برای دانلود کل فرم به لینک زیر مراجعه کنید.
به محض واریز مبلغ، کل فایل این فرم به راحتی و به سرعت در اختیار شما قرار می گیرد و همزمان لینک آن نیز به ایمیل شما ارسال می شود.
در صورت دریافت خطا از سوی سیستم بانکی، لطفا چند دقیقه بعد دوباره اقدام کنید.
برای دانلود کل فرم به لینک زیر مراجعه کنید.
به محض واریز مبلغ، کل فایل این فرم به راحتی و به سرعت در اختیار شما قرار می گیرد و همزمان لینک آن نیز به ایمیل شما ارسال می شود.
در صورت دریافت خطا از سوی سیستم بانکی، لطفا چند دقیقه بعد دوباره اقدام کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
شماری از نویسندگان معاصر مسلمان چنین میاندیشند که قرآن،حاوی اطلاعات یا معرفت علمی است؛بنابراین از امکان آنچه تفسیر علمی قرآن خوانده میشود،سخن میگویند.این مقاله به طرح و بررسی دیدگاههایی میپردازد که در موافقت و مخالفت با تفسیر علمی،طرح شده است.عمده نتیجه حاصل آنکه،گرچه در حال حاضر مؤیدات چنین تفسیری کموبیش ضعیف است اما این امکان هست که در سنت فراگیر اسلامی،تفسیر علمی در خور اعتمادی پدید آید؛به شرط آنکه مبنای آن به درستی تثبیت شود.
مقدمه
به لحاظ تاریخی،رهیافتهای متعددی در حوزه تفسیر وجود دارد که میتوان گفت به خوبی در این عرصه نهادینه شده است.تفسیر روایی،روایت را به منزله دستمایه کار خود اختیار کرده است؛تفسیر کلامی، بر موضوعات الهیاتی متمرکز است؛تفسیر فقهی،با مضامین شرعی سروکار دارد، تفسیر نحوی،مسائل متعلق به دستور زبان را به بحث میگذارد؛و تفسیر ادبی،به موضوع زبان و اسلوب نگارش میپردازد.اگرچه در سنت کهن اسلامی میتوان عنوان علمی را به گرایشهایی مشخص اطلاق کرد و از دانشمندان مسلمان برجستهای مانند ابو حامد غزالی(504 قمری)،فخر الدین رازی(605 قمری)و جلال الدین سیوطی(910 قمری)و جلال الدین سیوطی(910 قمری)،به عنوان حامیان اندیشه تفسیر علمی قرآن نام برد اما مسلما تفسیر علمی از منظر تاریخی،حوزه کاملا نهادینه شدهای نیست؛تنها در دوران حاضر است که تلاش نسبتا مستمری صورت پذیرفته تا آن را به منزله شاخه علمی مستقلی،همطراز با سایر گونههای تفسیر،پابرجا سازد. انبوهی از آثار به چندین زبان انتشار یافته و همچنان انتشار مییابد تا ثابت کند که قرآن،حاوی اطلاعات با معرفت علمی است؛«علمی»به مفهومی که بیشتر در حوزه علوم تجربی به کار گرفته میشود.نظم محتوایی این آثار از اظهاراتی کلی درباره طبیعت و امکان و گستره تفسیر علمی تا ارائه برداشتهایی قرآنی از موضوعات خاص علمی را شامل میشود.1
در تایید تفسیر علمی قرآن
چون به لحاظ تاریخی،تفسیر علمی، حوزه عمل مشخصی ندارد،گویا نیست به طرحی که درافکنده،این تردید مطرح است که چنین تفسیری،تایید سنت را به همراه ندارد.در برابر چنین تردیدی،پاسخی در 4 بخش میتوان ارائه داد.
1-چنانکه در بالا اشاره رفت،وجود تفسیر علمی چندان هم در دوره کهن اسلامی غیرقابل اثبات نیست. 2-تکوین دانش در گرو پاسخ به نیازهای واقعی و عینی است؛از باب نمونه،تفسیر کلامی،در مواجهه با احساس نیاز به دست به گریبان شدن با مسائل خطیر الهیاتی پدید آمد.امروزه،به نظر میرسد که چیرگی علم و جهانبینی علمی به پشتیبانی از گسترش تفسیر علمی درآمده و حتی آن را ضروری ساخته است.
3-قرآن خود را کتاب هدایت(هدی) خوانده و منطقی است که تاکید کنیم عبارت «قرآن به منزله هدایت است».خصیصه ذاتی متن مقدس اسلامی را،آنطور که باید و شاید،شرح میدهد.میتوان گستره هدایت قرآن را به انواع خاصی از هدایت محدود ساخت اما معقولتر آن است که قرآن همه انواع هدایت،از جمله هدایت علمی را،شامل میشود.به تحقیق،در نظر گرفتن قرآن،مثلا به منزله منبعی برای فقه، تنها یکی از چندین برداشت ممکن از قرآن را باز مینمایاند و تفسیر علمی هم استنباط ممکن و البته معتبر دیگری را.2
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
بحث تهاجم فرهنگی هرچند در دو دهه اخیر یکی از گفتمانهای مسلط جامعه فکری ایران تبدیل شده است اما این بحث نه مختص به این دوره از تاریخ ایران است و نه اختصاص به فرهنگ ایرانی - اسلامی ما دارد . حتی هم اکنون در اروپا و امریکا که مهد تمدن غرب هستند گفتمان تهاجم فرهنگی ، گفتمانی غالب به شمار می رود. از اهمیت این بحث همین بس که فرهنگ مهمترین بخش حیات یک تمدن به شمار می رود و ضربه زدن بدان همه وجوه و شوون دیگر زندگی انسانی را تحت الشعاع قرار می دهد و به همین جهت است که روشنفکران دیار ما ، روشنفکران دیگر فرهنگهای پیرامونی و حتی روشنفکران و مشفقان غربی، تا بدین حد در این باب سخن گفته اند. در این مقال قصد ما آن است که در ابتدا ماهیت تهاجم فرهنگی را مشخص کنیم و تعریف جامع و مانعی از سرشت این پدیده فرهنگی ارایه کنیم، سپس به فرهنگ ایرانی - اسلامی خودمان نقبی بزنیم و توضیح دهیم تاًثیرات این پدیده در فرهنگ ما چه بوده و چه اثراتی آن را تشدید کرده اند و در این راستا ، پژواکهای تهاجم فرهنگی در عرصه های گوناگون را نیز به بررسی خواهیم نشست و آنگاه سعی خواهیم کرد راهکارهایی متناسب با مشکل شناسی ارایه کنیم .
اگر بخواهیم تعریفی از تهاجم فرهنگی ارایه کنیم ناگزیریم آن را محدود به تاًثرات آن در جهان مدرن کنیم و به همین جهت است که پیش و بیش از هر چیز باید درمفهوم مدرنیته تمرکز کنیم. مدرنیته با وجود همه نکات مثبت و منفی، از پاره ای جهات فرهنگی منحصربفرد در تاریخ بشری به حساب می آید . یکی از این مشخصه های منحصربفرد مدرنیته آن است که واجد ابزارها و وسایلی شده است که به آسانی روح مدرنیته را در سرتاسر جهان پراکنده اند. این ویژگی بدون شک مختص تمدن جدید غرب است و تنها این فرهنگ است که این چنین جهان را مجذوب خود نموده است. در این نکته شکی نیست که روح مدرنیته پیام آور جهانشمولی و وحدت عقلی همه انسانها بوده و این نکته بوفور و بوضوح در آثار دو تن از معروفترین سلسله جنبانان آن؛ دکارت و کانت آشکار است.