تجارب حاصل از آن چه که ما از آن به عنوان راه حل های سیستم اطلاعاتی سنتی، یاد میکنیم و نیز راه حل های EIS به معنای واقعی و اصیل بر کیفیت اطلاعات به عنوان یک عامل مهم موفقیت برای استفاده مدیریت آتی تأکید دارد:
سیستم EIS داده های فعال و ساخت نیافته و اطلاعات متنی را در بر خواهد داشت.
اجرا و توسعه یک سیستم EIS کاملاً متکی به روش و نظام مند است.
محتوای EIS وابستگی متقابل به کیفیت شناسایی و روند گردآوری اطلاعات دارد
....
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
چکیده
1. مقدمه
2. گرایش¬های اصلی در انتخاب ارزیابی عملکرد
1. نظام ارزیابی مبتنی بر نتایج کاری
4. دیدگاه¬های مختلف در ارزیابی عملکرد
5. تاریخچه روش تحلیل پوششی داده¬ها و تعریف آن
6. مدل¬های DEA
7. اصول پایه¬ای مورد استفاده در روش DEA
8. تعریف واحدهای تصمیم¬گیری (DMU)
9. مفهوم واحد مجازی در روش DEA
10. بازده به مقیاس در مدل DEA
11. معرفی برخی مدل¬های دیگر تحلیل پوششی داده¬ها
12. تلفیق تکنیک DEA با سایر تکنیک¬ها
13. مزایا و معایب
14. موارد عملی
15. برخی رویکردهایی که DMU را در یک روش مشترک به¬کار می-برند:
16. مدل DEA- BSC
17. نتیجه¬گیری و پیشنهادات
منابع
چکیده
به دلیل افزایش رقابت بین شرکت¬ها در سطح جهانی، شرکت¬ها مجبور به استفاده از انواع گوناگون ابزارهای عملکرد به منظور بهبود محصولات و خدمات خود شده¬اند. ارزیابی عملکرد می¬تواند نوسانات و مسیر ترقی عملکرد را مهیا نماید. در این مقاله نیز هدف ما معرفی انواع دیدگاه¬ها و روش¬های ارزیابی عملکرد از قبیل کارایی، بهره¬وری و به¬دنبال آن معرفی روش تحلیل پوششی داده¬ها(DEA) به عنوان یک معیار سنجش بهتر عملکرد می¬باشد. از آنجایی که روش DEA، یک روش کمی است و دارای نقایص فراوانی می¬باشد، آن¬را با روش ارزیابی متوازن(BSC) ترکیب کرده و مدل جدیدی تحت عنوان DEA-BSC که توسط ایلات و همکارانش ارایه شده است را بطور اجمالی معرفی می کنیم.
واژه¬های کلیدی: ارزیابی عملکرد، کارایی، تحلیل پوششی داده¬ها (DEA)، ارزیابی متوازن(BSC).
1. مقدمه
امروزه حیات سازمان¬ها و شرکت¬ها در شرایط پیچیده و رقابت صنعتی،مستلزم شناسایی تمامی عوامل تأثیرگذار محیطی و محاطی و برقراری ارتباط صحیح و تعاملات سازنده با آنهاست. در این بین بخش صنعت بدلایل متعددی از جمله نیاز به تولید انبوه و کسب سود،پیشرفت¬های فراوانی داشته وتکنیک¬های مدیریت صنعتی در شکل¬گیری این تحول نقش اساسی و زیربنایی ایفا می¬کنند. از یک طرف خواسته¬ها و آرزوهای بشر نامحدود است و از طرف دیگر قدرت، امکانات، ابزار و زمان حیات او محدود می-باشد. به¬ناچار استفاده مناسب از منابع و بهره¬وری و کارایی به مفهوم گسترده خود مورد توجه انسان قرار گرفته است.
در روش¬های مختلف اندازه¬گیری بهره¬وری و کارایی، تعیین توابع تولید و استفاده از آنها در مدل از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. دو نوع روش برای تخمین توابع تولید تجربی وجود دارد که عبارتند از : روش پارامتری و روش غیر پارامتری. در روش¬های پارامتری، برای یافتن تابع تولیدی که برای سیستم یا جامعه تعیین شده است، با مشکلاتی از جمله برآورد، بررسی و حدس تابع تولید، تعیین پارامترهای آن و بررسی صحت این حدس مواجه هستیم. در مقابل روش¬های پارامتری، روش¬های غیر پارامتری وجود دارد. از جمله محاسن روش¬های غیر پارامتری این است که این روش¬ها شکل مشخصی برای تابع تولید در نظر نمی¬گیرند و مستقیماً با داده¬های مشاهده شده سر و کار دارند (توکلی مقدم و همکاران ،1383: 1). فارل برای اولین بار برای تخمین کارایی روش غیر پارامتری را مطرح کرد. او به جای حدس تابع تولید، با استفاده از مشاهدات مقادیر مرزی ورودی¬ها و خروجی¬ها، کارایی را برای واحدهای مورد مطالعه محاسبه نمود (دیچوف و آلن ،2001: 319) روش تحلیل پوششی داده¬ها (DEA) همان بسط روش فارل می¬باشد که بجای یک خروجی، چند خروجی را در مدل مد نظر قرار می¬دهد. تحلیل پوششی داده¬ها کارایی یک واحد تصمیم گیرنده را نسبت به واحدهای دیگر با ورودی¬ها و خروجی¬های مشابه اندازه می¬گیرد. بیشترین کاربرد این روش در واحدهای خدماتی نظیر بانک¬ها، بیمارستان¬ها، شهرداری¬ها، دانشگاه¬ها و غیره می¬باشد. جهت اجرای روش DEA باید ابتدا واحدهای تصمیم¬گیری را مشخص نموده و سپس عوامل داده و ستاده را تعیین نمود. پس از آن معادله ضرائب، نامعادلات و تابع هدف را مشخص کرده و نهایتاً تابع هدف را حل نمود. نتیجه¬گیری و تجزیه و تحلیل نتایج حاصله آخرین مرحله انجام کار می¬باشد (توکلی مقدم، 1383: 3).
2. گرایش¬های اصلی در انتخاب ارزیابی عملکرد
یکی از مهم¬ترین مراحل فرایند ارزیابی عملکرد، انتخاب شاخص یا شاخص¬های ارزیابی می¬باشد. در انتخاب نوع این شاخص¬ها، گرایش¬های مختلفی وجود دارد که هر کدام نیز روش¬های خاصی را برای انجام ارزیابی عملکرد تجویز می-نمایند. سه نوع گرایش اصلی به شرح زیر است:
1. نظام ارزیابی مبتنی بر ویژگی¬های فردی
ارزیابی مبتنی بر ویژگی¬های فردی، به منظور ارزیابی خصوصیات فردی، مورد استفاده قرار می¬گیرد. این نوع ارزیابی، بر خود شخص و صفات و روحیات وی تأکید دارد. در همین راستا، نظریه¬های«صفات رهبری» مبنای ارزیابی عملکرد قرار می¬گیرند. لذا موضوع سنجش «شخصیت» مدیر که عادتها و شیوه¬های معمول رفتار و نیز توانائی¬های او را در ایفای نقش نشان می¬دهند، اهمیت بسزائی دارد. گرچه در طراحی این نظام، به روش¬های ذهنی متوسل می-شوند و اصولا یکی از ضعف¬های این نوع ارزیابی، استفاده از روش¬های ذهنی در هنگام ارزیابی است، اما به نظر می¬رسد با توجه به پیشرفت مطالعات علمی در این زمینه، از جمله مطالعات گیسلی ، یوکل ، بنیس ، کرک پاتریک ، کوک و استاگدیل نمی¬توان در ارزیابی عملکرد مدیر به این ویژگی¬ها توجه نکرد (فضلی و آذر، 1381: 100).
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:52
مقدمه: ۱
تقسیم بندی انواع پروژه های (IT): 3
1- پروژه های ساده: ۴
۲- پروژه های فازی یا مبهم: ۵
۳- پروژه های قطعی: ۵
۴- پروژه های اضطراری: ۵
انواع شکست پروژه های (IS): 6
محیط و دامنه شکست پروژه های (IS): 6
برخی علل اصلی شکست پروژه های :IS) 7
عوامل شکست پروژه های (IT): 9
1- عوامل شکست پروژه ها: ۱۱
۱-۱- مالکیت ضعیف: ۱۱
۱-۲- تکنولوژی تکامل نیافته یا تثبیت نشده: ۱۱
۱-۳- عدم درگیری کاربر: ۱۲
۱-۴- طرح توجیهی ضعیف: ۱۳
۱-۵- ارتباطات ضعیف: ۱۴
۲- عوامل اصلی شکست مدیریت پروژه: ۱۵
۱-۲- مدیران پروژه بی تجربه: ۱۵
۲-۲- برنامه ریزی ضعیف پروژه: ۱۵
۳-۲- مدیریت ضعیف خواسته ها: ۱۶
۴-۲- وابستگی به ابزار مدیریت پروژه: ۱۸
۵-۲- عدم وجود تاریخ پایان کار: ۱۹
۶-۲- رهبری ضعیف: ۱۹
۷-۲-آزمایش کافی: ۱۹
عوامل موفقیت پروژه های IT: 20
1- مدیریت خواسته ها: ۲۱
۲- برنامه ریزی پروژه: ۲۱
۳- فرایندها. ۲۲
۴- مدیریت منافع: ۲۲
۵- افراد: ۲۳
۶- آزمایش : ۲۳
مطالعات موردی: ۲۴
سیستم رایانه ای ارسال آمبولانس لندن: ۲۵
منطق یک سیستم جدید. ۲۶
مقاصد و اهداف سیستم جدید. ۲۸
راه اندازی پروژه. ۲۹
مدیریت پروژه. ۳۲
توسعه سیستم. ۳۴
فرهنگ سازمانی و تغییر سازمانی.. ۳۶
آزمایش سیستم و به کارگیری آن.. ۳۷
پیاده سازی.. ۳۹
پیاده سازی کامل سیستم. ۴۱
علل شکست پروژه LAS. 43
فشار زمان بندی.. ۴۳
سودای رهبری.. ۴۴
مدیریت ریسک نامناسب.. ۴۵
تضمین کیفیت نا مناسب.. ۴۶
مدیریت پروژه نامناسب.. ۴۶
منابع مورد استفاده : ۴۷
امروزه گسترش فعالیتهای بازرگانی، جهانی شدن و تغییرات وسیع تکنولوژیک در محیط سازمانها باعث گردیده که آنها برای حفظ بقاء و مزایای رقابتی خود از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشند لازمه انعطاف پذیری تغییرات سریع است و تغییرات سریع بدون داشتن اطلاعات امکان پذیر نیست، در نتیجه اطلاعات که به عنوان یک منبع بسیار پر ارزش در کنار سایر عوامل موثر در هر سازمان مطرح است. وجود سیستم های اطلاعاتی یکپارچه از ضروریات حرکت به سمت کسب و کار الکترونیک و رقابت بوده و استفاده از فن آوری اطلاعات (IT) و سیستم های اطلاعاتی (IS) برای کلید سازمانها و شرکتها ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. بسیاری از سازمانها به اهمیت فن آوری اطلاعات و تاثیر آن بر سرعت و دقت گردش کارها، رضایت بیشتر مشتریان یا سیستم های پشتیبانی، تصمیم گیری مدیران و به ویژه کارآیی آن واقف شده اند و این امر باعث گردیده که به سرعت به سمت استفاده از آن روی آورند. هر شرکت یا سازمانی شامل ۳ هسته اصلی یعنی فرایند تصمیم گیری، جریان اطلاعات و جریان مواد است، که فن آوری اطلاعات روی هر ۳ هسته فوق می تواند تاثیر بگذارد. کاربرد فناوری اطلاعات، شرکت ها را قادر می سازد امتیازات مهمی از قبیل موارد زیر کسب کنند:
۱- صرفه جویی در هزینه و بهبود بخشیدن جهت تبادل اطلاعات .
۲- اجتناب از خطاهای انسانی هنگامی که وظایف، تکراری یا بسیار پیچیده است.
۳- صرفه جویی مالی بدلیل کاهش خطاها و زمان انجام وظایف.
۴- ادغام و هماهنگی چندین وظیفه در یک وظیفه.
۵- بهبود بخشیدن کارایی و اثربخشی سازمانی.
۶- بهبود مدیریت میانی و کاهش فرآیندهای زائد از طریق اطلاعات مفیدتر.
ولی اجرای پروژه های (IT) در آنها بدون مشکل نبوده و اجرای غیر صحیح، ناقص یا بدون برنامه ریزی مناسب باعث شکست یا توقف آنها با تحصیل هزینه های هنگفت می گردد. علی رغم وابستگی زیاد سازمانها به (IT)، باوراین که هنوز کل پروژه های IT، به نوعی با شکست مواجه می شوند مشکل است. مطالعات نشان می دهد که بالغ بر ۵۰ درصد پروژه های فن آوری اطلاعات شکست می خورند، ۸۳ درصد از آنها اهداف تحویل و قیمت را محقق نمی کنند و بیش از ۳۰ درصد آنها قبل از تحویل به طور کامل منحل می شوند. و این در حالی است که شکست یا موفقیت پروژه (IT) توان تاثیر روی تمام افراد درگیر در پروژه، از تیم پروژه گرفته تا کل سازمان و نهایتا مدیریت عالی را دارا است. پروژه های (IT) موفق منابع قابل سنجشی را برای سازمان داشته و پیشرفت شغلی افرادی را که در این نوع پروژه ها کار می کنند، بهبود می بخشند، در صورتیکه پروژه های ناموفق از لحاظ راهبردی به دلیل شکست در ایجاد تغییر و به لحاظ عملیاتی به دلیل شکست در ارائه راه حلهای قابل اجرا که خواسته های سازمان را برآورده می سازند در سازمان عدم اطمینان بوجود می آورند.
به منظور برنامه ریزی جهت رسیدن به موفقیت بایستی دلایل و عوامل شکست پروژه های (IT) را شناخت و درک کرده، با مشخص شدن راهبرد دفاعی ما در برابر شکست و تعیین عوامل موفقیت می توان با استفاده از مناسبترین روشها به ایجاد موثر پروژه های (IT) مبادرت ورزید. این مقاله تلاشی است در جهت تبیین عوامل شکست و در نتیجه عوامل موفقیت در اجرای پروژه های (IT) در سازمانها و شرکتها.
از مواردی که در موفقیت یا شکست پروژه های (IT) موثر است خود پروژه می باشد. پروژه ها را می توان از نظر اندازه، سطح تکنولوژی و ماهیت تقسیم بندی نمود. از نظر اندازه پروژه ها به سه دسته کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم می شوند.
از نظر سطح تکنولوژی پروژه ها به ۴ گروه پروژه های بر اساس تکنولوژی تکامل یافته، نسبتا تکامل یافته، پیشرفته و بسیار پیشرفته تقسیم می شوند. از نظر ماهیت می توان آنها را به ۴ دسته پروژه های ساده، فازی یا مبهم، قطعی و اضطراری تقسیم کرد. بدیهی است که پروژه های کوچکتر از پروژه های بزرگتر و پروژه هایی با تکنولوژی تکامل یافته نسبت به پروژه های بسیار پیشرفته از ریسک کمتر و در نتیجه احتمال شکست پائین تری برخوردار هستند.
این نوع پروژه ها دارای مشخصات زیر می باشد:
۱- طرح و برنامه مفصلی برای کل پروژه وجود دارد.
۲- تمام منابع لازم برای تکمیل پروژه در دسترس است.
۳- بر عملیات کاری موجود تاثیر کمی دارد.
۴- برای اجرای آن، یک راه حل واحد و واضح وجود دارد.
پروژه های ساده، معمولا به گام های طویل امکان سنجی و تحقیق که برای پروژه های پیچیده تر ضروری هستند، نیاز ندارند، ولی با این حال، باید بازنگری ها و کنترل های منظمی بر پروژه انجام گیرد تا از متمرکز ماندن پروژه بر برآورده ساختن اهداف کاری و بالاتر از همه اجرای آن اهداف اطمینان حاصل شود. در این نوع پروژه احتمال شکست کم است و از اطمینان بالا و ریسک پائینی برخوردار است.
پروژه های فازی از آن دسته پروژه هایی هستند که در آنها جزئیات آنچه که بایستی اجرا شود و هم چنین نحوه انجام کار مشخص نیست، بنابراین صفت مشخصه پروژه های فازی، نیاز به اجرا و تکرار گامهای امکان سنجی و تحقیق، تا زمانی که بتوان شناخت کافی از وضعیت بدست آورد باشد. بدیهی است که این نوع پروژه دارای ریسک بالا بوده و احتمال شکست زیاد است.
این نوع پروژه ها، وقتی بوجود می آیند که سازمان ملزم شود خواسته مشخصی را برآورد سازد، ماهیت این خواسته ها چنان است که تا وقتی برآورد نگردد بعید است سازمان یا شرکت بتواند بکار خود ادامه دهد، ریسک در این پروژه ها بالا و احتمال شکست زیاد است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:39
فهرست مطالب:
مقدمه
نقش اینترنت در تغییر شکل سازمان تدارکات
سازمان تدارکات
وظیفههای استراتژیک در مقابل وظیفههای معاملهای
تدارکات مستقیم در مقابل غیرمستقیم
سطح استراتژیک و معاملاتی فعالیتهای تدارکات
تمرکز سنتی تدارکات تولیدگرا برعملیات
نکات تمرکزی مدیریت
آثار اینترنت و تکنولوژیهای وب
همگرایی بین تدارکات مستقیم و غیرمستقیم
همگرایی بین وظایف عملیاتی و وظایف استراتژیک
تدارکات و کنترل موجودی
شرح و ظایف امور تدارکات و قراردادها
خلاصه
مقدمه:
بهرهوری یکی از دیرپاترین مفاهیم در محاسبه هزینههای تعداد بر نیروی کار یک کارخانه است. همچنان که رقابت جهانیتر میشود؛ نوآوری و خلاقیت نیز از سطح بنگاه - بنگاه به سطح زنجیره تأمین - زنجیره تأمین جابجا میشود. افزایش مزیت رقابتی تنها در صورتی حاصل میشود که تمامی بازیگران زنجیره تأمین کاملاً با یکدیگر هماهنگ باشند. مدیریت زنجیره تأمین (SCM) در برگیرنده تمامی برنامهریزیها و مدیریت فعالیتهایی است که در تدارک, تأمین, تبدیل و هماهنگیهای لجستیکی می باشد. از این منظر, مدیریت زنجیره تأمین شامل همکاری و هماهنگی با شرکای زنجیره نیز -که میتوانند تأمینکنندگان, واسطهها, ارائهدهندگان خدمات شخص ثالث و مشتریان باشند- خواهد بود. در واقع مدیریت زنجیره تأمین, وظیفه یکپارچهسازی عرضه و تقاضا را در داخل و میان شرکتها را بر عهده دارد. مدیریت لجستیک بخشی از SCM که وظیفه اصلی آن برنامه ریزی, اجرا وکنترل جریان مستقیم و معکوس مواد , کالاها و اطلاعات مرتبط و ذخیره سازی آنها به گونه ای کارا و اثر بخش میان نقطه مبدأ و نقطه مصرف به منظور برآوردن الزامات مشتری می باشد. فعالیتهای مدیریت لجستیک نوعاً شامل مدیریت حمل و نقل ورودی و خروجی , مدیریت ناوگان حمل , انبارداری , جابجایی مواد و کالا اجرای سفارش , طراحی شبکه لجستیک مدیریت موجودی برنامه ریزی عرضه و تقاضا و مدیریت اشخاص ثالث تأمین کننده خدمات لجستیک است.عملکرد لجستیک تا حدودی شامل تدارک وخرید, برنامهریزی و زمانبندیتولید, مونتاژ وبسته بندی و خدمات به مشتریان می شود.لجستیک در تمامی سطوح برنامه ریزی و اجرا حضور فعال دارد: چه استراتژیک , چه عملیاتی و چه تاکتیکی. مدیریت لجستیک یک عملیات یکپارچه ساز است که تمامی فعالیتهای لجستیکی را با هم هماهنگ ساخته و بهینه مینماید. بدیهیاست که تحت این مدیریت فعایتهای لجستیک می باید به هماهنگی و یکپارچگی با سایرفعالیتها اعم از بازاریابی , فروش , ساخت وتولید , مالی و فناوری اطلاعات دست یابند.
نقش اینترنت در تغییر شکل سازمان تدارکات
سازمان تدارکات شرکتها بهطور سنتی به دو بعد جدا شده است. از یکطرف، بر تدارکات مستقیم یا تولیدگرا تاکید شده و با آن نسبت به تدارکات غیرمستقیم یا غیرتولیدگرا برخورد متفاوتی شده است.
از طرف دیگر، وظایف استراتژیک یا منبعگرا از فعالیتهای عملیاتی یا معاملهگرا متمایز شدهاند. این جدایی از نظر سازمانی و همچنین در ارتباط بااستفاده از تکنولوژی اطلاعات(IT) نشان داده میشود.
چند سالی است که از تکنولوژی اطلاعات در تدارکات استفاده میشود، بویژه خودکارکردن وظایف عادی برای حصول اطمینان از فرآیندهای تولیدی روان و یکدست. به سایر حوزهها توجه کمتری صورت گرفته که منجر به ناکاراییهای عمده مانند فرآیندهای غیر شفاف و پیچیده تایید مدیریت برای خریدهای غیراستراتژیک گردیده است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:39
فهرست مطالب:
Expert Systems & Decision Support Systems
یک سیستم DSS این مشخصات را دارد
Life Cycle در Data warehouse
مراحل پیشرفت در استفاده از یک Data Warehouse :
امکان سنجی (بررسی امکانات ) :
منافع Warehouse
محاسبه ROI برای Data Warehouse
موارد قابل ملاحظه در ROI مربوط به Data Warehouse :
مشخصات یک Data Warehouse موفق
برآورد کلی
دلایل اصلی برای پیاده سازی Data Warehouse در سازمان :
مشکلات سیستم DWH
عوامل ریسک در پروژه DWH
سرآغاز
استفاده از الگوریتم های فازی و GIS برای مکان یابی تجهیزات شهری
(مطالعة موردی : محل دفن زبالة شهر بابلسر)
پیشینة تحقیق
روش کار، مدل سازی و داده های تحقیق
انواع مدل های تلفیق اطلاعات برای مکان یابی اراضی
جمعیت و زباله تولیدی خانگی
یافته های وضع موجود شهر بابلسر
زباله های بیمارستانی و صنعتی
نحوة جمع آوری
تجهیزات جمع آوری زباله
هزینه های جمع آوری و حمل و نقل
تحلیل و ارزیابی محل فعلی دفن زباله شهر بابلسر
معیارهای مکان یابی محل مناسب دفع مواد زیاد جامد شهری بابلسر
نتیجه گیری
چکیده:
در حالی که عمر کوتاهی از استفاده از Database بعنوان بستری برای داده ها جهت انجام آنالیزهای پیچیده می گذرد، ولی نیاز به اینگونه عملیات از دیرزمانی احساس می شده و ابزار Database نیز در اینمورد از ارجحیت خاصی برخوردار گردیده اند. پاسخ به سؤالاتی نظیر What – If ، شبیه سازمانهای عملیات مهم مانند معرفی یک محصول جدید، یا تعیین پر سودترین محصولات، همگی از نیازهای اصلی کسب و کار بشمار آمده و ایجاد Data warehouse به کمک کامپیوتر جهت حل اینگونه مسایل کمک بسیار بزرگی کرده است.
در واقع کامپیوتر جهت حل مسایل پیچیده آنالیز داده ها، از سالهای 1950 مورد استفاده بوده اند و اساساً ماهیت مسایلی که توسط Data warehouse حل می شود، در این پنچ دهه تفاوتی نکرده است. انجام عملیات مختلف بر روی اعداد برای بدست آوردن نتایج گوناگون، عملیات Aggregation روی داده های هر مجموعه و آنالیز واریانس داده ها، جدید بشمار نمی آیند.
Expert Systems & Decision Support Systems
چنانچه به مسیر تحول داده ها توجه شود، الگوی واضحی از طرز استفاده آنها در Data Warehouse های حتی پیچیده دیده می شود. عامل مهمی که در این مسیر بسیار تغییر یافته است سرعت می باشد، سرعتی که با آن برای سؤالات پاسخی ایجاد می گردد. از سالهای 1975 تا 1990 برای مدیران برنامه ریزی استراتژیک، ساعتهای طولانی منتظر ماندن برای دریافت پاسخ امری عادی بشمار می آمد. امروزه Warehouse های Decision Support امکان ایجاد پاسخ برای انواع Query (پرس و جوها) را حتی برای کاربر نهایی در کمترین زمان ممکن (کسری از ثانیه) دارا می باشد. بنا به ماهیت سوالات مطروحه در صنعت امروز و حساسیت پاسخگویی، نیاز به سرعت در پاسخگویی بسیار احساس می شود.
با ایجاد یک شبیه سازی و یا طرح What – If از سوی کاربر Data Warehouse ، غالباً پاسخ به یک سؤال منجر به طرح سوالات دیگر خواهد شد و عامل زمان در این امر نقش مؤثری دارا می باشد.
Expert Systems & Data Warehouse
Expert System در دنیای کامپیوتر واژه ای است که برای هر برنامه حاوی عبارت IF مورد استفاده قرار می گیرد. بطور کلی یک سیستم خبره با Expert System پروسس ساخته یافته تصمیم گیری در ذهن بشر را مدل داده و آنرا به شرایط دنیای واقعی می رساند.
هر پروسس Decision Making قوانین یا Rule هایی در Interface engine دارند. Interface Engine جهت بکار انداختن اجزای جمع آوری اطلاعات یک سیستم که نهایتاً به راه حل مساله خواهند رسید، مورد استفاده می باشد. در واقع سیستم خبره تصمیمی برای کاربر می گیرد، در حالی که سیستم Decision Making تصمیمی را بهمراه کاربر می گیرد. سیستم خبره هیچ امکاناتی برای دخالت انسان در پروسس تصمیم گیری فراهم نمی کند. بسیاری تصمیم گیریهای واقعی در دنیای مدیریت نیازی به دخالت انسانی ندارد و Data Warehous قادر به تأمین پاسخ بدون دخالت کاربر می باشد. یعنی با وجود Data Warehouse کامپیوتر قادر به تولید گزارشات روزانه مورد نیاز بطور اتوماتیک می باشد. هم چنین یک سیستم DSS ، داده ها را طوری aggregate اولیه می نماید که مدیریت قادر به نگرشی کلی و نتیجه گیری می گردد. در DSS ها، هر قدر میزان aggregate در داده ها بالاتر بوده، قدرت تصمیم گیری و پیش بینی انسان بیشتر است.
Decision Support Systems & Data Warehouse
معمولاً Dss ها بعنوان نوعی از Data Warehouse هایی مطرح گشته که با حل مسایل نیمه ساختار یافته سرو کار دارد. بعبارتی دیگر مساله هر دو جز ساختار یافته و نیافته را دارا بوده و جز ساختار نیافته نیاز به دخالت انسانی داشته و ارتباط انسان با DSS را ایجاب می نماید.
اجزای ساختار یافته یک DSS ، قوانین تصمیم گیری یا Decision Rules ذخیره شده بعنوان سیستم پردازش مسایل می باشند و جز دیگر به انسان واگذار می شود. مثالهایی از مسایل نیمه ساختار یافته : انتخاب یک سایت برای کارخانه، و یا انتخاب سبد سهام (Stock Portfolio ).
در تکنولوژی Decision Support بسیاری عملیات نیاز به دخالت انسانی دارد مثل انتخاب سایت که اجزا ساختار یافته و نیافته را با هم دارد. عوامل و قوانینی براحتی قابل اندازه گیری بوده و در سیستم Database نگهداری می شوند و این به کاربر سیستم امکان ایجاد سناریوی What – If را می دهد. با اینحال وجود اجزای ساختار یافته، ساختار یافتگی کلی پروسس تصمیم گیری را تضمین نمی نماید.