دانلود تحقیق خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک
قالب فایل : (word قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 14)
خط و خوشنویسی
نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد . ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همة مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشة انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود .
فهرست مطالب :
- خط و خوشنویسی
- خط کوفی
- کوفی بنایی (معقلی)
- خط محقق
- خط ثلث و نسخ
- خط تعلیق و دیوانی
- خط دیوانی
- خط رقعه
- خط نستعلیق
- ارزشهای بصری خط کوفی
- ارزشهای بصری خط ثلث و نسخ
- ارزشهای بصری خط نستعلیق
- ارزشهای بصری خط شکسته نستعلیق
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:100
فهرست مطالب :
ابو حنیفه زوزنی 3
اظهر تبریزی 4
بایسنقر میرزا 4
دوست محمد هراتی 7
زینب شهده 8
سلطان علی مشهدی 8
سلیم نیشابوری 11
سلطان علی قائینی 12
سوابق خطوط 13
خط معقلی: 13
خط محقق : 14
اساتید خط محقق : 14
خط ریحان : 15
اساتید خط ریحان : 15
خط ثلث ریحانی : 16
استادان این خط : 16
خط نسخ : 16
استادان این خط : 16
خط توقیع : 17
استادان این خط : 17
خط رقاع : 18
استادان این خط : 18
شیوه خط ثلث یاقوتی : 18
خط تعلیق : 19
خط نستعلیق : 20
قلم غبار : 22
قلم توامان : 22
قلم گلزار : 23
خط شکسته: 23
خط کوفی و نبطی وعبرانی و سریانی 24
حیره- کوفه و ادوار تاریخی ملوک وکتابت او 27
کتاب و استقرار خط کوفی در مکه 30
ظهور اعراب و اعجام در خط کوفی 31
مشاکل اعراب نزد عربها و غیر عربها 34
آغاز بسر گذشت خوش نویسان از صدر اسلام 36
زمان خلفای راشدین 36
خوش نویسان زمان بنی امیه 39
سر گذشت ابن مقله 41
حرف آوانویسی قدر عددی شکل تنها شکل آغازین شکل میانی شکل انجامین 43
کنث کرگ((یزدان شناسی)) 44
شیوه های خوشنویسی1 44
الف ((شاخدار)) 49
چکیده:
علاوه اورا طبعی نقاد بود, که اشعار نیکو می سرود چنانچه در وصف جنگ امیر تیمور میآورد:
آنرمان کز گرد میدان, چشم گردان, گشت کور
وآنزمان کز بانگ اسبان, گوش گیتی, گشت کر
آسمان افکند بر دوش, از شفق, خونین کفن
آفتاب انداخت برآب, از فلک, زرین سپر
آستین افشان علم, در رقص, برآوای کوس
پای کوبان از تزلزل, همچو اسبان, کوه ودر
صفدرانی در مان نیزه ها, جولان کنان
چون ز اطراف نیستان, روز کین, شیران نر
جز سپر نقشی, نمیگردید, آندم, در خیال
جز سنان چیزی نمی کرد, آنزمان, بردل گذر
از بهار فتح دولت, لاله زاری گشت, دشت
گرد ابر, کوس رعدو تیر برق و, خون مطر
أفتاب عالم افروزی, که در یکدم, چه صبح
لشکری مانند انجم, کردی ا زعالم بدر
باد رحمت بر دلیرانی, که پیش تیغ و تیر
در پیت جانها سپر, کردند و تنها بی سپر
فوت امیر بدر الدین در ابتدای سال800 در تبریز واقع و در همانجا مدفون گشت.
ابو حنیفه زوزنی
ابوحنیفه عبدرالرحمان بن حسن زوزنی ا زمشاهیر محدثین ومعاریف خوشنویسان بود و گوی مسابقت را در اغلب علوم وفنون از همعصران میر بود, مخصوصاً در سرعت و خوشی خط نسخ یدوبیضا داشت, وبیشتر صاحبان حسن خط را در بوته استغراب و استعجاب میگذاشت چنانچه چهارصد قرأن در اوقات حیات خویش نگاشت که اجرت هریکرا پنجاه دینار(دویست و پنجاه تومان حال ایران )بگرفت تا عاقبت در سنه چهارصدو پنجاه وپنج در مسافرت مکه وفات یافت.
اظهر تبریزی
مولانا اظهر تبریزی ملقب باستاد استادان از افاضل زمان و اجله صاحب کمالان بود, ودر خدمت حکیم جعفر مدتها باکتاب علوم و فضایل پرداخته, ودر تعلیم خط ودرس مشق خودرا فارغ نساخت أنگاه از تبریز بطرف خراسان و هرات وکرمان و اصفهان شتافت, ودر اصفهان رحل اقامت افکند. ودر اکمال خط رنجها برد, تا یکی از اساتذه زمان لیکن متأسفانه تیشه بیداد روزگار نخل جوانیش را در أغاز شباب قلم نمود و زود درگذشت ودر قبرستان تخت فولاد اصفهان مدفون گشت.
بایسنقر میرزا
سلطان بایسنقر میرزا ابن شاهرخ میرزا ابن امیر تیمور گورکانی جامع فضایل و کمالات گوناگون, وحاوی خصائل وأیات فنون متنوعه می بود, وکمتر شاهزاده ئی بدین پایه هنرمند وهنرپرور درطبقه شاهزادگان گورکانی دیده شده, چنانجه صاحب تاریخ حبیب السیر میأورد, باوجود حشمت و جلال دستگاه سلطنتی واشتغال بامور مملکتی و حکمرانی هیچگاه در تعظیم و تجلیل اصحاب فضل و کمال , اهمال نمیفرمود, وأنان را بنوازشات امیرانه و اشفاقات ملوکانه بهره ور می نمود, و همواره درگاهش مأمن پیر وبرنا, و حریمش مهبط علماوفضلا بود. و سلطان بایسنقر میرزا باغلب کمالات و فنون وجودش أراسته, واز بیشتر رذایل پیراسته بود. در خطوط متداوله خاصه خط ثلث یگانه زمان و نابغه دوران بود چنانچه می گویند چهار تن ارکان اربعه کاخ خطوط بوده اند نخست بایسنقر میرزا گورکانی, در حسن خط ثلث دوم میر عماد حسنی قزوینی در خط نستعلیق سوم میر احمد نیریزی در خط نسخ چهارم درویش عبدالمجید طالقانی در حسن خط شکسته, که شرح حال هریک ا زاین چهار تن در این کتاب نگارش یافته بالجمله دولت شاه سمرقندی صاحب تذکرهَ الشعرا میأورد که در کتابخانه بایسنقر میرزا همیشه چهل نفر از خوشنویسان نامی موجود بودند, واشتغال باستنساخ و استکتاب کتب می نمودند. علاوه جمعی ازفحول نقاشان, ورسامان , ومذهب کاران, و صحافان برای تذهیب و نقاشی و جدول کشی و جلد کتب نمودن حاضر در خدمت بودند! و همگی از خوان احسان اونواله میر بودند, صاحب خط وخطاطان میأورد, در هیچیک از کتابخانه های استانبل نیست که یک کتاب بلکه چندبن قرأن وچندین جلد کتاب که درعهد وعصر سلطان بایسنقر میرزا نگاشته شده موجود نباشد.
چنانچه در کتابخانه- یکی جوامع کتابخانه ترجمه کتاب (فرج بعدالشده)وکتاب(نزههَ الارواح حسینی)موجود است که در کمال نفاست و قشنگی در عهد بایسنقر میرزا نگاشته شده: و ازجمله کمالات یک یشعر بوده کهدر نهایت متانت می سروده چنانچه گوید:
گدای کوی او شئد بایسنقر گدای کوی خوبان پادشاه است
ویک از شعرا در حقش گوید:
نبودی چه شد سلطان بایسنقر بعقل و عدل واحسان وتهور
وعلی الجمله سلطان بایسنقر میرزا در عنفوان جوانی وأغاز عیش وکامرانی درگذشت, بواسطه أنکه اغلب شبها بأسامیدن شراب ارغوانی, و معاشرت باشاهدان شیرین لب اوقات میگذرانید, تامزاجش از حد اعتدال منحرف گشت, ودر هفتم جمادی الاول سنه هشتصدوسی وهفت درگذشت ودر مشهد رضوی در مسجد گوهرشاد مدفون گشت. یکی از شعرای معاصرینش أورده(سلطان سعید باسنقر سحر گفتاکه بگوباهل عالم خبرم)(من رفتم وتاریخ وفاتم این است- بادابجهان دراز عمرپدرم) وعمرش سی وهفت سال بودکه وفات کرد, وپدرش شاهرخ میرزادر قید حیات بود, وشاهرخ را هفت پسر بود, که هریک برازندهً تخت وتاج وفرازندهً رایت باج وخراج بودند, نخست میرزا الغ بیک حکمران سمرقند, که در أسمان کمال بدری تابان بود, وزیج الغ بیکی تاکنون بنام او مشهور است وخود در ریاضیات عالی گرانمایه بود, چنانچه شاعری در حقش گوید:
چون الغ بیکی بعلم هندسه یافت نتوان د رهزاران مدرسه
دوم میرزا ابراهیم که شرح حالش نگاشته شد, ودر حیات پدر درگذشت سوم سلطان میرزاکه اونیز درزندگی پدر فوت شد, چهارم سلطان بایسنقر میرزا که در حیات پدر درگذشت, پنجم سیورغتمش که او نیزدر حیات پدرش شاهرخ وفات کرد, ششم میرزا محمد جوکی هفتم باردی جان وازاین هفت تن الغ بیک وبایسنقر وابراهیم میرزا یا میرزاابراهیم در کمال وفضایل بی نظیر بودند.
دوست محمد هراتی
دوست محمد هراتی مجموعه کمالات وفضایل بود. ودر نوشتن خط نستعلیق هنرمندی می نمود تادر درگاه شاه طهماسب صفوی راه یافت واز اشفاقات خسروانه أن پادشاه هنرپرور بهره مند گشت شاه طهماسب اورا فرمان داد, تاقرأنی بخط نستعلیق در کمال زیبایی بنگاشت و اورا بجداول و نقوش بیاراست شاه طهماسب چون هنرمندی اورابدین جایزه خوبی باوبخشید و همواره بملازمت پادشاه, وبابار یافتگان أن درگاه ایام بسر میرسانید تادر گذشت.
زینب شهده
زنی بود بحلیه کمالات گوناگون أراسته ودختر احمد مفرج ابزی ابیوردی خراسانی بود, که در فضایل و حسن خط از مردان گوی سبقت میبرد. علاوه در حلاوت بیان وفصاحت لسان وحاضر جوابی پایه اعلا داشت و قطعات ومرقعات نیکو می نگاشت تا عاقبت درعمر هشتاد سالگی درسنه پانصدو هفتادو چهار درگذشت واوست معلمه یاقوت مستعصمی که اشاره بدو شد.
سلطان علی مشهدی
سلطان علی مشهدی معروف به سلطان الخطاطین بود. ودرگاه جوانی حسن صورت ونیکوئی طلعتش پنجه بچهرهً أفتاب زدی در أنوفت مولانا اظهر هروی که سراپا کمال صرف ومجسمه ورع وتقوی بود, ودر مشهد اقامت می نمود روی توجه باو کرد وبنظر پدرانه در اونگریست و اورا به تعلیم وتعلم واداشت ودر تربیت او جهد کافی مبذول نموده چیزی د رحقش فرو نگذاشت تابزمانی چند فارغ التحصیل گشت و در فنون لغات عرب ورموز مصطلحات ادب متبحر گردید. أنگاه مولانا اظهر اورا به تحصیل حسن خط واداشت ودایمأ باو ازراه نصیحت وموعظت این شعر را میخواند:
در مشق کوتاهی مکن پیوسته ای سلطانعلی
درروز کن مشق خفی, درشام کن مشق جلی
طولی نکشید که سلطان علی حسن خطش شهرهً أفاق, ودر خوشنویسی طاق گردید وصیت کمالات عالیه وستودگی اخلاق وعلو علوم متنوعه او بگوش عالی تادانی رسید ودرمحضر پادشاه معارفخواه سلطان حسین میرزای بایقرا(872-911)و وزیر معالی تخمیرش امیر علی شیرنوائی راه یافت ومورد اشفاقات شاهانه و اکرامات امیرانه گشت وهمه روزه هنری تازه ا زنگاشتن مرقعات و پرداختن قطعات و تذهیب کاری نفیسه و رسامی برجسته و غیره می نمود که صنادیدحضرت وامرای دولت و ارکان سلطنت گورکانیه خورسند می گشت.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:13
فهرست مطالب:
مقدمه :
چکیده :
خوشنویسی در دوره صفویه
کریم در دوره صفوی
قرآن خطی نفیس و منحصر به فرد؛
نتیجه :
منابع :
مقدمه :
بعد از اسلام در ایران هفت نوع خط معروف وجود داشته که اگر هنرمند خوشنویسی قادر بود این هفت خط را کامل بنویسد سمت استادی داشت و او را در حد کمال و «هفت خط» مینامیدند.
خطهای هفت گانة اسلامی که در ایران متداول بوده و هست به ترتیب قدمت عبارتاند از: خط کوفی، خط محقّق و ریحان، خط ثلث، خط نسخ، خط تعلیق و دیوانی، خط نستعلیق و خط شکسته نستعلیق که رقعه را نیز باید به این جمع اضافه نمود. هر کدام از این خطها مشتقات و گونههای مختلف دارد.
تاریخ خط فارسی را با تاریخ تحول خط عربی همزمان می دانند زیرا با ظهور دین اسلام و گسترش آن در ایران خط عربی کوفی جایگزین خط پهلوی شد.
خط کوفی در ابتدا بدون نقطه و اعراب بود اما در سال 69 هجری قمری ابوالاسود دولی از شاگردان حضرت علی (ع) براین خط اعراب نهاد و دیگری به نام نصر بن عاصم نقطه گذاری کرد.
در اصفهان تا قرن دوم هجری خط همان خط پهلوی بود که از عهد ساسانیان رایج بود و تا سال 132 هجری قمری تغییری در خط معمول این شهر پیدا نشد.
با روی کار آمدن عباسیان و قدرت یافتن ابومسلم، برای اولین بار خط اسلامی در شهر اصفهان متداول شد و به تدریج مکاتیب عمومی از خط پهلوی به خط اسلامی تبدیل شد.
قرن پنجم و ششم زمان رواج خط کوفی در اصفهان است. از قرن هفتم هجری استقبال از این خط به شدت کاهش یافت. اما متروک نشد.
آخرین نمونه این نوع خط در کتیبه دور گنبد امامزاده جعفر است که تاریخ آن 725 هجری قمری است.
از اوائل قرن پنجم رواج خط نستعلیق که خط تحریری خاص ایرانی بود شروع شد و در قرن ششم و هفتم رواج کامل یافت بطوری که اکثر کتب فارسی و برخی از کتب عربی با این خط نوشته می شد.
چکیده :
دوره صفویان از درخشان ترین ادوار ترقی و تکامل خطوط مختلف ایرانی بویژه ثلث، (نسخ) و (نستعلیق) است.
در این زمان بیشتر شاهان و شاهزادگان و رجال و امراء صفویه خود خوشنویس بوده اند و خطاطان و اساتید خوشنویس از احترامی ویژه برخوردار شدند و مکتب خط و خطاطی در این شهر دائر شد و این شهر در حدود 4 قرن مهد بزرگترین خطاطان و خوشنویسان شد.
خط نستعلیق در دوران صفویه به آنچنان جایگاهی رسید که نه تنها در ایران و افغانستان (که در آن هنگام جزئی از ایران بود) بلکه در ممالک مجاور و دور دست همچون هندوستان و عثمانی و مصر و عربستان نیز طرفدارانی پیدا کرد و اساتید بزرگی مانند میر معزکاشی نستعلیق نویس بزرگ دوران شاه عباس اول به هند سفر کرد و این خط را در آن کشور رواج داد.
دوران صفویه زمان رونق خط ثلث نیز هست.
در ادامه مقاله بیشتر با رشد این هنر در دوره صفویه آشنا می شویم .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
خط و خوشنویسی
خط کوفی :
کوفی بنایی (معقلی)
خط محقق
خط ثلث و نسخ
خط تعلیق و دیوانی
خط رقعه
خط نستعلیق
ارزشهای بصری خط کوفی
ارزشهای بصری خط ثلث و نسخ
ارزشهای بصری خط نستعلیق
ارزشهای بصری خط شکسته نستعلیق
خط و خوشنویسی
نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد .
ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همة مردمان قرار دهد .
خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشة انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود .
هنوز از زمان پیدایش و یا اختراع خط ، اطلاع دقیقی در دست نیست . اما آنچه بدون تردید مشخص است این است که خط و یا اختراع علائم نگارش و ترسیمهای قراردادی در بین نوع بشر از مفیدترین و مهم ترین اختراعات و باعث شکوفائی تمدن بشری شده است .
هنر خط ، همانند دیگر دستاوردهای اندیشة بشری ، دورانهای مختلفی را طی نموده است و پس از سپری نمودن اعصار و قرون طولانی به مرحلة کنونی خود رسیده است . پیدایش خط در آغاز به صورت تصویری و ترسیمی بوده و هر تصویر نمایندة یک اندیشه و یا یک واقعه محسوب می شده است . سپس مرحلة رمزی آن پیش آمده که هر حرف نشانگر کلمه و تصویری بوده است .
در آن روزگار 24 الفبای قراردادی بوجود آمد که همگام با بکاربردن آنها ، از علامتهای پیچ در پیچ هیروگلیف نیز استفاده می شده است . از آثار آن دوره ؛ اهرام مصر ، کتیبه ها و نوشته های فراوان در کشور مصر است . پس از مصریان ، فنیقیان آن حروف اولیه را به درجة عالی تری رسانده و سپس یونانیان به آن کمال مطلوب را بخشیدند . آنگاه خط آسانتری بنام خط هیراتیکی در حدود 1900 سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد . پس از آن یک نوع خط مورتیکی جانشین آن گردید که این خطوط را برروی سنگهای نازک و سفید حک می کردند .
گرچه نوشتن و حک کردن بر روی اینگونه اجسام سفت ، امری بسیار مشکل بود ، لکن این دشواری مانع از تحریر نمی شد . کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی از کتابخانه های بابل و ایلام بدست آمده است .
بطور خلاصه در ایران در عهد هخامنشی خط میخی در عهد ساسانی خط پهلوی و از عهد ورود اسلام به ایران خطهای کوفی و نسخ و سپس نستعلیق رایج بوده است .
در مورد زمان پیدایش خط تاریخ ، مشخصی نمی توان قائل شد ، چون امری تدریجی بوده و طی سالها یا قرنها به صورت مشخص تجلی و ظهور پیدا کرده است ، لکن تشخیص اصل و بنیاد و ریشة هر خط ، با استناد به آنچه در دست است ، تا حدودی میسر است .
1ـ کوفی
2ـ نسخ
و خطوط دیگر ، از تأثیر گذاری نوعی بر نوع دیگر پدیدار شده اند .
پیدایش خط کوفی را چنین آورده اند :
لذا می توان دریافت که خط کوفی ، نتیجه ای از نظم و ترتیب خط حجازی می باشد . ( لازم به ذکر است که در آغاز ، خط کوفی در کنار خطوط عِبری و سریانی ، جزو خطوط در امپراطوری بزرگ ایران و روم ، حائز اهمیت نبود و وقتی نامدار شد که خط رسمی دین اسلام گردید و مورد توجه رسول اکرم ( ص ) و مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت . )
خط عربی قبل از اسلام ، منحصر به شبه جزیره عربستان بود و توسعة آن با انتشار دین اسلام انجام پذیرفت و در سرزمینهای فتح شده همپای دین اسلام منتشر شد و مشرق و مغرب را پر نمود و بر زبانهای اصلی ممالک غیر عرب ، غلبه کرد .
بعد از آن پیوسته سلیقه ها و ذوق های اقوام مختلف که در شهر کوفه گرد آمده بودند ، دست به کار شدند تا آنکه شیوة کوفی از حجازی فاصله پیدا کرد و صورت خط حجازی تقریباً به حال ابتدائی خود باقی ماند . ولی خط کوفی ، جلوة بهتری پیدا کرد و در نیمة اول قرن اول هجری ، به آخرین صورت مستقل خود ، رسید و حروف آن از حروف نسخی آن زمان هم از حیث جلوه ، و هم از جهت ، حروف بهتر شد .
همان طور که عبریان ، خط مربع ، و سریانیان خط سریانی و نسطوریان خط ستر نجیلی را مخصوص کتابهای دینی و علمی خود قرار داده بودند ، مسلمانان نیز ، خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته ، و مشابه خط ستر نجیلی شده بود ، خاص نوشتن قرآن قرار دادند و بعدها آن را در تزیین مساجد و سکه ها و کتب ، مورد استفاده قرار دادند و به دلیل احساس نیاز هویت برای معماریهای اسلامی ، مساجد و بناهای اسلامی ، کاربردی در کتیبه ها پیدا کرد که پس از مصرف و کاربرد در کتابت به روی دیوارها و ستونها و مناره ها خود را بالا کشید و هم زمان تزئینی تر شد و به دلیل اجتناب طراحان از ایجاد نقوش تحریم شده ، نقش و نگاره هایی به آن اضافه شد و فضاهای خالی ، با گردش های قلم ، فرهنگی جدید را در مقاطع مختلف به وجود آورد . خط عربی به تبعیت از دین اسلام ، در ممالک دور و نزدیک نفوذ کرد تا جایی که ناحیة وسیعی از جهان ، یعنی آن قسمت از میان شط فرات ، از مشرق و سواحل اقیانوس اطلس از مغرب ، و سواحل شمالی مدیترانه از شمال و خط استوا از جنوب واقع است ، به این زبان تکلم کرده و به آن خط کتابت کردند . و بعضی با خط و زبان خود صحبت و به خط عربی کتابت کردند ، مانند ایران .
سلسله فتوحات اسلامی ، از راه آسیای صغیر به مصر و به طرف شمال آفریقا و ممالک مغرب ( تونس ، الجزایر ، مراکش ) کشیده شد و تمدن اسلامی و خطوط اسلامی به دنبال آن در این سرزمینها جایگزین گردید .
خط در این نواحی که احتمالاً از اوایل قرن دوم باید متداول شده باشد ، نوعی کوفی و مشتق از آن است و به خط مغربی معروف ، و از قدیمی ترین خطوط اسلامی است که در تمام آفریقای شمالی ، به جز مصر و قسمتی از سایر نقاط آفریقای شرقی و مرکزی و با جزئی تغییر ، معمول گردیده است .
خط کوفی :
چون اسلام در ایران انتشار یافت ، خط کوفی جایگزین خط پهلوی ساسانی و دین دبیرة اوستایی شد و ایرانیان تقریباً از اواخر قرن اول و اوایل سدة دوم هجری کم کم در نوشته های خود خط کوفی را معمول داشته و آنرا جایگزین خط پهلوی نمودند .
خط کوفی ابتدا ، بی نقطه و بدون حرکات ( ضمه و کسره و فتحه ) و اِعراب بود . این نقیصه خواندن این خط را مشکل می ساخت .
ابوالاسود الدؤلی که از فضلا و ادبای معروف کوفی بود ، و در خدمت حضرت علی ( ع ) به اکتساب علوم پرداخته و در جنگ صفین ملتزم رکاب بود ، و از آن بزرگوار اخذ نحو کرده بود ، از برای تسهیل امر خوانندگان قرآن ، نقطه را وضع نمود و گمان می رود وی این طریقه را از خطوط کلدانیان و سریانیان اخذ کرده باشد ، زیرا این طوایف از همسایگان بین النهرین و بابِل بودند ، و در کتابت آنها نقطه استعمال می شد . به خلاف خطوط میخی و پهلوی ایرانیان . و هیروگلیف مصریان و فنیقیان که در کتابت آنان نقطه مستعمل نبود .
صاحب الفهرست می نویسد : (( ابوالاسود به کاتب چنین می گفت : نویسنده ، در موقع نوشتن به هوش باش و مرا ببین ، چون به خواندن در آمدم ، نظر به لبان من نما ، اگر به فتحه و گشوده خواندم ، نقطه را بالای حرف بگذار ، و اگر به پیش خواندم ، نقطه را بگذار بین حرف ، و اگر به زیر خواندم نقطه را در زیر بگذار . ))
صاحب اللمعه الشهیمه می آورد : (( در صدر اسلام نقطه برای حرکات استعمال می شد و واضع او یعقوب رهاوی بود و این نقاط به جای حرکات به کار می رفت . )) خط کوفی در عـصر دولـت عبـاسی ( 132 ـ 656 هـ . ق ) به مرتبة رفیعی از زیبائی در رسم و شکل رسید ، و انواع خط کوفی از پنجاه نوع متجاوز شد . مشهورترین آنها ، کوفی محرر ، مشجر ، مربع ، مدور و متداخل بود .
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
فهرست مطالب:
خط کوفی :
کوفی بنایی (معقلی)
خط محقق
خط ثلث و نسخ
خط تعلیق و دیوانی
خط دیوانی
خط تعلیق
خط رقعه
خط نستعلیق
ارزشهای بصری خط کوفی
ارزشهای بصری خط ثلث و نسخ
ارزشهای بصری خط نستعلیق
ارزشهای بصری خط شکسته نستعلیق
چکیده:
نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد . ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همة مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشة انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود . هنوز از زمان پیدایش و یا اختراع خط ، اطلاع دقیقی در دست نیست . اما آنچه بدون تردید مشخص است این است که خط و یا اختراع علائم نگارش و ترسیمهای قراردادی در بین نوع بشر از مفیدترین و مهم ترین اختراعات و باعث شکوفائی تمدن بشری شده است . هنر خط ، همانند دیگر دستاوردهای اندیشة بشری ، دورانهای مختلفی را طی نموده است و پس از سپری نمودن اعصار و قرون طولانی به مرحلة کنونی خود رسیده است . پیدایش خط در آغاز به صورت تصویری و ترسیمی بوده و هر تصویر نمایندة یک اندیشه و یا یک واقعه محسوب می شده است . سپس مرحلة رمزی آن پیش آمده که هر حرف نشانگر کلمه و تصویری بوده است . در آن روزگار 24 الفبای قراردادی بوجود آمد که همگام با بکاربردن آنها ، از علامتهای پیچ در پیچ هیروگلیف نیز استفاده می شده است . از آثار آن دوره ؛ اهرام مصر ، کتیبه ها و نوشته های فراوان در کشور مصر است . پس از مصریان ، فنیقیان آن حروف اولیه را به درجة عالی تری رسانده و سپس یونانیان به آن کمال مطلوب را بخشیدند . آنگاه خط آسانتری بنام خط هیراتیکی در حدود 1900 سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد . پس از آن یک نوع خط مورتیکی جانشین آن گردید که این خطوط را برروی سنگهای نازک و سفید حک می کردند . گرچه نوشتن و حک کردن بر روی اینگونه اجسام سفت ، امری بسیار مشکل بود ، لکن این دشواری مانع از تحریر نمی شد . کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی از کتابخانه های بابل و ایلام بدست آمده است . بطور خلاصه در ایران در عهد هخامنشی خط میخی در عهد ساسانی خط پهلوی و از عهد ورود اسلام به ایران خطهای کوفی و نسخ و سپس نستعلیق رایج بوده است ...