فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
ریشههای فقر و فساد ۱
ضرورت اصلاحات اقتصادی (در ایران) و الزامات نظام جهانی ۴
کارنامه نظام از منظر اقتصاد اسلامی ۷
۱ـ مبارزه با فقر ۷
۲ـ مبارزه با شکاف طبقاتی ۹
آیات مربوط به انفاق: ۱۲
۳ـ تحریم ربا ۱۴
منابع : ۲۳
ریشههای فقر و فساد
برای مبارزه با فقر و فساد، یعنی دو آفت بزرگ زندگی اجتماعی و اقتصادی، باید ابتدا به علل آنها توجه کرد. تا وقتی که این علتها از میان نرود، فقر و فساد ناگزیر به اشکال مختلف باز تولید خواهد شد. فقر از لحاظ اقتصادی عمدتا دو چهره دارد: بیکاری و درآمد ناکافی. فساد الزاما وابسته به فقر نیست، اما فقر ممکن است زمینه ساز گرایش به فساد باشد. فساد اقتصادی اساسا عبارت است از: سوء استفاده از قدرت و امتیازات ویژه و کم و بیش انحصاری در جهت کسب درآمدهای خارج از چارچوب قانون یا عرف اقتصادی جامعه، حال باید دید چه عواملی این پدیده را در جامعه رشد میدهند.
بیکاری یک پدیده اقتصادی است که علت آن مازاد عرضه نیروی کار نسبت به تقاضا برای نیروی کار است. این پدیده نشانه وضعیت رکود یا عدم رونق اقتصادی است. به عبارت دیگر، عدم تمایل بنگاههای بالفعل و بالقوه اقتصادی برای تولید بیشتر و استخدام نیروی کار، عامل اصلی گسترش بیکاری است. بنگاهها زمانی تولید را افزایش میدهند که تولید سودآور باشد و زمانی به استخدام نیروی کار دست مییازند که بازدهی اقتصادی نیروی کار بیش از دستمزد پرداختی باشد.
چرا افزایش تولید برای بنگاهها سودآور نیست؟ از یک طرف هزینههای نامرئی تولید (هزینههای معاملاتی) بسیار بالا و از طرف دیگر نظام مالیاتی و برداشتهای گوناگون از درآمد و سود بنگاهها به صورت عوامل مهم بازدارنده عمل میکنند.
منظور از هزینههای نامرئی یا معاملاتی عبارت است از: صرف وقت و انرژی زیاد، و بعضا صرف منابع مالی به صورت پول چای یا رشوه برای اخذ مجوزهای گوناگون از مراجع مختلف اداری برای راهاندازی و ادامه فعالیت اقتصادی.
تعریف نشدن حقوق مالکیت فردی، هزینههای نامرئی مشابهی را برای به اجرا گذاشتن قرادادها و استیفای حق مالکیت به بنگاه تحمیل میکند مانند مشکل ناشی از امتناع برخی از مسوولان بخشهای عمومی از اجرای قراردادها یا بر فرض مشکل عمومی چک های بلامحل در جامعه. به طور خلاصه میتوان گفت که بنگاه اقتصادی در وضعیتی قرار دارد که منافع آن عمومی شده یعنی همه در آن شریک هستند یا ادعای سهم دارند اما هزینههای آن خصوصی و به عهده خود بنگاه است.
چرا بنگاهها استخدام نمیکنند؟ زمانی که هزینه نیروی کار بالاتر از بازدهی اقتصادی آن باشد، بنگاه از استخدام امتناع میکند. قانون کار و تامین اجتماعی هزینههای مرئی و نامرئی زیادی را علاوه بر حداقل دستمزد، به طرفین قرارداد کار تحمیل میکند.
به طوری که عملا، هزینه نیروی کار دیگر تناسبی با بازدهی اقتصادی ندارد. به عنوان مثال 30 درصد دستمزد تحت عنوان تامین اجتماعی از طرفین قرارداد کار گرفته میشود که نرخی مشابه به آن در هیچ جای دنیا وجود ندارد و در عمل به معنای افزودن به هزینه نیروی کار به میزان 30 درصد است. بوروکراسی دولتی با تحمیل مقررات خود، آزادی قرارداد میان نیروی کار و بنگاه را از آنها سلب کرده و مانع از توافق آنها برای استخدام در شرایطی خارج از این مقررات موضوعه تحمیلی میشود. اینجا بوروکراسی دولتی است که به بهانه حمایت از نیروی کار مانع از ایجاد اشتغال میشود و بیکاری را دامن میزند.
چرا بخش وسیعی از نیروی کار درآمد ناکافی دارند؟ رکود اقتصادی و بیکاری مهمترین عامل پایین بودن دستمزدها است.
زمانی که فعالیتهای اقتصادی دچار رکود است و بنگاهها تمایلی به افزایش تولید ندارند و خیل عظیمی از بیکاران متقاضی استخدام هستند، برای بستن قرارداد کار، نیروی کار در موضع ضعیفی قرار دارد و ناگزیر نمیتواند دستمزد بالایی را مطالبه کند.
پس درآمد ناکافی نتیجه دو عاملی است که پیشتر به آنها اشاره کردیم.
چه عواملی موجب رشد فساد میشود؟ کسب درآمد غیرقانونی و نامشروع نه فقط یک مشکل اقتصادی بلکه مشکل اجتماعی و فرهنگی است. فساد اقتصادی اغلب ریشه در لابهلای بوروکراسی پیچیده در اقتصاد دولتی دارد. تقریبا هیچ موردی از فساد اقتصادی را نمیتوان سراغ گرفت که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از سوء استفاده از اختیارات و امتیازات مناصب دولتی ناشی نشده باشد. اقتصاد دولتی موجد موقعیتهای انحصاری یا رانتها است و این خود بزرگترین منشا فساد است.
مجوزهای بازرگانی خارجی و داخلی در شرایط غیررقابتی، مجوزهای توزیع کالاها به قیمت دولتی در شرایط دو گانگی قیمتها در بازار، اختیارات مربوط به اعطای تسهیلات بانکی با نرخهای بسیار پایین، اختیارات مربوط به توزیع ارز به قیمتهای پایین و غیره همگی منابع اصلی فساد اقتصادی و ارتشا در جامعه ما است.
اگر دقت کنیم میبینیم فقر و فساد هر دو ریشه در یک معضل اصلی دارد و آن سیطره بوروکراسی دولتی، چه به صورت تصدی و مالکیت و چه به صورت کنترل اداری، بر عرصه فعالیتهای اقتصادی است، عرصهای که قاعدتا حوزه فعالیتهای خصوصی و قراردادهای توافقی است.
اگر تشخیص بیماری را به طوری که گذشت، درست فرض کنیم تجویز درمان به شرح زیر خواهد بود.
1- پایین آوردن هزینههای معاملاتی بنگاهها از طریق مقررات زدایی و کاستن از بوروکراسی دولتی درخصوص اخذ مجوز تاسیس واحدهای اقتصادی و ادامه فعالیت آنها.
2- پایین آوردن هزینههای معاملاتی از طریق تمهیدات حقوقی به منظور تعریف دقیق حقوق مالکیت فردی و تضمین اجرای قراردادها.
3- اصلاح ساختاری و اساسی قانون کار و تامین اجتماعی در جهت تامین آزادی قرارداد میان نیروی کار و بنگاه از یک طرف و انحصار زدایی از تامین اجتماعی دولتی و ایجاد امکان برای رقابت بنگاههای خصوصی بیمه در زمینه قراردادهای آزادنه کار.
4- آزادسازی فعالیتهای اقتصادی در همه زمینهها به منظور شکستن انحصارهای دولتی، ایجاد رقابت و بالابردن بهرهوری اقتصادی.
5- یکسان کردن قیمتها در همه عرصهها به منظور از میان بردن منشا رانت و فساد اقتصادی.
6- مقررات زدایی در جهت کاستن از قدرت بوروکراسی و از میان برداشتن زمینههای سوء استفاده اقتصادی از قدرت اداری و سیاسی. کوتاه کردن دست بوروکراتها و سیاستمداران از دستاندازی در فعالیتهای اقتصادی، شرط لازم برای ریشهکن کردن فساد اقتصادی است.
ضرورت اصلاحات اقتصادی (در ایران) و الزامات نظام جهانی
فرآیند جهانی شدن اقتصاد (Globalization) که همگرایی و ادغام (Integration) بازارهای تجارت، سرمایه و مالیه جهانی و بالاخره تنظیم و همسو کردن قوانین، مقررات و کارویژه های فعالیتهای اقتصادی در سراسر جهان را بدنبال داشته و در این راستا هر روز بر سرعت خود می افزاید نحوه و حوزه های تعاملات اقتصادی میان کشورها ومیان نظام اقتصاد جهانی و هر یک از کشورها را بطریق نوین تبین کرده است. جهانی شدن اقتصاد که در چارچوب گسترش، توسعه و همه گیر شدن نظام اقتصاد سرمایه داری به پیش می رود، الزامات تنظیمی لیبرالیسم نوین اقتصادی (Liberalism Regulation) را به عنوان ابزارهای ضروری و اولیه تعامل با نظام اقتصاد جهانی معرفی می کند. این الزامات در قالب اصلاحات نوین اقتصادی،تجاری، مالی، پولی و نیز اصلاح ساختار اقتصاد ملی کشورها وجایگاه دولت در آن ظاهر می گردند تا بدین ترتیب راه ورود و در واقع ادغام هر یک از اقتصادهای ملی در نظام اقتصاد جهانی را ممکن و هموار سازد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
مقدمه ........................................................... 1
جنبش جهانی صهیونیسم .............................. 2
جنگ اول و وعدهی استقلال اعراب ................... 3
توافق سایکس-پیکو .......................................... 4
اعلامیهی بلفور .............................................. 5
پایان جنگ اول و طرح قیمومیت ......................... 6
کمیسیون کینگ-کرین ..................................... 7
مسالهی مهاجرت یهودیان و تنشهای دههی ١٩٣٠ 8
نگرشی به ترکیب جمعیتی فلسطین در نیمهی اول قرن بیستم 9
جنگ دوم و تاثیر آن بر خاورمیانه ........................ 10
سنگین شدن وزنهی اعراب در سیاست خارجی بریتانیا .......... 10
یهود ستیزی در اروپا ........................................................ 10
پایان جنگ دوم و تشدید تشنج در فلسطین ....................... 11
حملات تروریستی یهود علیه نیروهای بریتانیا .................... 11
صهیونیسم و ایالات متحده ............................................. 12
پایان قیمومیت بریتانیا و اعلام وجود اسراییل ......................... 13
اولین جنگ اعراب و اسراییل ١٩٤٨-١٩٤٩ ............................. 14
برتری اسراییل و آتشبس ................................................. 14
احساس تحقیر اعراب و طوفان ملیگرایی عربی ................... 15
انقلاب مصر و ظهور جمال عبدالناصر ................................. 15
سرایت ملیگرایی عربی به دیگر کشورهای عربی ............. 16
ملی کردن آبراه سوئز و جنگ ١٩٥٦ ................................ 16
جنگ ششروزه ............................................................... 19
تضاد دولتهای عربی ....................................................... 19
وعدهی نابودی اسراییل در شعارهای انقلابی و وقوع جنگ .... 20
تفاوت سرزمینهای اشغالشده در ١٩٦٧ .......................... 22
جنگ رمضان (یوم کیپور) ................................................... 22
سلاح نفت ..................................................................... 24
وقایع دیگر ........................................................................ 25
سخن آخر ........................................................................ 26
منابع .............................................................................. 27
مقدمه:
نوشتهی حاضر کوششی است برای بررسی اجمالی ریشههای مسئلهی فلسطین. مهمترین هدف این بررسی، معرفی ریشههای اختلاف با نگاهی به سیر رویدادهای قرن گذشته است. اگر نسبت به پیوندهایمان با سرزمین مادری بیتفاوت نباشیم و به سرنوشت و مسیر حرکت آن حساس باشیم، نمیتوانیم وقایع کلان کشورهای اطراف ایران را نادیده بگیریم، چرا که بعضی از این جریانات تاثیر مستقیمی بر سرنوشت دیگر اهالی منطقه دارد. بدیهیترین این تاثیرات کم یا زیاد شدن ثبات منطقه و تاثیرات بهسزای اقتصادی آن است. بحث عدالت و جایگاه ما بهعنوان یک انسان عدالتمدار هم که جای خود دارد. یکی از مهمترین این مسائل منطقهای، بیتردید مناقشات اعراب و اسراییل است. شاید اکثریت خوانندگان این نوشته تابهحال بارها مجبور به موضعگیری در مورد این مناقشه شدهاند و همین گزاره من را از بیان اهمیت این موضوع بینیاز کند. نگارنده بر این عقیده است که علیرغم حجم عمدهی این موضعگیریها، سطح عمومی درک ما از تاریخ شکلگیری مشکل فلسطین مطلوب نیست و نوشتهی حاضر تلاش دارد تصویری مقدماتی از موضوع به دست دهد. داشتن اطلاعات لازم، اولین قدم برای یک قضاوت عادلانه در مورد هر مطلبی است و سعی من این است که نوشتهی حاضر را تا اندازهی ممکن ناقل اطلاعات کنم نه موضعگیریهای شخصی (به جز بخش آخر). قبل از هرچیز تاکید بر این نکته ضروری است که بههیچ وجه خود را متخصص تاریخ نمیدانم و پیشاپیش از کاستیهای مقالهی حاضر عذرخواهی میکنم.
بررسیمان را از سالهای پایانی سدهی نوزدهم میلادی و شکلگیری جنبش صهیونیسم آغاز میکنیم. چگونگی شکلگیری کشوری به نام اسراییل در ١٩٤٨، مرکز توجه این نوشته است. بررسی حتی اجمالی همهی رویدادهای مهم بعد از ١٩٤٨، نوشتهای بسیار مبسوطتر از یک مقاله در ماهنامهای الکترونیکی میطلبد، به جای اینکار چند رویداد مهمتر از دههی ٥٠ تا ابتدای دههی ٨٠ انتخاب شده و به شکل موردی بررسی شدهاند. به چند دلیل سالهای دههی ٨٠ را برای پایان انتخاب کردهام، اول اینکه احتمالا بسیاری از خوانندگان کموبیش با وقایع متاخرتر آشنایی مقدماتی دارند. دوم، تاکید بسیار دارم که وارد مباحث سیاست داخلی و خارجی حکومت ایران نشوم و شاید یک مولفهی عمدهی وقایع مربوط به فلسطین در چند دههی گذشته موضعگیری حکومت ایران در این مورد باشد. سومین دلیل هم نقصان شناخت شخصیم از وقایع متاخرتر به دلیل دسترسی نداشتن به منابع مدون تاریخی در مورد این وقایع است. حداکثر تلاشم را کردهام که تحلیلی بیطرفانه از مناقشه به دست دهم، هرچند بیطرفی محض در مباحث تاریخی، بهخصوص برای غیرمتخصصین دشوار است. بههرحال آرشیو مقالات سازمان ملل در مورد مشکل فلسطین، بهعنوان یک منبع بیطرف، برای مطالعهی بیشتر و جامعتر بر روی تور جهانگستر (World Wide Web) قابل دسترسی است (ر.ک. به مراجع).