فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
فهرست مطالب:
رموز موفقیت در درس و تحصیل
محورهاى پژوهش:
1 ـ سؤال
2 ـ فراغت خاطر
3 ـ توجّه و گوش دادن
4 ـ یادداشت
5 ـ پیگیرى و استمرار
6 ـ اغتنام فرصت ها
7 ـ برنامه ریزى
8 ـ معلّم خوب
9 ـ اعتماد به نفس
10 ـ همّت بلند
یک نمونه خوب
منابع پژوهش:
پى نوشت ها:
1 ـ معناى موفقیت چیست؟
2 ـ عوامل توفیق کدام است؟
3 ـ نقش دوستان, معلّمان و خانواده در موفقیت دانش آموز چیست؟
4 ـ چگونه مى توان از استعدادها بهترین بهره را گرفت؟
5 ـ ویژگى هاى انسان هاى موفق چیست؟
6 ـ قواى جسمى و توان مندى هاى بدنى و فکرى چه تأثیرى در رشد علمى دارد؟
7 ـ تأثیر حافظه و نبوغ فکرى در موفقیت دانش آموز چیست؟
8 ـ وضعیّت روانى دانش آموز, چه سهمى در توفیق او دارد؟
9 ـ عوامل عقب ماندگى درسى کدام است؟
10 ـ چه کنیم که شکست, ما را به یأس نکشاند؟
11 ـ نقش امید در موفقیت درسى.
12 ـ تأثیر اخلاص و بعد معنوى در موفقیت تحصیلى.
13 ـ نقش تغذیه سالم در موفقیت درسى و تحصیلى.
14 ـ میزان تأثیر ورزش و تفریحات سالم در موفقیت درسى.
15 ـ نمونه هایى از انسان هاى موفق در کسب علم.
16 ـ نمونه هایى از شکست خوردگان در مسیر دانش آموزى.
در هر کارى براى رسیدن به (هدف) و کسب موفقیت, رمز و راز و شیوه ها و قواعدى است که رعایت آنها, راه را میان بُر مى سازد. درس خواندن و (موفقیّت تحصیلى) نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس سزاوار و بجاست که جوانان این رموز و روش ها را بشناسند و به کار بندند تا از تلاش علمى و آموزشى خود, بیشترین بهره و سریع ترین ثمره را به دست آورند. برخى از این رموز عبارت اند از:
دانش آموز, با برخوردارى از روحیه تواضع و کنار گذاشتنِ غرور, آنچه را نمى داند باید بپرسد و مشکلات درسى خود را با معلّم در میان بگذارد. اگر کسى غرور و تکبر داشته باشد, راه فهم و علم را به روى خود مى بندد و (پرسیدن) ـ که اعتراف ضمنى به ندانستن است ـ براى او دشوار مى شود.
پرسش, (کلید گنجینه دانش) است. این حکمت, در کلمات پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله)آمده است: (العلمُ خزائن و مفتاحُها السؤال. )1
گاهى هم شرم و خجالت مانع پرسیدن مى شود. امام باقر$ فرمود: (بپرس و از پرسیدن روى بر نگردان و خجالت نکش, چرا که این دانش را هر کس تکبّر یا خجالت داشته باشد, نمى آموزد. )2
ذهن آشفته و خاطرِ پریشان, مانع تحصیل است. پراکنده کارى و جدّى نگرفتن درس, سبب سستى چرخه آموزش مى شود. آن که هر روز موضوعى و هر فصل رشته اى بر مى گزیند و امروز و فردا مى کند و در کنار درس به کارهاى جنبى و متفرّقه مى پردازد و فرصت تحصیلى را به کارهاى غیر درسى صرف مى کند. عقب خواهد ماند.
پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله)از جمله وصیت هاى حضرت خضر به موساى حکیم را چنین نقل مى کند: (یا موسى! تَفَرّغْ للِعلمِ انْ کنتَ تُریدُه, فانّما العلمُ لمَنْ یَفْرَغُ له;3 اى موسى! اگر علم مى خواهى, خود را براى آن خالص و فارغ بساز, چرا که دانش از آنِ کسى است که خود را براى آن فارغ و یکدل کند.) در توصیه هاى امام سجاد$ راجع به حقوق معلّم آمده است که عقل و ذهن و دل و فهم خود را براى معلّمت خالى و فارغ بساز تا بهتر بتوانى از دانش او بهره بگیرى.4
تمرکز فکر و جمع بودن حواس در هنگام تحصیل و فراگیرى دانش, عامل مهمّى براى یادگیرى است. در متون دینى از موضوعى به نام (حُسن الإستماع) یاد شده است; یعنى خوب گوش کردن. کسى که هنگام مطالعه و درس خواندن یا شنیدن درس استاد, حواسش جمع نباشد و خوب گوش ندهد, یادگیرى او هم دچار اختلال و آسیب خواهد شد. از سخنان امام على$ در این زمینه چنین مى خوانیم: (وقتى نزد دانشمندى نشسته اى, بیش از آن که حرف بزنى, بر شنیدن حریص و مشتاق باش و همان طور که خوب حرف زدن را یاد مى گیرى, خوب گوش دادن را هم بیاموز.5
علامه طباطبائى در باره شهید مطهرى مى فرمود: (مرحوم مطهرى یک هوش فوق العاده اى داشت و حرف از او ضایع نمى شد. حرفى که مى گفتیم, مى گرفت و به مغزش مى رسید… هر چه مى گفتیم هدر نمى رفت ; مطمئن بودم که هدر نمى رود. )6
اگر علم را ثبت و ضبط و یادداشت نکنیم, فراموش مى شود. به حافظه هم چندان نمى توان تکیه کرد. بسیارى افراد توفیق علمى خود را مدیون یادداشت هاى خویشند. حضرت رسول(صلى الله علیه و آله)فرمود: علم را به قید و بند بکشید (قیّدوا العلم). پرسیدند: به بند کشیدن علم چگونه است؟ فرمود: (کتابَتُهُ; با نوشتن آن. )7
امام حسن مجتبى$ فرزندان و برادر زادگان خود را گرد آورد و به آنان فرمود: شما کوچک هاى قومى هستید و امید است که بزرگ هاى قوم دیگر شوید, پس دانش بیاموزید. هر کس از شما نتوانست علم را حفظ کند و به خاطر بسپارد, آن را بنویسد و در خانه اش بگذارد.8 امام صادق$ نیز فرمود: (اکتبوا, فًإنّکم لا تحفظون حتّى تکتبوا;9 بنویسید, شما آموخته هاى خود را حفظ نمى کنید تا آن که بنویسید. )
ییادداشت بردارى از درس ها, آموخته ها و شنیده ها, یکى از رموز موفقیّت در تحصیل است. بسیارى نیازمند دفترها و جزوه هاى هم کلاسى هاى خویشند, چرا که خود ننوشته اند و از (یادداشت) بهره نگرفته اند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
مقدمه:
1- تشخیص نیاز:
2- هدف از اجرای طرح:
3- تحقیقات در مورد طرح:
4- خصوصیات طرح :
5 - ایده دادن :
1. پژو پارس:
2. سمند:
3. پژو 405:
4. پژو آردی:
5. پژو 206:
6. زانتیا سیتروئن:
7. پیکان1600 :
8. پراید:
9.ماکسیما:
10.آشنایی با ریوی جدید:
سیستم انتقال قدرت
مصرف سوخت :
نتیجه گیری نهایی:
مقدمه:
از بعد از انقلاب ایران صنایع اتومبیل سازی پیشرفت مهمی نکرده اند و همان اتومبیلهای گذشته و بعضی از اتومبیلهای جدید اروپایی مانند پژو و کیا را مونتاژ کرده اند؛ تا چند سال پیش که کارخانجات اتومبیل سازی شروع به طراحی اتومبیلهای جدید کرده اند.
1- تشخیص نیاز:
با توجه به کاربرد بسیار بالای خودرو در کشور و استفاده از آن بعنوان یک ابزار ضروری، و با در نظر گرفتن شرایط مختلف اقتصادی – اجتماعی – منابع معدنی – منابع نفت و گاز ومنابع انسانی موجود در کشور بایستی درصدد طراحی و ساخت، یا انتخاب یک خودروی بهینه از میان خودروهای موجود در کشور باشیم تا بتواند در شرایط مختلف آب وهوایی کشور ما کارآمد باشد و با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه قیمت آن در حدی باشد که اکثریت طبقات مختلف جامعه قادر به خرید آن باشند .
لذا با توجه به موارد ذکر شده در بالا و خصوصیاتی که در مراحل دیگر پروژه قید خواهدشد نیاز به طراحی و ساخت یک خودرو با شرایط بیان شده الزامی است .
2- هدف از اجرای طرح:
طراحی و ساخت یا انتخاب یک خودروی مناسب با درنظر گرفتن شرایط زیر :
3- تحقیقات در مورد طرح:
تحقیقات درمورد بهترین خودرو را بیشتر بر روی مجله ها و ژورنالهایی که انواع خودرو ها را بایکدیگر مقایسه نموده و نتایج کیفی و کمی در اختیار ما قرار داده اند استفاده نموده ایم و همچنین در مورد خودروهایی که نمایندگی مستقیم داشته اند نیز تحقیقاتی به عمل امده است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
چکیده:
آشنایی با چند مهارت از فوتبال :
پاس دادن: پاس دادن یکی از اصول کار فوتبال است. حفظ توپ توسط یک تیم که غابلاً توسط ارسال توپ انجام می گیرد به تیم خودی روحیه می بخشدو روحیه حریف را تضعیف می نماید . برای هرگونه برنامه تاکتیکی یا کار گروهی نیاز به ارسال توپ یا پاس می باشدو ویژگی های یک پاس خوب.
دقت درپاس : پاسی که ارسال می باشد باید به فضای مناسب یارخودی و یا به پای او برسد .
زمان پاس : پاسی که برای یار ارسال می شود باید در زمان مناسب و هماهنگ به یار خودی برسد.
شدت پاس : پاس ارسال شده باید با سرعت مناسب ارسال شود تا توسط حریف قطع نگرددویار خودی به خوبی بتواند آن را کنترل کند.
فریب در پاس : بهتر است قبل از ارسال پاس ، پاس دهنده با بدن یک حرکت فریبنده داشته باشدو سپس توپ را ارسال نماید .
زاویه پاس : پاسی که داده می شود نسبت به فاصله ا ی که مدافع از گیرنده پاس دارد باید زاویه مناسب داشته باشد.
ضرب بغل پا : ضرب بغل پا دقیق ترین ضربه در فوتبال می باشد،زیرا نقطه تماس پا با توپ به نسبت سایرضربات زیادی دارد .ضربات بغل پا غالباً به صورت زمینی ارسال می شود. بنابراین دریافت و کنترل آن توسط همبازی ساده می باشد این ضربه برای مسافت های کوتاه یک ودوهای سریع، سرعت دادن به بازی ، ضربات پنالتی و شوتهای نزدیک که نیاز به دقت دارد کاربرد پیدا می کند .
نکات قابل توجه درمورد ضربه بغل پا :
محل تماس پا با توپ قسمت داخلی گودی پا می باشد.
محل تماس پا با توپ روی توپ در قسمتی نیمه پشتی وسط توپ می باشد.
پای تکیه به هنگام ضربه موازی با توپ و با فاصله ۵ تا ۱۰ سانتی متر، کنار توپ قرار می گیرد، درحالی که از ناحیه زانو ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
هنگام ضربه مچ پای عمل کننده درحالت زاویه ۹۰ درجه منقبض و قفل می شود .
پای عمل کننده درحالیکه درمفصل زانو چرخش خارجی دارد عقب کشیده می شود .
مفصل زانو پای عمل کننده حدوداً ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
به هنگام زدن ضربه پای عمل کننده از عقب بدن به جلوآورده شده ،حرکت روبجلوی خودرا پس از تماس با توپ نیز ادامه می دهد .
به هنگام زدن ضربه بالاتنه و سر تا حدودی روی توپ خم شده ودست ها هماهنگ با پاها وبالا تنه به حفظ تعادل بدن کمک می نماید.
تمرینات پیشنهادی جهت ارائه ضربه بغل پا توسط دانش آموزان :
دانش آموزان درگروه های دونفره روبروی هم از حالت ثابت توپ را برای یکدیگر با فاصله ۷-۶متر به هم ارسال می کنند.
دانش آموزان تمرین شماره یک را بدون کنترل و ثابت کردن توپ، تمرین کنند .
دانش آموزان تمرین ۱و۲ را با پای غیربرتر تمرین کنند .
دانش آموزان پاس بغل پا را بدون کنترل همراه با حرکت به جلو و به سمت توپ و تعیین مکان درگروه های ۴ نفره تمرین کنند.
کنترل بغل پا : درحین بازی فوتبال شرایطی وجود دارد که ایجاب می کند تا بازیکن توپ در حال حرکت را از حرکت بازداشته تا تحت اختیارخود قرار دهد . پس ازاین مرحله قادراست تاجهت ایفای عمل بعدی ،شوت ، پاس ، دریبل و… عمل نماید .
کنترل بغل پا بیشتر برای توپهای زمینی بکارمی رود ، با این وجود توپهای قوس دار وبلند نیز می تواند باداخل پا کنترل گردد .
نکات موردتوجه درکنترل بغل پا :
محل تماس وبرخورد توپ با پا قسمت گودی پا ونیمه پشتی توپ می باشد .
به هنگام کنترل پای کنترل کننده حدوداً ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر جلوترازپای تکیه به استقبال توپ رفته ، به محض تماس توپ با پا ، پا به عقب کشیده می شود .
به هنگام کنترل ، پای عمل کننده ازناحیه مفصل ران چرخش خارجی داشته ومفصل زانونیز اندکی خمیدگی دارد .
تمرینات پیشنهادی برای کنترل توپهای زمینی با داخل پا :
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل می کنند .
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل نموده وپس ازایجاد زاویه با پای دیگرتوپ را ارسال می نمایند .
سه نفره ، نفر وسط یکبار ازیار مقابل وبار دیگرپس ازبرگشت ازیارسمت دیگر توپ را کنترل وارسال می نماید .
چهارنفره ، کنترل وارسال توپ درحال حرکت وقرارگرفتن درعقب صف روبرو .
ضربه سر: ازتکنیک های رایج درفوتبال است که به دوصورت دفاعی وحمله ا ی قابل اجرا است .
درضربات سربه صورت دفاعی نکات زیرباید مد نظرقرار گیرند :
عضلات گردن منقبض وسر ثابت است .
هنگام ضربه چشمها کاملاً بازاست .
محل تماس توپ وسر قسمت جلو پیشانی دررستنگاه مو، به قسمت زیر وپشت توپ است .
قبل ازضربه بالاتنه به عقب متمایل شده وزانوها اندکی خمیده است . همزمان با تماس توپ با پیشانی قوس کمر وخمیدگی زانوها صاف شده وبه توپ نیرو وارد می شود .
درضربات سر به صورت حمله ا ی ، این نکات باید مد نظرقرار گیرد :
بالاتنه ضمن چرخش به راست یا چپ ، به سمت عقب قوس پیدا می نماید .
ستون فقرات ازناحیه مهره های گردن به سمت چپ یا راست چرخش پیدا می کنند .
ضربه سر حمله ا ی یا دفاعی می تواند همراه با پرش یا بدون پرش انجام گیرد .
محل تماس توپ با سر ناحیه پیشانی به بالای توپ است .
به هنگام تماس سربا توپ بدن روی پای موافق جهت ارسال توپ منتقل می گردد .
تمرینات پیشنهادی برای ضربات سر :
۱-دانش آموزان توپ را با دودست گرفته وبا چشمان بازآهسته توپ را به پیشانی می زند، بدون اینکه توپ ازدست ها رها گردد .
۲-دانش آموزان توپی را که با دودست گرفته به پیشانی زده تا توپ پس ازبرخورد با پیشانی مسافتی را درفضا طی نماید وبه نفرمقابل برسد .
۳-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود درجلوگرفته ، دانش آموزدیگر به توپ باپیشانی ضربه میزند.
۴-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود بین دودست گرفته ودانش آموزدیگر به هوا پریده و ضربه سرمی زند .
۵-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرند یک نفر توپ را با دست پرتاب می نماید تایارمقابل با ضربه سربه اوتوپ را برگرداند .
۶-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرندوفقط باضربه سر به هم پاس دهند .
۷-دانش آموزان درگروه های سه نفری بایستند یک نفر بادست توپ راپرتاب کرده ودیگری به نفر سوم باسرتوپ را پاس می دهد ، این حرکت درجهت چرخش عقربه های ساعت وبرعکس تکرار گردد .
آشنایی با وسایل وتجهیزات تنیس روی میز
میز، توپ ، توروراکت ازوسایل اصلی این رشته میباشدکه زیلاًًبه توضیحات مختصردرمورد آنان می پردازیم .
« میز» سطح فوقانی میز که سطح بازی نامیده می شود مستطیلی است به طول cm 274 وبه عرض cm 5/152 وارتفاع cm 76 ازسطح زمین . سطح بازی باید دارای رنگی یکدست ، تیره ومات باشد وخط سفیدی به عرض cm 2 درامتداد لبه های آن به منظور مشخص کردن حدود میزی باشد ، رنگ میز می تواند آبی تیره یا سبزتیره ومات باشد .
خطوط کلی درعرض میزقرار گرفته اند ازخطوط انتهایی یا عرضی وخطوطی که درطول میز قرار دارند خطوط طولی یا کناری نامیده می شوند . هرمیز به وسیله خط سفیدی به عرض mm 3 وبه موازات خطوط کناری به نام خط میانی به دو قسمت مساوی جهت بازیهای دوبل تقسیم می شود . میزازهر جنسی می تواند باشد مشروط براینکه اگرتوپ استانداردی را ازفاصله cm 30 روی آن رها کنیم حدود cm 23 بالا بیاید . رنگ میز آبی ویا سبز ودرهر حالت تیره ومات می باشد .
« مجموعه تور »
مجموعه تورشامل تور ، طناب ( آویز ) ودومیله نگهدارنه توپ می باشد . طول تور cm 183 وارتفاع تور cm 25/15 می باشد وحد خارجی دوپایه تورنیزباید به همین اندازه cm 25/15 خارج ازخطوط کناری باشد وبه وسیله طناب ویا آویز به دومیله نگهدارنده متصل خواهد بود .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
چکیده:
آشنایی با چند مهارت از فوتبال :
پاس دادن: پاس دادن یکی از اصول کار فوتبال است. حفظ توپ توسط یک تیم که غابلاً توسط ارسال توپ انجام می گیرد به تیم خودی روحیه می بخشدو روحیه حریف را تضعیف می نماید . برای هرگونه برنامه تاکتیکی یا کار گروهی نیاز به ارسال توپ یا پاس می باشدو ویژگی های یک پاس خوب.
دقت درپاس : پاسی که ارسال می باشد باید به فضای مناسب یارخودی و یا به پای او برسد .
زمان پاس : پاسی که برای یار ارسال می شود باید در زمان مناسب و هماهنگ به یار خودی برسد.
شدت پاس : پاس ارسال شده باید با سرعت مناسب ارسال شود تا توسط حریف قطع نگرددویار خودی به خوبی بتواند آن را کنترل کند.
فریب در پاس : بهتر است قبل از ارسال پاس ، پاس دهنده با بدن یک حرکت فریبنده داشته باشدو سپس توپ را ارسال نماید .
زاویه پاس : پاسی که داده می شود نسبت به فاصله ا ی که مدافع از گیرنده پاس دارد باید زاویه مناسب داشته باشد.
ضرب بغل پا : ضرب بغل پا دقیق ترین ضربه در فوتبال می باشد،زیرا نقطه تماس پا با توپ به نسبت سایرضربات زیادی دارد .ضربات بغل پا غالباً به صورت زمینی ارسال می شود. بنابراین دریافت و کنترل آن توسط همبازی ساده می باشد این ضربه برای مسافت های کوتاه یک ودوهای سریع، سرعت دادن به بازی ، ضربات پنالتی و شوتهای نزدیک که نیاز به دقت دارد کاربرد پیدا می کند .
نکات قابل توجه درمورد ضربه بغل پا :
محل تماس پا با توپ قسمت داخلی گودی پا می باشد.
محل تماس پا با توپ روی توپ در قسمتی نیمه پشتی وسط توپ می باشد.
پای تکیه به هنگام ضربه موازی با توپ و با فاصله ۵ تا ۱۰ سانتی متر، کنار توپ قرار می گیرد، درحالی که از ناحیه زانو ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
هنگام ضربه مچ پای عمل کننده درحالت زاویه ۹۰ درجه منقبض و قفل می شود .
پای عمل کننده درحالیکه درمفصل زانو چرخش خارجی دارد عقب کشیده می شود .
مفصل زانو پای عمل کننده حدوداً ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
به هنگام زدن ضربه پای عمل کننده از عقب بدن به جلوآورده شده ،حرکت روبجلوی خودرا پس از تماس با توپ نیز ادامه می دهد .
به هنگام زدن ضربه بالاتنه و سر تا حدودی روی توپ خم شده ودست ها هماهنگ با پاها وبالا تنه به حفظ تعادل بدن کمک می نماید.
تمرینات پیشنهادی جهت ارائه ضربه بغل پا توسط دانش آموزان :
دانش آموزان درگروه های دونفره روبروی هم از حالت ثابت توپ را برای یکدیگر با فاصله ۷-۶متر به هم ارسال می کنند.
دانش آموزان تمرین شماره یک را بدون کنترل و ثابت کردن توپ، تمرین کنند .
دانش آموزان تمرین ۱و۲ را با پای غیربرتر تمرین کنند .
دانش آموزان پاس بغل پا را بدون کنترل همراه با حرکت به جلو و به سمت توپ و تعیین مکان درگروه های ۴ نفره تمرین کنند.
کنترل بغل پا : درحین بازی فوتبال شرایطی وجود دارد که ایجاب می کند تا بازیکن توپ در حال حرکت را از حرکت بازداشته تا تحت اختیارخود قرار دهد . پس ازاین مرحله قادراست تاجهت ایفای عمل بعدی ،شوت ، پاس ، دریبل و… عمل نماید .
کنترل بغل پا بیشتر برای توپهای زمینی بکارمی رود ، با این وجود توپهای قوس دار وبلند نیز می تواند باداخل پا کنترل گردد .
نکات موردتوجه درکنترل بغل پا :
محل تماس وبرخورد توپ با پا قسمت گودی پا ونیمه پشتی توپ می باشد .
به هنگام کنترل پای کنترل کننده حدوداً ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر جلوترازپای تکیه به استقبال توپ رفته ، به محض تماس توپ با پا ، پا به عقب کشیده می شود .
به هنگام کنترل ، پای عمل کننده ازناحیه مفصل ران چرخش خارجی داشته ومفصل زانونیز اندکی خمیدگی دارد .
تمرینات پیشنهادی برای کنترل توپهای زمینی با داخل پا :
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل می کنند .
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل نموده وپس ازایجاد زاویه با پای دیگرتوپ را ارسال می نمایند .
سه نفره ، نفر وسط یکبار ازیار مقابل وبار دیگرپس ازبرگشت ازیارسمت دیگر توپ را کنترل وارسال می نماید .
چهارنفره ، کنترل وارسال توپ درحال حرکت وقرارگرفتن درعقب صف روبرو .
ضربه سر: ازتکنیک های رایج درفوتبال است که به دوصورت دفاعی وحمله ا ی قابل اجرا است .
درضربات سربه صورت دفاعی نکات زیرباید مد نظرقرار گیرند :
عضلات گردن منقبض وسر ثابت است .
هنگام ضربه چشمها کاملاً بازاست .
محل تماس توپ وسر قسمت جلو پیشانی دررستنگاه مو، به قسمت زیر وپشت توپ است .
قبل ازضربه بالاتنه به عقب متمایل شده وزانوها اندکی خمیده است . همزمان با تماس توپ با پیشانی قوس کمر وخمیدگی زانوها صاف شده وبه توپ نیرو وارد می شود .
درضربات سر به صورت حمله ا ی ، این نکات باید مد نظرقرار گیرد :
بالاتنه ضمن چرخش به راست یا چپ ، به سمت عقب قوس پیدا می نماید .
ستون فقرات ازناحیه مهره های گردن به سمت چپ یا راست چرخش پیدا می کنند .
ضربه سر حمله ا ی یا دفاعی می تواند همراه با پرش یا بدون پرش انجام گیرد .
محل تماس توپ با سر ناحیه پیشانی به بالای توپ است .
به هنگام تماس سربا توپ بدن روی پای موافق جهت ارسال توپ منتقل می گردد .
تمرینات پیشنهادی برای ضربات سر :
۱-دانش آموزان توپ را با دودست گرفته وبا چشمان بازآهسته توپ را به پیشانی می زند، بدون اینکه توپ ازدست ها رها گردد .
۲-دانش آموزان توپی را که با دودست گرفته به پیشانی زده تا توپ پس ازبرخورد با پیشانی مسافتی را درفضا طی نماید وبه نفرمقابل برسد .
۳-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود درجلوگرفته ، دانش آموزدیگر به توپ باپیشانی ضربه میزند.
۴-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود بین دودست گرفته ودانش آموزدیگر به هوا پریده و ضربه سرمی زند .
۵-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرند یک نفر توپ را با دست پرتاب می نماید تایارمقابل با ضربه سربه اوتوپ را برگرداند .
۶-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرندوفقط باضربه سر به هم پاس دهند .
۷-دانش آموزان درگروه های سه نفری بایستند یک نفر بادست توپ راپرتاب کرده ودیگری به نفر سوم باسرتوپ را پاس می دهد ، این حرکت درجهت چرخش عقربه های ساعت وبرعکس تکرار گردد .
آشنایی با وسایل وتجهیزات تنیس روی میز
میز، توپ ، توروراکت ازوسایل اصلی این رشته میباشدکه زیلاًًبه توضیحات مختصردرمورد آنان می پردازیم .
« میز» سطح فوقانی میز که سطح بازی نامیده می شود مستطیلی است به طول cm 274 وبه عرض cm 5/152 وارتفاع cm 76 ازسطح زمین . سطح بازی باید دارای رنگی یکدست ، تیره ومات باشد وخط سفیدی به عرض cm 2 درامتداد لبه های آن به منظور مشخص کردن حدود میزی باشد ، رنگ میز می تواند آبی تیره یا سبزتیره ومات باشد .
خطوط کلی درعرض میزقرار گرفته اند ازخطوط انتهایی یا عرضی وخطوطی که درطول میز قرار دارند خطوط طولی یا کناری نامیده می شوند . هرمیز به وسیله خط سفیدی به عرض mm 3 وبه موازات خطوط کناری به نام خط میانی به دو قسمت مساوی جهت بازیهای دوبل تقسیم می شود . میزازهر جنسی می تواند باشد مشروط براینکه اگرتوپ استانداردی را ازفاصله cm 30 روی آن رها کنیم حدود cm 23 بالا بیاید . رنگ میز آبی ویا سبز ودرهر حالت تیره ومات می باشد .
« مجموعه تور »
مجموعه تورشامل تور ، طناب ( آویز ) ودومیله نگهدارنه توپ می باشد . طول تور cm 183 وارتفاع تور cm 25/15 می باشد وحد خارجی دوپایه تورنیزباید به همین اندازه cm 25/15 خارج ازخطوط کناری باشد وبه وسیله طناب ویا آویز به دومیله نگهدارنده متصل خواهد بود .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:44
چکیده:
تحقیقی بر کتاب حبیب السیر فی اخبار افراد بشر به « زبان فارسی»
ترجمه دعای فرج:
بارالها: در این هنگام و برای ولی امرت امام زمان حجه بن الحسن را که درودهایت برا او و پدرانش باد سرپرست و نگهدار و رهبر و یاور رهنما و نهبان باش تا ؟؟ را به فرمان او درآوری و تا دیر زمان بهره مندش گردانی.
غیاث الدّین فرزند همام الدّین محمدالحسین مشهور ربه خواند میر (880-941 یا 942 یا 943 ه.ق) که بیشتر با نامهای خواندمیر، خوند میر، خوندامیر، خواند امیر و آخوند امیر شناخته شده، یکی از تاریخنگاران بزرگ و نامور زبان پارسی در پایان سده نهم و آغاز سده دهم هجری بوده که در روزگار فرمانروایی تیموریان هرات و هند می زیسته است.
پدرش همام الدّین محمّد فرزند برهان الدّین شیرازی، مدّتی در دستگاه میرزا سلطان محمود (900- 857 ه ق/ 1945 – 1453 م) فرزند میرزا ابوسعید گورگانی وزارت داشت و در هرات می زیست. وی دختر می خواندمیر به پاس احترام از استاد و پدربزرگ خود پیوسته از میرخواند به عنوان حضرت مخدومی ابوی یاد کرده است و همین عنوان موجب اشتباه برخی تاریخنگاران شده است که او را فرزند میرخواند بدانند، در حالی که وی در حبیب السّیر در ضمن شرح حال سیّد برهان الدّین خاوند شاه، درباره چگونگی قرابت خویش با مولف روضه الصّفا می نویسد:
نسب شریف آن حضرت به چهار واسطه به خاوند شاه سیّد اجل بخاری که در سلک اعاظم سادات ماوراء النّهر انتظام داشت، اتصال می یابد و سلسله آبا و اجداد سیّد اجل به زید بن امام زین العابدین- علیهما السلام- منتهی می گردد، و پدر عالی گهر امیر خاوند شاه، کمال الدّین محمود نام داشت و چون سیّد محمود به ریاض رضوان انتقال نمود، سیّد خاوند در صغر سن بود و بواسطه نوایب روزگار از وطن مألوف سفر کرده، در قبه السلام بلخ رو به تحصیل علوم و اکتساب فنون محسوس و مفهوم آورد و به اندک زمانی در سلک اعاظم دانشمند زمان انتظام یافته به سلوک راه آخرت مشغول گشت و از بلخ سفر فرموده، خود را به صحبت مشایخ عظام هرات رسانید و شیخ بهاء الدّین عمر نسبت به آن حضرت محبّتِ بی نهایت داشت....
بعد از فوت شیخ بهاء الدّین عمر از هرات به بلخ مراجعت فرمود و در سنه (؟) وفات یافت و از آن حضرت سه پسر ماند: امیر خواند محمّد که والد بزرگوار والده موده اوراق است و سیّد نظام الدّین سلطان احمد که سالها در ملازمت سلطان بدیع الزمّان میرزا، منصب صدارت داشت و سیّد نعمت الله که مجذوب متولّد شده بود.
از اشارت خواندمیر در نگاشته هایش پیداست که دودمان میرخواند به پرهیزگاری و دانش معروف بودند و خواند میر نیز تحت توجّهات جدّ مادری خود رشد یافت و به علم و ادب بویژه تاریخ توجهی شایان از خود نشان داد و در تاریخنگاری از سرآمدان روزگار خود شد.
خواندمیر درجوانی به دربار سلطان حسین بایقرا (911-872 هـ ق. / 1506- 1468 م.) راه یافت و بزودی مورد توجّه و عنایت امیر علی شیرنوایی (906-844 هـ . ق / 1500- 1440 م) قرار گرفت. و به یاری او نخستین اثر خود، مآثر الملوک را در سال (903 هـ. ق./ 1498 م) یا پیش از آن به نگارش درآورد. در سال (904 هـ. ق/ 1499 م) نوایی کتابخانه خود را در اختیار خواندمیر قرار داد و او هم از این فرصت بهره برد و دومین اثر خود خلاصه الاخبار را پس از گذشت شش ماه فراهم آورد و آن را نیز در سال 905 ه. ق / 500- 1499 م) به امیر علی شیر پیشکش کرد. در سال (906 هـ .ق ؟ 1500 م) امیر علی شیر- حامی خواند میر- درگذشت. مرگ نوایی بر خواند میر تاثیر ژرفی بر جای گذاشت، که آن تأثّر را می توان از قطعه ای که در رثای امیر سروده است به خوبی دریافت .
خواند میر پس از مرگ نوایی، به خدمت بدیع الزّمان میرزا( فرزند سلطان حسین بایقرا) درآمد و پس از چندی به وزارت شاهزادة مذکور برگزیده شد. بدیع الزّمان نسبت به وزیر خردمند خود احترام زیادی قایل بود، او را محرم اسرار خود می دانست، کمتر نکته ای را از وی پنهان می داشت و بیشتر امور دیوانی و مأموریتهای سیاسی را به او واگذار می کرد، نخستین مأموریتی که به خواند میر واگذار شد زمانی بود که محمّد خان شیبانی (909 هـ.. ق / 1503 م) بر خراسان تاخت. بدیع الزّمان میرزا برای جلوگیری از پیشروی اُزبکان شیبانی از پدرش یاری خواست، امّا سلطان حسین میرزا بر اثر رنجشی که از پسر خود داشت به درخواست وی توجّهی نشان نداد .
بناچار بدیع الزمان با اندیشه و تدبیر خود در صدد جلوگیری از پیشروی اُزبکان برآمد.
پس از مرگ سلطان حسین بایقرا (در روز دوشنبه 11 ذی الحجه 911 هـ. ق./ 1050 م) سلطنت به موجب وصیّت وی میان دو تن از فرزندانش: بدیع الزّمان میرزا و مظفر حسین تقسیم شد و هر یک از آن دو شاهزاده برای اداره امور دیوانی خود وزیری برگزیدند. به نوشته خواند میر«صدارت بدیع الزمان میرزا به قاعده مستمره به مسوّد ارواق و مولانا غیاث الدّین جمشید جلالی تعلّق گرفت» این وزیر دانشمند به پاس حمایت و اعتمادی که سلطان حسین بایقرا در دوران زمامداری خود به وی داشت در مقابل خاندان تیموری وفادار ماند و بدین جهت تا واپسین روزهای سلطنت بدیع الزمان میرزا در هرات باقی ماند؛ اما مرگ سلطان حسین بایقرا- دردوران زمامداری خود به وی داشت در مقابل خاندان تیموری وفادار ماند و بدین جهت تا واپسین روزهای سلطنت بدیع الزمان میرزا در هرات باقی ماند؛ اما مرگ سلطان حسین بایقرا- که در روزگار وی هرات از نظر اقتصادی رونق یافته و از طرفی به کانون علمی تبدیل شده بود- موجب شد تا در میان فرزندان و خویشان او- که هر یک در دستگاه وی صاحب مقامی بودند- کشمکشهایی رخ دهد و زمینه را برای چیرگی اُزبکان شیبانی فراهم سازد. چنانچه امیر محمود خواندمیر از دوران سلطنت فرزندان بایقرا به تلخی یاد کرده است و چنین می نویسد:
«بعد از انقضای یک سال از فوت خسرو صاحب کمال، شایبک خان که از اعاظم نبایر ابوالخیر بوده و در الوس چنگیز خان و هلاکوخان در شجاعت و دلاوری و بهادری مانند او پادشاهی بر مسند فرمانروایی متمکّن نگشته، از قبّه الاسلام بلخ متوجّه بلده هرات شد و در موضع مرل از ولایت بادغیس که داخل ولایت هرات است، میرزا بدیع الزّمان و مظفّر حسین میرزا، که به شوکت در دار السّلطنه مذکور قایم مقام والد ماجد خود بودند، شکست داده، بر تخت سلطنت هرات متمکّن گردید .
خواندمیر از سال (913 هـ. ق./ 1507 م) تا تصرّف هرات به دست صفویان، در آن سرزمین بود. شاه اسماعیل صفوی پس از آرامش ایران باختری به اندیشه کوتاه کردن دست تنگ چشمان ازبک از ایران خاوری- بویژه هرات- افتاد و در سال (916 ه. ق./ 1510 م) متوجه خراسان شد. پس از قتل محمّد خان شیبانی، در همان سال به دست سپاهیان شاه اسماعیل صفوی، تهدیدات ازبکان موقتاً پایان پذیرفت و خواندمیر در پناه آرامش و آسایش نسبی که پدید آمده بود، فراغتی یافت و به نگارش وقایع مصیبت بار آن ساله مشغول شد، اما این آرامش دیری دوام نیافت و با یورش عبیدالله خان اُزبک در سال (919 هـ. . ق/ 1513م) به طرف خراسان، هرات بار دیگر مورد چپاول و غارت قرارگرفت . ظاهراً خواندمیر در تمام سالهای اغتشاش (916 – 920 هـ. ق/ 1510- 1514 م) همراه خانواده خود، به دور از دخالت در جنگهای مدعیان سلطنت، در روستای بَشت غرجستان توطّن داشت زیرا رویدادهای این دوران و به تبع آن هرات در تاریخ حبیب السّیر و درستی مذکور است.
به نظر می رسد، خواندمیر بعدها به هرات برگشت و بازگشت او احتمالا حدود سال (927 هـ .ق/ 1512 م) بود که دنباله اقامتش درهرات به ظاهر تا سال (933 هـ ق./ 1527 م) به طول انجامید. در هرات غیاث الدین امیر محمد، فرزند امیر یوسف حسینی، او رابه نوشتن کتابی مفصّل در تاریخ ترغیب و تشویق کرد. خواند میر جلد اوّل تاریخ معروف حبیب السّیر را به سفارش این امیر به پایان رسانده بود که اوضاع هرات دوباره برآشفت و حامی و مشوّق او- در فتنه داخلی- به دست امیر ابراهیم موصلو کشته شد و نگارش کتاب چند ماه به تعویق افتاد، تا اینکه عزل و نصب جدیدی در سال (928 هـ ق/ 2- 1521 م) به امر شاه اسماعیل صفوی در هرات صورت گرفت و دُرمیش خان به نیابت سام میرزا به حکومت خراسان رسید؛ سام میرزا مقام وزارت را به خواجه حبیب الله ساوجی سپرد. این وزیر دانش پرور از یاری و تشویق ارباب دانش کوتاهی نکرد، از جمله به تشویق همین وزیر بود که خواند میر دوباره به نگارش تاریخ بزرگش پرداخت. او کتاب تاریخ خود را در (930 هـ. ق/ 1524 م) یعنی پیش از مرگ شاه اسماعیل تمام کرد و به پاس حق شناسی، نام مخدومش- حبیب الله ساوجی- را برای عنوان کتاب برگزید و آن راحبیب السّیر نامید و سال پس از تألیف کتاب مذکور، حبیب الله ساوجی، در زمان حکومت حسین خان- برادر درمیش خان- به دست سپاهیان طایفه شاملو از پای درآمد( 936 هـ. ق/ 1525 م)
خواند میر پس از قتل حامی خود، حدود سال (933 هـ ق/ 7-1526 م) هرات را به قصد قندهار ترک کرد و در سال (934 هـ ق/ 1528 م) از آنجا رهسپار هند شد. او پس از گذشت هشت ماه در سال (935 هـ ق/ 1528 م) به شهر آگره رسید و با شهاب الدین معمایی و میرزا ابراهیم قانونی به دربار ظهیرالدین محمد بابر راه یافت. خواند میر بزودی توجه امپراطور مغولی هند را به خود جلب کرد و از جمله مقرّبان او گشت. چنانکه در سال (935 هـ ق/ 1529 م) در لشگرکشی بابر به سوی بنگار وی را همراهی کرد و در «تری معینی» یا سه راه رودخانة «سرجو» و «گنگا» با او بود. خواند میر در دربار بابر از احترام ویژه ای برخوردار بود، ولی مدت کوتاهی از محبت فرانروای هند بهره برد؛ زیرا بابر در نزدیکی شهر اگره بدرود حیات گفت(ششم جمادی الاول 937 هـ ق/26 دسامبر 153 م)
خواند میر، واپسین سالهای زندگی خود را در دربار همایون (937- 963 هـ ق/1530- 1556م) سپری کرد و به دستور او قانون همایونی را نوشت که ابوالفضل عَلّامی، تاریخنگار دوران جلال الدّین اکبر، در اثر خود اکبر نامه از آن کتاب یاد کرده و بهره برده است. همایون در مواقع مختلف به دانشمندی و آگاهی خواند میر در تاریخ و تاریخنگاری اشاره و اعتراف کرده و به خاطر احترام بیشتر، به وی لقب امیرالاخبار داده است.
در سال (941 هـ ق/ 1534 م) همایون بر ضد بهادرشاه- حاکم گجرات- لشکر کشید و در این سفر، خواند میر سالخورده را متأثر و بیمار کرد و به نوشته همه تذکره نویسان هندی در همان سال در گذشت، ولی بداونی، تاریخنگار اکبر شاه(963 – 1014 هـ ق/ 1555- 1606 م) بر این باور است که خواند میر در سال (942 هـ ق/ 1535 م) درگذشته است .زیرا ماده ت اریخ «شهاب ثاقب» را که در مرگ شهاب الدّین معمایی ساخته، باسال 942 هـ ق، برابر است بنابراین، می توان گفت که وی در همان سال در گذشته است. پس از مرگ وی، بنابر وصیّت خودش، جنازه او ره به دهلی بردند و در جنب مزار خواجه نظام الدّین اولیا به خاک سپردند.
از خواند میردو پسر بر جای ماند: یکی امیر محمود که هیچ گاه به هند مسافرت نکرد و مانند پدر و جدش از موّرخان بزرگ به شمار می رود و کتابی مستندی به نام: تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب اول نوشته و در ان از روزگار صفویان سخن گفته است حسینی جنابندی که کتاب روضه الصفویه خود را در سال (1038 هـ ق/ 1627 م) نصنیف کرده است.
به نوشتة محمّد هدایت حسین هندی، امیر محمود هروی در سال (953 هـ ق/ 1546 م) به تشویق محمّد خان شرف الدّین اوغلی حاکم هرات شروع به نوشتن تاریخ شاه اسماعی و شاه طهاسب اوّل، کرد و در سال (957 هـ ق/ 1550 م) آن را به انجام رساند و ظاهراً در حدود همان سال دیده از جهان فروبست. کتاب مذکور را دکتر محمد علی جراحی و غلامرضا طباطبایی هر یک به صورت جداگانه تصحیح و منتشر کرده اند.
پسر کوچک خواندمیر، سیّد عبدالله بود که به همراه پدر به هند رفت. او از خردسالی به دربار جلال الدین اکبر- امپراتور مغولی هند- راه یافت و نزد او پرورش یافت و به منصب هفتصدی رسید. از سال نهم سلطنت جلال الدین اکبر وارد خدمت نظام شد و تا آخر در همان مقام باقی ماند.