فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
چکیده:
پدیده موسوم به شرکتهای چند ملیتی ، درچند سال اخیر اذهان را به خود جلب کرده است . با آن که نوشته ها در این زمینه فراوان است ولی همگی دارای کیفیت مطلوب نیست و از نظر تجربی و تئوری هنوز نمی توان به نتایج متقینی درباره شرکتهای چند ملیتی دست یافت . مطالعات واقعی در زمینه این موضوع در شرف آغاز است . با توجه به تغییر پذیری اعتقادات ما در این زمینه ، در بررسی زیر سعی کرده ایم که پدیده شرکتهای چند ملیتی را فقط از جنبه حقوق بین المللی بررسی کنیم . با توجه به معلومات کنونی ما ، بررسی مزبور را می توان به دو صورت انجام داد. یا باید به بررسی سیستماتیک و مشروح دست زد و صور گوناگون و عناصر پدیده مورد مطالعه را یک به یک با مفاهیم و اصول مقرر تطبیق کرد یا این که به طور ذهنی و تا حدی یک طرفه جنبه هایی را که به نظر مهم می رسند یا از ویژگی برخوردارند یا به نظر جالب می رسند انتخاب کرد و به بحث راجع به آنها پرداخت بدون آن که ادعای بررسی سیستماتیک و مفصل و کامل داشت . به این امید که همین مختصر با توجه به شرایط کنونی این پدیده مفید واقع شود. در این مقاله روش دوم انتخاب شده است .
در آغاز سعی شده است مفهوم شرکتهای چند ملیتی به اختصار روشن شود و سپس چند مساله عام مرتبط به حدود و ثغور حقوقی حاکم بر واقعیات اقتصادی و سیاسی شرکتهای چند ملیتی مورد مطالعه قرار گیرد.
در قسمت آخر مسائل و امکانات وضع مقررات برای شرکتهای چند ملیتی در حقوق بین الملل عمومی مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
در سطور بالا از (( روشن کردن )) مفهوم شرکتهای چند ملیتی و ته از تعریف آن صحبت کردیم . اگر تعاریف کم و بیش صوری از شرکتهای چند ملیتی خواسته باشیم ، بیش از دوازده تعریف در دست داریم ، اما حتی یکی از آنها هم از نظر حقوقی کامل و قابل استفاده نیست .بعضی از این تعاریف بسیار محدود و بعضی دیگر بسیار گسترده هستند ، اغلب تعاریف ضوابطی بکار می برند که متناسب و مقتضی حقوق نیست اما وفور نسبی تعریف باعث نمی شود که یک تعریف رسمی وواحد انتخاب نکنیم .
در حال حاضر تعجیل در ساختن تعریف حقوقی که با تمام وضعیت های حقوقی مناسیت داشته یاشد صحیح نیست ، چون بسیاری از فروض نا مشخص هستند و بسیاری از ساختارها نامطمئن می باشند . اما شاید محدودیت ،در تعریف حقوقی راحت تر بدست آید . چون در قلمرو حقوقی می توان از دادن یک تعریف واحد صرف نظر کرد و بر عکس چند تعریف کم و بیش مشخص ارائه نمود و در عین حال بر یک مفهوم محوری تکیه کرد که متناسب با محتوا و با اهداف خاص تعریف باشد. به این ترتیب می توان تعریفی اصولی مبتنی بر اهداف مقررات ملی دولت مبداء شرکت چند ملیتی ارائه نمود یعنی تعریفی مبتنی بر ضوابطی که آن ضوابط تعیین کننده یک مدل ایده آل است . اما اگر ضوابط کمی شرکت چند ملیتی را در نظر بگیریم تعریف ، اصولی و محوری نخواهد بود. بلکه در قالب قوانین مربوط به رقابت تجارتی و یا قوانین مالیه جای خواهد گرفت .
نقطه آغاز توضیح در مورد این پدیده لفظ شرکت چند ملیتی است . در شرکت چند ملیتی دو عنصر تشکیل دهنده که در وهله اول مخالف و شاید متضاد یکدیگر به نظر می رسند می توان تشخیص داد : وحوت و کثرت . ابتدا با یک شرکت مواجه هستیم یعنی مجموعه ای که خصوصیت یک سازمان مرکب و پیچیده را دارا است . خصوصیت اصلی آن وحدت است یعنی وحدت در تصمیم گیری ، وحدت در عمل ، وحدت در منابع انسانی ، مالی و فنی . چنین وحدتی مببین داشتن هویت مشخص است . شرکت دارای شخصیت معین و متمایز از هر نهاد دیگری است . شرکت مادر ، شعب یا شرکتهای فرعی و سایر موسساتی که احتمالا ایجاد می شوند مجموعه واحدی را تشکیل می دهند . بنابراین شرکت را می توان یک سیستم ارتباطی و پیچیده دانست که عناصر متشکله آن دارای ارتباط ارگانیک هستند.
در تالیفات و پژوهشهای مربوط به شرکتهای چند ملیتی همیشه صحبت از استراتژی (( مشترک )) که عامل اساسی میز محسوب می گردد به میان می آید. چنین برداشتی فی النفسه نادرست نیست ولی ممکن است در ذهن ایجاد اشتباه نماید. بدین معنی که تصور شود رابطه برابر ( از نظر افقی ) ، بین واحدهای متشکله وجود دارد . در حقیقت شرکت چند ملیتی یک مجموعه دارای سلسله مراتب است ، رابطه اصلی بین واحدهای آن یک رابطه عمودی است یعنی یک رابطه تبعیت . علی رغم وجود رده بندیهایی که مورد لزوم رویه های جدید مربوط به مدیریت است ،روند تصمیم گیری در شرکت چند ملیتی هرمی است . وحدت شرکتهای چند ملیتی در وجود یک مرکز تصمیم گیری متجلی است که فرماندهی این مرکز واحد (لفظ فرماندهی از نظر نظریه پردازان مدیریت جدید مطلوب نیست ) تعیین کننده روش آحاد و افراد و عوامل شرکت است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
مقدمه :
- قلمرو اجرا
ابلاغ اوراق و اخطاریه ها
مقر شروع جریان داوری
- مرجع نظارتی
شکل موافقتنامه داوری
موافقتنامه داوری و قرار تامین یا دستور موقت
اتخاذ تصمیم در مورد صلاحیت
اختیار((داور))و مقر داور برای صدور دستور موقت
مقر رسیدگی داوری
ختم رسیدگی و صدور رای
ترکیب هیات داوری
قانون حاکم بر ماهیت در پاره ای از متون ومقررات راجع به داوری بازرگانی بین المللی
نتیجه گیری:
منابع و مأخذ:
مقدمه :
تعریف اصطلاحاتی که در این قانون به کار رفته است به قررا ذیل می باشد:
الف - ((داوری)) عبارت است از رفع اختلاف بین متداعین در خارج از دادگاه به وسیله شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مرضی الطرفین و یا انتصابی.
ب - داوری بین المللی عبارت است از اینکه یکی از طرفین در زمان انعقاد موافقتنامه داوری به موجب قوانین ایران تبعه ایران نباشد.
ج - (( موافقتنامه داوری)) توافقی است بین طرفین که به موجب آن تمام یا بعضی از اختلافاتی که در مورد یک یا چند رابطه حقوقی معین اعم از قراردادی یا غیرقراردادی به وجود آمده یا ممکن است پیش آید، به داوری ارجاع می شود.
موافقتنامه داوری ممکن است به صورت شرط داوری در قرارداد و یا به صورت قرارداد جداگانه باشد.
د - ((داور)) اعم از داور واحد و یا هیات داوران است.
ه - منظور از ((دادگاه)) در این قانون یکی از دادگاه های تشکیلات قضایی جمهوری اسلامی ایران می باشد.
و - در هر موردی که دراین قانون به توافق موجود بین طرفین یا توافقی که بعد حاصل شود اشاره شده باشد، مراتب مشمول مقررات داوری مصرحه در آن توافق نیز خواهد بود.
ماده 2- قلمرو اجرا
1- داوری اختلافات در روابط تجاری بین المللی اعم از خرید و فروش کالا و خدمات، حمل و نقل ،بیمه ، امور مالی، خدمات مشاوره ای ، سرمایه گذاری، همکاری های فنی ، نمایندگی ، حق العمل کاری،پیمانکاری و فعالیت های مشابه مطابق مقررات این قانون صورت خواهد پذیرفت.
2- کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوا دارند می توانند داوری اختلافات تجاری بین المللی خود را اعم از اینکه در مراجع قضایی طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح در هر مرحله که باشد با تراضی ، طبق مقررات این قانون به داوری ارجاع کنند.
ماده 3- ابلاغ اوراق و اخطاریه ها
در صورتی که بین طرفین راجع به نحوه و مرجع ابلاغ اوراق مربوط به داوری توافقی صورت نگرفته باشد، به یکی از طرق ذیل عمل خواهد شد:
الف - در داوری سازمانی ، نحوه و مرجع ابلاغ مطابق مقررات سازمان مزبور خواهد بود.
ب - داور می تواند راسا نحوه و مرجع ابلاغ را مشخص کند و براساس آن اوراق داوری را برای طرفین ارسال دارد.
ج - متقاضی داوری می تواند درخواست ارجاع امر به داوری را از طریق نامه شفارشی دو قبضه ، پیام تصویری ، تلکس و تلگرام و اظهارنامه و نظایر آن برای طرف دیگر ارسال دارد، درخواست مزبور وقتی ابلاغ شده محسوب می شود که :
1- وصول آن به مخاطب محرز باشد.
2- مخاطب بر طبق مفاد درخواست اقدامی کرده باشد.
3- مخاطب نفیا یا اثباتا پاسخ مقتضی داده باشد.
ماده 4- مقرشروع جریان داوری
الف - داوری از زمانی شروع می شود که درخواست داوری براساس مفاد ماده (3) این قانون به خوانده داوری ابلاغ شده باشد ، مگر اینکه طرفین به نحوه دیگری توافق کرده باشند.
ب - جز در مواردی که ترتیب دیگری بین طرفین مقرر شده باشد،درخواست داوری باید حاوی نکات ذیل باشد:
1- درخواست ارجاع اختلاف به داوری.
2- نام و نشانی طرفین.
3- بیان ادعا و خواسته آن .
4- شرط داوری و یا موافقتنامه داوری.
درخواست داوری ممکن است حاوی اطلاعاتی در مورد تعداد داوران و چگونگی انتخاب آنان به شرح مذکور در فصل سوم این قانون و همچنین راجع به موافقت نامه ها، قراردادها و یا وقایعی که موجب بروز اختلاف شده است باشد.
ماده 5- انصراف از حق ایراد
در صورتی که هر یک از طرفین با علم به عدم رعایت مقررات غیرآمره این قانون و یا شرایط قابل عدول موافقتنامه داوری ، داوری را ادامه دهد و ایراد خود را فورا و یا در مهلتی که به این منظور تعیین شده است، اقامه نکند ، چنین تلقی خواهد شد که از حق ایراد صرف نظر کرده است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:45
فهرست مطالب:
قواعد حقوق بین الملل و روش تعیین مرزهای رودخانه ای 1
چکیده 2
مقدمه 3
بخش اول :مسایل عمومی تحدید حدود رودخانه ها 6
1 ـ مرزهایی که در دو ساحل رودخانه فاصل سرزمین دو دولت قرار دارند 6
2 ـ مرز در یکی از دو ساحل ( حد ساحلی ) 7
3 ـ خط وسط رودخانه یا منصف 8
4 ـ تالوگ 12
الف ـ تعریف اول 13
ب ـ تعریف دوم 16
خط منصف معبر قابل کشتیرانی رودخانه 16
ج ـ تعریف سوم 17
6 ـ خط تقسیم آبها 20
بخش دوم:مسائل خاص تحدید حدود رودخانه ای 25
1 ـ مصب 25
2 ـ تغییرات حاصل در مسیر رودخانه و جا به جایی بستر آن 28
3 ـ جوائر موجود در رودخانه ها 34
4 ـ پلها وتونلها 39
چکیده:
تحدید حدود کشورها از جمله مباحث حقوق بین الملل عمومی و گهگاه منشاء اختلافات گوناگون میان دولتهاست ، تعیین مزربین دو کشور جزو اختیارات دولتهایی است که همسایه یکدیگرند ، این امر علی الاصول مطابق قرارداد منعقد بین دو دولت و یا لرجاع قضیه به داوری و اجرای رای داوران ، حل و فصل میشود .
رودخانه فاصل میان دو کشور از زمره مرزهای طبیعی است . بران تعیین مرز بر پهنه رود خانه ها ، روشهای گوناگونی را بر گزیده اند . نوشته حاضر ، ترجمه و تحریر مقاله ای است که با بررسی طرز عمل دولتها تدوین و در مجله (( حقوق بین الملل عمومی )) منتشر شده است و در بر دارنده سنتر یا تالیف اطلاعات مربوط به نحوه تعیین مرزهای رودخانه ای میباشد . علاوه بر این میتوان در چگونگی تنظیم و بیان مطالب بدقت نظر کرد و با روش بررسی عهد نامه های بین المللی ، دسته بندی و نتیجه گیری از آنها و سرانجام استخراج قواعد در حقوق بین الملل قراردادی ، آشنا شد .
از حواشی مقاله ، تنها آن قسمت که متضمن توضیحاتی بوده ، ترجمه شده است ضبط لاتین اسامی رودخانه ها در ذیل صفحات ، همگی در یک سطر آمده و در متن نیز در کنار همه آنها علامت × نهاده شده است
مقدمه:
خطی که سرزمین دو کشور همسایه را از یکدیگر جدا می کنند مرز نام دارد . به تعبیر دیگر مرز از پیوند نقاط تلاقی فضای دو حاکمیت متفاوت پدید می آید در گذشته غالباَ مرز برخی از نواحی جهان بصورت منطقه بیش و کم گسترده ای بود که در سر حد دو دولت قرار داشت .
گهگاه علل امنیتی و بیشتر اوقات وجود نواحی غیر مشکوف و غیر مسکون یا کنم سکنه توجیه کننده این طرز کار بود . اما اکنون مرز یک خط مشخص و دقیق است که در صورت امکان به یاری (( اردیناتور )) ترسیم میشود و سپس از طریق عملیات تحدید حدود بر روی زمین منتقل میگردد . ممکن است مرز دو کشور تعیین نشود و یا تحدید آن کامل نباشد . راستی را بخواهیم دولتها بر طبق هیچیک از قواعد حقوق بین الملل مجبور به تعیین کامل مرزهای خود نیستند . اما بدیهی است که در دراز مدت تنها تحدید حدود ، بطور قطعی و کامل و منصفانه ، میتواند دولتها را از گیر و دار و اختلاف در زمینه مسائل مرزی مصون دارد .
گفتیم که در زمان ما مرزها ، عملا بدقت تحدید میشوند و بیشتر مرزها نیز بصورت خطی است نه منطقه ای ، اما این واقعیت مانع از آن نیست که دیگر بار گرایش به تعیین مرزهای منطقه ای رو به فزونی گذارد .نیازی به همکاری میان دولتهای همسایه ، در نواحی مرزی و رشد این نیاز سبب شده است که دکترین جدید نظریه ای تازه ، در زمینهْ مرزهای منطقه ای ، تدوین نماید و از چشم انداز (( حقوق بین الملل همکاری )) به این مسئله نظر کند . لکن ما به این بحث نمیپردازیم زیرا بنایمان در این مقاله بررسی مسائل مربوط به (( خط مرزی )) است و این بحث در جولانگاه (( حقوق بین الملل همزیستی )) واقع است ، (( حقوق بین الملل همکاری )) هنگامی که دولتها در صدد تایین دقیق مرزهای خود برمی آیند ، طبیعتاَ می بایست برخی از اصول حقوق بین الملل عمومی را رعایت نمایند . این اصول در درجه اول ناظر به مسایل شکلی و بنابر این مربوط به مسایل مورد استفاده است . وسایل مذکور باید مسالمت آمیز باشند زیرا دولتها عموماَ مکلف اند از توسل به تهدید و یا اعمال قوه قهریه خود داری کنند این تکلیف که جنبه سلبی دارد همراه با یک وظیفه اساسی دیگر ، یعنی مذاکره مبتنی بر حسن نیت است . سپس باید دید آیا حقوق بین الملل عمومی از دولتهایی که با مسئله تهدید حدود مرزی سروکار دارند مراعات قواعد مربوط به ماهیت امر را طلب میکند و تکالیفی را در خصوص ترسیم خطوط عرضی معین مینماید ؟ جواب این سوال در زمینه تهدید حدود زمینی و دریایی و دریاچه ای و رودخانه ای با یکدیگر تفاوت دارد .
موضوع این مقاله بررسی مسایل مربوط به تایین مرزهای طبیعی رودخانه ای است . توده متحرک رودخانها و شکل عریض و طویل آنها ، از جمله عناصر تفکیک میان دو سرزمین مجاورند . از یک طرف رودخانهایی وجود دارند که متوالیاَ از سرزمین دو یا چند دولت عبور مکند و از سوی دیگر رودخانهایی هستند که متصل به سرزمینهای دو دولت اند و به این ترتیب دو قلمرو را از یک دیگ جدا مینمایند . واقع را بخوانیم تنها در مورد اخیر میتوان از مرزهای حقیقی رودخانه ای یا رودخانه های مرزی سخن گفت . ما نیز به بررسی خط مرزی بر روی رودخانهای بین المللی ، متصل به سرزمین دو دولت می پردازیم . در بخش اول مسایل عمومی تحدید حدود رودخانه ها و نیز را حل هایی را مطالعه میکنیم که دولتها در عمل به آن رسیده اند و در بخش دوم از مسایل خاص مربوط به تهدید حدود رودخانه ها سخن میگویم . در خاتمه نیز حاصل این تحقیقات و نتایج مستفاد از آنها را مطرح میسازیم .
بخش اول
مسایل عمومی تحدید حدود رودخانه ها
1 ـ مرزهایی که در دو ساحل رودخانه فاصل سرزمین دو دولت قرار دارند
در قرون وسطی مرز عبارت از دو خط در دو طرف رودخانه بود و منطقه ای را که همان رودخانه باشد در بر میگرفت . وضعیت حقوقی این منطقه نیز متغیر بود . به این معنی رودخانه به عنوان یک فضای بی طرف و گاه به عنوان ملک مشرک تلقی می شد . نظر به اینکه قالباَ این منطقه در منطقه ای بی طرف تلقی می کردند ، شهریاران به منظور امضاء عهد نامه ها عادتاَ در جزایر موجود در رودخانه با یک دیگر ملاقات مینمودند .
حقوقدانان قرون وسطی آبهای این قبیل رودخانها را ملک مشترک میدانستند . از آغاز قرن چهاردهم ، علمای حقوق ( دکترین ) این فکر را عرضه کردند که آب رودخانه های واقع در مرز دو شهر نیز ملک مشاعند .
عهد نامه (( کله و)) مورخ 7 / 1 اکتبر 1918 میان پروس و هلند این وضعیت حقوقی را تثبیت کرد . به موجب ماده30 این عهد نامه ، در صورت نبودن مقررات مغایر ، انهار ، خندقها و کانالهای تشکیل دهنده مرز ، ملک مشترک طرفین تلقی میشوند . همین قاعده به قسمت (( موز )) که لوکزامبورگ را از کنت نشین (( نامور )) جدا میکند و نیز به قسمت (( موزل یعنی حد فاصل میان لوکزامبورگ و آلمان اعمال میشود .
2 ـ مرز در یکی از دو ساحل ( حد ساحلی )
در مواردی چند دولتها قلمرو خود را که در مجاورت رودخانه قرار دارد با حد ساحلی تحدید کرده اند . در نتیجه یکی از سواحل رودخانه مرز دو کشور است و فقط یکی از دو دولت بر تمامی رودخانه حق حاکمیت دارد و دیگری بدان دست رسی ندارد.
این سیستم در عهد نامه صلح و مودت (( اوترشت )) ( 11 / آوریل 1713 ) میان فرانسه و پرتقال در خصوص (( آمازون )) اعمال گردید . با این همه در تفسیری که به سال 1900 از مقررات عهدنامه به عمل آمد ، این مطلب به خط تقسیم آبها معنی شد . به موجب عهدنامه ورشو ( مورخ 18 سپتامبر 1773 ) میان لهستان و پروس رودخانه (( نتز )) به پادشاه پروس واگذار گردید همین سیستم در مورد (( دوب )) و (( فورون )) و نیز رودخانه ونسان پنسون ( میان گویان فرانسه و گویان پرتقال ) بکار رفت . ( آدیژ ) و ( پو ) و نیز ( ساآل ) که آبهایش در حاکمیت پروس قرار گرفت ، مثالهای تاریخی دیگر این نوع از تحدید حدود به شمار میرود .
به موجب عهد نامه (( آندرینوپل )) ( مورخ 14 سپتامبر 1829 ) میان روسیه و ترکیه آبهای دانوب در اختیار روسیه قرار گرفت و در ضمن ساحل راست رودخانه ( جانب ترکیه ) هم (( میبایست به فاصله دو ساعت از رودخانه غیر مسکونی باقی بماند )) . مثال تاریخی دیگر مربوط به رودخانه (( اسپرشیوس )) است که اکنون بطور کامل در یونان قرار دارد . لکن به هنگام استقلال یونان مرز بین دولت جدید یونان و امپراطوری عثمانی را تشکیل میداد . همین سیستم ( حد ساحلی ) برای رودخانه های ( سان جوان ) میان کوستاریکا و نیکارگوا و سواحل (( اودنگ )) و (( ترینگ )) بر روی جزیره (( برودو )) و نیز برای(( ریو تینتو )) و (( ریو مونتاگوا )) یعنی مرز میان گواتمالا و هندوراس پذیرفته شد .
در خصوص رودخانه (( آمور )) نیز چین و روسیه با یک دیگر اختلاف پیدا کرده اند . روسها مدعی اند که به موجب عهدنامه پکن مورخ 1860 این رودخانه بطور قطع تحدید شده است و حد ساحلی رودخانه در جانب چین مرز دو دولت را تشکیل میدهد اما به اعتقاد چینیها مرز باید منطبق بر خط (( تالوگ )) رودخانه باشد
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:120
پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته آبیاری
مقدمه:
کشاورزی وزراعت در ایران بدون توجه به تأمین آب مورد نیازگیاهان میسرنیست. بنابراین بایستی برنامه ریزی صحیح برای آن بخصوص درشرایط خشکسالی صورت گیرد. برنامه ریزی صحیح مستلزم محاسبه دقیق نیاز آبی گیاهان میباشد. براساس روشهای موجود مبنای محاسبات نیاز آبی گیاهان ، تبخیرـ تعرق مرجع و ضرائب گیاهی است. تبخیر ـ تعرق مرجع توسط لایسیمتر اندازه گیری میشود و برای سادگی کار میتوان آنرا با توجه به نوع منطقه از روشهای تجربی نیز تخمین زد. ضرائب گیاهی نیز از مطا لعات لایسیمتر قابل محاسبه است. این ضرائب تابعی از عوامل مختلفی از جمله اقلیم میباشد. بنابراین بایستی درهر منطقه ای با دقت برای هرمحصولی محاسبه شود. (19) برای محاسبه و برآورد مقدارتبخیر ـ تعرق سازمان خوار باروکشاورزی ملل و متحد«FAO » تقسیم بندی زیر را منظور نموده است:
اندازه گیری مستقیم تبخیر ـ تعرق به وسیله لایسیمتر
اندازه گیری مستقیم تبخیر بوسیله تشتک یا تبخیر سنج
فرمولهای تجر بی
روشهای آئرودینامیک
روش تراز انرژی(5)
بعضی از روشها فقط جنبه تحقیقاتی داشته تا بتوانند فرایندهای انتقالی بخار آب را بهتر و عمیق تر بررسی نمایند.برخی دیگر به جهت نیاز در برنامههای روزانه کشاورزی بکار میروند. ولی دقت و اصالت روشهای تحقیقاتی را ندارد. به هر حال برای عملیات روزانه درمزارع میتوان از روشهایی که نتیجه آنها بیش از ده درصد با مقدار واقعی تبخیر ـ تعرق متفاوت نباشد استفاده نمود.
هدف از انجام این طرح بدست آوردن ضرایب گیاهی و تعیین نیاز آبی سیب زمینی دراستانهای خراسان و سمنان میباشد که بوسیله لایسیمتر زهکش دار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. در مورد لایسیمتر و نحوه عملکرد آن و روابط تجربی بکار رفته دراین طرح درفصل بعدی توضیح داده میشود.
1-2اهمیت کشت سیب زمینی
سیب زمینی یکی از مهمترین منابع در تغذیه انسان است. این محصول در جهان از نظر اهمیت غذائی مقام پنجم بعداز گندم، برنج، ذرت و جو دارد.(11) بانگاهی به سی سال آینده، سازمان خوار بار کشاورزی (FAO) بر آورد کرده که برای تغذیه جمعیت جهان به 60 در صد غذای بیشتری نیاز است(12) و از آنجا که سیب زمینی از نظر ارزش غذائی با تولید متوسط 2/2 تن یکی از اقلام محصولات غذایی مهم میباشد بنابراین باید با برنامه ریزی صحیح کشاورزی ، که یکی از را هکارهای آن بدست آوردن دقیق نیاز آبی این محصول است، باعث افزایش تولید آن در سطح جهان گردید. امید است این تحقیق راه گشایی برای آیندگان درمسائل مدیریت آبیاری باشد. بیشترین سطح زیر کشت این محصول مربوط به اروپائیان است که عملکردی بالغ بر 16 تن درهکتار را دارا میباشند.(جدول 1-1) بطوریکه در این جدول مشاهده میشود حدود 43 درصد کل سیبزمینی جهان در اروپا تولید میشود.
فهرست مطالب:
فصل اول
1-1مقدمه 2
1-2اهمیت کشت سیب زمینی 3
1-3 اهمیت سیب زمینی در ایران 4
1-4 منطقه مورد مطالعه 5
1-4-1 استان خراسان 5
1-4-2 استان سمنان 7
فصل دوم
2-1 سابقه تحقیقات در زمینه تبخیر -تعرق 10
2-2 عوامل موثر بر تبخیر و تعرق 18
2-2-1 عوامل هواشناسی 18
2-2-2 فاکتورهای گیاهی 18
2-2-3 شرایط محیطی و مدیریتی 19
2-3 روش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد ( FAO ) 19
2-4 روش فائو – پنمن- مانتیس 20
2-4-1 تعیین گرمای نهان تبخیر ( ) 21
2 -4-2 تعیین شیب منحنی فشار بخار () 21
2-4-3 تعیین ضریب رطوبتی ( ) 22
2-4-4 تعیین فشار بخار اشباع (ea ) 22
2-4-5 تعیین فشار واقعی بخار (ed ) 22
2-4-6 تعیین مقدار تابش برون زمینی(Ra ) 23
2-4-7 تعداد ساعات رو شنایی(N) 24
2-4-8 تابش خالص(Rn ) 24
2-4-9 شار گرما به داخل خاک(G) 25
2-4-10 سرعت باد در ارتفاع 2 متری 25
2-5 لایسیمتر 25
2-6 تارخچه ساخت لایسیمتر 26
2-7 انواع لایسیمتر: 28
2-7-1 لایسیمتر زهکشدار 28
2-7-2 لایسیمتر وزنی 29
2-7-2-1 لایسیمترهای وزنی هیدرولیک 30
2-11-2-2 میکرو لایسیمترهای وزنی 32
2-8 طبقه بندی لایسیمترها از نظر ساختمانی 35
2-8-1 لایسیمترهای با خاک دست نخورده 35
2-8-2 لایسیمترهای با خاک دست خورده 36
2-8-3 لایسیمترهای قیفی ابر مایر 36
فصل سوم
3-1 محل انجام طرح 38
3-2 معرفی طرح و نحوه ساخت لایسیمتر 38
3-3 تهیه بستر و نحوه کشت 39
3-4 محاسبهَ ضریب گیاهی 40
3-5 انتخاب روش مناسب برآورد تبخیر-تعرق 42
3-6 پهنه بندی نیاز آبی سیب زمینی 43
فصل چهارم
4-1 بافت خاک 45
4-2 اندازه گیری پتانسیل آب در گیاه 45
4-3 محاسبه ضریب گیاهی (kc) سیب زمینی 45
4-4 محاسبه تبخیر ـ تعرق و تحلیلهای آماری 46
4-5 پهنه بندی نیازآبی گیاه سیب زمینی 46
4-6 بحث در مورد نتایج 47
4-7 نتیجه گیری 48
4-8 پیشنهادات 48
منابع و ماخذ 84
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
چکیده:
سابقه و هدف:
سلامت روان از موضوعات بحثانگیز در روانپزشکی است. از جمله عوامل مرتبط با آن توانایی مدارای افراد با تغییرات و استرسها میباشد. این پژوهش با هدف بررسی سلامت روان و شیوههای مدارا در دانشجویان جدید الورود (مهرماه 83) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام پذیرفت.
مواد و روشها:
این پژوهش بر روی 249 نفر از دانشجویان پنج دانشکده دندانپزشکی، پزشکی، پرستاری و مامایی، تغذیه و توانبخشی به شیوه مقطعی و با استفاده از پرسشنامههای سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-2-8)، پرسشنامه مدارای بلینگز و موس و یک پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک انجام و با شیوههای آماری کایدو و T-Student Test تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها:
در کل 1/36% از دانشجویان مورد مطالعه امتیاز بزرگتر یا مساوی نمره برش در GHQ (نمره 23) را بدست آوردند که بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).
افرادی که با استفاده از GHQ به عنوان مشکوک به اختلالات روانپزشکی تلقی میشوند (نمره بالاتر یا مساوی با نمره برش)، بیش از بقیه از راهبرد مدارای جسمانی کردن و مهار هیجانی استفاده مینمودند (05/0P<) و افراد با امتیاز کمتر از نمره برش در GHQ (افراد با سلامت روان بیشتر) از توانایی حل مسأله و ارزیابی شناختی بیشتری برخوردار بودند (05/0P<).
از نظر جلب حمایت اجتماعی بین دو گروه با امتیاز GHQ کمتر از نمره برش (نمره 23) و امتیاز بالاتر یا مساوی نمره برش تفاوت معناداری بدست نیامد.
وضعیت سلامت روان افراد با متغیرهای جنس، تأهل، رشته تحصیلی، تعداد دفعات شرکت در کنکور، وضعیت رضایتمندی از رشته تحصیلی و عوامل مؤثر در انتخاب رشته تحصیلی ارتباط معنادار آماری نداشت.
نتیجهگیری:
افراد با سلامت روانی بیشتر از شیوههای مدارای فعال و مؤثرتری استفاده کرده، بیشتر اقدام به ارزیابی شناختی مشکلات و یافتن راهحل مینمایند. باتوجه به جدایی ناپذیری استرسها از روند زندگی و تحصیل، آموزش شیوههای مؤثر مدارا به دانشجویان خصوصاً در ابتدای دوران تحصیل میتواند مصونیت آنها را در برابر پریشانی روانی افزایش دهد.
مقدمه:
موضوع سلامت روان از موضوعات بحثبرانگیز در روانپزشکی است. از جمله عوامل مرتبط با سلامت روان، توانایی مدارای افراد با تغییرات و استرسها میباشد که به نظر میرسد این دو رابطهای دوجانبه با یکدیگر داشته باشند. یعنی برخورداری از توانایی انطباق و مدارای بهتر، در حفظ سلامت روان افراد دخیل است و از طرفی برخورداری از سلامت روان، اتخاذ شیوههای انطباقی را در پی خواهد داشت.(1)
از جمله مهارتهای مدارا (Coping) میتوان به شیوههای مدارای مشکلمدار (Problem-focused) و مدارای هیجانمدار (Emotion-focused) اشاره کرد که در شیوههای مشکلمدار شخص میتواند به مسأله یا وضعیت خاصی که پیش آمده بپردازد و به دنبال راهی باشد برای تغییر دادن وضعیت و اجتناب از آن در آینده. در شیوه هیجانمدار، شخص میتواند حواس خود را بر تسکین و تخفیف هیجانات همراه با موقعیت پرفشار متمرکز میکند، حتی اگر نتواند آن موقعیت پرفشار را تغییر دهد. اکثر مردم در مواجهه با استرس از هر دو نوع مدارا استفاده میکنند.(1)
چهار نوع اساسی فرایند مدارا وجود دارد که عبارتند از (2):
الف) مدارای رویآوری- شناختی (Cognitive-approach coping): تجزیه و تحلیل شناختی و ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت و خویشتنداری.
ب) مدارای رویآوری- رفتاری (Behavioral-approach coping): شامل جستجوی راهنمایی و حمایت و به کارگیری عمل معینی متناسب از قبیل مدارای مبتنی بر حل مسأله در رویارویی مستقیم با یک رویداد و پیامد آن است.
ج) مدارای اجتنابی- شناختی (Cognitive-avoidance coping): شامل پاسخهایی که هدف آن انکار یا به حداقل رساندن جدیت یک بحران یا پیامدهای آنست.
د) مدارای اجتنابی- رفتاری (Behavioral-avoidance coping): شامل مشوقهای جایگزین است که در آن شخص سعی میکند درگیر فعالیتهای جدید شود و آنها را به عنوان جایگزین فقدانهای ناشی از بحرانها تعیین کند. افرادی که در موقعیتهای پرفشار از مدارای مشکلمدار استفاده میکنند کمتر دچار افسردگی میشوند.(1)
در پژوهشی در سال (3 و1992) مشخص شد که دانشجویانی که از مکانیسمهای مدارای درگیر شدن یا روی آوردن (Engagement) استفاده میکنند از میزان افسردگی کمتری نسبت به گروهی که از مکانیسمهای اجتنابی استفاده میکنند برخوردارند(3) در مطالعهای دیده شد که شیوههای فعالمدارا (Active coping styles) دارای ارتباط منفی با پریشانی روانی بود.(4) در بررسی دیگری مشخص شد که نمرات کسب شده در آزمونهای مشکلمدار تحت تأثیر افسردگی و مدارای هیجانمدار تحت تأثیر میزان اضطراب واقع میشوند ولی شیوههای مدارای اجتنابی بطور قابل توجهی از میزان اضطراب و افسردگی افراد متأثر نمیشوند.(5)
در بررسی دیگری در انگلستان دیده شد، افراد مشکوک به ابتلا به اختلالات روانپزشکی (براساس آزمون GHQ) از مکانیسمهای مدارای رفتاری- اجتنابی و انکار بیش از سایر افراد استفاده میکنند.(6)
نتایج تحقیقات موس و شافر (1993) بیانگر آن است که اکثر افرادی که بیشتر بر مدارای رویآوری متکیاند، در زندگی بهتر با عوامل استرسزا سازگار میشوند و نشانگان روانشناختی کمتری را تجربه میکنند.(2)
این مطالعه با هدف بررسی سلامت روان و شیوههای مدارا و بررسی ارتباط بین این دو در دانشجویان جدیدالورود (مهرماه 83) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام پذیرفت.
«مواد و روشها»
این مطالعه یک مطالعه مقطعی (Cross-Sectional) از نوع توصیفی تحلیلی با حجم نمونه 249 نفر میباشد.
نمونه مورد مطالعه از میان دانشجویان جدیدالورود (مهرماه 1383) 5 دانشکده دندانپزشکی، پزشکی، پرستاری و مامایی، تغذیه و توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی شرکتکننده در کارگاههای آموزش ارتباط مؤثر به شیوه غیرتصادفی ساده انتخاب شدند.
محدوده سنی شرکتکنندگان 34-18 سال با متوسط سنی 97/18 سال بود. از مجموع 249 شرکتکننده، 162 نفر (1/65%) در مقطع کارشناسی، 85 نفر (1/34%) در مقطع دکترای عمومی و 2 نفر (8/0%) در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند. در مجموع 198 نفر (5/79%) شرکتکنندگان مؤنث و 51 نفر (5/20%) مذکر، 246 نفر (8/98%) مجرد و 3 نفر (2/1%) متأهل بودند.
شیوه جمعآوری اطلاعات به صورت پرسشنامهای بود. پرسشنامهها بدون ذکر نام و شامل یک پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، یک پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) و پرسشنامه مدارای بلینگز و موس (Billings , moos) بود. در پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک راجع به سن، جنس، تأهل، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، انگیزه اصلی انتخاب رشته، تعداد دفعات شرکت در کنکور، وضعیت رضایتمندی از رشته تحصیلی و سابقه مصرف مواد شامل: سیگار، الکل، حشیش و تریاک سؤال گردید.
علاوه بر توضیحات کتبی، به صورت شفاهی در مورد نحوه پر کردن پرسشنامهها توضیح داده شد و باتوجه به بینام بودن پرسشنامهها در مورد مخفی ماندن و عدم پیگیری اطلاعات به شرکتکنندگان اطمینان داده شد.
پرسشنامه سلامت عمومی GHQ به بررسی وضعیت روانی فرد دریک ماهه اخیر می پردازد و شامل نشانه هایی مانند افکار و احساسات نابهنجار و جنبه هایی از رفتار قابل مشاهده می باشد. سوالها در چهارحوزه طرح شده است. الف) افسردگی ب) اضطراب و احساس آشفتگی رواشناختی ج) رفتار قابل مشاهده عینی و اختلاف عملکرد اجتماعی د) هیپوکندریازیس (7)
در این مطالعه از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی (GHQ-28) هنجاریابی شده توسط آقایان حسن پالاهنگ و نورا… یعقوبی در سال 1374 در انستیتو روانپزشکی تهران استفاده شد همچنین از روش نمرهگذاری لیکرت ساده (Simple Likert) که بصورت (3-2-1-0) میباشد (الف0 ، ب1، ج2، د3 امتیاز)متوسط حساسیت پرسشنامه GHQ-28 برابر 84% و متوسط ویژگی آن برابر با 82% میباشد.(7)
مطالعات مختلف حاکی از پایایی بالای پرسشنامه (GHQ-28) است. ضریب پایایی بازآزمایی این پرسشنامه برابر با 55/0 ، ضریب پایایی بازآزمایی با خرده مقیاسهای آن بین 42/0 تا 47/0 ، ضریب آلفا برای کل مقیاس برابر 88/0 و برای خرده مقایسها بین 66/0 تا 85/0 میباشد.(7) در این پژوهش افراد با نمره برابر یا بیشتر از نمره برش به عنوان موارد مشکوک به بیماری تلقی شده، توصیه به مصاحبه تشخیصی روانپزشکی در آنها میگردد.
نمره برش پرسشنامه GHQ-28 در پژوهش حاضر برای هر دو جنس 23 میباشد.
پرسشنامه مدارای بلینگزوموس (2)
در این پژوهش همچنین از پرسشنامه 32 مادهای مدارای «بلینگز و موس» که توسط براهنی و موسی (1371 به نقل از حسین قدمگاهی 1376) هنجاریابی و توسط حسین قدمگاهی تنظیم مجدد شده است استفاده گردید که ضریب پایایی آن 79/0 گزارش شده است.
سوالات این پرسشنامه 5 خرده مقیاس را در بر می گیرد: (r بیانگر میزان پایایی پرسشنامه برای هر خرده مقیاس است)
الف) مدارای مبتنی بر بیان جسمی: 905/0 = r
ب) مدارای مبتنی بر مهار هیجانی: 651/0 = r
ج) مدارای مبتنی بر جلب حمایت اجتماعی: 903/0 = r
د) مدارای مبتنی بر ارزیابی شناختی: 688/0 = r
هـ) مدارای مبتنی بر حل مساله: 903/0 = r
اطلاعات حاصل با نرمافزار SPSS-win 11 مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. آزمونهای آماری کایدو (Chi-Square) و T-Student test بکار گرفته شد. ارتباطی از نظر آماری معنادار تلقی شد که دارای P.Value کمتر یا مساوی 05/0 باشد.
«یافتهها»
از مجموع 249 پرسشنامه با پاسخ کامل، از نظر توزیع عامل اصلی مؤثر در انتخاب رشته تحصیلی در 127 نفر (51%) علاقه شخصی، 19 نفر (6/7%) تمایل و اصرار خانواده، 92 نفر (9/36%) موقعیت اجتماعی رشته و در 11 نفر (4/4%) عوامل دیگر نقش داشتند. 169 نفر (9/67%) بعد از یک نوبت شرکت در کنکور سراسری، 78 نفر (3/31%) بعد از 2 نوبت و 2 نفر (8/0%) بعد از بیش از 2 نوبت، وارد رشته موردنظر شده بودند.
100 نفر (9/79%) از رشته تحصیلی خود اظهار رضایت و 50 نفر (1/20%) اظهار نارضایتی کردند.
وضعیت مصرف سیگار، تریاک، الکل و حشیش در بین افراد مورد مطالعه آورده شده است.(جدول1)
از نظر نمره کسب شده در GHQ ، از میان 249 نفر، 159 نفر (9/63%) امتیاز کمتر از نمره برش (نمره23) را کسب نمودند و 90 نفر (1/36%) امتیاز بزرگتر یا مساوی 23 که به تفکیک رشته تحصیلی در جدول 2 آورده شده است. رابطه آماری معناداری بین متغیرهای جنس، وضعیت تأهل، وضعیت رضایتمندی از رشته تحصیلی، عوامل مؤثر در انتخاب رشته تحصیلی با وضعیت سلامت روان افراد بدست نیامد (جدول 3).
ماده ترجیحی در هنگام مواجهه با استرسها، سیگار در 2 نفر (8/0%) الکل در 2 نفر (8/0%)، تریاک در صفر نفر (0%) حشیش در صفر نفر (0%) گزارش شد. در 245 نفر (4/98%) هیچ مادهای ترجیح داده نشد.
رابط بین نمره GHQ و مقیاسهای 5 گانه پرسشنامه مدارای (بلینگز و موس) آورده شده است(جدول5). از 5 مقیاس مذکور، نمرات دو گروه تقسیم شده براساس نمره GHQ، در مقیاسهای بیان جسمی، مهار هیجانی و ارزیابی شناختی و توانایی حل مسأله از نظر آماری تفاوت معناداری داشتند.
«بحث»
از 249 شرکتکننده در این پژوهش، 90 نفر (1/36%)امتیاز بالاتر یا مساوی نمره برش (نمره 23) را در پرسشنامه GHQ کسب نمودند. اگرچه درصد دانشجویان مؤنثی که نمره بیشتر یا مساوی نمره برش را کسب کرده بودند بیش از دانشجویان مذکر بود، ولی این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود (05/0P>). رقم بدست آمده از مطالعه حاضر با رقم بدست آمده از مطالعه Guthrie و همکارانش که در میان دانشجویان سال یک پزشکی منچستر انگلستان به عمل آمده بسیار نزدیک است (36%). وضعیت سلامت روانی دانشجویان در مناطق مختلف با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی GHQ در جدول5 آورده شده است. (8)
شاید بالاتر بودن ارقام بدست آمده در اکثر این مطالعات نسبت به پژوهش حاضر بدین علت باشد که همگی این مطالعات در میان دانشجویان پزشکی که از پراسترسترین رشتههای تحصیلی میباشد انجام شده ولی جمعیت مورد مطالعه در پژوهش حاضر جمعیتی متشکل از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم پزشکی بوده است و به علاوه همگی جدیدالورود بودند و تحت شرایط استرسزای تحصیل واقع نشده بودند.
علیرغم بالاتر بودن شیوع بسیاری از اختلالات روانپزشکی شایع مثل اختلالات افسردگی و اضطراب و شبهجسمی در زنان (2) و تعدادی از مطالعات دیگر (8و6) تفاوت معنیداری بین دو جنس از لحاظ امتیاز GHQ بدست نیامد.
در مطالعه مشابهی که با استفاده از GHQ-28 در دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی و در میان دانشجویان ورودی سال 1377 انجام شده درصد افراد با نمره GHQ بزرگتر یا مساوی نمره برش 4/30% بوده است(9) و در مطالعه مشابهی با استفاده از GHQ که در مراکز خوابگاههای دانشجویی دخترانه و پسرانه شهید بهشتی انجام شده، رقم مزبور 38% بدون اختلاف معنادار بین دو جنس بدست آمده بود(10) که تشابه زیادی با نتایج پژوهش حاضر دارد ولی در مطالعه مشابه دیگری که در میان دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر به عمل آمده(11) از لحاظ جنس تفاوت آماری معناداری وجود داشته (4/52% در جنس مؤنث و 1/32% در جنس مذکر)
در مطالعهای که در سطح جمعیت عمومی کشور در سال 78 انجام شده (16) درصد افراد با نمره GHQ بالاتر یا مساوی نمره برش 21% گزارش شد، که کمتر از مطالعه حاضر است و همچنین تفاوت معناداری بین دو جنس دیده شد (9/14% در مذکر و 9/25% در مؤنث). بالاتر بودن رقم مزبور در پژوهش حاضر شاید به این علت باشد که مطالعه در جمعیت محدودی انجام شده که همگی در سال اول رشته تحصیلی بودهاند و تحت یک شرایط خاص استرسزا و تغییر عمده در زندگی یعنی ورود به دانشگاه قرار داشتهاند. و دلیل دیگر شاید ناشی از تغییر شیوههای محاسبه امتیازات GHQ بوده باشد که در مطالعه کشوری از شیوه امتیازدهی سنتی (1-1-0-0) و در این مطالعه از شیوه لیکرت ساده (3-2-1-0) استفاده شده است.
در این پژوهش بین نمره GHQ و رشتههای مختلف تحصیلی اختلاف معناداری بدست نیامد (05/0P>) که احتمالاً ناشی از جدیدالورود بودن دانشجویان مورد مطالعه بوده که کاملاً تحت شرایط خاص رشته تحصیلی خود واقع نشده بودند. هماهنگ با نتایج مطالعات قبلی (3و4و5و12) افرادی که از سلامت روان بیشتری برخوردار بودند از شیوههای مدارای فعال و مؤثرتری استفاده مینمودند. نکات دیگر استخراج شده از پژوهش حاضر عبارتند از:
1ـ افرادی که از سلامت روان بیشتری برخوردارند از مهارت ارزیابی شناختی بیشتری نیز برخوردار میباشند. در توجیه این یافته میتوان به این نکته اشاره کرد که دیده شده. اختلالات شناختی قابل توجهی ممکن است در مواجهه با عوامل جدی فشار، گریبانگیر افراد شود که در آن شرایط افراد نمیتوانند به راحتی تمرکز کنند و افکارشان را منطقاً سازمان دهند.(1)
2ـ افرادی که از سلامت روان کمتری برخوردارند از مهار هیجانی بیشتری در برخوردار با استرسها استفاده میکنند. این یافته احتمالاً به علت اینست که افرادی که از سلامت روانی کمتری برخوردارند در برخورد با مشکلات دچار تحریک و برانگیختگی بیشتری میشوند و چون طبق موارد 1و4 همین پژوهش به خوبی قادر به ارزیابی شناختی و یافتن راهحل مفید برای مشکلات نیستند، واکنشهای هیجانی بیشتری در برابر استرسها از خود نشان میدهند.
3ـ افرادی که از سلامت روانی کمتری برخوردارند از راهبردهای مدارای جسمانی کردن بیشتر استفاده مینمایند. علت این یافته اینست که دیده شده انطباق با حضور مستمر یک عامل فشار ممکن است امکانات بدن را کاهش دهد و اشخاص را مستعد بیماری کند.(1)
4ـ افرادی که از سلامت روانی بیشتری برخوردارند از مهارت حل مسأله بیشتری نیز برخوردارند. دیده شده که افرادی که پریشانی روانی کمتر و به ویژه افسردگی کمتری دارند راحتتر میتوانند از مدارای مشکل مدارانه یا حل مسأله استفاده کنند(1) از طرفی به نظر میرسد ارزیابی شناختی از ملزومات حل مسأله میباشد و بهتر بودن ارزیابی شناختی در افراد با سلامت روان بیشتر، توجیه دیگری برای این نتیجه است.
5 ـ افرادی که از سلامت روان بیشتری برخوردارند از توانایی جلب حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار نیستند.
در توجیه این یافته شاید بتوان گفت باتوجه به اینکه تمامی افراد مورد مطالعه، از یک جمعیت محدود دانشجویی و با شرایط یکسان از لحاظ طول مدت تحصیل انتخاب شده بودند، از نظر توانائیهای جلب حمایت اجتماعی و برخورداری از شبکه روابط اجتماعی تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند.
6ـ باتوجه به یافتههای جدول 2 پائینتر بودن مصرف مواد غیرمجاز در این پژوهش در مقایسه با پژوهشی که در سال 1994 در دانشکده نیوکاسل انگلستان انجام شده بود(16) (5/25% دانشجویان پزشکی مصرف بیش از حد الکل و 2/49% مصرف حشیش) از دلایل ذیل ناشی میشود: تفاوت وضعیت فرهنگی جامعه ما با انگلستان و همچنین احتمالاً دخالت معذوریتهای قانونی و اخلاقی حاکم برجامعه و از طرفی جدیدالورود بودن دانشجویان در تحقیق حاضر که فرصت تأثیرپذیری از دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی به عنوان یکی از مراکز آشنایی افراد با مواد، را به آنها نداده است.
7ـ عدم ارتباط معنادار بین مؤلفههای رضایت از رشته تحصیلی، تعداد دفعات شرکت در کنکور و وضعیت تأهل از دیگر یافتههای این پژوهش است. در مورد رضایت از رشته تحصیلی شاید جدیدالورود بودن افراد و عدم درگیری کامل با مشکلات رشتههای مزبور در این نتیجه مؤثر بوده است. در مورد وضعیت تأهل نیز کم بودن تعداد افراد متأهل، 3 نفر (2/1%) از اعتبار این یافته میکاهد.
8 ـ نتایج این مطالعه نشان میدهد که سلامت روانی کمی بیش از دانشجویان مورد مطالعه در معرض خطر است، آن هم در حالیکه آنها تازه در ابتدای دوران تحصیل خود در دانشگاه قرار دارند و طبق بعضی از مطالعات قبلی (4و6و13) انتظار میرود این آمار در طی دوران تحصیل روند رو به رشدی داشته باشد (بخصوص در رشتههای پراسترس مثل پزشکی) و این یافته بیانگر اهمیت انجام مطالعات عمیق و ریشهای در مورد وضعیت سلامت روان این دانشجویان میباشد. باتوجه به ارتباط سلامت روان دانشجویان با مکانیسم مدارای آنها، اهمیت آموزش مهارتهای مؤثر مدارا با استرسها که از امور آموختنی است آشکار میگردد.
محدودیتهای این پژوهش عبارتند از: الف) محدودیتهای خاص مطالعه پرسشنامهای ب) عدم انتخاب نمونهها به شیوه تصادفی و در نتیجه احتمال سوگیری ج) عدم تأیید تشخیص افراد مشکوک با استفاده از پرسشنامه GHQ توسط یک مطالعه تکمیلی روانپزشکی.
پیشنهاد میشود الف) طی مطالعه دیگری با استفاده از مصاحبه تکمیلی روانپزشکی، افراد مشکوک غربال شده، بررسی شوند.
ب) کلیه دانشجویان در ابتدای دوران تحصیل از نظر سلامت روان غربالگری شده، خدمات مشاورهای و درمانی در اختیار موارد علامتدار قرار بگیرد.
ج) مطالعات پیگیری در ابتدای هر سال تحصیلی، در تمام طول دوران تحصیل انجام شود.
د) برنامههای آموزشی برخورد با استرسها و کسب مهارتهای مؤثر مدارا به صورت جدی در برنامههای آموزشی دانشجویان خصوصاً در ابتدای دوران تحصیل گنجانده شود.
جدول 1. سئوالات پرسشنامه GHQ-28
شماره سئوال
علائم
1
احساس سلامت و تندرستی
2
احساس نیاز به داروهای تقویتی
3
احساس ضعف و سستی
4
احساس بیماری
5
سردرد
6
احساس فشار به سر
7
احساس داغ و سرد شدن
8
بی خوابی
9
بیدار شدن در وسط خواب
10
احساس تحت فشار بودن
11
عصبانیت و بد خلقی
12
هراسان و وحشت زده بودن
13
عدم توانایی در انجا کارها
14
دلشوره
15
توانایی در مشغولیت و سرگرم نگه داشتن خود
16
صرف وقت بیشتر از حد معمول در انجام کارها
17
احساس خوب انجام دادن کارها
18
احساس رضایت از نحوه انجام کارها
19
احساس مفید بودن
20
قدرت تصمیم گیری
21
لذت بردن از فعالیتهای روزمره
22
احساس بی ارزشی
23
ناامیدی
24
احساس بی ارزش بودن
25
افکار خودکشی
26
عدم توانایی انجام کار
27
آرزوی مردن
28
اقدام به خودکشی
سوالات 1 تا 7 مربوط به نشانه های جسمانی، 8 تا 14 مربوط به مقیاس اضطراب، 15 تا 21 به اختلال عملکرد اجتماعی و 22 تا 28 مربوط به مقیاس افسردگی می باشد.