لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
(رودکی
رباعی و قطعه
بـا داده قـناعت کـن و بـا داد بـزی
در بــند تکلّـف2 مشـو آزاد بــزی
در به زخودی نـظر مکن غصّه مـخور
در کم ز خودی نظـر کـن و شـاد بــزی
برعشق توام نه صبر پیداست نـه دل
بی روی توام نـه عقـل بر جاست نـه دل
این غم که مراست کوه قافست نه غم
این دل که توراست سنگ خاراست نه دل
مـار را هر چند بهتر پــــروری
چـون یکی خشم آورد کـیفر بــــَری
سفله4 طبع مـار دارد بـی خـلاف
جهــد کــن تــا روی سفله نـنگری
من موی خویش رانه ازآن می کنم سیـاه
تا بـاز نـوجوان شـوم و نـوکـنم گنــاه
چون جامه ها به وقت مصیبت سیه کنند
من مـوی از مصیبت پیـری کـنم سیـاه
آی دریــغا کــه خــردمند را
بــاشد فــرزنـد و خــردمنـد نــی
ورچــه ادب دارد و دانـش پــدر
حــاصل مــیراث بـه فــرزنـد نــی
جمله صید ایـن جهـانیم ای پسـر
مـا چـو صعـوه ،5 مـرگ بـرسان زغن6
هـر گلی پژمرده گردد زو نـه دیـر
مـرگ بــفشارد همـه را زیــر غن7
چمــن عقــل را خــزانـی اگــر
گلشـن عشـق را بهـــار تــویــی
عشـق را گــر پــیمبری لیکـن
حُســن را آفــریـدگار تــویــی
(
بزی : فعل امر از مصدر زیستن : زندگی کن
تَکَلُّف : رنج بر خود نهادن : خودنمایی
کوه قاف : کوهی افسانه ای که به بزرگی و
وسعت بسیار مشهور است
سفله : فرومایه : بدسرشت
صَعْوه : گنجشک
زَغَن : نوعی پرندة شکاری ( ازدستةبازها )
غَن : سنگ عصّاری
( کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب
مکّه
شهری است بزرگ و آبادان و با مردم بسیار و بر دامن کوه نهادن و گرداگرد وی کوههاست ؛ و شریفترین شهری است اندر جهان کی 1 مولود پیغمبر ما – صلی الله علیه و سلّم – آنجا بوده است ؛ و خانة خدای – عز و جل2 – است و در ازا[ی] مزگت3 خانة خدای – عز و جل – سیصد و هفتاد اَرَش4 است و پهناش سیصد وپانزده ارش . خانة مکّه را بیست و چهار ارش و نیم دراز است و پهناش بیست و سه ارش و نیم و سمک 5 کعبه بیست وهفت ارش است . و از گرد سنگ طواف6 پنجاه ارش است و درازا صد و پنجاه ارش است . و بنا[ی] مکّه ، آدم علیه السّلام کرده است و ابراهیم علیه السّلام آن را تمام کرد و از روزگار آدم علیه السّلام ، خدای عز و جل – این خانه را عزیر کرده است
(
کی : که
تحقیق رودکی