201 صفحه
چکیده
بر اساس آموزه های قرآن و تعا لیم حیاتبخش دین مبین اسلام،زمین مهد و گهواره ی انسان است و گهواره باید امن و نشاط آور باشد تا انسان درآن رشد و تکامل یابد.بی گمان،امروزه دیگر اهمیت فراوان گیاهان و نقشی که درحیات وسعادت انسان ها دارند بر کسی پوشیده نیست.تلطیف هوا وکاهش آلاینده های آن،ایجاد تعادل وتوازن اکولوژیک،جذب صدا های نا هنجار و فواید متعدد دیگر از این دسته اند و از آنجا که در جغرافیای زندگی شهرنشینی،تعبیر فضای سبز مساوی معنای گیاهان است،لذا اثرات فوق،ناشی از فضای سبزخواهد بود. باید گفت که انسان امروزین به واسطه ی زندگی صنعتی و تبعات آن و نیز وسعت گرفتاری های روزمره،در معرض تالمات گوناگون روانی است که در بررسی ها و پژوهش ها کمتر به تاثیر روانی فضای سبز به عنوان مرهمی برای تسکین این آلام پرداخته شده است و این هم از نگاه به دور مانده است. عموما آنچه از فضای سبز در عمکرد ها ی محیط شهری انتظار می رود بهبود وضعیت زیست محیطی و اکولوژیک، ایجاد زمینه ی تفریح و تفرج و زیبا سازی و بهسازی محیط زندگی انسان است.اما در کشورها ی در حال توسعه، به دلیل وجود مشکلات اقتصادی تنها کارکرد مهم فضای سبز نقش آن در بهبود محیط زیست می باشد و دربیشتر موارد تنها وجود این عامل سبب توجه به فضای سبز در این کشورها گردیده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی – توصیفی است که ضمن مطالعات میدانی و کتابخانهای با استفاده از نرم افزارها Spss ، Excel تجزیه و تحلیل این پژوهش صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش، نشان می دهد که جمعیت در سطح نواحی شهر یاسوج متعادل پراکنده نشده و توزیع فضای سبز در شهر متوازن نبوده است.همچنین در این پژوهش ناکافی بودن سرانه فضای سبز در یاسوج به طور چشمگیری مشخص شده است و دسترسی ساکنین به این فضاها یکسان نمی باشد.
واژه های کلیدی:فضای سبز شهری،شهر پایدار،توسعه پایدار، شهر یاسوج
حالی که اصطلاحات سبز , پایدار و اکولوژیکی(بومی) به جای هم به کار می روند اما هر یک از آنها در حوزه معماری تعریف , کاربرد و عملکرد مخصوص به خود را دارند...
نام محصول: پایان نامه بررسی تأثیر بازاریابی سبز بر مسئولیت اجتماعی شرکتهای واقع در منطقه پارس جنوبی
فرمت : word
تعداد صفحات : 126
زبان : فارسی
سال گردآوری : 94
پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد M.A
رشته :مدیریت اجرایی
گرایش: بازاریابی
مقدمه
امروزه محیط زیست و حفظ آن به مسألهای حیاتی و دغدغهای جدی برای مردم تبدیل شده است. فعالیت سازمانهای حمایت از محیط زیست و تشکلهای مردم نهاد در این راستا باعث شده است تا سازمانها بیش از پیش به محیط زیست و لازمه حفظ آن توجه کنند (مفیدیان و میری بیدختی، 1391: 3). دغدغههای مصرفکنندگان در برابر پاسخگویی زیستمحیطی که با قوانین زیست محیطی نیز هم راستا شده، تعداد رو به رشدی از شرکتها را به منظور طراحی و ایجاد برنامههای محیط زیست دوستانه تحت فشار قرار داده است (مین و گیل[1]، 2010: 205).
از این رو شرکتها باید تأثیرات منفی زیست محیطی خود را در تولید، توزیع، تأمین مواد اولیه و مصرف انرژی به طرز قابل توجهی کاهش دهند. در غیر این صورت به وسیله قوانین و تقاضای سرسختانه مشتریان به عقب رانده خواهند شد بنابراین بهترین استراتژی برای بازاریابان ارائه اطلاعات مشروح در مورد اعتبار زیست محیطی محصولاتشان به مشتریان است (گرانت[2]، 2008: 25).
بدون شک، چنانچه افراد، گروهها، سازمانها و مؤسسات مختلف جامعه، خود را نسبت به رویدادها، اتفاقات و بحرانهای مختلف مسئول دانسته و هریک در حدود مسئولیت و حیطه کاری خویش در حل بحرانهای فوق تلاش نمایند، بسیاری ازمشکلات کاسته شده و جامعهای سالم و آرام به وجود خواهدآمد. به عبارت دیگر، سازمان به هر نحوی که عمل کند، عملکردش روی جامعه تأثیر میگذارد. بنابراین سازمان ها باید به کارهایی دست بزنند که مورد قبول جامعه و منطبق با ارزشهای آن باشد. سازمانهایی که نتوانند خود را با این مهم تطبیق دهند، در عرصه عمل موفق نخواهند بود (رویایی و مهردوست، 1388: 45).
سازمانها نباید خود را مستقل از محیط بیرونی بدانند، بلکه باید خود را جزئی از یک کل یعنی محیط بیرونی و اجتماع بدانند و باید اهداف و فعالیتهای آنها در راستای آرمانهای اجتماعی و رفاه و آسایش جامعه باشد. امروزه همه مدیران باید به کارهایی دست بزنند که مورد قبول جامعه و منطبق با ارزش های آن باشد. سازمان هایی که نمیتوانند خود را با این مهم تطبیق دهند، موفق نخواهند بود (مشبکی و خلیلی شجاعی، 1389: 39).
در این فصل ابتدا به بیان شرح مساله تحقیق پرداخته خواهد شد. سپس اهمیت و ضرورت انجام این مطالعه تبیین میگردد و هدف اصلی و اهداف فرعی مورد بررسی قرار میگیرند. پس از بررسی اجمالی چارچوب نظری، مدل مفهومی تحقیق ارائه و سپس فرضیههای تحقیق بیان میگردند. در ادامه به بیان تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش پرداخته خواهد شد، و در نهایت روششناسی تحقیق و پس از آن قلمرو پژوهش از نظر زمانی، مکانی و موضوعی مشخص میگردد.
بیان مسأله
امروزه، محیط زیست به طور فزایندهای به مسئلهای حیاتی و بسیار مهم برای همهی اقشار مردم، چه در جایگاه مشتری و چه در جایگاه تولیدکننده تبدیل شده است (حمدی و دیگران، 1390: 24). به نظر میرسد امروزه، مشکلات زیستمحیطی، شهروندان، سازمانها و مؤسسات سرتاسر جهان را بیشتر از 30 سال پیش نگران کرده است (نخعی و خیری،1391: 106). در طول دهههای گذشته آگاهی زیستمحیطی مصرف کنندگان افزایش قابل ملاحظهای در جهان یافته و این گروه خواستار کالاهایی هستند که به اصطلاح"دوستدار طبیعت" نامیده میشوند. دلیل این افزایش آگاهی را عواملی چون افزایش فعالیت گروههای سبز، قانونگذاری در ابعاد ملّی و بین المللی و تأثیر فاجعههای صنعتی بر افکار عمومی دانستهاند (کالافاتیس [3]وهمکاران،1999: 444).
بازاریابی سنتی بیش از حد بر خواستههای مشتریان تأکید میکند و رفاه اجتماعی و مسائل زیستمحیطی را به حساب نمیآورد (حمدی و دیگران، 1390). از نخستین سالهای دههی 80، بازاریابی بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی شهرت زیادی یافته است. عباراتی از قبیل "دهه محیط زیست" یا "دهه زمین" به دههی 1990 پیوند خورده است. در طول این دهه، توجه به مسائل زیستمحیطی و اجتماعی در تصمیمات خرید مصرفکنندگان، اهمیت ویژهای پیدا کرده است. همچنین در طول چند دهه گذشته، جهان شاهد رشد نمایی در شمار اخبار و فعالیتهایی است که توسط گروههای حامی محیط زیست ترویج داده شده و روی صدمات زیستمحیطی تمرکز کردهاند. این قبیل فعالیتها در زمینه حفاظت و نگهداری از محیط زیست متمرکز شدهاند و مترصد نشان دادن تأثیر آنها بر نگرشها و رفتار مصرفکننده هستند (نخعی و خیری،1391: 107). لذا با توجه به اینکه مسائل محیطی و اجتماعی امروزه برای مشتریان اهمیت بالایی دارند، رعایت مسائل زیستمحیطی در فعالیتهای بازاریابی باعث ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت خواهد شد و از این طریق شرکتها میتوانند به ایجاد یک پایگاه خوب در بازار دست یابند. موضعسازی مناسب زمانی شروع میشود که شرکتها آنچه عرضه میکنند نسبت به شرکتهای رقیب تفاوت واقعی داشته باشند و بدینوسیله برای مشتریان ارزشآفرینی میکنند (دعایی و همکاران، 1385: 30).
اگر شرکتها بخواهند بازاریابی سبز را با موفقیت به کار گیرند، مفاهیم و ایدههای زیست محیطی آنها باید با همه جنبههای بازاریابی انسجام پیدا کند. در این راستا، توسعه مفاهیم جاری بازاریابی و برند سازی در قالبهای سبز، ضروری به نظر میرسد. اگر شرکتها بتوانند محصولات و خدماتی را فراهم کنند که نیازهای زیستمحیطی مشتریان را تأمین کند، مشتریان به این کالاها و خدمات علاقه بیشتری نشان خواهند داد. در ابتدای عصر زیستمحیطی، شرکتها باید به دنبال فرصت برای بهبود عملکرد زیستمحیطی خود باشند تا بتوانند ارزش ویژه برندشان را تقویت کنند (هادیزاده مقدم و همکاران، 1391: 32).
امروزه نقش واحدهای تجاری در اجتماع دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده است. به گونهای که انتظار میرود واحدهای تجاری نه تنها به فکر افزایش سود خود بوده بلکه نسبت به اجتماع نیز پاسخگو، و برای جامعهای که در تعامل با آن هستند، مفید باشند. واحد تجاری نمیتواند از اجتماع فرار کند و جامعه نیز نمیتواند بدون واحد تجاری وجود داشته باشد، بنابراین، یک ارتباط دو طرفه بدین واحد تجاری و اجتماع وجود دارد. در سالهای اخیر نظریهای بیان شده مبنی بر اینکه، واحدهای تجاری میتوانند ایجاد ثروت، اشتغال و نوآوری کنند، بازار را تأمین نمایند، و فعالیتهایشان را تقویت کرده و رقابتشان را بهبود بخشند، درصورتی که برای حفظ اجتماعی که خود در راهاندازی آن نقش اساسی داشتهاند، همکاری کنند و در مقابل جامعه نیز با فراهم کردن شرایط لازم به منظور کسب بازده توسط سرمایهگذاران و ایجاد اطمینان برای ذینفعان از نبود فعالیتهای آربیتراژ و غیرعادلانه، بسترهای مناسب جهت توسعه و پیشرفت واحدهای تجاری را فراهم کند (سداندهو، کاپور،2010) در نتیجه مسئولیت شرکت نسبت به اجتماع هم برای خود واحد تجاری و هم برای اجتماع سودمند میباشد و درک بهتر منافع بالقوه آن میتواند منجر به بازدههای زیاد سرمایه گذاری برای شرکتها شود. مسئولیت اجتماعی سازمان (CSR) موضوع حساسیت برانگیز و رو به توجه در سالهای اخیر بوده و عامل اساسی بقای هر سازمانی محسوب می شود. سازمانهای سرآمد به عنوان سازمانهایی پاسخگو، برای شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان خود در قبال عملکردشان باید تعهدات خود به مسئولیت اجتماعی را از طریق ارزشهای خویش ابراز دارند و اطمینان حاصل کنند که این تعهدات در سراسر سازمان جاری میشوند و به این ترتیب مسئولیتپذیری اجتماعی برای آنان مزایای دو جانبهای خواهد داشت بطوریکه هم سازمان از رویکرد اخلاقیتر و منسجمتر خود نفع میبرد و هم جامعه و طرفهای ذینفع نیز نظر و برداشت بهتری از عملکرد و نقاط قوت سازمان خواهند داشت (رویایی و مهر دوست، 1388: 44).
معماری سبز یا معماری پایدار یکی از گرایشها و رویکردهای نوین معماری است که در سالهای اخیر مورد توجه عده زیادی از طراحان و معماران معاصر جهان قرار گرفته است. این معماری که برخاسته از مفاهیم توسعه پایدار می باشد در پی سازگاری و هماهنگی با محیط زیست یکی از نیازهای اساسی بشر در جهان کنونی است.هدف از ایجاد ساختمانهای سبز بهبود یافتن آب و هوا ، جلوگیری از اتلاف انرژی مصرف شده جهت سرمایش و گرمایش و جلوگیری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است. قبل از هر چیز که یک ساختمان سبز خلق شود مانند هر چیز دیگر به یک خالق احتیاج دارد . این موضوع یعنی ایجاد ساختمان سبز به سلامت فردی که در آن و در محیط اطراف آن زندگی می کند کمک خواهد کرد و از او پشتیبانی خواهد کرد و از او پشتیبانی خواهد کرد و باعث رضایت مندی و سودمندی آنان خواهد شد.این موضوع نیازمند کاربرد با دقت استراژیهای تصدیق شده در معماری است استفاده از طبیعت بادوام و منبع مواد با کفایت و تکیه بر خورشید برای استفاده های گرمایی و نیروی برق و روشنایی روزانه و دوباره استفاده کردن از ضایعات یک اتحاد و یکپارچه سازی ساختمانی ظریف این استراژیها را تولید می کند. البته باید توجه داشت که تبدیل فرهنگ بشر به یک پایه و تغییر ساختار اساسی روح و سرشت انسان بستگی دارد.ما باید یکی شدن و به هم پیوستن و وابستگی به یکدیگر را با یک چیزی خیلی وسیع تر از خودمان را دوباره کشف کنیم. جهان طبیعت قلم رویی است روحانی که نسبت به همه چیز برتری می یابد.اول شخص و بعد جامعه این عقیده بولوزوف است. او عقیده دارد ما باید هر دو گروه را مجبور سازیم که موافق حقایق زندگی در جهان باشند.در غرب به این مسئله اعتقاد دارند که مزیت در طرح محیطی و طراحی آن در صورتی پیشرفت می کند و موفق خواهد بود که حقیقا مجمع و گروه طراحی آن فقط گروهی از طراحان باشند.arc اولین شرکتی است که دست به این کار زده است. این شرکت تشکیل شده است ازمعماران سازندگان و مهندسین و سرانجام عده ای از طراحان باید پاسخگو در تمامی پروژههای این شرکت باشند.این شرکت در جریان طراحی های خود از روش مشارکتی استفاده می کند یعنی تمامی اعضا در نظر دادن آزاد هستند اما تصمیم نهایی را طراحان خواهند گرفت. این روش یک روش قدرتمند در ساختمان سازی ها به شمار می رود.بسیاری از ساختمانها که در این شرکت در بین طراحان به توافق می رسد توافق آنها به خاطر مطلوبیت آن اثر است.
جنگل زدایی سومین منبع انتشار گازهای گلخانه ای در جهان است. اثرات جنگل زدایی بر اقلیم اساساً به دلیل تغییر کاربری اراضی، تغییر پوشش گیاهی زمین، سوزاندن و قطع یکسره جنگلهاست که منجر به انتشارات جوی، عدم تعادل کربن در جو و خاک، فرسایش آبی و بادی می شود. تغییر کاربری زمین و پوشش گیاهی در اثر فعالیتهای انسانها طی عملیات مختلف منجر به تغییر اقلیم می شود. تغییر در پوشش گیاهی زمین باعث تغییر در مقدار دی اکسید کربن جو می شود و این امر بر اقلیم منطقه ای و جهانی تأثیر گذاشته و تعادل انرژی سطحی تغییر می کند. سطح زمین بخش مهمی از سیستم اقلیم است. تغییر در انرژی سطحی که در نتیجه تغییر پوشش گیاهی سطح زمین بوجود می آید تأثیر بسزایی بر اقلیم زمین دارد. فعالیتهای کشاورزی و دامپروری بر پوشش گیاهی سطح زمین استرس وارد می کند بنابراین ممکن است عامل افزایش آلبدو در سطح باشد. به دنبال جنگل زدایی، تبخیر-تعرق سطحی افزایش می یابد و بی ثباتی دما اتفاق می افتد که همه اینها مربوط به ساختار دینامیک اتمسفر است. تغییر پوشش گیاهی در حوزه آبخیز آمازون باعث بی ثباتی رطوبت جو و چرخه آن و تغییر در بارندگی منطقه ای شده است. بسیاری از تحقیقات اخیر نشان داده اند که این تغییرات نتیجه تغییر پوشش جنگلهای آمازون است.
شامل 25 اسلاید powerpoint