سرفصل های موجود در تحقیق
ابن سینا
زندگی
قبر ابن سینا
آرامگاه بوعلی سینا در همدان
آرامگاه بوعلی سینا از نمای زیرین
آثار ابن سینا
فلسفه
ریاضیات
طبیعی
پزشکی
موسیقی
اشعار ابن سینا نظر برخی از بزرگان درباره ابن سینا
منابع
تحقیق در مورد ابن سینا
سرفصل های موجود در تحقیق
ابن سینا
زندگی
قبر ابن سینا
آرامگاه بوعلی سینا در همدان
آرامگاه بوعلی سینا از نمای زیرین
آثار ابن سینا
فلسفه
ریاضیات
طبیعی
پزشکی
موسیقی
اشعار ابن سینا نظر برخی از بزرگان درباره ابن سینا
منابع
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه6
ابوعلی سینا
ابر مرد خرد گرا و اهریمن ستیز
پوهنوال دکتور ب . شیوا مل
شیخ الرئیس . حجته الحق . ریس العقلا . شرف الملک ابوعلی سینا ( حسین پسر عبدالله حسن پسر علی پسر سینا )
در دنیای امروز کمتر ملتی است که به مفاخر گذشته خود توجه نکند زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفی. علمی.فرهنگی .ادبی .سیاسی.اجتماعی و ملی انهاست که این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل برای اینده گان خود به میراث گذ اشته اند که باید انرا گرامی و عزیز داشت و انرا بارور ساخت.
شیخ الرئیس نواسه علی سینا، معروف به ابن سینا . به قولی در ماه صفر سال 370 هجری قمری(مطا بق 980 میلادی ) از پدر بلخی ایی بنام عبدالله ( از سبب وزیر مالیه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مرکز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورمیثن(قریه ای میان بلخ و بخارا)طفلی چشم به جهان گشود .که نامش را حسین گذاشتند .
. شرکت در جلسات بحث از دوران کودکی ، به واسطه پدر که از پیروان آنها بود . بوعلی را خیلی زود با مباحث و دانش های مختلف زمان خود آشنا ساخت . استعداد وی در فراگیری علوم ، پدر را بر آن داشت تا به توصیه استاد وی ابو عبدالله ابراهیم بن حسین ناتلی ، ابن سینا را به جز تعلیم و دانش اندوزی به کار دیگری مشغول نکند . و چنین شد که وی به دلیل حافظه قوی و نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت یافت .
تا آنجا که پادشاه بخارا ، نوح بن منصور ( 366 تا 387 هجری قمری ) به علت بیماری خود ، وی را به نزد خود خواست تا او را تداوی نماید ابو علی ابن سینا بعد از تداوی از نوح تقاضا کرد تا به کتابخانه عظیم دربار سامانی دست یابد و از ان استفاده نماید این تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت . به این ترتیب وی توانست با استفاده از این کتابخانه در علوم مختلف از جمله حکمت ، منطق و ریاضیات تسلط یابد ( خاندان سامانیان از مردم بلخ بودند و دین زردشتی داشتند سامان خدا از روشناسان و حاکم بلخ بود والی عربی خراسان در نصف قرن هشتم میلادی با سامان دوست شد وسامان دین اسلام اختیار کرد از جمله نواسه هایش اسمعیل پسر احمد در سالی 892 میلادی بعد از مرگ برادر ش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیان را بنیان گذاشت .
وی با وجود پرداختن به کار سیاست در دربار منصور ، پادشاه سامانی و دستیابی مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله دیلمی و نیز درگیر شدن با مشکلات ناشی از کشمکش امرا که سفرهای متعدد و حبس چند ماهه وی توسط تاج الملک ، حاکم همدان ، را به دنبال داشت . بیش از صدها جلد کتاب و تعداد بسیاری رساله نگاشته که هر یک با توجه به زمان و احوال او به رشته تحریر در آمده است . وقتی در دربار امیر بود و آسایش کافی داشت و دسترسی اش به کتب میسر بود ، به نوشتن کتاب قانون در طب و کتاب الشفا یا دائره المعارف بزرگ فلسفی خود مشغول می شد که اوج کمال تفکر قرون وسطی است که بدان دست یافت و در
نگاهی به زندگی ابو علی سینا
16 صفحه
ابن سینا یا پورسینا
حسین پسر عبدالله زاده در سال 370 هجری قمری و در گذشته در سال 428 هجری قمری، دانشمند و پزشک و فیلسوف. نام او را به تفاریق ابن سینا، ابوعلی سینا، و پور سینا گفتهاند. در برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجهالحق شرفالملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تالیفات بسیاری است و مهمترین کتابهای او عبارتند از شفا در فلسفه و منطق و قانون در پزشکی.
بوعلی سینا را باید جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی بر شمرد.
ارسطو از نظر مسلمین صاحب مقام و عنوان (معلم اول) است و شخصیتی است که همه علوم و معارف به او منتهی می شود. فلاسفه اسلامی از کتاب النفس ارسطو الگو گرفته و به موازت همین الگو کتابهایی در علم النفس تألیف کرده اند، و لیکن نتوانستند از خط سیری که ارسطو در علم النفس و روان شناسی مشخص کرده بود، جز در مواردی معدودی پای خود را فراتر نهند. همانگونه که ابن سینا در کتاب النفس «الشفاء» و نیز دیگر نوشته های خود از جمله « النجات» به موازات گفته های ارسطو بحث کرده است.
در واقع می توان گفت که بافت فکری ابن سینا و دیگر فلاسفه ای که از او پیروی کرده اند، درباره نفس و طبقه بندی آن به نفس نباتی، حیوانی و انسانی و تقسیم حواس و ادراکات و سایر قوای نفسانی، همان بافت ارسطویی و بر روال نظریۀ وی مبتنی است.
فلاسفه اسلامی همچنین پاره ای از آراء افلاطون دربارۀ نفس و روان را ملاک اندیشه های خود قرار داده اند. کتاب « فیدون» که مسلمین از آن به عنوان فادن یاد می کنند و کتاب جمهوریت که به آن مدینه فاضله می گویند، این دو کتاب در واقع عبارت از یک سلسله مباحث روان شناسی یونانی است که با طرز نگرش فلاسفه و متفکران یونان درباره جان و جهان، دارای پیوند عمیق و دقیقی است، ولی با سبک بینش و روش مطالعات اسلامی در زمینه علم النفس و روان شناسی و در نهایت با جهان بینی آن چندان تناسب و هماهنگی ندارد. گر چه بررسی های روانی محققان و فلاسفه اسلامی در حد برخی از اصول و مبانی، احیاناً با سبک مطالعات فلاسفه یونان هماهنگی دارد.
کندی در تعریف نفس چنین آورده است :
«نفس نخستین استکمال جسم طبیعی بالقوه ذی جهات است که عیناً همان تعریف نفس ارسطویی است. »
کندی در بیان طبیعت نفس چنین می گوید :
«نفس جوهری بسیط، روحانی و الهی است که طول و عرض و عمق ندارد بلکه نوریست از انوار الهی.»
کندی برای نفس قوای مختلفی را می شناسد که مهمترین آنها قوه حسی و قوه عقلی می باشد، قوای دیگر نفس عبارتست از مصوّره ، نامیه ، شهویه ، غضبیّه ، بین دو قوه یاد شده قرار گرفته اند. [ص 16]
فارابی در تقسیم بندی نفس علاوه بر نفس انسانی ، حیوانی و نباتی معتقد است که افلاک نیز دارای نفس می باشند که بدان نفس فکلی می گویند. حقیقت نفس فلکی با نفوس سه گانه یاد شده تفاوت دارد. اما این نفس تا حدودی با نفس ناطقۀ انسانی متجانس است. فارابی همچنین عقیده دارد که حرکت دورانی فکر سماوی، ناشی از وجود همچین نفس فلکی است که پیوسته ادامه یافته است.
فارابی نیز در تعریف نفس پیرو ارسطو است و چنین می گوید :
« نفس نخستین استکمال جسم طبیعی آلی بالقوه ذی حیات است» [ص 16]
از دیدگاه فارابی نفس بتدریج کار خود را از قوایی که برای انجام خواسته های نفس در خدمت آن گماشته شده اند آغاز کرده و به قوایی که وظیفه آنها ادراک است می رسند، و در نهایت از این رهگذر انواع نفس نباتی، حیوانی و انسانی موجودیت پیدا می کند، در این میان قوه عاقله و نیرویی که وظیفه ادراک را ایفا می کند، ویژه انسان است.
ابن سینا از نظر نگرش به تعریف ارسطو راه جدیدی را طی می کند، زیرا او اجسام طبیعی را مورد مطالعه قرار داده و آنها را از نظر قوای فعاله به دو نوع تقسیم می کند،
نفس طبیعی نام و عنوان قوای فعالیت بر سبیل تسخیر و اجبار، عمل یک بعدی انجام می دهد.
نفس نباتی نام قوای فعالی است که به طور تسخیری به افعالی چند بعدی می انجامد.
اما نفس انسانی ، نام قوای فعالی است که بر سبیل اختیار ، فعلی را در جهت یک هدف انجام می دهد.
انسان، در رابطه با مفهوم نخستین نفس با حیوان و نبات مشترک است و در جهت مفهوم دوم با فرشتگان دارای وجه مشترک می باشد.
علم النفس شفا شاید مهترین بخش از مجموعه شفاست که ابن سینا به پیروی از شیوه ارسطو در آن درباره نفس به بحث پرداخته و نفس را چنین تعریف نموده است :
« نفس کمال اول است ، برای جسم طبیعی آلی» که همان تعریف ارسطو است. [ص 20]
عزت نفس داشتن و حفظ حرمت دیگران
به اعتقاد روان شناسان افراد بهنجار خود و زندگی خود را دوست دارند و به همین سبب دانسته دست به حرکتی نمی زنند که مورد بی احترامی و نفرت دیگران واقع شوند. و به عبارت دیگر حبّ الذات و شخصیت خود را به خطر می اندازد. بلکه بر عکس همه کوشش آنها بر این هدف استوار است که به جلب محبت و احترام دیگران بپردازند. و به همین منظور غالباً به صورت پنهان یا آشکار حرمت دیگران را رعایت می کنند. در حالی که افراد نابهنجار نه تنها از خود بیزارند، بلکه نفرت خویش را به دیگران نیز نشان می دهند، و آنان را افرادی شایسته و در خور احترام نمی دانند. و قهراً این چنین کسانی نفرت و انزجار سایرین را نسبت به خود برمی انگیزند و در نتیجه خود را مطرود و متصور جمع احساس نموده و تعادل رفتاری و شخصیتی خود را از دست می دهند.
شامل 79 صفحه فایل word قابل ویرایش
16 ص
ابن سینا (شیخ الرئیس ابو علی سینا) یاپور سینا (۹۸۰ - ۱۰۳۷) دانشمند, فیلسوف و پزشک ایرانی بود. وی ۴۵۰ کتاب در زمینههای گوناگون نوشتهاست که تعداد زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفهاست. جرج سارتون او را مشهورترین دانشمند سرزمینهای اسلامی میداند که یکی از معروفترینها در همهٔ زمانها و مکانها و نژادها است. کتاب معروف او کتاب قانون است.
زندگی
ابن سینا بلخی یا پورسینا حسین پسر عبدالله زاده در سال ۳۷۰ هجری قمری و در گذشته در سال ۴۲۸ هجری قمری، دانشمند و پزشک و فیلسوف بود. نام او را به تفاریق ابن سینا، ابوعلی سینا، و پور سینا گفتهاند. در برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجةالحق شرفالملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تألیفات بسیاری است و مهمترین کتابهای او عبارتاند از شفا در فلسفه و منطق و قانون در پزشکی.
فهرست مندرجات
[مخفی شود]