یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق دیدگاه ابرقدرتهاواعراب درموردامنیت خلیج فارس

اختصاصی از یارا فایل تحقیق دیدگاه ابرقدرتهاواعراب درموردامنیت خلیج فارس دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق دیدگاه ابرقدرتهاواعراب درموردامنیت خلیج فارس


تحقیق دیدگاه ابرقدرتهاواعراب درموردامنیت خلیج فارس

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:11

فهرست مطالب:

مقدمه
الف-طرح امنیتی امریکاواجزاءآن
ب-اروپاوخلیج فارس
نتیجه گیری
 چین وخلیج فارس
نتیجه گیری
اعراب وخلیج فارس
نتیجه گیری   
منابع

 

 

 

 مقدمه

«درمیان نعمتهای خداوند،دو نعمت سلامتی وامنیت بیش ترازهمه برای انسان ها ناشناخته است.
امام علی (ع)
ازنظرتاریخی قدمت مسئله امنیت برای بشربه قدمت عمرنسل بشر بوده است وانسان از ابتدای زندگی اجتماعی خود،همواره ازناامنی،بی ثباتی ومخاصمات گوناگون رنج برده است وازاین ناحیه خسارات جبران ناپذیری راتحمل کرده است؛حتی دردوران معاصر باآن که پیشرفت تکنولوژی توانسته است به نحوحیرت آمیزی موجبات رفاه وآسایش رافراهم سازد،ولی به همان میزان نیزوی را نگران ثبات وامنیت خویش کرده است.
اصولاجستجوی امنیت یکی ازمهم ترین کنشها وانگیزه های انسان است وهمچنین تأمین امنیت هرجامعه وافرادآن مهم ترین نیاز هرجامعه ای می باشد.
درزمان ما جوامع کوچکتر،درجامعه بزگتری به نام کشوربه صورت مهم ترین واحدسیاسی در آمده اند و مجموع این واحدهانظام بین المللی راتشکیل می دهندکه درنظام بین المللی دارای مهم ترین اقتدارهستند..این کشورهاازنظرامکانات مادی ومعنوی ازقبیل جمعیت،منابع طیبعی،رشداقتصادی و...دریک سطح نیستندوبه همین دلیل تصورات وتوقعات آن هاازروابط باکشورهای دیگریکسان نیست.منافع دولتهابه دلایل گوناگون گاهی باهم متفاوت وحتی درتضاداست که موجب کشمکش واختلاف بین آن هامی شود؛به همین دلیل تلاش برای امنیت ملی وگسترش دامنه وتضمین آن یکی ازمهم ترین اهداف کشورهادرپهنه زندگی بین المللی می باشد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق خلیج فارس

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق خلیج فارس دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق خلیج فارس


دانلود تحقیق خلیج فارس

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:21

فهرست مطالب :

مقدمه...............................................................................................................................1
خلیج فارس در آینه تاریخ.........................................................................................2
جغرافیای طبیعی و راهبردی خلیج فارس............................................................3
پیشینه تاریخی............................................................................................................4
ادعاهای واهی..............................................................................................................9
ماهیهای خوراکی خلیج فارس...............................................................................14
منابع.............................................................................................................................19

 

 

مقدمه:

خلیج فارس از سمت شمال با ایران، از غرب با کویت و عراق و از جنوب با عربستان، بحرین و امارت متحده عربی همسایه است. وسعت آن 240،000 کیلومتر است و پس از خلیج مکزیکو و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان محسوب می‌شود.

این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است و جزایر مهم آن عبارت‌اند از: خارک، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، کیش، قشم، و لاوان که تمامی آنها به ایران تعلق دارد.

خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهایی چون کویت، عربستان و امارات متحده عربی است. به همین دلیل، منطقه‌ای مهم و استراژیک محسوب می‌شود. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می‌توان بندر شارجه، دوبی، ابوظبی و بندر عباس را نام برد.

دریانوردی در خلیج فارس سابقه بسیار طولانی دارد ولی اولین مدارک قطعی در این زمینه به قرن چهارم قبل از میلاد مربوط است.

پس از بسته شدن راه تجارت بین شرق و غرب در دوره عثمانی، پرتغالی‌ها متوجه اهمیت این خلیج شدند، به طوری که سراسر قرن شانزدهم میلادی خلیج فارس را در تصرف خود داشتند. اما پس از آن انگلستان توانست کشورهای رقیب را از آن خارج کند و در آغاز قرن نوزدهم بر آن تسلط یابد. با این حال، در سال‌های بعد نیز کشورهای حاشیه جنوبی آن به تدریج مستقل شدند و انگلستان پایگاه‌های خود را از دست داد.

 

خلیج فارس در آینه تاریخ

 

در طول تاریخ، خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب می‌شده و حاکمیت آن در دست ایرانی‌ها بوده است، بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریای فارس و یا بحر فارس شناخته شده است.

نام خلیج فارس از جمله نام‌های تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملت‌ های دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است. از این رو خلیج فارس به عنوان مهمترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.

با این حال در دهه‌های گذشته برخی از همسایگان در اقدامی که با روح همزیستی مسالمت‌آمیز ملل و فرهنگ‌های منطقه ناسازگار بوده است، به جای استفاده از نام معتبر «خلیج فارس»، نام خلیج عربی یا خلیج را به کار گرفته‌اند و اخیراً نیز علاوه بر کشورهای عربی پاره‌ای از سازمان‌ها، ارگان‌ها، خبرگزاری‌ها یا مجلات و رسانه‌های بین‌المللی به این نامگذاری مجعول روی آورده‌اند.

 

با توجه به اینکه کوشش‌های ملی‌گرایان افراطی عرب برای تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» در سطح بین‌المللی از هیچ گونه پایه و اساس علمی برخوردار نیست، کوشش آنها تنها وحدت واقعی جهان اسلام را به مخاطره می‌اندازد. بعضی کشورهای عربی که در تقابل با ایران به سر می‌برند، در قبال نام خلیج فارس به دنبال منافع خود هستند و در این بین وحدت جهان اسلام را نادیده می‌گیرند. این عمل در شرایطی صورت می‌پذیرد که نیروهای فرامنطقه‌ای حضور روز افزون خود را با استفاده از همین گونه تنش‌ها و اختلافات تثبیت می‌کنند.

در این نوشتار ضمن تشریح موقعیت استراتژیکی خلیج فارس، به بررسی تبارشناسانه نام خلیج فارس و چگونگی شکل‌گیری ادعاهای واهی اعراب در استفاده از نام جعلی خلیج یا خلیج عربی خواهیم پرداخت.

 

 

 

جغرافیای طبیعی و راهبردی خلیج فارس

 

خلیج فارس، شیار هلالی شکلی است که بیش از یک چهارم ذخایر فسیلی جهان را در خودجای داده و از طریق دریای عمان به اقیانوس هند و آب‌های آزاد راه می‌یابد. این خلیج طولی نزدیک به 900 کیلومتر و پهنایی نزدیک به 240 کیلومتر دارد و در کشاله و چین‌خوردگی‌های پست و فرو افتاده جنوب زاگرس پدید آمده است.

خلیج فارس به عنوان شعبه‌ای بزرگ از اقیانوس هند که بر سر راه کلیه خطوط دریائی در مشرق عدن واقع شده است، مانند دالانی است که بین 24 دقیقه 30 درجه عرض شمالی و 48 دقیقه 50 درجه طول شرقی واقع شده است. حدود آن از شمال و شمال خاوری به سواحل ایران، از شرق به دریای عمان، از جنوب و غرب به شبه جزیره عربستان محدود است. رودخانه‌های دجله و فرات و کارون و کرخه که از جبال ارمنستان و ترکیه سرچشمه گرفته‌اند، به انضمام رودخانه‌های جراح، هندیان و رودهای کوچک دیگر به این دریا می‌ریزند.

آبهای خلیج فارس کم عمق و زیر بستر آن دارای منابع نفت و گاز (هیدروکربن) فراوان است. این عمق در دهانه خلیج 70 تا 90 متر است و هر قدر به طرف بالای خلیج می‌رود کمتر می‌شود و به مسافت 90 کیلومتری تا دهانه شط به 30 متر می‌رسد. عمق خلیج فارس در بیشتر موارد از 50 متر تجاوز نمی‌کند و حداکثر عمق آن به حدود صد متر می‌رسد. این امر به سادگی امکان حفاری و استخراج منابع آن را فراهم می‌سازد. در صیدگاه‌های مروارید عمق خلیج فارس کمتر از 36 متر است. مساحت خلیج فارس 97 هزار مایل مربع است و طول آن از سواحل عمان تا رأس دریا در حدود 50 مایل و عرض آن در مناطق گوناگون میان 29 تا 180 مایل است.1

حاشیه خلیج فارس شامل کشورهای ایران، عراق، کویت، بحرین، عربستان، قطر، امارات و عمان می‌شود و در این بین بیشترین ساحل خلیج فارس که قابلیت کشتیرانی نیز دارد، تحت حاکمیت ایران می‌باشد.

خلیج فارس به مثابه یک راه آبی و دریایی از آغاز تاریخ موقعیت برجسته سیاسی داشته است و به نوعی خاستگاه تمدن‌های بزرگ خاور باستان با پیشینه‌ای چند هزار ساله است. از قرن‌ها پیش عیلامی‌ها از بندر بوشهر و جزیره خارک برای سکنا و کشتیرانی و حکمفرمایی بر سواحل خلیج فارس و بازرگانی با هند غربی و دره نیل استفاده می‌کردند.

اکثر مورخان یونانی ـ از جمله هرودوت ـ معتقدند که بابلی‌ها وسائل مورد نیاز خود را که از عربستان و هندوستان تهیه می‌کردند، از طریق خلیج فارس حمل می‌نمودند. به لحاظ موقعیت سوق‌الجیشی نیز بابل در حوالی خلیج فارس در کنار دجله و فرات قرار گرفته بود و سه دریای فارس، هند و اسود را به هم مرتبط می‌ساخت. همچنین هرودوت و استرابون تأکید می‌کنند که در این نواحی مراکز مهم تجارتی وجود داشته است. 2

هم اکنون نیز خلیج فارس مهم‌ترین آبراه بین‌المللی جهان است که بیش از 50 درصد انرژی جهان در آن نهفته است . 3 خلیج‌فارس و کشورهای ریز و درشت پیرامون آن (ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان) نزدیک به 10 درصد ازگستره 44 میلیون کیلومتر مربع قاره ‌آسیا را در بر می‌گیرند.

خلیج فارس در مقام محل و معبر مبادله کالا و تجارت میان شرق و غرب؛ نه تنها از زمان‌های دور صحنه رقابت و کشمکش‌های ملل ذینفع و متجاوزان و استعمارگران بوده است بلکه همیشه و بیش از هر دریای دیگری مورد توجه علمای معرفه‌الارض و باستان‌شناسان و مورخان و جغرافیا نویسان قرار داشته است.

 

پیشینه تاریخی

 

بنابر مدارک متقن، خلیج فارس از هزاران سال پیش نه توسط ایرانیان، بلکه توسط ملت‌هایی که با ایرانیان مراوده داشته‌اند، از جمله یونانیان و رومیان با عنوان «دریای پارسی» نامیده شده است. عرب‌هانیز قرن‌ها آن را «خلیج‌فارس» یا «بحر فارس» نامیده‌اند. خلیج فارس با همین نام طی هزاران سال گذشته شناخته شده و تمامی کشورها و اقوام مختلف از جمله اعراب از این نام استفاده کرده‌‌اند.

تمام متون قدیمی جغرافی جهان از نقشه‌های هکاتایوس و بطلمیوس تا آثار جغرافیدانان و جهانگردان مسیحی و مسلمانان، شعبه‌‌ای بزرگ از اقیانوس هند را که از جنوب ایران به موازات بحر احمر تا قلب دنیای قدیم پیش رفته است، خلیج فارس یا دریای فارس نامیده‌اند.

از سده‌های هفتم و هشتم پیش میلاد تمام عالمان از جمله آناکسی ماندر، هکاتوس، هرودوت، اراتوستن، هیپارک، پومپونی مله، کراتس مالوس، استرابون، بطلمیوس، مایکروپیوس، ایزیدورسویلی، محمد‌بن موسی الخوارزمی، ابوزید بلخی، ابن سرابیون، ابن رسته، ابن فقیه، قدامه، ابن فضلان، ابن خردادبه، مسعودی، استخری، ابن حوقل، مقدسی، ناصرخسرو، ادریسی، جیحانی، فرازی، بیرونی، ابن جبیر، یاقوت، قزوینی، مستوفی، ابن بطوطه، حافظ، شرف‌الدین علی یزدی، ابوالغازی و … دریای جنوبی ایران را تحت اسامی و عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج پارس، دریای فارس، بحرالفارس، بحر فارس، سینوس پرسیکوس،4 ماره پرسیکوس،5 گلف پرسیک،6 پرژن گلف (گالف)، 7 پرزشیر گلف، پرسیس8 یاپرسیکوس،9 نامیده‌اند.

بررسی و بازنمود اوضاع و احوال اجتماعی،‌سیاسی و اقتصادی خلیج فارس و جزایر آن پس از اسلام تا برهه تجاوز پرتغالی‌ها و تشریح وضعیت آن از عصر صفویه تا امروز مبحثی عظیم می‌طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است. در ادامه به بررسی سندیت نام خلیج فارس از میان منابع تاریخی ـ جغرافیایی ایرانی، یونانی، اسلامی، غربی و اسناد حقوقی خواهیم پرداخت.

 

1ـ منابع ایرانی:

خلیج فارس طبق اسناد موجود از هزاره هشتم پیش از میلاد مورد استفاده تجاری و نظامی ملل دنیای قدیم قرار گرفته است. در سنگ نبشته داریوش هخامنشی در مصر متعلق به سال 518 تا 505 پیش از میلاد، که هنگام حفر کانال سوئز به دست آمده است، در عبارت «درایه تپه هچا پارسا آیی تی هنی» به معنای دریایی که از پارس می‌رود یا سر می‌گیرد، نام دریای پارس آمده است.

ایرانیان در روزگار هخامنشی این دریا را «پارسا درایا» یا دریای پارس می‌خواندند. در کتیبه‌هایی که از داریوش در تنگه هرمز نیز یافت شده، عبارتی پیرامون دریایی که از «پارس‌رود» سرچشمه می‌گرفته است به چشم می‌خورد.

در کتاب حدود العالم به عنوان قدیمی‌ترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی که حدود هزار سال قبل تألیف شده است آمده است: «خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند.»

می‌توان گفت از هنگامی که بشر تاریخ‌نویسی را آغاز کرد دریای جدا کننده فلات ایران از شبه جزیره عربستان را «دریای فارس» یا «خلیج فارس» نامیده است. و در هیچ یک از این ادوار تاریخی نام دیگری به آن نهاده نشده است.

 

 

2 ـ منابع یونانی

طبق نوشته مورخان و جغرافی نگاران یونانی که پیش از میلاد مسیح می‌زیسته‌اند چون هرودت (484 ـ 425 ق. م) کتزیاس (445ـ 380 ق. م)، گزنفون (430 ـ 352 ق. م) استرابن (63 ق. م ـ 24 م)، یونانیان نخستین ملتی هستند که به این دریا نام پرس و به سرزمین ایران پارسه، پرسای، ‌پرس‌پولیس، یعنی شهر یا مملکت پارسیان داده‌اند.

نئارخوس، سردار مقدونی نیز موجب اشتهار دریای مکران و پارس شده است.وی در سال 326 ق . م به دستور اسکندر مقدونی‌، از رود سند گذشت و دریای مکران و خلیج فارس را با کشتی طی کرد و تا دهانه آن پیش رفت.

«هکاتیوس هلطی» از علمای قدیم یونان و ملقب به پدر جغرافیا در سال 475 قبل از میلاد از نام دریای پارس استفاده کرده است. در نقشه‌های باستانی از قول هرودوت و گزنفون به این دریا، دریای پارس10 اطلاق شده است.

کلودیوس پتوله مااوس (بطلمیوس)، جغرافی‌نگار، نقشه‌نگار و ریاضی‌‌دان مشهور قرن دوم میلادی، در کتاب جغرافیای عالم که به زبان لاتین نگاشته شده، و هم‌چنین در نقشه‌ای که کشیده، از خلیج فارس با نام پرسیکوس سینوس یاد کرده است.

«کوین توس کوروسیوس روفوس» مورخ رومی که در قرن اول میلادی می‌زیسته این دریا را دریای پارس یا آبگیر فارس خوانده است. همچنین در کتاب‌های جغرافیایی لاتین، آب‌های جنوب ایران (دریای مکران و خلیج فارس) را ماره پرسیکوم یعنی دریای پارس نوشته‌اند.

بنابراین مورخان و جغرافی‌نگاران یونانی پیش از میلاد در شرح وقایع تا سده 7 ق. م یعنی سقوط حکومت عیلام و تشکیل حکومت ماد و روی کار آمدن هخامنشیان دریای مکران و خلیج فارس را دریای پارس می‌خواندند.

 

3ـ منابع اسلامی

پس از فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم پس از میلاد، تلاشی برای تغییر نام «دریای پارسی» صورت نگرفت. اعراب مسلمان، عموماً این خلیج را«بحرالفارسی» (دریای پارسی) می‌نامیدند و این نام از سوی امپراتوری‌های ایرانی، ترک و عربی هم که در 1200 سال بعد منطقه را تحت سلطه خود داشتند مورد احترام قرار گرفت.

محققان اسلامی نظیر استخری، مسعودی، بیرونی، ابن حقول، مقدسی، مستوفی، ناصرخسرو، الطاهرین مطهر المقدسی (بشاری)، ابوالقاسم بن محمدبن حوقل و … که مطالعه در اطراف این دریای ایرانی را تا قرن 15 ادامه دادند، در اثار و نوشته‌های خود از آب‌های جنوب ایران به نام‌های بحر فارس، البحر الفارسی، بحر مکران، الخلیج الفارسی و خلیج فارس یاد کرده‌اند. حتی از این جغرافی‌دانان نقشه‌هایی موجود می‌باشد که اقیانوس هند را البحر الفارسی نام گذارده‌اند.

جغرافی‌دانان عرب و اسلامی این نام را از دو تمدن باستانی گرفتند و همزمان مورد استفاده قرار دادند. بدین ترتیب که «پارسا درایای» ایرانی را «بحر فارس»11 و «سینوس پرسیکوس»12 یونانی را «خلیج فارس» می‌نامیدند و حتی منظور از دو دریا در سوره‌الرحمن قرآن مجید را نیز همان دریای فارس و دریای متوسط می‌‌دانستند.

ابوعلی احمد بن عمر معروف به ابن رسته در کتاب الاعلاق النفسیه که در سال 290 هجری به رشته تألیف درآورده،‌ تصریح می‌کند: «فاما البحر الهندی یخرج منه خلیج الی ناحیه فارس یسمی الخلیج الفارسی». «اما از دریای هند خلیجی بیرو می‌آید به سمت سرزمین فارس که آن را «خلیج فارس» می‌نامند.» 13

به گفته جرجی زیدان تاریخ‌دان عرب، «بحر فارس» محدود به آب‌هایی می‌شود که دنیای عرب را دور می‌زند. جرجی زیدان می‌گوید: «بحرفارس ـ ویراد به عندهم کل البحور المحیطیه ببلاد العرب من مصب ماء دجله فی‌العراق الی ایله فیدخل فیه مانعبر عنه الیوم بخلیج فارس و بحرالعرب و خلیج عدن و البحر الاحمر و خلیج العقبه…». «دریای فارس ـ نزد آنان مقدم بر همه دریاهایی که سرزمین‌های عرب از مصب آب دجله گرفته تا ایله را احاطه می‌کند، به عنوان دریای فارس تعبیر می‌شده و از آن جمله است آنچه را که ما امروز از آن به «خلیج فارس» و دریای عرب و خلیج عدن و دریای سرخ و خلیج عقبه تعبیر می‌شده و از آن جمله است آنچه را که ما امروز از آن به «خلیج فارس» و دریای عرب و خلیج عدن و دریای سرخ و خلیج عقبه تعبیر می‌کنیم».14

محمد عبدالکریم صبحی نیز در کتاب «علم‌الخرائط» در نقشه‌هایی که با ترجمه عربی نقل کرده است، دریای جنوب ایران را «الخلیج الفارسی» و «بحر فارس» نامیده است. 15

نقشه‌های فراوانی که از این قرون در دست است، علاوه بر تأکید و تأیید نام خلیج فارس، دگرگونی یاد شده در تغییر نام بحر فارسی و دگرگونی در دایره شمول این نامها را ترسیم می‌کنند.

 

4ـ منابع غربی:

بیشتر کسانی که در مورد دریای پارسی و دریای مکران مطلب نوشته‌اند بیگانگان و به ویژه انگلیسی‌ها بوده‌اند، زیرا به لحاظ موقعیت ویژه‌ای که در این منطقه داشته‌اند کوشیده‌اند تا حقیقت نهفته بماند و نام‌های جعلی و ناقص جای اسامی درست را بگیرد. اما منابعی از ‌آن‌ها بجای مانده است که بر صراحت نام خلیج فارس تکیه می‌کنند.

در سال 1892، لرد کرزن، وزیر خارجه انگلستان، در کتاب «ایران و قضیه ایران» مکرراً به نام خلیج فارس اشاره کرده است.

ویلیام راجرز، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده آمریکا، در گزارش مورخه 1971 میلادی خود در مورد سیاست خارجی این کشور از نام خلیج فارس استفاده کرده است.

در فرهنگهایی که به زبانهای مختلف تدوین و چاپ شده است، از جمله فرهنگهای آلمانی، انگلیسی، امریکایی،‌فرانسوی، ترکی و … خلیج فارس نیز به همین نام آورده شده است.

امروزه در میان‌آثار اعراب نیز بحر فارس به فراموشی سپرده شده و از ترکیب خلیج فارس استفاده می‌شود. یکی از معروف‌ترین دایره‌المعارف‌های دنیا یعنی المنجد، سند قاطعی برای مراجعه است که از ترکیب خلیج فارس بهره برده است.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق خلیج فارس و جزایر سه گانه

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق خلیج فارس و جزایر سه گانه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق خلیج فارس و جزایر سه گانه


دانلود تحقیق خلیج فارس و جزایر سه گانه

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:53

فهرست مطالب:

نگاهى گذرا به پیشینه نام خلیج فارس
امنیت جریان انرژى، بهانه و دستاویز غرب
نگاهی به موقعیت خلیج فارس و ونقش قدرت های فرامنطقه ای در آن
جایگاه خلیج فارس در کشمکش های ژئواستراتژیک
نگاهی تاریخی به جزایر ایرانی تنب و بوموسی
1-جایگاه جغرافیایی و استراتژیک
2- نام جزایر
2-1- بوموسی
2-2- تنب بزرگ
3- پیشینه تاریخی
3-2- پس از اسلام
3-2-1- اسلامی تا تیمور
3-2-2 صفوی تا زند
3-2-3 قاجار
3-2-4- پهلوی
 4- نقشه ها و گزارش ها
4-1- نقشه ها و گزارش های بریتانیا
4-1-1- گزارش ها
4-1-2- نقشه ها
4-2 نقشه ها و گزارش های کشورهای دیگر
آینده راهبردی خلیج‌فارس
آینده نفت خلیج‌فارس و انرژی جایگزین
حفظ سهم در بازار نفت و استمرار توان تولیدی کشورهای خلیج‌فارس
نتیجه‌گیری
منابع و مآخذ:

 

چکیده:

نگاهى گذرا به پیشینه نام خلیج فارس

از روزگار یونانیان کهن که پیش از میلاد مسیح آغازگر مطالعه نوین جغرافیا بودند و با استناد به مکتوبات «استرابو» که پدر جغرافى لقب یافته تا پس از اسلام و آثار ابوریحان بیرونى و ابن فقیه هیچگونه تشکیکى در نام خلیج فارس ملاحظه نمى شود و همگان که نام بردن از همه آنان مستلزم نگارش صفحات بسیار است آن را به نام راستین خود خوانده اند. در اعصار بعدى تنها به ذکر یک نمونه اکتفا مى شود که به گواهى جرجى زیدان مورخ نامى عرب در کتاب تاریخ تمدن اسلامى کاربرد عبارت خلیج فارس در میان مورخان و جغرافیدانان از قرن سوم هجرى و پسان تر عمومیت داشته اما طرفه اینکه المنجد معروف ترین دایرة المعارف دنیاى عرب از همان نخستین چاپ خود همیشه از نام خلیج فارس استفاده کرده است. حتى سیاستمداران واقع بین و بدون غرض عرب هم دلیلى براى جعل تاریخ و ابداع اسامى ساختگى نمى دیدند آنچنان که دکتر محمد نوفل معاون دبیر کل اتحادیه عرب در کنفرانس حقوق بشر تهران در سال ۱۹۶۸ در حضور خبرنگاران پیرامون نام خلیج فارس گفت: «من کوشش هایى را که براى تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربى صورت مى گیرد تمسخر مى کنم و این کوشش ها را بى نتیجه مى دانم و محکوم مى کنم». در واقع این سرهنگ عبدالکریم قاسم بود که پس از کودتا و قبضه قدرت در عراق به سال ۱۹۵۸ از گرد راه نرسیده رؤیاى رهبرى جهان عرب وسوسه اش کرد و «دشمن تراشى براى تحریک احساسات ناسیونالیستى» را دستمایه مناسبى براى آرزوهاى خود تلقى کرد و هم او بود که براى نخستین بار نام جعلى «خلیج عربى» را بر زبان راند. وى امید داشت توجه و تمرکز اعراب را که تحت تأثیر نفوذ کاریزماتیک جمال عبدالناصر مقابله با اسرائیل دغدغه ذهنى شان شده بود، به سوى خلیج فارس و دشمن تازه اى به نام ایران جلب کند و اینکه عراق به عنوان به اصطلاح خط مقدم جبهه اعراب در برابر آن ایستاده است، قاسم در رسیدن به رؤیاهاى جاه طلبانه اش شکست خورد و بى آنکه فراخوان او از مرزهاى کشورش فراتر رود در کودتایى دیگر به قتل رسید و کودتاگران بدن مثله شده اش را در خیابان هاى بغداد چرخاندند. اما از عبدالناصر بعید بود که در کنار تلاش براى نمایانگر ساختن صداقت خود به عنوان زمامدارى که دشمن اصلى صهیونیست ها است و «پان عربیسم» ابداعى خود را جانمایه جد و جهد براى رهبرى دنیاى عرب قرار داده است نام ساختگى خلیج عربى را سر دهد و فراموش کند که در سرآغاز حرکت خود براى نشستن بر اریکه سمبلیک رهبرى جهان عرب حدود و ثغور جغرافیاى دنیاى عرب را «من المحیط الاطلسى الى الخلیج الفارسى» (از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس) تعریف کرده بود. امنیت جریان انرژى، بهانه و دستاویز غرب در مجموع با توجه به عوامل جغرافیایى، اجتماعى، اقتصادى و استراتژیک که وجه اشتراک همه کشورهاى خلیج فارس است بهترین ساختار براى امنیت منطقه، سیستمى است که بدون حضور هیچ یک از قدرت هاى غیرکرانه اى و با مشارکت همه کشورهاى منطقه مشکول گردد. یک عامل عمده که دستاویز بیگانگان براى توجیه حضورشان در منطقه است یعنى حفظ امنیت و تداوم جریان انرژى به دنیاى صنعتى نیز با خردورزى و تعامل طرفین ذینفع توجیه هر نگرانى و دغدغه اى را بى مورد مى سازد. این عامل عمده شناختن منافع مصرف کنندگان اصلى نفت در منطقه است و این منافع نمى تواند جز با تضمین ادامه مسالمت آمیز انرژى اعم از نفت و گاز از منطقه تأمین شود و رابطه بین خریداران و فروشندگان نفت هم نمى تواند جز از راه مقتضیات بازارهاى بین المللى انرژى به نظم درآید. ج.ا ثابت کرده است که در بحرانى ترین شرایط و در بحبوحه جنگ تحمیلى، تجاوز و اشغال سکوهاى نفتى توسط آمریکا و سخت ترین وضعیت، امنیت صدور نفت از خلیج فارس و گلوگاه حیاتى آن تنگه هرمز را تأمین کرده و هرگز احساسات را در اندیشه سیاسى خود دخیل نساخته است. ما امروز در نخستین دهه هزاره نوین هستیم که موج جهانى شدن و انقلاب دیجیتال که رهاورد آن بوده، به سراسر جهان تسرى یافته، مرزهاى سیاسى را درنوردیده و روابط بین الملل را بازتعریف کرده است. اگر کشورهاى عرب همسایه در خلیج فارس همراه با ایران با کارت هاى خود به درستى بازى کنند در خلیج فارس داراى پیش نیازهاى لازم براى سوارى بر موج جهانى شدن و ایستادگى در برابر چالش هاى انقلاب دیجیتالى هستیم، اصرار و الحاح بر مواضع سنتى و منسوخ گذشته با واقعیات عصر حاضر همخوانى ندارد و خلیج فارس را به جولانگاه همیشگى میهمانان ناخوانده تبدیل مى کند. نگاهی به موقعیت خلیج فارس و ونقش قدرت های فرامنطقه ای در آن منطقه خلیج فارس به دلیل ذخایر عظیم انرژی آن و موقعیت ژئوپلتیکش به مهم ترین منطقه جهان تبدیل شده است. بنابر یک راهبرد بین المللی که قدرت جهانی را در اختیار کسانی می داند که بر منابع و خطوط انرژی تسلط داشته باشند، قدرت های فرامنطقه ای برای بسط سلطه خود بر این منطقه در حال رقابت هستند. این رقابت از امپراتوری بریتانیا آغاز شد و امروز نیز توسط قدرت هایی چون آمریکا، اروپا، روسیه، چین، هند، پاکستان و ترکیه ادامه دارد. منطقه خلیج فارس در طول چند دهه گذشته مهمترین منطقه جهان محسوب شده و در قرن جدید همچنان در سیاست های بین المللی نقش مهمی خواهد داشت. دلایل زیادی برای اهمیت خلیج فارس وجود دارد. اول آنکه ذخایر عظیمی از نفت و گاز جهان در کشورهای ساحلی و درون خلیج فارس نهفته و تمرکز یافته است. به عبارت دیگر در افق تأمین نیازهای نفت و گاز جهان منطقه دیگری به غنای خلیج فارس وجود ندارد تا بتواند انرژی کشورهای دنیا بویژه قدرت های صنعتی و یا در حال رشد و توسعه در آمریکا، اروپا، ژاپن، چین، کره و شبه قاره هند را در قرن جدید تأمین کند. این موضوع به اندازه ای مهم است که اگر بر اثر حوادثی نظیر جنگ، انقلاب و شورش این منطقه نتواند به صدور نفت و گاز خود ادامه دهد، فشار کشورهای مصرف کننده انرژی در سطح بین المللی سبب خواهد شد تا صحنه خلیج فارس را به گونه ای تنظیم و در چارچوب های مورد نظر درآورند که به جریان تولید وعبور انرژی اختلال جدی وارد نیاید و به منافع اساسی ایشان لطمه چندانی وارد نشود. نفت در عراق به مانند بسیاری از کشورهای خلیج فارس همواره علت جنگ های خارجی، نزاع های داخلی، کودتاها، تغییرات سریع دولت ها، شورش ها و توطئه ها بوده است. به این ترتیب چندان نیاز به ریشه یابی نیست که چرا نیروهای آمریکایی در هنگامه ورود به بغداد به عنوان نخستین مأموریت، کار حفاظت از وزارت نفت عراق را بر عهده گرفتند. در حالی که موزه و کتابخانه ملی این کشور به غارت و یغما رفت و یا دچار آتش سوزی عمدی گردید. بنابراین تلاش کشورهای بزرگ جهان از جمله قدرت های اروپایی، روسیه، چین و تا حدودی ژاپن در مقابله با آمریکا جهت شکستن سیاست های یکجانبه و نظامی گرایانه واشنگتن در خلیج فارس، حاوی این پیام است که کدام فضا به علت موقعیت خاص آن نسبت به سایر فضاها، می تواند مأمن بزرگ ترین قدرت جهان قرار گیرد. با این حال به این معنی نیست که کدام دولت در منطقه ای خاص به تفوق خواهد رسید. به عبارت دیگر در سال های اخیر نقش صاحبان و نگهبانان اصلی ذخایر بزرگ انرژی در خلیج فارس از جانب دیگر قدرت های فرامنطقه ای مورد سؤال قرار گرفته و در مواردی در معرض چالش واقع شده است. این امر به معنای آن است که کشورهای واردکننده نفت و گاز از خلیج فارس، نمی توانند مسأله مالکیت و قدرت ذخایر انرژی را حتی در زمان جنگ و بحران نادیده گرفته و دست کم ارزیابی نمایند. در ارزیابی کلی گفته می شود، زمین سیاسی (ژئوپولتیک) خلیج فارس دچار تحول اساسی شده است. در نظریه های زمین سیاسی (ژئوپلتیکی) گذشته، خلیج فارس در شمار سرزمین های حاشیه ای محسوب می شد. اما اکنون در نظریه های جدید زمین سیاسی، خلیج فارس به قلب زمین هارتلند ، محور و یا مرکز- مرکز تبدیل شده است. راهبردهای نظامی در قرن بیست و یکم همچنان نقش اساسی داشته و تسلط بر قلمروهای زمین راهبردی (ژئواستراتژیک) در رأس اهداف دولت ها قرار دارد. روند کنونی بیشتر بیانگر این موضوع است که قدرت جهانی را کسی خواهد داشت که بتواند بر منابع و خطوط انرژی (نفت و گاز) تسلط داشته باشد. این تفکر راهبردی قبل از هر چیز کنترل بر مناطق دارای ذخایر نفت و گاز در مقیاس کلان را در مد نظر دارد. خلیج فارس و پس از آن دریای مازندران، آسیای مرکزی و قفقاز و سرزمین ها و راه های مجاور آن (در کشورهای اطراف و عبوری) مانند افغانستان، پاکستان، ترکیه و روسیه در ارتباط با حلقه های انرژی جهانی مورد توجه هستند. یکی از ویژگی های اصلی نظام جدید جهانی اهمیت یافتن اقتصاد در عرصه جهانی است. در حال حاضر قدرت اقتصادی تا حد زیادی، تعیین کننده جایگاه و نقش کشورها در نظام جهانی است. از این رو مناطقی که از نظر انرژی غنی باشند اهمیت می یابند و در نتیجه در نظام جدید جهانی، مناطق زمین اقتصادی (ژئواکونومیک) موقعیت بهتری خواهند یافت. بر این اساس، در توازن قدرت های آینده، برتری متعلق به قدرتی خواهد بود که بر مناطق زمین اقتصادی جهان مسلط شود. از این نظر هر کشوری که بر خلیج فارس تسلط داشته باشد، به موقعیت برتری در صحنه بین المللی دست پیدا خواهد کرد. قرن جاری را همچنان می توان قرن نفت نامگذاری کرد. نفت و مشتقات آن به صورت سوخت اصلی و شاید مهمترین و غیرقابل اجتناب ترین ماده خام در جهان صنعتی امروز مطرح است. این ماده خام در حال حاضر از نظر ارزش مهمترین کالایی است که در سطح بین المللی مورد تجارت واقع می شود. نفت و گاز که بخش اعظم سوخت مصرفی را در جهان تشکیل می دهند اساس زندگی و صنعت و شاهرگ حیاتی حمل و نقل و موتور محرکه جنگ های جدید محسوب می شوند. با توجه به عامل مهم نفت و گاز، صحنه زمین سیاسی (ژئوپولتیک) در خلیج فارس، پیچیده، رقابت آمیز و در مواردی به سختی قابل توضیح است. گرایشات گوناگون در نظام جهانی، نتایج متفاوتی بر خلیج فارس دارد، با این حال تأثیر رقابت قدرت های خارج خلیج فارس بر این منطقه به صور مختلف مشهود است. از زمان اکتشاف نفت در کشورهای خلیج فارس در اوایل قرن بیستم، رقابت خارجی همواره از مسایل اساسی این منطقه بوده است. قدرت های خارجی بویژه نیروهای غربی همواره در صدد اعمال نظر در سیاست های داخلی کشورهای خلیج فارس بوده اند و تلاش داشته اند متحدان محلی موردنظر خویش را در جهت منافع خود به کار گیرند. امپراتوری بریتانیا و به دنبال آن دولت ایالات متحده سال ها توسط حمایت از متحدان محلی خود به سودهای کلانی از عایدات نفتی رسیده اند. آنها با سرمایه گذاری بر روی عوامل شناخته شده در کشورهای خلیج فارس داستان های تکراری نفت، پول و قدرت را رقم زده اند. بهای حقیقی چنین سیاست های تحمیلی و نزدیک بینانه همواره آثار منفی خود را نشان داده است. در کوتاه مدت نیروی محرکه مشابهی اساس بستگی حکام منطقه با غرب است که منافع بیرون منطقه ای آن روشن بوده و در نهایت به نفع منافع و مصالح قدرت های فرامنطقه ای از کار درآمده است. در مواقعی که یک بازیگر خارجی جدید پیدا می شود، یک عامل محلی مستعد نیز در صدد بهره برداری از شرایط و اوضاع بر می آید. به این ترتیب دخالت بازیگران بیرونی با عملکرد بازیگران منطقه که در جستجوی حمایت خارجی هستند، هماهنگ می شود و سیاست های نوین و موازنه قدرت جدیدی در خلیج فارس شکل می گیرد. اغلب به همین دلیل است که پسر علیه پدر، برادر بر ضد برادر و یاران در مقابل همدیگر در صحنه سیاسی کشورها و یا منطقه قرار می گیرند. سند دیگر آن است که خلیج فارس منطقه ای باقی خواهد ماند که منافع قدرت های بزرگ فرامنطقه ای و قدرت های متوسط مجاور منطقه در آن با یکدیگر برخورد و فرسایش خواهد یافت. خلیج فارس به رغم فروپاشی شوروی، همجنان برای روسیه به سبب نزدیکی جغرافیایی اش دارای اهمیت است. چین با توجه به توسعه فزاینده اقتصادی و جمعیت میلیاردی اش بطور طبیعی تمایل به ایفای نقش در منطقه خلیج فارس دارد. هند نیز به عنوان قدرتی رو به گسترش، به دلایل مشابه و به سبب جمعیت اقلیت های هندی قابل ملاحظه در کشورهای حوزه خلیج فارس، توجه خاصی به این منطقه خواهد داشت. پاکستان به نوبه خود سعی خواهد نمود که در این رقابت از هند عقب نماند. کشورهای مهم در خاورمیانه و اطراف آن نظیر مصر، ترکیه هر کدام منافعی را در خلیج فارس دنبال می کنند. ترک ها که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی از دسترسی به منابع نفت منطقه محروم شدند، با توجه به موقعیت جغرافیایی خود سعی خواهند کرد که با افزایش جایگاه عبوری نفت و گاز (ترانزیت انرژی) خود در منطقه بخشی از نیازهای خود در این زمینه را تأمین نمایند. تحولات آتی عراق و بویژه موقعیت منطقه خودمختار کردستان در آن کشور در مسیر خطوط نفتی عبوری عراق از ترکیه تأثیرگذار خواهد بود. مصر که همچنان خود را به نحوی میراث دار قومیت عربی می داند، برای خود علایقی در منطقه خلیج فارس متصور است. هزاران مصری در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از کویت تا امارات مشغول به کارند که درآمد این نیروی کار رقم قابل ملاحظه ای (قابل مقایسه با کمک های خارجی) را تشکیل می دهد. همچنین گردشگران عرب کشورهای حوزه خلیج فارس حدود نیمی از رقم جهانگردانی که از مصر دیدار می کنند را به خود اختصاص داده اند. به این دو مورد کمک های مالی و جریان سرمایه گذاری های شیوخ عرب در قاهره که از سیاست ها و عملکردهای مصر در منطقه رضایت دارند، را باید اضافه نمود. در همین راستا چشم داشت کشورهای بالنسبه پرجمعیت عرب خاورمیانه نظیر سوریه و یا شبه جزیره عربستان (یمن) به خلیج فارس را در آینده نمی توان نادیده گرفت. نظر به نیازهای فزاینده اروپا به نفت و گاز و کاهش ذخایر دریای شمال و شمال آفریقا، تنها منطقه ای که قادر به تأمین بخش اعظم انرژی این قاره در قرن جدید خواهد بود، منطقه خلیج فارس است که نزدیکی نسبی جغرافیایی آن با اروپا، نقش مهمی در روابط کشورهای اروپایی با کشورهای خلیج فارس ایفا می کند. بطور کلی اروپا به جریان مطمئن و درازمدت نفت و گاز خلیج فارس با قیمت مناسب و دسترسی به بازارهای این منطقه برای فروش و ارایه کالاهای و خدمات خود بسیار وابسته است. ایران با توجه به منابع انرژی اش در زمینه نفت و گاز مورد توجه دولت های اروپایی بوده و شرکت های نفتی اروپا در این خصوص بسیار فعال وارد صحنه شده اند. اختلاف روسیه بااکراین بر سر قیمت گاز صادراتی، اروپاییان را وادار نمود که خطوط جایگزین گاز از کشورهای خلیج فارس را در دستور کار خود قرار دهند. عراق با داشتن ذخایر نفتی بزرگ از مدت ها قبل مورد توجه کشورهای اروپایی بوده که در گذشته در صدد از میان برداشتن تحریم های اقتصادی رژیم بعث عراق بودند. این امر سبب گردید که در آستانه حمله آمریکا به عراق، اروپا مخالفت خود را بااقدام نظامی عجولانه علیه آن کشور ابراز دارد. با سیاست جنگ طلبانه آمریکا جهت حمله به عراق بر پایه منطق دفاع از خود و رویکرد اروپا مبنی بر لزوم مجوز شورای امنیت برای آغاز هر گونه اقدام نظامی و جنگ، در پاییز 2002 بحران عراق وارد مرحله بسیار حاد و اختلاف برانگیز میان اروپا و آمریکا گردید. از این به بعد محور برلین پاریس در تقابل و مخالفت با سیاست یک جانبه گرایی نظامی آمریکا بویژه در منطقه خلیج فارس تقویت شد. به نظر مقامات اروپایی عواقب یک چنین جنگی نه تنها منطقه خلیج فارس و خاورمیانه را بی ثبات می کرد بلکه پیامدها و عواقب ناگواری نیز برای اروپا به عنوان یک همسایه منطقه ای که بطور مستقیم تحت تأثیر قرار می گرفت، در پی داشت. مخالفت کلی اروپا علیه اقدامات نظامی آمریکا استدلال هایی نظیر فراهم آوردن یک اجماع فراگیر بین المللی در مورد لزوم بکارگیری زور، مسأله هزینه ها و خطرهای نظامی بالا، برانگیختن احساسات در جهان عرب و اسلام علیه غرب و احتمال افزایش عملیات تروریستی در کشورهای غربی و بالا گرفتن موج بحران، بی ثباتی و ناامنی در منطقه خلیج فارس را به همراه داشت. اما مهمترین دلیل مخالفت اروپا با جنگ، تلاش برای جلوگیری از به حاشیه رانده شدن خود و کنترل کامل منطقه خلیج فارس از سوی آمریکا بود. این انگیزه به ویژه در رفتارها و سیاست های دو کشور آلمان و فرانسه مشهود بود. این دو کشور مایل نبودند که سیاست های گذشته آن ها در مورد عراق یکسره بر باد رود و منابع نفتی قابل ملاحظه آن کشور توسط قدرت های رقیب انگلوساکسون اداره شود. آن زمان به علت اختلافات درونی ناشی از دیدگاه ها و سیاست های اروپایی و خط مشی های خاص ایالات متحده چگونگی رفتار و مناسبات با آمریکا، همواره یکی از عوامل اختلاف زا در درون اتحادیه اروپا بوده است. نیاز اروپاییان به نفت خلیج فارس ایشان راوادار ساخته است که روابط دوستانه ای با متحدان رسمی آمریکا در خلیج فارس برقرار سازند. بطوری که ملاحظات و نقطه نظرهای سیاسی کشورهای مذکور را مد نظر داشته باشند. گرچه سطوح وابستگی اروپاییان به منابع نفت و گاز خلیج فارس بسیار متفاوت است و کشورهای اروپایی در شرایط بحرانی این منطقه ترجیح می دهند منابع تأمین انرژی خود را از حالت انحصاری خارج و آن را متنوع نمایند، در هر صورت نزدیکی جغرافیایی، حجم منابع و بازار بزرگ منطقه، صرفنظر نمودن اروپا از منابع نفت و گاز خلیج فارس را در آینده ناممکن کرده است. موضوع امنیت منطقه نفت خیز خلیج فارس از پایان جنگ جهانی دوم به بعد یکی از نگرانی های بزرگ ایالات متحده بوده است. رؤسای جمهور آمریکا از هاری ترومن تا جرج بوش پسر، نقش مهمی در شکل دادن سیاست های منطقه ای در خلیج فارس و تأمین منافع ایالات متحده در این بخش از جهان داشته اند. با وجود تفاوت هایی که در دکترین ها، سیاست ها، خط مشی های آنها وجود داشته، همگی هدف مشترکی را دنبال می کردند و آن برقراری و حفظ سلطه آمریکا در این منطقه و دور کردن رقبای احتمالی از ناحیه مذکور بوده است. انقلاب اسلامی ایران، اشغال افغانستان توسط شوروی، جنگ هشت ساله ایران عراق، پایان جنگ سرد، تجزیه اتحاد جماهیر شوروی به جمهوری های مستقل، جنگ نفت بر سر کویت و وقایع سال های 91 1990 و عواقب ناشی از آن، چنان وضعیت مناسبی را از نظر منطقه ای و بین المللی پیش آورد که آمریکا به صورت قدرت بلامنازع خلیج فارس درآمد. مجموعه این عوامل سبب گردید که آمریکا گام های بزرگتری را در جهت سلطه غرب آسیا در پیش گیرد که از آن به نظام امنیتی تک قطبی می توان تعبیر کرد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق اهداف نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس بعد از 11 سپتامبر

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق اهداف نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس بعد از 11 سپتامبر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق اهداف نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس بعد از 11 سپتامبر


دانلود تحقیق اهداف نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس بعد از 11 سپتامبر

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:19

فهرست مطالب:
جلوگیری از تولید و تکثیر سلاحهای کشتار جمعی
1-سابقه فعالیتهای هسته ای ایران
2-اتهام علیه ایران
گفتار 2: تقویت نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس
1-تقویت نیروی زمینی ارتش آمریکا
2-تقویت نیروی هوایی ارتش آمریکا
3-تقو.بت نیروی دریایی ارتش آمریکا
4-ایجاد یک سیستم دفاعی موشکی در منطقه
منابع:

چکیده:

جلوگیری از تولید و تکثیر سلاحهای کشتار جمعی
جلوگیری از تولید و تکثیر سلاحهای کشتار جمعی همیشه یکی از اولویت های اساسی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بوده است. از زمانی که جان کندی رئیس جمهور سابق آمریکا نسبت به مخاطرات افزایش قدرت های هسته ای در دنیا هشدار داد تا به امروز دولتمردان ایالات متحده اقدامات مختلفی را برای جلوگیری از تکثیر سلاح های مزبور انجام داده اند.
در زمینه جلوگیری از تولید و تکثیر سلاحهای کشتار جمعی از منظر دکترین بوش دولت ایالات متحده باید پیش از آن که دولتهای سرکش بتوانند این کشور را تهدید به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی کنند یا عملاً از این سلاحها بر ضد آمکریکا استفاده کنند آنها را متوقف سازد. در پاسخ به این تهدیدات دولت آمریکا باید با حداکثر استفاده ممکن را از اتحادهایش با سایر کشورها بنماید. همچنین دولت آمریکا باید حداکثر بهره را از دوستی های تازه که با رقبای سابق خود به وجود آورده است ببرد. راههای تازه استفاده از نیروهای مسلح کشور،
1-سابقه فعالیتهای هسته ای ایران
سابقه فعالیت های هسته ای ایران به دوران پیش از انقلاب باز می گردد. در اوایل دهه 1970، ایران با این استدلال که بالاخره زمانی منابع نفتی کشور تمام خواهد شد برنامه تنوع منابع انرژی را در دستور کار خود قرار داد. در این راستا انرژی اتمی اولویت بسیار مهمی تلقی می شد. افزایش عواید نفتی در اوایل دهه 70 و درنتیجه افزایش امکان اجرای برنامه مزبور فیزیکی از دلایل این امر بود. در آغاز ایران تصمیم گرفت که حدود 23 راکتور اتمی را احداث کند. بدین ترتیب، برای عملی شدن این برنامه سازمان انرژی اتمی ایران تأسیس شد.
اما به دلیل نوپا بودن مطالعات و فعالیت های هسته ای در ایران، این کشور به ناچار از جنبه های مختلف مانند نظریات کارشناسی و حتی کارشناسان فنی، سوخت هسته ای و دیگر قطعات و لوازم مورد نیاز به خارجیان وابسته بود، بنابراین به کشورهای غربی شامل آلمان غربی. فرانسه و آمریکا روی آورد و قراردادهای متعددی را با آنها امضاء کرد. ازجمله در سال 1974 قراردادی بین سازمان انرژی اتمی ایران و کرافت و رک یونیون آلمان مبنی بر احداث دو نیروگاه اتمی در بوشهر به امضاء رسید و به دنبال آن، دولت های وقت ایران و آلمان گسترش همکاری اتمی صلح آمیز را در دسترو کار خود قرار دادند. همچنین در سال 1974 ایران 10 درصد از سهام کنسرسیوم اورودیف را خریداری کرد. این کنسرسیوم برای غنی سازی اورانیوم تشکیل شده بود. در همین سال فرانسه در تأمین یک مرکز تحقیقات هسته ای در اصفهان با ایران همکاری کرد و در سال 12976 نیز ایران در باره احداث راکتور هسته ای دیگری در اهواز با فرتنسه به توافق رسید.
در این راستا، همکاری ایران و آمریکا حتی به سالهای پیش از دهه 1970 برمی گردد. بر اساس برنامه اتم برای صلح آمریکا، دو کشور ایران و ایالات متحده به توافق هایی در زمینه همکاری هسته ای صلح آمیز دست یافتند. بسیاری از صنایع هسته ای کشور صورت می گیرد. اما از دید غرب به ویژه آمریکا به عنوان فراهم نمودن زمینه ای مساعد برای اجرای یک پروژه مخفبانه کسب سلاحهای هسته ای تلقی می شود.
2-اتهام علیه ایران
از زمانی که جمهوری اسلامی ایران اجرای برنامه هسته ای صلح آمیز را به طور فعال از سر گرفت، کشورهای مختلف اتهامات متعددی را علیه ایران مطرح کرده اند. ازجمله سازمان سیا گزارش های متعددی را ارائه کرده است. سازمان اطلاعاتی آمریکا برای منصرف کردن شرکای هسته ای ایران از یک طرف و ایجاد تردید در آژانس بین المللی انرژی اتمی که در قالب همکاری های فنی، کمک های مالی و فنی در اختیار ایران قرار می دهد اطلاعات مغرضانه و در بسیاری موارد دروغهای تبلیغاتی را به آنها ارائه می دهد. در آخرین گزارش سازمان سیا در باره وضعیت هسته ای ایران چنین آمده است. «ایران به شدت برنامه سلاحهای کشتار جمعی و وسایل پرتاب آنها و نیز سلاحهای پیشرفته را دنبال می کند و بدین منظور مواد اولیه، تجهیزات و دانش فنی ایجاد سیستم های تسلیحاتی کامل است. در حال حاضر این کشور برای تحقق هدف مزبور تلاشهای خود را بر روسیه، چین، کره شمالی و اروپا متمرکز کرده است».
ازجملع پایه های دیگر اتهام به تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای هسته ای، سیاستهای منطقه ای این کشور از دیدگاه آمریکا است. در واقع از نظر آمریکاییها، مخالفت ایران با حضور آمریکا در منطقه و روند صلح اعراب – اسرائیل به عنوان سیاست کسب سلطه منطقه ای تلقی می شود نظر ساده ای که طبق آن، سلاح هسته ای ابزار خوبی برای تأمین رهبری و سلطه بر منطقه خواهد بود.
محمدالبرادعی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی که در ژوئن 2003 در مورد فعالیتهای هسته ای اتیران به اعضای شورای حکام آژانس ارائه کرد و بلافاصله به رسانه های گروهی راه یافت و تبلیغات و پیش داوریهای زودهنگامی را نسبت به جمهوری اسلامی در پی داشت به چند مورد جدید از فعالیتهای هسته ای ایران که به آژانس اطلاع داده نشده بود ارائه کرد:
1-عدم اظهار واردات اورانیوم، البرادعی در گزارش خود اعلام کرد که ایران در سال 1999 8/1 تن اورانیوم طبیعی را وارد کرده که گزارش آن به آژانس اعلام نشده است. جمهوری اسلامی ایران مدعی است که طبق تحولات، به اعلام گزارش این گونه واردات نیازی نیست، درحالی که آژانس اعتقاد دارد این گونه واردات باید در اولین فرصت به آژانس اعلام شوند.
2-واحد تولید پولوتونیوم. ایران در ماه می سال 2003 به آژانس اطلاع داد که قصدا دارد آزمایشگاه رآمتور آب سنگین را در اراک تأسیس کند. درحالی که در سال 2002 آژانس از طریق رسانه ها از این طرح اطلاع یافته بود.
3-عدم گزارش طرحهای غنی سازی اورانیوم همچنین در گزارش مزبور آمده است که ایران در نطنز مجموعه کوچکی برای غنی سازی اورانیوم دارد که ظرفیت هزار سانتریفوژ غنی سازی را داراست. ایران همچنین ساخت آن اطلاع
معاهده سال 1971 را امضا کند این پروتکل اجازه دسترسی گسترده تر و بازرسیهای سرزده را به آژانس خواهد داد آژانس معتقد است بدون این پروتکل، پای بندی کامل و معتبر نسبت به تعهدات تضمین نخواهد شد.
در این  راستا پاتریک کلاوسن از کارشناسان مرکز مطالعات خاور نزدیک آمریکا معتقد که «اگر ایران بخواهد در زمینه برنامه هیا هسته ای همکاری خود را با جامعه بین المللی در حداقل نگه دارد، نباید از این که مورد سوء ظن جامعه بین المللی قرار گیرد، شگغت زده شود بدین ترتیب رفتار ایران کاملاً با الگوی رفتاری کشورهائی مطابقت دارد که می خواهند موضوعی را پنهان کنند.»
3-موضع جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با توسعه سلاحهای کشتار جمعی
جمهوری اسلامی ایران که بر بینش و تفکر اسلامی مبتنی است، از همان آغاز توسل به هرگونه سلاح کشتار جمعی را با اصول نوع دوستانه مغایر داشته و هواره، در مجامع بین المللی افزون بر این که تعقیب سیاستهای مربوطه از سوی هر کشوری را تقبیح کرده خواستار انهدام نهایی آنها نیز شده است. با این دیدگاه جمهوری اسلامی ایران کنوانسیونهای خلع سلاح و کنترل تسلیحات هرچند انتقادات مقطعی نیز به آنها وارد کرده را پذیرفته است و در حال حاضر، یکی از کشورهای پیشرو در محافل و مجامع بین المللی خلع سلاح می باشد. به طور کلی جمهوری اسلامی ایران با کسب هرگونه سلاح کشتار جمعی مخالف است، زیرا افزون بر اعتقادات دینی و انسان دوستانه، طعم تلخ حملات شیمیایی را در طول هشت سال دفاع مقدس چشیده است و هنوز هم به طور مداوم، خسارتهای جانی و مالی فراوانی را به دلیل حملات شیمیایی رژیم سرنگون شده عراق متحمل می شود. بنابراین در مقاطع مختلف هرگونه توسل به این سلاحها را نیز محکوم کرده است.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود گزارش کاراموزی شرکت سهامی ایران خلیج کو - گروه بهمن

اختصاصی از یارا فایل دانلود گزارش کاراموزی شرکت سهامی ایران خلیج کو - گروه بهمن دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود گزارش کاراموزی شرکت سهامی ایران خلیج کو - گروه بهمن


دانلود گزارش کاراموزی شرکت سهامی ایران خلیج کو - گروه بهمن

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:98

مقدمه:
شالوده ثروت هر سازمانی ، کارکنان آن می باشد که مجموعه ای از دانش ، مهارت و انگیزه های متفاوت را شکل داده اند و موثرترین راه بدست آوردن مزیت رقابتی در شرایط فعلی هستند . طبیعی است که اتخاذ تدابیری موثر در جذب و نگه داری ، بهسازی و کاربرد مطلوب منابع انسانی ، انسان های توانا با شخصیت و خلق و خوی متناسب با فرهنگ و ما موریت سازمان به وجود می آورد که به جای نیاز به کارگیری ابزار کنترل و نظارت مستمر ، خود آن ها از وجدان و فرهنگ کاری عمیقی برخوردار هستند .
در حقیقت ، حیات و پویایی سازمان در گرو رشد و تعالی نیروی انسانی و رشد این نیرو منوط به شناخت و درک صحیح وی از محیط به عنوان یک کل و دریافت جایگاهش در این کل خواهد بود . در این میان نیروی انسانی جوان به عنوان پر انرژی ترین و مستعد ترین نیروی کار نقش و جایگاه حساس را داراست . شناخت این نیروی ارزشمند نسبت به سازمان ، قوانین حاکم و امکانات موجود در آن علاوه بر تسهیل در انجام امور و افزایش بهره وری در سازمان ، زمینه ساز پویایی او خواهد بود .



تاریخچه تاسیس:
گروه بهمن در سال 1331 تحت عنوان ((شرکت سهامی ایران خلیج کو))با سرمایه اولیه 600 هزار ریال به منظور انجام عملیات حمل و نقل از جمله حمل و نقل دریایی و حق العمل کاری نمایندگی های تجاری تاسیس و شروع به کار نمود .                         
این شرکت از سال 1338 با اخذ مجوز ساخت از سوی وزارت صنایع و معادن اقدام به مونتاژ وانت سه چرخ مزدا با ظرفیت 200کیلوگرم نمود و سپس در سال 1350 با افزایش سرمایه ، ُموضوع فعالیت خود را به ساخت و مونتاژ انواع وانت های مزدا تبدیل کرد و وانت مزدا  با      cc 1000 با ظرفیت 500 کیلوگرم را به مرحله تولید رسانید . ُدر این سال نام شرکت به کارخانجات اتومبیل سازی مزدا تغییر یافت . بعد از آن در سال 1363 وانت مزدا 1600 cc نیز به انواع تولیدات شرکت اضافه و نام شرکت به ایران وانت تبدیل گردید . در سال های  66-65 ، شرکت به مونتاژ وانت مزدا  cc 1800 پرداخت و از اواخر سال 1372 در پی واگذاری سهام به بخش خصوصی ، دگرگونی قابل ملاحظه ای در روند فعالیت شرکت به وجود آمد  ، به طوری که موضوع فعالیت شرکت به تولید و بهره برداری ، طراحی و ساخت خودروی وانت دو کابین cc  2000 و آمبولانس cc 1600 تغییر داده شد .  
در تاریخ 28/4/1378  و بر اساس  مصوبه مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام و با تغییر اساسنامه ، نقطه عطف حیات شرکت در زمینه های مختلف از جمله تولید انواع سواری مزدا   323F ، 323GLX ، 323FL ، تولید خودرونده اتوماتیک ، تولید انواع شاسی و شاسی قابل حرکت ، تولید قطعات ریخته گری ، تولید انواع موتور سیکلت و انواع دوچرخه در دستور کار قرار گرفت .

اهداف و راهبردهای کلان گروه بهمن :
1- ایجاد ارزش افزوده اقتصادی
 1-1- افزایش مستمر بهره وری سرمایه های موجود
 2-1- توسعه فضا های جدید فعالیت
 3-1- دگرگونی مستمر فعالیت های اقتصادی گروه
 4-1- شکار فرصت ها
 5-1- توسعه تفکر مدیریت بر سرمایه
2- ایجاد یک قدرت اقتصادی
1-2- پیش تازی در فعالیت ها
  2-2- ارتباط قوی با مر اکز اقتصادی ایران و جهان
 3-2- ارتباط مستحکم با طرف های تجاری
 4-2- ایجاد ارتباط با بازارهای جدید
 5-2- ارتباط مستمر با اتحادیه های صنفی

3- کادر سازی
1-3-  نهادینه سازی ارزش ها و کرامات انسانی      
2-3-  تربیت مدیران شایسته
3-3- توسعه فعالیت های گروهی
4-3- توسعه شایسته سالاری

4- رشد شاخص کلان جامعه ایران
1-4- فعالیت مثبت اقتصادی   
2-4- تلاش برای اصلاح مقررات اقتصادی شرکت


5- مدیریت ریسک دارائیها  
1-5- تنوع دارائیها با توجه به اصل مزیت یا بلدیت
2-5- انجام سرمایه گذاری های مالی


گروه بهمن بطور کلی در سه سطح به شرح زیرTop chart طراحی گریده است:
 
 سطح اول :

راس کاربردی (راس هرم) می باشد که مدیران عالی و ارشد گروه شامل هئیت مدیره و مدیران عامل در این سطح قرار می گیرند .

سطح دوم :   
ستادهای تخصصی و عمومی ، شامل مدیران میانی گروه با عنوان های معاونت و مدیریت مستقل ، قسمت های مختلف ستاد گروه را تشکیل می دهند و عبارتند از : معاونت اقتصادی و برنامه ریزی ، معاونت اداری و منابع انسانی ، معاونت مالی و معاونت طرح و توسعه و مدیریت مستقل امور حقوقی و مدیریت مستقل حسابرسی داخلی و مدیریت مستقل فناوری اطلاعات

سطح سوم :
 شامل مرکز بهمن واحدهای کسب و کار استراتژیک در فضاهای مختلف فعالیت گروه ((SBU
استاندارد و همچنین شرکت های تابع و وابسته .


دانلود با لینک مستقیم