فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:19
وسعت
جمعیت
همسایگان
آب وهوا
انواع محصولات کشاورزی – صنایع دستی
زبان ولهجه وضرب المثل ها
بازارهای گیلان وکارکردهای مردم شناسی آن
تاریخ قومی ونژادی مردم استان گیلان
سوابق نژادی
گیلان بعدازاسلام ودرقرون وسطی
گیلان درروزگار مغولان وتیموریان
آمدن قزاق به گیلان
گیلان پس ازصفویه
گیلان درعهد قاجار
مردم گیلان ازنظر جسمانی
آداب ورسوم مردم استان گیلان
نتیجه گیری
منبع
استان گیلان درحدود ۱۴۷۰۹ کیلومترمربع مساحت دارد
استان گیلان از شمال به قسمتی از مرز کشورجمهوری آذربایجان و به دریای مازندران واز مشرق به استان مازندران واز جنوب به استان های قزوین وزنجان وازمغرب به استان آذربایجان شرقی محدود می باشد.
مرکزاستان گیلان شهررشت وشهرستانهای تابعه آن عبارتند از:
رشت – بندرانزلی – لاهیجان – رودسر- طوالش – فومن – لنگرود – صومعه سرا – آستارا – ورودبار – املش – آستانه اشرقیه ودیگرشهرها از جمله ماسوله – کلاچای – چابکسروغیره می باشد.
درگیلان بادهای مرطوب درزمستان از شمال غربی دربهار از شرق ودرتابستان وپائیز از مغرب می وزد بههمین جهت گیلان مرطوبترین منطقه سواحل جنوبی بحرخزراست وجمع باران سالانه آن به حداکثر ۲۰۸۹ میلیمتر می رسد.
درگیلان حدود سی وهشت رودخانه بزرگ وکوچک وجود دارد که مهمترین آن عبارتند از : سفید رود – پلرود – شلمان رود – ماسال – گرگانرود – وشفا رود است.
محصولات کشاورزی استان گیلان عبارتند از: ۱- غلات ( گندم – جو – برنج – ارزن – ذرت ) ۲- حبوبات ( لوبیا – نخود – لپه – عدس – ماش – باقلا و…)
۳- گیاهان صنعتی ( توتون – تنباکو – آفتابگردان – کرچک – کنجد – بادام زمینی – شاهدانه و….) ۴- محصولات جالیزی ( هندوانه – خربزه – خیار…)
۵- سبزیجات ( سیب زمینی – پیاز – گوجه فرنگی – جعفری – تره – کلم – شلغم- هویج – کاهو ….) ۶- گیاهان علوفه ای ۷- میوه ها ( مرکبات – انجیر- انگور – انار – گردو – زیتون – چای – توت – شاه توت – فندق ) از مهمترین محصولات : برنج – چای – مرکبات می باشد.
انواع ماهی : سفید – سوف – ماش – کفال – سیس – کپور – اسپلا – اردک ماهی- ماهی سیم – ماهی لای – آزاد – کیلکا – کلمه – فیل ماهی – تاسماهی و…
اغلب صنعتگران کشاورزان هستند که عبارتند از: نازک کاری چوب – قلابدوزی وبامبو – محصولات دستی چوبی بصورت ظروف سالاد خوری – گلدان – نمک پاش – سینی – کاسه وبشقاب – مجسمه – جاسیگاری و… ساخته می شود که بیشتراز چوبهای راش – شمشاد – افرا – گردو – زیتون – توسگا – وانجیر مورد استفاده قرارمی گیرد.
زبان : گیلکی را زبان شناسان جزو گروه زبانهای شما غربی ایرانی یا گروه زبانهای ایرانی – لهجه های مرکزی ایران وبخشی از لهجه های فارسی وارموری ( افغانستان وپاکستان ) و پراچی ( درتاجیکستان وافغانستان وهندوستان )
لهجه (گویش) گیلانیان امروز گیلکی است این گویش درغرب وشرق وحوزه های مرکزی گیلان متفاوت است وبا هم اختلاف دارد. بنحویکه حتی فهمش برای ساکنان شهرستانی نزدیک وهمجوار خالی از دشواری نیست بسیاری از واژه های مستعمل امروز براثر اختلاط وآمیزش با واژه های فارسی تغییریافته سبب متروک شدن واژه های قدیمی شده است.
ضرب المثل های زبان گیلکی درمردم همچنان رایج است که دراینجا به چند نمونه ازآن می پردازیم :
۱- خواب بالش نوانه وشنای خورش
۲- همسایه کرک شال برنه ، همساده دیگه زرنگ بونه
۳- دس دسه شورنه، هردو دست دیم شورنه
۴- خدا خراشناسه ورشاخ نده (آن دو شاخ گاو اگرشاخ داشتی – آدمی را از زمین برداشتی )
۵- کاه تی نیه ، کا دان تی شه
۶- مهمان اگریه روز بو وره گاو کوشنن
۷- سلام روستایی بی طمع نیه
۸- خر خره حریف نیه وپالان گازگیره
۹- بز بز بینه پلهم چرنه
لهجه طالشی نیز یکی از لهجه های متداول اما مختص ساکنان غرب وشمال غرب وجنوب غربی است گیلان است ( لهجه گالشی که اختصاص به مردم کوهپایه دارد – لهجه کرمانجی که مخصوص عمارلولی هاست – لهجه تاتی که معمول به مردم رودباراست ).
که بصورت هفتگی هرروز دریکی ازشهرهای استان تشکیل می گردد ومعمولا جهت عرضه وفروش محصولات محلی برپا می شود از جمله عناوین این بازارها شبیه بازارجمعه بازارودیگر روزهای هفته درشهرهای مختلف استان گیلان برگزارمی شود.
ازدیدگاه مردم شناسی که دراینجا به جنبه اقتصادی ان می پردازیم بطوریکه مطلعید کاراکتر مردم گیلان کشاورزی – ماهیگیری – دامپروری می باشد زن ومرد درانجام کارمشارکت دارند وبرای امرارمعاش تلاش می کنند ومشارکت زنان دراین منطقه بصورت سنتی بوده وریشه درویژگی جسمانی واقتصادی انها دارد بطوریکه زنان بطور آزادانه درکنار مرد علاوه برکارهای زنانه برنج درو می کند چای می چیند – سبزی می کارد – مرکبات می چیند وخیلی ازکارهای دیگررا انجام می دهد وفقط دربعضی از موارد ازجمله ماهیگیری کمتردخالت دارد ضمنا اکثر فروشندگان دربازارهای روز زنان هستند که نقش مهمی درمسائل اقتصادی خانواده دارند واین امر باعث شده کارکرد هایی ازجمله روابط خانوادگی – زن وشوهری بسیار مستحکم شده واحترام وجایگاه ومنزلت زن با مشارکت وفعالیت اقتصادی که دارد دراجتماع از ارزش وجایگاه خاص برخوردارشد و نوعی پیوستگی وروحیه جمعی را بوجود آورد. درادامه یادآورمی شود درتحقیق وجستجو خانواده گیلانی که کارکشاورزی دارند مواردی بوده که زن درخانه درجهت تامین معاش خانواده حرف اول را زده وهمین امرسبب شده سایر روابط دیگرازجمله اجتماعی فرهنگی مذهبی وغیره تحت تاثیر وافکار او قرارگیرد پس ازدیدگاه مردم شناسی نتیجه می گیریم زن درکنارمردم در مراحل مختلف تولید توزیع ومصرف نقش اساسی دارد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:151
فصل اول: مفاهیم ومبانی ۱۰
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک) ۱۰
مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی ۱۲
۱- میراث فرهنگی به مفهوم عام: ۱۲
الف ) شیئیت: ۱۳
ب) قدمت ۱۴
ج) پیام انسانی ۱۵
۳- مفهوم خاص میراث فرهنگی (میراث فرهنگی معنوی) ۱۶
۴- تعریف میراث فرهنگی در قوانین ایران ۱۹
۵- تعریف میراث فرهنگی در کنوانسیونهای بین المللی ۲۱
مبحث دوم : مبانی حمایت از میراث فرهنگی ۲۷
۱- مبانی ارزشی ۲۷
۲-مبانی قانونی ۳۲
الف – مبنای ملی حقوق میراث فرهنگی ۳۲
ب ) مبنای بین المللی حقوق میراث فرهنگی ۳۴
الف ) علل ذاتی ۳۵
ب) علل عارضی ۳۷
ج ) علل عامدی(عمدی) ۳۹
فصل دوم: تاریخچه حقوق میراث فرهنگی درایران ۴۰
مبحث اول: قبل از انقلاب ۴۰
۱- تشکیل وزارت معارف، اوقاف وصنایع مستظرفه ۴۰
۲- تشکیل وزارت فرهنگ وهنر ۴۳
اهداف اصلی تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران،عبارت بودند از ۴۷
مبحث دوم : میراث فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی ۴۹
۱- تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور ۴۹
۲- استقرار ضوابط میراث فرهنگی پس از انقلاب ۵۱
بخش دوم ۵۹
فصل اول : جایگاه میراث فرهنگی در حقوق ایران ۶۰
مبحث اول : میراث فرهنگی در قوانین بنیادین کشور ۶۰
۱- میراث فرهنگی در قانون اساسی ۶۰
قانون اساسی چین ۶۲
قانون اساسی کره جنوبی ۶۳
قانون اساسی کانادا ۶۳
قانون اساسی سوریه ۶۳
۲- میراث فرهنگی در قانون برنامه توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ۶۴
۱- قانون برنامه اول توسعه ۶۴
۲- قانون برنامه دوم توسعه ۶۵
۳) قانون برنامه سوم توسعه ۶۶
میراث فرهنگی در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ۶۷
۳- میراث فرهنگی در قوانین شهری ۶۷
الف ) مقررات شورای عالی شهرسازی ۶۷
ب ) مقررات شهرداریها ۷۱
ب – معافیت آثار فرهنگی – تاریخی و موزهها از عوارض شهرداری ۷۲
۴- میراث فرهنگی در قوانین و مقررات مالی کشور ۷۵
الف ) میراث فرهنگی در قانون بودجه کل کشور ۷۵
ب ) معافیتهای مالی ۷۹
مبحث دوم : قوانین حفاظتی ناظر بر میراث فرهنگی ۸۱
۱- حفاری در ابنیه واراضی باستانی و حریم آن ۸۱
الف – تعیین حریم آثار فرهنگی – تاریخی وضوابط حفاظتی آن ۸۱
ب ) حفاری ۸۲
۱- حقوق و تکالیف مربوط به دارندگان مجوز حفاری ۸۳
۲- نظارت سازمان میراث فرهنگی بر عملیات حفاری ۸۴
۴- حفاری در املاک خصوصی ۸۵
۵- حفاری غیرمجاز ۸۵
و ) حفاری تصادفی ۸۶
۲- ورود وصدور (قاچاق ) ۸۷
قاچاق اموال فرهنگی- تاریخی بدل ۸۸
استرداد اموال فرهنگی – تاریخی ۹۱
خرید وفروش ۹۲
الف ) خرید و فروش آثار فرهنگی –تاریخی منقول ۹۳
ب ) خرید وفروش آثار فرهنگی –تاریخی غیرمنقول ۹۵
مبحث اول: سازمانهای حمایت کننده در کشور ۹۶
۱- سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ۹۷
الف – تشکیل سازمان ۹۷
ب ) اهداف و وظایف سازمان ۹۸
ج) ارکان سازمان ۹۸
۱-شورای عالی سازمان ۹۸
۲- رئیس سازمان ۹۹
۳- تشکیلات ستادی سازمان ۹۹
۱-پژوهشگاه ۱۰۰
الف ) شناسایی ۱۰۰
ب) اهداف و وظائف ۱۰۰
ج) تشکیلات پژوهشگاه ۱۰۰
۱- هیأت امناء ۱۰۱
۲-رئیس پژوهشگاه ۱۰۲
۳- شورای پژوهشی ۱۰۲
۳-مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی ۱۰۳
الف –شناسایی) ۱۰۳
ب) اهداف ووظایف ۱۰۳
ج ) تشکیلات مرکز ۱۰۳
۲- شورای مرکز ۱۰۴
۴- انجمن میراث فرهنگی ۱۰۵
ثبت میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی ۱۰۷
۱- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی غیرمنقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۰۸
الف )وظایف سازمانهای میراث فرهنگی وگردشگری ۱۰۸
۱- بررسی و تشخیص ۱۰۸
۲- اخطار به مالک ۱۰۹
۳- اعلام عمومی ثبت اثر ۱۱۰
۴- تنظیم وتشکیل پرونده کارشناسی ۱۱۰
۵- پژوهش، حفاظت، و نظارت ،مرمت واحیاء ، معرفی و آمورش ۱۱۱
۶- حفاظت ومرمت اضطراری ۱۱۲
ب) حقوق و تکالیف مالک یا متصرف ۱۱۳
۱- اطلاع به دولت ۱۱۳
۲- اعمال حق مالکیت یا تصرف ۱۱۳
۳-همکاری با دولت در اجرای عملیات حفاظت از اثر ۱۱۳
۴- کسب مجوز برای تعمیر ومرمت اثر ۱۱۴
۵- رعیات ضوابط مقرر برای نحوه استفاده از اثر ۱۱۴
۲- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی منقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۱۵
الف ) وظایف سازمانهای فرهنگی وگردشگری ۱۱۵
۶- پژوهش ، حفاظت و نظارت، مرمت واحیاء ، معرفی و آموزش ۱۱۵
ب ) حقوق و تعهدات مالک ۱۱۶
۱- کسب مجوز تعمیر و مرمت ۱۱۶
۲- خرید وفروش ۱۱۶
مبحث سوم: الحاق ایران به معاهدات و سازمانهای بین المللی ۱۱۷
۱- الحاق به معاهدات بین المللی ۱۱۷
۲- الحاق به سازمانهای بین المللی ۱۱۸
بخش سوم ۱۲۱
فصل اول : معاهدات بین المللی ۱۲۲
مبحث اول : کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه «۱۹۵۴ یونسکو» ۱۲۲
۱-موضوع ودامنه مشول ۱۲۲
الف- دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ اعضای متعاهد ۱۲۲
ب – دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ سرزمین ۱۲۴
۲- روشهای حمایت از اموال فرهنگی در کنوانسیون ۱۲۴
الف :حمایت عام ۱۲۴
ب- حمایت خاص ۱۲۵
۱-پناهگاههای پیش بینی نشده ۱۲۷
۲- اشغال ۱۲۸
ج ) حمایت عالی ۱۲۸
۳- قلمرو اجرائی کنوانسیون ۱۳۰
الف) اقدامات زمان صلح ۱۳۰
۱- فراهم آوردن وسائل حفاظت از اموال فرهنگی واقع در سرزمین هر یک از اعضاء ۱۳۰
۲- احترام به اموال فرهنگی – تاریخی به منزله بخشی از میراث فرهنگی بشری ۱۳۰
۳- تعیین نحوه استفاده از اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۰
۴- پیش بینی مقررات لازم در حقوق داخلی کشورها بمنظور حسن اجرای معاهده ۱۳۰
۵- تعیین افراد متخصص وایجاد تشکیلات لازم برای همکاری مقامات کشوری و لشگری ۱۳۱
۶- ثبت آثار در فهرست آثار تحت حمایت مخصوص ۱۳۱
۷- علامتگذاری آثار ۱۳۱
۸- ایجاد پناهگاه های اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۱
ب ) اقدامات لازم الاجراء در زمان جنگ: ۱۳۱
۱- خودداری از هر گونه عمل خصمانه بر علیه اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۲- جلوگیری از سرقت وغارت اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۳- جلوگیری از اقدامات تخریبی و مصادره اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۴- ممنوعیت عمل انتقامی ( مقابله به مثل) ۱۳۲
۵- همکاری با مقامات دولتی که سرزمین آن اشغال شده است ۱۳۲
۶- خودداری از استفاده نظامی از عرصه و حریم آثار فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۷- خودداری از هر گونه عمل خصومت آمیز نسبت به حمل و نقل اموال منقول تحت حمایت مخصوص ۱۳۲
۸- خودداری از توقیف و تصرف اموال منقول فرهنگی –تاریخی به عنوان غنیمت جنگی ۱۳۳
۴- تشکیل کمیته مشورتی ملی در کشورهای عضو کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه ۱۳۳
مبحث دوم : کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوعیت وجلوگیری از ورود،صدور وانتقال غیرقانونی مالکیت اموال فرهنگی «۱۹۷۰ یونسکو» ۱۳۴
۱- موضوع ودامنه شمول ۱۳۴
۲- مقررات شکلی و اجرایی ۱۳۵
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۳۵
ب )تجدید نظر در کنوانسیون ۱۳۶
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۳۷
د) نقش یونسکو در اجرای کنوانسیون ۱۹۷۰ ۱۳۷
۱- نقش مدیر کل یونسکو ۱۳۸
۲- نقش سازمان یونسکو ۱۳۸
۳- تعهدات دول عضو کنوانسیون ۱۳۸
الف – تعهدات ملی ۱۳۸
۱) تعهدات تقنینی ۱۳۹
الف – تصویب کنوانسیون ۱۳۹
ب – تصویب قوانین کیفری واداری ۱۳۹
۲- تعهدات اجرایی ۱۴۰
الف ) تأسیس مؤسسات ذیربط ۱۴۰
ب) آموزش ۱۴۰
۳- تعهدات نظارتی ۱۴۰
الف )نظارت پلیسی ۱۴۰
ب) نظارت قضائی واداری ۱۴۰
ب ) تعهدات بین المللی ۱۴۱
مبحث سوم : کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی وطبیعی جهان ( ۱۹۷۲ یونسکو) ۱۴۲
۱- موضوع و دامنه شمول ۱۴۲
الف ) میراث فرهنگی ۱۴۲
ب ) میراث طبیعی ۱۴۳
۲- ابعاد حمایت از میراث فرهنگی در کنوانسیون ۱۴۵
الف ) تعهدات کشورهای عضو معاهده ۱۹۷۲ در سطح ملی ۱۴۵
ب) تعهدات بین المللی کشورهای متعاهد ۱۴۷
۳- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۷
الف ) شرایط ثبت اثر فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
۱- وجود حفاظت حقوقی ۱۴۸
۲- مدیریت مناسب ۱۴۸
ب ) شرایط ثبت اثر طبیعی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
ج ) فهرست «میراث چهانی در معرض خطر» ۱۴۹
۴- مقررات شکل اجرایی ۱۵۰
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۵۰
ب ) تجدیدنظر در کنوانسیون ۱۵۰
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۵۱
از آنجا که هر سیاستی با تکیه بر تعاریف شکل می گیرد برداشتن گامی در جهت قبول تعریفی برای میراث فرهنگی ضروری بنظر میرسد.
بهر حال انتخاب کلمات یک تعریف، بسیار کار حساس وقابل تأملی است زیرا هر کلمه یا عبارت میتواند عاملی تعیین کننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد. همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد که کلمات کلیدی انتخابی برای آن باید توانایی پاسخگویی به جنبههای مختلف آن را داشته حتی المقدور متضمن آگاهیهای لازم در آن باشند.
از سوی دیگر با توجه به نقش اساسی وفزایندهای که شناخت مبانی هر پدیده یا رویدادی دردرک ماهیت و سیرتکاملی آن دارد، در مبحث دوم به بررسی این موضوع میپردازیم.
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک)
از آنجا که انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمی در بیان مفاهیم پنهانشان دارد،ابتدا معنی زبان شناسانه لغات مربوط به میراث فرهنگی را که در انگلیسی،فرانسه،عربی وفارسی مورد استفاده قرار می گیرد بررسی مینماییم.
در انگلیسی،اصطلاحاتی چون Remains, Relics, Cultural Heritage ,Heritage , Property, Patrimony به کار میآیند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آکسفورد ،۱۸۸۸) Heritage در قرون گذشته به اشکال متفاوتی چون: heritage , erytage , eritage و غیره بکار می رفته است.که همگی از ریشه لاتین Hereditagium می باشند به معنی :«.. آنچه به ارث رسیده یا ممکنست برسد،هر مال یا خصوصاً ملک که براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در این اصطلاح به وضوح به نظرمیرسد، آن است که مال از گذشته به ارث رسیده است.
کلمة Relic که از Reliquias در لاتین بدست میآید،به معنی :«در موارد استفاده مذهبی، بخصوص در کلیساهای یونان وکاتولیک روم :برخی اشیاء همچون قسمتی ازبدن یا لباس،یک قطعه موردمصرف شخصی یا نظایر آن که به عنوان یادبود از یک قدیس، شهید یا فرد روحانی دیگری باقی مانده و به دقت از آن نگهداری کرده و محترم ومقدس داشته میشود»، ونیز «چیزی نفیس یا قیمتی» و «هر چه که به عنوان یادگاری یا یادبود از یک شخص، یک چیز، یک مکان نگه داشته شود؛یک بادمان.»
remains یعنی:«آنان که از میان تعدادی از اشخاص باز مانده،نجات یافته یا باقی مانده اند؛باقیمانده یا الباقی» و «یک اثر مادی (عتیقه یا غیرآن ) یک بنا یا ساختمان قدیمی یا ساختهای دیگر؛ وشبی که از زمانهای گذشته به دست آمده است.»
Patrimony یعنی :دارایی یا یک ملک که از پدر یا جد شخصی به اورسیده؛ میراث، وراثت.
Property یعنی: وضعیتی ازتعلق یا متعلق به بعضی اشخاص بودن و «واقعیت مالک چیزی بودن، چیزی را تملک کردن،حق(بخصوص حق انحصاری) تصرف، استفاده ،یا در اختیار گرفتن هر چیز (معمولاً شیئی مادی ( محسوس) ، دارندگی ،مالکیت.»
در فرانسه کلمات مشابهی با همان ریشة مشترک انگلیسی وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bein که ترجمه آن به انگلیسی Property یا Goods است.
در عربی کلمه تراث به کار میرود که از کلمه ارث ریشه میگیرد. در زبان فارسی دوکلمه آثارو میراث وجود دارند که هر دوریشه عربی دارند. آثار جمع اثر به معنی محصول فیزیکی و غیرفیزیکی بجای مانده است. در این کلمه انعکاس گذشته چشم گیر نیست، و کلمه بیشترنشان دهندة اهمیت آنچه که خلق شده میباشد و از اینروست که در فارسی این کلمه اغلب با صفاتی چون تاریخی یا فرهنگی همراه میشود.
کلمة دیگر،میراث، یعنی آنچه به ارث رسیده است که بسیار مشابه Heritage در انگلیسی است. اگر چه بدون اضافه نمودن کلمات توضیحی نیز قابل درک میباشد، همچون Heritage در انگلیسی، اغلببه همراه فرهنگ به کار میرود.
کلمه Property انگلیسی و Bien فرانسوی یادآور مفهوم گذشته نیستند،در حالی که سایر کلمات به آنچه که میراث گذشته است، رجوع داده میشوند. در مدارک یونسکو اغلب این دوکلمه،(Property) و Bein بکار رفته اند. اگر چه می توان چنین فرض کرد که این امر موجب ارتباط حال و گذشته میگردد و موارد وسیعتری از پدیدههای فرهنگی را زیر پوشش قرار میدهد.
در دستیابی به یک تعریف برای میراث فرهنگی، لازم است که معیارهای مشخصی مورد توجه قرار گیرند.
در این ارتباط سه معیار اصلی پیشنهاد میشود، شیئیت، قدمت و پیام انسانی
این معیارها میتوانند ما را به این مضمون نزدیک نمایند که :
هرپدیدهای ( اعم از منقول و غیرمنقول و آنچه که میراث مادی و معنوی[۱] خوانده میشود)
که قدمتی دارد (طول این قدمت نسبی است) و واجدپیامی انسانی است ( یا چیزی از انسانهای گذاشته برای عرضه دارد) شایسته است که بعنوان «میراث فرهنگی» خطاب گردد.
نتیجتاً نادیده گرفتن هر یک از این سه عامل موجب انحراف جدی در استخدام اصطلاح میراث فرهنگی برای بیان مقصود میشود.در توضیح امر برآنیم تا هر یک از این ملاک ها را برای شناسایی میراث فرهنگی تبیین نماییم.
اگر شیئیت میراث فرهنگی مورد تأکید است نه به این دلیل که ممکن است میراث فرهنگی بعنوان چیزی ذهنی تصور شود چرا که بدیهی است، ما چیزی را بعنوان میراث فرهنگی تلقی میکنیم که بنحوی به منصه ظهور رسیده باشد بلکه معیاری است جهت بازیای
بدین معنا که این مورد از شاخصهای میراث فرهنگی نیست بلکه یک معیاربرای کمک به شناسایی آن است.
به نظر می رسد که مواجهه مستقیم با بقایای تاریخی و برخورد با عینیت آن به انسان نوعی شهود اعطا میکند،نوعی دریافت استنتاجی خاص که از خواندن تاریخ یا توضیح شفاهی حاصل نمیشود.
به قدری تأمل در قرآن کریم در مییابیم که در کنار روشهای منطقی برای جستجوی حقیقت، قرآن بشررا به سفر ودیدن آثار دعوت مینماید،از سویی مرور تجارب شخصی به ما نشان میدهد که در مواجهه با اصل یک تابلوی نقاشی یا شنیدن اجرای زنده یک قطعه موسیقی تا چه حد واکنشی متفاوت داشته ایم. بدین معنا که مشاهده حضور فیزیکی یک اثردر یک موزه یا در محوطه تاریخی موجب افزایش قدرت مواجهه و توجه بیشترمیگردد.
باید به یاد داشت که بیشتر آثار باقیمانده بعنوان یک اثر هنری خلق نشدهاند بلکه به جهت گذر سالهای بسیار تأثیر ژرفی بر بیننده میگذارند.
بنابراین معیار شیئیت، امکان تجربهای بی بدیل را برای مخاطب فراهم مینماید بدین معنا که شهود مستقیم گذشته را ممکن امکان و گفتگوی روحی با ؟؟؟ را تحمیل مینماید.
دومین معیار پیشنهادی برای تبیین میراث فرهنگی، قدمت است. مساله قدمت برای مطالعه گذشته بسیار با اهمیت است زیرا این عنصر ضمن اینکه موفقیت اثر در تاریخ تعیین کرده واطلاعات با ارزشی را ارائه مینماید حس خاصی را در مشاهده برمیانگیزاند. بی شک گذشته نقش مهمی درزندگی روانی انسانها ایفا میکند.بسیاری از رویکردهای عاطفی به گذشته ناشی از قدمت به ارث رسیده در اشیاء تاریخها میباشد،دراین راستا آن قابل ذکر است اینکه مقدار فاصله با گذشته که حس قدیمی بودن را میآفریند،نسبی است وواضح است که برای آنچه میراث نامیده میشود،حداقل سنی باید وجود داشته باشد.لیکن شایان ذکر است که قرآن کریم نیز طول زمان مشابهی بعنوان یک مقیاس برای تعیین آنچه که قدیمی یا از گذشته است ارائه مینماید.
در میان سه معیار پیشنهادی این قدرت است که ما را به گفتگو ودرک پیام پیشینیان دعوت مینماید لذا اگر عامل قدرت را حذف کنیم چندین بعنوان میراث فرهنگی باقی نخواهد ماند.
این حس بنحوی ترکیب شگفتی،حسرت، تحسین ورضایت است زیرا حقیقتاً بزرگترین افتخار یک اثر باستانی در اجزای بکار رفته نیست بلکه شکوه آن در قدمت وحس عمیقی است که به انسان تلقین میشود.»
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:151
فصل اول: مفاهیم ومبانی ۱۰
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک) ۱۰
مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی ۱۲
۱- میراث فرهنگی به مفهوم عام: ۱۲
الف ) شیئیت: ۱۳
ب) قدمت ۱۴
ج) پیام انسانی ۱۵
۳- مفهوم خاص میراث فرهنگی (میراث فرهنگی معنوی) ۱۶
۴- تعریف میراث فرهنگی در قوانین ایران ۱۹
۵- تعریف میراث فرهنگی در کنوانسیونهای بین المللی ۲۱
مبحث دوم : مبانی حمایت از میراث فرهنگی ۲۷
۱- مبانی ارزشی ۲۷
۲-مبانی قانونی ۳۲
الف – مبنای ملی حقوق میراث فرهنگی ۳۲
ب ) مبنای بین المللی حقوق میراث فرهنگی ۳۴
الف ) علل ذاتی ۳۵
ب) علل عارضی ۳۷
ج ) علل عامدی(عمدی) ۳۹
فصل دوم: تاریخچه حقوق میراث فرهنگی درایران ۴۰
مبحث اول: قبل از انقلاب ۴۰
۱- تشکیل وزارت معارف، اوقاف وصنایع مستظرفه ۴۰
۲- تشکیل وزارت فرهنگ وهنر ۴۳
اهداف اصلی تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران،عبارت بودند از ۴۷
مبحث دوم : میراث فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی ۴۹
۱- تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور ۴۹
۲- استقرار ضوابط میراث فرهنگی پس از انقلاب ۵۱
بخش دوم ۵۹
فصل اول : جایگاه میراث فرهنگی در حقوق ایران ۶۰
مبحث اول : میراث فرهنگی در قوانین بنیادین کشور ۶۰
۱- میراث فرهنگی در قانون اساسی ۶۰
قانون اساسی چین ۶۲
قانون اساسی کره جنوبی ۶۳
قانون اساسی کانادا ۶۳
قانون اساسی سوریه ۶۳
۲- میراث فرهنگی در قانون برنامه توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ۶۴
۱- قانون برنامه اول توسعه ۶۴
۲- قانون برنامه دوم توسعه ۶۵
۳) قانون برنامه سوم توسعه ۶۶
میراث فرهنگی در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ۶۷
۳- میراث فرهنگی در قوانین شهری ۶۷
الف ) مقررات شورای عالی شهرسازی ۶۷
ب ) مقررات شهرداریها ۷۱
ب – معافیت آثار فرهنگی – تاریخی و موزهها از عوارض شهرداری ۷۲
۴- میراث فرهنگی در قوانین و مقررات مالی کشور ۷۵
الف ) میراث فرهنگی در قانون بودجه کل کشور ۷۵
ب ) معافیتهای مالی ۷۹
مبحث دوم : قوانین حفاظتی ناظر بر میراث فرهنگی ۸۱
۱- حفاری در ابنیه واراضی باستانی و حریم آن ۸۱
الف – تعیین حریم آثار فرهنگی – تاریخی وضوابط حفاظتی آن ۸۱
ب ) حفاری ۸۲
۱- حقوق و تکالیف مربوط به دارندگان مجوز حفاری ۸۳
۲- نظارت سازمان میراث فرهنگی بر عملیات حفاری ۸۴
۴- حفاری در املاک خصوصی ۸۵
۵- حفاری غیرمجاز ۸۵
و ) حفاری تصادفی ۸۶
۲- ورود وصدور (قاچاق ) ۸۷
قاچاق اموال فرهنگی- تاریخی بدل ۸۸
استرداد اموال فرهنگی – تاریخی ۹۱
خرید وفروش ۹۲
الف ) خرید و فروش آثار فرهنگی –تاریخی منقول ۹۳
ب ) خرید وفروش آثار فرهنگی –تاریخی غیرمنقول ۹۵
مبحث اول: سازمانهای حمایت کننده در کشور ۹۶
۱- سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ۹۷
الف – تشکیل سازمان ۹۷
ب ) اهداف و وظایف سازمان ۹۸
ج) ارکان سازمان ۹۸
۱-شورای عالی سازمان ۹۸
۲- رئیس سازمان ۹۹
۳- تشکیلات ستادی سازمان ۹۹
۱-پژوهشگاه ۱۰۰
الف ) شناسایی ۱۰۰
ب) اهداف و وظائف ۱۰۰
ج) تشکیلات پژوهشگاه ۱۰۰
۱- هیأت امناء ۱۰۱
۲-رئیس پژوهشگاه ۱۰۲
۳- شورای پژوهشی ۱۰۲
۳-مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی ۱۰۳
الف –شناسایی) ۱۰۳
ب) اهداف ووظایف ۱۰۳
ج ) تشکیلات مرکز ۱۰۳
۲- شورای مرکز ۱۰۴
۴- انجمن میراث فرهنگی ۱۰۵
ثبت میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی ۱۰۷
۱- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی غیرمنقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۰۸
الف )وظایف سازمانهای میراث فرهنگی وگردشگری ۱۰۸
۱- بررسی و تشخیص ۱۰۸
۲- اخطار به مالک ۱۰۹
۳- اعلام عمومی ثبت اثر ۱۱۰
۴- تنظیم وتشکیل پرونده کارشناسی ۱۱۰
۵- پژوهش، حفاظت، و نظارت ،مرمت واحیاء ، معرفی و آمورش ۱۱۱
۶- حفاظت ومرمت اضطراری ۱۱۲
ب) حقوق و تکالیف مالک یا متصرف ۱۱۳
۱- اطلاع به دولت ۱۱۳
۲- اعمال حق مالکیت یا تصرف ۱۱۳
۳-همکاری با دولت در اجرای عملیات حفاظت از اثر ۱۱۳
۴- کسب مجوز برای تعمیر ومرمت اثر ۱۱۴
۵- رعیات ضوابط مقرر برای نحوه استفاده از اثر ۱۱۴
۲- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی منقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۱۵
الف ) وظایف سازمانهای فرهنگی وگردشگری ۱۱۵
۶- پژوهش ، حفاظت و نظارت، مرمت واحیاء ، معرفی و آموزش ۱۱۵
ب ) حقوق و تعهدات مالک ۱۱۶
۱- کسب مجوز تعمیر و مرمت ۱۱۶
۲- خرید وفروش ۱۱۶
مبحث سوم: الحاق ایران به معاهدات و سازمانهای بین المللی ۱۱۷
۱- الحاق به معاهدات بین المللی ۱۱۷
۲- الحاق به سازمانهای بین المللی ۱۱۸
بخش سوم ۱۲۱
فصل اول : معاهدات بین المللی ۱۲۲
مبحث اول : کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه «۱۹۵۴ یونسکو» ۱۲۲
۱-موضوع ودامنه مشول ۱۲۲
الف- دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ اعضای متعاهد ۱۲۲
ب – دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ سرزمین ۱۲۴
۲- روشهای حمایت از اموال فرهنگی در کنوانسیون ۱۲۴
الف :حمایت عام ۱۲۴
ب- حمایت خاص ۱۲۵
۱-پناهگاههای پیش بینی نشده ۱۲۷
۲- اشغال ۱۲۸
ج ) حمایت عالی ۱۲۸
۳- قلمرو اجرائی کنوانسیون ۱۳۰
الف) اقدامات زمان صلح ۱۳۰
۱- فراهم آوردن وسائل حفاظت از اموال فرهنگی واقع در سرزمین هر یک از اعضاء ۱۳۰
۲- احترام به اموال فرهنگی – تاریخی به منزله بخشی از میراث فرهنگی بشری ۱۳۰
۳- تعیین نحوه استفاده از اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۰
۴- پیش بینی مقررات لازم در حقوق داخلی کشورها بمنظور حسن اجرای معاهده ۱۳۰
۵- تعیین افراد متخصص وایجاد تشکیلات لازم برای همکاری مقامات کشوری و لشگری ۱۳۱
۶- ثبت آثار در فهرست آثار تحت حمایت مخصوص ۱۳۱
۷- علامتگذاری آثار ۱۳۱
۸- ایجاد پناهگاه های اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۱
ب ) اقدامات لازم الاجراء در زمان جنگ: ۱۳۱
۱- خودداری از هر گونه عمل خصمانه بر علیه اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۲- جلوگیری از سرقت وغارت اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۳- جلوگیری از اقدامات تخریبی و مصادره اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۴- ممنوعیت عمل انتقامی ( مقابله به مثل) ۱۳۲
۵- همکاری با مقامات دولتی که سرزمین آن اشغال شده است ۱۳۲
۶- خودداری از استفاده نظامی از عرصه و حریم آثار فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۷- خودداری از هر گونه عمل خصومت آمیز نسبت به حمل و نقل اموال منقول تحت حمایت مخصوص ۱۳۲
۸- خودداری از توقیف و تصرف اموال منقول فرهنگی –تاریخی به عنوان غنیمت جنگی ۱۳۳
۴- تشکیل کمیته مشورتی ملی در کشورهای عضو کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه ۱۳۳
مبحث دوم : کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوعیت وجلوگیری از ورود،صدور وانتقال غیرقانونی مالکیت اموال فرهنگی «۱۹۷۰ یونسکو» ۱۳۴
۱- موضوع ودامنه شمول ۱۳۴
۲- مقررات شکلی و اجرایی ۱۳۵
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۳۵
ب )تجدید نظر در کنوانسیون ۱۳۶
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۳۷
د) نقش یونسکو در اجرای کنوانسیون ۱۹۷۰ ۱۳۷
۱- نقش مدیر کل یونسکو ۱۳۸
۲- نقش سازمان یونسکو ۱۳۸
۳- تعهدات دول عضو کنوانسیون ۱۳۸
الف – تعهدات ملی ۱۳۸
۱) تعهدات تقنینی ۱۳۹
الف – تصویب کنوانسیون ۱۳۹
ب – تصویب قوانین کیفری واداری ۱۳۹
۲- تعهدات اجرایی ۱۴۰
الف ) تأسیس مؤسسات ذیربط ۱۴۰
ب) آموزش ۱۴۰
۳- تعهدات نظارتی ۱۴۰
الف )نظارت پلیسی ۱۴۰
ب) نظارت قضائی واداری ۱۴۰
ب ) تعهدات بین المللی ۱۴۱
مبحث سوم : کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی وطبیعی جهان ( ۱۹۷۲ یونسکو) ۱۴۲
۱- موضوع و دامنه شمول ۱۴۲
الف ) میراث فرهنگی ۱۴۲
ب ) میراث طبیعی ۱۴۳
۲- ابعاد حمایت از میراث فرهنگی در کنوانسیون ۱۴۵
الف ) تعهدات کشورهای عضو معاهده ۱۹۷۲ در سطح ملی ۱۴۵
ب) تعهدات بین المللی کشورهای متعاهد ۱۴۷
۳- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۷
الف ) شرایط ثبت اثر فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
۱- وجود حفاظت حقوقی ۱۴۸
۲- مدیریت مناسب ۱۴۸
ب ) شرایط ثبت اثر طبیعی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
ج ) فهرست «میراث چهانی در معرض خطر» ۱۴۹
۴- مقررات شکل اجرایی ۱۵۰
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۵۰
ب ) تجدیدنظر در کنوانسیون ۱۵۰
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۵۱
از آنجا که هر سیاستی با تکیه بر تعاریف شکل می گیرد برداشتن گامی در جهت قبول تعریفی برای میراث فرهنگی ضروری بنظر میرسد.
بهر حال انتخاب کلمات یک تعریف، بسیار کار حساس وقابل تأملی است زیرا هر کلمه یا عبارت میتواند عاملی تعیین کننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد. همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد که کلمات کلیدی انتخابی برای آن باید توانایی پاسخگویی به جنبههای مختلف آن را داشته حتی المقدور متضمن آگاهیهای لازم در آن باشند.
از سوی دیگر با توجه به نقش اساسی وفزایندهای که شناخت مبانی هر پدیده یا رویدادی دردرک ماهیت و سیرتکاملی آن دارد، در مبحث دوم به بررسی این موضوع میپردازیم.
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک)
از آنجا که انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمی در بیان مفاهیم پنهانشان دارد،ابتدا معنی زبان شناسانه لغات مربوط به میراث فرهنگی را که در انگلیسی،فرانسه،عربی وفارسی مورد استفاده قرار می گیرد بررسی مینماییم.
در انگلیسی،اصطلاحاتی چون Remains, Relics, Cultural Heritage ,Heritage , Property, Patrimony به کار میآیند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آکسفورد ،۱۸۸۸) Heritage در قرون گذشته به اشکال متفاوتی چون: heritage , erytage , eritage و غیره بکار می رفته است.که همگی از ریشه لاتین Hereditagium می باشند به معنی :«.. آنچه به ارث رسیده یا ممکنست برسد،هر مال یا خصوصاً ملک که براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در این اصطلاح به وضوح به نظرمیرسد، آن است که مال از گذشته به ارث رسیده است.
کلمة Relic که از Reliquias در لاتین بدست میآید،به معنی :«در موارد استفاده مذهبی، بخصوص در کلیساهای یونان وکاتولیک روم :برخی اشیاء همچون قسمتی ازبدن یا لباس،یک قطعه موردمصرف شخصی یا نظایر آن که به عنوان یادبود از یک قدیس، شهید یا فرد روحانی دیگری باقی مانده و به دقت از آن نگهداری کرده و محترم ومقدس داشته میشود»، ونیز «چیزی نفیس یا قیمتی» و «هر چه که به عنوان یادگاری یا یادبود از یک شخص، یک چیز، یک مکان نگه داشته شود؛یک بادمان.»
remains یعنی:«آنان که از میان تعدادی از اشخاص باز مانده،نجات یافته یا باقی مانده اند؛باقیمانده یا الباقی» و «یک اثر مادی (عتیقه یا غیرآن ) یک بنا یا ساختمان قدیمی یا ساختهای دیگر؛ وشبی که از زمانهای گذشته به دست آمده است.»
Patrimony یعنی :دارایی یا یک ملک که از پدر یا جد شخصی به اورسیده؛ میراث، وراثت.
Property یعنی: وضعیتی ازتعلق یا متعلق به بعضی اشخاص بودن و «واقعیت مالک چیزی بودن، چیزی را تملک کردن،حق(بخصوص حق انحصاری) تصرف، استفاده ،یا در اختیار گرفتن هر چیز (معمولاً شیئی مادی ( محسوس) ، دارندگی ،مالکیت.»
در فرانسه کلمات مشابهی با همان ریشة مشترک انگلیسی وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bein که ترجمه آن به انگلیسی Property یا Goods است.
در عربی کلمه تراث به کار میرود که از کلمه ارث ریشه میگیرد. در زبان فارسی دوکلمه آثارو میراث وجود دارند که هر دوریشه عربی دارند. آثار جمع اثر به معنی محصول فیزیکی و غیرفیزیکی بجای مانده است. در این کلمه انعکاس گذشته چشم گیر نیست، و کلمه بیشترنشان دهندة اهمیت آنچه که خلق شده میباشد و از اینروست که در فارسی این کلمه اغلب با صفاتی چون تاریخی یا فرهنگی همراه میشود.
کلمة دیگر،میراث، یعنی آنچه به ارث رسیده است که بسیار مشابه Heritage در انگلیسی است. اگر چه بدون اضافه نمودن کلمات توضیحی نیز قابل درک میباشد، همچون Heritage در انگلیسی، اغلببه همراه فرهنگ به کار میرود.
کلمه Property انگلیسی و Bien فرانسوی یادآور مفهوم گذشته نیستند،در حالی که سایر کلمات به آنچه که میراث گذشته است، رجوع داده میشوند. در مدارک یونسکو اغلب این دوکلمه،(Property) و Bein بکار رفته اند. اگر چه می توان چنین فرض کرد که این امر موجب ارتباط حال و گذشته میگردد و موارد وسیعتری از پدیدههای فرهنگی را زیر پوشش قرار میدهد.
در دستیابی به یک تعریف برای میراث فرهنگی، لازم است که معیارهای مشخصی مورد توجه قرار گیرند.
در این ارتباط سه معیار اصلی پیشنهاد میشود، شیئیت، قدمت و پیام انسانی
این معیارها میتوانند ما را به این مضمون نزدیک نمایند که :
هرپدیدهای ( اعم از منقول و غیرمنقول و آنچه که میراث مادی و معنوی[۱] خوانده میشود)
که قدمتی دارد (طول این قدمت نسبی است) و واجدپیامی انسانی است ( یا چیزی از انسانهای گذاشته برای عرضه دارد) شایسته است که بعنوان «میراث فرهنگی» خطاب گردد.
نتیجتاً نادیده گرفتن هر یک از این سه عامل موجب انحراف جدی در استخدام اصطلاح میراث فرهنگی برای بیان مقصود میشود.در توضیح امر برآنیم تا هر یک از این ملاک ها را برای شناسایی میراث فرهنگی تبیین نماییم.
اگر شیئیت میراث فرهنگی مورد تأکید است نه به این دلیل که ممکن است میراث فرهنگی بعنوان چیزی ذهنی تصور شود چرا که بدیهی است، ما چیزی را بعنوان میراث فرهنگی تلقی میکنیم که بنحوی به منصه ظهور رسیده باشد بلکه معیاری است جهت بازیای
بدین معنا که این مورد از شاخصهای میراث فرهنگی نیست بلکه یک معیاربرای کمک به شناسایی آن است.
به نظر می رسد که مواجهه مستقیم با بقایای تاریخی و برخورد با عینیت آن به انسان نوعی شهود اعطا میکند،نوعی دریافت استنتاجی خاص که از خواندن تاریخ یا توضیح شفاهی حاصل نمیشود.
به قدری تأمل در قرآن کریم در مییابیم که در کنار روشهای منطقی برای جستجوی حقیقت، قرآن بشررا به سفر ودیدن آثار دعوت مینماید،از سویی مرور تجارب شخصی به ما نشان میدهد که در مواجهه با اصل یک تابلوی نقاشی یا شنیدن اجرای زنده یک قطعه موسیقی تا چه حد واکنشی متفاوت داشته ایم. بدین معنا که مشاهده حضور فیزیکی یک اثردر یک موزه یا در محوطه تاریخی موجب افزایش قدرت مواجهه و توجه بیشترمیگردد.
باید به یاد داشت که بیشتر آثار باقیمانده بعنوان یک اثر هنری خلق نشدهاند بلکه به جهت گذر سالهای بسیار تأثیر ژرفی بر بیننده میگذارند.
بنابراین معیار شیئیت، امکان تجربهای بی بدیل را برای مخاطب فراهم مینماید بدین معنا که شهود مستقیم گذشته را ممکن امکان و گفتگوی روحی با ؟؟؟ را تحمیل مینماید.
دومین معیار پیشنهادی برای تبیین میراث فرهنگی، قدمت است. مساله قدمت برای مطالعه گذشته بسیار با اهمیت است زیرا این عنصر ضمن اینکه موفقیت اثر در تاریخ تعیین کرده واطلاعات با ارزشی را ارائه مینماید حس خاصی را در مشاهده برمیانگیزاند. بی شک گذشته نقش مهمی درزندگی روانی انسانها ایفا میکند.بسیاری از رویکردهای عاطفی به گذشته ناشی از قدمت به ارث رسیده در اشیاء تاریخها میباشد،دراین راستا آن قابل ذکر است اینکه مقدار فاصله با گذشته که حس قدیمی بودن را میآفریند،نسبی است وواضح است که برای آنچه میراث نامیده میشود،حداقل سنی باید وجود داشته باشد.لیکن شایان ذکر است که قرآن کریم نیز طول زمان مشابهی بعنوان یک مقیاس برای تعیین آنچه که قدیمی یا از گذشته است ارائه مینماید.
در میان سه معیار پیشنهادی این قدرت است که ما را به گفتگو ودرک پیام پیشینیان دعوت مینماید لذا اگر عامل قدرت را حذف کنیم چندین بعنوان میراث فرهنگی باقی نخواهد ماند.
این حس بنحوی ترکیب شگفتی،حسرت، تحسین ورضایت است زیرا حقیقتاً بزرگترین افتخار یک اثر باستانی در اجزای بکار رفته نیست بلکه شکوه آن در قدمت وحس عمیقی است که به انسان تلقین میشود.»
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:49
فهرست مطالب:
مقدمه2
فصل اول- کلیات4
الف – پیشینه منع تغییر کاربری اراضی در ایرن4
ب- تعاریف6
مفهوم تغییر کاربری8
موارد ضروری تغییر کاربری10
- مصادیق تغییر کاربری12
فصل دوم- سیاست کیفری در مقابل تغییر کاربری اراضی14
الف- مجازات قانونی به منظور منع تغییر کاربری اراضی16
ب- بزه تغییر کاربری اراضی20
ج- هدف اصلی سیاست کیفری26
د- رأی وحدت رویه30
ه - بررسی قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها (با اصلاحات بعدی)34
ی- شیوه رسیدگی به درخواست تغییر کاربری41
نتیجه گیری45
پاورقیها46
فهرست منابع49
مقدمه:
منظور از حفظ کاربری اراضی جلوگیری از تغییر نحوه استفاده از زمینهایی خاص توسط مالکان یا متصرفین آنها میباشد.
برخی از اراضی بنابر قانون، صرفاً جهت کاربردهای خاص قابل استفاده هستند و در صورتی که مالک متصرف بر آن باشد که نوع کاربرد ویژه ای را که قانون برای آن در نظر گرفته تغییر دهد، آثار منفی آن دامنگیر طبیعت، محیط زیست، اقتصاد، اجتماع یا فضای علمی، سیاسی، فرهنگی ، هنری و مذهبی در پی خواهد داشت
در برخی کشورها، زمین و اراضی طبیعی موضوعی مقدس و غیر قابل مسامحه برای بومیان منطقه محسوب میشود، به طوری که قوانین داخلی کشور و یا حتی معاهدات حقوق بشر، و نهادهای حقوق بشری بین المللی نظیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد (نهاد ناظر بر اجرای میثاق حقوق مدنی و سیاسی) و شورای حقوق بشر، آن را مورد توجه قرار داده و تخطی ناپذیری آن را مورد تأکید قرار دادند.
بنابر میثاق حقوق مدنی سیاسی، و بیش از آن بنابر اعلامیه حقوق بشر 1948 سازمان ملل، افراد را نمیتوان از ارزشهای مذهبی، قومی و قبیهای شود دور ساخت. از این رو در کشورهایی مانند استرالیا یا چین و در نوای از سوئد یا کانادا، بومیان منطقه که سرزمنیشان را مقدس میشمارند، حق محافظت و استفاده انحصاری از آن را بریا خود محفوظ داشتهاند، طوری که دولت نمیتواند ، آنها را از دست بومیان خارج ساخته و یا کاربردی غیر از آنچه که مد نظر بومیان است برای آن مقرر دارد.
علاوه بر آن، در اکثر کشورهای دنیا، معمولاً زمینهای کشاورزی، جنگها، مراتع اراضی با تلاقی و سایر اراضی طبیعی مورد محافظت ویژه قرار گرفته و امکان دست یازی به آنها بنابر مقررات قانونی ممکن نمیباشد. با توجه به نوع مالکیت در کشورهای حوزه خاورمیانه، حفظ کاربری اراضی و منع تغییر آن، بیشتر در رابطه با اراضی کشاورزی و مراتع مطرح است. در ایران نیز، با توجه به وضعیت اقلیمی حاکم و کمبود جنگها و مراتع طبیعی، هر چند به کشاورزان و دامداران بومی نواحی مختلف اجازه استفاده از آنها داده میشود اما این حق استفاده منحصر بوده و امکانی غیر از آنچه به طور سنتی استفاده میشده، نظیر ساخت و ساز یا کاربرد صنعتی وجود نخواهد داشت.
از جمله مهمترین این اراضی، اراضی کشاورزی هستند که به طور اعم به زمنیهایی اطلاق میشود که به طور مداوم مورد عملیات کشاورزی، باغداری و تاکداری قرار میگیرند و یا با توجه به ویژگیهای طبیعی، استعداد و قابلیت بالایی برای چنین مصارفی خواهند داشت.
جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی قوانین متعددی وضع شده که هم شیوه تشویقی، هم باز دارنده را مورد توجه قرار دادهاند.
در این تحقیق سعی میکنیم با بیان روند قانونگزاری در ایران جهت منع تغییر کاربری اراضی، جنبههای ک یفری آن را مورد توجه قرار دهیم.
فصل اول- کلیات
الف – پیشینه منع تغییر کاربری اراضی در ایرن
منع تغییر و حفظ کاربری اراضی در ایران، روند نوپایی است که به تازگی آغاز شده و مخصوصاً حفاظت از کاربری زمینهای کشاورزی، به دلایل متعدد از جمله وجود قوانین مبهم، و نارسا، عدم انجام طرحهای آمایش زمین، کمبود نیورهای انسانی متخصص قیمت صعودی و روز افزون اراضی با کاربری مسکونی، صنعتی و تجاری، مورد توجه کافی قرار نگرفته است.1
قانون گسترش قطبهای کشاورزی مصوب 5 خرداد 1354 اولین قانونی است که صریحاً روی حفاظت از زمینهای کشاورزی تأکید دارد. با این وجود این قانون صرفاً به زمینهای کشاورزی واقع در قطبهای کشاورزی تأکید دارد و از آنجا که قطب کشاورزی خود، تعریف خاصی دارد، بسیاری از زمینهای دیگر خارج از حوزه حمایتی قانون مذکور قرار میگیرند. حدود 20 سال بعد قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغی در 31 خرداد 1374 جهت جلوگیری از تغییر کاربری کلیه زمینهای کشاورزی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
با این وجود، این قانون را نیز نمیتوان گام موثری جهت حفظ کاربری اراضی تلقی کرد. علل این امر را میتوان موارد ابهام و نقصهای بسیار قانون دانست. از جمله در قانون مذکور استثناعات متعددی را وارد کرده است که شامل کمیسیون تبصره یک ماده یک قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها، اراضی مالکین کم درآمد و تغییرات کاربری نیاز بخش کشاورزی میباشد.
همچنین حوزه عمل قانون محدود به اراضی کشاورزی خارج از محدوده قانونی شهرهای و شهرکها موجب بیتأثیری و ناکارآمدی قانون مربوط جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی گردد.
به عنوان مثال، به منظور ایجاد تغییرات کاربری مورد نیاز مزرعه ، باغ یا تاکستان نظیر تأسیسات آبیایری مزرعهع دریافت عوارض نیازبخش کشاورزی مقرر نشده است.
اما در عمل تنها به این موارد ختم نمیشود، بلکه به دلیل ابهام موجود در قانون و عدم شفافیت کافی، کلیه موارد تغییر کاربری که به هر نحوی به کشاورزی ارتباط پیدا میکنند، مثل احداث مرغداری یا دامداری و یا حتی آببندانهای پرورش ماهی که به هیچ وجه نیاز بخش کشاورزی محسوب نمی شوند، خود را در قالب این استثنا جا داده و از عوارض معاف میشوند.
پس از آن در سال 1385، به دلیل ضرورتهای پیش آمده و توسعه بیش از حد شهرها و حاشیه نشینی در اطراف شهرهای بزرگ، و به منظور پیشگیری از بافتهای قارچی نواحی حاشیهای و جلوگیری از رویه ساخت و ساز و تبدیل اراضی زراعی و باغها کاربریهای دیگر در خارج از محدوده قانونی شهرها وشهرکها قانون سال 1374 دستخوش تغییرات و اصلاحاتی گردید. هر چند این قانون نیز از موانع اجرایی مصون نمانده است و در عمل با اختلاف نظریه ها و استنباط های متفاوت و تفسیرهای گاه مغایر روبه رو شده است.2
ب- تعاریف
بند «ت» ماده یک آئین نامه اجرایی قانون اصلاح قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها در تعریف اراضی زراعی و باغی مقرر داشته است:
” اراضی تحت کشت، آیش و باغات شامل آبی و دیم ، ا عم از دایر و بایر که سابقه بهره برداری داشته باشد، و اراضی تحت فعالیتهای موضوع تبصره (4) الحاقی که در حکم اراضی زراعی و باغی محسوب میشود”.
بنابراین میبینیم، برای تشخیص و تعیین زراعی و یا باغی بودن اراضی، سابقه چنین انواع بهره برداری ملاک کافی تلقی شده و نیازی به بهره برداری مستمر در این حوزه نمیباشد، از طرف دیگر مفهوم منفی هم از این ملاک استنباط میشود که بنابرآن، اگر زمینی، هیچ گونه سابقه بهره برداری زراعی و باغی نداشته باشد، مشمول قانون مورد بحث نخواهد بود. نتیجه دیگری که از تعریف قانونی فوق عاید میشود، آن است که اراضی تحت فعالیتهای موضوع تبصره 4 الحاقی را در حکم اراضی زراعی و باغی محسوب نموده است، لذا چنانچه فعالیتهای موضوف مطابق ضوابط و موافقت رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان انجام شده باشد،3 در خصوص تفکیک آن وفق تبصره 3 ماده یک قانون و ماده 9 آئین نامه اجرایی بایستی حداقل مساحتهای زراعی و باغی رعایت گردد. یعنی طبق این قیود نیز محتمل است بخش دیگیری از اراضی به جهت آنکه فاقد شرط مساحت لازم هستند از شمول تعریف خارج میگردند.
تبصره 2 ماده 2 قانون حفظ کاربری اراضی و باغها اصلاحی 1385، در خصوص مرجع تشخیص زمینهای زراعی مقرر کرده است:
«مرجع تشخیص اراضی زراعی و باغی وزرات جهاد کشاورزی است».
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:24
چکیده:
یکی از مطالبی که در نام سازی برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اخلاقیات در نام سازی میباشد. در این مقاله اهداف نام سازی، مسئولیت اجتماعی، عوامل موثر برخرید اخلاقی، نقصهای مدلهای نام سازی، ارتباط آن با شهرت شرکت و دیدگاههای مرتبط با آن و لزوم توجه به نظرات اخلاقی تشریح شده است.
کلیدواژه : نام و نشان تجاری؛ نام سازی؛ اخلاقیات؛ مسئولیت اجتماعی؛ تصویر نام و نشان؛ اعتبارشرکت؛ ارزش ویژه نام و نشان؛ brand; branding; ethics; social responsibility; image; corporate reputation; Brand equity
________________________________________
1- مقدمه
در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دورههای مالی تعریف و ارزیابی میشود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نامهای تجاری در خیلی از جنبههای زندگی انسان مرسوم هستند. نامهای تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نامهای تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت میگیرد.
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1
معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد میشود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاستهای شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان میدهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان میتواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند.
رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمانها مورد توجه قرار میگیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاستهای رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمانها در آمده است. بسیاری از سازمانها به صورت رسمی کدهای اخلاقی تعریف کرده اند و سیستمهای آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997).
آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمانها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت میتوان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته میشود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمیشوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزشهای اخلاقی بین افراد، سازمانها و حتی فرهنگها تفاوت دارند و در تمام زمان تغییر میکنند.
فهرست مطالب:
1- مقدمه 2
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1 3
3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی 6
4- آسیب پذیری نام و نشان تجاری 9
5- تصاویر چندگانه نام و نشان تجاری 10
6- نقص در مدلهای مربوط به نام و نشان تجاری 11
7- ارزش ویژه نام و نشان 12
8- نام سازی و مسئولیت اجتماعی شرکت 15
9- نام سازی اخلاقی و اعتبارشرکت 16
10- توجه مشتریان به اخلاقیات نام و نشان 18
11- نتیجه گیری 21
مراجع 23