یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

طبقه بندی داده ها با استفاده از ترکیب خبره ها مبتنی بر الگوریتم خوشه بندی C-Means فازی

اختصاصی از یارا فایل طبقه بندی داده ها با استفاده از ترکیب خبره ها مبتنی بر الگوریتم خوشه بندی C-Means فازی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

طبقه بندی داده ها با استفاده از ترکیب خبره ها مبتنی بر الگوریتم خوشه بندی C-Means فازی


طبقه بندی داده ها با استفاده از ترکیب خبره ها مبتنی بر الگوریتم خوشه بندی C-Means فازی

Data Classification using Mixture of Experts Based on Fuzzy C-Means Clustering Algorithm

 

در مقایسه با داده های برچسب دار داده های بدون بر چسب به آسانی قابل دسترسی هستند اما طبقه بندی آنها یک مساله پیچیده است به ویژه وقتی که تعداد دسته ها(کلاسترها) مشخس نیست. در این مقاله روش adaptive fuzzy c-means (FCM)-based mixtures of experts برای حل این مساله (طبقه بندی داده های بدون بر چسب) پیشنهاد شده است. در این مدل هر یک از ME ها شامل دو شبکه خبره و یک شبکه gating می باشند. خبره ها برای مثال شبکه عصبی گاوسی (GNN) و شبکه عصبی سیگمویدی (SNN) انتخاب شده اند. این مدل در دو مرحله ساخته می شود. نخست فضای ورودی با استفاده از الگوریتم دسته بندی FCM به چندین گروه تقسیم می شود. تعداد کلاس ها می تواند به طور توافقی با استفاده از یک cluster validity function مشخص شود. در مرحله بعد مدل پیشنهاد شده با بخش کوچکی از نمونه ها که به مرکز دسته های متناظر نزدیکترند آموزش داده می شود. بررسی های عددی نشان می دهد که برای حل مسایل طبقه بندی بدون ناظر مدل پیشنهاد شده نتایج بهتری در مقایسه با مدل های دیگر دارد.


دانلود با لینک مستقیم

ترجمه مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص (A H y b r i d F u z z y - N e u r a l E x p e r t S y s t e m f o r D i a g n

اختصاصی از یارا فایل ترجمه مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص (A H y b r i d F u z z y - N e u r a l E x p e r t S y s t e m f o r D i a g n o s i s) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

ترجمه مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص (A H y b r i d F u z z y - N e u r a l E x p e r t S y s t e m f o r D i a g n o s i s)


موضوع :

مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص    

: SUBJECT 

A  H y b r i d  F u z z y - N e u r a l  E x p e r t  S y s t e m  f o r  D i a g n o s i s

 

(فایل WORD  قابل ویرایش)

 

تعداد صفحات : 14

 

فهرست مطالب

چکیده
1- مقدمه
2-بیشینه
3- بیان مسئله
4- نتیجه گیری
5- منابع

 

 

 

چکیده :

منطق فازی،یک شبکه عصبی و سیستم خبره است که برای ایجاد یک سیستم تشخیصی ترکیبی با یکدیگر ترکیب شده اند.با استفاده از چنین سیستمی ما یک روش جدید برای فراگیری مبانی دانش استفاده می کنیم. سیستم ما شامل یک سیستم خبره فازی همراه با یک بیس دانشی با منبع دوگانه است. دو سری قوانین لازم هستند ، که به صورت استنباطی از مثالهای ارائه شده و به صورت استقرایی توسط فیزیک دانان بدست آمده اند. یک شبکه عصبی فازی سعی میکند که از داده های نمونه یاد گرفته و این اجازه را می دهد که قوانین فازی برای دانش پایه را استخراج کنیم.تشخیص electroencephalograms با تفسیر عناصر نموداری بعنوان یک نوع مشاهده در روش ما بکار گرفته می شود. نتایج اولیه نشان دهنده احتمالات مورد نظر با استفاده از روش ما می باشد.

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر زیست شناسی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

اختصاصی از یارا فایل مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر زیست شناسی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر زیست شناسی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات


مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی  و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر زیست شناسی  و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر زیست در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.

 

 این مقاله ارتقا شغلی در111  صفحه میباشد

   مقدمه

در آموزش زیست شناسی  چالش جدی قرن حاضر تغییر رویه از الگوهای تدریس منسوخ به الگوهای یادگیری موثر است . تاکید بر یادگیری ( و نه تدریس )بر پایه اصول ساخت گرایی استوار است. این روش  دانش آموز محور است و هدفش ارتقا بخشیدن به عمق یادگیری است .  مرحله گذار  از تدریس زیست شناسی به یادگیری زیست شناسی چندان هم سهل و آسان نخواهد بود , چرا که مستلزم کسب برخی مهارت ها از سوی شاگردان و مربیان است . از  جمله مشکلات  مهم، آماده کردن فراگیران  با ساختارهای جدید آموزشی به منظور ارتقای پردازش و تحلیل  اطلاعات زیست شناختی است . دیدگاههای دانش آموز محور با مقاومت شاگردان، دانشجویان، اساتید و مدیران آموزشگاهها و داشکده ها مواجه خواهد شد  . در ثانی بدون داشتن محتوای درسی قوی برای دانش زیست شناسی , حتی با آگاهی از الگوهایی مناسب و موثر ، شاگردان یادگیری عمیقی نخواهد داشت . دانشمندان پیشنهاد می کنند که آموزش  مبتنی برنیازها و بنیانهای اجتماعی ، در صورتی که در برنامه  آموزشی دانش آموزان گنجانده شود ، راهی موثر برای  ایجاد انگیزه های لازم در بکار گیری روش های جدید  آموزش زیست شناسی است . مسائل و فعالیت های  جامعه نگر به شاگردان فرصت می دهد تا تنوع حیاتی پیرامون خود را ثبت کنند و خصوصیات گیاهان ، جانوران و میکروبها را  در محیط مدرسه یا خانه مشاهده و اندازه گیری نمایند . ذیلا بخشهایی  د رخصوص تغیر رویه از تدریس زیست شناسی به یادگیری زیست شناسی تقدیم می کنم . این مطالب عمدتا ترجمه شده است .  الگوی تدریس (teaching paradigm) هیچکس نمی داند برای اولین بار در تاریخ، تدریس از چه زمانی شروع شد ،اما  احتمال داده می شود کار تدریس به صورتی که ما می شناسیم  و غالبا عمل می کنیم ، یعنی سخنرانی یک معلم برای تعداد زیادی دانش آموز ریشه در قرون وسطا دارد . در تاریخ کهن   وقتی که کتابها کمیاب می شد در استادان این احساس بوجود می آمد که دانش خود را باید در قالب سخنرانی و خطابه منتشر کنند .( این روش که اکنون در آموزش علوم چندان مورد توجه نیست  بنا به اقتضای زمان در همین چند ده سال قبل  بهترین و نتیجه بخش ترین روش بوده است و هیچ کس تاریخ را به خاطر اتخاذ این الگوی تدریس ملامت نمی کند )   . اما احتمالا  درهمان زمان و یقینا در امروز این باور وجود دارد که گفتن و سخنرانی کردن به تنهایی یک روش سودمند تدریس نیست .دلایل متعدد برای این گفته مطرح می شود ,در این روش اولا شاگرد یک موجود انفعالی محض است ، دانش آموز یک لیوان خالی انگاشته می شود که باید  از کوزه دانش استاد پر شود ! دوما با روش خطابه و سخنرانی  بویژه دانش زیست شناسی که یک علم بسیار بزرگ و با زیر شاخه های فراوان است  به صورت "کوهی از مشکلات" جلوه می کند .پژوهش ها در زیست شناسی نسبت به سایر علوم سریعتر پیشرفت می کنند  و اساتید و معلمان تمایل دارند تمام نتایج جدید را همراه با یافته های  قبلی  در حین تدریس بیان کنند . همین امر کوهی از مشکلات و ترس  ناشی از آموزش زیست شناسی را برای فراگیر ایجاد می نماید و آنها احساس می کنند که باید برای فراگرفتن زیست شناسی  بر این  مشکلات عظیم غلبه یابند .  این مشکلات و واهمه ها مشکل سوم را ایجاد می کند : یعنی درک سطحی ازحقیقت زیست شناسی . دانش آموزان ما در موفقیت امتحانات کتبی چیزی در جهان کم ندارند ، اما بدلیل سطحی نگری واینکه صرفا لیوان آنها با دانش استاد پر وحتی لب ریز شده است !موفقیت چندانی در عرصه تحقیقات و پژوهش و به عبارت ساده تر حیطه کاربرد پیدا نمی کنند . پاسخ دانش آموز و دانشجوی امروزی به این کوه مشکل چیست ؟ آنان  به جای سعی در فهم و درک درست علوم زیست شناسی ، گرفتار روند مدرک گرایی می شوند :  دانشجویان و دانش آموزان ما با هدف کسب معرفت و دانش  تحصیل نمی کنند وفقط به پاس کردن دروس می اندیشند  . آنها همیشه این نکته  را از خود می پرسند که "معلم من مایل است که من چه چیزی را بدانم  "  تادرست برابر آن انجام وظیفه کنند. برابر این الگو( الگو یا پارادایم تدریس )مدارس و مراکز آموزشی بالاتر مثل دانشگاهها ،درون یک چرخه بد نهاد قفل شده اند : معلمین علوم زیستی ما نه تنها دانش خود را در دانشگاهها می آموزند ، بلکه  در همین مراکز علمی می آموزند که دانش زیست شناسی علمی آموخته شدنی  است  نه یاد گرفتنی.  سپس در کلاسهای  خودبه همین شیوه ها عمل می کنند . دانش آموزان همین معلمین  بعدا با دیدگاه آموزشی لیوان و کوزه(mug and jug education)وارد دانشگاه می شوند و این چرخه بد سگال همینطور ادامه می یابد !   الگو یا پارادایم(The learning paradigm) یادگیری  دیدگاههای یادگیری دانش آموز محور امروزه در همه جا مورد قبول واقع شده اند. به نظر می رسد که این الگوبه واسطه اینکه بر ساخت گرایی(constructivism) بنا شده ، ذاتا  در ایجاد یادگیری عمقی تر توانا تر است  . در این الکو مبنا این قاعده کلی آموزش است که می گوید یادگیری باید توسط خود دانش آموز  با روشهای مفرح، سرگرم کننده ودر عین حال دارای اهداف علمی صورت گیرد . من معتقدم ادراک  (برابر نظر دیوید پرکینز ) همان توانایی  عملکرد انعطاف پذیر است .  به عبارت دیگر ادراک (هوش)  درون مغز ما نیست  ، نمود خارجی برخی از عملکردهای ماست که به صورت نوشتن ، تکلم و حل مسئله  جلوه می کند . این دیدگاه در باره  ادراک  ، روش شناسی  آموزش را متفاوت اما واضح تر می سازد. زیرا روشهای آموزشی باید دارای خصوصیت بسیار مهم انعطاف پذیری در عمل باشند  تا باز پس دادن بدون تغییر هر آنچه که بوده است .  کار برد یادگیری (Implementing learning) اگر چه که الگوی یادگیری در برابر الگوی تدریس  متقاعد کننده و نتیجه بخش است ، اما تغییر رویه از تدریس به یادگیری  همراه با مشکلات متعددی است . پس حق داریم آن را چالش قرن  حاضر بنامیم .  ما به سه مورد از این مشکلات اشاره می کنیم . 1- تسهیل نقش پردازشی دانش آموزان در یادگیری (Facilitating student processing) برخی دانش آموزان یادگیری خود گردان (self-directed learning) را به آسانی  کشف می کنند ، اما اینها استثنایند وغالبا دانش آموزان نیازمند کمک واستفاده از ساختارهایی برای یادگیری با روشی سودمند هستند. این گفته تا حدودی همان تغییر رویه از روشهای منفعل به روشهای فعال است  که انرژی و توان بالایی را مصروف خود می کند .         چالش انگیز ترین قلمرو زیست شناسی برای یادگیری عمقی دانش آموزان بحث ژنتیک است ولی از نظر کلی این موضوع می تواند برای هر قسمت از زیست شناسی  یا علوم نیز مصداق داشته باشد. ژنتیک یک علم کمی و تحلیلی است  واز این نظر با سایر بخشهای زیست شناسی متفاوت است  ودر آن گاه احساس می شود که از حیطه علم زیست شناسی خارج می شویم  . بعلاوه این علم زبان و واژگان  خاص خود را داردکه غالبا با آنچه در بخشهای دیگر علم زیست شناسی مشاهده می کنیم متفاوت است . از طرف دیگر مباحث ژنتیکی مملو از علایم مختلف است که هر کدام نماینده چیزی است . مثلا کشیدن یک خط  می تواند برای موارد متعددی همچون: نمایش یک زنجیره منفرد پلی نوکلئوتیدی ، یک مارپیچ مضاعف DNA ، یک کروموزوم، یک کروماتید ، یک جفت کروماتیددر میتوز یا یک جفت کروماتید خواهر در میوز بکار رود .در مثالی دیگر حرف X  به طرق مختلف در ژنتیک مورد استفاده قرارمی گیرد و در هر جا نیز مفهوم خاصی دارد . حرفه ای ها می توانند بین  این علایم بسادگی تمیز قائل شوند و مفهوم درست هر کاربرد را در جای خود به درستی متصور شوند ،اما همین امرمی تواند برای دانش آموزان  یک عامل بازدارنده یادگیری باشد . برخی مثالها که می توانند نقش پردازشی  دانش آموزان را تقویت کنند در زیر می آید .  الف) حل مسئله به روش  تریاد یاسه عنصری(Problem-solving by triads)     تریاد ،گروههای سه تایی دانش آموزان هستند که به هریک از آنان در گروه نقشی واگذار می شود .  دو نفر به عنوان حل کننده مسئله هستند که وظیفه آنان تلاش برای حل مسئله از طریق بحث و گفتگو با یکدیگر است و نفرسوم ثبت کننده وقایع و شرح ماوقع است که موارد بحث شده توسط دو نفر دیگر اعم از موفق و غیر موفق را می نویسد .  پس از 4 تا 5 دقیقه گزارش نوشته شده به تمام افراد کلاس ارائه می شود و روشهای کلی آزموده شده مطرح و با هم مقایسه می گردند .  ب )روشهای تقلیدی حل مسئله(Mimicking problem solutions) ابتدا مربی روش حل یک مسئله را نشان می دهد  و سپس شاگردان بطور تصادفی و برای حل مسئله مشابه انتخاب می شوند .(کسی حق یادداشت نوشتن و یا استفاده از یادداشت ندارد )  ج)طرحهای مفهومی (Concept maps)  یک رویکرد تجربه شده وواقعی اما بسیارموثر درمشخص کردن نقاط اصلی ضعف فرد درفهم است ..یکی از روشهای مورد نظر  در ارائه طرحهای مفهومی برای دانش آموزان این است که نقشه های خود را برروی  ورق های ترانسپارنسی(OHT) رسم کنند تا بعد بطور عمومی در کلاس مطرح شود .  د)تفسیر و گزارش رویداد از دانش آموزان خواسته می شود گزارش کاملی  در باره مفاهیم یک تصویر  یا یک پاراگراف از متن کتابشان آماده کنند.  مثلادر یک مدل خاص از این روش، از شاگردان  خواسته می شود که به مدت 1 دقیقه بدون وقفه روی موضوعاتی مثل منشا آنئوپلوئیدی یا تشخیص ترانسلوکیشن صحبت کنند .


دانلود با لینک مستقیم

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون مشاور مدرسه و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

اختصاصی از یارا فایل مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون مشاور مدرسه و ذکر راهکار ها و پیشنهادات دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون مشاور مدرسه و ذکر راهکار ها و پیشنهادات


مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی  و تجربیات مدون  مشاور  مدرسه و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست مشاور در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.

 

 این مقاله ارتقا شغلی در 116 صفحه میباشد

 مقدمه

در سالیان دراز طول عمر آموزش و پرورش، مشاوران و معلمان همه بر آن بوده اند به راه و روش­های بهینه­ای دست یابند که حاصل آن یادگیری دلخواه و مطلوب از جانب یادگیرنده باشد. متخصصان تعلیم و تربیت به ویژه برنامه ریزان درسی، پیوسته به دنبال راه حل­هایی بوده­اند که چه به صورت نظری و چه به صورت تجربی و عملی، موفقیت دانش آموزان را تأمین و تضمین کنند. نقش راهنمایی (مشاوره) در آموزش و پرورش مترادف با تعلیم و تربیت و آسان کننده جریان آن است. در واقع، امر هدایت راهنمایی تحصیلی می­تواند در جهت شناخت دانش آموز و محیط و استفاده بهینه از توانمندیهای هر یک، متمرکز باشد. لذا ضرورت راهنمایی به موقع و توأم آگاهی و بصیرت، بویژه در دنیای کنونی و در کشورهای رو به توسعه­ای چون کشور ما، بیش از بیش حساس می­شود. بدین دلیل بررسی روند هدایت تحصیلی دانش آموزان در کشور و ارزیابی ملاک­های آن ضروری به نظر می­رسد. به طور کلی، افت تحصیلی موجود در مدرسه نداشتن علاقه لازم به رشته تحصیلی، ضرورت بررسی نقاط ضعف و قوت و شناخت تنگناها، از مواردی هستند که اهمیت بررسی هدایت تحصیلی را در مدرسه دو چندان می کند. عمده­ترین هدف نظام آموزشی، هدایت تحصیلی دانش آموزان در مسیری است که با پیمودن آن، نیازهای جامعه از یک سو و نیازهای فردی دانش آموزان، از سوی دیگر برطرف می شوند. مسئولان وزارت آموزش و پرورش برای هماهنگ ساختن برنامه های آموزشی با ویژگیهای شخص دانش آموزان و نیازها و مقتضیات جامعه، بخشی از فرآیند برنامه آموزشی را به هدایت تحصیلی اختصاص داده­اند و بر این باورند که از طریق اجرای طرح هدایت تحصیلی، می توان به راهنمای تحصیلی شایسته دست یافت و هدف مطلوب نظام آموزشی کنون را تحقق بخشید.  پیشینه تحقیق: مشاوره و راهنمایی مطلبی نیست که صرفا زائیده فکر بشر چند دهه اخیر باشد، زیرا با مراجعه به قرآن و احادیث و سایر منابع اسلامی و نظر کارشناسان تعلیم و تربیت اسلامی، شیوه های راهنمایی به وفور بیان شده است. همان طور که خداوند قرآن را کتاب هدایت و راهنمایی بشر نامیده است در سوره اعراف آیه 165 می فرمایند: «چون هر چه به آنها تذکر داده شده فراموش کردند ما هم آن جماعت را که پند دادند و خلق را از کاربر باز می داشتند نجات دادیم و آنانرا که ستمکاری کردند به کیفر فسقشان به بدترین عذاب گرفتار ساختیم.» همان طور که در این آیه ذکر شده علاوه بر این که خداوند قرآن، کتاب هدایت را سوی انسانها فرستاده افرادی را به عنوان هدایت کننده و مشاور انتخاب کرده است تا مردم را در راه هدایت و رسیدن به اهداف عالیه و رستگاری کمک نمایند. راهنمایی و مشاوره برای اولین بار در کشور آمریکای شمالی توسط فرانک پاستور در سال 1908 به صورت عملی اجرا شد در کشورما در سال 1332 به معنی حاصل خود شکل گرفت. بعد از افت و خیزهایی در سال های 37 و 38 به عنوان امری ضروری در سال 47 اداره کل آموزش راهنمایی تحصیلی تأسیس شد در سال 59 طی بخشنامه ای تعطیل و در سال 67 با آگاهی به ضرورت آن در امر آموزش و پرورش مجدداً شروع به کار کرد.    وجود مشاوره در آموزش و پرورش: یکی از جدیدترین تعاریف مشاوره عبارتی است که در سال 1965 توسط کرومبولنز بیان شده است. او می گوید: مشاوره­ها از یک سری فعالیت­های اخلاقی تشکیل شده است که در آن مشاور تلاش می­کند که به مراجعه کننده کمک کند تا رفتارهایی انجام دهد که در نهایت به حل مشکلات و مسائل او منجر شود. به طور کلی ماهیت انسان به گونه­ای است که در تمام مراحل زندگی از جمله دوره مدرسه و کسب علم و دانش نیاز بیشتری به مشاوره و راهنمایی پیدا می کند این راهنمایی برای رسیدن به سر منزل مقصود به افراد متخصص و آگاه سپرده می شود. از طرف دیگر چون ارتباط دانش آموز و معلم در مدرسه و کلاس رابطه ای نزدیک است بهتر آن است که ما معلمان سعی کنیم به فنون و مهارتهای مشاوره ای آگاه بیشترییدا کنیم. معلمی که با فرآیند مشاوره آشنایی داشته باشد با دانش آموزان همدلی بهتری ایجاد می کند، حمایت عاطفی مناسبی با آنان دارد. همان طور که حدود دو هزار سال پیش ارسطو به این مطلب اشاره کرده است که: «تمام یادگیری ها یک مبنای عاطفی و هیجانی دارد.» آموزش و پرورش به عنوان نهادی عمومی و مطرح در جامعه مسئولیت مهمی در تربیت و پرورش دانش آموزان به عنوان نسل جوان و آینده ساز کشور دارد و مدرسه مکانی است که در آن استعدادها و تواناییهای دانش آموزان شناخته می شود یا به فعلیت می رسد و با استفاده از تجارب معلمان و ارائه ارزش­های مطلوب و افزایش مهارتهای لازم در افراد آنها برای زندگی و رسیدن به کمال انسانی و رشد علمی آماده می شوند. اینجاست که اهمیت راهنمایی و مشاوره در مدارس که همه آن را به عنوان جایگاه مهم پرورش نیروهایی توانا و آگاه می دانند پررنگ تر می­شود چرا که همه دانش­آموزان به نوعی در مسیر تحصیل با مشکلاتی روبرو می شوند که نیازمند کمک و راهنمایی مشاوران و معلمان خود هستند. یکی از نقش های مهم یک مشاور تأمین بهداشت روانی دانش آموزان است. دانش­آموزانی از سلامت روانی برخوردار هستند که اولاً خود را فردی ارزشمند و قابل احترام بدانند و به تواناییهای خود اطمینان داشته باشد. ثانیاً بتواند بدون دغدغه خاطر و ناراحتی با واقعیات زندگی مواجه شوند و کل وجودشان را همان طور که هست بشناسند و بپذیرند، ثالثاً با آرامش خاطر و احساس امنیت و با شوق و امید زندگی کنند.  مشاور چشم انداز تازه­ای را به ماجراهای ذهنی می گشاید چشم انداز و نگاهی که به آدمی مجال زندگی می دهد و فرصتی فراهم می کند تا فرد خودش را در ذهنش بازسازی کند و قدرتی را در اختیار فردی می­گذارد تا با بهره گیری از آن نوع جدیدی از حضور در روابط بین فردی را تجربه کند. مشاور در امر آموزش و پرورش دو نقش ایفا می کند: 1- کمک به تک تک دانش آموزان به منظور سازگاری با محیط، حل مشکلات شخصی، بروز و ظهور استعدادها و رشد و تکامل آنها؛ 2- کمک به دانش آموز در انتخاب مناسب­ترین راه از نظر رشته­های تحصیلی و انتخاب مناسب شغلی و برنامه­ریزی و آمادگی برای زندگی. در واقع نقش مشاور در مدارس را می توان به این صورت خلاصه کرد: مشاوران با تحصیل جریان رشد همه جانبه فرد آموزش و مهارتهای زندگی فردی، اجتماعی، کاهش و حذف موانع رشد، خودشناسی و محیط شناسی و ارائه سایر خدمات روانشناختی در مدارس وظیفه مهمی برعهده دارند. مشاوران در صورتی که در کار خود موفق هستند که علاقمند به دانش آموزان و آگاه به مبانی روانشناسی و جامعه شناسی و اصول تربیتی باشند و بتوانند از این آگاهی و تجربه کاری خود در محل مشکلات دانش آموزان استفاده کنند.  نقش مشاور در امور تحصیلی: دانش آموزان در جریان تحصیل با مشکلات زیادی مواجه می شوند که مشاور می تواند در رفع این مشکلات کمک های موثری به دانش آموزان ارائه دهد، که در این مقاله به شایع­ترین آنها می­پردازیم: 1- ضعف پایه تحصیلی: در مورد چنین دانش آموزانی مشاور باید برای فراگیری درون پایه از نقطه­ای که دانش­آموز ضعف دارد برنامه ریزی کند و یا به کمک خانواده ضعف پایه اورا جبران کند. فشار و وادار کردن دانش آموزان به زحمات شبانه روزی در سطح بالای تحصیلی بدون توجه به پایه بی­فایده است. آماده کردن دانش آموز و اولیای او نیاز به جلسات مشاوره متوالی دارد. 2- کمبود یا نبود انگیزه تحصیلی: دانش آموزانی وجود دارند که از نظر هوشی در حد طبیعی هستند و ظرفیت لازم برای یادگیری را دارند، اما انگیزه ای برای درس خواندن ندارند. در بیشتر موارد این انگیزه نداشتن به مشکلات عاطفی  و روانی دانش آموز و دیگر مشکلات او در خانواده و جامعه بر می­گردد. مشاور با اطلاع رسانی در زمینه تربیتی و تحصیلی و شغلی به شکوفایی استعدادها و احساس خود ارزشمندی و اعتماد به نفس و خودشناسی و ارتقای سلامت روانی دانش آموز کمک می­کند و او را از مواجه شدن با مشکلات روانی و عاطفی باز می دارد و کمک می کند تا به سازگاری عاطفی معقولی در جامعه برسد. این امر در قالب ساعتی به عنوان «مهارتهای زندگی» در فرآیند هدایت تحصیلی و شغلی در اکثر مدارس اجرا شد. درس مهارتهای زندگی بسیاری از مشکلات دانش آموزان خاص را حل کرد و تا حد خیلی زیادی ایجاد انگیزه برای دانش آموزان صورت گرفت. ما معلمان در کلاس درس با تعداد زیادی دانش آموز سرو کار داریم که ممکن است در بعضی از آنها سابقه مشکلات رفتاری وجود داشته باشد و از طرف ما یا همکاران مشاوره در مدرسه نادیده گرفته شده است. همین مشکلات به ظاهر کوچک باعث بروز ناهنجاریهای زیادی در جامعه می­شود و مشکلاتی نظیر اعتیاد، ایدز، خودکشی و... را بوجود می آورد. واضح است که جبران چنین خسارتهایی کار ساده ای نیست. و بهتر آن است به جای اینکه به فکر جبران این مشکلات باشیم از رخ دادن آنها جلوگیری کنیم.  عمده ترین اهداف هدایت تحصیلی توسط مشاوران:  الف – رشد و توسعه شخصیت دانش آموز: مشاور کمک می کند که 1- دانش آموز برای خود به عنوان عضوی از جامعه احترام قائم شود. 2- بتواند روابط و مناسبات متقابل در جامعه داشته باشد. 3- تدارک محیط سالم و مساعد در کلاس برای رسیدن به رشد روانی دانش آموزان. 4- ارتباط با والدین به منظور ایجاد شناخت رفتارهای طبیعی و نیازمندیهای روانی دانش آموزان. ب) رشد و توسعه مهارتهای شغلی و حرفه ای دانش آموزان: آگاه ساختن دانش آموزان با فرصت­های موجود در جامعه و در گام جلوتر کمک به آنها برای شناخت تواناییهایشان در یک حرفه و شغل خاص. ج) رشد و توسعه قوای فکری و معنی و عقلی دانش آموزان: ایجاد زمینه­ای برای پیشرفت تحصیلی، انتخاب رشته، انتخاب دروس خاص برای ادامه تحصیل در رشته مرتبط با آن دروس، آشنا کردن دانش آموزان با استعدادها و خلاقیت هایشان. هدف عمده هر هدایت مشاوره تحصیلی این است که دانش آموز طی دوران تحصیل موفق شود رشته مناسبی انتخاب کند. در واقع هدایت تحصیلی درست و آگاه تا حد قابل توجهی از هدر رفتن سرمایه گذاری های آموزشی جلوگیری می کند. بهترین مشاوره، مشاوره ای است که به دانش­آموز کمک کند تا موقعیت کنونی خود را درک کند و برنامه ای برای هدف های آینده اش در نظر بگیرد. در امر موفقیت یک مشاوره تحصیلی عوامل زیادی موثر است. از جمله آنها: توجه به توانایهای ذهنی و استعدادهای دانش آموزان، ویژگی شخصیت آنها، توجه به نیازها و امکانات جامعه ، ارتقای سطح دانش و تخصص مشاوران تحصیلی ، تغییر نگرش مردم در مورد موفقیت ، دادن آگاهی لازم به دانش آموزان والدین آنها در مورد مسائل و مشکلات کارهای مشاوره ای و... پس از صحبت و مشورت با مشاوران مدراس به این نتیجه رسیدیم که: بنا بر تفاوتهای زیادی که از جهت استعدادها، تواناییها، نیازها، و ارزشهای شخصی و از سوی دیگر تنوع در مواد درسی و رشته تحصیلی و شغلی که در جامعه وجود دارد، هر مدرسه باید حداقل یک نیروی مشاوره متخصص و ماهر تمام وقت داشته باشد. یک مورد از وظایف مشاور، تشخیص به موقع مسائل و مشکلات تحصیلی و یا رفتاری دانش­آموزان است البته این قبیل فعالیت­های مشاوره وقت گیر و محتاج مهارت و تخصص مشاور است و دانش مهارت معلم را می طلبد، اما اگر به درستی صورت بگیرد، هموار کننده راه و مسیر دانش آموز و تسهیل کننده برداشتن گام های موفقیت آمیز او می باشد. امر مشاوره بدون کمک و همکاری دانش آموزان به سر منزل مقصود نمی رسد، اگر دانش آموزی، ذهنیت پیروی نکردن داشته باشد. ما در مقام تعلیم و تربیت دهندگان او، هیچ کاری نمی­توانیم بکنیم. به هر حال، انگیزه های درونی، همه رفتارهای انسانی را هدایت می کند. به عبارتی داشتن نگرش مثبت دانش آموزان به مشاوره، در راستای تحقق اهداف مشاوره مهمترین اصل است و برای برآورده شدن این اعتماد و نگرش مثبت در دانش آموزان باید به چند مورد توجه کرد. از جمله آنها، نظرات و راه کارهای خود را به آنها تحمیل نکنیم بلکه به نظرات و راه حل هایی که رائه  می­دهند احترام بگذازیم و بپذیریم، اعتقاد و ارزشهایی که او در نظر دارد را بپذیریم، او را عاملی مهم­تر در رشد جامعه بدانیم.  روش ها 1- آگاهی بیشتر معلمان با ارکان و مفاهیم مشاوره، تا تناقض میان صحبت­های معلمان و مشاوران باعث سردرگم شدن دانش آموزان نشود.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون معاون پرورشی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

اختصاصی از یارا فایل مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون معاون پرورشی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون معاون پرورشی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات


مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی  و تجربیات مدون  معاون  پرورشی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست معاون پرورشی در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.

 

 این مقاله ارتقا شغلی در38  صفحه میباشد

 مقدمه

جایگاه تربیت دینی در ساختار نظام آموزش و پرورش از جمله موضوعات به روز، مهم و دوران ساز جامعه اسلامی ماست، حذف معاونت پرورشی از وزارت آموزش و پرورش در نظام اسلامی، تنش های زیادی را برانگیخت. بدین منظور، نشریه معرفت در راستای وظایف دینی و انقلابی خویش، بحثی تحت عنوان "تبیین جایگاه تربیت دینی در ساختار نظام آموزش و پرورش" مطرح و سؤالاتی به حضور کارشناسان محترم این رشته، جناب حجة الاسلام آقای دکتر محمدجواد زارعان و نیز جناب آقای دکتر شگرف نخعی ارسال نمود. این عزیزان دعوت ما را پذیرفتند و به سؤالات ما پاسخ مکتوب ارائه نمودند. با هم این بحث جذاب را می خوانیم.معرفت دکتر زارعان: پیش از هر مطلبی، تذکر این نکته را لازم می دانم که پیچیده بودن و ذوابعاد بودن بحث از یک سو، و ضرورت رسیدن به یک نتیجه روشن در این زمینه از سوی دیگر، مستلزم بررسی عمیق تر مسأله می باشد. بر همین اساس، بحث را در دو بخش الف) اصولی مقدمی؛ ب) بررسی سؤالات پی می گیریم. در همین جا از همه عزیزانی که در این مسائل مطالعه و دقت دارند دعوت و تقاضا می کنیم که با ارائه نظرات ارزشمند خود بحث را عمق بیش تری بخشند. الف. اصول مقدمیبه نظر می رسد، در پاسخ به سؤالات ارائه شده، بررسی برخی مقدمات، ضروری و مفید است. ارائه پاسخ روشن به بسیاری از این سؤالات و اتخاذ موضع پیرامون آن ها بدون بررسی این مقدمات، که در واقع مبانی و اصول بحث به حساب می آیند، ناممکن و ناقص است. هم چنان که متقابلاً تبیین این اصول، پاسخ روشن تر سؤالات این باب را به دنبال خواهد داشت. البته تبیین هریک از این اصول، فرصتی بس وسیع تر می طلبد و طرح آن ها در این جا فقط در حد ارتباط مسائل مورد نظر با این اصول است. اصل اول. وجود ارزش های خاص در هر جامعههر جامعه انسانی و هر جمع کوچک و بزرگِ مجموعه های بشری دارای ارزش ها و پاره ارزش های ساده و یا پیچیده ای است که مبنای وحدت و یکپارچگی آن جامعه است و به عبارت دقیق تر، عامل وجود و ادامه حیات آن جامعه خاص می باشد. این ارزش ها، که در ابعاد شناختی، گرایشی، و رفتاری، و در اشکال قومی، ملی، دینی، تاریخی، سیاسی و امثال آن بروز می کند، فرهنگ آن جامعه را شکل می دهد. از این رو، فرهنگ هرجامعه چیزی نیست جز همان ارزش هایی که موجب همگرایی عده ای از مردم در شکل آن جامعه شده است، چه این مردم در منطقه خاصی گردهم آمده باشند و یا در مناطق جغرافیایی مختلف زندگی کنند. انسان و جامعه بدون ارزش وجود ندارد. ممکن است ارزش مثبت یک جامعه در نظر جامعه دیگر منفی باشد و یا ارزش های جوامع با گذشت زمان و در پی عوامل گوناگون دیگرگون شود،(1) اما چنین نیست که جامعه ای در یک زمان دارای هیچ ارزشی نباشد و در زمان دیگری معتقد به ارزش های خاصی شود و این نیست مگر به دلیل این که جامعه تابع انسان است و انسان بدون ارزش وجود ندارد. حتی جوامع پیرو تفکر لیبرال نیز، علی رغم ظاهر آزادگرایی، فردگرایی و قایل بودن به نسبیت ارزش ها، از این قانون مستثنی نبوده و از یک سری ارزش های اجتماعی در ابعاد مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری برخورداراند؛ بخشی از امور را هنجار دانسته و هم زمان برای حل بخش دیگری از رفتارها به عنوان ناهنجارهای اجتماعی چاره جویی می کنند. هرگز عناوین آزادی، نسبیت، فردیت، که مشخصه های جامعه لیبرالی غرب است، موجب نمی شود که آن جوامع فاقد ارزش (بنا بر مبانی خود) تلقی شوند. اساسا تحقق یک جامعه و راضی شدن افراد برای زندگی در کنار یکدیگر جز با اشتراک در مجموعه ای از ارزش های خرد و کلان و تسالم بر آن ها ممکن نیست. اختلاف در ارزش ها برای تحقق اولیه و یا ادامه حیات جامعه یک مانع و تهدید است. بنابراین، تمسک به اصولی چون آزادی و فردگرایی در ارزش و به تبع آن نفی وجود ارزش های اجتماعی، حتی در جوامع لیبرال منطقی نمی نماید، چه رسد به جامعه ای همچون جامعه اسلامی که شعار اصلی آن حفظ و گسترش ارزش های دینی می باشد. جوامع اسلامی نیز، براساس همین قانون، دارای ارزش های مقبول دینی هستند که هویت آن جامعه را شکل می دهند و افراد جامعه حول محور آن ارزش ها گردهم می آیند.  اصل دوم. ضرورت آموزش ارزشهر جامعه ای علاوه بر این که از مجموعه ای از ارزش ها برخوردار است، سعی می کند تا از طریق آموزش و انتقال مفاهیم به نسل های بعد، ارزش های مزبور را حفظ کند و حیات آن را ادامه بخشد. استدلال ساده آن هم این است که وقتی ارزش های مشخصی از دید افراد جامعه هنجار تلقی شود، به معنای آن است که افراد جامعه به آن ارزش ها اعتقاد داشته و رفتار مبتنی بر آن را صحیح می شمارند، چنانچه رفتار خلاف آن را ضدارزش و ناهنجاری به حساب می آورند که با برداشت ها و باورهای آن جامعه همخوانی ندارد، و باید با آن مقابله شود. هرچند ممکن است ارزش های جامعه، به اصطلاح، دارای مراتب تشکیکی بوده و شدت و ضعف داشته باشد و یا در چگونگی انتقال مفاهیم به نسل های آتی بین دیدگاه های مختلف تفاوت هایی باشد،(2) اما همگان بر اصل انتقال مفاهیم به نسل های بعد، در کلام یا عمل اصرار می ورزند. در بحث آموزش ارزش(3) و تعارض بین دو دیدگاه "منش پروری"(4) و "خود شکوفایی"،(5) گرچه در ظاهر، این پیروان دیدگاه منش پروری هستند که بر لزوم آموزش صریح و مستقیم ارزش های جامعه به کودکان در مدارس تأکید می ورزند، تا آن جا که سستی در این مسأله را امری نابخشودنی می شمارند،(6) اما پیروان دیدگاه خودشکوفایی نیز چندان در واقع امر (و دست کم در مقام عمل) با ایشان فاصله ای ندارند.(7) فعالیت های فرهنگی که امروزه در سطح جامعه غربی به طور کلی و در سطح مدارس به طور خاص برای حفظ و انتقال ارزش های غربی به نسل آتی صورت می پذیرد، آن چنان گسترده و فراگیر است که فقط اشاره ای کوتاه و فهرست وار به آن ها نوشتار مستقلی را می طلبد.(8) در دیدگاه اسلامی نیز، صرف نظر از تأسفی که در باب مسلمانی و مقام عمل مسلمانان و عملکرد دست اندرکاران امور فرهنگی و کارگزاران کشورهای اسلامی در این جهت باید خورد، و صرف نظر از افسوسی که در این قضیه در همین کشور اسلامیمان و حتی پس از انقلاب بزرگ دینی به همراه داریم، اسلام به ذات خود در اصل لزوم انتقال ارزش های اسلامی به نسل بعد و حتی نسل معاصر بسیار صریح و روشن است. در منابع قرآنی و روایی، واژه ها و تعابیری همچون «علّموا»، «ادّبوا اولادکم» و «بادروا اولادکم بالحدیث» و ابوابی چون «حق الولد علی الوالد»، «مقام و وظایف معلم» و امثال آن، همه حکایت از این مهم دارد. اصل سوم. تعقل در مقابل تحمیل عقیدهبه موازات اهمیت اصل ضرورت آموزش ارزش ها و انتقال آن به دانش آموزان به عنوان یکی از اصول اساسی در تعلیم و تربیت، چگونگی انتقال مفاهیم به نسل های آتی، به ویژه امر به کارگیری قوه اندیشه و تعقل متربّی در این مسیر نیز حایز اهمیت است. در مباحث تعلیم و تربیت، معمولاً هرگاه از آموزشِ ارزش، به ویژه ارزش های دینی سخن به میان می آید، حمله تفکرات لیبرالیستی با حربه عقلانیت و دفاع از حقوق متربیان و دانش آموزان پیش بینی می شود. اساس این حملات اجمالاً بر این برداشت است که آموزشِ ارزش نوعی القاء، تلقین و تحمیل عقیده،(9) شست وشوی مغزی و تعطیلی عقل است و مانع رشد عقلانی متربّی، خلاقیت(10) و قدرت تفکر انتقادی(11) وی می شود و این نوع برخورد، با روح تعلیم و تربیت و آزادی انسان سازگاری ندارد. پیشگامان دیدگاه خود شکوفایی و طرفداران تفکر انتقادی به طور خاص در این زمینه، به ویژه پیرامون نقش عقلانیت کم قلم نزده اند. این بحث به دنبال بررسی صحت و سقم دیدگاه فوق در مورد آموزش ارزش های دینی نیست، بلکه هدف از نقل مطالب مزبور، مشخص نمودن مقام تعقل و اصرار این دیدگاه بر جایگاه اساسی آن در امر آموزش است. البته، باید توجه مدافعان این طرز فکر را به این نکته نیز جلب نمود که اگر چه از آموزش های دینی کلیسایی برداشت القاء می شود و اگر چه در مقام عمل در برخی آموزش های دینی توسط مسلمانان نیز اعتناء چندانی به رشد عقلانی کودکان نمی شود، اما دیدگاه اسلامی در آموزش، تفاوت ماهوی با برداشت ایشان دارد. دیدگاه اسلام در باب انتقال مفاهیم از دو مشخصه برخوردار است: اول این که، جایگاه اندیشه و تفکر در این مکتب الهی آن چنان رفیع است که به سختی می توان چیزی را بر آن مقدم داشت. اگر مقام تعبد و قرب به خداوند اوج رشد انسان به حساب آید، که "ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" اما اساس این تعبد نیز تعقل است واگر غیرآن باشد، یعنی اگر پرستشی مبتنی بر صِرف تقلید کور باشد، قطعا ارزشی ندارد. دوم این که، این فریاد آزادمنشانه و بیداربخش اسلام به هنگام دعوت به دین است که "لا اکراه فی الدین". در قبول دعوت اسلام، تحمیل فکری و فیزیکی جایی ندارد و تنها مأموریت انبیای الهی و رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیدارسازی فطرت بشری بوده است. امام علی علیه السلام با همین مبنای "و لو فکروا فی عظیم القدره و جسیم النعمه لرجعوا الی الطریق و خافوا عذاب الحریق"(12) (اگر مردم در عظمت قدرت خدا و بزرگی نعمت های او می اندیشیدند، به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان می ترسیدند) است که به تبیین راه های خداشناسی می پردازد.(13) اصل چهارم. نقش الگو در انتقال ارزشاگر چه تعقل در قاموس تربیت اسلامی از جایگاه بالایی برخوردار است و بر آن تأکیدهای قابل ملاحظه ای شده است، اما در کنار آن توجه به این نکته ضروری است که انسان موجودی اجتماعی است و تعامل و ترابط با دیگر افراد، از همان آغاز تولد نوزاد، جزو لاینفک زندگی اوست. بخش زیادی از یادگیری، چنان که در روان شناسی کودک، به ویژه دیدگاه یادگیری اجتماعی مطرح است، از طریق همین ارتباطات شکل می گیرد و کودک بر این اساس، جامعه پذیری(14) را آغاز می کند و سعی می کند در فرایند همانند سازی(15) با افراد مورد علاقه خود و الگوگیری از رفتار ایشان، رفتار خود را شکل دهد. اگر یکی از مبانی مهم تربیتی اسلام را الگودهی و الگوپذیری بدانیم، بیراهه نرفته ایم. در منشور تربیتی قرآن، از مربی بزرگ انسان ها، پیامبرگرامی به عنوان اسوه و الگو یاد می شود و کسانی که امید ترقی در این راه را دارند، سفارش به پیروی از این راه می شوند.(16) در امر تربیت دیگران نیز با تعابیری همچون "کونوا دعاة الناس باعمالکم... "(17) بر این مهم تأکید شده است. در مراتب تأثیر گذاریِ الگوها، عوامل سه گانه بینشی، گرایشی و توانشی و در کنار آن ها، عوامل زمان و مکان و برخی عوامل دیگر نقش اول را بازی می کنند. هر چه رابطه عاطفی الگوپذیر با الگوی موردنظر نزدیک تر باشد و هر چه باور فرد نسبت به نمونه بودن فرد مورد نظر خود (= الگوباوری) عمیق تر باشد، احتمال تأثیر الگو بیش تر خواهد بود. همچنین، هر اندازه شرایط محیطی (زمان و مکان) برای این تأثیرگذاری مناسب تر باشد، چنانچه در جمع همالان این امر تحقق دارد، شکل گیری فرایند الگوپذیری قطعی تر و راه آن هموارتر است.


دانلود با لینک مستقیم