انسان محوری ترین عنصر در عرصه مدیریت است که در اعصار مختلف مورد توجه خاص دانشمندان مدیریت قرار گرفته است.تحقیقات اخیر در مورد توانایی ظهور برخی استعدادها و وجود نوعی مهارت اساسی در انسان است که از حیطه تشخیص آزمایشهای تست هوش خارج است و در عوض این مهارت به نوعی استعداد عاطفی، احساسی و هیجانی مربوط میشود که به آن شعور عاطفی میگویند، از این رو هوش عاطفی در پایان قرن 20 و اوایل قرن 21، رقیب جدید هوش منطقی در تحلیل روابط و فعالیتهای موفقیت آمیز انسان به شمار میرود که نقش مؤثری در بهبود روابط انسانی در مدیریت دارد.مبحث هوش عاطفی یکی از موضوعات جدید در عرصه روان شناسی است که مدتی است به عرصه مدیریت نیز وارد شده است. درباره این موضوع، مطالب، مقالات، تحقیقات و کتابهای زیادی در چند سال اخیر به چاب رسیده است. در بیشتر این مطالعات، بر این موضوع تأکید شده است که هوش عاطفی بعنوان عامل تعیین کننده موفقیت افراد در زندگی از جایگاه ویژهای برخوردار است. هوش عاطفی همان مدیریت بر هیجانات خود و دیگران است.
به پیشبینی بخش مهمی از منابع بینالمللی، کاهش بهای نفت در شش ماه دوم سال جاری میلادی ادامه خواهد یافت. گفتوگوی اقتصادی روز رادیوفردا با فریدون خاوند به همین موضوع میپردازد.برخلاف آن چه اوایل سال جاری میلادی پیشبینی میشد، بازار جهانی نفت روزهای آرامی را از سر میگذراند و قیمت طلای سیاه زیر هر بشکه صد دلار نوسان میکند. آیا این آرامش موقتی است؟
مسئلهای که مدیریت با آن مواجه است میبایست بوسیله سوالاتی که تعریفکننده اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیری و چگونگی بدست آوردن این اطلاعات است، به مسئله تحقیقات بازار تبدیل شود. به این ترتیب مسئله تصمیم به مسئله تحقیق تبدیل میشود. بهعنوان مثال یک مسئله تصمیم ممکن است این باشد که چه محصول جدیدی را میتوان وارد بازار کرد اما مسئله تحقیق این است که چه محصول جدیدی توسط بازار پذیرفته خواهد شد.
اطلاعاتی که از تحقیق بازار بدست میآیند از آندستهای نیستند که تنها فایده آنها دانستنشان است و اصطلاحاً اطلاعات عمومی بشمار رود بلکه تحقیق بازار باید بتواند راهنمای شما در تصمیمگیریهای استراتژیک کسب و کارتان باشد این تحقیق هنگامی باارزش است که بتواند منشاء درآمدی بیشتر از هزینهای که ایجاد کرده باشد فرض کنید که شما در یک بررسی به یکی از نیازهای پاسخگفتهنشده مشتریان پی ببرید بر این اساس شما میتوانید محصول یا خدمت جدیدی ارائه دهید یا در محصول فعلی تغییراتی متناسب با این نیاز ایجاد کنید.
درک ارزش، یک مسئله ذهنی است و ممکن است آنچه که امسال برای مشتری ارزش محسوب میشود سال آینده ارزش نباشد. از طرفی صفات و ویژگیهایی که در ذهن مشتری ایجاد ارزش میکنند را نمیتوان به راحتی و با استفاده از دانش عمومی استنباط کرد. بنابراین ضروری ست دادههایی جمعآوری و مورد تحلیل قرار گیرند. هدف تحقیقات بازاریابی آن است که واقعیتها و سمت و سویی را در اختیار مدیران قرار دهد تا به واسطه آن بتوانند تصمیمات درست و سرنوشتسازی در خصوص بازار اتخاذ کنند.