شرح مختصر : خاک یکی ازمهمترین منابع طبیعی هر کشور است. امروزه فرسایش خاک بعنوان خطری برای رفاه انسان و حتی برای حیات او به شمار می آید.در مناطقی که فرسایش کنترل نمیشود خاکها به تدریج فرسایش یافته .حاصلخیزی خود را از دست می دهد. فرسایش نه تنها سبب فقیر شدن خاک و متروک شدن مزارع می گردد و از این راه خسارت زیاد و جبران ناپذیری به جا می گذارد؛بلکه با رسوب مواد در آبراهه ها ؛مخازن؛سدها؛بنادر و کاهش ظرفیت آبگیری آنها نیز زیانهای فرامانی را سبب می گردد.بنابراین نباید مساله حفاظت خاک وحراست آن را کوچک و کم اهمیت شمرد. بر حسب قرائن موجود انجام عملیات حفاظت آب و خاک از قرنهای پیش در جوامع بشری ؛هر چند به صورت ابتدایی متداول بوده است ولی گسترش آن در قرن حاضر به ویژه در 40-50 سال اخیر رشد بسیاری یافته و در جهان دانش و فن امری معمول است. پایین بودن میزان تولیدات کشاورزی در ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی به میزان زیادی بعلت کاهش مداوم حاصلخیزی خاک است.با اجرای صحیح برنامه های حفاظت خاک می توان متوسط تولید در واحد سطح را افزایش داد.بنابراین یکی از اساسی ترین و اصولی ترین روشهای دستیابی به خودکفایی ؛اجرای برنامه های حفاظت آب و خاک است.به کار گرفتن روشهای حفاظت خاک باید به صورت مشترک و هماهنگ با همکاری و همیاری مردم به اجرا در آید تا از آب و خاک به نحو مطلوب و بر اساس موازین علمی بهره برداری شود. اجرای طرحهای حفاظت آب و خاک باید متکی به نتایج تحقیقات و بررسیهای علمی باشد.در سالهای اخیر روشهای جدیدی برای کنترل فرسایش در پیش گرفته شده است که با تغییراتی برحسب شرایط منطقه ای در طرحها وبرنامه های اجرایی میتواند به مورد اجرا گذاشته شود. تفاوت زراعی و تنوع ژنتیکی از دیر باز به عنوان ارکان سیستمهای تولید کشاورزی سنّتی و موفق به شمار می آمده اند. در نیمه اول قرن بیستم، تفاوت زراعی مورد توجه بسیار قرار داشت و تا چند دهه پیش نیز پژوهشهای مربوط به تناوب همچنان ادامه داشت با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم، کودها ازته نسبتاً ارزان قیمت به بازار معرفی شدند و بدین ترتیب جاذبه ای اقتصادی موجب جای گزینی کودها با تناوب زراعی گردید و تحقیقات و ترویج نیز بر همین مبنا متمرکز شدند. این امر تا بدین جا پیش رفت که امروزه بسیاری از زراعین، حاصلخیزی خاک را با میزان مصرف کود برابر می دانند. قبل از معرفی کودهای شیمیایی، استفاده از بقولات در تناوب برای بهبود حاصلخیزی خاک به عنوان یک شیوه مهم و رایج مدیریتی به شمار می آمد. به منظور افزایش ازت و در نتیجه بهبود حاصلخیزی خاک، از دو نوع بقولات استفاده می شد. در بقولات یکساله دانه ای و بقولات علوفه ای چند ساله به عنوان کود سبز. آنچه که اجرای تناوب زراعی را در حال حاضر پیچیده می سازد وجود برخی عوامل اقتصادی است که مزایای بیولوژیک این شیوه مدیریتی را تحت الشعاع قرار می دهند، یقیناً هیچ کشاورزی راضی به جای گزین کردن محصولات پر بازده خود مثل غلات با دیگر گیاهان به نسبت کم بازده نیست. البته در نظام هایی که تناوب اجرا می شود در مقایسه با نظام های تک کشتی حتّی اگر کود ازت در آن ها به اندازه کافی مصرف شده باشد. عملکرد محصولات غالباً 10 تا 40 درصد بیشتر است.
فهرست :
مقدمه
فصل اول
فرسایش خاک و دامنه ی گسترش آن
اهمیت فرسایش آبی
فصل دوم
انواع فرسایش
بر اساس عوامل فرسایشی
بر اساس تاثیر طبیعت و دخالت انسان
فصل سوم
مراحل مختلف فرسایش
مرحله ی کنده شدن خاک از جای خود
مرحله ی حمل یا انتقال خاک به وسیله ی آب یا باد
مرحله ی تجمع و انباشته شدن
فصل چهارم
اشکال مختلف فرسایش آبی
فرسایش سطحی یا سفره ای
فرسایش شیاری یا آبراهه ای
فرسایش خندقی
فرسایش سیلابی
فرسایش تونلی
فصل پنجم
استراتژیهای کنترل فرسایش
عملیات حفاظتی
روشهای حفاظت خاک
مدیریت خاک
افزودن مواد الی به خاک
فصل ششم
اثر فرسایش بر روی کاهش حاصلخیزی
اصول حفاظت
تخریب فرسایشی
تخریب شوری
تخریب فیزیکی
اثرات ناشی از فرسایش و کاهش حاصلخیزی بر روی کلاس های اراضی
فصل هفتم
مبارزه با فرسایش آبی
مبارزه غیر مستقیم
مبارزه مستقیم
شخم حفاظتی
کشت روی خطوط تراز
کشت نواری
تناوب کشت حفاظتی
نواحی بافر
سکو بندی
چپر سازی و شمع کوبی وسنگ چینی
احداث سدهای خشک
فصل هشتم
نتیجه گیری
منابع
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
مقدمه
فرسایش خاک و دامنه گسترش آن
فرآیندها و مکانیسم های فرسایش
استراتژیهای کنترل فرسایش خاک
مدیریت خاک
اثرات فرسایش در حاصلخیزی خاک
نتیجه گیری
فهرست منابع:
مقدمه :
تفاوت زراعی و تنوع نتیکی از دیر باز به عنوان ارکان سیستمهای تولید کشاورزی سنّتی و موفق به شمار می آمده اند. در نیمه اول قرن بیستم، تفاوت زراعی مورد توجه بسیار قرار داشت و تا چند دهه پیش نیز پژوهشهای مربوط به تناوب همچنان ادامه داشت با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم، کودها ازته نسبتاً ارزان قیمت به بازار معرفی شدند و بدین ترتیب جاذبه ای اقتصادی موجب جای گزینی کودها با تناوب زراعی گردید و تحقیقات و ترویج نیز بر همین مبنا متمرکز شدند. این امر تا بدین جا پیش رفت که امروزه بسیاری از زراعین، حاصلخیزی خاک را با میزان مصرف کود برابر می دانند.
قبل از معرفی کودهای شیمیایی، استفاده از بقولات در تناوب برای بهبود حاصلخیزی خاک به عنوان یک شیوه مهم و رایج مدیریتی به شمار می آمد. به منظور افزایش ازت و در نتیجه بهبود حاصلخیزی خاک، از دو نوع بقولات استفاده می شد. در بقولات یکساله دانه ای و بقولات علوفه ای چند ساله به عنوان کود سبز.
آنچه که اجرای تناوب زراعی را در حال حاضر پیچیده می سازد وجود برخی عوامل اقتصادی است که مزایای بیولوژیک این شیوه مدیریتی را تحت الشعاع قرار می دهند، یقیناً هیچ کشاورزی راضی به جای گزین کردن محصولات پر بازده خود مثل غلات با دیگر گیاهان به نسبت کم بازده نیست. البته در نظام هایی که تناوب اجرا می شود در مقایسه با نظام های تک کشتی حتّی اگر کود ازت در آن ها به اندازه کافی مصرف شده باشد. عملکرد محصولات غالباً 10 تا 40 درصد بیشتر است.
حاصلخیزی پایدار خاک به مفهوم قابل دسترس بودن دائمی عناصر غذایی برای گیاه است. حاصلخیزی پایدار هنگامی تحقق می یابد که تمامی عناصر غذایی جذب شده توسط گیاهان به خاک برگردد به طوری که این عناصر بتوانند مجدداً مورد استفاده این گیاهان قرار گیرند در چنین وضعیتی است که چرخه عناصر غذایی شکل می گیرد. تناوب اساسی نظام های طبیعی و زراعی در آن است که در نظام های زراعی مقدار نسبتاً زیادی از عناصر غذایی از طریق برداشت محصول از سیستم خارج می شود. بنابراین در صورت استفاده مداوم از نظام های مذکور لازم است. که عناصر غذایی مصرف شده در آن ها به طریقی جای گزین شوند. در سیستمهای فعلی چرخه عناصر غذایی به طور کامل بسته نمی شوند، زیرا این عناصر دائماً به چرخه یاد شده اضافه شده و یا از آن خارج می شوند. به حداقل رساندن تلفات حاصل خیزی خاک در نظام های کشاورزی پایدار است.
فرسایش خاک و دامنه گسترش آن
یکی از مشکلاتی که بشر از آغاز زراعت بر روی زمین با آن مواجه بوده، فرسایش سریع خاکها توسط باد و آب است. هر چند امروزه با این مسأله نسبت به روزهای وقوع طوفانهای شن در امریکا ـ که در سالهای 1930 اتفاق افتاد ـ کمتر احساسی برخورد می شود ولی باز هم از اهمیت آن کاسته نشده است. فرسایش خاک هنوز هم در امریکا و بسیاری از مناطق حاره ای و نیمه خشک دنیا از معضلات به شمار می رود و در کشورهایی که آب و هوای معتدل دارند ـ از جمله انگلستان، بلژیک، و آلمان ـ به عنوان یکی از مسائل خطرناک تلقی می شود. این مشکل در ایران که بخش وسیع آن را کویرها در بر گرفته و خاک از پوشش مناسبی برخوردار نیست بسیار بارز و چشمگیر است.
جلوگیری از فرسایش خاک که در واقع معنی آن کاهش میزان تلفات خاک است، به حدی که سرعت فرسایش تقریباً برابر سرعت طبیعی تلفات خاک گردد، بستگی به انتخاب استراتژیهای مناسب در حفاظت خاک دارد. این امر مستلزم شناخت تمامی فرایندهای فرسایش است. عواملی که بر میزان فرسایش مؤثرند عبارتند از: بارندگی، رواناب، باد، خاک، شیب، پوشش گیاهی، وجود یا عدم وجود تمهیدات حفاظتی و چندین عامل دیگر.
فرآیندها و مکانیسمهای فرسایش
فرسایش خاک شامل دو مرحله است: یکی جدا شدن ذرات از توده خاک و دیگری انتقال مواد توسط یک عامل فرسایشی مانند جریان آب یا باد. هنگامی که انرژی برای انتقال مواد کافی نباشد مرحله سومی بنام ته نشینی نیز ظاهر می شود.
تصادم قطرات باران با زمین مهمترین عامل جدا کننده ذرات خاک است. در اثر برخورد قطرات باران با یک خاک لخت ذرات خاک از جا کنده و تا شعاع چند سانتی متری در هوا پراکنده می شوند. برخورد مداوم قطرات شدید باران به سطح زمین ـ موجب تضعیف خاکدانه ها می گردد. علاوه بر این، فرایندهای هوازدگی، چه به صورت مکانیکی از راه خشک و مرطوب شدن متناوب یا گرم و سرد شدن و یا یخ زدگی ـ و چه به صورت بیوشیمیایی، موجب تخریب خاک می شود. خاک از یک طرف با عملیات شخم زیرورو و از طرف دیگر توسط انسان و دام فشرده می شود. جریان آب نیز یکی از عوامل جدا کننده ذرات خاک است. کلیه این عوامل باعث شل شدن ذرات خاک می شوند به نحوی که به آسانی توسط عوامل انتقال دهنده به حرکت در می آیند.
عوامل انتقال دهنده خود به دو دسته تقسیم می شوند: یکی عواملی که قبلاً عمل نموده و باعث جدا شدن لایه های یکنواخت ذرات خاک شده اند و دیگری عواملی که نقش خود را در آبراهه ها متمرکز می سازند. از عوامل گروه اول می توان تصادم قطرات باران و یا باد و رواناب سطحی را نام برد. منظور از رواناب لایه بسیار نازک جریان آب در سطح زمین است. عامل دوم جریان آب در آبراهه هاست. آبراهه ها ممکن است شیارهای کوچکی باشند که در اثر هوازدگی یا شخم به وجود آمده اند یا جویهای بزرگ دائمی تر مانند خندقها و رودخانه ها. به این عوامل، که به صورت خارجی عمل نموده و در واقع مواد را از نقطه ای برداشت و در سطح زمین جابجا می کند، باید حرکات توده ای خاک از قبیل جریانهای خاک، زمین لغزه ها و خزشها را نیز اضافه نمود. در فرایندهای مذکور آب در داخل خاک اثر کرده و باعث کم شدن مقاومت آن می گردد. به همین دلیل آن را فرسایش داخلی می نامند.
شدت فرسایش به مقدار موادی که از جا کنده می شود و توان عامل فرسایشی در انتقال این مواد بستگی دارد. اگر توان عوامل انتقال دهنده بیش از مقدار ماده ای باشد که از جا کنده می شود در این صورت فرسایش از نظر جدا کردن ذرات در محدودیت خواهد بود و اگر مقدار مواد جدا شده از بستر بیش از مقداری باشد که انتقال داده می شود در این صورت فرسایش از لحاظ انتقال دارای محدودیت خواهد بود.
تشخیص این که کدام یک از این عوامل (جدا شدن یا انتقال) محدود کننده است بسیار حائز اهمیت است زیرا موفقیت یا شکست برنامه های حفاظت خاک متکی بر عملیاتی است که در آن باید یکی از این فاکتورها اصلاح شود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:45
چکیده:
باروری / حاصلخیزی
قبل از بحث در مورد رژیم مناسب برای چمن ، ممکن است آزمایش اینکه گیاهان چگونه برای بقا سازمان دهی شده اند قبل از مداخله انسان، ارزشمند است، هیچ بحثی نیست که چمن نیاز به بارور کردن دارد، اما با کمان تعجب نیتروژن ، فسفر ، پتاسیم، کلسیم، منزیم، سولفور، عناصر سازمان دهندة دیگر تنها 5 درصد کل رژیم گیاه را شامل می شوند. بقیه 95 درصد از آب و اتمسفر تأمین می شود. همانطور که نسبتاً مواد معدنی مورد نیاز به نظر کم می اید این سئوال باقی می ماند که گیاه چگونه مادة مغذی را که نیاز دارد به دست می آورد اگر هیچ کس این کار را برای او نمی کند؟ شخصاً ع گیاهان با تکیه بر خودشان در طی میلیونها سال به بقا ادامه داده اند ، و قبل از بشر یا هر موجود زنده ای که حاصلخیزی را متشر کند در زمین ظاهر شدند.
کربن و اکسیژن از دی اکسید کربن در هوا و هیدروژن از اب با هم ترکیب می شوند تا ساختاری متحد با همة چند جزئی جای ارگانیک که توسط نور خاست تولید شده اند. همه بقیه مواد مغذی لازم از منابع ارگانیک و ؟ درخاک بدست می آید، توسط بسیاری از ارگانیسم های خاک قابل دسترس به گیاهان می شود. پروتئین ، کربوهیدارات، چربیها، موم، سلولزع و دیگر چند جزئی های ارگانیک که در گیاهان و حیوانات یافت می شود. در خاک ارگانیک، و در هوموس، و مواد معدنی که در خاک یافت می شود همه از مواد مغذی ضروری برای گیاه تشکیل شده است. اما ارگانیزم خاک ابتدا باید این مواد مغذی را به گونة قابل دسترس تبدیل کند، شما می توانید این عملیات ارگانیزم را سیستم گوارشی گیاهان بخوانید. بیشتر دی اکسید کربن در اتمسفر در خاک وجود دارد از طریق فعالیتهای زیستی. دقیقاً همانطور که بشر و حیوان دی اکسید کربن را رها می کنند،به همین ترتیب نیز ارگانیسم خاک عمل می کند، ابتدا از طح خاک ریشة گیاهان برای جذب دی اکسید کربن زمانی است که ابتدا از سطح خاک پدیدار شود – قبل از اینکه تلاطم اتمسفر نتواند آنرا رقیق کند با دیگر گازها. این سیستم تحویل ، بیش از هزاران ، بهبود آن را دشوار ، لازم و تأثیر گذار اثبات می کند.
متاسفانه این سیستم در کنار رأس اجرایی در بیشتر مناطق بسیاری از زمینهای ورزشی عمل نمی کند. اصولاً ، خاک شامل ذرات ارگانیک کوچک است، که جمعیت ارگانیزم خاک و خلق هوموس را محدود می کند، و زیاد طبق روش ارگانیک به کاربده نمی شود. اگر چسبندگی ریشه از زمین از بین رفت ، موقعیت وخیم تر می شود. ارگانیزم خاک منابع را محدود کرده است، که توانایی آنها را در قابل دسترس ساختن مواد مغذی به گیاه را محدود می کند، و خلق دی اکسید کربن بستگی به سطح فعالیت آنها دارد. حقیقتاً ، وقتی از حاصلخیزی صحبت می شود، ما باید به نیازهای کل سیستم های در حال رشد گیاهی توجه کنیم – که شامل ارگانیزم های خاک می شود.
به طور نرمال ، حاصلخیز کنندگان بر اساس تحلیلات N-P-1 انتخاب شده اند که توسط وزن کل نیتروژن ، فسفات قابل دسترس و پتاس حل شدنی درصد بندی می شود. مدیران ممکن است از ؟ ثانویه استفاده کنند. کلسیم ع منیزیم، سولفور و ذرات دیگر – اگر قسمت خاک بر کمبود دلالت کنند. بسیار نادر است که ؟ کسی که به دنبال یک بارورنده ای است که کربن قابل گوارش را برای ارگانیزم های خاک فراهم می کند و حتی نادرتر آنجا است که می پرسد آیا بارورنده کربنی به جمعیت باکتری توجه دارد. این ها سئوالهای مهمی برای پرسیدن هستند. تعادل و تناسب درست ارگانیزمی که در خاک زندگی می کندد گیاهان ریشه ای را با هر دوی حمایت و تغزیه تأمین می کند، و همانطور که کربن ته نشین گوارش می شده است ، این ارگانیزم نیز دی اکسید کربنی را که ریشة گیاهان می توانند بگیرند همانطور که در حال گذشتن از سطح خاک است. جمعیتهای مساوی این ارگانیسم نمی توانند باقی بمانند تا وقتی که منابع مناسب قابل دسترس باشند
علف هرز، حشره و مشکلات بیماری و عملکرد ضعیف ریشه اغلب نشانة یک سیستم خاکی ناقص است. آفت اصولاً با حشره کشی چک می شود، و عملکرد ضعیف ریشه به طور نرمال با اضافه کردن ماده مغذی شیمیایی مرتبط است. اما مشکلات به درستی بیولوژیکی هستند. در زمین های ورزشی ، عدم تعاادل بیولوژیکی کلاً کمتر شکل ساز است تا سطح نامساوی فعالیت های زیستی.
کربن:
کربن در خاک در بیومس های زنده یافت می شود، رسوبات ارگانیک ، گیاخاک ناپایدار و گیاخاک پایدار. این منابع برای ارگانیزم های خاک انرژی فراهم می کند. کربن خاک توسط ارگانیزم های اتوتروفیک از قبیل گیاهان و جلبکی که می تواند کربن را از اتمسفر با انرژی خورشید بگیرد برای تولید ماه ارگانیک ترکیبات کربن که توسط اتوتروف تولید می شوند نهایتاً به قستی از انرژی تلف شده و پروتئینی که به نام ماده ارگانیک خاک نامیده می شود تبدیل می شود. این عملیات در هزاران راه صورت می پذیرد. دو هدف اصلی برای تأمین انرژی زندگی خاکی و دی اکسید کربن برای گیاهان وجود دارد.
وقتی رسوبات تازه ارگانیک با خاک تماس پیدا می کنند ، تخریب ناگهان آغاز می شود حداقل در طی فضاهای که ارگانیسم خاک فعال است. دما، رطوبت، هوا و تعادل کربن و نیتروژن در رسوبات سرعتی که در آن رسوبات ارگانیک صورت می پذیرد، را تعیین می کند ، معیار کربن به نیتروژن (C:N) همیشه به عنوان قسمت X کربن به یک قسمت نیتروژن اندازه گیری می شود. اگر میزان (C:N) وسیع باشد، از تجزیه آرام صورت می پذیرد. علاوه بر این ارگانیزم های خاک باید نیتروژن قابل دسترس را از خاک مصادره کند. همانطور که کربن را گوارش می دهند زیرا رژیم های آنها میزان (C:N) باریکی را مطالبه می کند. این عصب دائماً نیاز نیتروژن به گیاهان را از بین می برد. اگر ؟ اصلی ارگانیک میزان (C:N) باریکی و کمی داشت، همانطور که با چسبندگی ریشه ، هدر رفتن غذا ، هدر رفت حیوانات ، تجزیه احتمالاً با سرعت تر رخ می دهد، قابل دسترس کردن نیتروژن برای گیاهان و دیگر ارگانیزم ها. هر زمان ارگانیزم تخریب اجزا گوارشی رسوبات ارگانیک یا ارگانیزم ها توسط تغذیه کنندگان مصرف شدند، مقداری انرژی استفاده می شود و کربن به دی اکسید کربن، اکسید می شود، که سپس به اتمسفر خاک رها می شود.
خاک ریشه دار در خاک زیستی متعادل ، سالم ترین است. آنی که باکتری در آن برای بیش از نیمی از بیومس ها شمرده می شود. باکتری در خاکی که شامل رسوبات بالای کربوهیدرات که شکرهاست، رونق می یابد. سبزیجات و غذای حیوانات و کمپوست از اضافات غذا یا بیوسولفیدهایی که شامل کربوهیدراتهای ضروری برای حفظ یک خاک باکتری است ایجاد می شود. ضافات انبار اغلب شامل مقدار بیشتری سلولز و سنین های است که می تواند محدوده قارچی را حفظ کند. کمپوست یک حالت دهنده جذب خاک است اما احتمالاً برای خاک ریشه دار ایده آل نیست، جایی که تعادل بیشتر بین باکتری و قارچ قابل ترجیح است. بر اساس تحقیقات دانشگاه کرنل ، کمپوست انبارهای اضافی ؟ بیشتری از کمپوست ساخته شده یا ترکیبات چوبی را ایجاد می کند. اگر چه تولید کنندگان می توانند عهده دار تغییر توازن باکتری و قارچ در کمپوست انبار اضافات باشد.
تغذیه کردن خاک: ما همه این حقیقت را قبلاً شنیده ایم. گاهی اوقات از افرادی که یک باغچه ارگانیک ، اجاق چوبی ، یا یک توالت کمپوستی دارند. هر چه نظر پیغامبر ، فلسفه شنیده می شود و این قضیه نیازهای اساسی عملکرد اکوسیستم خاک را توصیف می کند. ما معمولاً بارور کننده را بر اساس تحلیلات تضمینی بر داریم، که به ما نیتروژن کلی را می گوید. و نیز فسفات قابل دسترس، و پتاس قابل حل. گاهی اوقات منیزیم یا مواد معدنی مثل آهن یا منگنز نیز اضافه می شوند. ما قصد تغذیه خاک را داشته باشیم، ما باید از غذاهای مانند کربوهیدرات و پروتئین ها استفاده کنیم. که ترکیبات دشواری دارد، اگر غیر ممکن نیست، دریافت بر چسبهای بارور کننده تغذیه کنندگان ضروری که استفاده می کنیم بسیار مهم است. اما بدون یک اکوسیستم سالم، آنها احتمالاً به طور ناقص استفاده شود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:45
چکیده:
باروری / حاصلخیزی
قبل از بحث در مورد رژیم مناسب برای چمن ، ممکن است آزمایش اینکه گیاهان چگونه برای بقا سازمان دهی شده اند قبل از مداخله انسان، ارزشمند است، هیچ بحثی نیست که چمن نیاز به بارور کردن دارد، اما با کمان تعجب نیتروژن ، فسفر ، پتاسیم، کلسیم، منزیم، سولفور، عناصر سازمان دهندة دیگر تنها 5 درصد کل رژیم گیاه را شامل می شوند. بقیه 95 درصد از آب و اتمسفر تأمین می شود. همانطور که نسبتاً مواد معدنی مورد نیاز به نظر کم می اید این سئوال باقی می ماند که گیاه چگونه مادة مغذی را که نیاز دارد به دست می آورد اگر هیچ کس این کار را برای او نمی کند؟ شخصاً ع گیاهان با تکیه بر خودشان در طی میلیونها سال به بقا ادامه داده اند ، و قبل از بشر یا هر موجود زنده ای که حاصلخیزی را متشر کند در زمین ظاهر شدند.
کربن و اکسیژن از دی اکسید کربن در هوا و هیدروژن از اب با هم ترکیب می شوند تا ساختاری متحد با همة چند جزئی جای ارگانیک که توسط نور خاست تولید شده اند. همه بقیه مواد مغذی لازم از منابع ارگانیک و ؟ درخاک بدست می آید، توسط بسیاری از ارگانیسم های خاک قابل دسترس به گیاهان می شود. پروتئین ، کربوهیدارات، چربیها، موم، سلولزع و دیگر چند جزئی های ارگانیک که در گیاهان و حیوانات یافت می شود. در خاک ارگانیک، و در هوموس، و مواد معدنی که در خاک یافت می شود همه از مواد مغذی ضروری برای گیاه تشکیل شده است. اما ارگانیزم خاک ابتدا باید این مواد مغذی را به گونة قابل دسترس تبدیل کند، شما می توانید این عملیات ارگانیزم را سیستم گوارشی گیاهان بخوانید. بیشتر دی اکسید کربن در اتمسفر در خاک وجود دارد از طریق فعالیتهای زیستی. دقیقاً همانطور که بشر و حیوان دی اکسید کربن را رها می کنند،به همین ترتیب نیز ارگانیسم خاک عمل می کند، ابتدا از طح خاک ریشة گیاهان برای جذب دی اکسید کربن زمانی است که ابتدا از سطح خاک پدیدار شود – قبل از اینکه تلاطم اتمسفر نتواند آنرا رقیق کند با دیگر گازها. این سیستم تحویل ، بیش از هزاران ، بهبود آن را دشوار ، لازم و تأثیر گذار اثبات می کند.
متاسفانه این سیستم در کنار رأس اجرایی در بیشتر مناطق بسیاری از زمینهای ورزشی عمل نمی کند. اصولاً ، خاک شامل ذرات ارگانیک کوچک است، که جمعیت ارگانیزم خاک و خلق هوموس را محدود می کند، و زیاد طبق روش ارگانیک به کاربده نمی شود. اگر چسبندگی ریشه از زمین از بین رفت ، موقعیت وخیم تر می شود. ارگانیزم خاک منابع را محدود کرده است، که توانایی آنها را در قابل دسترس ساختن مواد مغذی به گیاه را محدود می کند، و خلق دی اکسید کربن بستگی به سطح فعالیت آنها دارد. حقیقتاً ، وقتی از حاصلخیزی صحبت می شود، ما باید به نیازهای کل سیستم های در حال رشد گیاهی توجه کنیم – که شامل ارگانیزم های خاک می شود.
به طور نرمال ، حاصلخیز کنندگان بر اساس تحلیلات N-P-1 انتخاب شده اند که توسط وزن کل نیتروژن ، فسفات قابل دسترس و پتاس حل شدنی درصد بندی می شود. مدیران ممکن است از ؟ ثانویه استفاده کنند. کلسیم ع منیزیم، سولفور و ذرات دیگر – اگر قسمت خاک بر کمبود دلالت کنند. بسیار نادر است که ؟ کسی که به دنبال یک بارورنده ای است که کربن قابل گوارش را برای ارگانیزم های خاک فراهم می کند و حتی نادرتر آنجا است که می پرسد آیا بارورنده کربنی به جمعیت باکتری توجه دارد. این ها سئوالهای مهمی برای پرسیدن هستند. تعادل و تناسب درست ارگانیزمی که در خاک زندگی می کندد گیاهان ریشه ای را با هر دوی حمایت و تغزیه تأمین می کند، و همانطور که کربن ته نشین گوارش می شده است ، این ارگانیزم نیز دی اکسید کربنی را که ریشة گیاهان می توانند بگیرند همانطور که در حال گذشتن از سطح خاک است. جمعیتهای مساوی این ارگانیسم نمی توانند باقی بمانند تا وقتی که منابع مناسب قابل دسترس باشند
علف هرز، حشره و مشکلات بیماری و عملکرد ضعیف ریشه اغلب نشانة یک سیستم خاکی ناقص است. آفت اصولاً با حشره کشی چک می شود، و عملکرد ضعیف ریشه به طور نرمال با اضافه کردن ماده مغذی شیمیایی مرتبط است. اما مشکلات به درستی بیولوژیکی هستند. در زمین های ورزشی ، عدم تعاادل بیولوژیکی کلاً کمتر شکل ساز است تا سطح نامساوی فعالیت های زیستی.
کربن:
کربن در خاک در بیومس های زنده یافت می شود، رسوبات ارگانیک ، گیاخاک ناپایدار و گیاخاک پایدار. این منابع برای ارگانیزم های خاک انرژی فراهم می کند. کربن خاک توسط ارگانیزم های اتوتروفیک از قبیل گیاهان و جلبکی که می تواند کربن را از اتمسفر با انرژی خورشید بگیرد برای تولید ماه ارگانیک ترکیبات کربن که توسط اتوتروف تولید می شوند نهایتاً به قستی از انرژی تلف شده و پروتئینی که به نام ماده ارگانیک خاک نامیده می شود تبدیل می شود. این عملیات در هزاران راه صورت می پذیرد. دو هدف اصلی برای تأمین انرژی زندگی خاکی و دی اکسید کربن برای گیاهان وجود دارد.
وقتی رسوبات تازه ارگانیک با خاک تماس پیدا می کنند ، تخریب ناگهان آغاز می شود حداقل در طی فضاهای که ارگانیسم خاک فعال است. دما، رطوبت، هوا و تعادل کربن و نیتروژن در رسوبات سرعتی که در آن رسوبات ارگانیک صورت می پذیرد، را تعیین می کند ، معیار کربن به نیتروژن (C:N) همیشه به عنوان قسمت X کربن به یک قسمت نیتروژن اندازه گیری می شود. اگر میزان (C:N) وسیع باشد، از تجزیه آرام صورت می پذیرد. علاوه بر این ارگانیزم های خاک باید نیتروژن قابل دسترس را از خاک مصادره کند. همانطور که کربن را گوارش می دهند زیرا رژیم های آنها میزان (C:N) باریکی را مطالبه می کند. این عصب دائماً نیاز نیتروژن به گیاهان را از بین می برد. اگر ؟ اصلی ارگانیک میزان (C:N) باریکی و کمی داشت، همانطور که با چسبندگی ریشه ، هدر رفتن غذا ، هدر رفت حیوانات ، تجزیه احتمالاً با سرعت تر رخ می دهد، قابل دسترس کردن نیتروژن برای گیاهان و دیگر ارگانیزم ها. هر زمان ارگانیزم تخریب اجزا گوارشی رسوبات ارگانیک یا ارگانیزم ها توسط تغذیه کنندگان مصرف شدند، مقداری انرژی استفاده می شود و کربن به دی اکسید کربن، اکسید می شود، که سپس به اتمسفر خاک رها می شود.
خاک ریشه دار در خاک زیستی متعادل ، سالم ترین است. آنی که باکتری در آن برای بیش از نیمی از بیومس ها شمرده می شود. باکتری در خاکی که شامل رسوبات بالای کربوهیدرات که شکرهاست، رونق می یابد. سبزیجات و غذای حیوانات و کمپوست از اضافات غذا یا بیوسولفیدهایی که شامل کربوهیدراتهای ضروری برای حفظ یک خاک باکتری است ایجاد می شود. ضافات انبار اغلب شامل مقدار بیشتری سلولز و سنین های است که می تواند محدوده قارچی را حفظ کند. کمپوست یک حالت دهنده جذب خاک است اما احتمالاً برای خاک ریشه دار ایده آل نیست، جایی که تعادل بیشتر بین باکتری و قارچ قابل ترجیح است. بر اساس تحقیقات دانشگاه کرنل ، کمپوست انبارهای اضافی ؟ بیشتری از کمپوست ساخته شده یا ترکیبات چوبی را ایجاد می کند. اگر چه تولید کنندگان می توانند عهده دار تغییر توازن باکتری و قارچ در کمپوست انبار اضافات باشد.
تغذیه کردن خاک: ما همه این حقیقت را قبلاً شنیده ایم. گاهی اوقات از افرادی که یک باغچه ارگانیک ، اجاق چوبی ، یا یک توالت کمپوستی دارند. هر چه نظر پیغامبر ، فلسفه شنیده می شود و این قضیه نیازهای اساسی عملکرد اکوسیستم خاک را توصیف می کند. ما معمولاً بارور کننده را بر اساس تحلیلات تضمینی بر داریم، که به ما نیتروژن کلی را می گوید. و نیز فسفات قابل دسترس، و پتاس قابل حل. گاهی اوقات منیزیم یا مواد معدنی مثل آهن یا منگنز نیز اضافه می شوند. ما قصد تغذیه خاک را داشته باشیم، ما باید از غذاهای مانند کربوهیدرات و پروتئین ها استفاده کنیم. که ترکیبات دشواری دارد، اگر غیر ممکن نیست، دریافت بر چسبهای بارور کننده تغذیه کنندگان ضروری که استفاده می کنیم بسیار مهم است. اما بدون یک اکوسیستم سالم، آنها احتمالاً به طور ناقص استفاده شود.
عنوان انگلیسی مقاله: Soil Fertility versus Soil Productivity
عنوان فارسی مقاله: حاصلخیزی خاک در مقابل سودمندی خاک
فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات فایل ترجمه شده:4
گزیده ای از متن انگلیسی :
MEASURE AND MANAGE
Soil Fertility versus Soil Productivity
By Dale Cowan
dcowan@agtest.com
President of Agri-Food Laboratories CCA.On
Fertile soils are usually productive but not always and, productive soils are not always fertile soils.
The soil test we currently use to measure various soil components such as P and K and micronutrients serves us well in determining if we need further amendments. The soil test is designed to measure a soils ability to supply a given nutrient. A high test indicates a soil has a greater ability to supply and therefore we need less fertilizer and low readings indicate the opposite we need to supply nutrients. How much nutrient to supply at a given test was determined by calibration trials with different rates of fertilizer to determine crop response.
Quite often the soil test report is much maligned as farmers experience different responses to different fertilizers in some years and not in others this varied and confusing situation often results in farmers and industry people questioning the validity of soil testing. We are often hopeful that a nutrient application will fix the problem and it may provide some relief however it is not necessarily a long-term fix. Many of us think we can fertilize our way out of production problems. The current magnesium deficiencies are a classic example of adequate fertilizer applied and a high Mg soil test and we still see the deficiency. Plant tissue test on seedling corn have shown low levels of all non mobile nutrients because of poor root development largely due to weather, cold soil temperatures and compacted seed beds early in the spring.
When the soil test is high we are fertile; if we are not productive it is seldom nutrient related. If highly fertile fields are not yielding up to expectations, then question the expectations and dig a little deeper. Dig in the soil.
The answers to poor performance lie not in trying a new soil test method but in understanding how nutrients and water move to and into plant roots. Root interception, Diffusion, Mass flow these are the mechanisms that move nutrients to plants and are largely responsible for desired plant performance. These mechanisms of nutrient uptake work best in well structured, aerated, deep soil, high in organic matter, low bulk density, adequately drained and proportioned micro and macro pore sizes. A productive soil is usually one-third air, one-third water, and one-third solids.
A well structure soil allows for a large unrestricted root system to develop. Big yields come from big plants and big plants have big roots.
We quite often experience a response to starter fertilizer on corn and cereals. The nutrient most often considered important in a starter is the non-mobile nutrient phosphorous. Root interception and diffusion is largely responsible for P uptake. In a high testing soils we should not see consistent responses to applied P especially row placed. However we quite often witness 8 to 30 bushel responses on corn to starter placed P. The response is often greater on fine textured soils. These soils tend to restrict root growth especially under less than ideal root zone conditions such as compaction. The yield responses are expected under restrict rooting environments (tight soil) and under conditions that do not favor rapid root expansion (cool temperatures).
When the test values are high and the yields are low it is time for the shovel. Digging up plant roots and looking at root development in season can reveal a great deal about root zone quality. Feeling the soil between thumb and forefinger will tell you about texture. A smooth feeling soil that ribbons out from the fingers indicates a clay texture while a coarse gritty feeling indicates a sandy texture. Relating texture and root habit will tell you about root zone quality, possible clues to compaction, poor drainage, low aeration, greater disease incidence, higher pathogen infection, more insect damage, These are all clues to soil problems that have little to do with soil fertility directly. The causes of additional plant stresses can be indirectly related to soil quality factors, which do not support rapid root expansion and therefore vigorous growth. Out- growing stresses are one of the crops defense mechanisms or tolerance traits. Slow growing plants have a longer window of susceptibility to insect attack and disease infection.
Shallow compacted soils, limit root growth, this limitation can show as a nutrient deficiency, by exhibiting, chlorotic growth, or stunting, or accumulation of metabolites that produce different plant pigments such as purple and red colors signifying a weather induced P deficiency or accumulation of sugars and anthocyanins. Poor root development limits diffusion rates and mass flow making micronutrient uptake difficult. In the case of corn, zinc uptake is by one-third diffusion, one-third mass flow and one-third root interception. All of these mechanisms need developing roots to take up zinc. Early season growing stresses quite often exhibit micronutrient deficiencies even though micro levels are high or a starter containing micronutrients has been applied. Hostile root zone environments limit root development. Most non-mobile elements uptake will be limited under stress conditions that limit root growth.
If we learned nothing else from Site Specific Crop Management we should know that yield patterns across the landscape are more highly correlated to slope and texture changes than they are to soil fertility values. Fertility is important as it relates to productivity. A highly productive soil one which is well structured needs to have adequate and balanced soil test values above the low to medium soil test level. A less productive soil should not have soil fertility levels built or maintained at the excessive rating. This has lead us to a zone management practice of sampling fertilizing and observing crop production in unique or like areas of production within the field. Variable rate nitrogen management is a natural extension of this approach.
Whenever crop performance becomes a concern, check the soil test levels then check the conditions of the root zone. Relate soil quality to productivity and fertility.
گزیده ای از ترجمه فارسی :
معمولاً خاک های حاصلخیز، سودمند هستند (اما نه همیشه) و خاک های سودمند همیشه حاصلخیز نیستند. تست خاک که در حال رایج برای سنجش اجزای مختلف خاک مانند p و k و مواد مغذی کوچک به کار می بریم به خوبی در تعیین این که نیاز به اصلاحات بیشتری داریم یا نه به ما کمک می کند. تست خاک برای سنجش توانایی خاک جهت ذخیره مواد مغذی داده شده طراحی می شود یک تست عالی نشان میدهد که خاک دارای توانایی ذخیره سازی است و از این رو نیاز به کود دهی کمتری داریم و نظریات منفی نشان می دهد که خاک قادر به ذخیره سازی نیست و ما باید مواد مغذی را ذخیره کنیم. مقدار مواد مغذی که در تست داده شده ذخیره می شد از طریق آزمایشات کالیبریت کردن به همراه مقدارهای مختلفی از کود برای تعیین پاسخ محصول مشخص می گردید.
غالباً زمانی که کشاورزان در چند سال از کودهای متفاوت، پاسخ های متفاوتی دریافت می کردند گزارش تست خاک خیلی زیان آور بود. اغلب امیدوار بودیم که کاربرد مواد مغذی مشکل را ثابت خواهد کرد و ممکن است موجب آسایش شود بنابراین نیاز به تثبیت طولانی مدت نیست. اکثر ما فکر می کنیم که می توانیم بدون این که در تولید مشکلی ایجاد شود بر شیوه خودمان زمین را کود دهیم. عیوب رایج منیزیم مثال کلاسیک کودک به کار برده شده و تست خاک منیزیم بالا است و هنوز نواقصی می بینیم. تست بافت گیاه در دانه جوانه ها سطوح کمی از تمام مواد مغذی ثابت را نشان داهد است که علت آن توسعه بد ریشه به خاطر آب و هوا، دمای سرد خاک و بسترهای متراکم بذر در اوایل بهار می باشد. زمانی که تست خاک مثبت باشد، خاک حاصلخیز است. اگر زمین هایی که بیش از اندازه حاصلخیز هستند، طبق انتظار محصول ندهند برای این که محصول بیشتری دهند کمی بیشتر خاک را حفر کنید.