فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:110
پایان نامه:برای دریافت درجه کارشناسی در رشته مشاوره
موضوع: بررسی رابطه بین باورهای غیر منطقی و میزان اضطراب در دانشجویان پسر و دختر
فهرست مطالب:
فصل اول:
مقدمه ۲
بیان مسئله ۵
سوال تحقیق ۷
ضرورت تحقیق ۷
اهداف پژوهش ۸
فرضیه ۸
تعریف عملیاتی واژه ها ۸
واژه ها
فصل دوم
زمینه مسئله ۱۱
تعریف روان درمانی ۱۵
اهداف روان درمانی ۱۷
درجات روانی درمانی ۱۸
روش های روان درمانی ۲۰
بیماری روانی از نظر فروید ۲۱
فرضیه ها و مفاهیم بنیادی روانکاوی ۲۲
تعریف روانکاوی ۲۳
هدف روانکاوی و روان درمانی تحلیل ۲۴
هدف روان درمانی تحلیل گر۱ ۲۴
انسان از دیدگاه مکتب رفتار گرائی ۲۵
فرضیه های رفتارگرای ۲۵
بیماری روای از دیدگاه مکتب یادگیری ۲۱
رفتاردرمانی ۶
تکنیک های رفتاردرمانی ۲۷
رفتار درمانی شناختی ۲۸
انسان ازدیدگاه روان شناسی انسان گرایی ۲۸
اصول و فرضیه های روانشناسی انسان گرایی ۲۹
روان شناسی شناختی ۳۳
فرضیات شناخت درمانی ۳۴
انسان در نظریه شناختی ۳۶
بیماری روانی در نظریه شناختی ۳۶
اهداف روان درمانی شناختی ۳۷
روش و شیوه شناخت درمانی ۳۷
نقش درمانگر درنظریه شناختی ۳۸
فنون و اجزا شناخت درمانی ۳۹
محدودیت های شناخت درمانی ۴۰
نظریه درمانی عقلانی عاطفی (الیس) ۴۰
مفاهیم بنیادی نظریه الیس ۴۲
نظریه شخصیت الیس ۴۳
اضطراب و بیماری روانی در نظریه عقلانی و عاطفی ۴۵
تفکرات غیر منطقی ۴۷
روان درمانی در نظریه عقلانی عاطفی ۵۰
فرایند درمانی ۵۲
نقش درمانگر ۵۳
اضطراب ۶۴
سطوح اضطراب ۶۶
خلاصه ۶۷
مبانی نظری اضطراب ۶۸
نظریه های یادگیری ۶۹
نظریه های اصالت وجودی ۷۱
نظریه های شناختی ۷۲
نظریه های زیست شناختی ۷۴
عوامل اضطراب و تنیدگی ۷۴
پاسخ های سیستم ایمنی ۷۸
پاسخ های شناختی به اضطراب ۸۰
دو مورد از تحقیق انجام شده در زمینه این پژوهش ۸۱
فصل سوم
روش تحقیق ۸۴
جامعه آماری ۸۵
متغیرهای پژوهشی ۸۵
فرضیات مربوط به کنترل متغیرها ۸۶
ابزار تحقیق ۸۷
روش های آماری ۹۰
محدودیت های روش ها و چگونگی تاثیر آن بر تحقیق ۹۱
فصل چهارم و پنجم
تجزیه و تحلیل داده ها ۹۳
فرضیه ۹۳
خلاصه ۹۹
منابع و مأخذ ۱۰۲
فهرست منابع لاتین
فهرست منابع فارسی
مقدمه:
رویکرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویکرد دیگری مورد تجربه واقع می شود.
رویکرد شناختی معتقد است که ریشه رفتارهای انسان در نوع تفکر و نگرش وطرز تلقی می گوید:
«نخستین اصل شناخت گرایی است که حال انسان نتیجه شناخت ها و تفکرات اوست.» با استفاده از تئوری ABC درمان شناختی- رفتاری پیشرفت بسیار زیادی از دهه ۱۹۷۰ تاکنون داشته است و اکنون یکی از رایجترین اشکال درمان روان شناختی است (الیس، ۱۹۹۱،ص۲) عبارت زیر نیز توضیحی از این موضوع توسط الیس است. «در سالهای اخیر روان درمانیهائی که گرایش شناختی دارند. نه فقط به دلیل پژوهش هایی که اثر بخشی آن را تأئید کرده اند، بلکه به دلیل شهرت عامی که یافته اند، موفقیت زیادی داشته اند و سهولت گرایش شناختی در درمان مستقیم باعث شده است که این شیوه نسبت به سایر شیوه ها مطبوعتر و کمتر تهدید کننده باشد. (الیس، ۱۹۸۹، ص۳)
صدها مطالعه در تحقیقی کنترل شده نشان داده اند که RET و CBT مقایسه با سایر روش های روان درمانی به طور معنی دارتری به مراجعان کمک کرده اند تا کمتر پریشان باشند.
چند ده مطالعه دیگر نشان داده اند که آزمون هایی که برای سنجش باورهای غیر منطقی و نگرش مختل بر اساس تئوری ABC ساخته شدهاند، به طول معنی داری گروه های پریشان و گروه های افراد کمتر پریشان را از یکدیگر متمایز می سازد. (بایسدن ۱۹۸۰، دیجیوسپی، میلروترکسر ۱۹۵۹، الیس، ۱۹۷۹، هرلن و بمیس ۱۹۸۱، شوارتس،۱۹۸۲، وودز به نقل از الیس، ۱۹۹۱ ص۲).
اساس شکل گیری نظریه منطقی-هیجانی ارائه مدل ABC درباره پریشانی هیجانی است (الیس ۱۹۶۲ الیس، a1997، b1977 به نقل از الیس، ۱۹۹۱ ص ۳) بر اساس این رویکرد پیامدهای هیجانی پریشان کننده (Cها) به طور مستقیم از وقایع فعال ساز (Aها) پیروی نمی کنند.
بلکه تاثیر وقایع فعال ساز بر پیامدهای هیجانی به وسیله باورهای شخص (Bها) تحت تاثیر قرار می گیرد. الیس (شفیع آبادی،۱۳۷۳، ص ۱۲۶-۱۲۲) بر مجموعه ای از باورها تاکید می کند.
که فرض می شوند رایجترین منبع های پریشانی هیجانی باشند. این باورها مشتملند:
۱- اعتقاد فرد به این که لازم و ضروری است که همه افراد دیگر جامعه او را دوست بدارند و تاییدش کنند.
۲- اعتقاد به اینکه لازمه احساس ارزشمندی وجود حداکثر لیاقت، کمال و فعالیت شدید است.
۳- اعتقاد فرد به اینکه گروهی از مردم بد و شرور هستند و باید به شدت تنبیه شوند.
۴- اعتقاد فرد به اینکه اجتناب و دوری از بعضی مشکلات زندگی و مسئولیت های شخصی فرد، آسانتر از مواجه شدن با آنهاست.
۵- اعتقاد فرد به اینکه اگر حوادث و وقایع طوری نباشد که او می خواهد. بی نهایت ناراحتی و بیچارگی می آورد.
۶- اعتقاد فرد به اینکه بدبختی و عدم خشنودی او به وسیله عوامل بیرونی به وجود آمده است.
۷- اعتقاد فرد به اینکه چیزهای خطرناک و ترس آور موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید کوشا باشد تا امکان به وقوع پیوستن آنها را به تاخیر بیاندازد.
۸- اعتقاد فرد به اینکه باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قویتر تکیه کند.
۹- اعتقاد فرد به اینکه تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگی تعیین کننده مطلق رفتار کنونی هستند و اثر گذشته را در تعیین رفتار کنونی به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت.
۱۰-اعتقاد به اینکه انسان باید در مقابل مشکلات و اختلالات رفتاری دیگران کاملا برآشفته و محزون شود.
۱۱- اعتقاد فرد به اینکه هر مشکلی همیشه یک راه حل درست و کامل فقط یک راه حل وجود دارد و اگر انسان بدان دست نیابد بسیار وحشتناک و فاجعه آمیز خواهد بود.
الیس می گوید این باورها منجر به این می شوند که افراد وقایع را بسیار ناراحت کننده تلقی کرده و مطابق با آن پاسخ خواهند داد این مدل اساسی محرک بزرگی برای دیدگاه شناختی که به رفتار درمانی و زمینه های وابسته مربوط می شوند، بوده است (الیس ۱۹۷۷)
اساساً این باورها غیر منطقی تحت چهار عنوان قرار می گیرند:
۱- باور وحشتناک بودن
۲- باور مربوط به تحمل ناکامی پائین
۳- تقاضاها یا خواسته های مستبدانه
۴- ارزیابی از خود به صورت کلی
هدف پژوهش حاضر این است که با توجه به نظریه الیس نشان دهد تفکرات غیر منطقی حاکم بر فرد می تواند میزان اضطراب فرد ارتباط داشته باشد.
انسان عصر ما به دنبال آرامش روانی است. دنیای امروز با پیچیدگی ها و ویژگی های خاص فرهنگ ماشینی انسان را درگیر و دار اضطرابهای کشنده ای قرار داده است که چهره زندگی را رنگ بس نازیبا زده و آن را غیر قابل تحمل ساخته است. آرزوی هر انسانی آرامشی است که بتواند در آن مسیر زندگی خود را به سوی سعادت طی کند و اضطراب سدی است محیط بر انسان و محاط در انسان که سراسر حیات درون و بیرون او تحت تاثیر خود قرار داده است و این سوال برای هر یک از ما مطرح است که ریشه اضطراب های انسان در چیست؟ و چگونه می توان به مقابله با آن پرداخت؟ با توجه به اینکه هر یک از مکاتب روان شناسی انسان و مشکلات او را از دریچه ای خاص مورد مطالعه قرار می دهد، بر اساس دیدگاه خود راه حل هایی برای مشکلات او مطرح میکند.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:104
پایان نامه رشته روانشناسی و مشاوره
مقدمه:
رویکرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویکرد دیگری مورد تجربه واقع می شود.
رویکرد شناختی معتقد است که ریشه رفتارهای انسان در نوع تفکر و نگرش وطرز تلقی می گوید:
«نخستین اصل شناخت گرایی است که حال انسان نتیجه شناخت ها و تفکرات اوست.» با استفاده از تئوری ABC درمان شناختی- رفتاری پیشرفت بسیار زیادی از دهه ۱۹۷۰ تاکنون داشته است و اکنون یکی از رایجترین اشکال درمان روان شناختی است (الیس، ۱۹۹۱،ص۲) عبارت زیر نیز توضیحی از این موضوع توسط الیس است. «در سالهای اخیر روان درمانیهائی که گرایش شناختی دارند. نه فقط به دلیل پژوهش هایی که اثر بخشی آن را تأئید کرده اند، بلکه به دلیل شهرت عامی که یافته اند، موفقیت زیادی داشته اند و سهولت گرایش شناختی در درمان مستقیم باعث شده است که این شیوه نسبت به سایر شیوه ها مطبوعتر و کمتر تهدید کننده باشد. (الیس، ۱۹۸۹، ص۳)
صدها مطالعه در تحقیقی کنترل شده نشان داده اند که RET و CBT مقایسه با سایر روش های روان درمانی به طور معنی دارتری به مراجعان کمک کرده اند تا کمتر پریشان باشند.
چند ده مطالعه دیگر نشان داده اند که آزمون هایی که برای سنجش باورهای غیر منطقی و نگرش مختل بر اساس تئوری ABC ساخته شدهاند، به طول معنی داری گروه های پریشان و گروه های افراد کمتر پریشان را از یکدیگر متمایز می سازد. (بایسدن ۱۹۸۰، دیجیوسپی، میلروترکسر ۱۹۵۹، الیس، ۱۹۷۹، هرلن و بمیس ۱۹۸۱، شوارتس،۱۹۸۲، وودز به نقل از الیس، ۱۹۹۱ ص۲).
اساس شکل گیری نظریه منطقی-هیجانی ارائه مدل ABC درباره پریشانی هیجانی است (الیس ۱۹۶۲ الیس، a1997، b1977 به نقل از الیس، ۱۹۹۱ ص ۳) بر اساس این رویکرد پیامدهای هیجانی پریشان کننده (Cها) به طور مستقیم از وقایع فعال ساز (Aها) پیروی نمی کنند.
بلکه تاثیر وقایع فعال ساز بر پیامدهای هیجانی به وسیله باورهای شخص (Bها) تحت تاثیر قرار می گیرد. الیس (شفیع آبادی،۱۳۷۳، ص ۱۲۶-۱۲۲) بر مجموعه ای از باورها تاکید می کند.
که فرض می شوند رایجترین منبع های پریشانی هیجانی باشند. این باورها مشتملند:
۱- اعتقاد فرد به این که لازم و ضروری است که همه افراد دیگر جامعه او را دوست بدارند و تاییدش کنند.
۲- اعتقاد به اینکه لازمه احساس ارزشمندی وجود حداکثر لیاقت، کمال و فعالیت شدید است.
۳- اعتقاد فرد به اینکه گروهی از مردم بد و شرور هستند و باید به شدت تنبیه شوند.
۴- اعتقاد فرد به اینکه اجتناب و دوری از بعضی مشکلات زندگی و مسئولیت های شخصی فرد، آسانتر از مواجه شدن با آنهاست.
۵- اعتقاد فرد به اینکه اگر حوادث و وقایع طوری نباشد که او می خواهد. بی نهایت ناراحتی و بیچارگی می آورد.
۶- اعتقاد فرد به اینکه بدبختی و عدم خشنودی او به وسیله عوامل بیرونی به وجود آمده است.
۷- اعتقاد فرد به اینکه چیزهای خطرناک و ترس آور موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید کوشا باشد تا امکان به وقوع پیوستن آنها را به تاخیر بیاندازد.
۸- اعتقاد فرد به اینکه باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قویتر تکیه کند.
۹- اعتقاد فرد به اینکه تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگی تعیین کننده مطلق رفتار کنونی هستند و اثر گذشته را در تعیین رفتار کنونی به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت.
۱۰-اعتقاد به اینکه انسان باید در مقابل مشکلات و اختلالات رفتاری دیگران کاملا برآشفته و محزون شود.
۱۱- اعتقاد فرد به اینکه هر مشکلی همیشه یک راه حل درست و کامل فقط یک راه حل وجود دارد و اگر انسان بدان دست نیابد بسیار وحشتناک و فاجعه آمیز خواهد بود.
الیس می گوید این باورها منجر به این می شوند که افراد وقایع را بسیار ناراحت کننده تلقی کرده و مطابق با آن پاسخ خواهند داد این مدل اساسی محرک بزرگی برای دیدگاه شناختی که به رفتار درمانی و زمینه های وابسته مربوط می شوند، بوده است (الیس ۱۹۷۷)
اساساً این باورها غیر منطقی تحت چهار عنوان قرار می گیرند:
۱- باور وحشتناک بودن
۲- باور مربوط به تحمل ناکامی پائین
۳- تقاضاها یا خواسته های مستبدانه
۴- ارزیابی از خود به صورت کلی
هدف پژوهش حاضر این است که با توجه به نظریه الیس نشان دهد تفکرات غیر منطقی حاکم بر فرد می تواند میزان اضطراب فرد ارتباط داشته باشد.
انسان عصر ما به دنبال آرامش روانی است. دنیای امروز با پیچیدگی ها و ویژگی های خاص فرهنگ ماشینی انسان را درگیر و دار اضطرابهای کشنده ای قرار داده است که چهره زندگی را رنگ بس نازیبا زده و آن را غیر قابل تحمل ساخته است. آرزوی هر انسانی آرامشی است که بتواند در آن مسیر زندگی خود را به سوی سعادت طی کند و اضطراب سدی است محیط بر انسان و محاط در انسان که سراسر حیات درون و بیرون او تحت تاثیر خود قرار داده است و این سوال برای هر یک از ما مطرح است که ریشه اضطراب های انسان در چیست؟ و چگونه می توان به مقابله با آن پرداخت؟ با توجه به اینکه هر یک از مکاتب روان شناسی انسان و مشکلات او را از دریچه ای خاص مورد مطالعه قرار می دهد، بر اساس دیدگاه خود راه حل هایی برای مشکلات او مطرح میکند.
اساس طبقه بندی روان درمانی، تمرکز درمان بر روی یکی از جنبه های عملکرد روان میباشد. این سه جنبه عبارتند از رفتار، عواطف و تفکر.
رفتار درمانی با تمرکز بر تئوری یادگیری و تغییر رفتار معتقد است که تمام رفتارها حاصل یادگیری است درمان عاطفی، عواطف متعارض و اظهار نشده فرد را ریشه مشکلات روانی می داند. و درمان بر اساس تفکر معتقد است که رفتار بر اساس معنی که فرد به حوادث و پدیده ها می دهد شکل می گیرد و تغییر می کند.
این پژوهش بر اساس روش درمان عقلانی- عاطفی RET ) الیس ۱۹۷۰ و (Elis پی ریزی و دنبال شده است).
الیس معتقد است که: دو اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی هستند به نظر او افکار و عواطف کنشهای متناوب و جداگانه ای به شمار نمی آیند.
انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و آشفته نمی شود بلکه دیدگاه و تصوری که از اشیا دارد موجب نگرانی و اضطراب وی می شوند. تمام مشکلات افراد از تفکرات موهومی سرچشمه می گیرند که از نظر تجربی معتبر نیستند. (ناصری، شفیع آبادی۱۳۶۵).
سوال تحقیق:
۱- آیا رابطه ای بین سطح تفکرات غیر منطقی و میزان اضطراب وجود دارد؟
ضرورت تحقیق:
کلی می گوید: اختلال روانی عبارت است از استفاده از ساختارهای ذهنی که عدم صحت و کارایی آنها به اثبات رسیده است (شاملو ۱۳۶۸)
اضطراب مفهوم اساسی در همه نظریه های شخصیت و یکی از عوامل مهم در اختلالات رفتاری است. مطالعاتی که در زمینه هایی غیر از آسیب شناسی روانی، به ویژه در حیطه یادگیری و ادراک انجام گرفته نشان می دهد که تاثیر اضطراب فراتر از موارد بالینی بوده است (اسپیلبرگر ۱۹۹۶).
حدود ۵ تا ۲۰ درصد از مردم ممکن است از اضطراب حاد یا مزمن ناراحت باشند و زنها دوبار بیشتر از مردها از این اختلال در عذابند. (احمدی ۱۳۶۸)
همچنین گفته می شود که حدود ۱۰ تا ۱۴ درصد مراجعین به متخصصین قلب مبتلایان به نوروز اضطراب هستند.) (توحیدی،۱۳۶۴).
با توجه به اهمیت موضوع تفکر و گستره و حاکمیت آن در زوایای زندگی از طرفی و اهمیت موضوع اضطراب به عنوان ریشه اساسی همه بیماری های نوروتیک (فروید،۱۳۶۹) از طرف دیگر لازم به نظر می رسد که جایگاه تفکر در ایجاد اضطراب مشخص شود تا بتوان از نحوه های تفکر اضطراب زا پیشگیری کرده و به اصطلاح آن بپردازیم.
فهرست مطالب:
فصل اول:
مقدمه ۲
بیان مسئله ۵
سوال تحقیق ۷
ضرورت تحقیق ۷
اهداف پژوهش ۸
فرضیه ۸
تعریف عملیاتی واژه ها ۸
واژه ها
فصل دوم
زمینه مسئله ۱۱
تعریف روان درمانی ۱۵
اهداف روان درمانی ۱۷
درجات روانی درمانی ۱۸
روش های روان درمانی ۲۰
بیماری روانی از نظر فروید ۲۱
فرضیه ها و مفاهیم بنیادی روانکاوی ۲۲
تعریف روانکاوی ۲۳
هدف روانکاوی و روان درمانی تحلیل ۲۴
هدف روان درمانی تحلیل گر۱ ۲۴
انسان از دیدگاه مکتب رفتار گرائی ۲۵
فرضیه های رفتارگرای ۲۵
بیماری روای از دیدگاه مکتب یادگیری ۲۱
رفتاردرمانی ۶
تکنیک های رفتاردرمانی ۲۷
رفتار درمانی شناختی ۲۸
انسان ازدیدگاه روان شناسی انسان گرایی ۲۸
اصول و فرضیه های روانشناسی انسان گرایی ۲۹
روان شناسی شناختی ۳۳
فرضیات شناخت درمانی ۳۴
انسان در نظریه شناختی ۳۶
بیماری روانی در نظریه شناختی ۳۶
اهداف روان درمانی شناختی ۳۷
روش و شیوه شناخت درمانی ۳۷
نقش درمانگر درنظریه شناختی ۳۸
فنون و اجزا شناخت درمانی ۳۹
محدودیت های شناخت درمانی ۴۰
نظریه درمانی عقلانی عاطفی (الیس) ۴۰
مفاهیم بنیادی نظریه الیس ۴۲
نظریه شخصیت الیس ۴۳
اضطراب و بیماری روانی در نظریه عقلانی و عاطفی ۴۵
تفکرات غیر منطقی ۴۷
روان درمانی در نظریه عقلانی عاطفی ۵۰
فرایند درمانی ۵۲
نقش درمانگر ۵۳
اضطراب ۶۴
سطوح اضطراب ۶۶
خلاصه ۶۷
مبانی نظری اضطراب ۶۸
نظریه های یادگیری ۶۹
نظریه های اصالت وجودی ۷۱
نظریه های شناختی ۷۲
نظریه های زیست شناختی ۷۴
عوامل اضطراب و تنیدگی ۷۴
پاسخ های سیستم ایمنی ۷۸
پاسخ های شناختی به اضطراب ۸۰
دو مورد از تحقیق انجام شده در زمینه این پژوهش ۸۱
فصل سوم
روش تحقیق ۸۴
جامعه آماری ۸۵
متغیرهای پژوهشی ۸۵
فرضیات مربوط به کنترل متغیرها ۸۶
ابزار تحقیق ۸۷
روش های آماری ۹۰
محدودیت های روش ها و چگونگی تاثیر آن بر تحقیق ۹۱
فصل چهارم و پنجم
تجزیه و تحلیل داده ها ۹۳
فرضیه ۹۳
خلاصه ۹۹
منابع و مأخذ ۱۰۲
فهرست منابع لاتین
فهرست منابع فارسی
فرمت:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات:127
فهرست
بیان مسئله: ۲
انگیزه انتخاب موضوع ۶
قلمرو تحقیق: ۷
روش تحقیق: ۸
پیشینه موضوع: ۹
بخش اول : معانی فطرت ۱۱
۲-۱-۱- تعریف لغوی فطرت ۱۱
۲-۱-۲- مقایسه واژه های طبیعت ،غریزه ،فطرت ۱۳
۲-۱-۴- فطرت در اصطلاحات منطق وفلسفه ۱۶
۲-۱-۵- نتیجه گیری ۱۸
بخش دوم : ملاک، تعریف وتقسیم امورفطری: ۲۱
۲-۲-۱- تشخیص امور فطری از غیر فطری ۲۱
۲-۲-۲- تعریف امور فطری و ویژگیهای آن ۲۲
۲-۲-۲-۱- تعریف امور فطری ۲۲
۲-۲-۲-۲- ویژگیهای امورفطری : ۲۲
بینش های فطری دو دسته اند: ۲۴
بخش سوم :عوامل وموانع شکوفایی فطرت ۲۶
۲-۳-۱- عوامل شکوفایی فطرت ۲۶
بخش چهارم : تاریخچه ۲۹
۲-۴-۱- فطرت وادیان : ۲۹
۲-۴-۲-۱- فطرت در کلام سقراط وافلاطون ۳۱
۲-۴-۲-۲- نظریه افلاطون ۳۱
۲-۴-۲-۴- افلاطون ومعرفت فطری ۳۳
۲-۴-۳-۲-مفهوم فطرت مذهبی از نظر صدرالمتألّهین: ۳۴
۲-۴-۳-۴- مفهوم فطرت از نظر علامه طباطبائی : ۳۶
۲-۴-۳-۵-مفهوم وبرهان فطرت از نظرحکیم شاه آبادی ۳۷
۲-۴-۳-۵-۱- الف: مفهوم فطرت: ۳۷
۲-۴-۳-۵-۲-۱- فطرت افتقار ۳۸
۲-۴-۳-۵-۲-۲- فطرت خضوع: ۳۸
دو مقدمه : ۳۸
۲-۴-۳-۷-۲- ب: نظریه فطرت ۴۲
۲-۴-۳-۷-۲-۴- لوازم وتوابع نظریه فطرت ۴۴
۲-۴-۳-۷-۳-ج:برهان فطرت دربیان شهید مطهری ۴۵
۲-۴-۳-۱۰- مفهوم فطرت مذهبی در نظر حکیم فیض کاشانی ۴۸
بخش اول :معنی ومفهوم باور، راههای رسیدن به آن وتوجیه باور ۵۰
۳-۱-۱- باور در لغت ۵۰
۳-۱-۲- مفهوم باور«Belief» ۵۱
۳-۱-۳- راه های رسیدن به باور: ۱- استدلال ،۲- غیر استدلال ۵۳
۱- استدلال «حجّت=Argument» : ۵۳
بخش دوم :باورهای دینی ونظریه فطرت در دیدگاه اسلام ۵۵
۳-۲-۱- معرفت شناسی دینی ۵۵
۳-۲-۲- تبیین باورهای دینی ۵۶
۳-۲-۳- پایه بودن باورهای دینی: ۵۷
۳-۲-۴- نظریه فطرت دردیدگاه اسلام ۵۸
بخش سوم :مصادیق باروهای فطری از نظر فلاسفه ومتکلمین اسلامی ۶۰
۳-۳-۱- نخستین احکام وباروهای نظری ۶۰
۳-۳-۵- فطری بودن اصل نبوّت ورُسُل ۶۲
۴-۱-۱- اهمیت وانگیزه خداشناسی فطری ۶۵
۴-۱-۲- فطرت خداشناسی ومعانی و اصطلاحات آن ۶۵
۴-۱-۲-۱- فطرت وخداجویی ۶۶
۴-۱-۲-۲- فطرت وخداشناسی ۶۷
۴-۱-۲-۳- فطرت و خداپرستی ۶۷
۴-۱-۷- دیدگاه های مختلف درباره مفهوم خداشناسی فطری ۷۲
۴-۱-۷-۱- دیدگاه متکلمان وفلاسفه مسلمان ۷۲
۴-۱-۸- توحید فطری ۷۵
۴-۱-۸-۱- خداشناسی وتوحید ۷۵
۴-۱-۸-۲- نقش فطرت درتوحید وخداشناسی ۷۷
۴-۱-۸-۳-معرفت فطری «تعریف خدا» ۷۷
۴-۱-۹- امکان شناخت خدا وخداشناسی فطری ۷۸
۴-۱-۹-۱-مروری بر راه های خداشناسی ۷۸
۴-۱-۹-۲- امکان شناخت خدا از طریق عقل ۷۸
۴-۱-۹-۳- نظر حکمای اسلامی ۷۹
۴-۱-۹-۴- دیدگاه قرآن راجع به شناخت خدا ۸۰
۴-۱-۱۰-دلایل خداشناسی از نظر تعداد ۸۰
۴-۱-۱۰-۱ دسته بندی دلائل اثبات وجود خدا ۸۰
۴-۱-۱۱- بررسی ادله اثبات خدا از طریق امور فطری ۸۳
۴-۱-۱۱-۱- اثبات خدا از راه شوق وعشق فطری به وجود مطلق : ۸۳
۴-۱-۱۱-۴-اثبات خدا از طریق مکاشفات وتجربه های دینی ۸۵
۴-۱-۱۱-۵- نتیجه گیری بحث ۸۶
بخش دوم : باورفطری معاد ۸۶
۴-۲-۱- معناومفهوم معاد وآثار اعتقاد به معاد درحیات انسان ۸۶
۴-۲-۱-۱- معنای لغوی واصطلاحی معاد ۸۶
۴-۲-۱-۲- واژه معاد درقرآن وروایات ۸۷
۴-۲-۱-۳- معنای عام وخاص معاد ۸۸
۴-۲-۱-۴-ارتباط معادشناسی وانسان شناسی ۸۸
۴-۲-۱-۵- نقش معاد باوری درحیات انسان ۸۸
۴-۲-۱-۶- هدف از معاد شناسی ۸۹
۴-۲-۱-۷-آثار اعتقاد به معاد ۸۹
۴-۲-۲-جایگاه فطری معاد ۹۰
۴-۲-۲-۱-جایگاه معاد ۹۰
۴-۲-۲-۲- ریشه های معاد دراعماق فطرت ۹۰
۴-۲-۲-۲-۱- ریشه ها وزمینه های فطری ۹۰
۴-۲-۲-۲-۱- پیمودن بی راهه ها ۹۱
۴-۲-۲-۲-۲-انحراف از فطرت وسرگردانی در بیراهه ها ۹۱
۴-۲-۲-۲-۳- خرافات مضحک واَسف انگیز ۹۲
۴-۲-۲-۳- معاد درتجلیگاه فطرت ۹۲
۴-۲-۲-۳-۱- فطرت نخستین رهنمون راه ۹۳
۴-۲-۲-۳-۲-عشق به بقاء ۹۳
۴-۲-۲-۳-۳- رستاخیز درمیان اقوام پیشین ۹۳
۴-۲-۲-۳-۴- رستاخیز کوچک وبزرگ ۹۴
۴-۲-۳-۱- دلائل امکان باور فطری معاد ۹۴
۴-۲-۳-۲- دلائل وقوع باور فطری معاد ۹۵
۴-۲-۳-۲-۱- برهان فطرت در اثبات باور فطری معاد ۹۵
۴-۲-۳-۳- بیان اقوالی از فلاسفه ومتکلمین اسلامی دراثبات باور فطری معاد ۹۸
۴-۲-۳-۴- نتیجه گیری ۹۹
بخش سوم :باور فطری نبوّت ۱۰۰
۴-۳-۱- معانی نبوّت ۱۰۰
۴-۳-۱-۱- معانی لغوی نبوّت ۱۰۰
۴-۳-۱-۲- حقیقت نبوّت ۱۰۱
۴-۳-۱-۳- نبوّت از نظرقرآن وروایات ۱۰۲
۴-۳-۱-۴- انواع نبوّت ۱۰۳
۴-۲-۱-۴-۱- اثبات نبوّت عامّه از نظرفلاسفه وحکما ۱۰۳
۴-۳-۱-۴-۲- نبوّت خاصّه ۱۰۴
۴-۳-۲- نبوّت وفطرت ۱۰۴
۴-۳-۲-۱- نبوّت مکمّل فطرت ۱۰۴
۱-نبوّت وفطرت در عرض یکدیگرند.«رابطه ناسازگاری» ۱۰۴
«لِیستأدوهم میثاق فطرته…ولِیثیروالهم دفائن العقول .» ۱۰۵
«رَبُّنا الذَّیِ أَعطی کُلَّ شیءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدَی » ۱۰۵
۴-۳-۲-۲-هماهنگی فطرت وشریعت ۱۰۶
۴-۳-۳- فلسفه بعثت نبوّت ۱۰۷
۴-۳-۳-۳- پشتیبانی از فضایل اخلاقی ۱۰۹
۴-۳-۳-۴- برقراری عدالت اجتماعی ۱۱۰
۴-۳-۴- لزوم نبوّت از نظر رهبری فطری ۱۱۰
۴-۳-۴-۳- لزوم نبوّت فطری از نظر تعلیم وتربیت ۱۱۲
۴-۳-۵ -بیان اقوالی از فلاسفه ومتکلمین اسلامی دراثبات باور فطری نبوّت ۱۱۳
۴-۳-۵-۳- ملاصدرا: ۱۱۳
۴-۳-۵-۴-دیدگاه متکلمان اسلامی ۱۱۴
نتیجه بحث ۱۱۴
فهرست منابع ومآخذ: ۱۱۷
فهرست منابع ومآخذ:
۱- قرآن کریم .
۲- آمدی،عبدالواحد بن محمد،غررالحکم،ج۲،تهران،مفید،۱۳۶۲ .
۳- ابن سینا ،حسین ،الاشارات والتنبیهات ،باشرح خواجه نصیر طوسی ،۳ج،چاپ۲،ج۱،دفتر نشرکتاب،۱۴۰۳ه ق.
۴- ———-،الهیات شفاء،قم،حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی مرکز انتشارات ،۱۳۷۹٫
۵- ———،نجاة،تحقیق دکتر عبدالرحمن عمیره،انتشارات دارالجمیل،۱۴۱۲ ه ق.
۶- ابن خلدون ،کلیّات عقاید ،تهران ،قلم ،۱۳۵۷٫
۷- ابن منظور ،لسان العرب ،بیروت،دارالاحیاء التراث العربی،۱۸ جلد، ۱۴۰۸ ه ق.
۸- امام علی «ع»،نهج البلاغه ،ترجمه محمد دشتی ،چاپ پنجم ،قم،مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المومنین«ع»،۱۳۸۱٫
۹- امام خمینی ،روح الله،چهل حدیث،تهران،مؤسسه تنظیم ونشرآثار امام خمینی،۱۳۷۸٫
۱۰-برنجکار،رضا ،معرفت فطری خدا،تهران ،مؤسسه نبأ،چ۱ ،۱۳۷۴٫
۱۱-پور داوود،ابراهیم ،فرهنگ ایران وباستان «بخش نخست»،تهران،انتشارات انجمن ایران شناسی، ۱۳۲۶٫
۱۲————،یادداشت های گاتاها«سروده های زرتشت»،تهران،دانشگاه تهران،۱۳۵۴٫
۱۳———–،یشت ها،ج۲،تهران،دانشگاه تهران،۱۳۵۶٫
۱۴-پیترسون،مایکل تاد،عقل واعتقاد دینی،ترجمه احمد نراقی،تهران ،طرح نو،۱۳۷۶٫
۱۵-تفتازانی،مسعودبن عمر،شرح المقاصد،۶ جلد،تحقیق دکتر عبدالرحمن عمیره،بیروت،عالم الکتب،ج۴، ۱۴۰۹ه ق.
۱۶-جوادی آملی،عبدالله،تبیین براهین اثبات خدا،قم ،مرکزنشراسراء،بی تا.
۱۷————–، فطرت درقرآن ،قم،نشراسراء،۱۳۷۸٫
۱۸————–،مبدأ ومعاد،تهران،الزهراء،۱۳۶۳٫
۱۹-حداد عادل ،غلامعلی،مقدمه صدگفتار،تهران،مرکزنشردانشگاهی،۱۳۶۷٫
۲۰-حلّی جمال الدین،کشف المرا فی شرح تجرید الاعتقاد،قم،مکتبه المصطفوی،۱۳۷۷ ه ق.
۲۱-حلّی،حسین بن یوسف،کشف المراد،قم،دارالفکر،۱۳۷۰٫
۲۲-خرمشاهی ،بهاءالدین،خدادرفلسفه «ترجمه مقالاتی از دائره المعارف پل ادوارد»،چ۲،تهران، مؤسسه مطالعات وتحقیقات فرهنگی،۱۳۷۱٫
۲۳-خندان،علی اصغر،ادراکات فطری درآثار شهید مطهری ،ابن سینا،دکارت، وچامسکی،قم،سروش مهر، ۱۳۸۳ .
۲۴-راغب اصفهانی،حسین بن محمد،المفردات فی غریب القرآن،بیروت،دارالمعرفه.
۲۵-ربانی گلپایگانی،علی،فطرت ودین،تهران،مؤسسه فرهنگی دانش واندیشه معاصر،۱۳۸۰٫
۲۶-رشاد ،علی اکبر ،دانشنامه امام علی«ع»،ج۳-۲-۱،تهران،پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی،۱۳۸۰٫
۲۷-رفائی،سیدرضا،اصول اعتقادات۱:طریق معرفت واصول دین،مشهد،مؤسسه بیان هدایت نور،چ۱، ۱۳۸۲٫
۲۸-سبحانی،جعفر،الهیات ومعارف اسلامی،قم،مؤسسه امام صادق«ع»،۱۳۷۲٫
۲۹———-،راه خداشناسی،تهران،انتشارات کتابخانه صدر،۱۳۵۳٫
۳۰———-،رسالت جهانی پیامبران،تهران،کتابخانه صدر،۱۳۵۱٫
۳۱———-،منشور جاوید«تفسیرموضوعی قرآن»،ج۲،قم،توحید،۱۳۶۰٫
۳۲-سرابی خراسانی ،سیّد مصطفی،هفتادگفتار درتوحید ونبوّت وامامت وخداشناسی ومعادشناسی،بی جا،طبع کتاب،۱۳۷۷٫
۳۳-سیعد شیخ،محمد،مطالعه تطبیقی درفلسفه اسلامی،ترجمه سیدمصطفی محقق داماد،تهران،خوارزمی،۱۳۶۹٫
۳۴-سعیدی مهر،محمد،«۱۳۴۲»،آموزش کلام اسلامی«۲»،راهنماشناسی معاد شناسی،قم،کتاب حله،۱۳۸۱٫
۳۵-سلیمانی امیری،عسکری،نقدبرهان ناپذیری وجود خدا،ج۱،قم،بوستان کتاب،۱۳۸۰٫
۳۶-سیاسی،علی اکبر،علم النفس،تهران،بی نا،۱۳۱۷٫
۳۷-سیدهاشمی،محمداسماعیل،خداگرایی وخداشناسی فطری« ازدیدگاه قرآن حدیث ،کلام،فلسفه وعرفان»،تهران،انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،۱۳۸۰٫
۳۸- سهروردی،شهاب الدین یحیی،مجموعه مصنفات،ج۱و۳،مصحح:کوربن ،هانری،نصر،حسین، تهران،انجمن فلسفه ایران،۱۳۵۵٫
۳۹-شاه آبادی،محمدعلی،الانسان والفطره«به خط کاظم خوانساری»چاپ سنگی،قم،کتابخانه آیة الله مرعشی،بی تا.
۴۰————–،رشحات البحار،تهران،نهضت زنان مسلمان،۱۳۶۰٫
۴۱-شرتونی،سعید،اَقرب الموارد فی صح العربیه والشوارد،تهران،دارالاسوة،۱۳۷۴٫
۴۲-شریعتی سبزواری،محمدباقر،معاد درنگاه عقل ودین،قم،دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،مرکزانتشارات،۱۳۸۰٫
۴۳-شریعتی مزینانی،محمدتقی،وحی ونبوّت درپرتوقرآن،مشهد،بورس کتاب،کتابفروشی امیرکبیر، ۱۳۴۹٫
۴۴-شفیعی،سیدمحمد،پژوهشی پیرامون فطرت مذهبی درانسان،قم،دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۷۶٫
۴۵-شیرازی،محمدبن ابراهیم،الشواهد الربوبیه،قم،حکمت ،۱۳۸۳٫
۴۶————حکمت متعالیه فی الأسفار الاربعه،۹ج، قم مکتبه المصطفوی،ج۱،۱۳۸۹، ه ق.
۴۷———–،شرح اصول کافی ،افست ازروی چاپ سنگی،تهران،مکتبه المحمودی،۱۳۹۱ ه ق.
۴۸———–،مبدأ ومعاد،چاپ اول ،قم مکتبه المصطفوی.
۴۹-شیروانی،علی،سرشت انسان پژوهشی درخداشناسی فطری،قم،معاونت اموراساتید ودروس معارف اسلامی،۱۳۷۶٫
۵۰-صاحبی،محمدجواد،جهانی شدن ودین ،تهران،نشراحیاگران ،چاپ اول،۱۳۸۲٫
۵۱-صدر،سید محمدباقر،فلسفتنا،بیروت،دارالتعارف للمطبوعات،۱۴۰۱ ه ق.
۵۲-صفائی ،احمد،نبوّت عامّه،تهران،بی نا،چ۱، ۱۳۵۲٫
۵۳-طباطبائی،سیدمحمدحسین،اصول فلسفه وروش رئالیسیم،۵ج،قم،شرح شهیدمطهری،دفترانتشارات اسلامی، بی تا.
۵۴—————-،المیزان فی تفسیر القرآن،۲۰ج،چ۲،بیروت، مؤسسه اعلمی،۱۳۹۰ ه ق.
۵۵—————،انسان ازآغاز تاانجام،تهران،الزهراء،۱۳۶۹٫
۵۶—————،نهایة الحکمه ،قم ،دارالتبلیغ اسلامی،بی تا.
۵۷-طبرسی ،فضل بن حسن،مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،۱۰ ج،قم،ج۷،منشورات مکتبة آیت الله مرعشی،۱۴۰۳ه ق.
۵۸-طریحی،شیخ فخرالدین،مجمع البحرین،۶جلد،چ۲،قم،ج۳،مکتبه المرتضوی،۱۳۶۲٫
۵۹-عروسی حویزی،عبد علی بن جمعه ،نورالثقلین،تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی،دارالکتب العلمیه ،قم ،۱۳۸۳ ه ق.
۶۰-غرویان ،محسن،سیری در ادلّه اثبات وجودخدا،قم،دفتر تبلیغات اسلامی قم،۱۳۷۲٫
۶۱-فاضل میبدی ،محمدتقی،رساله دین شناخت ،تهران،نشرسرابی،۱۳۸۵٫
۶۲-فخررازی،فخرالدین محمدرازی،البراهین،باتصحیح سیدمحمدباقر سبزواری،ج۱،تهران دانشگاه تهران،۱۳۴۱٫
۶۳———————،التفسیرالکبیر،۲۵ج،بیروت ،دارالکتاب العلمیة، بی تا.
۶۴——————–،المباحث المشرقیةفی علم الالهیّات والطبیعّیات،ج۱،بیروت،دارالکتاب العربی،۱۴۱۰ ه ق.
۶۵-فروغی ،محمد علی،سیرحکمت در اروپا، تهران،زوّار،ج۲،۱۳۴۴٫
۶۶-فقیهی ،سیّداحمد،سلسله دروس اندیشه های بنیادین اسلامی ،خداشناسی ،انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی«ره»،قم ،چاپ صدف،۱۳۸۳٫
۶۷-فیض کاشانی،ملامحسن،حقّ الیقین،ج۲،تهران،حکمت.
۶۸—————-،علم الیقین ،ج۱،ترجمه حسین استادولی،تهران ،انتشارات حکمت،چاپ اول،۱۳۷۹٫
۶۹-فهری ،سید ابوالحسن ،فرهنگ فارسی – عربی – المحیط،تهران،نشریادواره کتاب۱۳۸۰٫
۷۰-قرائتی ،محسن،معاد،قم،مؤسسه در راه حق وانتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۳۶۳٫
۷۱———-،نبوّت ،مشهد کانون تربیت ومعارف اسلامی ، بی تا.
۷۲-قطب ،سید ،فی ضلال قرآن،ج۳،ترجمه محسن ناصر،تهران،شرکت نشر فرهنگ قرآن ،۱۳۶۰٫
۷۳-کاردان ،علی محمد،فلسفه تعلیم وتربیت،ج۲،تهران،پژوهشکده تعلیم وتربیت ،وزارت آموزش وپرورش ،۱۳۸۰٫
۷۴-کلینی،محمدبن یعقوب ،الاصول الکافی،باشرح وترجمه محمدباقرکمرئی، ۴ ج، چ۲،تهران،ج۱،المکتبه الاسلامیه،۱۳۹۲ه ق .
۷۵-گندم آبادی،محبوبه،اخلاق ومعنویت فطری،مشهد،نشر ایوار،۱۳۸۴٫
۷۶-لابوم،ژول،ایدئولوژی وفرهنگ اسلامی،تهران،انتشارات میثم،۱۳۵۶٫
۷۷-لاهیجی،ملاعبدالرزاق،سرمایه ایمان دراصول اعتقادات ،تهران الزهراء،۱۳۶۲٫
۷۸-مبینی شورکی،محمدعلی،عقلانیّت باوردینی ازدیدگاه آلوین پلنتینگاه،قم،مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی«ره»،۱۳۸۲٫
۷۹-مجلسی،محمدباقر،بحارالانوار،۱۱۰جلد،چ۳،بیروت،مؤسسه دارلاحیاءالتراث،۱۴۱۲ ه ق.
۸۰-مصباح یزدی،محمدتقی،راهنماشناسی،قم،دارالعلم، بی تا.
۸۱—————-،معارف قرآن ،مؤسّسه در راه حق،۱۳۶۸٫
۸۲-مطهری،مرتضی،اصول فلسفه وروش رئالیسم،ج۲،تهران،جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۳۵۹٫
۸۳———-،اصول فلسفه وروش رئالیسیم،ج۵،قم صدرا، بی تا.
۸۴———-،امدادهای غیبی درزندگی بشر،چاپ۵،تهران،صدرا،۱۳۷۵٫
۸۵———-،انسان وایمان ،قم ،صدرا، بی تا.
۸۶———-،جامعه وتاریخ،قم،صدرا،۱۳۵۷٫
۸۷———-،خاتمیّت،تهران،صدرا،۱۳۶۶٫
۸۸———-،فطرت،تهران،صدرا،۱۳۶۹٫
۸۹———-،مجموعه آثار،ج۳و۴،تهران،صدرا،۱۳۶۸٫
۹۰———-،نبوّت،تهران ،صدرا،۱۳۷۳٫
۹۱———-،نقدی برمارکسیسم،تهران،صدرا،۱۳۶۲٫
۹۲-مظفّر،محمدرضا،المنطق،ترجمه علی شیروانی،قم،دارالعلم،۱۳۷۲٫
۹۳-معین ،دکترمحمد،فرهنگ فارسی،ج۱،تهران ،نشر سرایش،۱۳۸۰٫
۹۴-مکارم شیرازی،ناصر،پیام قرآن«تفسیرنمونه موضوعی»،ج۵،قم مطبوعاتی هدف،۱۳۶۹٫
۹۵————،معاد وجهان پس ازمرگ،قم،انتشارات مطبوعاتی هدف،بی تا.
۹۶-موسوی اصفهانی،سیدجعفر،معارف راستین،مشهد،انتشارات رستاخیز اندیشه،چاپ اول،۱۳۸۵٫
۹۷-مهریزی،عزیزالله،خداشناسی فطری،چاپ اول،قم،کانون اندیشه جوان،۱۳۷۷٫
۹۸-میرحسینی اشکوری،سیدجلال ،دلائل خداشناسی،قم،نشر روح، چاپ اول،۱۳۷۶٫
۹۹-نظرنژاد،نرگس،آیا ایمان به خدا عقلانی است،تهران،دانشگاه الزهراء،۱۳۸۲٫
۱۰۰ – نفیسی ،دکترعلی اکبر،فرهنگ نفیسی،ج۱،تهران ،نشرخیّام،۱۳۱۸٫
بیان مسئله:
سپاس فراوان آفریدگاری را سزاست که جهان هستی را همسان و هماهنگ با احتیاجات ونیازهای بشر سامان داده وبا تدبیر حکیمانه خود آنرا پرورده است.
تحیّات ودرود نامحدودبروالاترین معلم ومربّی انسان یعنی پیامبر اکرم «ص»که بامدد وحی الهی وکتاب آسمانی، بشریت را به صراط مستقیم ورهنمودهای درخشان فرهنگ وتمدن آشنا ساخته است، وهمچنین برامامان وپیشوایان راه حق که همواره اهتمام و عنایات خودر ا به جامعه بشری مصروف داشته اند.
انسان از سپیده دم تاریخ ،پیش ازآنکه بداندچگونه برای خود خانه بسازد ویا خوراک وپوشاک فراهم آورد، دارای یک سری اعتقادات وباروهای فطری دروجوداوبوده است که مهمترین آنها نیاز بشر به دین در هر عصروزمانی است .یکی از نکاتی که قرآن در این مورد بدان اشاره کرده است آیه : «فَاَقِم وَجهَکَ للّدین حنیفاً فطره الله التّی فطرالناسَ علیها لاتبدیلَ لِخلقِ الله ذلکَ الدّین القیّمُ ولکن اکثر الناس لایعلمون» [۱]است .وخداونددراین آیه یادآوری می کند: دین ،هماهنگ با فطرت و طبیعت انسانی است وبنابراین همیشه بصورت یک احتیاج قطعی وضروری بشر ،خودنمایی می کند. انسان از روزی که بوجودآمده همواره خدا راپرستش کرده وبه او عشق می ورزیده است. تاریخ زندگی بشر این نکته را به اثبات رسانده است که بشر ابتدایی هم خدا پرست بوده وهمچنین به روز قیامت ونبوّت اعتقاد داشته است واکثر اندیشمندان وجامعه شناسان به این عقیده اصرار می ورزند.
از آنجا که عقاید واصول کلی احکام الهی براساس ساختار آفرینش انسان تنظیم شده است ،به رغم تمام تلاشهایی که درطول تاریخ برای نابودی آنها صورت گرفته ، این احکام و عقاید پا بر جا مانده ،وگرچه چند صباحی کم رنگ یا افیون جلوه کرده است ،بالاخره با برطرف شدن موانع، جایگاه فطری خود را باز یافته است .کشورهای کمونیستی شوروی بهترین شاهدان براین مدعایند . [۲]
موضوع اصلی تحقیق باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی می باشد. دراین تحقیق می کوشیم ابتدا بحث فطرت رابطور کامل بیان کنیم وسپس به معنی ومفهوم باورها در اصطلاح بپردازیم که آیا باورهای فطری درانسان موجود است یانه؟ اگرموجود است نظر فلاسفه ومتکلمین اسلامی را دراین زمینه بیان کنیم.
فلاسفه ومتکلمین اسلامی درزمینه باورهای فطری سه اصل کلی ازعقاید را بیان نموده اندکه ترتیب منطقی آن به این صورت است که نخست بحث خداشناسی وتوحید وبه دنبال آن معادشناسی وسپس پیامبر شناسی مطرح کرده اند.
چنانکه علامه طباطبایی برمبنای همین عقیده اظهار می دارد که: «قرآن مجید برنامه زندگی انسان را به این نحو ریخت که اساس برنامه خودرا «خداشناسی» قرارداد واعتقاد ویگانگی خدا را اولین اساس دین شناخت وپس ازشناسانیدن خدا«معاد شناسی»راازآن نتیجه گرفت و اصل دیگر قرارداد وسپس ازآن «پیامبرشناسی»از معاد شناسی نتیجه گرفت زیرا پاداش اعمال نیک وبد بدون ابلاغ قبلی طاعت ومعصیت ونیک وبد از راه وحی ونبوّت صورت نمی بندد وآنرا نیز اصلی دیگر قرارداد واین سه اصل نامبرده را اصول دین شمرد.»[۳]
اینکه باورهای فطری مثل،خداشناسی ،معاد ونبوت یک امر فطری است همه فلاسفه و متکلمین اسلامی درباره آنها اتفاق نظر دارند دراین زمینه نظرقرآن وسنت را در مورد فطری بودن باورها بررسی می کنیم واینکه اگرخداشناسی امر فطری است ،فطری به چه معناست ؟آیا همان معنا مراد است که بعضی از فلاسفه ومتکلمین گفته اند.یعنی ازفطریات منطقی است؟ یا ازآن معنا که مراد ومورد نظرعرفا است که معتقدندانسان مرتبه ای از ریاضت نفسانی و سیروسلوک معنوی خدا را بدون توسل به هیچ برهان واستدلال عقلی وبه نحو حضوری ،شهود می کند، یا مراد چیز دیگری است؟ ازطرفی می بینیم درطول تاریخ بشر توده مردم از راه گرایش به ادیان و از طرف فطرت سلیم خود، دوراز دقت های فلسفی وخودورزی های افراطی ،به خداایمان آورده اندوکمتر فردی از مومنان براثر اقناع عقلی و قبول استدلالات فلسفی به خدا مؤمن شده است. به همین جهت بسیاری از اندیشمندان ومتکلمان وعرفا درطول تاریخ تفکر بشری چه درغرب وشرق ،اصولاً احتیاج عقلی را درباره شناخت خداوند موثر ومفید نمی دانستند ومعتقد بودند که راه خداشناسی ،تجربه دینی وشهود قلبی است.
ادیان توحیدی مهم جهان برچنین اساسی مردم رادعوت به ایمان کرده اندو ازاستدلالات عقلی اجتناب ورزیده اند .درقرآن هم اگر چه گاهی ادلّه ای درحد تذکّر وواداشتن عقل فطری بشربه تدبر درجهان هستی وزدودن پرده های غفلت از روی فطرت خداگرایی وخداشناسی بشراست، نه براهین فلسفی متداول برای اثبات خدا .اصولاً ازنظرقرآن سرشت انسان برمعرفت خدا مفتورگشته است:
«فاَقِم وجهََکَ لِدّین حنیفاً فطرة الله التی فَطَرَ الناس علیها»«روم،۳۰» ودروجود خالق هستی شک وتردیدی وجود ندارد،«اَفی الله شک فاطر السموات والارض»«ابراهیم ،۱۰» ،تا نیاز به استدلال پیچیده فلسفی باشد ولی درعین حال،برای افرادی که این فطرت زلال را به اغراض دنیوی وهواهای نفسانی آلوده کرده اند،ازباب تذکّر و تنبیه واتمام حجّت،ادلّه ساده اقامه نموده است. همچنین درکلام معصومین«ع» خواهیم دید،تکیه برهمین فطرت شده است وشناخت حقیقی خدا ،ازاحاطه عقلی بشر دورشمرده شده ودر حطیه شناخت باطنی وعقلی قرار گرفته است با توجه به این نکات ،اهمیت وجایگاه بحث خداشناسی فطری روشن می- شود. گرچه هنوز به طور کامل نظریه فطرت تبیین نشده است ،اما به گونه اجمال می توان گفت که خلقت تمام انسانها براساس فطرتی است که این فطرت طالب خداشناسی وخداگرایی می باشد وبدین سان آدمیان پذیرش ذاتی برای توحید عملی ونظری دارند .برخی قائل به فطری بودن نبوّت پیامبر اسلام و ولایت ائمه اطهار«ع»نیز می باشند. بنابراین انسانها دربدوتولد گرایش پذیرش ارکان شیعه را بالقوه دارا می باشند.[۴] بنابراین طبعاً باید به بررسی دیدگاهها وعقاید متکلمان ،فلاسفه وعرفا، هرچند به نحو اختصار بپردازیم وهمانطور که اشاره شد دراین پژوهش توجه اصلی به فطرت وباورهای فطری خداشناسی وتوحید، معاد ونبوّت می باشد.
این رساله ازچهارفصل کلی تشکیل یافته که درفصل اول به کلیاتی ودرفصل دوم به بحث فطرت پرداخته شده است واین فصل خود از چهاربخش شکل گرفته ،بخش اول به معانی ومفهوم فطرت بخش دوم به ملاک وتعریف وتقسیم امورفطری وبخش سوم به عوامل وموانع شکوفایی فطرت وبخش چهارم به تاریخچه فطرت پرداخته شده است.
فصل سوم درمورد معنی ومفهوم باورومصادیق باورهای فطری می باشد که این فصل خودشامل سه بخش است:بخش نخست معنی ومفهوم باور وراههای رسیدن به آن وتوجیه باور. بخش دوم : باورهای دینی ونظریه فطرت در دیدگاه اسلام وبخش سوم: اشاره به مصادیق باورهای فطری دارد.
درفصل چهارم: به باورهای فطری خداشناس وتوحید، معاد ونبوّت پرداخته شده است که این فصل خود شامل سه بخش است .بخش نخست :بررسی معنا ومفهوم ،نظرات وادلّه فلاسفه وحکمای اسلامی دراثبات باور فطری خداشناسی وتوحید.
بخش دوم :باور فطری معاد از نظرمعنامفهوم ،جایگاه فطری وهمچنین بررسی اقوالی از فلاسفه ومتکلمین اسلامی .وبخش سوم:اشاره به باور فطری نبوت از نظرمعناومفهوم وجایگاه فطری وهمچنین نظرات فلاسفه ومتکلمین اسلامی دارد ودرپایان فهرست آیات قرآن کریم وفهرست منابع وچکیده انگلیسی رساله آمده .
انگیزه انتخاب موضوع
بسیاری ازمردم عصرماشین وارتباطات از روشهای مذهبی واخلاقی فاصله گرفته اندکه شاید اثرات منفی حتی اثرات مطلق آن هنوز به طورجدّی بررسی نشده است یا حداقل درسطح مسائل جامعه شناسی روشن نشده است .از طرفی دیگربرهنگی اخلاقی که مایه تمام بدبختی های عصرکنونی هست واثرات آن امروزه به وضوح دیده می شود مثل جنگها وخونریزیهای موجود،تجاوزها واستعمارهاوتعدّی به حقوق دیگران مسئله ای است که نمی توان آنرا مخفی کردوتاکنون هم هیچ اقدام بین المللی صورت نگرفته است ،می- شود قاطعانه وواقع ببینانه گفت بسیاری از تحصیلکرده های امروزی تصویری سطحی ونارسا از خدا،معاد ونبوّت وبطورکلی از مذهب دارند که از حدود آداب ورسوم ساده وقدیمی فراتر نمی رود ومهمترین عاملش هم جدّی نگرفتن مسائل مربوط به دین است که اینها چنین برداشتی از خداوقیامت ونبوّت دارند. علاوه براینها چون پذیرش خدا، قیامت ونبوّت مستلزم قبول مذهب می باشد وبسیاری از مذاهب مانعی برسر بی بندو باریهای فردی واجتماعی که عنوان آزادی را روی آن می گذارند محسوب می شوند مخصوصاً درعصری که وسایل کامجویی هم برای افراد فراهم است لذا می خواهندخود را ازمذهب وباروهای فطری درون نگاه دارند وفراتر از اینها مداخله های سیاسی دولتهای استعمارگرنیز برای مطرود ماندن بحثهای جدی درزمینه مذهب مخفی نیست.بااین وجودبازهم شکستهای پی درپی این طرح برای اصلاح جامعه انسانی کم کم این فکررابوجودآورده که شاید گمشده خود را بتوانند در مذهب و ایمان فطری به خدا،نبوّت ومعاد بدست آورند ولازمه چنین چیزی ارائه صحیح عقاید وباروهای فطری واصول تعالیم پیامبران وضابطه تشخیص یک مذهب می باشد.هدف دراین تحقیق کمک به همین هدف مقدس یعنی عرضه کردن عقاید وباورهای فطری ومذهبی (که دررأس آنها اثبات خداشناسی ،نبوّت ومعاد می باشد .)درشکل صحیح بااصول منطقی وفطری روز می باشد .لذا دراین تحقیق کوشیده شده است دلائل اساسی خداشناسی ،معاد ونبوت را با توجه به نظرات فلاسفه ومتکلمین اسلامی ازطریق فطرت که برای همگان قانع کننده باشد تشریح کنیم .از طرفی با توجه به علاقمندی بنده حقیر به مطالعه وتحقیق فطرت وباورهای فطری براین شدم که معارف فطری را به شکلی صحیح واز نگاه فطرت بیان کنیم. وهمچنین یک ارتباط برقرار شود تا از این طریق راه درست ومذهب واقعی را پیدا می کنیم .دراین موقع برهر شیعه واجب است که ازاصول اعتقادی به هرنحو ممکن دفاع نماید، وحقیر هم می خواهم به حسب وظیفه شرعی مهمترین اصول اعتقادی را با دلایل فطری بررسی نمایم.
قلمرو تحقیق:
باتوجه به اهمیت موضوع تحقیق ،این مسئله که باور فطری چیست وچگونه باید آنرا مورد بررسی قراردادوبه اثبات از طریق فطرت رساند، از زاویه های مختلف مورد بررسی قرارداده ایم واهمیّت بحث فطرت را دربه اثبات رساندن باورها معیّن نمودیم. ودراین زمینه به آیات قرآن کریم ونهج البلاغه وکلام معصومین«ع» بهره جسته ایم، وهمچنین نظرات فلاسفه ومتکلمین ودانشمندان وعرفای اسلامی را به طور مختصرومفید بیان نموده ایم.
روش تحقیق:
پس ازاینکه موضوع رساله به تصویب رسید، بااستفاده از راهنمائی های استادان گرانقدر چارچوب موضوع روشن شد. ودراین رابطه کتابهایی که مرتبط با فطرت بود مورد مطالعه وبررسی قرارگرفت، ولی چون به دلیل عدم آشنایی با منابع برای سهولت درکار ابتدا به مطالعه وبررسی پایان نامه ها وکتابهایی که به موضوع رساله مربوط می شد یادرمورد فطرت بیان شده بود پرداختیم .باید گفت که هرتحقیق وپژوهشی نیازمند استفاده از روشی می باشد. زیرا بدون داشتن هدف وشیوه درست رسیدن به نقطه مطلوب دشواراست وبا مشکلاتی روبرو خواهد شد .درتدوین ونگارش رساله به روش کتابخانه ای واسنادی عمل شده وبا مراجعه به آثار هریک از فیلسوفان ومتکلمین ونظرت آنها وکتابهایی که درباره موضوعات رساله نگاشته شده مورد بررسی وتحقیق قرار گرفت ودرفیش های جداگانه گردآوری وطبقه بندی شد وپس ازجمع آوری درحد نیاز به نگارش درآمد،درهمین راستا درجستجوی منابع ،به کتابخانه های متعددی مراجعه وازراهنمائی های بعضی از مدرّسین مراکز آموزش عالی نیز استفاده نموده ایم. کتابخانه هایی که به آنها مراجعه گردیده،ازاین قراراست: کتابخانه دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار،کتابخانه دانشگاه تربیّت معلّم سبزوار،کتابخانه الغدیر شهرستان نیشابور،کتابخانه مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور،کتابخانه بزرگ آستان قدس رضوی وتالار محققان وبنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی.
همچنین به منظور بهره بردن از جدیدترین اطلاعات درنگارش این پایان نامه از مقاله های اینترنتی وسی دی های فلسفی وکلامی از جمله نورالحکمه استفاده شده است . امیدآنکه مورد قبول ارباب نظر واقع گردد .
پیشینه موضوع:
بااین تصوّر که پیشینه تحقیق را نمی توان محدودبه حوزه مکانی خاصی دانست، پس از تصویب پایان نامه تحت عنوان «باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی»برای آغاز کار تحقیق ،نخست بحث فطرت را شروع کردم وچون موضوع رساله یک پژوهش کلی می باشد درابتدای کاربامشکلاتی روبرو شدم مثلاً اینکه :باورچیست؟ وباروهای فطرتی یعنی چه؟وچگونه از طریق فطرت به اثبات می رسد؟ دراین زمینه با مطالعه و جستجوی آثار مورد نیاز بطورمحدوددرمورد فطرت وباورهای فطری بیان شده بود، لذاباراهنمائی های استادان گرانقدر اصل موضوع برایم روشن شد. سپس به تحقیق در مورد اصول واعتقادات اسلامی که جزوباورهای فطری می باشد پرداختم دراین زمینه کتابهای متعددی ازبزرگان واندیشمندان اسلامی درمورد بحث خداشناسی فطری ،معاد ونبوت بیان شده است ولی بصورت مستقل تحت عنوان باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی پرداخته نشده است ویااگرهست بصورت محدود است .لذا با توجه به اهمیت موضوع به آن شدم تا با گردآوری مطالب ونظرات فلاسفه ومتکلمین اسلامی به اثبات باورها از طریق فطرت از نمایی دیگر بصورت مختصر ومفید بیان کنم.
بخش اول : معانی فطرت
۲-۱-۱- تعریف لغوی فطرت
واژه «فطرت» از مادّه «فَطَر» به معنای شکافتن چیزی از طرف طول آن است و سپس به هرگونه شکافتن اطلاق شده است .وازآنجا که آفرینش وخلقت به منزله شکافتن پرده ای تاریک عدم است، یکی از معانی مهم این واژه همان آفرینش وخلقت است .واژه فطرت معنای ابداع واختراع را نیز افاده می کند.[۵]
فطرت در لغت به معنی آفریننده خالق،طبیعت،سرشت،خوی،دین وآیین ،روش وطریق است .[۶]
در اَقرب الموارد ذیل ماده «فَطَرَ»آمده است :
«الفطرة هی الصّفة التی یتّصف بماکل مولود فی اوّل زمان خلقته» [۷]
«فطرت » همان صفتی است که نوزاد در بدو تولدش بدان متصّف است.»
«الفطرة، الخلقه التی خلق علیها المولود فی رحم اُمّه»[۸]
فطرت به آفرینشی گویند که مولود در رحم مادر برآن آفریده شده است.»
راغب می گوید :«خداوند پدیده ها را طوری وبه شکلی آفریده وبا زمینه ها واستعدادها وآمادگی های خاصی ایجاد کرده است که آثار و فعلّیت های مخصوص به دنبال خواهدداشت.»[۹]
طریحی می گوید:فطرت به معنای نوع و حالتی از آفرینش است ولی در آفرینش مستعد برای قبول دین حق به کار رفته است.[۱۰]
ابن عباس می گوید معنای «فاطر السموات» را نمی دانستم تا اینکه دو نفر عرب که برسرچاهی منازعه داشتند نزد من آمدند یکی ازآنها می گفت :اناَ فَطَرتُها؛یعنی من آن را حفر کردم. [۱۱]
در تفسیر نمونه آمده است:
(«فطرت» در اصل از ماده فَطَرَ «بروزن بذر» به معنی شکافتن چیزی از طول است ودر اینگونه موارد به معنی خلقت بکار می رود .گویی به هنگام آفرینش موجودات،پرده عدم شکافته می شود وآنها آشکار می گردند.) [۱۲]
صاحب مجمع البیان مقصود از فطرت را دین و اسلام توحید می داند که خداوند ،انسان را براساس آن وبرای آن وبخاطر استفاده ازآن آفریده است:
وهی الدّین والاسلام والتوحید التی خَلق الناس عَلیها ولها وبها ای لاَجلها والتمسّک بها.[۱۳]
فخر رازی در بیان معنای فطره الله می گوید:
وهی التوحید فاّن الله فَطر الناس علیه[۱۴]. یعنی فطرة الله همان توحید است که خداوند انسان را براساس آن آفرید .
فطرت بروزن «فعله» است که دلالت برنوع می کند ودر لغت به معنای گونه ای خاص ازآفرینش وخلقت است .بنابراین فطرت انسان؛یعنی سرشت خاص وآفرینش ویژه انسان.ظاهراً این لغت را اول بار قرآن کریم در مورد انسان به کار برد وپیش ازآن ،کاربرد واژه فطرت سابقه ای نداشت.[۱۵]
۲-۱-۲- مقایسه واژه های طبیعت ،غریزه ،فطرت
گرچه این سه واژه گاه بجای یکدیگر بکار میروند،امادر حقیقت معانی آنها متفاوت است.
۲-۱-۲-۱- الف): واژه «طبع» یا«طبیعت» در لغت به معنای سجیّت وفطرت است چنان که در لسان العرب آمده است :«الطبیعه :الخلقیة و السجّیة التی جبل علیها الانسان …طبعه الله علی امر یطبعه طبعاً: فطره ….والطباع مارکَّب فی الانسان من جمیع الاخلاق التی لایکاد یزاولها من الخیر والشر». [۱۶]
این واژه معمولاً درمورد موجودات بی جان بکار می رود واگر در مورد جانداران نیز بکار می رود بلحاظ همان جهات اشتراکی است که بین جانداروبی جان وجود دارد. فلیسوفان در تقسیمی،فاعل را به دو قسم فاعل طبیعی و فاعل ارادی تقسیم می کنند ومرادشان از فاعلهای طبیعی موجوداتی است که طبیعتاً اقتضای اثرخاص را داشته،از خود اراده ای در صدور آن اثرندارد. مثلا «آتش» نسبت به «احراق» یک فاعل طبیعی شمرده می شود. درمورد انسان نیز مثلا می گوئیم:«میل جنسی یک امر طبیعی است و طبیعت انسان اقتضای آنرا دارد». دراینجا نیز مرادمان اینست که انسان از خود اراده ای در بود ونبود این میل ندارد،گرچه در بکارگیری وبهره مندی ازآن مختار است.
۲-۱-۲-۲- ب)غریزه : این واژه بیشتر در مورد حیوانات غیر انسان بکار می رود و در مورد جمادات ونباتات اصلاً کاربردی ندارد وگاهی در مورد انسان نیز گفته می شود. ماهیّت غریزه اگرچه هنوز دقیقاً روشن نیست، اما اجمالاً مراد ازآن حالتی است نیمه آگاهانه درحیوانات که راهنمای زندگی آنهاست. مثلاً خانه سازی زنبور با هندسه ای خاص ودقیق،مکیدن پستان مادر توسط نوازد حیوان وکارهائی از این دست را امور غریزی نام می نهیم. برخی ،غریزه را این گونه تعریف کرده اند:
«استعداد فطری انجام دادن کارهای معین،مانند لانه سازی پرندگان ،وعسل گذاشتن زنبورهای عسل وتار تنیدن عنکبوت وکارهای شگفت انگیز مورچه ها وموریانه ها وبسیاری دیگر.»[۱۷] تعبیر«استعداد فطری» درتعریف بالا ،اشاره به غیر اکتسابی بودن آن امور دارد؛یعنی توانایی هایی که هزار حیوان ویا انسان است ونیازی به آموختن وفراگیری ندارد.
۲-۱-۲-۳- ج) فطرت : این واژه در مورد انسان به کارمی رود وبندرت در غیرانسان به کار می رود. امورفطری ،اموری هستند که باسرشت وجان آدم جوش خورده اند ودر کمون وذات بشر جای دارند.
فطرت دارای معانی متعدد می باشد که در این رساله به بیان آن معانی می پردازیم:
- معانی فطرت شامل :
الف)تعبیرات
ب)مفهوم فطرت
ج)ماهیّت فطرت
الف- تعبیرات : در میان واژه ها و اصطلاحات اساسی قرآن،تفسیر ،حدیث،روان شناسی،روانکاری، فلسفه ،جامعه شناسی،منطق و… تعبیری است به عنوان «فطرت»که بر حسب موارد ومراتب مختلف ،به معانی ومصادیق گوناگون اطلاق می شود.
یکی از معانی فطرت،حالت ویژه ای است که سرشت انسان بدان متصف است وقیلت خاصی را می طلبد.
فطرت، براساس این معنی،حالتی است ربانی که بُعدِ عرفانی سرشت انسان را تشکیل می دهد.
این حقیقت «فطرت» با تعابیر گوناگون از جمله :
حس مذهبی ،بُعد مذهبی ،بعد معنوی،شورمذهبی ،شعور دینی،شعور باطنی،شعور مذهبی،حالت قدسی روح، کیفیّت قدسی ،حالت ربانی ،کشش مذهبی ،جذبه دینی،کنش مذهبی ،بُعد چهارم روح انسان، وفطرت مذهبی،مورد بحث وبررسی قرار می گیرد .[۱۸]
ب)مفهوم فطرت: «فطرت» تعبیر معروف وآشنائی است که در اصل «در لغت» به معنی آفرینش ایجاد وخلقت است ودرمیان اهل سنّت وحالت غیراکتسابی ای که انسان ،به آن ،از مادر قدم به عرصه گیتی می نهد نیز اطلاق می گردد وکیفیت وصفت وحالتی که ذات انسان ،به آن،«تکوّن»یافته است.
کتاب معروف «قاموس اللغه»درذیل ماده «فَطَرَ»می نویسد:
«الفطرةالخلقه التی خَلََقَ علیها المولود فی رحم امّه»[۱۹]
فطرت ،آن خلقت ویژه ای را گویند که ذات نوزاد در رحم مادر با آن تکوّن می یابد.
ودرمیان اهل نظر ومفسّران اسلامی ونیز در احادیث ائمه معصومین(ع) «فطرت» به معنای خاص و ویژه ای بکار می رود که تعابیری از قبیل الحنیفیه ،الصبغه ،الفطره،مراد از فطرت ،
براین اساس ؛غیرازآن معانی لغوی ونیز غیر ازآن حقیقتی که در منطق وفلسفه،بدان می پردازند،می باشد. فطرت «فطریات» در منطق ویا در فلسفه عبارت از:
الف: ادراکات بدیهی اعم از تصوری وتصدیقی.
ب: قضایای«قیاساُتِها مَعَها».[۲۰]
آری: فطرت، یعنی «حالت خاص عرفانی»که درسرشت انسان منظورگشته واز ذات وی نشات می گیردودرزندگی او«فعّلیت» لازم خویش را باز می یابد.[۲۱]
ج)ماهیت فطرت:گفتیم که انسان دارای «فطرت» است،فطرت به معنی خاص کلمه،واین فطرت یکی از خصیصه های ذاتی بشراست وتذکراین نکته لازم است که :
الف: فطرت، درماهیت وحقیقت خود ،بردوگونه است در «فطرت عقل»و«فطرت دل» فطرت عقل، همان ادراکات بدیهی وطبیعی
عقل را گویند که عقل ،باتوجه به ساختمان اصلی خویش به گونه ای ذاتی دارای یک سلسله ادراکات طبیعی و غیراکتسابی است.«فطرت دل» عبارت از«علم حضوری» انسان نسبت به برخی از حقایق که انسان با توجه به ساختار روحی خود ،آنها را واجد است.[۲۲]
ب: «فطرت» از مقوله «علم»است یاکنش؟
در کلمات بزرگان[۲۳] ازفطرت یاتعابیری مختلفی چون «گاهی»،«دریافت»،«،«علم»،«ادراک»،«گرایش»،
«جذبه»، «کشش»،«دانش فطری»،«معرفت فطری»،«تمایل فطری»و«فطرت پرستش»و«عشق» یاد شده است.
ودقت در اصل فطرت وکلمات بزرگان این نکته را بدست می دهد که: پرستش «آگاهی فطری،تمایل فطری» اول از مقوله دانش و«دریافت» ودومی از مقوله «جذبه»وگرایش است، بدین معنی که :انسان بگونه ای فطری وحضوری ،هم «خداشناسی»و«خداآشنا»است و هم دارای عشق وتمایل به اوست.[۲۴]
۲-۱-۳- تفاوتها
آنچه فطرت را از غریزه وطبیعت،ویا هریک راازدیگری متمایز می سازد،همان ویژگیهای یاد شده در تعریف آنهاست؛همان گونه که وجوه اشتراک آنها نیزدرهمان جا ریشه دارد.خصلت تکوینی بودن فطرت،آن را با غریزه همسان می کند، وغیراکتسابی بودن،آن را کنار غریزه می نشاند.آنچه فطرت را از دودیگر،امتیاز می دهد.تعالی وفرا حیوانی بودن آن است.گستره فطرت به جهانی انسانی تعلق دارد ودرمرزهای انسانیت محدود می شود.درامر فطرت نگاه به جنبه روحانی ،ملکوتی وغیرحیوانی انسان است؛مانند دین که همین گونه است .به همین خاطراست که خداوندنیز درقرآن ،آنجا که سخن از فطرت الله می گوید،پای مردم را به میان کشیده ،عبارت«فَطََرَالنَّاسَ عَلَیها»را می افزاید.«ناس»آن چنان گسترده وهمه شمول است که سایه خود رابرهرانسانی درهرزمان ومکانی می گستراندوکی را بیرون ازخود وا نمی نهد. از سوی دیگر تعبیر ناس درآیه،فطرت ،درعین جامع افراد بودن ،مانع از ورود اغیار«غیرانسان» نیزهست. در عین جامع وانحصار ،دامنه فطرت را در سرزمین های طبیعت وغریزه بر می چیندوآن را به نوع انسان محصور می کند؛برخلاف طبیعت وغریزه ،برمی چیند وآن را به نوع انسان محصور می کند ؛برخلاف طبیعت که به هیچ نوعی اعم ازجاندار وبی جان محدود نمی شود،وبرخلاف غریزه که علاوه برانسان، حیوانات را نیز پوشش می دهد.[۲۵] فرق مهم دیگری که فطرت را بالاتر ازآن دو می نشاند،کمال بخشی رشدآفرینی فطرت است. آنچه غریزه مقصوداست نه تنها مشکل آفرین نخواهد بود،که زمینه ساز شکوفایی فطرت نیز می باشد. لیکن غریزه به خودی خود،بالا برنده ورشد دهنده نیست ،بلکه فروغلطیدن درآن به انحطاط وسقوط انسان می انجامد [۲۶]؛به گفته مولانا :
ترک شهوتها ولذتها سخاست
هرکه در شهوت فروشد برنخاست.
۲-۱-۴- فطرت در اصطلاحات منطق وفلسفه
کلمه فطرت و فطری در منطق و فلسفه وبعضی از علوم دیگر درمعانی مختلف استعمال که مابذکر آنها می پردازیم .
۱-فطریات در منطق : یکی از معانی اصطلاحی «فطرت»درباب قضایا درمنطق است . قضایای فطری «فطرت»درباب قضایا درمنطق است. قضایای فطری «فطریات» قضایایی هستند که ثبوت محمول برای موضوع درآنها گرچه نیازمند حد وسط است،اما این حد وسط همواره در ذهن حاضر است،از اینرو این قضایا از جمله قضایای یقینی وبدیهی شمرده می شوند ولذا منطقیان با تعبیر «قضایا قیاساتها معها» [۲۷]ازآنها یاد می کنند،یعنی قضایائی که قیاس آنها با خودآنها همراه است.«منطقیان از سویی فطریات را از جمله بدیهیات ثانویه می دانند و این قیاس همواره در نزد ذهن حاضراست وهمین از این رواست که آنها بدیهی و فطری نام کرده اند .حق این است که اینگونه قضایا را بایستی «نظری قریب به بدیهی» دانست و چنین نیست که واقعا در غریزه وفطرت انسان تکویناً حد وسط اینگونه قضایا تعبیه شده باشد.
مویّد آن است که بین عدد ۴تا۳۶،اعداد زوج متعددی است و دقیقاً نمی توان بین اعدادی که حکم به زوجیت آنها فطری است وغیرآنها ،مرزی را مشخص کرد.
نکته دیگرآن است که فطری بودن یک قضیه راباید«نسبی»دانست ،زیرا ممکن است حد وسط برای شخصی کاملاً روشن ودائم الحضور در ذهن باشد وبرای دیگری به این حد ازوضوح نباشد درباب حدسیات،مجربات،ومتواترات نیز این نسبت مطرح است».[۲۸]
۲-گاهی واژه فطری در مورد قضایای اولیه بکار می رود، اوّلیات قضایایی هستند که ذهن به محض تصّور موضوع ومحمول ،آنها را تصدیق کرده ،درحکم و اذعان خود محتاج کسب و تفکر نیست. مثل قضیه امتناع تناقض که میگوئیم :«اجتماع وارتفاع نقیضین محال است».
۳-گاهی «فطری»درمورد قضایای اخلاقی که درارتباط با عقل عملی اند بکار می رود مثلا می گوئیم قضیه «دروغ ناپسنداست»یک قضیه فطری است.
۴-واژه فطرت در بعضی موارد مترادف با کلمه «وجدان»بکار می رود. در این اصطلاح ،مراد از «فطرت»اشاره به مصدر ومنبع صدوراحکام اخلاقی است.
۵-گاهی«فطری»مترادف با«بدیهی»بکارمی رود، خواه درحوزه تصورات خواه در قلمرو تصدیقات، البته آنجا که در مورد تصدیقات بدیهی اطلاق می شود، غالباً بدیهیات اولیّه مورد نظراند. گاه قضیه «تناقض محال است»رافطری می خوانیم امّا مثلاً محسوسات را که برخی منطق دانان از جمله بدیهیات ویقینیات می- شمارند فطری نمی نامیم وامّادرحوزه تصورات،تقریباً اغلب تصورات بدیهی مثل مفهوم وجود،عدم،شیءو…را گاه به وصف «فطری»متصف می کنیم مثلاً می گوئیم :«مفهوم شی ء مفهومی است که هرفردی فطرتاً آنرا درک می کند».
۶-گاهی مراد از«فطری»معرفت وشناخت حضوری است .مثلاً می گوئیم:«این یک امر فطری است که هرکس از وجود خودآگاه است»دراینجا مراد اینست که هرکسی با علم حضوری،وجودخودرا درک می- کند.
۷-اصطلاح دیگر«فطرت»درفلسفه «دکارت»اس<
پرسشنامه باورهای کارآمدی تدریس ریاضی معلمان،دارای 21 گویه می باشد. روش نمره گذاری و تفسیر نیز آورده شده است.