میباشد تخمین زده شدهاست که هزینههای غیرمستقیم( آسیب به نیروی کار فعال و تولید ناخالص ملی) بیش ا هزینهها ی مستقیم است با این حال در این کشور بازای هر 100 دلار که برای مراقبت از مبتلایان به بیماری آلزایمر صرف شده، تنها 50 تست صرف پژوهش و تحقیقات شدهاست. بسیاری از اختلالات روانی شناختهشده با تغییرات شدید و ناهمآهنگ وضعیت زندگی و شهرنشینی و زندگی صنعتی ارتباط معنیداری دارند. به همین دلایل فرص که تغییرات اساسی در شیوه زندگی حیوانات پرورشی در تولید فشارهای عصبی و تهدید سلامتی آنها که امروزه برخلاف عادات طبیعی صدها ساله بطور بسیار متراکم نگهداری میشوند؛ مؤثر هستند اهمیت قابل توجهی یافتهاست ولی هیچگونه تحقیقات مستقل قابل اعتمادی در زمینه خسارات احتمالی اینگونه فشارها برروی کارکرد اقتصادی، مزارع پرورشی دردست نیست.
بطورکلی بیماری در نتیجه برهمخوردن همایستایی درونی بدن ایجاد میشود. اصطلاح همایستایی توسط فیزیولوژیستها بمعنای ثابت نگهداشتن مشخصات طبیعی محیط داخلی بدن بکار میرود. اساساً هر موجود زندهای ساختار منسجم و سازمانیافتهای شامل میلیاردها سلول است که تلاش میکنند با همآهنگی یکدیگر این ثبات و پایداری را برقرار سازند تا با حفظ حالت طبیعی محیط داخلی بدن کلیه سلولها به زندگی و عملکرد مناسب خود ادامه دهند. این رابطة متقابل یک خودکاری مداوم برای بدن فراهم میکند تا در برابر نیروهای محیطی مخالف ایستادگی کند و زمانی که یک یا چند سیستم عملی توانائیشان را برای ایفای سهم خود در این خودکاری از دست بدهند، تمامی سلولهای بدن تحت تأثیر قرار میگیرند و این اختلال عمل منجر به بروز بیماری خواهد شد و در صورتیکه اختلال عمل فوقالعاده شدید باشد منجر به مرگ میشود. در صورتیکه حاصلجمع برآیند نیروهای سازنده دورنی با نیروهای بازدارنده و یا مخرب درونی به دلیل ناتوانی یا ضعف این عوامل، قدرت مقاومت بالای بدن در برابر آنها و یا تأثیر عوامل محیطی دیگر به نفع نیروهای پیشبرنده داخلی باشد امنیت جانی و سلامت جسمی برقرار خواهد مان و بیماری بروز نخواهد کرد.
فرمت فایل : PPt
تعداد اسلاید:34
چکیده:
فناوری Grid - انقلابی در فناوری اطلاعات که به وعدههای اینترنت عمل میکند!
Grid computing چیست ؟
انواع Grid
اهمیت Grid Computing
ابزار قدرتمند Globus
نگاهی بهاجزای Grid
اجزای تشکیل دهنده grid عبارتند از:- رابط کاربر - اجزای امنیت- مدیریت کنترل کار سیستم (Workload management) - زمانبند (Scheduler) - مدیریت اطلاعات (Data Management) - مدیریت منابع (Resource management)
Grid از دید برنامه نویسان
از دید برنامهنویسان، Grid از سازمانهای مجازیای تشکیل شده است که از پروتکلهای مخصوصی برای ارتباط با هم استفاده میکنند. این پروتکلها به استفادهکنندگان Grid و برنامهها اجازه میدهند سرویسهای خود را در محیطی کنترل شده و امن اجرا کنند. این سازمانهای مجازی میتوانند یک کامپیوتر شخصی، سروری قدرتمند یا کامپیوترهای متصل به شبکه باشند که از آن جا که پروتکل یکسانی دارند، میتوانند با هم متصل باشند و از منابع یکدیگر استفاده نمایند. گروه جهانی Grid با ارائه معماری باز سرویسهای Grid یا Open Grid Services Architecture) OGSA) و جمعآوری استانداردهای باز، مانند زبان تعریف سرویسهای وب یا Web Services Description Language) WSDL) توانسته است استانداردی آسان و در عین حال دقیق برای سیستمهای Grid تعریف کند. از آن گذشته، OGSA از تجربیات به دست آمده از پروژههای بزرگی مانند Globus نیز بهرهمند است
تصویر مربوطه
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
مقدمه:
در روابط بین الملل قبلاً دولتها مرجع تهدید امنیت و مخاطب آن بودند بدین معنی که تنها یک دولت و یا مجموعه ای از دولتها قادر بودند که امنیت دولت و یا دولت های دیگر راتهدید کنند. از طرفی، آنچه که مخاطب این تهدید بود باز هم دولتها بودند یعنی اینکه تنها دولت ها بودند که مورد تهدید قرار می گرفتند، اما به دنبال تحولاتی که در هر عرصه جهانی در حوزه ها ی مختلف علمی، تکنولوژی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اتفاق افتاد دیگر برای بررسی مقوله ی امنیت چه در سطح داخلی و چه در سطح بین منطقه ای و بین المللی چارچوب تحلیل فوق کفایت نمی کند، چون امروزه فشار تهدید در سه حوزه ی داخلی، منطقه ای و جهانی می توانند پدیده های متفاوتی با شد. نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که آنچه که باعث می شود، پدیده ای غیر دولتی قادر باشد امنیت جهانی را به خطر بندازد پیوستگی امنیتی در جهان امروز است. بدین معنی که به دلیل وجود روابط عمیق میان دولت ها و ملت ها وقوع یک پدیده در قسمتی از جهان قادر است بر دیگر قسمت های جهان تاثیر گذارد. البته این بدان معنی نیست که دولت ها قادر نباشند و یا نیستند که دیگر امنیت جهانی را به خطر اندازند بلکه بدین معنی است که در کنار تهدید دولت پدیده های نرم دیگری نیز وجود دارند که قادرند امنیت جهانی را به خطر اندازند. پدیده ای همچون بنیادگرای، محیط زیست، گرسنگی، ایدز، آب، بیماری های همه گیری، مسائل قومی و ....
پدیده ای که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، و رابطه ی آن با امنیت جهانی موردآزمون قرار می گیرد، بنیادگرای اسلامی است. به عبارتی سوال این است که بنیادگرای اسلامی چگونه قادر است که امنیت جهانی را بخطر بیندازد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مورد آزمون قرار می گیرد این است که بنیادگرای اسلامی،به عنوان یک مگاترند که جهان را به اقلیت حق و اکثریت کفر تقسیم می کند و جنگ و یا به اصطلاح جهاد با جبهه کفر را واجب می داند قادر است امنیت جهانی را به خطر اندازد شیوه آزمون فرضیه بدین گونه است که ابتدا بنیادگرایی اسلامی به عنوان متغیر مستقل مورد تعریف قرار می گیرد و در یک بخش به شرح آن پرداخته می شود و در بخش دیگر امنیت جهانی به عنوان متغیر وابسته مورد تعریف و تشریح قرار می گیرد و در بخش پایانی ، با برقراری رابطه میان دو بخش مزبور نتیجه گیری خواهد شد.
بنیاد گرایی:
کلمه بنیادگرایی برگرفته از واژه لاتین Fundamen به معنای شالوده و اساس است. این اصطلاح اولین بار در دهه نخست قرن بیستم در ایالات متحده ساخته شد و به گروهی از پروتستانها اطلاق می شد که بین سالهای 1910 و 1920 مجموعه جزوه هایی به نام فوند امنتنال منتشر کردند.
اصطلاح بنیادگرایی که در اصل مربوط به جنبش های قشری در تاریخ مسیحیت و کاتولیک ها بود و در اصطلاح پروتستانها بیشتر به مفهوم کهنه پرست به کار برده می شد به معنای حفظ عقاید سنتی مذهب مسیحی درست مطابق با متن انجیلی و کتب آسمانی مقدس و در تضاد و مخالفت با بیشتر امور و پدیده های جدید است.
به عبارتی بنیادگرایی یا اصل گرایی خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن است و فاقد دید مثبت و اجتماعی، انقلابی و نوگرا و آینده نگر است. و در یک نگاه کلی ویژگی بنیادگرایان پروتستان آمریکایی، انعطاف ناپذیری، و مخالفت با تاخت و تاز مدرنیسم و لیبرالیسم می باشد. این جنبش خواهان دفاع از شکل به خصوص از رفتار مذهبی موروثی بودکه بر ایمان خشک و مطلق و درک بنیادگرایانی از ایمان پروتستانی مبتنی بود.
بنیادگرایی اسلامی:
بنیادگرایی اسلامی نهضتی است که به ارزشهای اولیه اسلامی معتقد است و پیروزی و بهروزی کشورهای اسلامی را در بازگشت به آن ارزشها می داند و نه از الگوی کشورهای غربی پیروی می کند و نه از الگوی کشورهای شرقی. این نهضت که به صورت عکس العمل احساسی ، معنوی، روحی و سیاسی مسلمانان به یک بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جلوه گر شده است علاوه بر ترس از «غربی شدن» فرهنگ اسلامی به واکنش در برابر مداخله مستقیم غرب در مناطق اسلامی در دهه های گذشته نیز معطوف است.
بدین ترتیب می توان گفت بنیادگرایی اسلامی ایدئولوژی است که الگو و نمونه فرهنگی دین را سیاسی می کند و در کنار حرکتهای مشخص سیاسی موجود، یک جنبش اجتماعی می گردد.
از جمله اصلاحات مترادف در این زمینه می توان به اصول گرایی که بیان محترمانه تر بنیادگرایی است، سنتگرایی که بیان متعارف تر آن و واپس گرایی یا ارتجاع که بیان آشکارتر، عریان تر و در عین حال سیاسی تر آن است اشاره کرد.
پیشینه تاریخی این مفهوم: (بنیادگرایی اسلامی):
«بنیادگرایی» توسط محقق معروف، هارگیب در سال 1940 درباره اسلام به کار رفت، اما تا زمان انقلاب اسلامی در ایران در سالهای 79- 1978 م «بنیادگرایی» به معنای یاد شده معروف نشد.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود که این اصطلاح برا ی توصیف تاثیر عظیم انقلاب بر دیگر مسلمانان به صورت گسترده ای استفاده شد. از این مطلب چنین بر می آید که بنیادگرایی اسلامی پدیده ی عصر حاضر است. اما واقعیت این است که باید تحدید حیات اسلام را در پیوند با زمینه های تاریخی و اجتماعی جهان اسلام در نظر آورد. تاریخ ملل اسلامی بنیادگرایی این است بنیادگرایی اسلامی یک پدیده تازه ای نیست، بلکه نمایانگز حقیقتی است که چندین بار در تاریخ جوامع اسلامی تکرار شده است. یعنی در حقیقت از همان ابتدای پیدایش اسلام در پیش از 1300 سال پیش هر قرن شاهد قیامها و هجومهای گوناگون منبعث از جنبش های بنیادگرایانه بوده است. سقوط پی در پی قدرت عثمانی و ایران در رویارویی با غرب در قرن نوزدهم، بررسی مجدد اندیشه اسلامی را مطرح ساخت. جامعه اسلامی همانند قرون گذشته یک پاسخ فرهنگی به این بحران داد و آن پاسخ بازگشت به اسلام و اصول بنیادینش بود. لذا می بینیم که تاریخ اسلام در سده 19 و 20 عبارت است از تجدید حیات و نیز بذل مساعی در سازگاری و انطباق محدود اسلام با مقتضیات زمان، که در این رستاخیز دو عامل هجوم خارجی و مبارزه جویی مربوط به داخل جهان اسلام موثر بوده است. بنابراین قدمت بنیادگرایی اسلامی به قدمت شروع بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلامی بر می گردد. اما آنچه که امروز غرب از آن با عنوان بنیادگرایی یاد می کند در واقع فرایند بیش از یکصد ساله ای است که در تاریخ معاصر تحت تاثیر عوامل بیرونی و روانی در جوامع اسلامی راه تحول و تکامل را پیمود و سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در مصدر قدرت سیاسی نشست و به مثابه یک دولت و نظام مستقر تحقق خارجی پیدا کرد. و بالاخره اینکه اگرچه نهضت بازخیزی معاصر ریشه در تاریخ اسلام دارد و به عبارتی این گونه نهضت ها در طول تاریخ به وفور دیده شده است اما تفاوت بارز نهضت علیه اسلام و مسلمین بوده است. اما جنبش هایی که از اواخر قرن بیستم در جهان اسلام تهدیدات خارجی که از سوی غرب اعم از تهدیدات سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی، فکری و عقیدتی بود، بوجود آمدند. از جمله وقایعی که این تهدیدات را در پی داشت می توان به الغای خلافت در ترکیه و غیردینی شدن ترکیه، و بروز و ظهور ایدئولوژی های لیبرالی و غیراسلامی بخصوص در مصر مانند افکار ناصر و هم چنین بحران فلسطین و تشکیل اسرائیل اشاره کرد.
و نکته آخر اینکه در بیان تفاوت بنیادگرایی اسلامی و مسیحی می توان گفت مسیحیان بنیادگرا خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن هستند و فاقد هر نوع دید مثبت و اجتهادی، انقلابی و نوگرا و آینده نگر است. اما همانگونه که در سرتاسر این تحقیق خواهیم دید هدف جنبش های بنیادگرای اسلامی فراتر از اصلاح فردی می باشد و تغییرات اجتماعی و اصلاح ساختار اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی را هدف اصلی خود می داند.
ویژگی بنیادگرایی اسلامی:
الف) از نگاه غرب: با توجه به اینکه غرب نسبت به پدیده بنیادگرایی اسلامی خوشبین نیست . ویژگی های که برای طرفداران بنیادگرایی اسلامی ذکر کرده اند عبارتند از :
ب) نگاه بی طرف: دیدی بی طرفانه نسبت به بنیادگرایی ویژگی های زیر را برای بنیادگرایی بر می شمرد:
بنیادگرایی و رادیکالیسم:
پژوهشگران متعددی معتقدند که واژه بنیادگرایی در عین آنکه همه چیز را برای ما بیان می کند هیچ چیز را بیان نمی کند. کاربرد این اصطلاح در اشاره به حکومتهای لیبی، پاکستان زمان ضیاء الحق، عربستان سعودی و ایران بعد از انقلاب روشن است که نوع حکومت کشورها کاملا با هم متفاوت است و بر دیدگاههای کاملا متفاوتی درباره رابطه بین اسلام و دولت دلالت دارد. همچنین با توجه به تنوع گسترده حرکت اسلامی در جهان، واژه بنیادگرایی به اندازه کافی قدرت تبین ندارد، بنیادگرایی را باید اصطلاحی کاملا تخصصی دانست نه واژه ای مترادف با افراط گرایی یا رادیکالیسم.
بنابراین می توان به سه تمایز مطرح شده در زیر اشاره کرد که عبارتی تلاشی در راستای تفکیک جریانهای مختلف اسلام گرا می باشند: