فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
چکیده:
متخصصان عصب شناسی موفق به ابداع روشی جدید برای درمان بافتهای مغزی آسیب دیده که در آن به کمک امواج ماورا صوت لختههای خونی تشکیل شده در بافت مغز تجزیه میشوند.
متخصصان عصب شناسی موفق به ابداع روشی جدید برای درمان بافتهای مغزی آسیب دیده که در آن به کمک امواج ماورا صوت لختههای خونی تشکیل شده در بافت مغز تجزیه میشوند.اخیرا پس از برگزاری همایش متخصصان اعصاب اروپا در دوسلدورف آلمان، متخصصان عصبشناسی اعلام کردند راه موثر و تازهای برای درمان بیماران مبتلا به سکته مغزی یافتهاند.
اساس روش درمانی تازه که «سونوترومبولیز» (Sono-Thrombolyse) نام دارد، مبتنی بر روشی است که از آن در تجزیه سنگهای کلیه استفاده میشود و طی آن با استفاده از طول موج مشخصی از امواج ماورا صوت سنگهای تشکیل شده در بافت کلیه خرد و تجزیه میشوند.
در این روش به کمک امواج ماورا صوت لختههای خونی تشکیل شده در بافت مغز تجزیه میشوند.
تشکیل لختههای خونی نتیجه واکنش سریع سیستم ایمنی است که پس از پارگی مویرگ به سرعت در محل خونریزی شبکه فیبری ظریفی میسازد که گلبولهای خونی را به خود جذب کرده و با تشکیل لخته از خونریزی بیشتر جلوگیری میکند، اما حضور این لختهها عملکرد مغز را مختل و به سکتههای مغزی منجر میشوند. سونوترومبولیز تجزیه لخته خونی به کمک امواج ماورا صوت است. فرکانس مشخصی از این امواج با هدف قرار دادن فیبرهای شبکه لخته سبب بازشدهگی و تجزیه لخته میشود.
روشی که هم اکنون برای تجزیه لختههای خونی در درمان بیمارن سکته مغزی استفاده میشود مصرف داروست. پروفسور ماریو سیبلا (Mario Siebler) متخصص اعصاب کلینیک دانشگاه دوسلدورف در این مورد میگوید: در سونوترومبولیز مصرف دارو که به صورت هدفمند برای تجزیه لخته خونی جذب شبکه فیبری آن شده، سبب میشود که لخته خونی بهتر هدف امواج قرارگیرد.
این روش درمانی تا کنون در کلنیکهای دانشگاهی دو شهر دوسلدورف و مانهایم آلمان مورد استفاده قرار گرفته است و نتیجه آن موفقیتآمیز بوده است.
بر اساس پیش بینی پروفسور سیبلا در آینده نه چندان دور این روش جایگزین روش متداول کنونی خواهد شد و مورد استفاده تمامی بیمارستانهای آلمان قرار خواهد گرفت.
در حال حاضر بخش اعصاب تمامی بیمارستانهای آلمان دستگاههای مخصوص سونوگرافی مغز و اعصاب را در اختیار دارند که میتوان به کمک آنها امواج مورد نظر را ایجاد کرد. این دستگاهها استفادههای درمانی گوناگونی دارند.
نکتهای که در این روش بر روی آن تأکید میشود، درمان به موقع است.
آن طور که متخصصان اعلام کردهاند موثرترین زمان درمان تا سه ساعت اولیه پس از بروز سکته است؛ البته هر چه سن بیمار از ۵۵ سال بالاتر باشد به علت کاسته شدن از تراکم استخوانی بافت جمجمه شانس درمان با این روش کاهش مییابد.
سونوترومبولیز اولین بار توسط پروفسور آندری الکساندروف (Andrej Alexandrow) در بیمارستان دالاس در ایالت تگزاس آمریکا طرح شد.
مهمترین نکته این روش استفاده از فرکانس مشخصی است که به گونهای هدفمند از یک سو لخته خونی را مورد هدف قرار داده و از سوی دیگر به سایر مویرگهای خونی بافت مغز را آسیب نرساند.
استفاده از امواج ماورا صوت بخصوص در تجزیه لختههای خونی بزرگتری که با چرخش در جریان گردش خون سبب اختلال ضربان قلب و یا تنگی شریانهای خونی گردن میشوند موفقیت آمیز بوده است.
بنا بر آمار موجود، تنها در آلمان سالانه ۲۰۰ هزار مورد سکته مغزی گزارش میشود. این آمار بدون در نظر گرفتن بیمارانی است که بیش از یک بار به سکته مغزی دچار شدهاند. در ۲۰ درصد از موارد، سکته مغزی ظرف مدت چهار هفته به مرگ بیمار منجر میشود.
نزدیک به چهل درصد بیماران در مدت یک سال پس از سکته مغزی فوت میکنند. نیمی از بیمارانی که پس از سال اول زنده میمانند برای باقی عمر فلج و نیازمند کمک همراه میشوند.
فلجهای یک سویه بدن، بیحسی دست و پا اختلال در بلع، تکلم، بینایی، عدم حفظ تعادل و افسردگیهای شدیدی که سکتههای مغزی به دنبال دارند بار اجتماعی است هر ساله با افزایش تعداد بیماران سنگینتر میشود.
از فاکتورهای مهمی که برای جلوگیری از بروز سکته مغزی میتوان به آنها اشاره کرد، کنترل قند، چربی و فشار خون، و تحرک بدنی بیشتر به خصوص پس از پنجاه سالگی است.
امواج ماورای صوت جهت مبتلایان به سکته
روش درمانى تازه سونو ترومبولیز نام دارد. روشى که در آن به کمک امواج ماورا صوت لختههاى خونى تشکیل شده در بافت مغز تجزیه مىشوند. اساس این روش همانند روشى است که از آن در درمان سنگ کلیه استفاده مىشود و طى آن با استفاده از طول موج مشخصى از امواج ماورا صوت سنگهاى تشکیل شده در بافت کلیه خرد و تجزیه مىشوند. در مورد بیماران سکته مغزى هدف امواج لختههاى خونى هستند. ویچه وله آلمان در این باره میگوید :
تشکیل لختههاى خونى نتیجه واکنش سریع سیستم ایمنى است که پس از پارگى مویرگ به سرعت در محل خونریزى شبکه فیبرى ظریفى مىسازد که گلبولهاى خونى را به خود جذب کرده و با تشکیل لخته از خونریزى بیشتر جلوگیرى مىکند. اما حضور این لختهها عملکرد مغز را مختل و به سکتههاى مغزى منجر مىشوند. سونوترومبولیز تجزیه لخته خونى به کمک امواج ماورا صوت است. فرکانس مشخصى از این امواج با هدف قرار دادن فیبرهاى شبکه لخته سبب بازشدهگى و تجزیه لخته مىشود. روشى که هم اکنون براى تجزیه لختههاى خونى در درمان بیمارن سکته مغزى استفاده مىشود مصرف داروست. پروفسور ماریو سیبلا متخصص اعصاب کلینیک دانشگاه دوسلدورف در این مورد مىگوید: ” در سونوترومبولیز مصرف دارو که به صورت هدفمند براى تجزیه لخته خونى جذب شبکه فیبرى آن شده، سبب مىشود که لخته خونى بهتر هدف امواج قرارگیرد.“ این روش درمانى تا کنون در کلنیکهاى دانشگاهى دو شهر دوسلدورف و مانهایم آلمان مورد استفاده قرار گرفته است و نتیجه آن موفقیتآمیز بوده است.
نکتهاى که در این روش بر روى آن تأکید مىشود، درمان به موقع است. آنطور که متخصصان اعلام کردهاند موثرترین زمان درمان تا سه ساعت اولیه پس از بروز سکته است. البته هر چه سن بیمار از پنجاه و پنج سال بالاتر باشد به علت کاسته شدن از تراکم استخوانى بافت جمجمه شانس درمان با این روش کاهش مىیابد. سونوترومبولیز اولین بار توسط پروفسور آندری الکساندروف در بیمارستان دالاس در ایالت تگزاس آمریکا طرح شد. مهمترین نکته این روش استفاده از فرکانس مشخصى است که به گونهاى هدفمند از یک سو لخته خونى را مورد هدف قرار داده و از سوى دیگر به سایر مویرگهاى خونى بافت مغز را آسیب نرساند. استفاده از امواج ماورا صوت بخصوص در تجزیه لختههاى خونى بزرگترى که با چرخش در جریان گردش خون سبب اختلال ضربان قلب و یا تنگى شریانهاى خونى گردن مىشوند موفقیت آمیز بوده است.
سندروم مویا مویا ( moya moya ) ناشی از تابش
بیماری های عروقی ناشی از تشعشع از عوارض پرتودرمانی می باشند که به خوبی شناخته شده اند و می توانند در زمان طولانی موجب مرگ و میر بیماران شوند. انسداد پیش رونده اینتراکرانیال جریان خون شریانی, از جمله سندروم مویا مویا, یکی از آثار دیررس و غیرعادی پرتودرمانی است که به تعداد زیادی ثبت شده است. سندروم مویا مویا با تشکیل و ظهور یک شبکه عروقی غیرطبیعی جانبی مشخص می شود که در نهایت منجر به بسته شدن خودبخودی عروق چرخه willis می شود. به زبان ژاپنی, مویا مویا یعنی « ابری از دود » و به ظاهر آنژیوگرافیک دودآلود این بیماری اشاره دارد (1). آنژیوگرام مغزی بهترین روش برای تصویربرداری و تشخیص این بیماری است. معیار تشخیص عبارتست از تنگی یا انسداد در بخش پایانی شریان کاروتید داخلی یا در بخش ابتدایی شریانهای قدامی یا میانی مغز و شبکه عروقی غیر طبیعی در ناحیه تنگی و اطراف آن.
سبب شناسی ( etiology ) سندروم مویا مویا ناشناخته است. با این وجود این سندروم به عواملی نظیر ارث, اختلالات خونی, عفونت سندرومهای مادرزادی, بیماریهای عروقی و پرتودرمانی دیده شده است. در یک مطالعه , 2 نفر از 316 بیمار( NF-1 ( % 0.6 که تحت غربالگری با MRI مغزی قرار گرفتند مبتلا به سندروم مویا مویا بودند (2). عقیده بر این است که اختلالات عروقی همراه با 1- NF با نوروفیبرومین, یک محصول پروتئینی ژن 1- NF , که در سلولهای عضلانی صاف و پوششی عروق خونی بیان می شوند, همراه است. (3)
برای درک بهتر مشخصات بیمارانی که پس از پرتودرمانی دچار سندروم مویا مویا شده اند, ما به مرور موارد منتشر شده اخیر پرداخته ایم.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:32
امواج ضربه ای نرمال
1-5 مقدمه
ضربه می تواند به عنوان یک پیش تراکم در یک میدان جریان مافوق صوت توصیف شود بطوریکه فرآیند جریان در امتداد جلویی منجر به تغییر ناگهانی در ویژگیهای سیال می شود.ضخامت ضربه ها همانند مسیر آزاد مولکولهای گاز در میدان جریان می باشد.برای درک فیزیکی تشکیل چنین موجهای ضربه ای ، سیلندری را که در یک جریان قرار گرفته است بررسی می کنیم همانند شکل 1-5
براساس تئوری کیتیک می دانیم جریان شامل تعداد زیادی از مولکولهای سیال در واحد حجم می باشد و انتقال جرم ، مومنتوم و انرژی از طریق حرکت این مولکولها صورت می گیرد.همچنین ، مولکولها سیگنالهایی را درباره ی حضور سیلندر در حوالی میدان جریان با سرعتی معادل سرعت صوت ، حمل می کنند.جریان ورودی مادون صوت ***** می باشد و مولکولهایی که بر ضد جریان از سیلندر دور میشوند ، قبل از رسیدن به سیلندر اطلاعاتی درباره ی وجود بدنه ، از طریق سیگنالهایی که با سرعت حرکت می کنند ، کسب می کنند.بنابراین ، مولکولها خود را به گونه ای به چرخش در می آورند تا در اطراف سیلندر به جریان در آیند ، همانند شکل 10-5 .اما زمانی که جریان ورودی مافوق صوت است ، مولکولها سریعتر از سیگنالها حرکت می کنند و هیچ امکانی وجود ندارد که قبل از رسیدن به سیلندر از وجود بدنه مطلع شوند.همچنین ، سیگنالهای منعکس شده از مواجهه ی سیلندر تمایل دارند تا در فاصله ی کمی از بدنه با هم یکی شوند.پیوستگی شان پیش تراکم ضخیمی را شکل می دهد که موج ضربه ای نامیده می شود.همانند شکل b 1-5.ضربه ی خلاف جریان ، جریانی است که هیچ اطلاعی راجع به حضور بدنه ندارد.خطوط جریان پشت ضربه ی نرمال سریعاً سدی را ایجاد می کنند ، زیرا جریان پس از یک ضربه ی نرمال ، مادون صوت است.گرچه تشکیل ضربه چنانچه که بالا توصیف شد برای موقعیت خاص می باشد ، اما مکانیزم توصیف شده به طور کلی ، معتبر می باشد.با این حال ، ما باید تشخیص دهیم که زمانی که جریان آغاز می شود هیچ ضربه ای وجود ندارد.تشکیل ضربه زمانی صورت می گیرد که مولکولهای سیال با سیلندر برخورد می کنند و برگشت داده می شوند.
2-5.معادلات حرکت برای یک موجه ضربه ای نرمال
برای بررسی عددی تغییرات صورت گرفته در یک موج ضربه ای نرمال ، اجازه دهید که یک جریان بی منفذ ، مداوم در یک منقطه ی بی تعادل بررسی کنیم ، همانطور که در شکل a 2- 5 نشان داده شده است.اجازه دهید قسمتهای 1 و 2 کاملاً از منطقه ی بی تعادل دور نگه داشته شوند از این رو می توانیم خواص جریان را در این دو موقعیت مشخص کنیم.همانطور که در شکل a 2- 5 نشان داده شده است.اکنون می توانیم معادلات حرکت را برای جریان از قرار زیر بنویسیم.
معادلات 1- 5 و 3- 5 محلی می باشند – آنها برای تمام گازها به کار می روند.همچنین ، هیچ محدودیتی در مورد اندازه یا جزئیات منطقه ی بی تعادل وجود ندارد یعنی چقدر قسمت های 1 و 2 خارج از آن قرار می گیرند.از راه حل این معادلات ، روابطی بدست می آید که باید در بین پارامترهای جریان در این دو قسمت وجود داشته باشند.
از آنجایی که هیچ محدودیتی در اندازه یا جزئیات منطقه ی بی تعادل وجود ندارد ، بهتر است که یک منطقه ی باریک را مورد بررسی قرار دهیم.همانطور که در شکل b 2- 5 آمده است ، جایی که پارامترهای جریان گفته می شود که می پرند.و کنترل قسمتهای او 2 که در نزدیکی آن قرار دارند نیز راحتتر است.چنین امتدادهای نامتداوم یا پیشینی که تغییر ناگهانی در خواص جریان وجود دارد ، موج ضربه ای نامیده می شود.هیچ گرمایی به جریان اضافه یا کم نمی شود ، زیرا جریان در امتداد ضربه بی منفذ می باشد.
در این مرحله ، مسلماً سؤالاتی مطرح می شود:آیا ممکن است در یک میدان جریان پیوسته یک سیال واقعی انفصال داشته باشیم؟ما باید بدانیم که بررسیهای بالا تنها یک تصور از جریانهای بسیار بالایی است که در یک موج ضربه ای ، در انتقال از حالت 1 به 2 ، دقیقاً روی می دهد.این جریانهای شدید ، فشار غلیظی تولید می کنند و گرما منتقل می شود.یعنی شرایط بی تعادلی در داخل ضربه.فرآیندهایی که در داخل خود موج ضربه ای صورت می گیرند ، بسیار پیچیده می باشند و نمی توان آن را براساس ترمودینهامیکهای ساکن بررسی کرد.گرما و جریانات (شیبهای) تند داخل ضربه باعث انتقال گرما و پراکندگی فشار می شود که فرآیند ضربه را ذاتاً غیر قابل برگشت می کند.در بیشتر کاربردهای عملی ، تمرکز بیشتر بر مکانیزم درونی موج ضربه ای نبوده است ، بلکه بیشتر بر تغییرات خالصی که در خواص سیال در امتداد موج روی می دهد ، بوده است.با این حال ، موقعیتهایی وجود دارد که اطلاعات جزئی درباره ی مکانیزم جریان در داخل ضربه و توصیف ساختارش برای مطالعه ی مشکلات عملی ضروری می باشد اما ، از آنجایی که چنین شرایطی تنها در رژیمهای جریان مثل میدانهای جریان باریک روی می دهد ، موضوع توجه مقاله ی حاضر نمی باشد.
3- 5 روابط ضربه ی نرمال برای یک گاز کامل
برای یک گاز کامل حرارتی ، ما معادله ی حالت ، uiz داریم.
معادلات (1- 5) – (5- 5) قسمتی از پنج معادله با پنج V2.T2.P2.P3 و h2 ناشناخته را تشکیل می دهند.از این رو می توانند بصورت جبری حل شوند.به عبارت دیگر ، معادلات (1- 5) – (3- 5) معادلات کلی برای یک موج ضربه ای نرمال می باشد و برای یک گاز کامل بهتر است که راه حلهای واضحی در عبارت عدد Moeh M1 بدست می آرویم با استفاده از معادلات (4- 5) و (5- 5) در ادامه ی معادلات (1- 5) و (3- 5) همانند زیر از تقسیم (2- 5) به (1- 5) ما داریم:
با یادآوری این مرودکه سرعت صوت=
اکنون ، و در معادله ی (7- 5) می توانند با معادله ی انرژی برای یک گاز کامل جایگزین شوند ، از قرار زیر:
حال با یادآوری ، معادله ی زیر بدست می آید.
با جایگزینی uz1u1 در معادله ی (13- 5) معادله ی زیر بدست می آید.
معادله ی (15- 5) را به صورت دیگری نیز می توان نوشت.
معادله ی P=PRT می تواند برای بدست آوردن درجه حرارت استفاده شود.
با جایگزین کردن معادلات (16- 5) و (13- 5) در معادله ی (17- 5) معادله ی زیر بدست می آید.
در معادله ی (35- 2) ما داشتیم
از معادله ی (16- 5) و (18- 5) معادله ی زیر بدست می آید.
از معادلات (11- 5) ، (13- 5) ، (16- 5) ، (18- 5) و (19- 5) مشخص است که برای یک گاز کامل با r مشخص ، T21T1P21P1 و (S2-S1) همگی از عملکردهایی از M1 می باشند.این اهمیت عدد Mach را در کمیتهای عددی جریانهای متراکمی توضیح می دهد.در این مرحله ، ما باید تشخیص بدهیم که سادگی معادلات بالا از این واقعیت بدست می آید گاز کامل فرض شده است.برای مشکلات دینامیکی گاز با حرارت بالا ، بیانات بسته همانند معادلات (11- 5) – (18- 5) به طور کلی ممکن نمی باشند و ویژگیهای ضربه ی نرمال باید به طور عددی پردازش شود.نتایج این قسمتM1 را برای هوا در شرایط استاندارد *****در نظر می گیرد.فراتر از Mach 5 ، حرارتی که در ضربه ی نرمال بدست می آید به اندازه ی کافی بالا است تا از تداوم r بکاهد.
********** یا می تواند به صورت نوشته شود جایی که بدلیل دمای بالا فرضیه ی گاز کامل بی اعتبار می شود و یا به صورت جایی که بدلیل حرارت بسیار پایین فرضیه ی گاز کامل بی اعتبار می شود.این بدان معنی است که زمانی که ، فرضیه ی گاز کامل بی اعتبار است.اما جالب است که تغییرات خواص را در امتداد ضربه ی نرمال بررسی کنیم برای این مورد حد.زمانی که ، و 104=r ما می یابیم.
در دیگر مورد بینهایت یک ضربه ی نرمال ضعیف تشکیل یک موج Mach ، یعنی در 1=1M ، معادلات (11- 5) ، (13- 5) از رابطه ی بالا و ، بدین صورت بدست می آیند.
از آنجایی که جریان در امتداد موج ضربه ای بی منفذ است.در رابطه ی بالا برای و ارزش تداوم یکسانی داریم.به جایگزین کردن این روابط در معادله ی (7- 5) داریم:
با تقسیم این دو بر هم (u2-u1) داریم:
با ساده کردن آن خواهیم داشت
که رابطه ی پرندل نامیده می شود.
در عبارت نسبت سرعت داریم: پس معادله (8- 5) به این صورت در می آید.
معادله ی (9- 5) بیانگر این است که سرعت تغییر در امتداد یک ضربه ی نرمال باید از مافوق صوت به مادون و برعکس باشد.اما ، در این قسمت خواهید دید که تنها نوع اول آن ممکن است.بنابراین عدد Mach برای یک ضربه ی نرمال همیشه مادون صوت می باشد.این یک نتیجه ی کلی است و صرفاً محدود به گاز کامل حرارتی نمی شود.
با استفاده از معادله ی (25- 4) رابطه ی بین *M و M به این صورت درمی آید.
با جایگزین کردن (10- 5) در و معادله ی (9- 5).
معادله ی (11- 5) نشان می دهد که برای یک گاز کامل ، عدد Mach برای ضربه تنها عملکرد Mach در برابر ضربه می باشد.این همچنین نشان می دهد زمانی 1= 1M است ، 1= 2M است.این موردی از یک ضربه ی نرمال ضعیف می باشد ، که به عنوان Mach تعریف می شوداما اگر 1M بیشتر از 1 شود ، ضربه ی نرمال قوی تر می شود و 2M نیز کمتر از 1 می شود.و در حد:زمانی که
می باشد ، نسبت سرعتها می تواند به صورت زیر نوشته شود.
تعداد صفحات : 178
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول:تاریخچه کارخانه 1
فصل دوم:آشنایی با کارخانه 13
فصل سوم: عوامل فیزیکی زیان آور محیط کار 40
فصل چهارم:عوامل شیمیایی زیان آور محیط کار 53
فصل پنجم: ایمنی و حوادث ناشی از کار 69
فصل ششم: ارگونومی و بهداشت محیط کار 98
فصل هفتم:مهندسی انسانی 136
فصل هشتم:بیماریهای ناشی از کار 147
فصل نهم:تسهیلات بهداشتی 158
فصل دهم: پیوست یک (5S) 166
دستورالعمل کنترل فرآیند
شرح
کنترل فرایند به منظور حصول اطمینان از مطابقت فرایند و مشخصات محصول با مشخصات تعیین شده در طرح کیفیت و خواستههای مشتری صورت میگیرد و شامل کلیه مراحل تولید، قطعات و محصولات شرکت میباشد.
مدیر تولید و مدیر تضمین کیفیت مسئولیت اجرای این دستورالعمل را به عهده دارند.
شرح دستورالعمل :
به منظور کسب اطمینان از مطابقت مشخصات و ویژگیهای محصول با خواستههای مشتریان و مدارک فنی، فرایند تولید قطعات به شرح زیر تحت نظارت و کنترل قرار میگیرد.
الف- کنترل فرایند، مرحله آغاز تولید
1) در هر بار شروع تولید، سرپرست تولید نسبت به وجود و معتبر بودن برگههای فرایند تولید، بازرسی اطمینان حاصل مینماید. برگههای مربوط به فرایند کنترل هر مرحله که در برگههای فرایند گنجانده شده است باید در هر یک از ایستگاههای کاری نصب شود.
2) باتوجه به برگههای فرایند تولید و بازرسی و راهبری ماشینآلات، سرپرست خط به کمک اپراتورها تجهیزات مورد نیاز در هر ایستگاه شامل قالب و فیکسچرها، ابزار و سایر ملزومات را بر روی ماشین و یا ایستگاه کاری نصب مینماید. همچنین کلیه لوازم اندازهگیری ضروری باید در ایستگاه کاری مهیا گردد.
3) اپراتور باید از صحت لوازم کار و کالیبره بودن تجهیزات اندازهگیری اطمینان حاصل نماید. اپراتورها باید آموزش لازم در رابطه با موارد زیر را دیده و نسبت به آنها احاطه کامل داشته باشند.
4) در صورت وجود هرگونه اشکال در قالب، فیکسچر و سایر ملزومات تولید، موضوع باید به اطلاع مدیر تولید رسیده و اقدام مناسب جهت رفع اشکال بعمل آید.
5) اپراتور به کمک سرپرست تولید، نسبت به تنظیم ماشینها در ایستگاههای کاری اقدام مینماید. مشخصههای مربوطه به دمای سیلندر، زمان تزریق، فشار تزریق، دمای قالب مطابق برگههای دادههای تزریق (در صورت وجود) تنظیم میگردد. در هنگام تنظیم راهاندازی ماشینآلات، اپراتور باید توجه خاص نسبت به مسائل ایمنی مبذول نماید.
6) پس از انجام تنظیمات، نخستین قطعات هر مرحله تولید میشود. اپراتور به همراه سرپرست خط و بازرسین تضمین کیفیت قطعه تولید شده را کنترل و در صورت مطابقت مشخصات، تولید آغاز میگردد. حداقل قطعات کنترل شده توسط واحد تضمین کیفیت 2 ضرب میباشد.
7) در صورت عدم مطابقت مشخصات اندازهگیری شده با الزامات نقشه و فرایند، اپراتور به کمک مدیر تولید نسبت به تصحیح ایستگاه کاری اقدام مینماید. ادامه تولید و آغاز مرحله تولید انبوه تنها در صورت تشخیص مطابقت کامل نمونههای اولیه با الزامات طرح کیفیت توسط مدیر بازرسین تضمین کیفیت مجاز میباشد.
8) بازرسین کنترل کیفیت صحت نمونههای اولیه را در قسمت توضیحات فرم setup ثبت مینماید. تنها در صورت تائید مدیر تضمین کیفیت (در صورت نبود وی بازرس کنترل کفیت) شروع تولید مجاز و برگههای گزارش روزانه به اپراتورها تسلیم میگردد.