فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:114
فهرست
عنوان صفحه
2-1 شناخت سینما
2-1-1 - سینما چیست ؟
2-1-2- اختراع سینما
2-2-1 فرهنگ ونمایش ونقش آن درایران
2-2-2- تاریخ سینمای ایران
2-2-3 – سینمای حال حاضر ایران
2-2-3-1- نقدینگی
2-2-3-2- مواد اولیه
2-2-3-3- نیروی انسانی
2-3- معماری وسینما
2-3-1- پیوند (وجه اشتراک معماری وسینما )
2-3-2- نقد
2-3-4- بیانیه
2-3-3- الهام
2-4- بررسی چند نمونه خارجی وداخلی
2-4-1-
2-4-2-
3-1- ظرفیت سالن
3-2 شکل واندازه تصویر پردازش
3-3 پرده ها وتصویرپردازی
3-4 لنزهای پردازش
3-5 پوشش تصویر
3-6 شیب کف وصندلی ها
3-7 شیب کف سالن نمایش تصویر
3-8 فاصله گذاری ردیف ها وراهروها
3-9 پرده ها
3-10 سالن نمایش اصلی
3-11سالن های نمایش فرعی
3-12 بخش جنبی خانه فیلم وسینما
3-13 فضاهای ورودی
4-1- مطالعات منطقه ای ومحیطی
4-1-1- موقعیت جغرافیایی استان تهران
4-1-2- موقعیت جغرافیایی شهرتهران
4-1-3- کوهپایه ها وارتفاعات ورودخانه ها
4-1-4- ارتباطات
4-1-5- چگونگی شکل گیری شهر تهران
4-1-6- تاریخچه تهران
4-1-7- مطالعات فرهنگی واجتماعی
4-2- مطالعات اقلیمی
4-2-1- دما
4-2-2- بارش
4-2-3- رطوبت نسبی
4-2-4- باد
4-2-5- ساعات آفتابی
4-2-6- روزهای بارانی
4-3- معیارها وضوابط استقرار واحدهای ساختمانی درسایت
5-1 تجزیه وتحلیلی سایت
5-1-1- بررسی موقعیت سایت درشهر
5-1-2- دید ومنظر ازدرون به برون سایت
5-1-3- دید ومنظر ازبرون به درون سایت
5-1-4- کاربریها وهمجواریها بلافصل
5-1-5- نظام توده فضا
5-1-6- گزینه منتخب لکه گذاری
5-2-1 - موقعیت شهری محل مورد نظر(سایت)
5-2-4- دسترسی های سایت در منطقه
5-3- مشخصات و توانمندیهای موقعیت شهری سایت
5-4- تحلیل و تجزیة تصویری سایت
5-4-1- دید بنا نسبت به محدودة اطراف سایت
6-1- جدول برنامه فیزیکی
6-2- مدارک ونقشه ها
مقدمه
((اینجا اتاقی است ، تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن که با نوری سحر انگیز روشن می شود . و سایه ای حقیقی صدساله را پیش روی چند نفر از حاضران می گستراند . شاید هم سایه ای از حقیقتی دو هزار ساله که افلاطون از آن سخن می راند .
اینجا چند نفر خسته و شوریده و خسته به نظاره نشته اند . تا شبح واقعیت تخلیشان را بر پرده ببینند . و بعضی به تاثیر ، به کنار دستی شان میگویند ، این جا اتاق رویا سازی است . جایی که تصویرها و صداها در هم میآمیزد تا معجزة یک قرن ، پس از هزاران بار، بار دیگر روی می دهد.
این جا مرکز تلاقی ذهن است . از علم و تکنولوژی تا هنر ، از فلسفه و سیاست تا اقتصاد ، ار کژاندیشی و بی مایگی تا خلاقیت ، از دوستی تا دشمنی ، این جا خلاصه آدمی جاری است .
این جا خاطرات گذرا نیستند . حرکات نامیرانید . و اصوات تا ابد می مانند . و این همه برای توصیف نام انسان کافی است . این جا اتاقی است تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن .)) 1
سینما پدیده ای است که فرا تبار شناسی آن ، باب تاثیر دو سویه ای را بر زندگی برونی انسان گشوده است . در فرآیند بزرگنمایی فریمهای کوچک تا ابعاد محصور کنندة و غول آسای پرده جادواییاش حد میانه ای را می توان فرض کرد . که حتی از دیدگاه بصری منطبق با سازوکار و زندگی انسان است .
در ادامه به تاریخچة فرهنگ نمایش و چگونگی پدید آمدن نمایش در جوامع مختلف می پردازیم .
آغاز نمایش در هر سرزمینی را باید در آداب و رسوم . مناسک مذهبی همان قوم و در فعالیتهای انسانی برای تنازع بقا جستجو کرد .
انسان بدوی که در بیان افکار و عواطف خود ناتوان بود . حرکت را به کمک طلبیده و از طریق حرکات موزون سعی در بیان افکار و عواطف خود کرد و برای درک لذت و به عنوان نیایش و سخن گفتن با خدایان خود شروع به انجام حرکات موزون ( رقص ) می کند .
بنابراین اولین هنرهای نمایشی در درون همین مراسم جادوئی و حرکات موزون است که شکل می گیرد .
شاید بتوان گفت یکی از شرایط ضروری برای پیدایش تئاتر فراهم آمدن درک نسبتاً پیچیده ای از جهان است که در آن امکان داشتن نظر گاهی عینی و بیطرفانه از مسائل انسانی وجود داشته باشد . مثلاً یکی از علایم این فرایافت ، ظهور یا بروز یک برخورد کمدی با مسائل است زیرا برای آنکه در راه خیر و سعادت مردم از معیارهای مضحک را برگزینیم ، نیاز به بینشی عینی و بیطرفانه داریم . علامت دیگر گسترش حس زیباشناختی است . مثلاً هنگامی که فرایافت های انسان از جهان خود تغییر می کند ، اغلب از اجرای آیین و توسل به اسطوره ها برای رسیدن به خوشبختی صرف نظر می کنند .
دو شرط دیگر نیز که مربوط به حس زیباشناختی است دارای اهمیت اند ، پیدا شدن اشخاصی که می توانند عناصر تئاتری را به تجربه هائی متعالی وافرتر بدل کنند ، و جامعه ای که قادر باشد ارزش تئاتر را به عنوان فعالیتی منتقل و ویژه بپذیرد ، چرا که تئاتر آموزش می دهد ، ارشاد می کند و می کوشد تماشاگر خود را آرامشی روحانی ببخشد . و او را با حیات درونی خویش واحد است بعنوان مرکزی اجتماعی نیز قابل توجه است و در ایران نیز به عنوان یک مرکز دسته جمعی بمنظور بیان مسائل فرهنگی و تفریحی نقش ایفا می کند و می توان بعوان یک عامل کمک دهنده در این راستا مورد توجه قرار گیرد .
1 – جهانشاهی ـ ک ، ساحر صد ساله ، ماهنامة سینمایی فیلم شمارة 183 ص 31
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:68
چکیده:
دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست. یا به آن می خندید یا نمی خندید. این یک واکنشی آنی ست. شوخی ها می توانند چیزهای زیادی را دوباره آدمهایی که آنها را تعریف می کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می خندید آشکار کنند. به نظر فروید شوخی مثل رویاست. زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خرد آگاهی آدمها دوری می کند. به ندرت پیش می آید که یک بازیگر کمدی از سر لودگی گذر کند و به دلیل احساسی که در شوخی اش نهفته است شناخته شود. می توان شخصیت دلقک در نمایشنامه شاه لیر را مثال زد که حقیقت را در قالب شوخی به زبان می آورد. هیچ کسی کمدینها را جدی نمی گیرد. در موارد نادری که کمدنیها نقشی با احساس وجدی را ایفا می کنند اغلب بسیار خوب ظاهر می شوند، چون مهارت و حس زمان بندی آنها چنان خوب است که حتی در یک درام هم بخوبی یک اثر کمدی نتیجه می دهد. مثل جری لوئیس در فیلم سلطان کمدی (مارتین اسکورلیزی) ایده های یک شوخی صریح و بی پرده اند. یک شوخی گذشته از اینکه با چه دشواری آراسته شده پنداشت. بازیگر کمدی میزان جدیت اندیشه هایش را پنهان نگه می دارد.
کمدی حالت ستیزه جویانه ندارد. زیرا موقعیتی را در هم می رید و سبب رهایی از تنشی می شود. امام درام در سوی دیگر، ستیزه جویانه است زیرا بر مشکلات متمرکز می شود و تنشی ایجاد می کند.
در مورد وودی آلن این مایه مسرت است که او کمدینی است با اندیشه هایی جدی و در همان حال که تنش می آفریند. ما را به خنده نیز وا می دارد.
آلن استیوارت کانیگزبرگ در اول دسامبر 1935 در برو کلین آمریکا به دنیا آمد: جایی که در نزدیکی آن 25 سالم سینما وجود داشت. او در 3 سالگی اولین فیلم زندگی اش را دید: ( سفید برفی و هفت کوتوله) و چنان مسحور شده بود که به سوی پرده دوید ت آن را لمس کند. در 5 سالگی یک سینما روی حرفه ای شد. در تابستانها اگر پول داشت هر روز به سینما می رفت. در زمستانها شنبه ها و یکشنبه ها قطعی بود، و گاه جمعه شبها نیز به تماشای فیلم می رفت. او هر نوع فیلمی را ولع می بلعید: کمدیهای احساسی پرستن استرحبس - کمدیهای شلوغ برادران مارکس و چارلی چاپلین، فیلمهای راز آلود جنایی با بازی همفری بوگارت و جیمز کاگنی و غیره …
آلن در دوره فیلم بینی در سینماهای محلی، عمیقاً تحت تاثیر تضاد موجود میان خشنوت دنیای واقعی جاری در خیابانهای بروکلین و رویای به تصویر درآمده در سینما قرار گرفت. تجربه آلن از فقر کاملاً حقیقی بود- پدر و مادرش مدام بر سر پول دعوا می کردند. همچنینی در کودکی برای الوین بار با مقوله مرگ روبرو شد. هنگامی که 3 سال داشت و در تختش خوابیده بود پرستاری چنان محکم قنداقش کرد که داشت خفه می شد. او به آلن گفته بود می تواند خفه اش کند و او را در سطل شاغال بگذارد بطوری که هیچ کسی متوجه نشود. آلن از آن زمان از فضاهای بسته و تاریک هراس داشت. او هرگز در آسانسور و تونلهای طولانی قدم نمی گذاشت.
نکته جالب این که او به رغم ظاهر لاغر و ؟؟؟ های آلن به سینما. در کودکی ورزشکار خوبی بود. به قابلیتهای ورزشی او در فیلمهایش اشاره های اندکی شده است. او در اوایل نوجوانی صفحه ای از سیدنی بکت شنید و به یک بچه جاز بدل شد. ابتدا نواختن ساکسفون و سپس کلارینت را آموخت. سالها بعد هنگامی که در کاباره ای در سان فرانسیسکو برنامه اجرا می کرد. به موسیقی ترک مورضی گوش می کرد: او کسی است که آلن ار تشویق به نواختن نمود. از آن زمان به بعد دیر آلن موسیقی را رها نکرد. در دهه 50 سینماهای هنری شروع به نمایشی آثار برگمان کردند و از آن پس برگمان محبوب ابدی آلن شد. گرچه دلیل اصلی رفتن آلن و میکی رز به تماشای فیلم (تابستان با مونیکا) این بود که شنیده بودند در این فیلم تصاویر زیادی از برهنگی بازیگران وجود دارد. علاوه بر ورزشی و سینما و موسیقی؛ دلبستگی دیگر آلم تردستی بود. در کودکی یک جعبه تردستی داشت و برای تکمیل مهارتش روزی چهار ساعت تمرین می کرد. یک روز که آلن در یک فروشگاه ابزار تردستی بود؛ میلتن بزل وارد شد. آن دو شروع به صحبت کردند و آلن همان جا آزمون داد و سپس در یک نمایش تردستی بعنوان میهامان شرکت کرد: او در حرکت دستهایش اشتباه کرد و آن برنامه تردستی در همان شب اول اجرا تعطیل شد. آلن گرچه در مدرسه بندرت به درس توجه می کرد و نمره های بدی می آورد ولی محبوب بود و همیشه یک شوخی و متلک آماده داشت. در 15 سالگی به اسم ورودی آلن برای روزنامه ها مطلب طنز می فرستاد و هر چند از ان کار عایدی نداشت. همین نام مشهور شده بود. سپس در یک نگاه مطبوعاتی استخدام شد که بعد از مدرسه روزی 3 ساعت به منهتن می رفت و آنجا مطلب طنز می نوشت. او برای اینکار هفته اش 20 دلار دستمزد می گرفت.
پدر و مادر آلن طنز نویسی را شغل نمی دانستند و از او می خواستند که ر پی کاری مناسب باشد. او نیز برای برآوردن انتظارات آنها در کلاسهای فیلمسازی دانشگاه نیویورک ثبت نام کرد. او عاشق فیلم دیدن بود. اما از بحث و تحلیل پس از فیلم بیزار بود. در نتیجه بیشتر فیلم می دید تا سرکلاسها حاضر بشود، و به این ترتیب مردود شد. دلبستگی دیگر زندگی آلن زنها بودند و او این حس را با دوستانش قسمت می کرد. گرچه در نظر زنها مرد با مزه ای بود، تصوری در یک رابطه عاشقانه کار ساده ای نبود. آلن بزودی دریافت که اشکال کار، نوع زنهایی است که مورد توجه او قرار می گیرند- زنهای لاغر با موهای بلند سیاه و لباسهای تیره. این زنها بدون استثناء دانشجوهای هنر بودند که ترجیح می دادند در گرینویچ ولیج پرسه بزنند و در مورد ؟؟؟ و مفهوم زندگی بحث کنند تا اینکه با الن مسخره و بی سواد بگردند. آلن برای اینکه بتواند با آنها رابطه برقرار کند. تصمیم می گیرد خود را آموزشی دهد. مطالعه را با خواندن آثار نویسندگان کلاسیک آمریکایی مثل همینگوی - جان استان بک و فاکنر آغاز کرد. به زودی مجذوب اگزسیتانسیالیسستهای فرانسوی ورودی شد و پس از آن آموزش شخصی خود را با جهان کتاب؛ هنر؛ نمایشنامه و سینما آغاز کرد. آلن گاهی شخصیتهای اصلی نمایش را در موقیعتی به تصویر می کشد که در گفتگو با زنها. به شاعرها؛ هنرمندان و فلسه اشاراتی می کنند. آلن در تلاش بود به عنواند یک مجری محبوبیت بدست آورد و در این میان دوستانش را نیز تشویق می کرد که روی صحنه بروند. او نوشته های یکی از دوستانش را که بسیار حرفه ای می دنست - اجرا کرد و نتیجه موفقیت آمیز بود. پی از آن آلن قطعه های کوتاه کمدی می نوشت و در سالن سامر اجرا می کرد. بدل سیدسزار ( کمدین و آهنگساز و بازیگر ) برنامه اش را دید و آلن برای نگارش برنامه تلویزیونی سید سزار استخدام شد. آلن در کنار مل بروکس - کارل راینر و نیل سایمن یکی از طنز نویسان ثابت سزار شده آلم در کار بالری گلبرت که بعدها متن نسخه تلویزیونی M.A.S.H را نوشت؛ نامزد دریافت جایزه امی شد. آلن چند سال بعد نگارش برای تلویزیون را بعنوان کاری بی ارزش رها کرد چون عقیده داشت حتیز زمان پخش آن برنامه کسی برایش ارزش قایل نیست و پس از پایان پخش نیز در یک لحظه و بری همیشه در فضا محو می شود.
در زمانی که در مقام کمدین ر حای کوچکی برنامه اجرا می کرد و در یک ؟؟؟ موسیقی نیز نوازنده بود با هارلین روزن آشنا شد. دوستی آنها به ازدواج شان در سال 1956 منجر شد. روزن 17 سال داشت و آلن بیست سال. وقتی که پیشنهادهای بیشتری بعنوان یک نویسنده کمدی دریافت کرد؛ درآمدش روز به روز زیادتر شد و به هفته ای 1700 دلار رسید. ولی در سال 1960 این همه را رها کرد تا برنامه های تک نفره کمدی اجرا کند. آلن تنها به این دلیل ساده این تصمیم را گرفت که طنزها و قطعه های کمدی کوتاه بسیاری برای دیگران نوشته بود. به سبک خود آنها؛ ولی این بار می خواست طنزهایی برای اجرای خود بنویسد. به سبک فروش. مدیران جدید آلن؛ جک رولینز و چارلز جافی؛ او را بعنوان نویسنده استخدام کردند؛ اما هنگامی که آلن نوشته هایش را رو خوانی می کرد آنها بسیار لذت می بردند و به آلن می گفتند که او خود باید به روی صحنه برود. آنها او را وادار کردند تا در بلوآغل روی صحنه برود. آلن تنها به اعتبار شهرت رولینز بود که این کار را قبول کرد. او معرف و تعلیم دهنده هری بلافونته؛ مایک نیکولز و ابن می از میان بسیاری دیگر بود.
رولینز و جافی از آن زمان تا به امروز مدیران آلن هستند. آنها تنها دست یکدیگر را فشردند؛ و گرچه درباره قراردادهای میلیون دلاری برای آلن مذاکره کرده اند؛ ولی هیچ سند قانونی ای میانشان رد و بدل نشده است. آنها در سالهای اخیر مدیران رابین ویلیامز؛ دیوید لترمن و بیلی کریستال نیز بوده اند.
آلن در مقام مجری برنامه کمدی تک نفر از مورت سل الهام گفت. سل در کاباره کار می کرد جایی که معمولآً کمدینها لباسهای رسمی می پوشیدند با صداقتی جعلی حرف می زدند و درباره آیزنهاور و گلف شوخی می کردند. سل هیچ یک از این ویژگیها را نداشت. او با شلوار راحتی؛ یک پلوورود در حالی که یک روزنامه زیر بغلش داست قدم به صحنه می گذاشت. می نشست و درباره روابط و سیاست و فرهنگ جمعی حرف می زد. هارلین فکر می کرد آلن با اجرای این برنامه های سبک کمدی استعداد خود را تلف می کند: در حالی که نه تنها می تواند یک طنز نویس بزرگ بلکه نویسنده ای مطلق باشد. فشار در سال کار مداوم و جدا زندگی کردن آلن به طلاق آن دو در سال 1962منجر شد. آلن به واسطه روابطی که در تلویزیون بدست آورد توانست برای یک مجموعه جدید تلویزیونی بنام خنده ساز. نقش یک خلبان را بنویسد. سال 1962 یک برنامه نیم ساعته با بازی لویبز لسر؛ آلن آلدا و پل همپتون فیلم برداری شد. اما در ترغیب شبکه ای. بی. سی برای پخش شکست خورد و این مجموعه هرگز ساخته نشد. آلن بعدها در سال 1966 با لویینر لسر ازدواج کرد و 3 سال بعد هم از هم طلاق گرفتند. آلن در کاباره برنامه اجرا می کرد که تهیه کننده ای بنام چارلز کی. فلدمن به کار او علاقه مند شد و برای نوشتن فیلمنامه تازه چه خبر پوسی کت؟ استخدامش کرد. ساخته شدن این فیلم فکر وارن بیتی بود و عنوان بهتری آن و طرز گوشی تلفن را برداشتن و با زنها حرف زدن ادای احترامی بود به خود او. کلایو دانر کارگردان این فیلم نمی دانست با این فیلمنامه چه کند. مشکل دیگر تعدد شوخیهای آلن در متنی بود. در نتیجه بعضی از آن شوخی ها برای پیتر اوتول و پیتر سلرز بازنویسی شدند. شخصیت پیتر اوتول چیزی بود که آلن رویای آن را در سر داشت و شخصیت سلرز شیطانی بود که آلن از تبدیل شدن به آن ترس داشت. با این حال شخصیت وودی آلن مرکز توجه نیست؛ به این ترتیب بخش زیادی از حواشی از دست رفت و تنها شوخی ها باقی ماند. آلن این فیلم را دوست نداشت و قسم خورد که در آینده فیلمنامه هایش را خودش کارگردان کند.
به ندرت شنیده شده که وودی آلن متنی جز برای فیلم نوشته باشد. او از 6 ماهی که در لندن بود بخوبی توانست استفاده کند و نمایشنامه هایی را نوشت که از آن ها می توان به آب را ننوش (1966) نام برد.
این نمایشنامه موفق درباره یک خانواده آمریکایی بنام هالندر است که تعطیلاتشان را در اروپا می گذرانند. آنها به دلیل فیلمبرداری از مناطق نظامی تحت ؟؟؟ قرار می گیرند و به سفارت آمریکا پناه می بردند. در آنجا با کشیشی به نام درابنی آشنا می شوند. او حقه های تردستانه بلد است و در جستجوی مکانی مقدس است. پسر ناشایست سفیر. که زیادی با خودش روراست است. در عین حال که به خانواده هالندر کمک می کند. مایه دردسر آنها نیز می شود. در پایان خانواده هالندر و پرد درابنی قاچاقی فرار می کنند و سوزان هالندر با پسر سفیر ازدواج می کند. از این نمایشنامه در سال 1969 فیلمی به کارگردانی هاوارد موریس و با بازی جکی گلیسون ساخته شد. آلن در 1994 از این اثر نسخه ای تلویزیونی ساخت و خودش و مایکل جی؛ فاکس در آن بازی کردند.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:33
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
پیشگفتار 4
مقدمه 7
...منابع
پیشگفتار:
این تحقیق برای واحد تاریخ سینما (2) دانشکده سینما وتئاتر دانشگاه هنر نوشته شده است. یکی از دغدغه های همیشگی دوستداران سینما مطلع شدن ودنبال کردن راه هایی است که سینما از بدو تولد در نقاط مختلف جهان رفت وتحولاتی است که دچارش شد. یکی از این سرزمین ها که از تاریخ سینمای قابل توجهی برخوردار است کشور هلند است ودر این تحقیق به مطالعه سرگذشت سینما در این سرزمین می پردازیم.
متاسفانه به دلیل عدم پرداخت کافی به این موضوع به خصوص در کشور ما منابع ومواخذ کافی برای پرداختن به این موضوع وجود نداشت وهم چنین به دلیل ضیق وقت امکان بررسی بیشتر در این زمینه میسر نشد. از این جهت در این تحقیق کوتاه نواقص وکمبودهایی وجود دارد.
با توجه به منابع ومرجوعات موجود این تحقیق در چندین بخش تنظیم شده است.بخش اول درباره سرزمین هلند بخش دوم نگاهی به سینمای هلند و بخش سوم نهادها و موسساتی که در این سرزمین در زمینه سینما فعالیت می کنند.
در این تحقیق به منابع مکتوبی مراجعه شده در آخر به آن ها به تفضیل اشاره خواهد شد. عبارات یا واژه هایی که احتمال می رود خواننده با آنها ناآشنا باشد در پاورقی صفحه ها تعریف شده وهمچنین به نقل قول ها وتعاریف به طور جامع پرداخته شده است.
امیدواریم بتوانیم در این چند صفحه کوتاه به طور مناسب به این موضوع پرداخته باشیم و تلاشمان در این باره نتیجه مطلوبی داشته باشد.
سینما یک وسیلة ارتباط جمعی سرگرم کننده ای است که همانند مطبوعات مصور ، گرامافون، رادیو و تلویزیون ، ساخت امروزی آن بر تکنولوژی گسترده ای که در قرن بیستم متولد شده است استوار می باشد گر چه پیدایش و رشد مراحل سینمای امروز پیشینه در تلاش مخترعین، مهندسین ، دانشمندان ،صنعتگران و هنرمندان سال های سده ی پیش دارد ،اما آن چه ما امروز به عنوان سینما می شناسیم ، همزمان با آغاز قرن بیستم حضور فعال خود را اعلام می دارد و تکامل آن موازی با پیشرفت های فنی هشتاد و چند سال گذشته پیش می رود . برخلاف سایر رسانه های تولید و توزیع پیام ، سینما حامل شیوه نوینی از تجربیات دراماتیک است رابطة متقابل میان نیازهای خلاقة هنرمند و استفاده از آن منابع تکنولوژیک است که در دسترس وی قرار دارد. تکوین تکنولوژی سینما مفهومی فراتر از صرفاً توسعه ی مراحل عملی داشته است . این تکوین همیشه گونه ای مشارکت همراه با تعارض ، برای هنرمند خلاق به همراه آورده است. این خاصیت را هنگامی که نوآوری علمی سال های دهه 1890 به رسانه های مردمی امروزی بدل می شود بهتر و سریع تر ملاحظه می نماییم .
پایان نامه خانه سینما
تعداد صفحات:115
فرمت فایل:doc
فهرست
عنوان صفحه
2-1 شناخت سینما
2-1-1 - سینما چیست ؟
2-1-2- اختراع سینما
2-2-1 فرهنگ ونمایش ونقش آن درایران
2-2-2- تاریخ سینمای ایران
2-2-3 – سینمای حال حاضر ایران
2-2-3-1- نقدینگی
2-2-3-2- مواد اولیه
2-2-3-3- نیروی انسانی
2-3- معماری وسینما
2-3-1- پیوند (وجه اشتراک معماری وسینما )
2-3-2- نقد
2-3-4- بیانیه
2-3-3- الهام
2-4- بررسی چند نمونه خارجی وداخلی
2-4-1-
2-4-2-
3-1- ظرفیت سالن
3-2 شکل واندازه تصویر پردازش
3-3 پرده ها وتصویرپردازی
3-4 لنزهای پردازش
3-5 پوشش تصویر
3-6 شیب کف وصندلی ها
3-7 شیب کف سالن نمایش تصویر
3-8 فاصله گذاری ردیف ها وراهروها
3-9 پرده ها
3-10 سالن نمایش اصلی
3-11سالن های نمایش فرعی
3-12 بخش جنبی خانه فیلم وسینما
3-13 فضاهای ورودی
4-1- مطالعات منطقه ای ومحیطی
4-1-1- موقعیت جغرافیایی استان تهران
4-1-2- موقعیت جغرافیایی شهرتهران
4-1-3- کوهپایه ها وارتفاعات ورودخانه ها
4-1-4- ارتباطات
4-1-5- چگونگی شکل گیری شهر تهران
4-1-6- تاریخچه تهران
4-1-7- مطالعات فرهنگی واجتماعی
4-2- مطالعات اقلیمی
4-2-1- دما
4-2-2- بارش
4-2-3- رطوبت نسبی
4-2-4- باد
4-2-5- ساعات آفتابی
4-2-6- روزهای بارانی
4-3- معیارها وضوابط استقرار واحدهای ساختمانی درسایت
5-1 تجزیه وتحلیلی سایت
5-1-1- بررسی موقعیت سایت درشهر
5-1-2- دید ومنظر ازدرون به برون سایت
5-1-3- دید ومنظر ازبرون به درون سایت
5-1-4- کاربریها وهمجواریها بلافصل
5-1-5- نظام توده فضا
5-1-6- گزینه منتخب لکه گذاری
5-2-1 - موقعیت شهری محل مورد نظر(سایت)
5-2-4- دسترسی های سایت در منطقه
5-3- مشخصات و توانمندیهای موقعیت شهری سایت
5-4- تحلیل و تجزیة تصویری سایت
5-4-1- دید بنا نسبت به محدودة اطراف سایت
6-1- جدول برنامه فیزیکی
6-2- مدارک ونقشه ها
مقدمه
((اینجا اتاقی است ، تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن که با نوری سحر انگیز روشن می شود . و سایه ای حقیقی صدساله را پیش روی چند نفر از حاضران می گستراند . شاید هم سایه ای از حقیقتی دو هزار ساله که افلاطون از آن سخن می راند .
اینجا چند نفر خسته و شوریده و خسته به نظاره نشته اند . تا شبح واقعیت تخلیشان را بر پرده ببینند . و بعضی به تاثیر ، به کنار دستی شان میگویند ، این جا اتاق رویا سازی است . جایی که تصویرها و صداها در هم میآمیزد تا معجزة یک قرن ، پس از هزاران بار، بار دیگر روی می دهد.
این جا مرکز تلاقی ذهن است . از علم و تکنولوژی تا هنر ، از فلسفه و سیاست تا اقتصاد ، ار کژاندیشی و بی مایگی تا خلاقیت ، از دوستی تا دشمنی ، این جا خلاصه آدمی جاری است .
این جا خاطرات گذرا نیستند . حرکات نامیرانید . و اصوات تا ابد می مانند . و این همه برای توصیف نام انسان کافی است . این جا اتاقی است تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن .)) 1
سینما پدیده ای است که فرا تبار شناسی آن ، باب تاثیر دو سویه ای را بر زندگی برونی انسان گشوده است . در فرآیند بزرگنمایی فریمهای کوچک تا ابعاد محصور کنندة و غول آسای پرده جادواییاش حد میانه ای را می توان فرض کرد . که حتی از دیدگاه بصری منطبق با سازوکار و زندگی انسان است .
در ادامه به تاریخچة فرهنگ نمایش و چگونگی پدید آمدن نمایش در جوامع مختلف می پردازیم .
آغاز نمایش در هر سرزمینی را باید در آداب و رسوم . مناسک مذهبی همان قوم و در فعالیتهای انسانی برای تنازع بقا جستجو کرد .
انسان بدوی که در بیان افکار و عواطف خود ناتوان بود . حرکت را به کمک طلبیده و از طریق حرکات موزون سعی در بیان افکار و عواطف خود کرد و برای درک لذت و به عنوان نیایش و سخن گفتن با خدایان خود شروع به انجام حرکات موزون ( رقص ) می کند .
بنابراین اولین هنرهای نمایشی در درون همین مراسم جادوئی و حرکات موزون است که شکل می گیرد .
شاید بتوان گفت یکی از شرایط ضروری برای پیدایش تئاتر فراهم آمدن درک نسبتاً پیچیده ای از جهان است که در آن امکان داشتن نظر گاهی عینی و بیطرفانه از مسائل انسانی وجود داشته باشد . مثلاً یکی از علایم این فرایافت ، ظهور یا بروز یک برخورد کمدی با مسائل است زیرا برای آنکه در راه خیر و سعادت مردم از معیارهای مضحک را برگزینیم ، نیاز به بینشی عینی و بیطرفانه داریم . علامت دیگر گسترش حس زیباشناختی است . مثلاً هنگامی که فرایافت های انسان از جهان خود تغییر می کند ، اغلب از اجرای آیین و توسل به اسطوره ها برای رسیدن به خوشبختی صرف نظر می کنند .
دو شرط دیگر نیز که مربوط به حس زیباشناختی است دارای اهمیت اند ، پیدا شدن اشخاصی که می توانند عناصر تئاتری را به تجربه هائی متعالی وافرتر بدل کنند ، و جامعه ای که قادر باشد ارزش تئاتر را به عنوان فعالیتی منتقل و ویژه بپذیرد ، چرا که تئاتر آموزش می دهد ، ارشاد می کند و می کوشد تماشاگر خود را آرامشی روحانی ببخشد . و او را با حیات درونی خویش واحد است بعنوان مرکزی اجتماعی نیز قابل توجه است و در ایران نیز به عنوان یک مرکز دسته جمعی بمنظور بیان مسائل فرهنگی و تفریحی نقش ایفا می کند و می توان بعوان یک عامل کمک دهنده در این راستا مورد توجه قرار گیرد .
سینما در ایران همانطور که گفته شدیک صنعت نوپا و خالی از هرگونه محتوا و فرم است و جهت مشخصی در این صنعت و هنر دیده نمیشود این عامل در کشور ایران بعنوان یک عامل صنعتی مورد توجه قرار رفته است که قادر باشد در مسائل اقتصادی کشور موثر باشد و اگر چه جنبة هنری ندارد با این وجود نمی توان منکر این مهم شد که سیل افراد شایق و به سینما رو به مراتب کمتر از سایر تفریحات دسته جمعی می باشد . و به همین نسبت فضاهای مورد نیاز به خصوص در مرکز بیشتر از سایر فضاهای همسو می باشد . پس از چنین مکانهایی با توجه به مشخصات آنها جهت رهبری عموم مردم می توان استفاده نمود . سینما از جهت رابطه با فرد عامی این مرز و بوم تا حد زیادی قابلیت بهره برداری دارد شخص در محیط سینما با یک تکنیکی روبرو است که از لحاظ آسانی بیان به سایر وسائل ارتباط جمعی یک حس راحت دارد . و نیز سینما از لحاظ محیط فیلم با یک وسعت زیاد ، توجه تماشاچی را به خود جلب می کند و با استفاده از امکانات فنی ، محیطی دور از ذهن را به آسانی برایش بازگو می کند .
فرد در محیط سینما خواص یک محیط اجتماعی را بدست می آورد به جای هرگونه محیط اجتماعی دیگر امکان آموزش در سینما بیشتر می باشد پس برای آنکه از عامل سینما بتوان در حداکثر وضع موجود استفاده نمود باید محتوای آن را کنترل نمود و در سطح بالاتری قرار داد برای این منظور با در اختیار گذاردن وسائل و فضاهای تکنیکی این حالت را بوجود آورد .
1 – جهانشاهی ـ ک ، ساحر صد ساله ، ماهنامة سینمایی فیلم شمارة 183 ص 31
پایان نامه خانه سینما 114 ص
فایل بصورت word میباشد