دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی پایه فیزیولوژیک درک حرکت و حس با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 85
حس عمقی:
اولین بار یک فیزیولوژیست اسکاتلندی به نام Bell (1826) پایه فیزیولوژیک درک حرکت و حس را مطرح نمود. بدین صورت که بین مغز و عضله یک چرخه عصبی وجود دارد و ریشه¬های قدامی پیام را از مغز به عضله می¬فرستند و ریشه¬های خلفی حس وضعیت را از عضله به مغز می¬برند. Bell بیان می¬کند که حس وضعیت و حس حرکت با انقباض عضله تحریک شده و پیامهای آوران به مغز فرستاده می¬شود (Bell et al. 1826). پاتولوژیست و آناتومیست انگلیسی به نام Bastian (1887) آگاهی از انجام حرکت را حس حرکت نامید (Kinaesthesia) و عنوان کرد که بوسیله¬ی این حس پیچیده قادر به درک وضعیت و حرکت اندامهای خود هستیم و می¬توانیم تمایز ایجاد کنیم و توسط آن مغز ما قادر به هدایت ناخودآگاه بیشتری روی حرکات خواهد بود ( Bastian et al. 1887). محققان از صد سال پیش به آگاهی از وضعیت سگمانهای بدن توجه کرده اند. شرینگتون (1906) آگاهی از وضعیت سگمانهای بدن را حس عمقی نامید و این کلمه را از لاتین گرفت که Re (ceptus) به معنی دریافت کردن و Proprious به معنای از خود می-باشد. او طبقه¬بندی حواس را به طریق زیر انجام داد. 1ـ حس عمقی و کینستزیا (Proprioception & Kinaesthesia) که شامل حس وضعیت، حرکت، نیرو، وزن، تلاش، فشار، ارتعاش و تعادل می-باشد. 2- دما(temperature) شامل سرما و گرما. 3ـ Nociception شامل درد. شرینگتون حس عمقی را اطلاعات آورانی می¬داند که منجر به حواس هوشیارانه، تعادل پوسچرال و ثبات سگمنتال می¬گردند. اطلاعات حس عمقی از آورانهای محیطی مثل گلژی تندون، دوک عضله، گیرنده¬های پوستی و مفصلی تاندون و لیگامان تأمین می¬گردد Ashton -miller et al. 2000; Stillman et al, 2002)) . بسیاری از محققین حس عمقی را ورودی آوران حسی از وضعیت مفصل و حرکت مفصل می¬دانند در حالیکه عده¬ای دیگر آن را حس وسیعتری می¬دانند که کنترل عصبی – عضلانی را در برمی¬گیرد و علاوه بر حس تحریکات آوران، کنترل عصبی – عضلانی، پردازش تحریکات و پیامهای خروجی را از طریق سیستم عصبی – عضلانی نیز شامل می¬شود. حواس عمقی آگاهانه شامل حس حرکت (کینستزیا)، حس وضعیت مفصل و حس نیرو می¬باشد (Reiman et al, 2002). از دیدگاه دیگر حس عمقی یکی از اجزای حس پیکری است. این دیدگاه حس پیکری را مکانیسم¬های عصبی می-داند که اطلاعات حسی را از بدن جمع¬آوری می¬کند. این حس¬ها در مقابل حس¬های ویژه قرار دارند که منظور از آنها به طور اختصاصی بینایی، شنوایی و بویایی است. حس¬ پیکری به سه نوع مکانیکی، حرارتی و درد تقسیم بندی می¬شود. در تعریف حس مکانیکی آن را شامل حس¬های تماس و وضعی می¬دانند که بوسیله جابجا¬¬¬شدن مکانیکی پاره¬ای از بافتهای بدن تحریک می¬شود. سپس حس عمقی را به عنوان حس¬هایی که از بافتهای عمقی نظیر لیگامان¬ها، عضلات و استخوانها می¬آیند تعریف می¬کنند. حس عمقی دو سطح دارد: ارادی و غیر ارادی با شروع رفلکسی. حس عمقی ارادی قادر به تأمین عملکرد مفصل در ورزش و فعالیت می¬باشد و حس عمقی غیرارادی، فعالیت عضلانی و شروع ثبات رفلکسی مفاصل را از طریق گیرنده¬های عضله تنظیم می کند. اساس حس عمقی انتقال فیدبک عصبی به CNS از طریق مکانورسپتورهای عضلانی و مفصلی است. مکانورسپتورها ساختار نورواپی تلیال تخصص یافته¬ای هستند که از بافت پیوندی منشأ می¬گیرند و تغییر شکل مکانیکی خود را به سیگنال¬های عصبی کد¬گذاری¬شده تبدیل می¬کنند که به CNS منتقل می¬شود. مکانورسپتورها در کپسول مفصلی، تاندون، لیگامان، عضلات و پوست قرار دارند. مکانورسپتورهای پوستی شامل اجسام پاچینی، انتهای عصبی آزاد، اندام انتهایی مو و دیسک¬های مرکل هستند. مکانورسپتورهایی که درون کپسول مفصلی قرار دارند شامل پایانه¬های رافینی و پاچینی و پایانه¬های برهنه عصبی هستند. پایانه¬های رافینی درون کپسول مفصلی قرار دارند و بیشتر در آن سطحی از مفصل هستند که هنگام اکستنشن مفصل تحت فشار قرار می¬گیرند. پایانه¬های رافینی به استرس مثلاً بار یا لود بهتر از استرین مثلاً جابجایی پاسخ می¬دهند. پایانه¬های پاچینی بطور گسترده¬ای در طول مفصل در بافت پیوندی اطراف پراکنده هستند. آنها نسبت به فشرده شدن بافتی که درون آن قرار دارند پاسخ می¬دهند. به نظر می¬رسد که پایانه¬های پاچینی اطلاعاتی مربوط به افزایش یا کاهش شتاب در حرکت¬های مفصل تهیه می¬کنند. تحریکات کوچک فیبرهای عصبی که از پایانه¬های پاچینی منشأ گرفته¬اند با حس فشرده شدن ارتباط دارد. پایانه¬های برهنه عصبی بطور اولیه به محرک¬های آسیب¬رسان پاسخ می¬دهند. این پایانه¬ها در انتهای روتاسیون مفاصل پاسخ می¬دهند و در هنگام التهاب مفصل حساس می¬شوند. مکانورسپتورها در واحدهای عضلانی – تاندونی شامل دوک¬های عضله و گلژی تاندون¬ها هستند. گلژی تاندون مکانورسپتوری است که در تاندونها قرار دارد و عضله را از overload شدن حفظ می¬کند و به فشار وارد بر تاندون پاسخ می-دهد که این فشار از طریق انقباض عضله و یا از طریق افزایش طول پسیو عضله بر تاندون وارد می¬شود. تحریک گلژی تاندون به مهار نورون حرکتی منجر می¬شود که به عضله حاوی گلژی تاندون می¬رود و نیز منجر به تحریک نورونهای حرکتی می¬شود که به عضلات آنتاگونیست می¬روند. دوک عضلانی گیرنده پیچیده فاقد کپسول می¬باشد که از 3 تا 10 فیبر داخل دوکی تشکیل شده و در عمق عضلات اسکلتی قرار دارد. دوک عضلانی تغییر طول فیبرهای عضله و سرعت تغییر طول را کشف می¬کند. این مکانورسپتور به عنوان یک مقایسه¬ کننده، طول دوک عضلانی را با طول عضله اسکلتی مقایسه می¬کند. اگر طول فیبرهای خارج دوکی که در اطراف دوک قرار گرفته¬اند کمتر از طول فیبرهای داخل دوک باشد فرکانس ایمپالس¬هایی که از گیرنده تخلیه می¬شود کاهش می¬یابد. وقتی که قسمت مرکزی دوک عضله بواسطه فعالیت فیبرهای گاما تحت کشش قرار می¬گیرد قسمت گیرنده¬ی دوک ایمپالس¬های بیشتری را صادر می¬کند که این خود باعث تحریک رفلکسی ستون¬های حرکتی آلفا و فعال شدن فیبرهای عضلانی خارج دوکی می¬شود 1991; Biedert et al. 2000) et al Guyton) . محققان معتقدند که دوک¬های عضلانی مهمترین گیرنده¬هایی هستند که برای تعیین خم¬شدگی مفصل در اواسط محدوده¬ی حرکت آنها به کار می¬روند و در کنترل حرکت عضلات نیز نقش فوق¬العاده مهمی دارند.اهمیت نقش دوک عضلانی را آنجایی می¬توان فهمید که وقتیکه اعصاب حسی که از مفصل و بافتهای پوستی می¬آیند بی¬حس شوند احساس حرکت مفصل کاهش می-یابد اما از بین نمی¬رود و این امر به دلیل ورودیهایی است که از دوک¬های عضلانی می¬آیند. همچنین برای کارهای دقیق و ظریف، تحریک دوک¬های عضلانی با پیامهای آمده از ناحیه تسهیل کننده مشبک بصل¬النخاع باعث تثبیت وضعیت مفاصل می¬شود (Biedert et al. 2000). 1ـ
همکاری سه سطح کنترل حرکتی در سیستم عصبی:
کنترل حرکت و پوسچر به یک جریان مستمر اطلاعات درباره وقایع پیرامون بستگی دارد. پاسخهای حرکتی عموماً تحت سه سطح کنترل حرکتی قرار دارند. a) طناب نخاعی برای رفلکس-های ساده b) منطقه تحتانی مغز برای پاسخهای پیچیده¬تر c ) کورتکس مغز برای پیچیده¬ترین پاسخ¬ها. همچنین مخچه و عقده-های قاعده¬ای مناطق زمینه¬ای حرکتی هستند اگر مناطق زمینه¬ای مستقیماً فعالیت نورون حرکتی را کنترل نمی¬کنند اما وجود آنها برای مدوله کردن و تنظیم فرمانهای حرکتی که از مراکز حرکتی صادر می¬شود ضروری می¬باشد. بنابراین اطلاعات حس عمقی در هر کدام از این مراکز کدگذاری و پردازش می¬شوند. بالاترین سطح تنظیم، کورتکس سوماتوسنسوری است که اطلاعات حس عمقی را به گونه¬ای پردازش می¬کند تا یک آگاهی هوشیارانه از حس وضعیت مفصل و حرکت مفصل ایجاد کند. قسمت حرکتی کورتکس اطلاعات حس عمقی را مستقیماً از محیط و به طور غیرمستقیم از مخچه، عقده¬های قاعده¬ای و کورتکس سوماتوسنسوری دریافت می¬کند. اعتقاد بر این است که درون این مناطق حرکتی کورتکس است که اطلاعات حس عمقی ذخیره می¬شود تا در فرمانهای حرکتی نزولی بعدی مورد استفاده قرار گیرد. سطوح نخاعی کنترل حرکتی، اطلاعات حس عمقی را بطور غیر هوشیارانه ارزیابی و پردازش می¬کند. بین این دو مرکز کنترل حرکتی (نخاع و کورتکس) ساقه مغز قرار دارد که سیگنالهای حس عمقی را از طریق اطلاعات آوران از مراکز وستیبولار و بینایی و دیگر ورودی¬های سوماتوسنسوری دریافت می¬کند و کارهای کنترل اتوماتیک مثل تعادل پوسچرال روی آن انجام می¬دهد. ساقه مغز به عنوان یک ایستگاه رله کننده بین کورتکس و طناب نخاعی عمل می¬کند. تمام اطلاعات ورودی در مورد تنشن دقیق و وضعیت مفاصل، عضلات، تاندونها و وضعیت بدن را ثبت می¬کند و سپس مخچه پاسخ صحیح برای ایجاد حرکت مطلوب را تعیین می¬کند.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:46
فهرست مطالب:
۲- بحث قبلی
۱-۲ مدیریت حسابداری استراتژیک
ویکسون یافتههای مشابهی در قضیه مطالبه بریتانیا دارد
آرنز مطالعه تفسیری را معین می کند که مداخلات استراتژیک مدیریت حسابداری را بررسی می کند
۲-۲ حس سازی سازمانی چ
۳- روش شناسی
۱-۳ روش شناسی تئوری بنیادین
۲-۳ روشهای تحقیق
۴- قضیه مطالعه
پدیده اصلی حس سازی
استراتژی متقابل برای حس سازی
ساختار سازی وهماهنگ کردن
ارتباط ومفهوم سازی
تراکم سازی و توازن بندی
شرایط مفهوم حس سازی
شرایط اتفاقی – قالب بیرونی و درونی
نتایج حس سازی
مدل الگوی حس سازی در قالب استراتژیک
خلاصه و نتیجه
چکیده :
این مقاله ، حسابداری مدیریت استراتژیک را در شرکت بزرگ چندملیتی در آلمان را بررسی میکند ، بیشتر تحقیق قبل در زمینه SMA و به پایه بکار روی فنون حسابداری بستگی دارد . این مقاله بیشتر با چگونگی درک SMA و بکار رفتن آن سروکار دارد یافتههای اساسی تحقیق وابسته به پدیده اصلی حس سازی است این مقاله منظور از حس سازی و چگونگی بکارگیری مدیریت حسابداری به کمک ، فرآیند را در بر دارد تئوری پایدار حسابداری مدیریت استراتژیک و حس سازی توسعه می یابد ، حس سازی یک فرآیند اجتماعی اساسی است که حول تلاشهای عوامل سازمانی بر درک وضعیتهای گذشته ،حال و آینده ،تاکید دارند .حسابداران مدیریت بطور خودآگاه و ناخودآگاه فعالیتهای حس سازی را از طریق استراتژیهای ساختار سازی و هماهنگ سازی پیوند می دهند بطوریکه مفهوم سازی و تشکیل و تراز در بردارد حس سازی در مقوله بیرونی و درونی صورت می گیرد .
شرایط مداخله کننده که بر فعالیتهای حس سازی تاثیر دارند مجموعههایی از اطلاعات ، شناخت حرفهای و احساسی بازی هستند . دو مجموعه از نتایج حس سازی کشف شدند ؛ نتایج ایجاد و استراتژی و نتایج مدیریت حسابداری ، تمام این پدیدهها و عناصر بهم مرتبط در این مقاله بررسی تئوری رسمیSMA با بررسی تئوری پایدار درارتباط با چارچوبهای جامعتر پیشنهاد شدند .
مقدمه
این مقاله،حسابداری مدیریت استراتژیک در مجموعهی سازمانی را بررسی می کند . تحریک آن ، یک درک عمیق حسابداری مدیریت استراتژیک بصورت فعال دارد و ادارکی سازمان می باشد .
هدف این مقاله منسوب به درک ضروری ، تدارک دیدگاههایی از شرکت چند ملیتی در آلمان است . SMA بطور جامع با کاربرد سیستم مدیریت حسابداری در حمایت از تصمیمگیری استراتژیک تعریف میشود .
ماندگاری شرکتها در بازار های جهانی رقابتی امروزی بعضاً به کاربرد مدیریت حسابداری بستگی دارد که به ارزیابی موفق وضعیت های استراتژیک میانجامد . SMA می تواند این نقش را مهیا کند .
هدف تحقیق بررسی فنون SMA بصورت خاص نیست بلکه به دنبال درک محتوای مدیریت حسابداری از مجریان سازمانی است . اسکاپن و برویوچ گفتند که مقالات منتشره در 10 سال قبل در زمینه تحقیق مدیریت حسابداری نشان میدهد که پچیدگیهای مدیریت در اصل روشهای تصمیمگیری سازمانی را در بیشتر متون در بر دارد آنها گفتند که بیشتر انتشارات بدنبال درک مجموعه سازمانی مدیریت حسابداری هستند و در انجام این کار ، این مطالعات ماهیت مدیریت حسابداری رادر بر نگرفته و نقش آن را برای بحث در بر ندارند . این تحقیق به دنبال مقوله خاصی با بررسی پیچیدگیهای مدیریت حسابداری استراتژیک در مجموعه سازمانی است .
بیشتر تحقیق قبلی در SMA بر این متمرکز بود که کدام فنون حسابداری در چه شرایطی بکار میروند، این مقاله بیشتر با درک SMA و استفاده از آن مربوط است . نقش اصلی این تحقیق درک آن از دیدگاه شرکت کنندگان و روشی است که در آن حسابداری بر ایجاد تصمیمات استراتژیک کامل ودر نهایت برای فنون مهم بکار میرود . پیداست که برای رسیدن به این حس سازی ، مجموعه متنوع از اطلاعات حسابداری با توجه به متن تصمیم بکار میروند این پیشنهاد میکند که تمرکز بر یک یا دو فنون خاص حسابداری به کمک در تصمیمگیری میتواند اطلاعات مرتبط را کاهش و به تصمیمگیری کم اثری بیانجامند . ترجیحاً حسابداران باید حتی الامکان اطلاعات جامعی را مهیا کنند . بعلاوه امید است که درک مفیدتر حسابداری از چگونگی بکار رفتن اطلاعات و رقابت استراتژیک ، به سیستمهای مفیدتر اجازه توسعه بدهد این مقاله با کشف محتوا و حس سازی و کمک به فرایند به کشف دلایل میپردازد .
این مقاله با تشریح بحث قبل در باب SMA و حس سازی سازمانی شروع می شود . در حفظ روش شناسی تئوری ، این بحث ارائه سابقه ای بر تحقیق فراتر از توسعه تئوری خاصی میپردازد . بررسی مختصر روش شناسی تئوری،روشهای بکار رفته و جزئیات تحقیق بعداً مهیا میشوند بخش اصلی این مقاله ، معرفی خود تئوری است این با استفاده از نسخه ساده شده استراتژی و مدل الگوی کابین است (1998)تئوری بنیادین در ارتباط با بحث تئوریک در این بخش بررسی میشود . این مقاله با بررسی نقشهای اصلی تحقیق و نتایج احتمال SMA برای تحقیق آتی نتیجه گیری میکند .
2- بحث قبلی
1-2 مدیریت حسابداری استراتژیک
سالهای اخیر در جامعه دانشگاهی به SMA توجه بیشتری میشد این علاقه با تاکید ابتدایی بر تحقیق هنجاری شروع شد که بدنبال تحقیق جامعتر بود .
عمده نقشهای هنجاری بر SMA عناوینی برای اصول SMA مثل حسابداری رقیب و ثبت وضعیت رقابتی بودند مدیریت هزینه استراتژیک سرمایه گذاری استراتژیک و توسعه حسابداری معاصر با عنصر استراتژیک بصورت هزینه مبتنی بر فعالیت و کارت نشان متوازن بودند .
هر چند این اثر هنجاری به SMA منصوب است اما از باز خورد جدی رنج میبرد که در آن از چیزی که بواقع در سازمان روی دهد ،نامربوط است .
بیشتر مسایل SMA انجام شدند این مسایل دریافتند که حسابداری رقیب و قیمت گذاری استراتژیک ، فنون بسیار مرسومیاند اما بعضیها پیشنهاد میکنند که اصطلاحSMA در شرکتها بکار نرفته و معنایآن همیشه برای مدیران روشن نیست .
سایر محققان-روش تئوری پایدار بر مطالعه اصل SMA را بکار می گیرند این تحقیق بهدرک ما از SMA مربوط است اما از بازخورد مرسوم تئوری پایدار رنج میبرد که در آن انتخاب متغییر همیشه جامع نیست و نتایج نامناسبی ایجاد میشوند.مهمتر از همه شاید این مطالعات در باب تکمیل اصول SMA توجه کمتری نمود. و توصیف تئوریک این اصول را مهیا نکنند .
بیشتر قضایای مطالعاتی SMA دیدگاههای جالبی در باب اصول آن مهیا میکنند . یافتههای دیک وود نشان می دهد که کاربرد حسابداری بطور ادواری با محیط بیرونی عملکردهای شرکت از جمله اطلاعاتی در باب برنامهها و عملکرد رقیب سرو کار دارد . رد در نیوزیلند بر قضیهای تاکید دارد تا فنون SMA را در ارقام حسابداری معین و بوسیله مدیران حسابداری تعیین شدند .
ویکسون یافتههای مشابهی در قضیه مطالبه بریتانیا دارد . این موارد بیشتر توصیفی بوده و دیدگاه تئوریک ناچیزی دارند .
دنت قویاً برتحقیق تفسیری تداخل میان حسابداری و استراتژی تاکید دارد در هر مقوله حسابداری واستراتژی را از دیدگاه اکولوژیکی معین می کند که استراتژی را بصورت برآیند تضاد سازمانی می داند .
آرنز مطالعه تفسیری را معین می کند که مداخلات استراتژیک مدیریت حسابداری را بررسی می کند وی بحث آماری را از مجموعهای از تولید کنندگان آبجو بریتانیا و آلمان به منظور کشف درک حسابداران از روابط خودبا فرمول بندی استراتژیک و جستجوی مباحث استراتژیک تحلیل می کند.
جارونپا بر آورد جالبی از مدیریت حسابداری ، استراتژی در شرکت تکنولوژی فنلاند مهیا میکند . وی بررسی میکند چگونه شرکت ، مدیریت استراتژیک را بکار می گیرد و در می یابد اگر مقولات استراتژیک باشند ،کمتر درگیر نقش مدیریت خواهند بود نتیجه می گیرد که ابزار SMAدر بحث هنجارهای پیشنهاد وخیلی بکار نمی روند.
بطور خلاصه حتی وقتی تحقیق هنجاری برای عدم ارتباط از واقعیت بکار رفت باید به توسعه SMA پرداخته ، فنون خاص SMA را بنا نهاد . تحقیق جامع چگونگی بکارروی فنون در شرکتها را بررسی میکند. تحقیق اصل نقشگرا نشان داد که بعضی از فنون بکار میروند حتی اگر همیشه بصورت SMA نباشند . تحقیق جامع تفسیری آشکار نمود که SMA و فنون مرتبط بصورت ابزار بیطرف بکار رفته در روش منطقی نیستند . راجع به این مقوله بحث کمتر موجود است تاکید شد که تحقیق تفسیری در باب SMA میتواند با تدارک درک عمیقتر SMA در شرکتها و درک مدیران یا سازمانی با تحقیق موجود ترکیب بشود .
این بحث نشان داد که دلیل ناچیزی برای چگونگی درک SMA وجود داشته و تئوری بنیادین روش شناسی بر جذب مطالعه تفسیری بر معرفی این بیانیه مهیا میکند.
2-2 حس سازی سازمانی
در بحث فوق به معرفی بررسی تئوریک قبلی تحقیق ، مرسوم است. تا حدی که تئوریها و مفاهیم از پیش درک شد ، باید در مطالعه بکار رفته و دراین تحقیق ناچیز شوند تحقیق با سوالات کلی راجع به بکاررفتن SMA و درک آن در شرکتها شروع میشوند با پیشرفت تحقیق ، پیداست که مهمترین سوالات مرتبط با SMA در سازمانها برای کمک به تصمیمگیری استراتژیک و استفاده از حسابداری در سازمان برای ایجاد تصمیمات تاکید دارند درک اینکه حس سازی ملی تحقیق بصورت پدیدهای در هسته تئوری ایجاد میشود ، اهمیت دارد .
بحث ذیل بعضی از مفاهیم سازمانی را به منظور کمک ، درک دادههای جامع مهیا میکند که بصورت بحث تئوریک آمدهاند .
مفهوم حس سازی در زمینههای مختلف سازمانی مدنی شده اما نهایتاً در بحث حسابداری کمتر آمد درارتباط با مدیریت استراتژیک ،تغییر استراتژیک ،فرهنگ ، بلایای سازمانی و سایر مقولات مرتبط به مدیریت نیز بحث شد .
حس سازی بصورت پروسه دو جانبه ایجاد و تفسیر دنیای اجتماعی تعریف شد ، در قضیه مطالعه حسن و گوله ، حس سازی بصورت درک وضعیت آگاه شد . و شناخت روند سازمان و اتخاذ تصویر است در متن تغییر استراتژیک حس سازی بصورت مرتبط با ایجاد معنا بازسازی طرفین موجود در تغییر و اشاره به ارائه از حس وفعالیت مرتبط با تلاش بر تاثیر حس سازی و ساخت معنای سایرین معطوف به تعریف واقعیت سازمانی است و دانت و ویک به تفسیر بصورت پروسه تبدیل رویدادها ، توسعه مدلها برای درک گرد آوری معنا و ایجاد مفاهیم مفهومی تاکید دارند .
بر اهمیت حس سازی با این بحث تاکید دارند که تفسیر ،یکی از کاربردهای بسیار مهم سازمان است و فعالیتها در مرکز سازمان قرار دارند . و یک حس سازی رااز تفسیر جدا می کند . وی بازبینی جامع وحس سازی را مهیا و پیشنهاد میدهد که تفسیر عناصر حس سازی است و دومی سطح بالاتری را در بر دارد اعتراف می کند که سازمانها در تصمیمگیری مناسباند و این بخاطر حس سازی است .
براساس نظریه حسن وگوله حس سازی فعالیتهای مدیریتی ، نقش حیاتی در پیوند پروسه های مدیریت علمی و تصمیمگیری استراتژیک در سازمانهای خود دارند .
این آزمون شامل سوالات از بخش های حس شنوایی و حس بینایی درس 6 در قالبی بسیار زیبا طراحی شده است .