فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:13
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده الف
قدردانی و تشکر ب
مقدمه 1
بیان مسئله 3
گردآوری اطلاعات 5
راههای پیشنهادی برای حل مشکل 7
مراحل اجرای راه حل ها 9
نتیجه گیری 12
فهرست منابع 13
چکیده
من مشاور دوره متوسطه هستم در دوران دبیرستان و پیش دانشگاهی اغلب نوجوانان روابط نزدیکی با والدین و سایر افراد خانواده ندارند و معمولاً دخترها در این سن بسیار احساساتی بوده و به سرعت عاشق می شوند این عشق ها در بسیاری از موارد مشکلاتی را برای آنان بوجود می آورد که گاهی منجر به فرار از خانه یا خودکشی می گردد. در این بررسی تجربه ای از حل مشکل دختری که فرد مورد علاقهاش را از دست داده و در مرحله ضربه سوگ قصد خودکشی داشته، مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. که با ایجاد ارتباط بین مشاور و مراجع و برانگیختن احساسات مذهبی و مسئولیت نسبت به زندگی و بهبود روابط بستگان با مراجع توانستم امید به زندگی را در وی افزایش داده و او را به شرایط عادی بازگردانم.
چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه افکار خودکشی و ویژگی های شخصیت بیماران روانی بوده است. روش طرح از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش را کلیه دختران و پسران مبتلا به بیماری های روانی در بهزیستی شهرستان مرودشت تشکیل میدادند. به منظور انتخاب نمونه 80 نفر از بیماران روانی با استفاده از پرسشنامه های افکار خودکشی و ویژگی های شخصیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از رگرسیون و ضریب همبستگی و t مستقل استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین ویژگی های شخصیت و افکار خودکشی رابطه ی معناداری وجود و بین میزان افکار خودکشی دخترها و پسرها تفاوت معناداری وجود ندارد
واژهای کلیدی: افکار خودکشی، ویژگی های شخصیت، بیماری روانی
راهکارهای پیشگیری از خودکشی.. 15
2-2-1 تحقیقات پیشین خارجی.. 28
2-2-2 تحقیقات پیشین ایرانی.. 29
3-4 نمونه و روش نمونه گیری.. 33
3-6 ابزار گرد آوری اطلاعات.. 34
3-6-1 پرسشنامه افکار خودکشی.. 34
روایی همزمان و اعتبار مقیاس.. 35
3-6-2 پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو : 35
3-7 روش تجزیه و تحلیل داده های پژوهش... 37
پیوست 2 پرسشنامه افکار خودکشی.. 57
مشخصات فایل :
با رعایت تمامی موارد نگارشی
فرمت فایل : ورد word
تعداد صفحات : 70
قابلیت ویرایش : دارد
تعداد صفحات :36
طب قانونی- آیا خودکشی است یا آدم کشی؟
دکتر حسینقلی قزل ایاغ
رئیس اسبق اداره طب قانونی وزارت دادگستری
حلق آویزی تقریباً همیشه نتیجه خودکشی است. وقتی آثار زد و خورد موجود باشند بهترین ادله از قتل (آدم کشی)لازم است امتحان شود گره رشته که بدور گردن پیچیده شده چون بعضی گرهها مخصوص بعضی مشاغلند- از قبیل گره بحری گره قایق چی گره نساج و گره حمال و گره خیاط و غیره
نباید فراموش کرد که اغلب ناخوشها هنگام لرزش ناگهانی که پس از حالت نزع بآنها رخ میدهد. خونپرد گیها و خراشهائی پیدا میکند که میتوان آنها را از اثرزد دو خورد و نزاع قرص نمود.
خفه کردن
این عمل سخت و با خشونت عبارت از یکفشار وارده است مستقیماً یابدور گردن و یا بجلو آن که در نتیجه بعلت منع دخول هوا عمل تنفس وحیات معوق میماند- این کار عملی میشود یا بوسیله یکرشته ( طناب و دستمال و تسمه و غیره ) و یا بوسیله فشار با دست روی حنجره و قصبه ( خرخره)
الف – خفه کردن بوسیله یکرشته . تورد نشانداده بود که یک کشتی با قومه تا چهار کیلوگرم روی یکرشته واقعه زیر حنجره کافی است که هوا را از دخول در ریه منع کند- رشته عمل میکند مثل موقع حلق آویزی و فشار دوری یا بسبب انسداد مجرای تنفس یا بواسطه فشار و پارگی وداجها که مرگ آورندهاند
ب – خفه کردن با دست – یک فشار خفیفی به گلو اجرا شده با یکدست یا از جلو بعقب و یا از طرفین باعث انسداد مجاری تنفس میشود از طرف دیگر کلود برنارد ثابت کرده است که فشار بعصب حنجره فوقانی میتواند باعث توقف ناگهانی تنقس گردیده و مرگ بواسطه عمل انعکاسی رخ دهد بدون آنکه در تشریح نعش بتوان جراحاتی در این اعضا کشف نمود.
ج – منظره بیرونی نعش
-1صورت – صورت معمولا باد کرده و بنفش رنگ و مرمری از اثر خونمردگی که مخصوصاً زیر انساج و پلکها و قسمت فوقانی بدن زیادند- زبان برجسته بیرون از دهان یا فشرده بین دندانها میباشد و یک کف سفید یا خون آلودی از منخرین یا از دهان جاری میشود و از گوشهم ممکن است خون بیرون ریزد
-2 گردن – وقتی خفه کردن با رشته صورت گرفته گردن دارای شیاریست که اختلاف دارد با شیار حلق آویزی را حیث اینکه دایره و تقریباً افقی است و بعلاوه در قسمتهای دیگر بدن آثار ضربه مشاهده میگردد که دلالت دارند بر اینکه شخص خفه شده قربانی دست غیر بوده است.
وقتی با دست کسیرا خفه کرده باشند قسمت جلو پهلوی گردن آثار خراش جلد از ناخن مشاهده میشود عموماً از آنخراشها متعدد دیده میشود زیرا شخص قربانی تقلا میکند و دست و پا میزند و قاتل مجبور است که چند مرتبه عمل خود را تکرار کند اغلب هم جای ناخن بودر سوراخ دهان و بینی و قسمت فوقانی سینه دیده میشود و در جلو هم لکههای خونمردگی متعدد مشاهده میگردد…
د- جراحات درونی
گردن – خون از عروق بیرون آمده و منجمد در نسج سلولی و بدور عضلات و خونمردگیهائی که مربوطند بفشار انگشتان و آثار ناخن دیده میشود- غلاف رگهای وداجی غالباً دارای خونمردگی یا پارگی هستند- استخوان لامی و حنجره ممکن است شکسته گردیده و یا فقط بدون شکستی تغییر شکل یافته باشند.
آلات تنفسی- مخاط حنجره و قصبه قرمز رنگند- قصبته الریه محتوی یک کف سفید یا خون آلود با حبابهای کوچک – در زیر غشاء جنب خونمردگیها و تنفخ مخزنی بسیار آشکار یافت میشود- ریه دچار اختناق و محتوی نقطه های سکته میباشد.
مغز- اغشیه دماغی و دماغ دچار یک اختناق بسیار مختلفی میشوند- از آثار ساده گرفته تا یک نزف الدم حقیقی.
ه- خفه کردن ناقص
قصد خفه کردن – علائم خارجی و شیار بدور گردن و خونمردگیهای صورت و ملتحمه ها و خراشها وآثار ناخن بجلو گلو همانطورند که در سابق ذکر شد – اگر خفه کردن بوسیله یک بند کم استقامتی از جمله دستمال و کروات و غیره اجراء شده اغلب آثار خارجی نشان نمیدهد.
تقریباً صدا همیشه گرفته و عمل بلع دردناک و حرکات گردن پر زحمت و نواحی گردن متورم میباشد – علاج عموماً سریع است اما وقتیکه استخوان لامی و حنجره شکسته باشد ضمیمه های ورمی دیده میشوند از قبیل دملهای خلف حلقی و ورم غده های خلفی گوش و فلگمون گردن و ورم شدید قصبته الریه که بسرعت باعث مرگ میگردد اغلب همچنین در اشخاص معالجه شده از یک سوء قصد خفه کردن اختلالات عصبی زیاد یا کم شدید، سخت و تشنجات و جنون و بهت و حیرت و غیره مشاهده میشود خفه کردن بعضی اوقات تصنعی است در اینحالت جراحات و زخمها بی اهمیت اند.
مسائل پزشگی قانونی ـ مربوط بخفه کردن
-آیا مرگ از خفه کردن رخ داده ؟
حتی وقتیکه رشته یارسن شیار اشکاری نگذاشته میتوان باین سؤال جواب داد تکیه بمرمری بودن صورت و خونمردگیهای انساج ملتحمه و گردن و خونمردگیهای تحت غشاء جنب و تنفخ ریوی اثر انگشتان و ناخنها اجازه میدهد که تشخیص دهیم شخص قبل از حلق آویزی خفه شده برای مشتبه کردن بخود کشی این عمل را کرده اند و خفه کردن هم نتیجة بکار بردن دست بوده و اگر با یکرشته آن خفگی حاصل گردیده خیلی نادر است که شیار خفگی دائرة وافقی دقیقاً تطبیق کند با شیار و یا جای رشتة که بدست خود مقتول ایجاد شده ـ بعلاوه لکه های نزف الدمی صورت تنفخ در اشخاص حلق آویز شده یا هیچ نیست ویا کم است.
- آیا آدم کشی است یا خود کشی یا حادثه ؟
خفه شدن از راه حادثه خیلی زیاد است و این ثابت و محقق نمیگردد مگر بواسطه وضعیت و حالتی که در آن بدن دیده میشود چنانچه تیلور ذکر کرده دو مورد دیده است که اشخاص باربر دوشی بوسیلة تسمه که روی پیشانیشان بوده و هنگام سر خوردن ولغزیدن در روی زمین تسمه درحدودگردن افتاده ـ بار سنگین بروی پشت افتاده و آنها را خفه کرده شخص نمیتواند با فشار دستهای خویش خود را خفه کند ـ بیهوشی قبل از مرگ پیدا میشود ـ نفس مجدداً منظم میگردد ـ اگر آثار انگشت و ناخن یافت شود آدم کشی بوده است ـ اما شخص میتواند با استعانت رشته پیچیده و گره زده خود را خقه کند ـ آنوقت فشار بعد از مرگ هم باقی بوده بقسمیکه یکرشته شل و بد قرارگرفتة فرض خود کشی میدهددر حالیکه یکرشته چند دور پیچیده با گره های تکمیلی یا وقوع یافته بوسیلة یک شریان بند بیشتر ظن بقتل میرود.
فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 17-19
در صورت داشتن سوال و یا درخواست پروژه و یا تحقیق با هر فرمت دلخواهتان لطفا،حتما با شماره های ما تماس بگیرید.
تلفن پاسخگویی به سفارشات شما عزیزان :09389070898
ایمیل پشتیبان:MRTeacher2008@gmail.com
مقدمه
آیا تاکنون با پیشامدهای ناکام کنندهای در زندگی مواجه شدهاید، طوری که دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاکنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دورهای از زندگی خود به مرگ فکر کردهاند، ولی تعداد بسیار کمی از آنها واقعا به خودکشی عمل میکنند. بحران خودکشی تجربهای مغشوش کننده ، دردناک و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودکشی ، تعیین عوامل ایجاد کننده بحران ، فهم احساسات شخص خودکشی کننده و مواجهه با افکار خودکشیگرا ، مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.
چه چیزی به بحران خودکشی منجر میشود؟
یک بحران خودکشی معمولا توسط یک تجربه آسیب زا و یا مجموعهای از تجارب که احساس ارزشمندی شخص را پایمال میکنند، ایجاد میشود. این تجارب شامل یک فقدان اساسی ، ناکامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی دراز مدت میباشند. زمانی که نظام مقابلهای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد، افسردگی و یأس ناشی از آن میتواند شخص را به افکار خودکشی ، آسیبپذیر نماید.
احساسات شخص خودکشی کننده
عموما شخص در معرض خودکشی ، به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی کنارهگیری میکند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی مینماید. نیروی لازم برای عملکردهای روزانه کاهش مییابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد میشوند. خواب، خوراک و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج میگردند. شخص ممکن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری کند، در خواب مشکل داشته باشد، کلاس درس یا کار خود را فراموش کند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم ، آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر میگیرد.
شیوههای مواجهه با افکار خودکشی
در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودکشی ذکر شده است. نکته کلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت ، برقرار کردن رابطه با یک شخص و مشارکت در یافتن راههای جایگزین جهت توجیه زندگی (زنده ماندن) است.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:44
فهرست مطالب:
چکیده 1
واژگان کلیدی 3
مقدمه 4
گفتار نخست- پیشینه خودکشی مساعدت شده 8
گفتار دوم- گونه های خودکشی مساعدت شده 12
گفتار سوم- گستره معلولیت در خودکشی مساعدت شده پزشکی 16
گفتار چهارم- خودکشی مساعدت شده پزشکی؛ دوران بین حق انتخاب مرگ یا اجبار به تداوم حیات 21
گفتار پنجم- قانونمند ساختن خودکشی مساعدت شده پزشکی 28
نتیجه گیری: 41
چکیده
خودکشی مساعدت شده به معلولین بحثی مشاجره برانگیز بین حقوقدانان، جرمشناسان، جنبشهای حمایت از معلولین در جوامع مختلف و حتی خود معلولین به عنوان بخشی از جمعیت آسیبپذیر میباشد. مرکز ثقل این مشاجرات دائر مدار حق انتخاب مرگ برای معلولین است. آیا معلولین خود چنین حقی را انتخاب و اعمال میکنند و این یک حق به معنای واقعی کلمه برای آنان است- یعنی در آن میتوان تجلی اراده آزاد و اختیار شخص معلول را مشاهده نمود- یا آنکه تبعیضات ناروای اجتماعی که معلول دیگر آنها را برنمیتابد، راه گریزی جز انتخاب مرگ را برای وی باقی نمیگذارد؟ آیا حتی در فرض پذیرش خودکشی مساعدت شده، انتخاب آن مبتنی بر رضایت واقعی معلول است یا این رضایت معیوب بود و خود متاثر از فشارهای اجتماعی و عدم حمایتهای قانونی لازم از این طیف آسیب پذیر میباشد؟ به بیان دیگر آیا فقدان حداقلهای حقوق برای معلولین در جامعه و عدم رعایت آنها نیست که وی را به سمت انتخاب خودکشی مساعدت شده سوق میدهد؟
آیا میتوان معلولین را محکوم به زندگی در شرایطی نمود که سرنوشت محتوم آنها چیزی جز تحمل درد و رنج یک بیماری کشنده و لاعلاج و در نهایت مرگ نیست؟ به نظر میرسد وقت آن رسیده است تا از رهگذر قانونمند ساختن «خودکشی مساعدت شده » این واقعیت را از نظر قانونی ضابطهمند نمود و با مقرر نمودن شرایط و تضمینات قانونی حق توسل به خودکشی مساعدت شده را -هر چند در شرایط استثنایی- از نقطه نظر حقوقی به رسمیت شناخت و بدین سان به موازات شناسایی این حق، با پیشبینی تدابیر حمایتی به ویژه در راستای تعدیل و حذف فشارها و محدودیتهای اجتماعی وارد بر معلولین حق انتخاب یک زندگی با عزت را جایگزین حق انتخاب مرگ داوطلبانه نمود. نگارنده بر آنست تا در این نوشتار تا حد امکان به تحلیل مسائل فوق پرداخته و چالشهایی که فرا روی قانونمند ساختن خودکشی مساعدت شده وجود خواهد داشت را مورد بررسی قرار دهد.
واژگان کلیدی: خودکشی مساعدت شده پزشکی، آسیب پذیری مضاعف، حق انتخاب مرگ، توانبخشی،
قانونمندساختن، تضمینات حقوقی، تبعیض ناروا، کرامت انسانی
مقدمه
خودکشی مساعدت شده از حیث مفهوم شناختی ناظر به خاتمه دادن به زندگی از رهگذر انتخاب ارادی دریافت مساعدت از سوی پزشک بوده به گونهای که فرد معلول از درد و رنج ناشی از یک بیماری لاعلاج و کشنده رهایی یابد. در واقع در مفهوم خودکشی مساعدت شده به نوعی حق انتخاب مرگ برای معلولین به عنوان قشر آسیبپذیر جامعه که به بیماری کشندهای مبتلا شدهاند نهفته است. لیکن آنچه به رسمیت شناختن چنین حقی را برای این طیف در معرض تردید قرار میدهد از دو منظر حقوقی و جامعهشناختی باید مورد تامل قرار گیرد؛ نخست از رویکرد حقوقی حق داشتن زندگی با عزت بعنوان یکی از حقوق اساسی معلولین مورد شناسایی قرار گرفته است و لذا در تعارض با حق انتخاب مرگ قرار میگیرد. بدین سان صحبت از خودکشی مساعدت شده حول محور چالش بین این دو حق است و اینکه اصولاً مادامی که احتمال بهبود شخص معلول و تضمین حق حیات وی از طریق استلزامات قانونی میسر است نمیتوان مجوز قانونی خودکشی مساعدت شده را به معلولین اعطا نمود.
مفهوم خودکشی مساعدت شده از مفهوم اتانازی متمایز است بدین شرح که در خودکشی مساعدت شده پزشکی خود معلول مبتلا به بیماری کشنده بطور ارادی با تجویز داروهای مرگبار از سوی پزشک به منظور خاتمه دادن به زندگی وی، مبادرت به استعمال چنین دارویی مینماید. حال آنکه در اتانازی، خود پزشک راساً به اقدامات پزشکی متوسل شده و از رهگذر آن به حیات فرد معلول خاتمه میبخشد.
از این روست که جنبشهای حمایت از معلولین نسبت به پذیرش قانونمند ساختن خودکشی مساعدت شده، موضعگیری نموده و معتقدند که پزشکان با پیشنهاد نمودن خودکشی به فرد معلول و ارائه مساعدت به وی مانع از تامل نسبت به امکان بازگشت سلامتی به وی میشوند. ( Hwang, 2005:57)
به بیان دیگر در بادی امر، پزشک به صرف داشتن مجوز قانونی مبادرت به چنین امری مینماید بدون آنکه خود را مقید به حفظ و رعایت حق حیات چنین فردی نماید. بدین سان نقطه عطف استدلالات مخالفین قانونمند ساختن خودکشی مساعدت شده مبتنی بر حق حیات فرد معلول و نیز فقدان تضمینات قانونی در مواجهه با مواردی است که شاهد سوءاستفاده از مجوز قانونی توسل به خودکشی مساعدت شده میباشیم. مضافا اینکه از منظر جامعهشناختی، معلولین نیز بدون هیچ گونه تبعیض ناروایی مستحق برخورداری از حق زندگی با عزت هستند. صرف وجود این واقعیت- غیر قابل انکار که بسترهای اجتماعی مناسب به منظور حمایتهای برابر برای معلولین در جامعه وجود نداشته و این قشر آسیبپذیر از تبعیضات اجتماعی و حتی برچسبهای ناروای اجتماعی که بر آنان الصاق میگردد در رنج میباشند، نمیتواند زمینهساز قانونی ساختن خودکشی مساعدت شده برای آنان باشد. بدین ترتیب معلولین تحت تاثیر فشارهای اجتماعی و عدم تدابیر حمایتی لازم به خودکشی مساعدت شده رضایت میدهند و بدین سان فقدان دسترسی به امکانات و مراقبتهای پزشکی لازم برای آنان است که باعث میگردد آنان خود را باری بر دوش جامعه احساس کرده و لذا به این امر بطور صوری رضایت دهند. این در حالی است که موافقان قانونمند ساختن خودکشی مساعدت شده برآنند که عملا با معلولین بیماری مواجه هستیم که بدون ملحوظ نظر قرار دادن محدودیتها و تبعیضات اجتماعی و صرفاً از نقطهنظر شخصی به سبب متحمل شدن درد و رنج مداوم یک بیماری لاعلاج، خود درخواست اعطای مجوز قانونی برای توسل به خودکشی مساعدت شده هستند. آنان معتقدند نمیتوان جبراً کسی را محکوم به ادامه حیات در چنین وضع اسفباری نمود و اساساً در زندگی با یک بیماری لاعلاج و کشنده صحبت از برخورداری از حق یک زندگی با عزت منتفی است و لذا آنان یک مرگ با عزت را بر یک زندگی توام با تحقیر و درد و رنج ترجیح میدهند. بنابراین رسالت حقوق جزا آنست که با بررسی موضع موافقان و مخالفان، یا جرمانگاری موارد خودکشی مساعدت شده را برگزیند و یا با جرم زدایی از چنین مواردی البته به موازات تدارک تمهیدات و تضمینات لازم جهت جلوگیری از سوء استفادههای احتمالی از اعطای مجوز قانونی در این خصوص راه گریزی قانونی را با شرایطی خاص و استثنایی برای معلولینی که به واقع مستحق دریافت چنین مجوزی هستند فراهم نماید.
گفتار نخست- پیشینه خودکشی مساعدت شده
خاستگاه خودکشی مساعدت شده را هر چند بدون آنکه در گذشته آن را از اتانازی آنگونه که در مقدمه اختصاراً اشاره نمودیم تفکیک نمایند میتوان در یونان یافت. البته نه از این نظر که یونانیان بیش از همه به آن میپرداختند بلکه براساس عقاید فلسفی آنان نخستین کسانی بودند که چنین موردی را تحت عنوان قتل از روی ترحم توجیه میکردند. سقراط، افلاطون و رواقیون، قتل از روی ترحم را اخلاقی میدانستند حتی ارسطو در کتاب جمهوریت آن را یک تاسیس قابل توجیه میداند. فیثاغورث ، اپیکتتوس ، سنکا ، سیسروپلینی خاتمه دادن به حیات بیماران و افراد معلول و سالمند را امری ستایش شده میپنداشتند. در فلسفه دوران جدید نیز بخصوص دیوید هیوم معتقد بود که زندگی بدون تاثیر کاری بیارزش است و لذا در جامعه بشری «بیارزشها» باید حذف شوند. این طرز تفکر زمانی پا به دنیای جدید میگذارد که نه تنها انگیزه ترحم را ملحوظ نظر قرار داده بلکه برای خودکشی مساعدت شده به عناوین دیگری مانند؛ دفاع از کیفیت زندگی یا دفاع از شرافت زندگی نیز تمسک جسته است. (غمامی، 1385: 10،9)
در میان رومیان و یونانیان قوانینی برای حذف کردن افرای که قادر نبودند به برتری جامعه کمک کنند تصویب شده بود. ارسطو در کتاب سیاست مینویسد: «باید قانونی باشد که هیچ فرد ناقصی حق ادامه حیات نداشته باشد.» و بقراط در این مورد نوزادی که ارزش بزرگ کردن را داشته باشد را قابل ادامه حیات دانسته است. این عقاید در زمانی رواج داشت که در تعالیم مذاهب آسیایی مانند زرتشت در ایران و مذهب کنفسیوس در چین سفارش شده بود که با عقب ماندگان ذهنی رفتاری انسانی شود. (کمالی و دیگران، 1382: 104،103)
نخستین بار در سال 1996 اصطلاح «خودکشی مساعدت شده» در ایالات متحده آمریکا مطرح شد. در پروندههای که در آن فردی به نام دکتر کورکیان به قتل عمد متهم شد و همه روزنامهها در آن زمان این خبر را با درج عبارت «خودکشی مساعدت شده» در صدر اخبار خود منتشر کردند عموم مردم تصور می کردند که کشتن انسانها به هر دلیلی که باشد کاری اشتباه است اما این تنها یک جنبه قضیه بود و از سوی دیگر همه پزشکان بر آن بودند که وی کار مقدسی را انجام داده است و به هر حال این واقعیت را نمی توان انکار نمود که تعداد زیادی از معلولین که مبتلا به بیماری لاعلاج و کشندهای بودند برای استمداد از وی و نجات از زندگی فلاکت بار خود نزد او میرفتند. دکتر کورکیان با به اصطلاح ماشین مرگش برای سی و نه نفر از بیمارانش چنین مساعدتی را انجام داده بود.
سردبیر مجله پزشکی نیوانگلند خاطر نشان ساخت که گروههای مذهبی محافظه کار و اعضای انجمن پزشکی که معتقدند زندگی خود را وقف نجات زندگی دیگران و ادامه بقای آنان کردهاند علیه خودکشی مساعدت شده به طور جدی موضعگیری کردهاند. همچنین جنبشهای حمایت از معلولان نیز موضع مخالفی نسبت به این مساله داشته زیرا فکر میکردند موافقت با خودکشی مساعدت شده نخستین گام برای تشکیل و تایید جامعه مبتنی برکشتن ناتوانان است.
با این حال افراد لائیک که از منظر مذهبی و اعتقادی به مساله نمینگرند معتقدند که مرگ باعث آسایش فرد از درد غیر قابل تحمل میشود و تنها بیماری که این درد و رنج جسمی و روحی را متحمل میشود حق دارد تصمیم بگیرد که آیا باز هم میخواهد آنرا تحمل کند یا خیر.