بدن قابل استفاده شوند و مواد باقیمانده را به شکل مدفوع، دفع میکند
است.
غدد بزاقی:
غدد بزاقی بر حسب نوع ترشح به سه دسته تقسیم میشوند. سروزی ، موکوسی و مختلط
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید.
وضوح تصویر، یعنی تنظیم عدسی دوربین؛ به منظور ارائه شفاف ترین تصویر ممکن از موضوع مورد نظر.
غیرممکن است بتوان از جسمی که نقطه های مختلف آن دارای فواصل متفاوتی در عمق است تصویری صددرصد واضح بدست آورد. معمولاً وقتی تنظیم فاصله برای نقطة خاصی صورت می گیرد، تنها تصویر همان نقطه کاملاً واضح خواهد بود. تصاویر مربوط به نقاط جلو و عقب نقطه اصلی واضح نیستند. هرچه فاصله نقاط مذکور از نقطه اصلی بیشتر باشد ناواضحی آنها بیشتر خواهد بود. اما برای چشم انسان، تحت شرایط خاصی تا حدودی ناواضحی تصاویر نقاط جلو و عقب قابل تشخیص نیست و آنها را نیز واضح خواهد دید.
تصویر، زمانی در کانون عدسی تشکیل می شود که جسم در بی نهایت باشد. در فواصل نزدیک تر، تصویر رفته رفته از سطح کانونی یا به عبارتی از سطح ماده حساس فیلم – در دوربین های ویدئویی از سطح ماده حساس فیلم – در دوربین های ویدوئی از سطح لامپ تصویر دوربین – دور می شود. جهت انطباق مجدد تصویر بر فیلم (یا لامپ دوربین) باید فاصله عدسی تا سطح فیلم – لامپ – را افزایش دهیم این عمل در اصطلاح به «فوکوس» کردن یا فوکوس کشیدن متداول است.
تغییر فاصلة عدسی؛ جهت کانونی یا وضوح کردن تصویر، حرکت مکانیکی کمابیش ساده ای است که به روشهای گوناگون صورت می گیرد. در دسته ای از دوربین ها، این کار به کمک حلقه، واضح سازی روی عدسی انجام می شود.
در گروهی دیگر، عدسی برروی ریل و یا وسیله ای نظیر آن جلو و عقب می رود و در گونه ای مشخص از دوربین های عکاسی، کانونی کردن تصویر یا ثابت ماندن عدسی و تغییر مکان فیلم صورت می گرد. این شیوه در اکثر دوربین های تلوزیونی نیز اعمال می شود منتها در این دوربینها به جای فیلم، لامپ تصویر جابجا می شود. در عدسی فاصله کانونی ثابت، تنظیم وضوح تصویر مستلزم تغییر فاصله عدسی و لامپ دوربین است، در حالیکه در عدسی زوم، تنظیم وضوح با جابجایی و تنظیم عناصر داخل عدسی انجام می شود.
در سالهای اخیر، پاره ای از شرکتهای تولید کنندة عدسی و دوربین ها موفق به عرضه عدسیهای خودکانونی کننده شده اند. در این عدسیها می توان تصویر را به صورت خودکار واضح کرد.
در دوربین های ویدئویی نیز وضوح تصویر بطور اتوماتیک و دستی قابل تنظیم است به این شکل که توسط کلید راهنمای “Focuse”، وضعیت وضوح راد در حالت دستی «منوعل» قرار می دهیم و سپس با بیشترین فاصله کانونی ممکن عمل واضح سازی را توسط چشم انجام می دهیم و زاویة لنز را به اندازه ای که برای ضبط تصویر مورد نیاز است باز می کنیم، البته می دانیم که در این حالت تا کمترین فاصله کانونی وضوح تصویر ثابت خواهد ماند و با عمل زوم به جلو یا عقب، وضوح تصویر از بین نخواهد رفت. مشکل وضوح دستی در این است که به محض جابجا شدن موضوع یا دوربین، وضوح از بین خواهد رفت و باید برای موقعیت جدید مجدداً عمل واضح سازی را انجام دهیم.
وضعیت دیگر دوربین های ویدئویی وضوح خودکار (AUTO) آنهاست. در این حالت، دوربین توسط سیستم الکترونیکی هدایت شده و برحسب اینکه موضوع مورد در چه بخشی از چشمی دوربین واقع شده باشد، وضوح تصویر برروی همان بخش از موضوع صورت خواهد گرفت. در واقع وضوح اتوماتیک دوربین های ویدئویی نیازی به هیچ یک از مراحل وضوح دستی ندارد و خود دستگاه قادر به وضوح تصویر خواهد بود. در این حالت نیازی به عمل تنظیم فاصله هنگام حرکت عمقی موضوع یا دوربین نخواهد بود چرا که با تغییر فاصله، دوربین مجدداً وضوح تصویر را با فاصله جدید منطبق خواهد کرد و موضوع در حال حرکت، همواره واضح دیده خواهد شد. البته به این نکته توجه داشته باشید که دوربین به مدت زمان کوتاهی نیاز دارد تا وضعیت جدید را واضح سازد. هنگامی که عدسی در حالت تله فتو باشد، امکان دارد هنگام حرکت دوربین یا موضوع. برای لحظه ای کوتاه تصویر تار شود. جهت حل این مشکل بهتر است در اینگونه مواقع، حرکت به آرامی صورت پذیرد تا دوربین فرصت کافی جهت وضوح تصویر را داشته باشد. یکی دیگر از خطاهای وضوح خودکار، هنگام حرکت ناگهانی موضعی فرعی در جلو دوربین بصورت عرضی و در فاصله ای نزدیکتر از موضوع اصلی است، در این حالت، دوربین به اشتباه موضوع فرعی را به جای موضوع اصلی می پندارد و سریعاً عدسی را برای وضعیت جدید تغییر می دهد و در این فاصله پس از رد شدن موضوع فرعی از جلوی دوربین، تصویر مجدداً برای لحظه ای تار است تا وضوح جدید شکل گیرد. این مورد در محیط های شلوغ و غیرقابل کنترل بسیار به چشم می خورد و راه حل آن، قفل کردن سیستم وضوح در حالت دستی است تا احیاناً با حرکت موضوعات دیگر، وضوح تصویر به هم نخورد.
شامل 25 صفحه فایل word
دانلود مقاله تحقیقی با موضوع تصویر سازی کتاب کودک
نوع فایل : Word
تعداد صفحات :30
شرح محتوا
چکیده :
امروزه به هر جا نگاه می کنیم متوجه می شویم که تصویر همه جا وجود دارد نقش مهمی در ارتباط انسان ها در دورة غار نشینی و هم در دورة تمدن شهری دارد .
برای درک میان انسانها و تشخیص ملیت و فرهنگ تصویر سازی ایجاد شد البته به صورت پیشرفته و مدن .
تکنیک هایی که در این زمینه به کار گرفته می شود باید خلاقانه و زیبا باشد .
تکنیکی که در این پروژه به کار رفته است گراش است و این کتاب برای گروه سنی الف وب طراحی شده است .
حالاست که بایدذ بگوییم .چشم ها را باید شست زیرا این( تصویر سازی) همان تصویر سازی حقیقی است که امروز در ایران با کمی جرأت می گویم نبود و نیست و حتی با جرأت بیشتر می گویم یک تصویر ساز واقعی و کامل در ایران نداریم و اگر هم داریم هنوز مجال جولان نیافته است .
مقدمه :
رویا اپز ذهن های خلاق بیرون می زند تا به یک ایده تبدیل شود .
(هنر برتر از گوهر آمد پدید )
این ایده های زیبا هم در تصاویر کتاب کودکان و هم به صورت خیال پردازانه در تصاویرذ متحرک به کار گرفته می شود .
گزارشی که در پیش رو دارید مربوط به تصویر سازی کودک و برای گروه سنی الف و ب طرح ریزی شده است . امیدوارم بتوانم گزارش جامع و کاملی در این عرصة بزرگ ارائه دهم . تکنیک انجام شده با گراش است وصفحه بندی آن طوری است که مطالب به صورت سفید خوانی گنجانده شده اند تا چشم در صفحه گردش باشد و ثابت نماند .
حالاست که باید بگویم چشم ها را باید شست زیرا این تصویر سازی همان تصویر سازی حقیقی است که امروزه در ایران با کمی جرأت بیشتر می گویم یک تصویر ساز واقعی و کامل در ایران نداریم یا اگر داریم هنوزد مجال جولان نیافته است .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
تاریخچة تصویر سازی در جهان
تاریخچة تصویر سازی در ایران
تکنیک گواش
شخصیت پردازی چهره
طراحی لباس
طراحی پلانها
اتودهای دستی
اتودهای نرم افزاری
نتیجه
منابع
مقدمه
پردازش تصاویر امروزه بیشتر به موضوع پردازش تصویر دیجیتال گفته میشود که شاخهای از دانش رایانه است که با پردازش سیگنال دیجیتال که نماینده تصاویر برداشته شده با دوربین دیجیتال یا پویش شده توسط پویشگر هستند سر و کار دارد.
پردازش تصاویر دارای دو شاخه عمدهٔ بهبود تصاویر و بینایی ماشین است. بهبود تصاویر دربرگیرندهٔ روشهایی چون استفاده از فیلتر محوکننده و افزایش تضاد برای بهتر کردن کیفیت دیداری تصاویر و اطمینان از نمایش درست آنها در محیط مقصد(مانند چاپگر یا نمایشگر رایانه)است، در حالی که بینایی ماشین به روشهایی میپردازد که به کمک آنها میتوان معنی و محتوای تصاویر را درک کرد تا از آنها در کارهایی چون رباتیک و محور تصاویر استفاده شود.
در معنای خاص آن پردازش تصویر عبارتست از هر نوع پردازش سیگنال که ورودی یک تصویر است مثل عکس یا صحنهای از یک فیلم.خروجی پردازشگر تصویر میتواند یک تصویر یا یک مجموعه از نشانهای ویژه یا متغیرهای مربوط به تصویر باشد.اغلب تکنیکهای پردازش تصویر شامل برخورد با تصویر به عنوان یک سیگنال دو بعدی و بکاربستن تکنیکهای استاندارد پردازش سیگنال روی آنها میشود. پردازش تصویر اغلب به پردازش دیجیتالی تصویر اشاره میکند ولی پردازش نوری و آنالوگ تصویر هم وجود دارند.این مقاله در مورد تکنیکهای کلی است که برای همه آنها به کار میرود.
پردازش تصویر چیست؟
به مجموعه عملیاتی که یک ماشین الکترونیکی(مثلا کامپیوتر) به منظور ویرایش تصاویر انجام میدهد پردازش تصویر یا image processing گفته می شود.
مثال: برنامه معروف شرکت ادوبی می تواند مثال خوبی برای این تعریف باشد.(به تمامی عملیاتی که در برنامه فوتوشاپ بر روی تصاویر انجام میشود پردازش تصویر گفته میشود
بینایی ماشین چیست ؟
سیستم گرافیکی بشر قادر به تفسیر و شناسایی شیء از پس زمینه میباشد که کامپیوتر با استفاده از الگوریتم ها و راه حل های بینایی ماشین میتواند به این قابلیت برسد. این یک تعریف و مثالی از بینایی ماشین بود
تفاوت پردازش تصویر و بینایی ماشین چیست؟
توجه داشته باشید که در پردازش تصویر کامپیوتر از محتوای مفهومی و اشیایء داخل تصویر اطلاعی ندارد و فقط به عنوان مثال رنگ نقطه مشخصی را تغییر میدهد ولی در بینایی ماشین هدف این است که محتوای معنایی تصویر توسط کامپیوتر تفسیر و درک شود
وینگشتاین بعد از بیان اصول و مبادی هستی شناسی به طرح ماهیت اندیشه و تصویر و از آن پس به طرح ماهیت زبان می پردازد این انتقال از طریق این ایدهی معروف ویتگنشتاین صورت می گیرد که اندیشه ها و گزاره ها تصاویر واقعیت هستند.
وینگشتاین قبل از اینکه وارد مبحث ماهیت اندیشه و زبان شود به طور مختصر در ابتدا دربارهی ماهیت تصویر سخن می گوید ما از طریق یک تصویر می توانیم واقعیت را بازنمایی کنیم «تصویر نمایانگر وضع در فضای منطقی … است . تصویر مدل واقعیت به شمار می آید» (رساله 2/2 ، 11/2) هر تصویری از عناصر و اجزایی ترکیب شده است که مقوم تصویر می باشند هر یک از این اجزاء و عناصر، ابژه ای در عالم واقعیت را بازنمایی می کنند، ترکیبی از این تصویر، ترکیبی از ابژه ها را در یک وضعیت امر بازنمایی می کند. همانطور که میان ابژه های واقعیت ترتیب و رابطه ای وجود دارد، همین رابطه نیز میان عناصر تصویر که معرف این ابژه ها می باشند نیز وجود دارد. ویتگنشتاین همانطور که روابط میان ابژه های واقعیت را صورت منطقی واقعیت تلقی می کند، روابط میان عناصر تصویر را نیز «ساختار تصویر» می نماید. ساختار منطقی تصویر، خواه در اندیشه یا در زبان، همشکل و همریخت ساختار منطقی حالت امور واقعی است که بازنمایی می کند (مقالهی اینترنت «لودویگ ویتگنشتاین» از دایره المعارف اینترنت) لذا یک نوع اشتراک میان تصویر و واقع در صورت منطقی شان وجود دارد، در صورتی که این اشتراک در میان نباشد در آن صورت تصویر نمی تواند واقع را بازنمایی کند، زیرا «در تصویر و چند تصویر شده، بایستی وجه مشترکی در میان باشد تا اولی تصویر دومی گردد.» ( رساله 161/2) رابطهی تصویریی که میان تصویر و چند تصویر شده تحقق می یابد ناشی از همین اشتراک در صورت و هم آرایی و تطابق عناصر آنهاست و همین هم آرائی است که این امکان را به تصویر می دهد تا تصویر کنندهی واقعیت باشد (رساله 1515/2 و 1514/2)
ویتگنشتاین از آنجایی که ساختار و ترکیب نمایش یک تصویر را شکل و صورت منطقی می نامد، به همین علت نیز مقصر است. هر آنچه که یک تصویر است، یک تصویر منطقی نیز می باشد، در حالی که هر تصویری به عنوان مثال نمی تواند فضایی باشد (رساله 182/2).
اما این صورت منطقی تصویر به وسیلهی خود تصویر نمی تواند منعکس شود و صرفاً هر تصویری می تواند دال بر آن باشد، ویتگنشتاین معنای یک تصویر را «آنچه را که یک تصویر مجسم می دارد» تعریف می کند (رساله 221/2) و معنای آن را متمایز از صدق و کذب آن می داند می گوید «آنچه را که تصویر مجسم می کند، آن را مستقل از درست یا نادرست بودنش و بر مبنای شکل نمایش آن مجسم می نماید» (رساله 22/2) و معتقد است، درستی و نادرستی تصویر نیز به واسطهی سازگاری یاناسازگاری مضمون تصویر با واقعیت تعیین می شود (رساله 222/2) یعنی باید آن را با واقعیت مقایسه کرد تا درستی یا نادرستی آن را تعیین کنیم، بدین ترتیب تعیین پیش بینی درستی یا نادرستی تصویر را رد می کند و می گوید «تصویر به تنهایی نمی تواند معرف درستی یا نادرستی خود باشد» (224/2)
وینگشتاین تمایز میان معنا و صدق و کذب گذاره را نیز در رساله مطرح می کند زیرا طبق نظریهی تصویری اش گذاره نیز تصویر واقعیت می باشد و معتقد است که هر گزارهی قبل از تعیین صدق و کذب آن باید معنایی داشته باشد یعنی در تقسیم اولیه ابتدا گزاره را به معنادار و بی معنا تقسیم می کند و بعد صدق و کذب آنها را مطرح می کند.
وینگشتاین بعد از اینکه مطالب مربوط به تصویر را مطرح کرد به بیان ماهیت اندیشه می پردازد، این ماهیت اندیشه را در اصل سوم رساله ذکر می کند که معرف نحوهی گذر فلسفهی وینگشتاین از هستی شناسی به معرفت شناسی است و در آن به بیان چگونگی ارتباط و پیوند میان جهان و اندیشهی معطوف به جهان می پردازد او در این اصل اندیشه را «تصویر منطقی واقعیتها» معرفی می کند به عبارت دیگر «یک اندیشه ، فقط وقتی اندیشه است که ساختار منطقی یک گزاره یا تصویر را داشته باشد» (هاوارد ماونس در آمدی بر رسالهی منطقی – فلسفی ، ص 159) وینگشتاین اندیشه را به این دلیل تصویر عالم می داند که اندیشه «امکان وضعی که اندیشه از آن برخاسته است…» را بازنمایی می کند لذا تصویر است، اما تصویر منطقی بودنش بدین جهت است که همانطور که در مبحث مربوط به تصویر گفته شد، هر تصویری چون ساختار منطقی اش با ساختار منطقی آنچه که تصویر می کند مشابه و مشترک است لذا تصویر منطقی می باشد، اندیشه نیز که واقعیت را تصویر می کند و ساختار اجزای آن با ساختار اجزای واقعیت مشابه و مشترک است لذا تصویری منطقی می باشد. اما صرفاً تصویر منطقی «آنچه که ممکن است» می باشد زیرا وینگشتاین معتقد است که صرفاً آنچه را که ممکن است می توان به اندیشه در آورد «اندیشه در بردارندهی امکان وضعی است که اندیشه از آن برخاسته است. هر آنچه اندیشیدنی است، ممکن نیز می باشد» (رساله 02/3) اما هر آنچه که غیر منطقی باشد به اندیشه در نمی آید (رساله 03/3) و اشکال این امر را نیز در این می داند که یک امر «غیرمنطقی» قابل گفتن نیست یعنی «ما نمی توانیم بگوئیم که یک جهان«نامنطقی» چگونه است» (رساله 031/3) عدم امکان بیان یک چیز «غیرمنطقی» را با عدم امکان ترسیم یک شکل هندسی بر خلاف قوانین فضا مقایسه می کند و می گوید همانطور که نمی توان شکل هندسی را بر خلاف قوانین فضا ترسیم کرد یک امر خلاف منطق را نیز نمی توان به زبان بیان کرد (رساله 032/3).
شامل 54 صفحه فایل word