دانلود روش تحقیق بررسی اثر درصد افزایش سود انباشته با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 36
تشریح و بیان موضوع :
منابع تأمین مالی شرکت به 2 بخش داخلی ( اندوخته ها و سود انباشته ،ذخایر استهلاک ،کاهش دارایی جاری و فروش دارایی ثابت ) و منابع خارجی ( اخذ وام ، صدور سهام ممتاز و عادی جدید ) تقسیم می شود که مدیران مالی بایستی با انجام بررسی و تجزیه و تحلیل لازم منبعی را انتخاب نمایند که اولاً از هزینه کمتری برخوردار باشد و ثانیاً در بکارگیری و استفاده از وجوه تأمین شده منطق اقتصادی را مورد استفاده قرار دهد۱.
از آنجا که سود انباشته همیشه یکی از منابع مهم تأمین مالی بلند مدت
برای شرکت ها بوده است و در سال های اخیر ،شرکت های بزرگ صنعتی برای تأمین نیازهای مالی خود اغلب از سود انباشته استفاده کرده اند۲و نه از انتشار سهام جدید .
این تحقیق به دنبال بررسی رابطه بین افزایش درصد سود انباشته شرکت ها و درصد افزایش بازده عملیاتی شرکت (EBIT) در سال بعد بوده است تا در صورت مثبت بودن این رابطه ،شرکت ها را به افزایش سود انباشته خود ،تشویق کرده و در صورت منفی بودن آن دلیل آن را یافته و راهکارهایی ارائه دهد .
2-1) اهمیت موضوع :
اگرچه تأمین مالی از طریق سود انباشته موجب کاهش وجوه قابل پرداخت به شکل سود سهام می شود ،اما وجوه در دسترس برای پرداخت سود سهام به سهامداران فعلی را در آینده افزایش خواهد داد .دلیل این افزایش این است که چنانچه واحد انتفاعی به جای سود انباشته از منابع تأمین مالی خارج از واحد انتفاعی استفاده کند لازم است نوعی بازده برای این منابع فراهم نماید .مثلاً چنانچه از اعتبار ،
1 . حسین صفرزاده ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، بررسی اثر انتشار مجدد سهام عادی بر بازده ، دانشگاه فردوسی مشهد ، 1379 ، صفحه 3 .
2 . این مورد مربوط به شرکت های ایرانی نیست .
استقراض و تسهیلات مالی استفاده شود لازم است هزینه استقراض یا سود متعلق به آن به اعطاء کنندگان وام ،اعتبار و تسهیلات مزبور پرداخت شود که پول در دسترس برای پرداخت آتی سود سهام را کاهش خواهد داد .
استفاده از سهام ممتاز نیز پرداخت سود سهام ممتاز را در آینده ایجاب می کند . تأمین مالی از محل انتشار سهام عادی نیز مستلزم پرداخت سود سهام به سهامداران سابق و سهامداران جدید در آینده خواهد بود با توجه به مزایای ذکر شده این تحقیق به دنبال این موضوع بوده است که آیا شرکت های ایرانی از این منبع مالی به درستی استفاده کرده اند یا خیر۱.
3-1) هدف و علت انتخاب موضوع :
روند تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران در چند سال اخیر گویای این واقعیت است که این شرکت ها گرایش فراوانی به انتشار سهام عادی به عنوان روشی جهت به دست آوردن سرمایه لازم به منظور اجرای طرح های توسعه و یا حتی جبران کمبود نیازهای مالی کوتاه مدت خود داشته اند ۲. با توجه به مطالب و دلایل ذکر شده در قسمت های قبل و از آنجا که انتشار سهم جدید مشکلات و مسائل مربوط به خود را دارد ،به نظر محقق استفاده از روش سود انباشته اقتصادی تر خواهد بود و در همین راستا این تحقیق به منظور بررسی تأثیر افزایش سود شرکت ها بر درصد افزایشEBIT آن ها در سال بعد انجام شد .
4-1) فرضیات تحقیق :
فرضیه اصلی : بین درصد افزایش سود انباشته شرکت ها و درصد رشد سود عملیاتی EBIT آن ها در سال بعد رابطه معنی داری وجود دارد .
1 . رضا شباهنگ ، مدیریت مالی ، جلد اول ، سازمان حسابرسی ، 1372 ، صفحه 219 .
2 . حسین صفرزاده ، بررسی اثر انتشار مجدد سهام عادی بر بازده شرکت ها ، دانشگاه فردوسی مشهد ، 1379 ، صفحه 7 .
علت استفاده ازEBIT نیز به عنوان متغیر وابسته ،از بین بردن اثر منابع خارجی تأمین مالی مانند هزینه بهره و …بر بازده بوده است .
فرضیه فرعی : رابطه بین درصد افزایش سود انباشته و درصد افزایش سود عملیاتی در سال بعد در صنایع مختلف متفاوت است .
5-1) روش تحقیق :
روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق روش همبستگی بوده است که بر طبق آن ،وجود ، میزان و جهت همبستگی 2 عامل ( سود انباشته و EBIT ) نسبت به هم بررسی شده است .
6-1) قلمرو تحقیق :
الف- قلمرو موضوعی تحقیق : در این تحقیق رابطه بین درصد افزایش سود انباشته و درصد افزایش EBIT سال بعد شرکت ها بررسی شده است .
ب- قلمرو زمانی : قلمروی زمانی تحقیق از سال 1377 تا سال 1380 می باشد و علت انتخاب آن نیز این بود که این سال ها جدیدترین اطلاعات موجود در این زمینه می باشد .
ج- قلمرو مکانی تحقیق : چارچوب مکانی تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .
پیشبینی عنصر کلیدی در تصمیمگیری، استفاده از اطلاعات است. این عجیب نیست، زیرا اثر بخشی نهایی هر تصمیم به نتایج وقایعی بستگی دارد که به دنبال هر تصمیم روی میدهند. توانایی پیشبینی جوانب غیرقابل کنترل این وقایع قبل از انجام تصمیم، انتخاب بهترین تصمیم را تسهیل میکند اغلب تصمیم را بصورت ذیل پیشبینی مربوط میکنند:
تصمیمواقعی: تصمیمی که فرض میکند پیشبینی صحیح است + ذخیره برای خطای پیشبینی. به طور کلی هدف از پیشبینی کاهش ریسک در تصمیمگیری است و چون پیشبینی نمیتواند ریسک را به طور کامل حذف کند، ضرورت دارد فرایند تصمیمگیری بطور صریح نتایج عدم اطمینان باقیمانده برای پیشبینی را در نظر بگیرد.
یکی از مهمترین قسمتهای اقتصاد که تصمیمگیری و پیشبینی جزء لاینفک آن محسوب میشود بازارهای سرمایه میباشد. اقتضاء این بازارها به گونهای است که سرمایهگذاران را مجبور میسازد که هر لحظه با توجه به اطلاعات موجود و محدودیتها، تصمیمات و پیشبینیهای سرمایهگذاری خود را اجراء نمایند. لذا فعالان این بازارهای سرمایه نیازمند اطلاعاتی مربوط و قابل اتکا جهت تصمیمگیریهای خود هستند. لیکن اینکه کدام اطلاعات و متغیرها که تصمیمگیرندگان بازار سرمایه از آنها در جهت پیشبینیهای صحیح خود استفاده مینمایند مربوط و دارای محتوای اطلاعاتی میباشد و استفاده از آنها منجر به تصمیم درست و به تبع آن پیشبینی وقایع آینده میشود، موضوعی است که محققین سالهای مدیدی را جهت جواب دادن به این مسأله صرف کردهاند.
1- تعریف مساله و بیان اصلی تحقیق :
در این تحقیق ارتباط بین تغییرات اقلام صورت سود و زیان با تغییرات بازده سهام عادی شرکتها پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار میدهد. به عبارت دیگر در این تحقیق سعی میشود ارتباط بین متغیرهای «تغییرات اقلام صورت سود و زیان» به عنوان متغییرهای مستقل و «تغییرات بازده سهام عادی» به عنوان متغیر وابسته مشخص گردد. تا بتوان گفت که آیا متغییر وابسته میتواند توسط متغییرهای مستقل توضیح داده شود؟
2- اهداف تحقیق :
این تحقیق بدنبال این است که با تجزیه و تحلیل اطلاعات واقعی مبادرت به استخراج معیارهایی نماید و از این طریق سرمایهگذاران را قادر نماید تا سهام شرکتهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کرده و سهام مورد نظرشان را با اطمینان بیشتری انتخاب نماید و این امر به حضور سرمایهگذاران به عنوان اصلیترین ارکان بورس کمک خواهد کرد.
در واقع اگر سود و جزئیات آن پیشبینی بازده سهام را تسهیل نماید، حوزه ارتباط اجزای سود و بازده واقعی میتواند معیار با اهمیتی از فواید سود باشد. در صورت وجود چنین ارتباطی میتوان با اطلاع از وضعیت سودهای آتی شرکتها و در نتیجه پیشبینی رفتار قیمت سهام آنها، سرمایه گذاران می توانند اقدام به خرید و فروش سهام نمایند. به عبارت دیگر، پیشبینی میشود که در صورت وجود ارتباط بین بازده و اجزای سود در بورس اوراق بهادار میتوان الگویی جهت انتخاب سهام ارائه کرد.
3- اهمیت تحقیق :
زمانی که فردی تصمیم به سرمایهگذاری در سهام میگیرد، اولین موضوعی که با آن مواجه میشود، انتخاب سهم مورد نظر است. در بورس اوراق بهادار تهران به خصوص سرمایه گذاران جزء بیشتر بر اساس اطلاعات غیر رسمی و غیر صحیح مبادرت به اخذ تصمیم مینمایند که این موضوع منجر به زیان آنان و در نهایت دلسردی و خروج از بازار سرمایه میگردد،
لذا لازم است که به وسیله تحقیقات، معیارهایی فراهم شود که سرمایهگذاران بتوانند با استفاده از آنها با دقت و سرعت مبادرت به تصمیمگیری و انتخاب سهام شرکت مورد نظرشان نمایند.
4- فرضیه های تحقیق :
فرضیه اول:
H0 : بین تغییرات فروش و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1 : بین تغییرات فروش و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه دوم:
H0: بین تغییرات بهای تمام شده کالای فروش رفته و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بررسی تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات بهای تمام شده کالای فروش رفته و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بررسی تهران ارتباطی وجود ندارد.
فرضیه سوم:
H0: بین تغییرات هزینههای عملیاتی و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات هزینه عملیاتی و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه چهارم:
H0: بین تغییرات هزینههای مالی و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات هزینههای مالی و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه پنجم:H0: بین تغییرات سایر هزینه و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات سایر هزینهها و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه ششم:
H0: بین تغییرات سایر درآمدها و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات سایر درآمدها و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه هفتم:
H0: بین تغییرات سود خالص و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات سود خالص و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
رضیه هشتم:
H0: بین تغییرات اقلام صورت سود و زیان (فروش، بهایتمام شده کالای فروش رفته، هزینه عملیاتی، هزینه مالی، سایر هزینهها ، سایر درآمدها ، سود خالص) و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات اقلام صورت سود و زیان (فروش، بهایتمام شده کالای فروش رفته، هزینه عملیاتی، هزینه مالی، سایر هزینهها ، سایر درآمدها ، سود خالص) و تغییرات بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
بررسی ویژگی های کیفی سود و نوع مدیریت سود در شرکت های درمانده مالی و ورشکسته
-1. مقدمه
هدف از گزارشگری مالی فراهم آوردن اطلاعاتی مفید برای تصمیم گیری های تجاری است. از طرفی محصول اصلی گزارشگری مالی نیز سود خالص و یا سودی است که به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد شرکت بر مبنای حسابداری تعهدی مورد استفاده قرار می گیرد. اقلام تعهدی، می تواند کیفیت سود را تحت تاثیر قرار دهد. کیفیت سود نیز در تصمیم گیری های تجاری مورد توجه سرمایه گذاران است (بیزیسر، 2008). کیفیت سود ارتباط نزدیکی با مدیریت سود در ارزیابی سلامت مالی یک واحد تجاری دارد. مدیریت سود زیاد، می تواند کیفیت سود را کاهش دهد و اطلاعات ساختگی ممکن است به تصمیم گیری نادرست منجر شود. در حالی که، عدم وجود مدیریت سود، کیفیت سود را تضمین می کند. زیرا عوامل دیگری مانند بازار سرمایه و پاداش مدیریت به کیفیت سود کمک می کنند (لو، 2008).
از دیدگاه سابرا مانیام (1996)، دو نوع مدیریت سود وجود دارد: کارا و فرصت طلبانه. اگر مدیران از اختیارات خود نسبت به انتشار اطلاعات محرمانه در مورد سودآوری شرکت، که هنوز منعکس کننده سود مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی است، استفاده کنند مدیریت سود، کارا خواهد بود. اما اگر مدیران از اختیارات خود برای افزایش منافع شخصی، با میل بیشتری اقدام به انتشار اطلاعات محرمانه درباره سودآوری شرکت کنند، مدیریت سود فرصت طلبانه خواهد بود. در مدیریت سود کارا ، اقلام تعهدی اختیاری با سودآوری آتی ارتباط مثبت معناداری دارد. و در مدیریت سود فرصت طلبانه، اقلام تعهدی اختیاری با سودآوری آتی ارتباط منفی معناداری خواهد داشت (به نقل از فینگ لی و همکاران، 2011؛ سجادی و همکاران، 1391؛ بهار مقدم و کوهی،1389).
به طور خلاصه، مدیریت سود بر کل گزارشگری مالی تاثیرگذار بوده و به طور قابل ملاحظه ای تخصیص منابع را در شرکت تحت شعاع قرار می دهد (دچو و همکاران، 1995؛ هیلی و والن، 1999؛ به نقل از فینگ لی و همکاران، 2011).
1-2. بیان مساله
سود معیار خلاصه ای از عملکرد شرکت مبتنی بر حسابداری تعهدی است و توسط طیف وسیعی از استفاده کنندگان برای ارزیابی عملکرد شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. به دلیل اهمیت سود برای استفاده کنندگان، مدیران سعی می کنند مبلغ و نحوه ارائه سود را دستکاری کنند. یکی از روش های دستکاری سود شرکت، استفاده از اقلام تعهدی است. زیرا حسابداری تعهدی حق انتخاب قابل توجهی به مدیران در تعیین سود در دوره های زمانی متفاوت اعطا می کند. در واقع مدیران در سیستم حسابداری تعهدی، با گزینه های متفاوتی در مورد زمان تشخیص درآمدها و هزینه ها روبه رو هستند. این گونه عملکردها از سوی مدیران را مدیریت سود گویند (دستگیر و رستگار،1390؛ مشایخی و همکاران، 1384).
مدیریت سود، ممکن است کیفیت سود را تحت تاثیر قرار داده و باعث تصمیم گیری نادرست شود. کیفیت سود نیز در تصمیم گیری های تجاری مورد توجه سرمایه گذاران قرار می گیرد. کیفیت سود ارتباط نزدیکی با مدیریت سود در ارزیابی سلامت مالی یک واحد تجاری دارد (لو، 2008).
بنابراین این تحقیق به دنبال پاسخی منطقی برای پرسش های زیر است:
در50صفحه با قابلیت ویرایش
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب:
1- 1) مقدمه 2
2-1) بیان مسأله 3
3- 1) اهمیت تحقیق 5
4- 1)هدف تحقیق 6
5- 1) فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق 7
6- 1) روش جمع آوری و نحوه پردازش داده ها 7
7- 1)جامعه و نمونه آماری 8
8- 1) قلمرو تحقیق 8
9- 1. تعریف واژه های کلیدی تحقیق 8
2-2) حسابداری تعهدی 12
3-2)هدف های گزارشگری مالی 13
4-2)مفهوم سود از دیدگاه دفتاری 15
5-2)تعریف مدیریت سود 16
نمودار 1-2چارچوبی برای مدیریت سود 18
6-2) تئوری اثباتی از حسابداری یک تئوری مرتبط 18
7-2) مبادی انحراف 19
8-2)محرکه های مدیریت سود 21
2-8-2)قراردادهای استقراض 22
3-8-2) طرح حقوق و مزایای مدیران 22
6-8-2). حسابرسان مستقل 24
7-8-2) فرایند سیاسی 24
الف) تعیین نحوه عمل حسابداری معاملات به صورت اختیاری 27
ب) انتخاب اصول حسابداری 27
ج) تعدیل برآوردهای حسابداری 27
د) تعیین قیمت های انتقالی کالاها و خدمات 27
هـ) تصمیمات اقتصادی اساسی و با اهمیت 27
رونن و سادان در یکی از پژوهش های خود، روشهای هموارسازی سود را به شرح زیر طبقه بندی نموده اند: 28
11-2) تشخیص مدیریت سود 30
2-11-2)اقلام تعهدی اختیاری 32
12- 2) سود، ارزش دفتری و مدیریت سود 36
1-12-2)اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت 36
2-12-2) مدل ارزیابی مدیریت سود 37
شکل 1-2: مدل ارزیابی مدیریت سود 38
4-12-2) مربوط بودن ارزش دفتری 39
5-12-2) مدیریت سود 40
6-12-2) اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری 40
7-12-2) اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و بلندمدت 41
8-12-2) مدیریت سود و قابلیت اتکاء سود 43
ب. تحقیقات داخلی 48
ابراهیمی کردلر و حسنی آذرداریانی 50
پورحیدری و افلاطونی 50
1- 1) مقدمه
ارزش شرکت از انتظارات بازار در مورد عملکرد شرکت شکل می گیرد. حسابداری جهت شکل گیری این انتظارات اطلاعات مورد نیاز را برای بازار فراهم می کند. ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام نشان دهنده عملکرد گذشته و سود دوره جاری شاخص عملکرد دوره گذشته می باشد. بدین ترتیب، این معیارها بعنوان مبنایی برای ارزیابی مورد استفاده قرار می گیرد.
در این تحقیق به این موضوع اشاره شده است که قابلیت اتکاء اطلاعات حسابداری ممکن است مربوط بودن آن را در تعیین ارزش شرکت تحت تأثیر قرار دهد. سود در معرض دستکاری قرار دارد و همین امر ممکن است قابلیت اتکاء و مفید بودن آن را در فرایند ارزیابی کاهش دهد. این به دلیل جزء تعهدی سود می باشد که تا حدی تحت تأثیر اختیارات مدیریت قرارمی گیرد. بدلیل اینکه اصول حسابداری (GAAP) درجه ای از آزادی را در اختیار مدیریت قرار داده، این انعطاف پذیری ممکن است توسط مدیریت مورد استفاده قرار گیرد. زمانی که انگیزه هایی برای مدیریت جهت دستکاری اجزاء تعهدی سود به منظور دستیابی به اهداف خاص وجود دارد انتظار بیشتری از مدیریت می رود تا از این انعطاف پذیری استفاده کند.
دلیل استفاده از حسابداری تعهدی این است که به مدیریت این اختیار را می دهد تا جریانهای نقدی را به منظور انعکاس بهتر عملکرد و وضعیت شرکت تعدیل کند. بهرحال، وقتی مدیران اقلام تعهدی را جهت مدیریت فرصت طلبانه سود مورد استفاده قرار می دهند، معیار سود شاخص قابل اتکایی از عملکرد مالی شرکت نخواهد بود. بنابراین، این گونه رفتار فرصت طلبانه مفید بودن محتوای اطلاعاتی سود را کاهش خواهد داد. مشکل افراد حاضر در بازار تعیین این موضوع است که چه زمانی اقلام تعهدی بعنوان پیام معتبر و چه زمانی به شکل فرصت طلبانه مورد استفاده قرار گرفته اند، بدین معنی که افراد حاضر در بازار باید ارزیابی کنند که آیا سود قابل اتکاء می باشد یا نه.
2-1) بیان مسأله
بازار برای ارزیابی شرکت از اطلاعات صورتهای مالی استفاده می کند. این ارزیابی بر مبنای عملکرد مورد انتظار آتی که معمولاً از عملکرد گذشته ناشی می شود، صورت می گیرد. بدین ترتیب، از سود گزارش شده و ارزش دفتری شرکت به عنوان مبنایی برای ارزیابی استفاده می گردد. مربوط بودن اطلاعات حسابداری در تعیین ارزش شرکت ممکن است تحت تأثیر ویژگی قابل اتکاء بودن این اطلاعات قرار گیرد. مدیریت سود شاخصی از قابل اتکاء بودن سود را در اختیار قرار می دهد. قابل اتکاء نبودن سود ممکن است مربوط بودن آن را در فرایند ارزیابی کاهش دهد. در این حالت ممکن است از ارزش دفتری بعنوان یک منبع اطلاعاتی جایگزین برای اهداف ارزیابی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که جزء اختیاری اقلام تعهدی این فرصت را برای مدیریت فراهم می آورد تا سود را دستکاری کند، از آن به عنوان شاخص مدیریت سود استفاده می شود. اقلام تعهدی اختیاری آن دسته از اقلام تعهدی هستند که قابل اعمال نظر توسط مدیریت هستند. شواهدی وجود دارد که رابطه بین مدیریت سود و قیمت سهام را نشان می دهد. اما آنچه که مورد بررسی قرار نگرفته تأثیر مدیریت سود بر مربوط بودن سود و ارزش دفتری در فرایند ارزیابی شرکت می باشد. اقلام تعهدی کوتاه مدت و اقلام تعهدی بلندمدت اطلاعات اضافی را برای بازار فراهم می کنند. اقلام تعهدی کوتاه مدت اقلامی هستند که حسابهای سرمایه در گردش را تحت تأثیر قرار داده و منعکس کننده تغییر دارایی ها و بدهی های جاری می باشند. اقلام تعهدی بلندمدت نیز شامل هزینه استهلاک، مزایای مالیاتی آتی و ارزیابی مجدد دارایی ها می باشد. تغییر اقلام تعهدی کوتاه مدت مربوط تر از اقلام تعهدی بلندمدت می باشد و این نشان دهنده تفاوت نقش اقلام تعهدی کوتاه مدت و بلندمدت در کاهش مسأله زمانبندی و تطابق می باشد. بدین ترتیب، همین امر راه های مختلفی را جهت استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در اختیار مدیریت قرار می دهد. از آنجا که اقلام تعهدی کوتاه مدت و بلندمدت به شکل بالقوه تفاوت مسأله زمانبندی و تطابق را کاهش می دهند، تمایز بین این اجزا یکی از ملاحظات مهم در بررسی نقش اقلام تعهدی اختیاری می باشد. بدین ترتیب، در ادبیات مدیریت سود وجود معیارهایی از اقلام تعهدی اختیاری مورد نیاز است. در مطالعاتی که اخیراً در زمینه مدیریت سود انجام گرفته از مدلهای مبتنی بر کل اقلام تعهدی استفاده شده است. هیلی (1985) از میانگین کل اقلام تعهدی به منظور نشان دادن اقلام تعهدی غیر اختیاری استفاده نمود. به طور مشابه، دی آنجلو (1986) از کل اقلام تعهدی دوره های قبل بعنوان برآوردی از اقلام تعهدی غیر اختیاری استفاده کرد. در این مدلها هیچ گونه توجه ای به اجزاء کوتاه مدت و بلندمدت اقلام تعهدی اختیاری نشده است. در این تحقیق، به منظور بررسی تأثیر مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت بر مربوط بودن سود و ارزش دفتری در ارزیابی شرکت مدلی ارائه شده که کل اقلام تعهدی را به دو جزء کوتاه مدت و بلندمدت تفکیک می کند. از آنجا که تأثیرگذاری اقلام تعهدی بلندمدت جهت مدیریت سود در مقایسه با اقلام تعهدی کوتاه مدت بیشتراست، انتظار می رود که تأثیر آن بر روی مربوط بودن قابل ملاحظه باشد.
3- 1) اهمیت تحقیق
این تحقیق مربوط بودن سود و ارزش دفتری را در صورت وجود مدیریت سود مورد بررسی قرار می دهد. کل اقلام تعهدی اختیاری، اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت منابع بالقوه مدیریت سود می باشند. در جایی که اقلام تعهدی اختیاری رفتار فرصت طلبانه را نشان می دهد واکنش بازار باید منفی باشد. انتظار بر آن است که در تمامی شرکتها اقلام تعهدی اختیاری وجود داشته باشد. بنابراین، صرف وجود اقلام تعهدی اختیاری به خودی خود شاخص مدیریت سود نمی باشد. بعبارت دیگر، فرض بر آن است که در یک صنعت مشخص شرکتی که دارای اقلام تعهدی بالا می باشد نسبت به شرکتی که دارای اقلام تعهدی اختیاری پایین می باشد به احتمال زیاد از مدیریت سود استفاده می کند.
مدیریت سود که با اقلام تعهدی بالا اندازه گیری می شود، ممکن است قابلیت اتکاء سود و به تبع آن مربوط بودن سود را کاهش دهد. به محض اینکه بازار از ارزش دفتری بعنوان منبع اطلاعاتی جایگزین استفاده کند ممکن است مربوط بودن آن افزایش یابد. شدت این تأثیرات بسته به اینکه آیا اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت یا بلندمدت می باشد، متفاوت است. انتظار بر آن است که اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت نسبت به اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت تأثیر بیشتری بر مربوط بودن معیارهای حسابداری داشته باشد، زیرا تأثیر آنها در طی یک دوره طولانی نمایان خواهد شد.
مربوط بودن سود و ارزش دفتری از طریق واکنش بازار به این اطلاعات اندازه گیری شده است. از آنجا که قیمتهای سهام رفتار کلی سرمایه گذار را منعکس می کند، واکنش بازار بوسیله ضرایب مدل رگرسیون که در آن قیمت سهام متغیر وابسته و سود و ارزش دفتری متغیرهای مستقل می باشد، اندازه گیری می شود. تأثیر مدیریت سود از طریق لحاظ نمودن یک متغیر مجازی در مدل ارزیابی جهت نشان دادن وجود مدیریت سود مورد بررسی قرار می گیرد. شاخص مدیریت سود با استفاده از کل اقلام تعهدی اختیاری، اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت اندازه گیری شده است.
4- 1)هدف تحقیق
در این تحقیق برآنیم تا رابطه بین تحقیقات مربوط به ارزیابی شرکت و تحقیقات مربوط به مدیریت سود را گسترش دهیم. در تحقیقات اولیه که در زمینه مدیریت سود انجام شده تمرکز بر روی کشف مدیریت سود بوده و توجه کمی به تأثیر مدیریت سود بر مربوط بودن اطلاعات حسابداری گردیده است. این تحقیق شواهدی را در ارتباط با نقش مدیریت سود در فرایند ارزیابی فراهم خواهد نمود. تصور تدوین کنندگان استاندارد و قانون گذاران این است که مدیریت سود قابلیت اتکاء اطلاعات حسابداری را کاهش می دهد. اگر چه تحقیقات صورت گرفته در زمینه مدیریت سود اطلاعات با ارزشی را در ارتباط با دستکاری سود فراهم می کنند اما هیچ گونه رهنمودی را در ارتباط با ارزش دفتری در اختیار قرار نمی دهند. در این تحقیق، اثر متقابل مدیریت سود بر ارزش بازار از طریق لحاظ نمودن سود و ارزش دفتری در مدل ارزیابی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، این تحقیق ادبیات مدیریت سود را گسترش داده است. مدل هایی که در زمینه اقلام تعهدی اختیاری مطرح گردیده اند، اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت را از هم متمایز ننموده اند. در این تحقیق روشی ارائه گردیده که در آن اقلام تعهدی اختیاری به دو جزء کوتاه مدت و بلندمدت تفکیک شده است. در نتیجه تفکیک اقلام تعهدی اختیاری، تدوین کنندگان استاندارد و قانون گذاران بهتر قادر خواهند بود تا بخش هایی از مدیریت سود را که تأثیر قابل ملاحظه ای بر قابلیت اتکاء اطلاعات دارد مشخص کنند. این بدان معناست که از بین اقلام تعهدی کوتاه مدت و اقلام تعهدی بلندمدت کدامیک تأثیر بیشتری بر دستکاری دارد.