فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:221
پایاننامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) رشته روابط بینالملل
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده ......................................
مقدمه.......................................
فصل اول: کلیات
فصل دوم : چارچوب نظری با تاکید بر خاورمیانه
چار چوب نظری ...............................
همگرایی.....................................
جهانی شدن ..................................
مقطع اول: جهانی شدن از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960
مقطع دوم: جهانی شدن از نیمه ی دهه ی دوم 1990 تا کنون
رهیافت های گوناگون نسبت به جهانی شدن .......
منطقه گرایی ................................
الزامات منطقه گرایی ........................
منطقه گرایی و تبیین روابط بین الملل در دوران جنگ سرد
پایان جنگ سرد و گسترش منطقه گرایی ..........
منطقه گرایی و تبیین موقعیت کشور های در حال توسعه
مفهوم نظری خاورمیانه، ناکارآمدی در تعریف خاورمیانه
خاورمیانه در یک نگاه .......................
فصل سوم: موانع و عوامل منطقه گرایی در منطقه خاورمیانه
موانع درون منطقه ای ........................
موانع فرامنطقه ای ..........................
آمریکا .................................
اسرائیل ................................
جنگ و درگیری در خلیج فارس...................
بررسی عوامل منطقهگرایی در منطقه خاورمیانه ..
فصل چهارم : نظم های منطقه ای در خاورمیانه عربی
سازمان های منطقه ای در خاورمیانه عربی ......
منطقه گرایی در خاورمیانه: تجربه های گذشته ..
اشکال کنونی منطقه گرایی درخاورمیانه ........
تشریح منطقه گرایی در خاورمیانه .............
نتیجه گیری .................................
فصل پنجم: طرح خاورمیانه بزرگ و تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران
پیشینه طرح خاورمیانه بزرگ ..................
نو محافظه کاران آمریکا و خاورمیانه .........
مفاد مفروضه های طرح خاورمیانه بزرگ .........
خاستگاه و اهداف طرح خاورمیانه بزرگ .........
طرح خاورمیانه بزرگ و تعارض منطقه ای ........
واکنش کشورهای عربی .........................
واکنش کشور های اروپایی .....................
نتیجه گیری .................................
تأثیرات طرح خاورمیانه بزرگ بر جمهوری اسلامی ایران
الف: چالش های نظامی .....................
ب: چالش های سیاسی .......................
ج: چالش های اقتصادی و اجتماعی ...........
فرصت ها ....................................
الف: فرصت های ملی .......................
ب: فرصتهای منطقه ای .....................
ایران و سیاست خاورمیانه ای آمریکا ..........
فصل ششم: منطقه گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
پیدایش منطقه گرایی در سیاست خارجی ایران ....
ابعاد ژئوپلیتیک و وجوه کارکردی .............
عوامل مؤثر در دیدگاه منطقه ای ایران ........
منطقه گرایی ایران وآسیای مرکزی .............
ایران و سازمان همکاری دریای خزر ............
ایران و سازمان همکاری شانگهای ..............
نتیجه گیری .................................
پیشنهادات ..................................
منابع ......................................
فهرست جداول و نمودار ها
عنوان صفحه
جداول شماره (1) ............................
جداول شماره (2).............................
جداول شماره (3).............................
نمودار شماره (1)............................
نمودار شماره (2)............................
نمودار شماره (3)............................
چکیده
در هزاره سوم، آهنگ جهانی شدن پر شتاب تر از گذشته است و نظام های سیاسی برای ماندن و آمادگی در میدان رقابت جهانی به گروه بندیهای منطقهای روی آورده اند. از آنجا که کشورها به تنهایی همه مؤلفه های توسعه و رشد را در اختیار ندارند، برای دستیابی به آرمانهایی که به صورت جزیره ای و مورد امکانپذیر نیست. تلاش می کنند با تشکیل سازمانهای منطقه ای موجبات رونق اقتصادی، توسعه سیاسی و یا ترتیبات امنیتی را در یک منطقه ی جغرافیایی فراهم سازند.
در این میان خاورمیانه با توجه به تحولات نظام بین الملل در کانون توجهات جهان قرار دارد. لذا این منطقه نمی تواند بدون دگرگونی اساسی در ذهنیتها و باورهای خویش در نظام جهانی پای بر جا بماند. در منطقه خاورمیانه نیز برای ایجاد همکاری های منطقه ای اقداماتی انجام گردیده است. هر چند که مجموعه ای ازعوامل داخلی و متغیر عامل خارجی سبب بروز دشواریهایی در مسیر تحقق همکاریهای منطقه ای در این منطقه شده است.
وجود مؤلفه های مشترک می تواند زمینه را برای ایجاد سازمانهای منطقه ای فراهم سازد.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که در کانون تحولات خاورمیانه قرار دارد، از ابتدای تأسیس خود کوشیده است تا کشورهای منطقه خاورمیانه را در حول محور استقلال سیاسی و عدم وابستگی اقتصادی با یکدیگر متحد ساخته و دست بیگانگان را از منابع طبیعی عظیم این منطقه کوتاه نماید.
آنچه دراین میان حائز اهمیت می باشد طرح این پرسش است که با توجه به تحولات خاورمیانه و نظام بین الملل چه نوع منطقه گرایی می تواند منافع ملی کشورهای خاورمیانه و تثبیت قدرت منطقه ای ایران را در روند جهانی شدن تامین کند؟
یافته های علمی در پایان نامه پیش رو در پاسخ به سؤال مذکور معتقد است که منطقه گرایی در خاورمیانه در عصر جهانی شدن علاوه بر آنکه می تواند به تقویت روابط اقتصادی و تجاری کشورهای خاورمیانه در نظام بین الملل کمک کند، از پتانسیل رفع تهدید های مشترک همچنین ایجاد فرصتهای نوین نیز برخوردار است و در این میان ایران به لحاظ موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیکی خاص در خاورمیانه می تواند مرکز ثقل منطقه گرایی در خاورمیانه باشد. متن حاضر با بهرهگیری از متد توصیفی – تحلیلی ضمن توصیف ساختارهای موجود در خاورمیانه و تحلیل طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا به عنوان آخرین طرح منطقهای در خاورمیانه به این نتیجه میرسد که مهمترین راهکارهای تحقق منطقهگرایی در خاورمیانه از طریق اعتماد سازی، نهادینه سازی، تنش زدایی، قانون گرایی و افزایش همیاریها و مبادلات منطقه حاصل میگردد.
مقدمه :
منطقه گرایی که از دهه 1950 طرح و مورد ارزیابی قرار گرفته، با بهره گیری از مصادیق عینی و ریشه یابی زمینه های بروز جنگهای جهانی، مدلهای جدیدی از همکاری بین کشورها در سطح منطقه ای ارائه می کند مبنای اصلی این نظریه روند همکاری اقتصادی و فنی اروپای غربی بوده که تحت تاثیر فضای حاکم بر جنگ سرد، مسائل بین المللی را تبیین و راهکارهایی را ارائه می نماید.
در دوران پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی ، منطقه گرایی به عنوان پیش شرط تحول ساختاری در امور بین الملل می تواند چارچوبی برای تحقق امنیت دسته جمعی، مشترک، همنوا و فراگیر محسوب شود که توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورهای واقع در یک محیط جغرافیایی را فراهم سازد.
منطقه گرایی در شرایطی که روند جهانی شدن شتاب بیشتری به خود گرفته است می تواند در تعامل با جهانی شدن قرار بگیرد. اتحادیه های منطقه ای می تواند آفریننده بستر های لازم برای زیر ساختهای فیزیکی باشد که روند جهانی شدن را برای دولتها تسهیل می کند.
در این رهگذر کشورهای خاورمیانه در قالب منطقه گرایی و اتحادیه های منطقه ای از حقوق خویش حفاظت کرده ، امنیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خویش را تضمین کنند. در واقع، منطقه گرایی نوین در خاورمیانه میتواند تمرینی مناسب برای ارتقای توان بازیگری کشورهای منطقه در عصر جهانی شدن محسوب شود و زمینههای مطلوب را برای ارتقای نقش آفرینی آنان از رهگذر مدیریت پویا و منعطف تحول، توسعه متوازن و پایدار، ظرفیت ها و توانایی های منطقه ای، هنجار سازی در سطح بین المللی، تقویت چند جانبه گرایی و گسترش فرایند تعاملات سازنده سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و ارتباطی در پرتو احترام متقابل میان فرهنگها و تمدنها را فراهم آورد.
تاکید ویژه این پایان نامه بر ایران از این منظر می باشد که از یک طرف جمهوری اسلامی ایران جزء معدود کشورهایی است که با داشتن پانزده همسایه در چهار زیر سیستم منطقه ای (Regional Subsystems) شامل آسیای مرکزی ـ قفقاز، خلیج فارس (عراق ، عربستان سعودی، کویت، عمان ، امارات متحده عربی، قطر و بحرین) ، شرق مدیترانه (شامل کشورهای اردن، سوریه، لبنان، ترکیه، اسرائیل و مصر) و آسیای جنوب غربی (افغانستان، پاکستان و هندوستان) قرار گرفته است. دگرگونیهای منطقه ای در هر یک از زیر سیستم های مذکور خواه ناخواه بر امنیت ملی ایران تاثیر گذار بوده و خواهد بود.
از سوی دیگر تحولات نظام بین الملل پس از فروپاشی شوروی و امکان تبدیل شدن ایالات متحده به هژمونی برتر در عرصه جهانی سبب شده است که ایران موقعیت و جایگاه ویژه ای نسبت به قبل در خاورمیانه پیدا کند. علیرغم اینکه موقعیت ژئوپلتیکی ایران در طی سالیان گذشته و خصوصاً در عرصه بازی قدرت شرق و غرب سبب شده بود تا به عنوان حائل میان این دو بازیگر جهانی، خود را حفظ کند اما در شرایط کنونی، نبودن بازیگر رقیب در برابر امریکا سبب شده است تا واشنگتن برای اعمال نظم نوین جهانی خود، به کشورهای معارض با منافع خویش و علی الخصوص ایران فشار بیشتری وارد کند. بنابراین در زمانی که زمزمه های انزوای ایران در عرصه جهانی همواره دیده دمیده می شود، اتحادیه های منطقه ای میتواند ایران را از این سیاست امریکا در مصونیت نگاه دارد و منافع ایران را در فرصتهای جدید تامین کند.
این پایان نامه به دنبال یافتن بهترین نوع منطقه گرایی در خاورمیانه می باشد که ضمن اینکه منافع ملی کشورهای خاورمیانه را تامین کند، ایران با توجه به چشم انداز بیست ساله دریک موقعیت برتر قرار دهد.
فصل اول:
کلیات تحقیق
1) بیان مسئله تحقیق
منطقهگرایی که از دهه 1950 طرح و مورد ارزیابی قرار گرفت با بهرهگیری از مصادیق عینی و ریشهیابی زمینههای بروز جنگ جهانی مدلهای جدید از همکاری بین کشورها در سطح منطقهای ارائه میکند. مبنای اصلی این نظریه روند همکاری اقتصادی و فنی اروپای غربی بوده که تحت تاثیر فضای حاکم بر جنگ سرد مسائل بین المللی را تبیین و راهکارهایی ارائه مینماید. منطقهگرایی عبارتست از شرایطی که در آن ملتهای یک منطقه احساس جمعی واحد و همبستگی پیدا میکنند. کشورهای منطقه در این امر به توافق میرسند که در روابط با یکدیگر از بهکارگیری زور و خشونت پرهیز کنند و مسائل مشترکشان را از راههای مسالمتآمیز حل نمایند، علاوه بر آن از ایجاد و توسعه سازمانهایی که قادربه انجام تغییرات صلحجویانه است و میتواند صلح را تضمین کند حمایت به عمل آورند هر چند منطقهگرایی عموما با همگرایی به یک معنا گرفته میشود ولی منطقهگرایی عمدتا همکاری نظامی، تجاری و اقتصادی کشورها را مورد توجه قرار میدهد اما همگرایی به روند سیاسی توجه دارد.
2) اهداف تحقیق
الف) تبیین ظرفیتهای همگرایی منطقهای در خاور میانه
ب) تبیین منطقهگرایی به عنوان راهکاری برای مقابله با تهدیدات ناشی از صلح خاورمیانه بزرگ آسیا
ج) تبیین جایگاه ایران به عنوان مرکز ثقل منطقهگرایی در خاور میانه
3) اهمیت تحقیق
با توجه به اینکه منطقهگرایی در خاورمیانه همواره مبتنی بر نیازهای امنیتی بوده است، ارائه الگوی جدیدی از منطقهگرایی با مرکزیت ایران علاوه بر اینکه میتواند سایر نیازهای کشورهای منطقه را برطرف سازد و میتواند جایگاه ایران را در منطقه تقویت بخشد.
4) پیشینه تحقیق
هر چند منطقهگرایی به عنوان یک راهبرد استراتژیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره مورد توجه بوده است. اما متاسفانه در زمینه نظری و تحقیقاتی اقدامات گسترده و درخور توجهی پیرامون آن انجام نشده است برای آشنایی بیشتر با فعالیتهای صورت گرفته موارد زیر معرفی میگردد:
a) محسن رضایی در تازهترین کتاب خود با عنوان ایران منطقهای- نظریه تشکیل آسیای جنوب غربی به مرکزیت ایران را تشریح کرده است. در این کتاب با پرداختن به این موضوع که تبدیل شدن ایران به قدرت منطقهای هم در دوران نظام پهلوی و هم در دوره جمهوری اسلامی یکی از اهداف ایران بوده است که با نظریه آسیای جنوبی غربی- راهکارهای این ایده بررسی شده است. بخشی از فصل چهارم این کتاب با عنوان « ایران و تفکر منطقهگرایی» به موضوع فوق پرداخته است.
b) مجموعه مقالات چهاردهمین همایش بین المللی خلیج فارس (خلیج فارس: امنیت و همکاری منطقهای در روند تحول سیاستهای جهانی) سال چاپ:
اسفند- 1383 مرکز مطالعات خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی به کوشش پرویز افشاری، تهران: وزارت امور خارجه
پانزدهمین همایش بین المللی خلیج فارس تحت عنوان فوق با مشارکت حدود یکصد نفر از اندیشمندان، شخصیتهای برجسته علمی کشورهای مختلف جهان و صدها نفر از استادان و پایان نامه گران ایرانی و علاقهمند به مسائل خلیج فارس با تشریح نظرات و دیدگاههای پیرامون مسائل سیاسی- امنیتی- اقتصادی- انرژی- فرهنگی و اجتماعی در قالب تدوین راهکارهای منطقهای برگزار گردید. کتاب فوق مجموعهای از مقالات برگزیده این همایش در دو جلد میباشد.
c) طرح خاور میانه بزرگتر، القاعده و قاعده در راهبرد امنیت ملی آمریکا- تالیف حسن حسینی، تهران، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران- آذر 1383
این کتاب به طرح دیدگاه آمریکا در خاور میانه پس از حادثه 11 سپتامبر میپردازد در این کتاب طرح خاور میانه بزرگ به عنوان یک الگوی منطقهای در زیر سیستم در خاور میانه است.
d) الگوهای اعتماد سازی در منطقه خلیج فارس، طاهره ابراهیم فر، تهران وزارت امور خارجه، 1380.
کتاب فوق با بیان اینکه کشورهای منطقه از یک سو دارای نظام تک محصولی میباشند و با توجه به اینکه تغییرات عمدهای در سطح منطقه و نظام بین الملل رخ داده است لذا تقویت نظامی صرفا نمیتواند ضامن امنیت کشورهای منطقه باشد بنابراین وجود یک برنامهریزی منسجم و هماهنگ را از طریق ایجاد اعتماد و تفاهم متقابل با یکدیگر ضروری میداند.
e) سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در پرتو تحولات منطقهای (2001- 1990) امیر محمد حاجی یوسفی، تهران، وزارت امور خارجه، 1384
کتاب مذکور به بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهه پس از فروپاشی نظام دو قطبی میپردازد و میکوشد تا با بررسی سیاست خارجی منطقهای ایران طی یک دهه پس از فروپاش شوروی راههایی را برای برون رفت از مشکلات پیش روی ایران و ایفای نقش بیشتر در منطقه ایفا کند.
آنچه در رابطه با تالیفات و تحقیقات صورت گرفته پیرامون مباحث مربوط به منطقهگرایی و پیامدهایی آن برای ایران قابل ذکر است این نکته میباشد که منابع فوق الذکر کمتر به شرح و بسط ابعاد منطقهگرایی در سیاست خارجی ایران خصوصا با توجه به تغییر ساختار نظام بین الملل به دنبال فروپاشی شوروی و ایجاد نظام تک قطبی در سطح کلان و در سطح منطقهای پس از مطرح شدن طرح خاور میانه بزرگ از سوی آمریکا پرداختهاند. بنابراین در این پژوهش سعی میشود تا با پر کردن خلاهای موجود در فضای مطالعاتی و تحقیقاتی مربوط به مطالعات منطقهای و دکترین تعامل در سیاست خارجی ایران را در قالب تئوری منطقهگرایی به عنوان مرحله پیشرفتهتر از سیاست تنشزدایی معرفی و ارائه گردد.
5) روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی میتواند باشد بنابراین ابتدا به توصیف ساختارهای موجود در خاور میانه و موانع و عوامل منطقهگرایی در منطقه پرداخته میشود وسپس با تحلیل ارگانیزم موجود میان این متغیرها درصدد دستیابی به یک نتیجه کلی و ارائه یک پیشنهاد در کاهش موانع همگرایی و دستیابی به حداکثر همگرایی در راستای منطقهگرایی در عصر جهانی شدن میباشد.
6) سؤال تحقیق
با توجه به تحولات خاور میانه و نظام بین الملل (پس از جنگ سرد) چه نوع منطقهگرایی میتواند منافع ملی کشورهای خاورمیانه و تثبیت قدرت منطقهای ایران را در این روند جهانی شدن تامین کند؟
7) فرضیه تحقیق
منطقهگرایی خاورمیانهای در عصر جهانی شدن علاوه بر این که میتواند به تقویت روابط اقتصادی و تجاری کشورهای خاورمیانه در عرصه بین المللی کمک کند.
میتواند تهدیدهای مشترک را مرتفع ساخته و فرصتهای نوینی را ایجاد کند.
ایران به لحاظ موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک خاص در خاور میانه میتواند مرکز ثقل منطقهگرایی در خاور میانه باشد.
8) قلمرو تحقیق
در این تحقیق به بررسی سیاستهای منطقهای در خاورمیانه پرداخته میشود. خاورمیانه به عنوان یک مجموعه پیچیده و در عین حال حائز اهمیت به لحاظ ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی در طی ادوار تاریخی معاصر به لحاظ دستیابی به یک نظام منطقهای با فراز و نشیبهای گوناگون روبرو بوده است.
در این تحقیق ضمن پرداختن به عوامل و موانع منطقهگرایی در خاورمیانه و الگوهای منطقهگرایی ارائه شده، به طرح خاورمیانه بزرگ بعنوان جدیدترین طرح منطقهای ارائه شده پرداخته میشود. آنچه حائز اهمیت میباشد نقش ایران به لحاظ تأثیر گذارترین کشور در منطقه است که میتواند نقش تعیین کنندهای در تحولات منطقه داشته باشد و با اتخاذ سیاستهای صحیح منطقهای به یک قدرت موثر منطقهای بازگردد. بنابراین قلمرو تحقیق به منطقهی خاورمیانه با توجه به تعریف ارائه شده محدود میگردد.
9) سازماندهی تحقیق
فصل اول: کلیات
فصل دوم: چارچوب نظری: منطقه گرایی با تأکید بر خاورمیانه.
فصل سوم: به بررسی موانع و عوامل منطقهگرایی در منطقه خاورمیانه میپردازد.
فصل چهارم: نظمهای منطقهای خاورمیانه عربی را مورد بررسی قرار میدهد.
فصل پنجم: به مهمترین چالش پیش روی دولتهای خاورمیانه یعنی طرح خاورمیانه بزرگ میپردازد و تأثیرات آن را بر جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار میدهد.
فصل ششم: به بررسی منطقه گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته و سیاست خارجی ایران را در راستای منطقه گرایی مورد تحلیل قرار میدهد.
و این پژوهش در نهایت با اعلام نتایج به دست آمده به کار خود پایان میدهد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:54
مقدمه ۱
خاورمیانه، منطقه تولید کنندة نفت ۲
امتیازات نفتی ۴
حوزه های نفتی ۹
لیبی ۹
مصر ۱۱
عراق ۱۳
عربستان سعودی ۱۶
کویت ۱۹
منطقة بیطرف بین عربستان سعودی و کویت ۲۱
کشورهای خلیج فارس ۲۲
ترکیه ۲۵
سوریه ۲۶
اسرائیل ۲۷
ایران ۲۸
ذخایر نفتی ۳۵
حمل و نقل خام و فرآورده های نفتی ۳۹
عایدات نفتی ۴۳
آیندة نفت ۴۷
منابع و مأخذ ۵۱
مقدمه:
نفت
یکی از برجسته ترین دستاوردهای اقتصادی در صد سال گذشته ، رشد و توسعة صنعت نفت بوده است. در سال 1850، در واقع نفتی در جهان تولید نمی شد. سپس، در پس اکتشافاتی که در ایالات متحدة آمریکا و روسیه هر دو انجام شد، کل تولید پس از سال 1860 به سرعت رو به افزایش گذاشت و تا سال 1890، تولید جهانی به 10 میلیون تن در سال رسید . از آن تاریخ تاکنون، تولید نفت خام پیوسته در حال افزایش بوده است و تولید جهانی آن تقریباً هر ده سال 2 برابر شده است. ایالات متحدة آمریکا و شوروی هنوز بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان هستند؛ گرچه اهمیت نسبی آنها با افزایش بسیار سریع تولید نفت خام از حوزة دریای کارائیب، خاورمیانه و آفریقا، رو به کاهش گذاشته است.
در آغاز قرن بیستم، نفت و گاز طبیعی کمتر از 4 درصد از کل نیاز انرژی جهان غرب را تأمین می کرد؛ حال آن که زغال سنگ تقریباً 90 درصد از این نیاز را برآورده می کرد. اما این وضع به سرعت تغییر کرد و سهم نفت و گاز طبیعی از کل تولید انرژی در سال 1920 به 12 درصد و در نیمة دهة 1930 به 26 درصد و پس از جنگ جهانی دوم در سال 1948 به 36 درصد رسید. از آن زمان به بعد ، اهمیت نفت و فرآورده های نفتی برای اقتصاد جهان همواره رو به افزایش بوده است، چنان که تا سال 1970 ، تقریباً 70 درصد از کل نیاز انرژی غرب را نفت و گاز طبیعی تأمین می کرد.
مصرف کنندگان عمدة نفت و فرآورده های وابستة آن،ملل صنعتی اروپای غربی، آمریکای شمالی و ژاپن هستند که روی هم رفته 70 درصد از کل تولید را در سال 1970 به خود اختصاص می دادند. در عین حال، همین کشورها فقط 26 درصد از نفت و گاز جهان را خود تولید می کنند و بنابراین مجبورند نیازهای خود را با نفت وارداتی تأمین کنند. بنابراین گونه ای رابطة همزیستی متقابل بین کشورهای اصلی تولید کننده و کشورهای مصرف کننده ایجاد شده است.
خاورمیانه، منطقة تولید کنندة نفت
در حال حاضر، خاورمیانه منطقه ای است که در آن تولید نفت در حد قابل ملاحظه ای بیشتر از تقاضاست. طی قرن بیستم، تولید نفت این منطقه برحسب تولید کل جهانی به طور مشخص افزایش یافته است. در دهة 1930 و اوایل دهة 1940 ، میانگین سطح تولید بین دو تا پنج درصد از کل تولید جهان بود، اما در پی احیاء و توسعة صنعت پس از جنگ در منطقة خلیج (فارس)، تولید نفت تا سال 1950 به میزان 15 درصد رسید. از آن تاریخ ، اهمیت نسبی نفت و گاز طبیعی خاورمیانه و آفریقای شمالی در تولید جهانی همواره رو به افزایش بوده است، به گونه ای که در سال 1960 از مرز 25 درصد گذشت و در سال 1971 به میزان 40 درصد رسید، در این سال تولید کل نفت منطقه متجاوز از 1000 میلیون تن می شد.
اگر چه در خاورمیانه تولید نفت اول بار در اوایل قرن بیستم در ایران آغاز شد، اما فقط پس از جنگ جهانی دوم بود که تولید آن به سرعت رو به افزایش گذاشت . طی اوایل دهة 1940، ایران بزرگترین تولید کنندة نفت در خاورمیانه بود و پس از آن عراق و عربستان سعودی در مراتب بعدی قرار می گرفتند. پس از کشف و توسعة منابع نفتی در مقیاسی وسیع، تولید نفت کویت و عربستان سعودی هر دو ، به مقدار زیادی افزایش یافت تا سال 1950 که تولید حوزه های نفتی عربستان تقریباً با تولید حوزه های نفتی ایران برابر شد. در سال 1951، صنعت نفت ایران ملی شد و در نتیجه تولید نفت خام در سال بعد به کمتر از دو میلیون تن کاهش یافت و بدین ترتیب عربستان سعودی و کویت به عنوان دو تولید کندة اصلی خاورمیانه در صدر قرار گرفتند. طی دهة 1955 تا 1965، کویت بزرگترین تولید کنندة نفت شد و پس از آن، عربستان و ایران در رده های بعدی قرار گرفتند. افزایش وسیع تولید نفت در ایران از سال 1954 به بعد، پس از رفع مناقشه بین شرکتهای نفتی و حکومت ایران، آغاز شد. طی سالهای آخر دهة 1960، میزان تولید در کشورهای ایران و عربستان سعودی از میزان تولید نفت کویت فراتر رفت و این دو کشور برای کسب مقام اول در تولید به رقابت برخاستند. اما موفقیت حقیقی در دهة 1960 به 150 میلیون تن در سال 1969 جهش داشت، در همین سال بود که لیبی پس از عربستان سعودی در مرتبة دوم تولید قرار گرفت. از آن زمان، تولید نفت لیبی رو به کاهش گذاشته است. با آغاز دهة 1970، ایران و عربستان سعودی هم اکنون براحتی در رأس جدول تولید و بعد از آنها با فاصلة زیادی کویت و لیبی قرار دارند. (جدول ) . ایران، عربستان سعودی، کویت، لیبی و عراق حدود چهار پنجم از کل میزان نفت خاور میانه را تولید می کنند، واقعیتی که بروشنی بر پایین بودن سطح تولید در سایر کشورها منطقه تأکید دارد.
امتیازات نفتی
در دورة قبل از جنگ جهانی دوم، کشورهای تولید کنندة نفت در اطراف خلیج فارس ، امتیازات انحصاری کشف و توسعة منابع نفتی خود را به شرکتهای نفتی غرب واگذار می کردند. این امتیازات بیشتر کشورهای مربوط یا همة آنها را شامل می شد. در این زمان، هشت شرکت اصلی که تحت نظارت سهام آمریکا، بریتانیا، هلند و فرانسه قرار داشت، همة محصول نفت منطقه را تولید می کرد. این شرکتها عبارتند بودند از : استاندارد اویل (نیوجرسی) (NEW Jersy) Oil Standard ، استاندارد اویل (کالیفورنیا) ، (California) Standar Oil ، موبیل اویل، (Mobil Oil) ، تگزاکو (Texaco) ، گالف اویل (Gulf Oil)، بریتیش پترولیوم (British Petrolouim) ، رویال داچ / شل (Royal Dutch / Shell) و شرکت نفت فرانسه (Compagnie Francaise des Petroles) . اگر چه از آن زمان تاکنون ، این وضع مشخصاً تغییر کرده است، اما حتی در اواخر دهة 1960 همین هشت شرکت بیشتر از 90 درصد از تولید نفت منطقه را در انحصار خود داشتند.
اولین امتیاز مهم خاورمیانه، امتیاز نفت ایران بود که در سال 1901 به یک مقاطعه کار انگلیسی به نام «ویلیام ناکس دارسی» واگذار شد. در سال 1909، این امتیاز به «شرکت نفت ایران – انگلیس» تعلق گرفت. این شرکت از همة نقاط کشور بجز پنج استان شمالی می توانست نفت استخراج کند. از سال 1954، پس از ملی شدن صنعت نفت ایران در سال 1951، تولید نفت توسط یک کنسرسیوم بین المللی صورت می گیرد (می گرفت). این کنسرسیوم از چهارده عضو شامل هشت شرکت اصلی که قبلاً نام برده شد و نیز چند شرکت دیگر به وجود آمده است. در تواقفی که بین حکومت ایران و شرکتهای نفتی حاصل شد، وسعت منطقة مورد بهره برداری به 259000 کیلومتر مربع کاهش یافت. قرار شد که این توافق به مدت 25 سال تا سال 1979 ادامه داشته باشد و همچنین کنسرسیوم در صورت تمایل بتواند قرارداد را سه بار و هر بار به مدت پنج سال، تحت همان شرایط قبلی تمدید کند.
در عراق، اولین امتیاز در سال 1925، به یک کنسرسیوم بین المللی داده شد، این اولین کنسرسیومی بود که فعالیت خود را در خاورمیانه آغاز می کرد. این کنسرسیوم به نام «شرکت نفت عراق» معروف بود و تحت نظارت بریتیش پترولیوم، شل، شرکت نفت فرانسه و «شرکت توسعة خاور نزدیک» (استاندارد اویل نیوجرسی و موبیل اویل) قرارداشت. امتیاز نفتی عراق پس از چند بار تمدید، سراسر کشور را بجز نوار باریکی در شرق عراق در نزدیکی مرز ایران، در بر می گرفت. در سال 1961 ، حکومت عراق بیشتر از 99 درصد از قلمرو امتیاز اصلی را با اقدامی یکطرفه در اختیار خود گرفت و بدین ترتیب تنها آن مناطقی که عملاً تولید نفتی داشت، در دست شرکت نفت عراق باقی ماند. اختلافی که در اثر این اقدام بین حکومت عراق و شرکت نفتی بروز کرده بود، تا قبل از ملی شدن دارای شرکت در سال 1972، برطرف نشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:39
فهرست مطالب:
پیشگفتار. ۲
چشمانداز دموکراسی و اصلاحات در خاورمیانه. ۱۱
فرایند دموکراسیسازی.. ۱۳
بسترسازی برای دموکراسی. ۱۴
عدم توفیق الگوی وارداتی. ۱۴
اسلام و دموکراسیسازی.. ۱۵
بیاعتمادی و سوء ظن بین مردم ۱۷
تهدید موجودیت حکومتها ۱۷
اصلاحات اقتصادی.. ۱۸
تناقض بین موضع و عمل. ۱۹
تضاد منافع با دموکراسیسازی.. ۲۰
زنان و دموکراسی. ۲۱
وجوه اختلاف آمریکا و انگلیس در خاورمیانه. ۲۲
انداز تلاشها برای احیای روند صلح در خاورمیانه. ۲۵
نتیجهگیری.. ۳۷
پانوشت: ۳۹
پیشگفتار
انگیزه و هدف از جمعآوری ویژهنامهای بهنام “عراق در آیینه مطبوعات دنیا” عبارت است از:
نخست: شناخت چالشها و مسائل درونی امریکای جدید؛ پروژه قرن نوین امریکایی (1998، PNAC)
دوم: تسری این پروژه و چالشها به کشور همسایهمان عراق.
سوم: دستیابی خوانندگان عزیز چشمانداز ایران به مطالب راهبردی مطبوعات جهان، پیرامون موضوعات یادشده با صرف کمترین وقت و هزینه و بازدهی بالا.
در این ویژهنامه سعی شده بخشی از مطالب مطبوعات جهان، روحیابی و تلخیص شده و یا در بعضی موارد ترجمه کامل آن آورده شود. مثل هژمونی امریکا (ریچارد ب. دوبوف)، ملاحظات الگور درباره عراق، استراتژی امریکا در خاورمیانه (گیلبرت آکار)، آزادی و امنیت (الگور).
در میان مسائل و چالشهای موجود در عراق، آنچه که به نظر من چشمگیرتر است، پارادوکس دموکراسی است؛ زیرا از یکسو آقای بوش و همکاران نئوکان ایشان، خاورمیانه دموکراتیک و دموکراسی در عراق را نوید میدهند، ولی ازسوی دیگر طراحان جنگ و متفکران راهبردی امریکایی، دموکراسی در عراق را آشکارا مخالف منافع امریکا میدانند:
1) ساموئل هانتینگتون 2) جورج سوروس 3) پل ولفوویتز 4) زبیگنیو برژینسکی 5) مادلین آلبرایت 6) جورج دبلیو. بوش.
1ـ ساموئل هانتینگتون: استاد دانشگاه هاروارد، صاحبنظر در عرصه راهبرد، سیاست و فرهنگ، تشثیرگذار در چند و چون سیاست امریکا و نویسنده کتاب “برخورد تمدنها” که در آن گسترش دموکراسی در جهان و احتمال رویارویی تمدن اسلامی و غرب را به تصویر کشیده است. طی گفتوگویی با آقای آنتونی گیدنز (استاد مدرسه عالی اقتصاد لندن و تشثیرگذار در سیاست دولت بلر) در تابستان 1382 که برگردان کامل آن در اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی (فروردین و اردیبهشت 1383) آمده است، آشکارا میگوید: “به گفته جولا پالومبارا(Joela Palombara) “دموکراتیزهشدن یعنی غربیشدن.” ایکاش این درست بود، ولی حقیقت امر این است که دستکم در مناطقی از جهان اسلام که انتخابات برگزار شده است، گروههای بنیادگرا پیش افتادهاند. آنان تا اندازه زیادی نماینده افکارعمومی هستند. اگر ما بهزودی در عراق انتخابات برگزار کنیم، تردید ندارم که بنیادگرایان شیعه و سنی پیش خواهند افتاد؛ بنابراین گرچه ما همه پشتیبان دموکراسی هستیم، ولی شاید نیاز باشد که در ترغیب پارهای از کشورها به دموکراتیکشدن خویشتنداری کنیم.”
و آقای گیدنز هم در این گفتوگو میگوید: “مردم دیگر مانند گذشته شهروندانی منفعل نیستند، بلکه علاقهمندند که در سرنوشت و زندگی خود فعال باشند. این یکی از دلایلی است که فکر میکنم مباحث مربوط به فرایند دموکراسی در دیگر کشورها حتی نسبت به 10 تا 15 سال پیش متفاوت است. مقایسه عراق با آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم نیز قیاس چندان دقیقی نیست.”
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:70
مقدمه:
منطقه ای را که غربیها خاورمیانه می نامند از دو دیدگاه می توان مطالعه کرد؛ یکی از دیدگاه غرب و دیگری از دیدگاه مردم این منطقه که ایرانیان، اعراب، ترکها و یهودیان هستند. قبل از فروپاشی بلوک شرق این منطقه از نظر قدرتهای بزرگ اروپایی و ابرقدرتها دارای اهمیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی ویژه ای بود و هنوز هم به رغم از میان رفتن شوروی از اهمیت آن کاسته نشده چرا که نفت خاورمیانه منبعی سهل الوصول و نسبتاً ارزان تر انرژی برای کشورهای اروپایی، ژاپن، هند، چین و تا حدودی ایالات متحده است. اگر چه امروز روسیه دیگر تهدیدی جدی برای صدور نفت خاورمیانه محسوب نمی شود ولی هر عامل دیگری که امنیت راههای دریایی از خلیج فارس تا اروپا و خاور دور را به خطر اندازد و انتقال نفت را متوقف یا مختل کند با واکنش شدید غرب مواجه خواهد شد. بنابراین از این نظر وضع خاورمیانه امروز و در آینده ی قابل پیش بینی به وضعی که در قرن نوزدهم آن را «مسئله شرق» می نامیدند نیست.
اما دولتها و مردم خاورمیانه چه بخواهند و چه نخواهند نمی توانند از سیاست بازیها و رقابتهای قدرتهای بزرگ کنار بمانند. در گذشته برخی از دولتهای خاورمیانه با استفاده از درگیریها و تضادهای بین دو بلوک شرق و غرب توانستند رانتهای استراتژیکی به دست آورند و تا حدودی شکم مردم خود را سیر کنند. ولی امروز این وضعیت دگرگون شده است، نیروهای نظامی قدرتهای بزرگ به بهانه هایی سست این کشورها را اشغال می کنند. بنابراین امروز حتی ثروتمندترین و نیرومندترین کشور صادرکننده ی نفت نه از نظر جمعیت و نه از لحاظ منابع علمی، صنعتی، فنی یا قدرت نظامی توان رقابت با ایالات متحده یا حتی کشورهایی نظیر فرانسه، بریتانیا، آلمان و ژاپن را ندارد. درواقع، دولتهای خاورمیانه نه تنها سودبرندگان رقابتها و تضادهای بین المللی قدرتهای بزرگ نبوده و نیستند بلکه قربانیان اصلی این رقابتها هستند.
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
سخن نخست ۳
فصل اول
استعمار خاورمیانه
استعمار فرانو و خاور میانه
شکست طرح خاورمیانه بزرگ و آمریکا
فصل دوم
صهیونیسم و خاورمیانه
صهیونیسم، بستر تروریسم
اسرائیل و جنگ عراق
فصل سوم
آمریکا در خاورمیانه
نگاهی به ماهیت استراتژیهای امریکا در خاورمیانه
پیشبرد فرآیند صلح خاورمیانه
استراتژی امریکا در جنگ علیه تروریسم
فصل چهارم
خاورمیانه آرام
دموکراتیزهکردن خاورمیانه و الزام به رعایت منشور حقوق بشر
جلوگیری از گسترش تولید و تکثیر سلاحهای کشتارجمعی
فصل پنجم
خاورمیانه و نفت
سناریوی سوم نفتی برای هزاره جدید
سناریوی سوم
همسازی با آرزوهای کشورهای در حال توسعه
شیوه های جدید علمی
فصل ششم
ایران و آمریکا
بررسی ریشه های مواضع خصمانه آمریکا علیه ایران
چشم انداز تاریخی
چهره ای مغرض
پایان سخن
فهرست منابع و مآخذ