ارتباط جامعه شناسی با سایر علوم
مقدمه
بر حسب عرف و عادت، علوم را به دو شاخه عمده تقسیم میکنند: علوم طبیعی و علوم اجتماعی. علوم طبیعی مربوط به مطالعه پدیده های طبیعی است و علوم اجتماعی عرصه وسیع رفتارهای انسانی را مطالعه میکند. جامعهشناسی یکی از علوم اجتماعی است. دیگر علوم اجتماعی عبارتند از: روانشانسی(که مطالعه رفتارهای فردی است) روانشناسی اجتماعی (که مطالعه روابط افراد با گروه است) علوم سیاسی( که مطالعه حکومت و فلسفه سیاسی و تصمیم گیریهای اداری و سیاسی است) اقتصاد( که مطالعه تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات در جامعه است) و انسانشناسی (از آن جمله: باستانشناسی که مطالعه بقایای تمدنهای گذشته است، زبانشناسی یا مطالعه زبان، انسانشناسی جسمانی یا مطالعه تحولات زیستی انسان و انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی که مطالعه شیوههای زندگی در میان اجتماعات مختلف سراسر دنیاست.) رشتههای جامعهشناسی و انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی در بسیاری از مفاهیم مشترکاند. جغرافیای انسانی ( که به مطالعه نقش انسان در فرایندهای مختلف مانند رشد و کاهش و حرکات جمعیت در سطح زمین میپردازد) و تاریخ (که رویدادهای گذشته را به عنوان فعالیتهای بشری ثبت و تبیین میکند نیز همچون دانشهای یاد شده) با جامعهشناسی رابطه دارند. (بروس، 1379، 18)
ذیلا به طور مشروح ارتباط جامعه شناسی را با سایر علوم مورد بررسی قرار میدهیم:
تاریخ
شناخت پدیده های اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسی منحصر به بررسی آن در زمان و حال نیست، بلکه برای درک و تبیین کامل وقایع اجتماعی باید به گذشته دور یا نزدیک آن توجه کرد.
جامعه شناسی در این زمینه به علم تاریخ احتیاج دارد. پدیده های اجتماعی اغلب ریشهای کهن دارند و علل آنها را باید در زمانهای دور جستوجو کرد. جامعهشناسی در بررسی نمودهای اجتماعی و تجزیه و تحلیل و شناخت کامل آن از علم تاریخ مدد میگیرد. تاریخ بر اساس موضوعات گوناگون مورد مطالعه خود به رشتههای دینی، سیاسی، هنری، ادبی، فلسفی، فرهنگی و ... تقسیم میشود و در هر کدام از این رشته ها به رشته های مشابه در جامعهشناسی کمک میکند. تاریخ به خاطر روشن کردن سوابق زندگی اجتماعی و اثر مسلم آن در وضع کنونی در کلیه شئون جامعه باید مورد توجه جامعهشناسان باشد، زیرا پدیدهها را نمیتوان بدون توجه به گذشته آنها مورد مطالعه قرار داد. مطالعه با روش تاریخی روشن خواهد کرد که در اجتماعات بشری از دورانهای مختلف و در سرزمینهای گوناگون چه عقاید و آراء فلسفی، سیاسی، اجتماعی و علمی وجود داشته است. زندگی و معیشت مردم چگونه بوده است؟ اشکال حکومت، سازمانهای اداری و دفاعی چه تحولاتی به خود دیده است؟
تاریخ اغلب یک نهاد اجتماعی یا پدیده اجتماعی را از آغاز پیدایی آن توصیف میکند، در صورتی که جامعه شناسی به تجزیه و تحلیل امور و وقایع اجتماعی و توجیه علل آنها میپردازد و ارتباط میان آنها را تبیین میکند و از طریق مقایسه وقایع اجتماعی و مطالعه وجوه اشتراک میان آنها سعی دارد آنها را تعمیم دهد و به قوانین کلی دست یابد. بنابراین جامعه شناسی و تاریخ مکمل یکدیگرند.
هنگامی که مورخ میخواهد به تجزیه و تحلیل امور و یافتن آنها بپردازد به جامعهشناسی نیاز دارد. زیرا هر واقعهای نتیجه ترکیب پدیدههای مختلف است و برای شناختن آن گاهی از ساختها، نهادها و پدیدههای دیگر ضرورت پیدا میکند. جامعه شناسی هم در بررسی نهادها و امور اجتماعی و تحلیل ریشه های آن از تاریخ مدد میگیرد، به عنوان مثال بررسی وقایع یک دوره تاریخی مثلا دوره ساسانی در ایران یک بررسی تارخی است، ولی تبیین ساخت حکومت و ویژگی سازمانهای سیاسی آن در ارتباط با سایر ابعاد سطوح جامعه ساسانی مانند خانواده، جمعیت، گروهها و طبقات اجتماعی و نظام بسته و امور مشابه دیگر و بالاخره کشف علل و آثار و نتایج سقوط این سلسله، مطالعه ای جامعهشناختی محسوب میشود. در حقیقت میتوان ادعا کرد که یک جامعه شناس بدون شناخت تاریخ یک جامعه نمیتواند به گونهای پویا و ژرف فرایند تحولات اجتماعی آن جامعه را مورد بررسی قرار دهد. (وثوقی و نیک خلق، 1385، 63 – 64)
به طور کلی هدف علم تاریخشناسایی زندگی اجتماعی بر اساس مشخصات زمانی است که تاریخ وقایع مهم اجتماعی را بر اساس ترتیب زمانی و محل وقوع آنها تعقیب و مطالعه میکند. در حالی که جامعهشناسی، حوادث اجتماعی را بدون توجه به مکان و زمان آنها بررسی میکند و با طبقه بندی آنها سعی میکند به کشف قوانین جامعه ها و پیشبینی تحولات آنها نایل آید.
ارتباط جامعه شناسی با سایر علوم
بنابراین شناخت پدیدارهای اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسی منحصر به بررسی آن در زمان حال نیست. بلکه برای درک و تبیین کامل وقایع اجتماعی باید به گذشته آنها مراجعه کرد. زیرا پدیدههای اجتماعی اغلب ریشهای کهن دارند و علل آنها را باید در زمانهایی دور یا نزدیک جستوجود کرد. از این رو جامعه شناسی از علم تاریخ کمک میگیرد تا بتواند ارتباط میان آنها را تبیین کند و از طریق مقایسه و مطالعه وجوه اشتراک میان وقایع اجتماعی آنها را تعمیم دهد و به قوانین کلی دست یابد.
برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.
چکیده
سه واریته خرما از کشور عمان که توسط خشک کن های خورشیدی و به صورت طبیعی خشک شده اند به همراه شیره و سایر محصولات خرما (کیک های فشرده و هسته) به منظور بررسی ترکیبات فیبرهای رژیمی، ترکیبات فنولی کل و خواص آنتی اکسیدانی مورد آزمایش قرار گرفتند. کربوهیدرات ها ترکیب اصلی را در تمامی واریته های خرما، شیره و سایر محصولات تشکیل می دهند و به همراه آن رطوبت و مقدار کمی پروتئین، چربی و خاکستر نیز وجود دارد .
کیک های فشرده حاوی بالاترین میزان پروتئین می باشند و محدوده ی تغلیظ آنها ازg 100 /gr 62/3 در واریته Shahal تاgr100/ gr 23/5 در واریته Mabseeli ، متغیر است. در حالی که میزان چربی در هسته بالاترین مقدار را داشته و محدوده آن بین gr/100 / gr02/5 درواریته Mabseeli تا gr100/ gr 9/5 در واریته sellah- um متغیر است.
هسته در بین خرما، شیره و محصولات دیگر خرما، حاوی بالاترین مواد فنولی( mg 4430- 3102 اسید گالیک به ازای هر gr 100 وزن) و خواص آنتی اکسیدانی ( 929-580 / mol ترو لوکس به ازای هر گرم ) می باشد. نتایج حاصله اشاره می کند که محصولات وابسته به خرما به خصوص هسته حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان بوده و بنابراین می تواند به عنوان یک غذای عملگریا یکی از اجزای غذایی عملگر در نظر گرفته شود.
کلیدواژه ها: خرما، شیره، کیک فشرده، هسته، فیبرهای رژیمی، ترکیبات فنولی کل، فعالیت آنتی اکسیدانی کل
چکیده
غزل شکل نهایی و تکامل یافته ی شعر ماست و شاید بتوان گفت قدیمی ترین قالبی است که در شعر فارسی توانسته است حیات خود را به هزاره ی جدید بکشاند و این کار کوچکی نیست . یکی از شاعران برجسته ی معاصر ایران که خلاقیّت و آفرینندگی را با پژوهش و تتبّع جمع آوری کرده است و هم محافل ادبی و هم جامعه ی دانشگاهی او را در زمان حیاتش جدّی گرفت ، مرحوم قیصر امین پور و سید حسن حسینی است . قالب غزل در همه پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور دیده می شود. سید حسن حسینی نیز در قالب غزل اشعار قابل توجهی دارد .موضوع این پژوهش بررسی غزل های روایی و سایر انواع آن در غزل های سید حسن حسینی و قیصر امین پور می باشد . غزل روایی غزلی است که در محور عمودی خود ، به نقل رویدادی بپردازد ، رویدادی که شرح آن ، درون غزل باشد و کل ساختار غزل را در برگیرد . هر غزل روایی ، از سه بخش مقدمه ، تنه و پایان تشکیل شده است.عناصر داستانی در غزل روایی وجوددارند که عبارتند از : شخصیت ، صحنه ، پیرنگ ، زاویه دید ، عمل داستانی ، حادثه ، گفتگو ، مضمون ، اوج ، گره گشایی و نتیجه گیری.
در سایر انواع غزل نیز با داستان مواجه هستیم اما داستان ها و روایاتی که در بیرون از غزل رخ داده است و فهم آن به درک و اطلاعات مخاطب یا خواننده بستگی دارد. سایر انواع آن شامل غزل های ارجاعی، غزل هایی که حکایت دارند ، غزل های دارای مقدمه برای گفتگو ، غزل هایی که تلمیح دارند، می باشد.
فصل اول
مقدمه و روش تحقیق
1-1-کلیات
تعریف مساله و بیان سوال های اصلی تحقیق
مهم ترین سوال های این پژوهش به قرار زیر است :
یک- نگاه قیصر امین پور و سید حسن حسینی به قالب غزل چگونه است ؟
دو- کارکرد غزل های روایی و سایر انواع غزل در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی چگونه است ؟
سه- کیفیت عناصر داستان در غزل های روایی و غیر روایی چگونه است ؟
1-2- فرضیه ها
یک – غزل در همه ی پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور به طور تقریباً یکسان وجود دارد .
دو – قیصر امین پور یکی از شاعران توانمند معاصر بود که توانست در دهه ی شصت با اینکه کشور در شرایط جنگ به سر می برد ، با استفاده از قالب غزل ناب شعر را از ایستگاه های غمگین برهاند و آوازی سر دهد از جنس تغزل و تعهد که هر یک از این غزل ها نوعی روایت سال های جنگ و بعد از آن می باشد که این روایت ها یا در محور عمودی غزل رخ داده است یا بیرون از غزل. سید حسن حسینی نیز از شاعران توانمند در زمینه ی روایت های مذهبی است و همه او را ، با این عنوان می شناسند .
سه – در غزل روایی یک روایت در محور عمودی آن وجود دارد . در غزل های غیر روایی هم داستان به نوعی وجود دارد. وجود داستان چه در غزل روایی و چه در غیرآن خواننده را به سوی درک بیشتر مفاهیم شعری سوق می دهد . این همان هنری است که شاعر از خود باقی می گذارد .
از سالهای بسیار دور غلات به صور مختلف به عنوان پایه اصلی غذای قسمت اعظمی از نفوس جهان بوده وامروزه نیز هنوز این مقام را در تغذیه مردم حفظ نموده است.
مصرف غلات در تغذیه، از مراحل ابتدایی وبه صورت دانه بوداده شروع گردیده وسپس مراحل تکاملی خودرا به شکل خمیرونان مسطح ونازک طی نموده وامروزه درفرم نان حجیم و متخلخل و یادر انواع مختلف رشته، ماکارونی، شیرینی، بیسکوئیت و... نقش عمده ای را در تغذیه، صنایع غذائی و سایر فرآورده های مشابه بعهده دارد.
مراحل مختلف آماده سازی دانه های غلات را در طول تاریخ تکاملی بشر میتوان به صورت زیر تصور کرد:
ابتدا مصرف غلات با ساقه و پوشینه ایجاد مشکلاتی در هضم وجذب آن به وجود آورده است وبه این دلیل با اصطکاک دانه ها به یکدیگر قسمتی از پوشینه را از دانه جدا نمودند که نهایتاً به خرمنکوبی منتهی گردید.
مراحل بعد عبارت بودند از: خرد کردن دانه، اختلاط آندوسپرم نرم و ریز شده با آب که در نهایت منجر به تولید خمیر و پخت آن بر روی آتش گردید.
در افسانه ها آمده است که نانوای فرعون به دلیل فراموشی،خمیر مانده و ترش شده را به خمیر اضافه می نماید که در نتیجه آن کیفیت نان بهبود قابل ملا حظه ای پیدا نمود و این مقدمه ای برای استفاده از خمیر ترش گردید.
تهیه نان با استفاده از خمیر ترش و به صورت نازک و مسطّح باعث گردید که در اثر تخمیر، نان حاصل پوک و از سفتی و سختی خارج وقابلت جویدن بهتری پیدا نماید.
از برهه صدها سال گذشت تادر اثر پیشرفت و توسعه صنعت مخمر سازی نانهای حجیم متخلخل امروزه به وجود آمد که این نیز به نوبه خود باعث محدود شدن غله مورد نظر برای تهیه نان، فقط به گندم و چاودار گردید.
نام گذاری و طبقه بندی آرد گندم
آماده سازی آرد
مواد اولیه افزودنیها در تهیه خمیر
الک کردن_
رساندن حرارت آرد به حدمطلوب_
آب در آرد و محصولات آردی_
شیردرآرد و محصولات آردی_
نمک طعام_
مواد شیرین کننده_
چربیها_
شامل 20 صفحه فایل word
تعداد صفحات :18
وضوع بالا یکی از موضوعاتی است که در فقه شیعه مورد بحث واقع شده و در نتیجه مشکلات فراوانی را در آراء دادگاهها بوجود آورده و آراء متضاد و متناقضی در شعب مختلف دیوان عالی کشور صادر گردیده است .
بنابراین لازم دیدم این مساله را از نظر فقهی مورد بحث قرار دهم تا شاید مورد استفاده قضات محترم و حقوقدانان ارجمند واقع شود هرچند این حقیر خود را لایق اینگونه مسائل با بضاعت مزجاه نمیدانم قبل از شروع در بحث لازم دانستم که بحث دیگری را که خود احتیاج به مقاله مستقلی دارد مطرح سازم و بطور خلاصه و اختصار بررسی کنم و آن عبارت است از بررسی انواع ششگانه دیات که آیا همه این انواع فی نفیها اصالت دارند یا بعضی از آنها اصالت دارند و یا هیچکدام اصالت ندارد و بر فرض آنکه هیچکدام اصالت نداشته باشد ملاک قیمت کدامیک از آنهاست با بررسیهای دقیقی که از روایات و کلمات اهل بیت اطهار سلام الله علیهم اجمعین بدست میآید این است که غیر از شتر ، انواع پنجگانه دیگر به عنوان قیمت شتر تعیین شده است پس لازم است اگر یکی از انواع تعیین می گردد با قیمت شتر در ارزش برابر باشند و اینکه دویست گاو یا هزار گوسفند و هزار دینار تعیین شده ، به این لحاظ بوده است که از نظر ارزش در آن زمان مساوی با یکصد شتر بوده اند و اگر این برابری وجود نداشته باشد نباید کمیتی را که برای آنها درز نظر گرفته میشود کافی دانست و نظر ما درباره شتر این است که خود شتر نیز موضوعیت ندارد و آنچه موضوعیت دارد قیمت آنست در صورتیکه بتواند خسارت ناشی از جرم را جبران نماید درز این مقاله دو مطلب مورد بحث قرار میگیرد :
1ـ انواع ششگانه دیات دآلانچه موضوعیت دارد قیمت شتر است ، و سایر انواع دیات بعنوان قیمت تعیین میشوند . بنابراین قیمت خود آنها درز صورت برابر نبودن آن با شنتر وجهه شرعی ندارد .
2 ـ قیمت شتر اگر کافی برای جبران خسارتهای ناشی از جرم نباشد باید دادگاه ، اضافه بر آن ، به پرداخت سایر خسارتها حکم مقتضی صادر نماید . مطلب اول از روایات وارد شده استفاده میشود اولین چیزی که بعنوان دیه مطرح گردید بوسیله جناب عبدالمطلب یکصد شتر بوده است در کتاب وسائل شیعه ج 19 صفحه 145 آمده که پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود :
یا علی آن عبدالمطلب سن فی الجاهلیه خمس سنن اجراها الله له فی اسلام الی ان قال و سن فی القتل ماه من الابل فاجری الله ذلک فی الاسلام .
یعنی عبدالمطلب در جاهلیت پنج سنت را بوجود آورد ـ تا اینکه فرمود :در قتل ، یکصد شتر قرار داد و خدا در اسلام آنرا امضاء فرمود .
و در روایتی دیگر وسائل شیعه ج 19 صفحه 143 آمده است که امام علی فرمود :
هی (الدیه) مائه من الابل و لیس فیها دنانیر و لا دراهم و لا غیر ذلک .
یعنی ، دیه یکصد شتر است و دراهم و دنانیر و غیر آنها در شتران اعتبار نمیشود (یعنی نفس شتران دیه محسوب میشوند)نه قیمت انها و برای قیمت احتیاج به تراضی دارد ).
و از این روایت استفاده میشود که تعیین درهم ودینار احتیاج به توافق دارد و خود درهم و دینار اصل در دیه نیستند .
1 ـ بنای عقلاء
مقصود از بناء عقللاء این است که هرگاه امری مورد پذیرش همه عقلاء ‹‹بماهم عقلاء›› قرار گیرد شارع مقدس اسلام نیز خود یکی از عقلاء است بلکه رئیس آنهاست باید آنرا بپذی رد مثلاً عقلاء چون حسن عدل و قبح ضلم را ‹‹به ماهم عقلاء›› می پذیرند شارع مقدس اسلام نیز باید آنرا بپذیرد .
بنابراین اگر عقلاء اتلاف مال غیر را موجب ضمان و آن را عدل و عدم آن را موجب ظلم می دانند شارع نیز باید آن را بپذیرد و اگر شارع مقدس آن را نپذیرد یا باید بگوئیم که حکم مذکور ، حکم عقلائی نیست و این خلاف فرض است و یا آنکه شارع از حکم عقلاء خارج گردیده و ظلم را مجاز دانسته است و این بر خلاف نظر عدلیه است که ظلم را از طرف خداونهد قبیح و محال می دانند و در ما نحن فیه عیناً مساله به همین شکل مطرح می گردد زیرا :
عقلاء عدم پرداخت خسارتهای ناشی از جرم را ظلم می دانند و ظلم از طرف خداوند قبیح است پس نتیجه می گیریم که : حکم به عدم پرداخت خسارت از طرف خداوند قبیح است .
آری اگر ما ، در صغرای قضیه و یا کبرای آن تشکیک نموده و عدم پرداخت خسارتها را از مصادیق ظلم ندانسته و از طرف خداوند قبیح ندانسته باشیم .
بنابراین می توان با بنای عقلاء حکم مذکور را اثبات کرد و شارع نمی تواند از بنای عقلا ردع کند و آنچه را می تواند مورد ردع قرار دهد سیره عرف می باشد که گاهی از آن به سیره تعبیر میشود.