بخشی از متن اصلی
ستایش خداوندی را سزا است که سرانجام خلقت و پایان کارها به اوباز میگردد. خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشکار، و فراوانی فضل و برآنچه بدان برما منت نهاده است میستائیم، ستایشی که حق او را اداء کند، و شکری را که سزاوار او باشد بجا آورد.به پاداش اخروی ما را نزدیک گرداندو موجب فراوان نیکی و احسان او گردد. از خدا یاری می¬طلبیم، یاری خواستن کسی که به فضل او امیدوار، و به بخشش او آرزومند، و به دفع زیانش مطمئن و به قدرت او معترف است و به گفتار و کردار پروردگار اعتقاد دارد.
پس از ثنای پروردگار، انگیزه خودرا از انتخاب این موضوع اختصاراً بیان می¬کنم. اندیشه تألیف این موضوع زمانی در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به تحقیق و پژوهش دارد، در نتیجه در پاسخ به ندای درونی و ارضای حس کنجکاوی خویش لازم دیدم که نگاهی به ادبیات این خطه بیندازم، زیرابرخی از مطالب برایم مبهم ومجهول مانده بود بخاطر اینکه آنگونه که شایسته آن است مورد توجه محققان واقع نشده بود، اگرچه آثار برخی از این زنان شاعر در کتابهایی که به آثار منثور و منظوم زنان اختصاص دارد آمده است، اما شعر زنان اندلسی به شکل خاص و جامع جمع¬آوری نشده بود. معرفی سی تن از زنان شاعر وادیبی که در اعصار مختلف اندلس می¬زیسته¬اند مرا به سوی این موضوع یعنی «سروده¬های زنان شاعر اندلس» سوق دادو در درونم شوق و اشتیاقی برای تحقیقی بوجودآورد و نظرم را بر این موضوع متمرکز کرد که در این رهگذر اشعار و آثار پراکنده آنان در کتاب¬های گوناگون، دریچه¬ای بود که من از درون آن توانستم تا حدی سیماو سیرت آنان را مشاهده و بررسی کنم. شیوه تحقیق من متکی بر بررسی متون و کتابهای تاریخی بوده که در کتابخانه¬های بزرگ ایران موجود بوده است.
قبل از پرداختن به موضوع «سروده¬های زنان شاعر اندلس» لازم بود که نگاهی گذرا به تاریخچه این سرزمین داشته باشم، و اندلس رااز نظر جغرافیایی و تاریخی معرفی کنم. بنابراین تحقیق موردنظر از بخشها و گفتارهای زیر تشکیل شده است:
- بخش اول شامل شرایط جغرافیایی وتاریخی این سرزمین است.
- بخش دوم شامل شعر اندلسی، ویژگی¬ها و تفاوت¬های آن با شعر شرقی، فنون شعری از قبیل (وصف، غزل فخر، مجون، حکمت، موشح و زجل) می¬باشد.
-بخش سوم به پنج گفتار اختصاص دارد. در این بخش سعی شد تا جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس، زن و علوم گوناگون، نقش زن در ادبیات اندلس، زن و هنر و نقش زنان اندلس در سیاست را معرفی کنم.
- بخش چهارم که مهمترین بخش این تحقیق را دربر می¬گیرد به «بررسی سروده¬های زنان شاعر اندلس» اختصاص دارد. در این بخش سعی کردم تعداد سی تن از زنان شاعر را که آزاد و یا کنیز بوده¬اند معرفی کنم و این شاعران را برحسب قرونی که در آن می¬زیسته¬اند، دسته¬بندی نمایم.
لازم به ذکر است که سال ولادت برخی از شاعران مشخص نبوده و منابع تاریخی در مورد اینکه این شاعران در چه قرنی می¬زیسته¬اند مطلبی ذکر نکرده¬اند، برای دسته¬بندی این شاعران از شواهد و قرائنی استفاده شده تامشخص شود آنان در چه قرنی می¬زیسته¬اند، و سپس آنها را دسته¬بندی نمودم. شماری از این شاعران در شعرشان به سن خود اشاره کرده¬اند، و برخی دیگر را با توجه به اشاره¬ای که به خلفاء و امراء و یا صاحبان خود داشته¬اند سال آنها شناسایی شد.
این زنان در بسیاری از فنون شعری که نمونه¬هایی از آن باقی است، شعر سروده¬اند. و مانند مردان در اغراض مختلف چون غزل، مدح، رثاء، فخر، اعتذار، شکوه و موشح و... شرکت نموده-اند. و از این طریق احساسات خودرا نشان داده¬اند و من این اغراض را در بخش نتیجه¬گیری ذکر کردم.
بخش اول :
موقعیت جغرافیایی و تاریخی سرزمین اندلس
1-1 واژهی اندلس 5-4
2-1 جغرافیای اندلس 5
3-1 نگرشی کوتاه به تاریخ اندلس 8-7
4-1 فتح اندلس به دست مسلمین 8
بخش دوم
1-2 شعراندلس 12
2-2 مراحل شعر اندلس 13
3-2 ویژگیهای شعر اندلسی 17
4-2 مضامین شعری در اندلس 20
5-2 موشح و زجل 26
6-2 زجل در ادب اندلسی 29
بخش سوم
1-3 جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس 31
2-3 زن و علوم گوناگون 32
3-3 نقش زنان در ادبیات اندلس 38
4-3 زن و هنر 41
5-3 نقش زنان اندلس در سیاست 45
بخش چهارم :
مشهورترین زنان شاعر اندلس
1-4 شاعر قرن دوم
حسانه التمیمیه 49
2-4 شاعران قرنهای سوم و چهارم 55
قمر 56
عائشه بنت احمد القرطبیه 58
حفصه بنت حمدون الحجاریه 61
أنس القلوب 63
مریم بنت یعقوب الأنصاریه 67
3-4 شاعران قرن پنجم 70
الغسانیه البجانیه 71
زینت المریه 74
اعتماد الرمیکیه 75
بشینه بنت المعتمد 78
العبادیه 84
غایه المنی 86
ام الکرام بنت المعتصم بن صمادح 88
أمه العزیز 90
صفیه بنت عبدالله الرّیی 92
ام العلا بنت یوسف 93
ولاده بنت المستکفی 96
مهجه بنت التیانی القرطبیه 104
عتبه 105
4-4 شاعران قرن ششم و هفتم 106
حفصه بنت الحاج الرکونیه 107
حمده بنت زیاد بن بقی العوفی 118
نزهون بنت القلاعی غرناطیه 122
شلبیه الأندلسیه 129
هندکنیز أبی محمد عبدالله بن مسلمه الشاطبی 132
أسماء العامریه 133
أم الهناء بنت القاضی 134
قسمونه بنت اسماعیل الیهودی 135
ام السعد بنت عصام الحمیری 137
سلمی بنت القراطیسی 138
کلید تمرکز زنان شاعر اندلس 140
نتیجه گیری 142
فهرست منابع و مآخذ 148
چکیده عربی 156
چکیده انگلیسی 157
این فایل به همراه چکیده، فهرست مطالب، متن اصلی و منابع با فرمت docx(قابل ویرایش) در اختیار شما قرار می گیرد.
تعداد صفحات:165
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
فهرست مطالب:
چکیده:
دولت موحدون اندلس
ابن تومرت و تشکیل دولت موحدون
دوران شکوفایی دولت موحدون
دوران انحطاط و افول دولت موحدون
نظام سیاسی و اداری دولت موحدون
اندیشه¬های اعتقادی دولت موحدون
تشکیلات دولت موحدون
جذاب ملوک الطوایف دوم در اندلس
ویژگیهای اسپانیای اسلامی(اندلس):
مراحل تحول اسپانیای اسلامی (اندلس):
" لین پول " مورخ انگلیسی :
مطالعات تاریخی :
شنیدنی ها
پایان حضور مسلمانان در اندلس
هشام و حکم اول
عبدالرحمن اوسط 206 ـ 238
پی نوشت ها
چکیده:
در سال711.م/92. ق یک دسته از مسلمانان به رهبری طارق بن زیاد که نام وی در کلمه جبل الطارق ابدی شده است توانستند بخش اعظم اسپانیا را فتح کنند. اعراب قلمرو جدید خودرا در اسپانیا اندلس میگفتند وشهر قرطبه را به پایتختی برگزیدند.
در سال756.م/139. ق فردی از خاندان بنی امیه بنام عبدالرحمن با کمک هوادارانش در اندلس به حکومت میرسد و حکومت مستقل امویان را در اندلس تاسیس میکند. دردوران اوج آن در زمان عبدالرحمان سوم912-961.م/300-350. ق انها خود را خلیفه" و" امیر المومنین" خواندند.
درگیریهای داخلی بعدی بر سر جانشینی سبب تضعیف آنها شد.در سال 1031.م /422. ق شورای وزیران در قرطبه تشکیل شد و پایان خلافت امویان اندلس و تاسیس شورای دولتی را اعلام نمود .
این شورا فقط بر (قرطبه)) حکومت میکرد و مناطق دیگر بدست حکام محلی اداره میشد.
هر چند حکمرانان مسلمان نسبت به پیروان مذاهب دیگر با مدارا و تسامح رفتار میکردند اما استقبال ساکنین اسپانیا از دین جدید بسرعت افزایش می یافت .
در این میان ، میل دستیابی به مزایای اجتماعی مسلمان بودن و تحسین فرهنگ اسلامی بعنوان تمدن مترقی تر جایگاه بر جسته ای داشت.
خدمت خاص تمدن اسلامی اندلس را باید در حوزه شهر سازی و توسعه شهرها ونیز شکوفایی اقتصادی که در اثر احیای تجارت بوجود امد جستجو کرد.
بر اثر متلاشی شدن حکومت مرکزی فشار دول مسیحی بر مسلمانان افزایش یافت بطوریکه که حکمران اشپیلیه یعنی المعتمد و فقهای مالکی حکومتش ، از حکومت مرابطون در افریقای شمالی تقاضای کمک کردند و مرابطون بعد از انجام ماموریتشان حکومت اندلس را در اختیار گرفتند.
حکومت مرابطون در اندلس در سال 1145.م/535. ق پایان یافت و تا سال 1170.م/565. ق که اندلس تحت قدرت موحدون قرار گرفت ، هرج ومرج حکمفرما بود.
اما موحدون نیز همانند مرابطون مدت زیادی دوام نیاوردند وبزود ی در سراشیبی سقوط افتادند.
در این شرایط حملات دول مسیحی شمال اسپانیا افزایش یافت و قرطبه درسال1236.م /634. ق و اشبیلیه در سال 1248.م /645. ق بدست مسیحیان افتاد.
در این ایام فردی بنام محمد بن یوسف ابن نصر حکومت نصریه را در غرناطه تاسیس کرد.
این حکومت در سال 1238 .م /635.ق تأسیس شد و بعد از دو قرن ونیم در سال 1491.م/896. ق منقرض شد.
در هنگامی که سراسر اروپا در توحش و جهل قرون وسطی فرو رفته بود ، در اندلس تقریبا همه سواد خواندن و نوشتن را داشتند.
وجود مدارس ومراکز علمی متعدد از قبیل دانشگاهها وکتابخانه ها از مشخصات این دوره میباشد.
دولت موحدون اندلس
دولت موحدون" که بر اساس دیدگاههای خاص توحیدی مؤسس این دولت به این نام موسوم شده تحت تأثیر اندیشۀ مهدویت در سال 515 هجری بنیان نهاده شد و توانست بیش از یک قرن بر غرب سرزمینهای اسلامی حکومت کند.[1]
ابن تومرت و تشکیل دولت موحدون
بنیانگذار این دولت، "محمد بن عبدالله تومَرت" در حدود 475 در هرغه یکی از قبایل مصامده در منطقۀ سوسِ مغرب بدنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در زادگاهش در اوایل قرن ششم به قرطبه رفت، سپس طی سفری علمی به شرق اسلامی در سال 510 هـ به مغرب باز میگردد و بساط موعظه و امر به معروف و نهی از منکر در میگستراند.[2]
در مراکش افکار و اندیشههای انقلابیاش تاب تحمل از مرابطون گرفت لذا او را به ترک مراکش واداشتند پس در سال 514 به قبیلهاش برگشته و با نقل روایات پیامبر (ص) دربارۀ مهدی، مردم را به فراهم آوردن زمینۀ ظهورش تشویق میکرد،[3] تا اینکه با افزایش شمار یاران و استحکام موقعیتش، خود را ملقب به مهدی معصوم کرده و در رمضان 515 هـ از مردم بیعت گرفت و دولت موحدون را بنیان نهاد.[4]
اقدامات ابن تومرت در اعزام مبلغ از یک سو و حملات نظامی علیه قبایل پیمان شکن، پیوستن دیگر قبایل بربر را به همراه داشت و پیروزیهای نظامی اولیه او نیز این امر را تداوم بخشید. پس در سال 518 پایگاه حکومتش را از ایلجیز به تینملل منتقل کرد تا اینکه در سال 524 در پی شکستی سنگین در جنگ بحیره از مرابطون، خود نیز جان سپرد.[5]
دوران شکوفایی دولت موحدون
با مرگ ابن تومرت، "عبدالمؤمن بن علی" به عنوان خلیفۀ مهدی، جانشین او شد و توانست با فائق آمدن بر معضلات و مشکلات ناشی از تبعات منفی شکست از مرابطون، شهرهای تحت سلطۀ مرابطون را یکی پس از دیگری فتح کرده و با غلبه بر دولتهای مرابطون، اندلس و بنی حماد قلمرو موحدان را تا مغرب اقصی و أدنی و بلاد افریقیه و بسیاری از بلاد افریقیه و بسیاری از بلاد اندلس توسعه دهد.[6]
با ادامه روند صعودی قدرت موحدین در زمان سه خلیفۀ بعدی – یوسف و یعقوب، پسران منصور و قسمت عمدۀ خلافت ناصر – دوران شکوفایی موحدین رقم خورد، دورهای که از سال 558 شروع و تا سال 610 هـ ادامه یافت.
از مهمترین ویژگیهای این دوره توسعۀ عمران و رفاه مادی و خیزش فکری است. علوم در این عصر به مدد تشویق و صلههای خلفا و نیز رقابت علمی شرق و غرب جهان اسلام از یک سو و بین اندلس و مغرب از سوی دیگر به سرعت شکوفا شده و دانشمندان بزرگی چون ابن عدی، ابن رشد، ابن میمون و...را به ثمر رساند. اقتصاد بواسطۀ برقراری امنیت در سراسر قلمرو زمینی و دریایی رونق گرفت و توسعههای عمرانی و صنعتی زیادی در جهت رفاه بیشتر مردم انجام شد که نماد برجستۀ این توسعه در عملیات آبرسانی به مزارع و شهرها و کاشیکاریها و چراغهای دریایی نمود یافت.[7]
دوران انحطاط و افول دولت موحدون
این دولت قدرتمند با این سرزمین پهناور به جهت برخورداری از عناصر متعدد و قبایل ناهمگون پیوسته با مشکل شورش قبایل روبرو بود. در واقع میتوان گفت که دوران ضعف و فروپاشی موحدون در سال 603 با به قدرت رسیدن "ناصر" آغاز شد. ضعف در ادارۀ امور مرکزی و سپس شکست از مسیحیان اسپانیا در جنگ عقاب در سال 609 به منزلۀ پایان همیشگی قدرت آنان در اندلس بود.
مشکلات موحدون از سال 620 به جهت ضعف خلفا و دخالت بزرگان در امور دولت و به دنبال آن تسلط شیوخ و وزیران که ضعف امور اداری و نظامی را موجب گردید و کارگزاران دولتی را به استبداد کشید شدت گرفت[8] و سراسر قلمرو موحدون را غرق در فساد کرد، تا اینکه در سال 627 افریقیه نیز از قلمرو حکومت موحدون جدا شد.
از طرف دیگر درگیری والیان با خلفاء موحدین نیز به شدت بر وحدت موحدون ضربه زد. والیان ایالات مختلف که غالباً از بین سادات بنی عبدالمؤمن انتخاب میشدند در دورۀ شکوفایی، جهت متمرکز ساختن حکومت خانوادۀ بنی عبدالمؤمن بسیار سودمند واقع شده و مانع نفوذ افسار گسیخته و خودآرائی شیوخ موحدین شده بودند در این زمان، خود مدعی خلافت شده و با خلیفه درگیر شدند.
درگیری سادات بنی عبدالمؤمن بر سر حکومت این فرصت را برای مراکز قدرت به خصوص بزرگان موحدین فراهم آورد که در امور دولت نفوذ کنند. به دنبال آن شیوخ تسلط یافتند و وزیران چیزه شدند و کارگزاران راه استبداد را در پیش گرفتند و در نتیجه سلطۀ اداری به ضعف گرائید، نظم ارتش مختل و ناوگان دریایی از بین رفت، شورشها گسترش یافت و خلفا در مقابله با آن عاجز ماندند چه برسد به مقابله با نیروهای خارجی، حتی وضع تا آنجا پیش رفت که خلفا برای سرکوب آنان از مسیحیان کمک گرفتند. این امر علاوه بر ایجاد مشکلات داخلی، جدایی ایالات مختلف را باعث گردید تا اینکه سرانجام در حالیکه قلمروشان تنها به مغرب اقصی محدود شده بود توسط "بنی مدین" در سال 667 از پا در آمدند.
نظام سیاسی و اداری دولت موحدون
دستگاه سیاسی دولت موحدون چه در زمان استقرارش در تینملل و چه بعد از انتقال مرکز حکومت به مراکش از سوی عبدالمؤمن در سال 541 هجری، همواره از خلیفه و مجالس (شوراها) مشاورهای همچون شیوخ موحدین و مجلس خواص تشکیل یافته بود که خلیفه با مشورت با این مجالس و یا با موافقت آنها تصمیم میگرفت و نهادهای اجرایی مسئولیتهای اداری نظامی و برنامههای دینی و آنچه را که اختیارات آن را در دست داشتند به اجرا در میآوردند. این نظام، نظام غالب در دولت موحدین در مراحل مختلف آن بود.[9]
در طی دوران حکومت موحدون، ایالات بسیاری به مرکزیت شهرهای بزرگ آن شکل گرفت. والیان این ایالات و بخشهای تابعه، در دوران قدرت خلفا از سوی خلفا و در دوران ضعف، خلفا با کسانی موافقت میکردند که از قدرتشان میهراسیدند. تأمین امنیت داخلی، بازرگانی با کشورهای مجاور، امور عمرانی و مقابله با دشمنان خارجی از وظایف والیان به شمار میآمد. ضمن اینکه در هر ایالتی در کنار والی، وزیری به همراه کاتب دیوانی و مسئول کارگزاری انجام وظیفه میکردند. تقسیمات اداری موحدین نشان دهندۀ این امر است که آنان این تشکیلات را بر اساس تشکیلات اداری دولتهای پیشین بنا نهادند.[10]
اندیشه¬های اعتقادی دولت موحدون
از لحاظ اعتقادی به دلیل عدم التزام به مذهبهای توحیدی خاص، اندیشههای توحیدی ابن تومرت و به تبع موحدون از وسعت و گوناگونی خاص برخوردار بوده به طوری که در عقاید او آثار مذاهبی چون اشاعره، امامیه، خرمیّه و... به خوبی نمایات است. تاثیر مذهب اشعری در دلایل عقلی که ابن تومرت برای دفاع از عقاید دینیاش برگرفته است و همچنین در آنچه در تأویل متشابه به آن معتقد بود آشکار است تا آن حد که مراکشی او را جز در اثبات صفات، اشعری مذهب میدانست.[11]
ابن تومرت امامت را به عنوان رکنی از ارکان دین میداند و اعتقاد به آن را بر همه واجب میشمارد. این عقیده توحیدی ابن تومرت در ایجاد جدایی روانی میان موحدین و دیگران نقش داشته است. ابن تومرت به تمام کسانی که به عقیدهاش ایمان نداشتند اعم از بزرگ یا کوچک، آزاده یا برده، مرد یا زن نسبت کفر میداده.[12] موحدین ابن تومرت را امامی هم سطح با جمیع ائمه از آدم تا محمد (ص) از جانب خداوند و با اختیار او دانسته و اطاعت از او را توحید و عصیان علیه او و خلفایش را به منزلۀ خروج از توحید میدانستند.
آنها بر این عقیده بودند که هیچ کس بر روی زمین به اندازۀ آنان ایمان نداشته است[13]پس جای شگفتی نیست که خود را حزب غالب خدا دانسته و عنوان حزب التوحید را بر خود نهند و در نامههای رسمی شان در دوران خلفای نخستین به کار برند. اما از زمان یوسف بن عبدالرحمان قرآن و سنت بعنوان دو منبع اصلی مورد توجه قرار گرفت و در بسیاری از امور به پیامبر (ص) و صحابه تأسی شد و این امر آنها را در این مذاهب به مذاهب ظاهری نزدیکتر نشان میدهد.[14]
آنها وجود خلافت یا امامت را برای مسلمانان پیش از خلافت خود به جز خلافت خلفای راشدین به رسمیت نشناخته و قائل بودند که بعد از خلفای راشدین مردم گمراه شدند تا اینکه مهدی ابن تومرت ظهور کرده و آنان را از جهل نجات داد.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:165
فهرست مطالب:
بخش اول :
موقعیت جغرافیایی و تاریخی سرزمین اندلس
1-1 واژهی اندلس …………………………………………………………………………………….. 5-4
2-1 جغرافیای اندلس ……………………………………………………………………………………. 5
3-1 نگرشی کوتاه به تاریخ اندلس ………………………………………………………………… 8-7
4-1 فتح اندلس به دست مسلمین …………………………………………………………………….. 8
بخش دوم
1-2 شعراندلس ………………………………………………………………………………………….. 12
2-2 مراحل شعر اندلس ……………………………………………………………………………….. 13
3-2 ویژگیهای شعر اندلسی…………………………………………………………………………. 17
4-2 مضامین شعری در اندلس ………………………………………………………………………. 20
5-2 موشح و زجل ……………………………………………………………………………………… 26
6-2 زجل در ادب اندلسی…………………………………………………………………………….. 29
بخش سوم
1-3 جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس …………………………………………………… 31
2-3 زن و علوم گوناگون ……………………………………………………………………………… 32
3-3 نقش زنان در ادبیات اندلس ……………………………………………………………………. 38
4-3 زن و هنر …………………………………………………………………………………………… 41
5-3 نقش زنان اندلس در سیاست …………………………………………………………………… 45
بخش چهارم :
مشهورترین زنان شاعر اندلس
1-4 شاعر قرن دوم
حسانه التمیمیه …………………………………………………………………………………………… 49
2-4 شاعران قرنهای سوم و چهارم ………………………………………………………………… 55
قمر …………………………………………………………………………………………………………. 56
عائشه بنت احمد القرطبیه ……………………………………………………………………………… 58
حفصه بنت حمدون الحجاریه ………………………………………………………………………… 61
أنس القلوب ……………………………………………………………………………………………… 63
مریم بنت یعقوب الأنصاریه …………………………………………………………………………… 67
3-4 شاعران قرن پنجم ………………………………………………………………………………… 70
الغسانیه البجانیه ………………………………………………………………………………………….. 71
زینت المریه ………………………………………………………………………………………………. 74
اعتماد الرمیکیه …………………………………………………………………………………………… 75
بشینه بنت المعتمد ………………………………………………………………………………………. 78
العبادیه …………………………………………………………………………………………………….. 84
غایه المنی ………………………………………………………………………………………………… 86
ام الکرام بنت المعتصم بن صمادح ………………………………………………………………….. 88
أمه العزیز…………………………………………………………………………………………………… 90
صفیه بنت عبدالله الرّیی…………………………………………………………………………………. 92
ام العلا بنت یوسف …………………………………………………………………………………….. 93
ولاده بنت المستکفی…………………………………………………………………………………….. 96
مهجه بنت التیانی القرطبیه ……………………………………………………………………………. 104
عتبه ………………………………………………………………………………………………………. 105
4-4 شاعران قرن ششم و هفتم …………………………………………………………………….. 106
حفصه بنت الحاج الرکونیه …………………………………………………………………………… 107
حمده بنت زیاد بن بقی العوفی …………………………………………………………………….. 118
نزهون بنت القلاعی غرناطیه ………………………………………………………………………… 122
شلبیه الأندلسیه …………………………………………………………………………………………. 129
هندکنیز أبی محمد عبدالله بن مسلمه الشاطبی …………………………………………………… 132
أسماء العامریه ………………………………………………………………………………………….. 133
أم الهناء بنت القاضی …………………………………………………………………………………. 134
قسمونه بنت اسماعیل الیهودی ……………………………………………………………………… 135
ام السعد بنت عصام الحمیری ………………………………………………………………………. 137
سلمی بنت القراطیسی ………………………………………………………………………………… 138
کلید تمرکز زنان شاعر اندلس ………………………………………………………………………. 140
نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………. 142
فهرست منابع و مآخذ ………………………………………………………………………………… 148
چکیده عربی ……………………………………………………………………………………………. 156
چکیده انگلیسی…………………………………………………………………………………………. 157
چکیده :
اندیشه تألیف این موضوع زمانی در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به تحقیق و پژوهش دارد. بنابراین این موضوع یعنی «سرودههای زنان شاعر اندلس» را برای رساله خودانتخاب کردم.
این رساله شامل بخشهای زیر است:
– بخش اول شامل شرایط جغرافیایی و تاریخی این سرزمین است.
– بخش دوم شامل شعر اندلسی، ویژگیها وتفاوتهای آن با شعر شرقی، فنون شعری از قبیل (وصف، غزل، فخر، مجون، حکمت، موشح و زجل و…) است.
– بخش سوم به پنج گفتار اختصاص دارد. در این بخش سعی شد تا جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس، زن و علوم گوناگون، نقش زن در ادبیات اندلس، زن و هنر و نقش زنان اندلس در سیاست رامعرفی کنم.
-بخش چهارم که مهمترین بخش این تحقیق را دربر میگیرد به «بررسی سرودههای زنان شاعر اندلس» اختصاص دارد. در این بخش سعی کردم تعداد سی تن از زنان شاعر را که آزاد و یا کنیز بودهاند معرفی کنم و این شاعران را برحسب قرونی که در آن میزیستهاند، دستهبندی نمایم.
در بخش نتیجهگیری هم به اغراض مختلف شعری از قبیل غزل، مدح، رثا، هجا، فخر، موشح و … پرداختم.
از مجموعه شعر زنان اندلس به دست میآید که بیشتر اشعارشان در زمینه غزل بوده است، که گاهی این غزلها عفیف و گاهی غیرعفیف بودهاند.
برخی از آن نیز در سرودن مدح به شهرت رسیدهاند. چنانکه میبینیم تعدادی از این زنان مدح رابه منظور تکسب، و برخی دیگر برای مدح و ستایش امرا و خلفا، و برخی دیگر از این شاعران که کنیز بودهاند برای آزاد شدن سرودهاند. زنان شاعر اندلس در میدان هجا نیز کمتر از مردان نبودهاند و هجای گزنده و زشتتری نسبت به مردان سرودهاند. رثاء، که نوعی نوحه سرایی و گریهو زاری است یکی دیگر از موضوعات شعری است که زنان اندلس به آن پرداخته، و در آن عواطف و احساسات زنان اندلسی را به تصویر کشیدهاند. برخی از این زنان شاعر به اصل ونسب، زیبایی وخوش خطی خود افتخار کرده و اشعاری در زمینه فخر سرودهاند. آنان در سرودن موشح نیز چون مردان به رقابت پرداختهاند واشعاری در این خصوص سرودهاند.
لازم به ذکر است که برخی از زنان شاعر اندلس در عرصه شاعری گوی سبقت رااز مردان ربودهاند و در بسیاری از فنون شعری به مقام و درجات والایی رسیدهاند که دلالت بر طبع و ذوق فراوان شعری این شاعران دارد.
مقدمه:
ستایش خداوندی را سزا است که سرانجام خلقت و پایان کارها به اوباز میگردد. خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشکار، و فراوانی فضل و برآنچه بدان برما منت نهاده است میستائیم، ستایشی که حق او را اداء کند، و شکری را که سزاوار او باشد بجا آورد.به پاداش اخروی ما را نزدیک گرداندو موجب فراوان نیکی و احسان او گردد. از خدا یاری میطلبیم، یاری خواستن کسی که به فضل او امیدوار، و به بخشش او آرزومند، و به دفع زیانش مطمئن و به قدرت او معترف است و به گفتار و کردار پروردگار اعتقاد دارد.
پس از ثنای پروردگار، انگیزه خودرا از انتخاب این موضوع اختصاراً بیان میکنم. اندیشه تألیف این موضوع زمانی در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به تحقیق و پژوهش دارد، در نتیجه در پاسخ به ندای درونی و ارضای حس کنجکاوی خویش لازم دیدم که نگاهی به ادبیات این خطه بیندازم، زیرابرخی از مطالب برایم مبهم ومجهول مانده بود بخاطر اینکه آنگونه که شایسته آن است مورد توجه محققان واقع نشده بود، اگرچه آثار برخی از این زنان شاعر در کتابهایی که به آثار منثور و منظوم زنان اختصاص دارد آمده است، اما شعر زنان اندلسی به شکل خاص و جامع جمعآوری نشده بود. معرفی سی تن از زنان شاعر وادیبی که در اعصار مختلف اندلس میزیستهاند مرا به سوی این موضوع یعنی «سرودههای زنان شاعر اندلس» سوق دادو در درونم شوق و اشتیاقی برای تحقیقی بوجودآورد و نظرم را بر این موضوع متمرکز کرد که در این رهگذر اشعار و آثار پراکنده آنان در کتابهای گوناگون، دریچهای بود که من از درون آن توانستم تا حدی سیماو سیرت آنان را مشاهده و بررسی کنم. شیوه تحقیق من متکی بر بررسی متون و کتابهای تاریخی بوده که در کتابخانههای بزرگ ایران موجود بوده است.
قبل از پرداختن به موضوع «سرودههای زنان شاعر اندلس» لازم بود که نگاهی گذرا به تاریخچه این سرزمین داشته باشم، و اندلس رااز نظر جغرافیایی و تاریخی معرفی کنم. بنابراین تحقیق موردنظر از بخشها و گفتارهای زیر تشکیل شده است:
– بخش اول شامل شرایط جغرافیایی وتاریخی این سرزمین است.
– بخش دوم شامل شعر اندلسی، ویژگیها و تفاوتهای آن با شعر شرقی، فنون شعری از قبیل (وصف، غزل فخر، مجون، حکمت، موشح و زجل) میباشد.
-بخش سوم به پنج گفتار اختصاص دارد. در این بخش سعی شد تا جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس، زن و علوم گوناگون، نقش زن در ادبیات اندلس، زن و هنر و نقش زنان اندلس در سیاست را معرفی کنم.
– بخش چهارم که مهمترین بخش این تحقیق را دربر میگیرد به «بررسی سرودههای زنان شاعر اندلس» اختصاص دارد. در این بخش سعی کردم تعداد سی تن از زنان شاعر را که آزاد و یا کنیز بودهاند معرفی کنم و این شاعران را برحسب قرونی که در آن میزیستهاند، دستهبندی نمایم.
لازم به ذکر است که سال ولادت برخی از شاعران مشخص نبوده و منابع تاریخی در مورد اینکه این شاعران در چه قرنی میزیستهاند مطلبی ذکر نکردهاند، برای دستهبندی این شاعران از شواهد و قرائنی استفاده شده تامشخص شود آنان در چه قرنی میزیستهاند، و سپس آنها را دستهبندی نمودم. شماری از این شاعران در شعرشان به سن خود اشاره کردهاند، و برخی دیگر را با توجه به اشارهای که به خلفاء و امراء و یا صاحبان خود داشتهاند سال آنها شناسایی شد.
این زنان در بسیاری از فنون شعری که نمونههایی از آن باقی است، شعر سرودهاند. و مانند مردان در اغراض مختلف چون غزل، مدح، رثاء، فخر، اعتذار، شکوه و موشح و… شرکت نمودهاند. و از این طریق احساسات خودرا نشان دادهاند و من این اغراض را در بخش نتیجهگیری ذکر کردم.
در بررسی سرودههای زنان اندلس با استفاده از منابع موجود که اشعار این زنان را به شکل پراکنده آوردهاند ابتدا این اشعار را هرچه که بود جمعآوری نمودم و در هر مورد معنی کلی ابیات را پیش ازآنها آوردهام.( از ترجمه برخی ابیات به علت غیراخلاقی بودن پرهیز کردم)، اگر اختلافی در روایت شعرها بوده در پاورقی به آن اشاره نمودم.درباره شاعرانی که شعر بیشتری داشتهاند و ویژگیهای خاصی در شعر ایشان دیده میشد به بخشی از این ویژگیها در پایان اشعارشان اشاره کردم.
نکتهای که درپایان سخنم ضروری میدانم این است که در تهیه و نگارش این رساله علاوه بر محدود بودن، پراکنده بودن آثار این شاعران است که بازحمت زیادو در حد توان آنها را از لابه لای کتابها استخراج نمودم.
امیدوارم آنچه را که بازحمت و تلاش زیاد تهیه کردم مورد توجه اساتید محترم و مورد استفاده دانشجویان و علاقهمندان قرار گیرد.ودر این رهگذر پذیرای صمیمانه راهنمائیها و تذکرات اساتید محترم هستم. باشد که به سهم خود در راه شناساندن بخشی از فرهنگ پربار جهان اسلام وصاحبان آنها قدمی هرچند کوچک برداشته باشم.
بخش اول: موقعیت جغرافیایی و تاریخی سرزمین اندلس
گفتار اول:
1-1- واژه ی اندلس
عرب واژهی «اسپانیا» را برای شبه جزیره ای که به این نام معروف است به کار نمی برد ،بلکه به تمام سرزمینی که اسپانیا و پرتغال کنونی را در بر می گرفت، اطلاق می کردند. (حمیری، 1937، 1)
در مورد پیشینه ی واژهی «اندلس» اقوال مختلفی وجود دارد. برخی می گویند: واژهی اندلس از کلمه «انلوشیا» گرفته شده که اصل آن «فانلوشیا» بوده و به فندان ها نسبت داده شده است. (عسلی2،1408/239) بعضی دیگر می گویند واژهی اندلس از نام یکی از نوادگان حضرت نوح موسوم به «اندلس بن یافث بن نوح» گرفته شده است. (ابن اثیر، 1414، 3/205)
هم چنین در برخی از روایتهای عربی آمده است که اسپانیا از نام یکی از پادشاهان روم موسوم به «اشبان بن طیطش» گرفته شده است. این پادشاه به یاری افریقاییان بر اندلس غلبه یافت و از آن پس آنجا را «اشبانیه» خواندند. اما یهودیان اندلس معتقدند که این واژه (اشبانیه) از نام مردی بنام «اشبانس» که در این شهر به صلیب کشیده شد، گرفته شده است. (مقری،1968، 1/69؛ ابن اثیر ، 1414، 3/205)
ابن خلدون معتقد است که عرب ها این ناحیه (اندلس) را «اندلوش» مینامند، (ابن خلدون، 1413، 4/140)
ولی قول صحیح آنست که واژهی اندلس از واژهی وندال گرفته شده است که از نژاد ژرمن یا اسلاو می باشند و در اوایل سدهی پنجم (م) ، پس از تجزیه امپراطوری روم غربی مدتی در شبه جزیره ایبریا زندگی میکرده اند. (بستانی، بیتا، 471)
در مجموع می توان گفت: اعراب آن را اندلس و یونانیها آن را ایبریا و رومیها آن را اسپانیا می نامیدند. (ابن جلجل،1349، 1؛ کولان، 1980، 17)
2-1 جغرافیای اندلس
اندلس، از نظر موقعیت جغرافیایی، در جنوب غربی اروپا واقع شده است، که امروزه از بزرگترین استان های اسپانیا به شمار می آید. اندلس در جنوب کشور اسپانیا با وسعت 87570 کیلومتر مربع قرار گرفته است. در سال 1833 میلادی از نظر تقسیمات کشوری به 8 شهرستان: به نامهای ألمریا ( آلمریا- المریه) ، گرانادا ( غرناطه)، جیان ، مالاگا ( مالقه) ، قادس، کورذووا ( قرطبه) ، ولبه و إشبیلیه تقسیم شده و در گذشته پایتخت آن إشبیلیه بوده است ( حجی، 1997، 35-36؛ لوکاس، بیتا، 1/367)
برخی از جغرافیا نویسان مسلمان، اندلس را در ضلع غربی اقلیم چهارم دانسته اند و برخی دیگر آن را از اقلیم پنجم به شمار آورده اند. اما به گفته ی صاعد اندلسی « بیشتر اندلس دراقلیم پنجم و بخش جنوبی آن را در اقلیم چهارم قرار گرفته است». ( مقری ، 1968، 1/129؛ صاعد، 1912، 63)
سواحل شمال و شمال غربی این کشور مجاور اقیانوس اطلس ( البحرالا خضر- البحر المحیط الرومی) نزدیک خلیج بسقایه است که شهر خیخون در آن واقع شده است. سواحل شرقی و جنوب شرقی این کشور مجاور دریای مدیترانه ( البحر الرومی البحر الشامی) است و سرزمین های « مرسیه» و « بلنسیه» در قسمت شرقی اندلس واقع شده اند که تا « طرطوشه» و از آنجا تا « اربونه» در قسمت شمال شرقی در کنار سرزمین فرنگ ادامه می یابد. ( اصطخری، 1368، 40؛ حجی، 1418، 36)
دراندلس سه رشته کوه در جهت شرقی- غربی میان دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس کشیده شده است که عبارتند از: رشته کوههای قرطبه ( سیرامورنا) و سیرانوادا ( شلیر)، جبال برانس. وهم چنین رشته کووهای جبل ریه و کوههای البرت ( جبال پیرنه) که در قسمت شمالی اندلس به « جلیقیه» که سرزمینی مسیحی نشین است، منتهی می گردد. ( مقری، 1968، 1/140-143، 147-148)
چکیده :
اندیشه تألیف این موضوع زمانی در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به تحقیق و پژوهش دارد. بنابراین این موضوع یعنی «سرودههای زنان شاعر اندلس» را برای رساله خودانتخاب کردم.
این رسالة شامل بخشهای زیر است:
- بخش اول شامل شرایط جغرافیایی و تاریخی این سرزمین است.
- بخش دوم شامل شعر اندلسی، ویژگیها وتفاوتهای آن با شعر شرقی، فنون شعری از قبیل (وصف، غزل، فخر، مجون، حکمت، موشح و زجل و...) است.
- بخش سوم به پنج گفتار اختصاص دارد. در این بخش سعی شد تا جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس، زن و علوم گوناگون، نقش زن در ادبیات اندلس، زن و هنر و نقش زنان اندلس در سیاست رامعرفی کنم.
-بخش چهارم که مهمترین بخش این تحقیق را دربر میگیرد به «بررسی سرودههای زنان شاعر اندلس» اختصاص دارد. در این بخش سعی کردم تعداد سی تن از زنان شاعر را که آزاد و یا کنیز بودهاند معرفی کنم و این شاعران را برحسب قرونی که در آن میزیستهاند، دستهبندی نمایم.
در بخش نتیجهگیری هم به اغراض مختلف شعری از قبیل غزل، مدح، رثا، هجا، فخر، موشح و ... پرداختم.
از مجموعه شعر زنان اندلس به دست میآید که بیشتر اشعارشان در زمینه غزل بوده است، که گاهی این غزلها عفیف و گاهی غیرعفیف بودهاند.
برخی از آن نیز در سرودن مدح به شهرت رسیدهاند. چنانکه میبینیم تعدادی از این زنان مدح رابه منظور تکسب، و برخی دیگر برای مدح و ستایش امرا و خلفا، و برخی دیگر از این شاعران که کنیز بودهاند برای آزاد شدن سرودهاند. زنان شاعر اندلس در میدان هجا نیز کمتر از مردان نبودهاند و هجای گزنده و زشتتری نسبت به مردان سرودهاند. رثاء، که نوعی نوحه سرایی و گریهو زاری است یکی دیگر از موضوعات شعری است که زنان اندلس به آن پرداخته، و در آن عواطف و احساسات زنان اندلسی را به تصویر کشیدهاند. برخی از این زنان شاعر به اصل ونسب، زیبایی وخوش خطی خود افتخار کرده و اشعاری در زمینه فخر سرودهاند. آنان در سرودن موشح نیز چون مردان به رقابت پرداختهاند واشعاری در این خصوص سرودهاند.
لازم به ذکر است که برخی از زنان شاعر اندلس در عرصه شاعری گوی سبقت رااز مردان ربودهاند و در بسیاری از فنون شعری به مقام و درجات والایی رسیدهاند که دلالت بر طبع و ذوق فراوان شعری این شاعران دارد.
تعداد صفحات 157 word
فهرست مطالب
مقدمه
بخش اول :
موقعیت جغرافیایی و تاریخی سرزمین اندلس
1-1 واژهی اندلس .................................................................................................. 5-4
2-1 جغرافیای اندلس ................................................................................................. 5
3-1 نگرشی کوتاه به تاریخ اندلس ........................................................................... 8-7
4-1 فتح اندلس به دست مسلمین ................................................................................ 8
بخش دوم
1-2 شعراندلس ........................................................................................................ 12
2-2 مراحل شعر اندلس ............................................................................................ 13
3-2 ویژگیهای شعر اندلسی..................................................................................... 17
4-2 مضامین شعری در اندلس .................................................................................. 20
5-2 موشح و زجل ................................................................................................... 26
6-2 زجل در ادب اندلسی......................................................................................... 29
بخش سوم
1-3 جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس ............................................................ 31
2-3 زن و علوم گوناگون .......................................................................................... 32
3-3 نقش زنان در ادبیات اندلس ............................................................................... 38
4-3 زن و هنر ......................................................................................................... 41
5-3 نقش زنان اندلس در سیاست .............................................................................. 45
بخش چهارم :
مشهورترین زنان شاعر اندلس
1-4 شاعر قرن دوم
حسانه التمیمیه ......................................................................................................... 49
2-4 شاعران قرنهای سوم و چهارم ........................................................................... 55
قمر ......................................................................................................................... 56
عائشه بنت احمد القرطبیه .......................................................................................... 58
حفصه بنت حمدون الحجاریه .................................................................................... 61
أنس القلوب ............................................................................................................ 63
مریم بنت یعقوب الأنصاریه ....................................................................................... 67
3-4 شاعران قرن پنجم ............................................................................................. 70
الغسانیه البجانیه ........................................................................................................ 71
زینت المریه ............................................................................................................. 74
اعتماد الرمیکیه ......................................................................................................... 75
بشینه بنت المعتمد .................................................................................................... 78
العبادیه .................................................................................................................... 84
غایه المنی ............................................................................................................... 86
ام الکرام بنت المعتصم بن صمادح ............................................................................. 88
أمه العزیز.................................................................................................................. 90
صفیه بنت عبدالله الرّیی.............................................................................................. 92
ام العلا بنت یوسف .................................................................................................. 93
ولاده بنت المستکفی.................................................................................................. 96
مهجه بنت التیانی القرطبیه ........................................................................................ 104
عتبه ...................................................................................................................... 105
4-4 شاعران قرن ششم و هفتم ................................................................................ 106
حفصه بنت الحاج الرکونیه ....................................................................................... 107
حمده بنت زیاد بن بقی العوفی ................................................................................ 118
نزهون بنت القلاعی غرناطیه .................................................................................... 122
شلبیه الأندلسیه ....................................................................................................... 129
هندکنیز أبی محمد عبدالله بن مسلمه الشاطبی ............................................................ 132
أسماء العامریه ........................................................................................................ 133
أم الهناء بنت القاضی .............................................................................................. 134
قسمونه بنت اسماعیل الیهودی ................................................................................. 135
ام السعد بنت عصام الحمیری .................................................................................. 137
سلمی بنت القراطیسی ............................................................................................. 138
کلید تمرکز زنان شاعر اندلس .................................................................................. 140
نتیجه گیری............................................................................................................. 142
فهرست منابع و مآخذ ............................................................................................. 148
چکیده عربی .......................................................................................................... 156
چکیده انگلیسی....................................................................................................... 157