یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

بررسی حکمت امام علی

اختصاصی از یارا فایل بررسی حکمت امام علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی حکمت امام علی


بررسی حکمت امام علی

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات67

صدقه در لغت :آنچه به حکم شرع و مسکین دهند را در راه خدا
معانی صدقه:به چیزی که انسان از اموال خود در راه خدا بدهد صدقه
می گویند ولی در اصل صدقه هم شامل واجب و هم شامل مستحب می شود.
صدقه دو بعد دارد:مالی وغیر مالی
صدقه مالی از نقد: درهم - دینار –طلا و جواهر – نقره – کتاب – فرش – لباس –
ظرف زمین ازابراز فنی- خوراکی – آشامیدنی وغیره که انسان قسمتی از مال
خودرا جدا کند وتبرعاً با نیت خالص و قربت در راه خدای منان به صورت
بخشش به دیگری انفاق کند

"سخن نیکو بهترین صدقه"

شاخص ترین عضو از اعضا بدن انسان در جهت اعطا صدقات پاک و صالح
با گفتار شایسته و زیبا همان زبان است در این رابطه
پیامبر گرامی(ص)فرمود:برترین صدقه (بدنی)صدقه زبان است گفته شد
یا رسول الله صدقه زبان چیست؟با گفتار مناسب میتوان واسطه شود و کسی را که
در بند اسارت و زندان است نجات بخشد ،یا از ریختن خون ناحق و ناروا ممانعت
نماید.یا معروف و عمل روشن نیکی را به برادرت ارائه دهد یا مکروهی را از او
بر طرف سازد یا کلمات صلح آمیز بین افراد سازش برقرار نماید.
"تأثیر صدقه پنهانی"
امام زین العابدین در دل شب انبان نان را بر پشت مبارک خود بر میداشت و
فقرای مدینه تصدق می فرمود به گونه ای که او را نشناسد ،می فرمود صدقه
پنهانی غضب یزدانی را فرو میریزد.
"عقوبت امساک از صدقه "
"مَلعونٌ ملعونٌ مَن وَ هَبَ الّلهُ لَهُ ما لا فَلَم یَتَصَدَّق مِنهُ شَیءٍ"
"معلون است ،معلون است کسی که خداوند مالی به او عطا و بخشش کند و به قدر
توان چیزی از آن عطاء الهی تصدق و انفاق نکند".

"خواص صدقه در اوقات شب و روز"

"تاثیر صدقه صبحگاهی"
امام صادق علیه السلام فرموده:کسی که هنگام صبح (با نیت خالص)صدقه ای
بدهد (به برکت آن صدقه )خداوند نحوست آن روز و شومی او را بر طرف
می نماید.چه زیباست که شب در اندیشه صبح دیگران بوده و غافل از آنان نباشد
"خاصیت صدقه در اول روز"
امام صادق (ع)فرمود :کسی که تصدق کند به صدقه ای خالص در اول روز
(یعنی بعد از صدقه صبح)خداوند متعال به برکت آن صدقه دفع می نماید
از صاحبش هر شری که (بر اثر گناه او مقدر شده)که از آسمان به سوی
زمین برای او فرود بیاید.
پرداخت صدقه اول شب
امام صادق (ع)در جهت خاصیت آن فرموده :کسی که اول شب صدقه ای خالص
را در راه خدا پرداخت کند خداوند متعال به سبب آن صدقه دفع می کند از او هر
شری که (بر اثر وضعی گناه او در آسمان)مقدر شده که آن شب از آسمان برای او
نازل شود و به همین گونه شری مقدر شده در زمین به او وارد شود. صدقه نزد
پروردگار منان سبب میشود که نزول شر از آسمان و شمول شر از زمین از آن
شب از او دفع می شود"
امساک اغنیاءٍ در صدقه عامل فقر است
"اِِنَّ الّه سُبحانَهُ فَرَضَ فی أموال الاغنیا . أَقواتَ الفُقراءِ فَما جَاعَ قَصیرٌاِلاّ بما مُتَّعَ بهَ
غَنٌّی والّله-تَعالی جَدُّه-سأئلُهمُ عَن ذلِک"
"به راستی که خداوند سبحان فرموده: در اموال اغنیاء قوتها و نیازمندی ها و
کمبود مشروع فقرا را ونیست فقیر گرسنه ای جز این که مالداری در حد وشأن
خویش منع و خودداری نموده از دستگیری و انفاق در حق او و خداوند منان
فردای قیامت از اغنیاء حق فقر ا را مطالبه خواهد نمود".


دانلود با لینک مستقیم


بررسی حکمت امام علی

دانلود مقاله نقد نظریه‌ پلورالیسم دینی در پرتو تعلیمات حکمت خالده

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله نقد نظریه‌ پلورالیسم دینی در پرتو تعلیمات حکمت خالده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نقد نظریه‌ پلورالیسم دینی در پرتو تعلیمات حکمت خالده


دانلود مقاله نقد نظریه‌ پلورالیسم دینی در پرتو تعلیمات حکمت خالده

تحت عنوان پلورالیسم دینی نظریه‌های متعددی مطرح شده است که تمام آنها اساساً در مبانی اصلی خود مشترک هستند. هدف از این مقاله بیان مبانی نظریه پلورالیسم دینی، بر اساس نوشته‌های پروفسور جان هیک و سپس نقد آن در پرتو تعلیمات حکمت خالده است.

قبل از هر چیز تأکید بر این نکته ضروری است: لغت "پلورال"، که بیان کننده‌ی مفاهیمی از قبیل: جمع، بیش، کثرت، تنوع و تعدد است البته بی‌گناه است، ولی اگر با اضافه کردن پسوند "ایسم" به این لغت، اصالتِ کثرت و نفیِ وحدتِ متعالیِ صورت‌هایِ وحی شده‌ی دینی، مد نظر باشد، مشکل آغاز می‌شود. پلورالیسم دینی، صرفاً بدین معنا، اسمی بامسمّی برای نگرشی که در این مقاله نقادی شده است می‌تواند در نظر گرفته شود.

از آنجایی که محورهای اصلی نظریه‌ی پلورالیسم دینی را خداوند، انسان و دین به منزله‌ی رابطه‌ی بین انسان و خداوند تشکیل داده است، ابتدا به بیان این مفاهیم با استناد به نوشته‌های پروفسور هیک می‌پردازیم. با توجه به این که محدودیت‌های این نگرش اساساً برخواسته از تعریفی است که از انسان ارایه گردیده است، بحث خود را با مفهوم انسان در پلورالسیم آغاز می‌کنیم.

مفهوم انسان در نظریه‌ی پلورالیسم دینی

جان هیک به پیروی از اکثر نحله‌های فکری متأثر از کانت، انسان، کما هو انسان را، موجودی جزیی و محصور در حصار فردیت خود تعریف میکند و دامنه‌ی شناخت انسان را کاملاً محدود به شرایط فردی دانسته و در نتیجه حقیقتِ فی‌نفسه را برای انسان غیر قابل دستیابی میداند. در این نگرش انسان جزء جدا شده‌ای از کل است و توانایی او محدود به حواس و عقلی است که خود مقید و محدود است. بنابراین، انسان صرفاً قادر به درک جزیی از حقیقت و یا حقیقت جزیی (partial truth) است. انسان اجباراً از پشت حجاب فردی خود به حقیقت فرا انسانی می‌نگرد. پس بنا به تعریف، از نظر هیک، قادر به درک حقایق فرا فردی نیست. این موضوع بنا به تصریح هیک چنین است:

"... در وجه فیزیکی ما ذراتی sub-microscopic در پهنه‌ی عالم هستیم. در وجه انسانی، فردی هستیم در بین شش میلیارد نفر. در ارتباط با شخصیت، ناکاملیم، ناقصیم، با رفتار و روحیات خاص، همیشه نیازمند این هستیم که دیگران ما را تکمیل نمایند. به عنوان متفکر فقط میتوانیم از وجهی جزیی و با توانایی محدود، با جانبداری و پیشداوری، و با تجربه‌ای بسیار محدود عمل نماییم..."۱

در نظر هیک این محدودیت ناشی از کاتگوری‌های درون ذاتی انسان از قبیل زمان و مکان و سایر محدودیتهای فردی است که هم‌چون حصاری او را در برگرفته است و وی را توان رهایی از آن نیست زیرا اجباراً ناظر حقایق بیرون از خود از طریق حجاب انسانی خود است. به بیانی دیگر: هنگامی که از حقیقت صحبت می‌شود از تأثیر حقیقت بر فرد و تجربه‌ای که فرد از حقیقت داشته است صحبت شده است و نه از حقیقتِ فی‌نفسه. به بیان خود هیک:

"... واقعیتی در بیرون ما وجود دارد که صرفاً از طریق امکانات شناختی و سیستمهای مفهومی خود قادر به شناخت آن هستیم..."۲.

مجدداً هیک در جایی دیگر چنین تصریح میکند:

"... فرضیه‌ای که مایلم در نظر بگیرم این است که طبیعتِ حقیقتِ فی‌نفسه، مستقل از آگاهی انسانی ما از آن، سؤال غایی غیر قابل پاسخ است..."۳.

بنابراین، فقط اجزایی از حقیقت قابل حصول است و هیچگاه این اجزاء معادل کل حقیقت نخواهند بود و همیشه رنگ انسانی خواهند داشت. اگر حقیقت غایی با صفات رحیم و یا یگانه توصیف شده است نه از آن‌جهت است که حقیقت، فی نفسه چنین است بلکه از آن حیث است که برداشت انسانی ما از حقیقت چنین است. از نظر هیک استناد و یا نفی استناد خوبی و یگانگی به حقیقتِ فی نفسه، گمراه کننده است زیرا این انسان است که حقیقت فوق شخصی را به صورتی "خوب" و "یگانه" تجربه کرده است و نمیتوان گفت که حقیقت در وجه ابژکتیو آن خوب و یگانه است. هیک این موضوع را چنین بیان کرده‌است:

"... برای مثال، تصریح این‌که مولکولها احمق نیستند، اگر چه صحیح است، گمراه کننده است زیرا این گفته مستلزم این است که بپذیریم احمق بودن و یا احمق نبودن مولکولها با معنی است. و گفتن این‌که خداوند "نه یگانه است و نه یگانگی، نه الوهیت است و نه خوبی" اگر چه صحیح، به صورتی مشابه، فی نفسه، کاملاً گمراه کننده است زیرا معادل با پذیرفتن این امر است که خداوند آنگونه حقیقتی است که چنین صفاتی به صورتی درست یا نادرست میتواند به او نسبت داده شود..... بنابراین هنگامی که از چنین حقیقتی صحبت میشود، صحبت از حقیقتِ فی نفسه نیست، که کاملاً ماوراء دامنه‌ی درک ماست، بلکه صحبت از تاثیری است که این حقیقت بر ما دارد..."۴.

از نظر هیک اگر حقیقت فرا-کاتگوریک است، پس در ارتباط با حدود شناخت فردی انسان هم‌چون خلاء ظاهر میشود و این خلاء را با Shunyatta در بودیسم مقایسه میکند و چنین میگوید:

"... این (Shunyatta) خالی از هر چیزی است که ذهن انسان ناگزیر در عمل شناختِ خود بیرون افکنی میکند..."۵.

بنابراین هیک معنایی که از این جملات مد نظر دارد این است: انسان زندانی کاتگوری‌های درون ذاتی خود است و توان عروج به ماوراء آنها را ندارد. بنابراین، حقیقتِ تامْ نزد هیچکس نیست و هیچ موجودی نمیتواند و نباید مدعی چنین چیزی باشد. در نتیجه، این محدودیت، همه‌ی بشریت را در بر میگیرد. کسی را نمیتوان از این محدودیت مستثنی کرد زیرا انسان، انسان است. بنیانگذاران دین نیز چنینند. هیچ بنیانگذار دینی نباید مدعی total truth شود. به عقیده‌ی هیک، بنیانگذار یک دین صرفاً تجربه‌ی محدود خود را از این حقایق بیان کرده است، تجربه‌ای که متفاوت با تجربه‌ی بنیانگذار دین دیگر است و هیچیک از این تجربیات منطبق بر حقیقتِ فی‌نفسه نیست و در نتیجه نمی‌تواند جامع باشد. تجربه‌ی بنیانگذار یک دین را هیک تجربه‌ای از نوع "first-hand" در مقایسه با تجربه‌ی سایر پیروان عادی آن دین که تجربه‌ای دست دوم "second-hand" از حقیقت دارند، در نظر می‌گیرد۶.

 شامل 19 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقد نظریه‌ پلورالیسم دینی در پرتو تعلیمات حکمت خالده

فلسفه و حکمت روزه

اختصاصی از یارا فایل فلسفه و حکمت روزه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

فلسفه و حکمت روزه



روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت‏بدن و ابعاد دیگر داراى فواید فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاکسازى آن از انواع غذاها که موجب انواع بیمارى‏هاست اثرات فوق العاده‏اى دارد.
مرکز بیماریها معده است
پیامبر خدا فرمود: «المعدة بیت کل داء، و الحمئة راس کل دواء» (1)
معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.
پیامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود
پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فوائد سه چیز را به این شرح بیان مى‏فرماید: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد کنید تا مستغنى شوید، که غنائم جنگى باعث استغنا مى‏باشد، دوم، روزه بگیرید تا صحت و سلامتى خویش را تضمین کنید، سوم، سفر کنید تا مالدار شوید، زیرا مسافرت و حمل کالاى تجارتى از شهرى به شهر دیگر یا از کشورى به کشور دیگر باعث رفع نیازمندى‏هاى جامعه و عمران کشورها مى‏گردد، در این سه جمله پیامبر(صلى الله علیه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (که خود باعث تمکن و امکانات مالى مى‏شود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما مى‏گشاید.


دانلود با لینک مستقیم

فلسفه و حکمت روزه

اختصاصی از یارا فایل فلسفه و حکمت روزه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

فلسفه و حکمت روزه


مرکز بیماریها معده است
پیامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود
امام على(ع) در فلسفه روزه چه مى‏فرماید؟
روزه براى آزمایش اخلاص مردم است
خدایا از گرسنگى بتو پناه مى‏آوریم
ابعادى در فلسفه روزه از بیان امام صادق(ع)
خصال هفتگانه مخصوص روزه‏داران
فلسفه و دلائل وجوب روزه از امام رضا(ع)
بحثى دیگر در فلسفه روزه از امام رضا(ع)
مجراى نفوذ شیطان را با روزه ضیق نمائید
روزه رابطه مستقیم با اخلاص دارد


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق درس عرفان عملی حکمت هاى عرفانى حج 14 صفحه word

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درس عرفان عملی حکمت هاى عرفانى حج 14 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق درس عرفان عملی حکمت هاى عرفانى حج 14 صفحه word


تحقیق درس عرفان عملی حکمت هاى عرفانى حج 14 صفحه word

 

 

 

 

 

 

در این تحقیق می خواینم: 

 

 

حج، با شکوه ترین، معنوی ترین و اثر بخش ترین عبادات است و از منظر عرفانی می توان اسرار و حکمت های گهر باری برای آن در نظر گرفت. در این چشم انداز قدسی، «حج» تبلور و تجلّی فضایل و مکارم اخلاقیِ بهترین معبر و گذرگاه به سوی معبود ازلی و نیکوترین منزل تزکیه و تهذیب نفس است. عارفان، سیر و سلوک عرفانیِ خود را در حج به کمال می رسانند و عابدان، عرشی ترین عبادت ها و طاعت ها را در آن انجام می دهند. سالکان الی اللّه به فیض لقای الهی نائل می آیند و عالمان، بر معرفت و حکمت قدسیِ خود می افزایند... حج به راستی دیار معرفت و دلدادگی، کوی محبّت و شیدایی، وادی سیر و سلوک و تقرّب، سرای عبودیت و فروتنی و رستاخیز دل ها و جانهای مشتاق است.
این عبادت بی بدیل و ناب، فلسفه ای به گستره اقیانوس ها، مفهومی به عظمت کوه ها، ثمره ای به پهنای آسمان ها، حکمتی به حلاوت گل ها و معنویتی به اوج کهکشان ها دارد و چه نیکو است که این همه زیبایی و حلاوت را در دانشگاه عارفان فرزانه و عالمان وارسته به نظاره بنشینیم و غوّاص اقیانوس حکمت و دانش گهربار آنان باشیم.
حج، دارای اسرار و حکمت های شگرف و فلسفه و اهداف والایی است که با دانستن آنها، حج گزار می تواند حجّی عارفانه، عاشقانه و حکیمانه به جای آورد و با راز و رمز قدسی آن، بیشتر و بهتر آشنا شود.
از دیدگاه عارف کامل آیت اللّه ملکی تبریزی است که:
«حج و سایر عبادات، باید آنگونه انجام شود که خدا می خواهد و تنها زمانی به این امر رسیده و از نتیجه عبادت برخوردار می شویم که هدف از آن عبادت را بدانیم. اگر کسی حج را همانگونه که در روایات آمده، انجام دهد و به تک تک اعمال و نیت های آن عمل کند، می توان گفت: آنگونه حج را به جا آورده است که خداوند می خواهد».(1)
حج، اسرار و ابعاد مختلف عرفانی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد که در این مقال، تنها به گوشه ای از حکمت های عرفانی آن اشاره می شود:
یک ـ شناخت خدا
«توحید» و «شناخت خدا»، مهم ترین و بایسته ترین و ظیفه انسان ها است و هیچ تکلیف و امری، به بایستگی و اهمیت آن نیست. توحید، اساس و رکن تمامی اعتقادات و اعمال است و انسان در همه مواقع، به خصوص در حج، باید بر معرفت و شناخت خود نسبت به آفریدگار فزونی بخشد و یقین و ایمان خود را به یگانگی، قدرت، علم، سلطنت، تقدّس و ربوبیت او مستحکم سازد.
به راستی حکمت و فلسفه اصلیِ «حج»، توحید و معرفة اللّه است؛ یعنی حج گزاران باید در حج شناخت و علم خود را درباره صفات و اسمای الهی زیاد کنند، با دقت و اندیشه در اعمال و ارکان حج، هر چه بیشتر با آیات و نشانه های او آشنا شوند.
امام سجّاد علیه السلام در سفارش های خود به شبلی، به این امر توجّه ویژه ای داشته، می فرماید: «هل عرفت بموقفک بعرفة، معرفة اللّه سبحانه...»(2) «آیا هنگام توقف در عرفات، معرفت خدا را یافتی...؟».
صاحبِ المراقبات در باره این حکمت حج می نویسد:
«خداوند متعال انسان را از خاک آفریده و او را به دیدار و پناه خود دعوت نمود. نزدیکی و پناه او نیز مخصوص بلند مرتبگان و افراد با معنویت است و به جهت اینکه انسان در اوایل کار، به دلیل فرو رفتن در تاریکی های عالَم طبیعت و اسارت در کره خاکی و میان آب و گِل، عالم های عالی دسترسی ندارد. خداوند، عالمِ او را با ایجاد مکانی آباد کرده و آن را خانه خود نامید و آن را زیارتگاه زائران و طالبان حضرتش قرار داد تا بر گِرد آن چرخیده، زیارتش کنند و به مقتضای حال خود، با پروردگارشان مأنوس شده و با این امور، آماده عالم های قدس و نزدیک شدن به خدا گردند. برای این زیارت نیز عبادت هایی مقرر فرموده (حج) که تمامی آنها، باعث پرواز از عالم خاکی به عالم ملکوت، جبروت و لاهوت است. به عبارت دیگر، این عبادت ها انسان را آماده زیارت کعبه حقیقی می کند که در باره آن، در روایت آمده است: زمین و آسمانم گنجایش مرا ندارد، بلکه قلب بنده مؤمنم گنجایش مرا دارد. این عبادات باعث شناخت نفس می شود که شناخت پروردگار را در بر دارد.»(3)
رو به هر قبله که کردم صنما سوی تو بود     وآنچه محراب به معماری ابروی تو بود 
نقش هر چهره غبار عالیه خط تو داشت     پشت هر پرده نهان، آیینه روی تو بود 
چشم دل روزنه خلوت جان، زان دادند     که از این روزنه راهی به سر کوی تو بود... 
عارف الهی مرحوم حاج سید هاشم حداد، در خاطرات و حالات خود از حج فرمودند:
«رمی جمره عقبه، بالأخص خیلی برای من جالب بود؛ چون در جمره اولی و جمره وسطی انسان رو به قبله می ایستد و رمی می کند؛ یعنی با توجّه و استقبال کعبه، انسان شیطان را می زند و می راند. اما در جمره عقبه که باید انسان پشت به قبله کند و رمی نماید، این چه معنا دارد؟ معنی آن، عین توحید است؛ یعنی آن کعبه ای را که من تا به حال با این نفس خود، بدان توجّه می نمودم، آن را اکنون پشت سر گذاره و با توجّه به اصل توحید ـ که دارای جهت و سمتی نیست و با نفسی که از آن نفس بیرون آمده و توجّه بدان سو ندارد ـ می خواهم شیطان را رمی کنم...».(4)
امام خمینی، این عارف کبیر، حکمت اصلی حج را توحید و تنزیه می داند که با عمل دقیق به دستورات عبادیِ حج حاصل می شود:
«در مراتب معنوی حج، که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک می نماید؛ حاصل نخواهد شد، مگر آنکه دستورات عبادی حج، به طور شایسته و مو به مو عمل شود... لبّیک های شما جواب دعوت حقّ تعالی باشد و خود را محرم برای وصول به آستانه محضر حق تعالی نمایید.»(5)
دو ـ انس و تقرّب (لقای الهی)
حج، موقعیتی شکوهمند و فرصتی کم نظیر برای انس و دلدادگی به محبوب حقیقی و تقرّب و نزدیکی به ساحت قدسی او است. وارستن از غیر و رسیدن به دوست و لقای فرحناک او، حکمت حکیمانه حج است و رستگار و سعادتمند کسی است که غیر را بگذارد و بگذرد و به یار بپیوندد.
اعمال و مناسک نورانی حج، بر صفای درون و نورانیت دل می افزاید و پرده های حجاب دل را به کناری می نهد و او را آماده معرفت و لقای الهی می سازد. قلوب عاشقان و عارفان، در حج آمادگی بیشتری برای معرفت، محبّت و وصال الهی پیدا می کند و آنان را به معبود ازلی نزدیک تر می سازد.
آتش به جانم افکند شوق لقای دلدار     از دست رفت صبرم، ای ناقه پای بردار 
در کیش عشقبازان، راحت روا نباشد     ای دیده اشک می ریز، ای سینه باش افکار.. 
پیشوای هشتم در باره این فلسفه قدسیِ حج می فرمایند:
«انّ علّة الحجّ الوفادة الی اللّه تعالی... و التقرّب فی العبادة الی اللّه عزّوجل».(6)
«علّت حج، ورود به (میهمانی) خدای متعال است...(و در آن) نزدیک شدن به خداوند بلند مرتبه است.»

 

 

برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم