11 اسلاید
آمادگی جسمانی
آمادگی جسمانی چیست؟
بسیاری ازمردم، آمادگی جسمانی را حفظ شکل ظاهری بدن می دانند. عده ای نیز توانایی انجام کاری را آمادگی می دانند. ولی از نظر تربیت بدنی و فیزیولوژیست معروف دوریس،آمادگی جسمانی وقتی به وجود می ّّآید که فاکتورهایی مانند قدرت، سرعت، استقامت، اعطاف پذیری، چابکی، تعادل، هماهنگی، توان(فدرت انفجاری) در وجود یک شخص باشد.
مفاهیم آمادگی جسمانی
چند تعریف برای آمادگی جسمانی:
1- بالا بودن قابلیت های جسمانی نظیر استقامت،قدرت،انعطاف پذیری،سرعت،چابکی،تعادل،عکس العمل و... است.
2- کارایی مطلوب بدنی در انجام کارهای روز مره،بدون احساس خستگی
وبرخورداری از انرژی اضافی برای فعالیت های پیش بینی نشده.
3- کارآیی مطلوب با بالا بودن کارآیی دستگاه گردش خون و تنفس که این تعریف اهمیت زیادی در ورزش همگانی دارد.
4- بالا بودن توان بدنی ، یعنی برخورداری از تهادل روانی ، تطبیق و سازگاری با محیط.
15 صفحه
مفاهیم اساسی در علم تمرین و آمادگی جسمانی
امروزه کسانی که به گونه ای با ورزشکاران سرو کار دارند به خوبی می دانند که بهره گیری از زحمات توان فرسای ورزشکار و مربی به پیروی از اصول علمی و انضباط و جدیت در بکارگیری یافته های علمی وابسته است .بنابراین نوشته حاضر با هدف کمک به مربیان و ورزشکاران شیفته ی پیشرفت و موفقیت، با یک ساختار کاربردی و در همان حال ساده برای انتقال برخی مفاهیم علم و تمرین و آمادگی جسمانی تهیه شده است .آشکار است که با توجه به گستردگی موضوعات آمادگی جسمانی و علم تمرین، پرداختن به همه ی مفاهیم امکان ندارد. بنابراین منتخبی از مفاهیم برای شما برگزیده شده است و هر مفهوم نیز به صورت گذرا بررسی شده .امیدواریم بسط و تحلیل مفاهیم در جزوات دیگری انجام شود. روشن است که تایید این نوشتار با بحثهای گروهی (در کلاس های تخصصی و جلسات مشورتی) دو چندان خواهد شد .
مفهوم اول، علم تمرین
علم و تمرین زاییده ی همه ی اطلاعات علمی درباره ورزش و تمرین است. این اطلاعات همراه با تجربه و دانش مربی ورزشکار، به مربی کمک می کند تا برنامه تمرینی موثری برای بالا بردن سطح آمادگی ورزشکار طراحی و اجرا کند .
بهتر آنست که همگی به مفاهیم زیر توجه کنیم و آنها را به کار بندیم :
1- علوم تمرین: برای تحقق اهداف تمرین، باید یافته ها و فن های چند شاخه از علم را به کار گرفت، تغذیه، روان شناسی، مدیریت، فیزیولوژی، بیومکانیک و بیوشیمی، ... بنابراین علوم تمرین، یعنی در مجموعه دانش هایی که برای رسیدن ورزشکار به اوج عملکرد مورد نیاز است. مربی باید با علوم تمرین آشنا باشد و تا حد امکان از یافته های آنها بهره گیرد، ولی انجام دادن وظیفه ی متخصص تغذیه، روان شناسی یا دیگر متخصصان را کسی از او انتظار ندارد .
2- طرح برنامه تمرین: برای تحقق اهداف تمرین باید برنامه ای نوشت که در آن هر چه مربوط به افزایش توانایی های جسمانی، مهارتی و روانی ورزشکار است، منظور شده باشد، امکان ارزیابی ورزشکار را نیز فراهم می کند و به اوج عملکرد ورزشکار در مسابقه بینجامید. امروزه در ایران علم تمرین را بیشتر به جای طرح تمرین به کار می گیرند .
3- بدنسازی و آمادگی جسمانی: بخشی از آمادگی ورزشکار که در برنامه نیز پیش بینی می شود، بهبود عواملی چون قدرت، سرعت، استقامت و ... است، این مفهوم بخشی از علوم تمرین است و نه همه آن که پیشتر به آن پراخته شد .
20 صفحه
پاسخ های هورمونی نسبت به فعالیت های ورزشی و تمرینات جسمانی
فعالیت ها و تمرینات جسمانی سبب آن می گردد که سطوح برخی از هورمون ها در مقایسه با مقادیر استراحت افزایش یا کاهش پیدا کنند. اگر چه اهمیت فیزیولوژیکی بسیاری از این تغییرات در حال حاضر شناخته نشده؛ این واقعیت که آن ها حتی نسبت به فعالیت های ورزشی عکس العمل نشان می دهند، خود کمال اهمیت را دارد. یکی از بررسی های عالی و عمیق روی این موضوع توسط متی ور[1] به رشته تحریر در آمده است.
هورمون رشد (GH)
هورمون رشد (GH) که از هیپوفیز قدامی ترشح می شود، در هنگام فعالیت های ورزشی در خون افزایش یافته و بیشتر تحت تأثیر شدت تمرین قرار می گیرد. مثالی از پاسخ هورمون رشد در شکل 2 نشان داده شده است. در این تحقیق تمرین جسمانی برای مدت 20 دقیقه روی یک دوچرخه کارسنج انجام گرفت. توجه گردد که با استفاده از بار کار سبک (مثلاً 300 کیلوگرم – متر در دقیقه) افزایشی در غلظت هورمون رشد در حدود 35 برابر مقدار استراحت بود. اگر چه در شکل نشان داده نشده، ولی هورمون رشد در هنگام اعمال ورزشی سریعاً افزایش پیدا نمی کند، بلکه با ادامه تمرین به تدریج زیاد می شود.
هورمون رشد یک عامل متابولیک قوی است این هورمون، رشد و هیپوتروفی عضله را به وسیله تسهیل در انتقال اسیدهای آمینه به درون سلول ها افزایش می دهد. علاوه بر این، هورمون رشد به طور مستقیم متابولیسم چربی (لیپولیز) را به وسیلة افزایش ساخته شدن آنزیم های درگیر در این فرآیند تحریک می کند. در جریان فعالیت های هوازی و متناسب با شدت تمرین، سطوح هورمون رشد افزایشی می یابد و به نوبه خود پس از تمرین نیز در سطح بالایی باقی می ماند.
پاسخ هورمون رشد نسبت به تمرین ظاهراً مربوط به سطح آمادگی فرد دارد. این موضوع به دو طریق قابل بررسی است؛ 1) هورمون رشد هنگام اعمال ورزشی با شدت بار یکسان در افراد تمرین کرده نسبت به افراد تمرین نکرده افزایش کمتری را داشته است؛ و 2) کاهش هورمون رشد پس از اعمال ورزشی خسته کننده در افراد تمرین کرده نسبت به افراد تمرین نکرده سریع تر بوده است. اگر چه اهمیت این تفاوت بین افراد تمرین کرده و تمرین نکرده کاملاً شناخته نشده، لیکن چنین پیشنهاد شده که تمرینات جسمانی طولانی وجه تمایزی را بین مراحل کنترل هورمون رشد ایجاد می نماید.
یک بررسی عالی مربوط به اثرات فعالیت های ورزشی و تمرینات جسمانی روی پاسخ هورمون رشد توسط شفارد و سیدنی[2] به رشته تحریر آمده است.
1- Metiver
2- Shephard and Sidney
24 صفحه
ترکیب وزن
تودهٔ جسم را مىتوان به دو نوع بافت تقسیم کرد: یکى بافت بدون چربى که شامل عضلات، استخوان و اندامها مىباشد و دیگرى بافت چربی. درصد نسبى بافت بدون چربى و بافت چربى که ساختار و ترکیب بدن را تشکیل مىدهند مىتواند بهعنوان معیار ترکیب بدن باشد. ترکیب بدن به دلایل مختلف مهم است:
۱. نسبت بالاى بافت بدون چربى نشانهاى از ظرفیت بالاى انجام کار است و نسبت بالاى بافت چربى با ظرفیت انجام کار رابطهٔ منفى دارد؛
۲. وزن اضافى ناشى از بافت چربى به بار و مقاومت کار در موقع حرکت بدن اضافه مىشود؛
۳. چربى اضافى مىتواند دامنهٔ حرکت را محدود کند؛
۴. چاقی، شخص را در معرض خطر سکته و ابتلاء به بیمارى قلبى و عروقی، فشار خون و مرض قند قرار مىدهد.
ترکیب بدن همچنین مىتواند بهدلیل اثرى که بر احساس فرد مىگذارد مهم باشد. جوامع زیادى براى اندامهاى ورزیده ارزش قائل هستند. چاقى ممکن است به خودپندارى به شکل منفى کمک کند؛ لذا براى اشخاص چاق ایجاد ارتباط با دیگران دشوار مىشود. به یاد داشته باشید که هر شخص مقدارى بافت چربى دارد که براى حفاظت، پوشش و عایقسازى و ذخیرهٔ انرژى لازم است. زنان به حداقل بافت چربى )در حدود ۱۲ درصد از وزن بدن خود( براى حمایت کارکردهاى فیزیولوژیک دورهٔ باردارى نیازمند هستند. تنها وزن اضافى ناشى از بافت چربى با آمادگى جسمانى و تندرستى ارتباطى منفى دارد.
افراد مىتوانند از دو عامل اصلى محیطى یعنى رژیم غذایى و ورزش براى تنظیم مقدار نسبى بافتهاى بدون چربى و چربى بدن خود استفاده کنند. انسان مىتواند غذاى زیادى مصرف کند که منجر به ذخیرهٔ چربى اضافى مىشود. چون فعالیت جسمى نیاز به انرژى دارد، بدن کالرى حاصل از غذاى مورد استفاده را براى فعالیت قرار داده، از ذخیره شدن آن بهعنوان بافت چربى جلوگیرى مىکند.
حفظ و نگهدارى ترکیب بدن تا اندازهاى به تعادل بین کالرى مصرف شده در رژیم غذایى و میزان متابولیک به اضافهٔ مقدار فعالیت جسمى که انجام مىدهید مربوط مىشود. میزان متابولیک، مقدار انرژى است که در زمان معینى براى ادامهٔ کارکرد بدن مصرف مىشود. افراد از این نظر باهم متفاوت هستند. برخى از افراد کالرى بیشترى نسبت به دیگران براى ادامهٔ زندگى مصرف مىکنند. میزان متابولیک تحت کنترل هورمونهاى مختلفى است؛ لذا به راحتى نمىتوانید در کوتاه مدت آن را تغییر دهید. در مقابل، مىتوانید سطح فعالیت و ورزش خود را بهطور روزانه کنترل کنید.
ترکیب بدن و ورزش
بافت چربى در طى دو دوره به سرعت افزایش مىیابد. شش ماه اول بعد از تولد و دوباره در اوایل دورهٔ نوجوانی. در دختران این افزایش در سراسر دورهٔ نوجوانى ادامه مىیابد، در حالى که در پسران این افزایش متوقف شده، ممکن است براى مدتى معکوس شود. بافت عضلانى نیز در دورهٔ طفولیت به سرعت رشد و نمو مىکند و سپس در دورهٔ کودکى به حالت یکنواخت در مىآید و دوباره در دورۀ نوجوانى و جهش رشد بهطور چشمگیر و قابل توجه در پسران افزایش مىیابد. رژیم غذایى یا ورزش ممکن است این الگوى عمومى را تغییر دهد. بیش از حد غذا خوردن منجر به وزن اضافى همراه با چربى خواهد شد و گرسنگى کشیدن مىتواند منجر به کاهش بیش از اندازهٔ سطوح چربى بدن شود، بهطورىکه بدن انرژى مورد نیاز خود را از شکستن بافت عضلانى و استفاده از آن بهدست مىآورد و در نتیجه بافت عضلانى را ضایع مىکند. ورزش، کالرى و انرژى را مىسوزاند و بهصورت بالقوه ترکیب بدن را تغییر مىدهد، بنابراین رابطهٔ بین ترکیب بدن و ورزش مستلزم توجه دقیق است.
در هر دو تحقیقات مقطعى و بلند مدت، پژوهشگران رابطهٔ بین ورزش و ترکیب بدن را آزمایش کردهاند. تحقیقات مقطعى عموماً نشان دادهاند که درصد چربى بدن جوانان ورزشکار در مقایسه با کودکان گوشهگیر پائینتر است )پاریزکوا، ۱۹۷۳(. با وجود این، غیر ممکن است بتوان از طریق تحقیقات مقطعى تعیین کرد که شیوۀ زندگى فعال منجر به لاغر شدن بدن مىشود )ممکن است کودکان لاغر فعالیت را راحتتر تشخیص دهند، لذا شیوهٔ زندگى فعال را اختیار کنند(. تحقیقات بلند مدت ارزش بیشترى در خصوص مطالعهٔ روابط بین سطوح فعالیت و ترکیب بدن را دارند، بنابراین در هر کجا که امکان داشته باشد، دربارهٔ اطلاعات مربوط به تحقیقات بلند مدت بحث خواهیم کرد.
پاریزکوا یک رشته تحقیق در زمینهٔ ترکیب بدن و سطوح فعالیت پسران و دختران در چک و اسلواکى سابق انجام داد. تحقیق نخست از نوع مقطعى بود و یکى از چند تحقیقى بود که کودکان کم سن و سال را مورد آزمایش قرار داد. تحقیقات دیگر او از نوع بلند مدت بودند. در تحقیق مقطعی، ولانسکى و پاریزکوا )۱۹۷۶( اندازههاى چربى زیر پوست دو گروه از کودکان را که سن آنها بین ۲ تا ۵ سال بود باهم مقایسه کردند. یک گروه از کودکان در کلاس ویژهٔ تربیت بدنى همراه با والدین خود شرکت کردند، در حالى که گروه دیگر در هیچ نوع برنامه و کلاس تربیت بدنى شرکت نکردند. چربى زیر پوست کودکانى که در کلاس تربیت بدنى شرکت کرده بودند، حتى در این سن کم، در سطح پائینى بود.
17 صفحه
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین میزان فعالیت بدنی، عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی (SES) دانش آموزان دختر17-15 سال تهران بود. این مطالعه روی 119 نمونه تصادفی (52 دانش آموز از منطقه یک به عنوان منطقه برخوردار و67 دانش آموز از منطقه شانزده به عنوان منطقه غیر برخوردار) انجام شد. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه فعالیت بدنی بک، پرسش نامه وضعیت اجتماعی اقتصادی، آزمون های ویژه ارزیابی عوامل آمادگی جسمانی شامل حداکثر اکسیژن مصرفی (20 متر شاتل ران)، استقامت عضلانی (درازونشست)، انعطاف پذیری (خمش به جلو)، توان انفجاری (پرش عمودی)، چابکی (دو 9×4 متر) و قدرت نسبی پاها (نیروسنج پا) و آزمون های ویژه ارزیابی ترکیب بدنی شامل اندازه دور کمر(WC)، درصد چربی بدن و نسبت دور کمر به باسن (WHR) بود. از آزمون های ضریب همبستگی متعارف، پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای ارزیابی ارتباط بین متغیرها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین (SES) خانواده و آمادگی جسمانی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت. بین (SES)خانواده و عوامل پیکرسنجی ارتباط معنی داری مشاهده نشد. همچنین بین SES و میزان فعالیت بدنی ارتباط معنی داری مشاهده نشد، ولی بین سرمایه اقتصادی با میزان فعالیت بدنی ارتباط معکوس معنی داری وجود داشت.
یافته های این مطالعه نشان دهنده تأثیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر شاخص های آمادگی جسمانی نوجوانان است. با افزایش پایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده ، شاخص های آمادگی جسمانی نوجوانان نیز افزایش می یابد.