گیر و بندهائ د ین اسلام، که آنها را "اصول د ین اسلام" می نامند، بد ین قراراند: توحید، نبوت و معاد.برائ مذهب شیعه دو گیره (اصل) د یگر، عد ل و امامت، هم، با آن سه اصل، اضافه شده است.
متولیان اسلام براین گمان هستند، که اسلام بر اصول د ین استوار بوده و چنانچه یکی از این اصول محکم باشد، ایمان شخص، در نتیجه اسلام سرنگون می گردد. این برداشت نا درست است چون ایمان به اسلام، به کردارانسان در این تنگ حصار، امکان پذ یر نمی باشد، ولی اسلام با تحریفات ذهنئ گوناگون در بین مسلمانان ادا مه دارد.
اسلام از همان ابتدا بر ناآگاهئ مردم و بر منطقی خلا ف خرد آگاه انسان، بنیاد یافته است. اسلام هر اند یشه ای را که خارج از حصارهای تعیین شده باشد، چه از مسلمان و چه از نامسلمان تحمل نمیکند.
هر مسلمانی هم به یک " اصول دین اسلام" که در ذهن خود پرورانده است اعتقاد دارد، ولی نه به آن "اصول دین اسلام" که محمد نبی بر آنها عرضه داشته است. با این وجود پیشرفت اجتماعئ، و فرهنگئ مسلمانان در تنگ حصارهای د ین اسلام محد ود مانده است.
د ین اسلام که در قرن هقتم میلادی بوسیلهء محمد ابن عبدالله بر قبیله هائ عرب عرضه شده، افکاری هستند، که از د ینها، سنتها و خرافات مرسوم قبیله هائ اطراف مکه گرفته شده، و محمد در طول 23 سال نبوتش بر حسب نیازهای تازیان آن دوران و موقعیت خود، ترکیب کرده است. این افکار را با شعارهائ اخلا قی و اجتماعی، و برانگیختن طمع تازیان برائ بد ست آورد ن غنیمت (دارایئ نامسلمانان)، گسترش ترس از الله، وبا زور شمشیر نومسلمانان، بر قبیله هائ دیگر تحمیل کرده است. محمد باورهائ مرمان با فرهنگ آن زمان را هم، تا اندازه فهم کم رشد آن تازیان مسخ کرده و به رنگ اسلام خودش برگردانده است، تا در اصول د ینش گنجانده شوند. برای نمونه: پری که در فرهنگ ایران مهرزاد، مهر گستر، زیبا، شادی بخش، دوستدار و دایهء انسان است، به جن تبدیل گشته(1) است. و یا رام زنخدای باد و موسیقی و آورندهء سروش ، در اسلام بصورت حربه ای در دست الله درآمده که، برای نابودئ و تهدید مرمانی که او را تأیید نکرده یا تأیید نکنند، بکار می رود. جانشینان محمد هم که دیگر طعم قد رت را چشیده بودند، با سرسختی و ستمکارئ سنتئ خود، د ین اسلام را با زور شمشیر و شعار "الله و اکبر" به مرمان سرزمینهائ د یگر تزریق کرد ند.بهرحال بندهایی را که متولیان اسلام، به نام "اصول د ین" به مردم می فروشند، قیدهایی هستند که اندیشهء مسلمانان از حرکت و جستجو باز می دارد. در محدودهء این حصارها، خرد آگاه هر فرد خشک، نازا و ناتوان می گردد. به مسلمانی که اند یشه اش از این اصول تجاوز کند مرتد می گویند. در اسلام نه تنها ریختن خون مرتد آزاد است، بلکه مرتد حقی بر دارایی خود هم ندارد و چون در اسلام زن بخشی از اموال مرد بحساب می آید، زن شخصی که مرتد خوانده شده، می تواند به تصرف مسلمانان درآید.
این به آن معنی هم نیست، که هر کس اند یشهء خود را از ایمان گسست، بطور خود بخودی به آزاد اند یشی می پیوندد. چه بسا رهایی از این قید و بندها، گرفتاری در زندان و یا مردابی دیگر را به دنبال داشته باشد.
آزادی از هر دامی بدون خرد آگاه و زاینده انسان تنها آرزویی است که در آغار خود می ماند.
شامل 16 صفحه فایل word
161 صفحه
چکیده
هدف ما در این رساله بررسی مسئله امامت از دیدگاه شیعه اثنی عشری، اسماعیلیه و فرقه اشاعره می باشد. آنچه که در این رساله دارای اهمیت می باشد این است که دو فرقه ی اثنی عشری و اسماعیلیه از نظر اعتقادی بسیار به هم نزدیک و وجوه مشترک آن ها بیش از موارد اختلاف است، نزدیکی فکری آن ها در مسائلی چون وجوب و ضرورت امام، عصمت امام، وظایف و شئون امام و همچنین مسئله ولایت مورد انکار هیچکس نیست. اما اشاعره که فرقه ای از اهل سنت است اختلاف قابل توجهی با این دو فرقه ی شیعی دارد به طوری که رویکرد اشاعره به امامت رویکردی فرع انگارانه است نه اعتقادی و امامت از نگاه آنان واجب کفایی است، در کل اشاعره امامت را به عنوان یک قضیه ی مصلحتی باور دارند و آن را جزء فروع دین دانسته و به افعال مکلفین برگردانده اند، لذا در نظر آنان وجوب امامت شرعی است و شخص واجد الشرایط، از سوی مسلمانان به امامت برگزیده می شود.
واژه های کلیدی: امامت، شیعه اثنی عشری، اسماعیلیه، اشاعره.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:110
مقدمه ۴
شیعه علی در زبان پیامبر ۶
فضیلت رافضه و ستایش این نام ۹
معنای اهل سنت ۱۰
معنای شیعه ۱۴
تفسیر المیزان و شیعه ۱۶
سبب جدا شدن اقلیت شیعه از اکثریت سنی و بروز اختلاف ۱۷
نخستین حادثه ای که مسلمانان را به شیعه و سنی تقسیم کرد ۱۹
دومین حادثه درمخالفت با سنت پیامبر (ص) ۲۰
حادثه سوم که شیعه را در برابر ‹‹اهل سنت›› آشکار ساخت ۲۱
در مراتب ایمان ۲۵
داعی: اهل سنت بر خلاف قواعد قرآن شیعیان را طرد می کنند ۲۶
علت پیروی شیعیان از علی و اهل بیت و تقلید نکردن از امامان چهار گانه ۲۷
اشاره به دستور وصیت ۲۸
شیعه در نگاه اهل سنت ۳۱
اهل سنت و جماعت ازنگاه شیعه ۳۴
ظهور مذهب جعفری ۳۵
استقرار سلطنت بنی امیه ۳۷
شیعه در قرن دوم هجری ۴۰
شیعه در قرن سوم هجری ۴۱
شیعه در قرن چهارم هجری ۴۲
شیعه در قرن پنچم و نهم هجری ۴۳
شیعه در قرن ۱۰-۱۱ هجری ۴۴
شیعه در قرن ۱۲-۱۴ هجری ۴۵
انشعابات شیعه ۴۵
شیعه زیدیه ۴۷
شیعه اسماعیلیه و انشعاباتشان ۴۸
نزاریه و مستعلیه و دروزیه و مستعنله مقنعه ۵۲
شیعه دوازده امامی و ایشان بازدیه و اسماعیلیه ۵۴
پیشوایان اهل سنت و جماعت و سران آنها ۵۵
ابوبکر «صدیق» ابن ابی قمافه ۵۶
عمربن خطاب (فاروق) ۵۷
عثمان بن عفان (ذوالنورین) ۵۹
طلحه بن عبیدالله ۶۱
زبیربن عوام ۶۴
سعد بن ابی وقاص ۶۶
عبدالرحمان بن عوف ۷۳
عایشه دختر ابوبکر (ام المومنین ) ۷۷
خالدبن ولید ۸۲
ابوهریره دوسی ۸۷
عبدالله بن عمر ۸۹
عبدالله بن زبیر ۹۲
امامان اهل سنت و جماعت ۹۴
نصب پیشوایان اهل سنت توسط فرمانروایان ستمگر ۹۶
حدیث ثقلین نزد شیعه ۹۸
حدیث ثقلین نزد اهل سنت ۱۰۰
راز گسترش مذاهب سنی ۱۰۲
بحث در ظهور مهدی ( ع) از نظر خصوصی ۱۰۶
اشکالی چند و پاسخ آنها ۱۰۶
فهرست منابع و مأخذ ۱۰۹
مقدمه:
معنای لغوی شیعه یاران و پیروان است و شایع یعنی دنبال کرد و تبعیت نمود و در اصطلاح شیعه به کسانی می گویند که از علی و فرزندانش علیهم السلام تبعیت و پیروی نموده و ولایت آنان را پذیرفته اند و این نام برای پیروان اهل بیت بقدری مشهور و معروف شده که تا واژه شیعه بر زبان جاری می شود بی درنگ پیروان علی در ذهن می آید برخی از نویسندگان و مورخان پیدایش شیعه را پس از رحلت رسول اکرم(ص)و یا پس از قتل عثمان دانسته و برخی فراتر رفتند تکوین مذهب شیعه را در ایام فتنه طلحه و زبیر دانسته اند در حالی که ما معتقدیم شخص رسول اکرم (ص) مذهب تشیع را ایجاد کرده و در نخستین روزهای بعثت که بنی هاشم را بر اساس آیه‹‹وُانْذِرً عشیُرتکْ الاقربین›› دعوت کرد فرمود: هر که از شما با من بیعت کند جانشین من خواهد بود و کسی جز علی پاسخ مثبت به حضرتش نداد. از آن روز پیروان واقعی حضرتش مشخص و متمایز گردیدند پیامبر اکرم (ص) در آن مناسبت و در مناسبتهای گوناگون دیگر تا حجته الوداع تنها و تنها علی را برادر، وارث، وزیر، وصی، خلیفه و جانشین خود معرفی کرد و به مردم فهماند که هر که او مولایش است پس علی نیز مولا و سرور اوست و باید از او فرمان ببرد و ولایتش را بپذیرد و بی گمان اهل سنت و اقعی کسانی هستند که در روز نخست پیغام مولا و رهبر شان، رسول خدا (ص)را با دل و جان شنیدند و پذیرفتند و در برابرنص صریح او اجتهاد نکردند و با پیامبر مخالفت نورزیدند و پیروی از علی را مانند پیروی از رسول خدا(ص) و اجب و لازم دانستند. جالب اینجا است روایتهایی که پیامبر درآنها دستور پیروی از علی را داده است و علی را به عنوان وصی، ولی و خلیفه خود تعیین کرده است در مصادر اهل سنت صدها روایت است و با این حال نه تنها به آن اهمیت نداده بلکه آن را رها کرده و از آن می گذرند گویا این همه روایت برای آنها کافی نیست مطلبی که شاید برای برخی از دوستان تازگی داشته باشد این است که رسول اکرم(ص) بر واژه شیعه اصرار داشته و شیعیان علی را شیعه خود و رستگاری و سعادت را در شیعه بودن دانسته و بشارت به بهشت را در شیعیان علی منحصر نموده است ودراصل این نام مقدس را آن حضرت به پیروان علی گذارده نه اینکه پس از وفاتش نامگذاری شده باشد. حال در برابر این روایتها که شیعیان علی را می ستاید و متجاوز از 120 مورد در مصادر قطعی و موثق اهل سنت آمده است آنان چه پاسخی دارند و چگونه آن را با وضعیت خویش منطبق می دانند خود باید پاسخگو باشند و یا اینکه سر تسلیم و اطاعت را فرود آورده و این سخنان حضرت رسول اکرم(ص) را نیز مانند دیگر سخنانش با قلبی پاک و عاری از هر کینه وتعصبی بپذیرند و چنین توقع به جایی هم از حق جویان هست،چه اینکه در کتاب خدا آمده است: ‹‹وُماْینطقْ عُن الهُوی اِنً هْوُ اِلاوُحًیّ یْوحُی›› او هرگز از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و سخنش جز وحی منزل نیست و در آیه دیگری می فرماید:‹‹و ما آتاکُمْ الرسْولُ فخُذوهْ و ما نهاکمً عُنْدْ فاْ نتَهْوا›› و هر چه از رسول خدا به شما رسد به آن عمل کند و از هر چه بازداشت امتناع ورزید.
شیعه علی در زبان پیامبر
چنانکه ذکر شد رسول اکرم(ص) درموارد گوناگونی شیعیان علی را ستوده و آنان رابشارت به بهشت برین ورستگاری داده است جالب است که بیشتر این احادیث درکتابهای معتبر حدیث و تفسیر اهل سنت آمده است که برای نمونه به برخی ازآنها اشاره می شود تا برادران اهل سنت بدانند ما اگر پیروی از علی و آل علی می کنیم به دستور تخلف ناپذیر پیامبرکه در کتابهای اهل سنت وارد شده است عمل می نماییم و اگرآنان نیز خواهان رستگاری روز جزا هستند به این صراط مستقیم الهی روی آورند و دست دردست برادران شیعه خود بگذارند و همه باهم اهل سنت واقعی گردند که بی گمان سنی واقعی تنها به کسی اطلاق می شود که به سنت پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمل کند و در آن پا بر جا بماند نه اینکه اسمی بی مسمی بر خود بگذارد. هیثمی در کتاب مجمع الزوائدش روایت کرده است. که رسول خدا (ص) به علی فرمود: تو و شیعیانت به حوض من وارد می شوید در حالی که سیراب و شادکام و رو سفید هستید و همانا دشمنانت بر حوض من وارد می شوند درحالی که تشنه لب و اندوهگین اند. ابو سعید حذری از ام سلمه نقل می کند، که رسول خدا(ص) به علی فرمود یا علی! تو و شیعیانت در بهشت هستید. ابن عدی و ذهبی نیز که هر دو از علمای بزرگ اهل سنت اند در کتابشان از رسول خدا(ص) نقل کرده اند که به علی فرمود: هان ! تو ای فرزند ابوطالب و شیعیانت در بهشت هستید. احمدبن محمد فقیه طبری در فضایل به اسنادش از طاوس از ابن عباس نقل کرده است که رسول خدا(ص) به علی فرمود: اگر تمام آفریدگان بر ولایتت اجتماع می کردند خداوند هرگز جهنم را نمی آفرید و همانا تو و شیعیانت رستگاران روز رستاخیز هستید. در کشف الغمه، ابوبکربن مردودیه به اسنادش از ابوهریره نقل کرده که رسول خدا به علی (ع) فرمود: تو و شیعیانت همراه من در بهشت هستید پس رسول خدا این آیه را تلاوت فرمود «اخواناً علی سررٍ متقابلین» برادر ابن که روبروی یکدیگر بر تختهای بهشتی تکیه زده اند. در کنزالکراجی و کفایه الطالب حدیثی از جابربن عبدالله نقل کرده اند که رسول خدا به علی فرمود: همانا شیعیانت با سیمایی نورانی بر منبرهایی از نور گرداگرد من (در روز رستاخیز) خواهند بود و من شفاعتشان خواهم کرد و آنان فردا در بهشت همسایگان من اند. در امالی ازنسانی، و از اسدی، طی روایتی از علی (ع) نقل کرده است که رسول خدا فرمود: یا علی! همانا تو وصی، خلیفه، وزیر، وارث و پدر فرزندان من هستی و شیعیانت شیعیان من و دوستانت دوستان من و دشمنانت دشمنان من خوشا به حال کسی که از تو پیروی کرد و چه بدبخت شد کسی که با تو دشمنی نمود و بی گمان فرشتگان با ولایت و محبت تو به خدای متعال نزدیک می شوند به خدا قسم یاران و دوستانت در آسمان بیشتر از زمین هستند. ابن حجر هیثمی در العبواعق المحرقه این حدیث را آورده است. و همچنین ابن عساکر در تاریخ خود از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود: یا علی نخستین چهار نفری که وارد بهشت می شوند من و تو و حسن و حسین هستیم و سپس ذریه ما و پس از آنها همسران ما هستند و شیعیانمان در طرف راست و چپ ما قرار دارند. در مستدرک حاکم آمده است که پیامبر (ص)فرمود:‹‹من اصل درختم و فاطمه فرعش و علی لقاحش و حسن و حسین میوه هایش و شیعیانمان برگهای آن درخت اند.›› با وجود چنین روایتهای صریح جای چه ابهامی باقی می ماند؟ و چه شده که گروهی از مسلمین به سوی دیگران روی آورده اند و از علی وآل علی روی برگردانده اند؟ هیثمی در مجمع الزوایدش خطبه ای را از رسول خدا(ص)نقل می کند که حضرت در آن می فرماید ای مردم هرکه با ما اهل بیت دشمنی کند خدای متعال در روز رستاخیز او را یهودی محشور فرماید. رسول خدا هرگز یک بار مردم را سفارش به پیروی از فلان و فلان نکرد و شیعیان و پیروان سایر اصحاب را نستود و اصلا شیعه ای جز شیعه علی نپذیرفت او شیعیان و پیروان علی را شیعیان و پیروان خود می دانست و به مردم دستور می داد که اگر ولایت او را می پذیرند و لایت علی را نیز بپذیرند. ملاحظه فرمایید آنقدر که بنی امیه و پیشاپیش آنان معاویه درهم و دینارها و زر و سیمها را نثار چاپلوسان و متعلقان دین فروش کردند که روایتهای دروغینی را از رسول خدا(ص) در ستایش برخی از اصحاب نقل کنند و در این راستا آن کاسه لسیان وزر بگیران که رضایت خدا را با مشتی درهم و دینار بی ارزش معاوضه کردند روایتهای بسیاری را ساختند ولی با این حال یک جا نمی توان پیدا کرد که پیامبر مثلاً فرموده باشد ای فلان و فلان شیعیان تو رستگارند! به خدا رضایت خدا فقط در رضایت خاندان پیامبر است وبس. چرا نباید بیدار شویم و خویشتن را از ورطه هلاکت حتمی رها سازیم و به دامان پر مهر و محبت اهل بیت روی آوریم؟ و مگر اهل بیت از پیش خود چیزی دارند ؟ آنان هر چه می گویند قال رسول الله است و قول رسول الله قول خدا است که هرگز ار روی هوا وهوس نیست و جز و حی نمی گویند.
فضیلت رافضه و ستایش این نام
علی بن ابساط از عتیبه بن فروش از حضرت صادق(ع) فرمود به خدا چه نام خوبی خدا به شما بخشیده مادامیکه به گفتارما پایبند باشید و به ما دروغ نبندید و گوید حضرت صادق(ع) همین جملات رابه من فرمود در وقتی به آن حضرت عرض کردم مردی به من گفته است به ترس از اینکه رافضی باشی. ابن یزید از ابوالجارود نقل می کند که گفت خدا دوگوشش را کر کند همچنانچه دو چشم او را نابینا ساخته اگر از حضرت باقر(ع) نشنیده باشد وقتی که مردی به آن حضرت عرض کرد فلانی نامی روی ما گذاشته فرمود چه نامی؟ عرض کرد ما را رافضه می نامد حضرت باقر(ع) با دست مبارک به سینه اش اشاره کرده فرمود و من از را فضه ام و او از من است و این جمله را سه بار فرمود. ابن یزید از.... از ابوبصیر روایت کند که به حضرت باقر(ع) عرض کردم قربان نامی روی ماگذاشتند و فرمانداران با آن نام خون و مال و ازار ما را مباح دانسته اند فرمود چیست آن؟ گفت رافضه حضرت فرمودند همانا هفتاد نفر از لشکر فرعون او را طرد کردند و نزد موسی(ع) آمدند و در میان قوم موسی هیچ کس از آن هفتاد نفر کوشاتر و نسبت به هارون (برادر موسی) دوست تر نبود از این جهت قوم موسی آنها را رافضه نامیدند و خدا به موسی(ع) وحی کرد که این نام را برای آندسته در تورات ثبت کن زیرا نامی است که من به آنها بخشیدم بنابراین این اسمی است که خدا به شما بخشیده است. از محمد بن قاسم بن عبید از سلیمان اعمش گوید بر حضرت صادق (ع) وارد شدم وعرض کردم قربان مردم ما را رافضی می نامند رافضی چیست؟ فرمود بخدا مردم شما را با این اسم ننامیده اند بلکه خداوند شما را با این نام در تورات و انجیل به زبان موسی وعیسی(ع) نامیده و جهتش آن بود که هفتاد نفراز قوم فرعون او را رها کردند و به دین موسی در آمدند و خداوند آنها را رافضه نامید و به موسی وحی کرد این نام را در تورات برای آنها ثبت کن تا در آینده نیز به زبان محمد(ص) صاحب این نام شوند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:110
کلیات ۱
مقدمه ۲
تعریف موضوع ۳
اهمیت موضوع ۳
پیشینه موضوع ۳
سئوال اصلی ۳
فرضیه ۳
سئوالهای فرعی ۳
روش تحقیق ۴
محدودیتهای تحقیق ۴
پیشنهادات ۴
چکیده ۵
فصل اول بررسی لغوی لغات مطرح شده در سوره مبارکه غاشیه
۱- غاشیه ۷
۲- خاشعه ۷
۳- عامله ۹
۴- ناصیه ۹
۵- تصلی ۱۰
عنوان صفحه
۶- حامیه ۱۱
۷- انیه ۱۲
۸- ضریع ۱۳
۹- یُسمن ۱۴
۱۰- ناعمه ۱۵
۱۱- لاغیه ۱۵
۱۲- سُرُر ۱۶
۱۳- مرفوعه ۱۷
۱۴- اکواب ۱۷
۱۵- نمارق ۱۸
۱۶- مصفوفه ۱۹
۱۷- زرابّی ۱۹
۱۸- مبثوث ۲۰
۱۹- رفعت ۲۱
۲۰- نصبت ۲۱
۲۱- سطحت ۲۱
۲۲- مصیطر ۲۲
۲۳- تولی ۲۳
۲۴- ایاب ۲۳
عنوان صفحه
فصل دوم: تفسیر آیات سوره مبارکه غاشیه
مقدمه ۲۶
معرفی سوره ۲۶
ارتباط سوره با سوره قبل ۲۸
ارتباط سوره غاشیه با سوره طور ۲۹
مفهوم کلی دسته اول، آیات ۷ تا ۱ ۳۰
- ترجمه و تفسیر آیه ۱ ۳۱
- ترجمه و تفسیر آیات ۳ و ۲ ۳۳
- ترجمه و تفسیر آیات ۵ و ۴ ۳۷
- ترجمه و تفسیر آیات ۷ و ۶ ۳۹
مفهوم کلی دسته دوم، آیات ۱۶ تا ۸ ۴۲
- ترجمه و تفسیر آیات ۹ و ۸ ۴۳
- ترجمه و تفسیر آیات ۱۲ و ۱۰ ۴۵
- ترجمه و تفسیر آیات ۴ و ۱۳ ۴۷
- ترجمه و تفسیر آیات ۱۶ و ۱۵ ۴۹
مفوم کلی دسته سوم، آیات ۲۶ تا ۱۷ ۵۱
- ترجمه و تفسیر آیه ۱۷ ۵۲
- ترجمه و تفسیر آیات ۲۰ و ۱۸ ۵۴
- ترجمه و تفسیر آیات ۲۲ و ۲۱ ۵۹
عنوان صفحه
- ترجمه و تفسیر آیات ۲۶ و ۲۳ ۶۲
نتیجه ۶۸
فصل سوم: بررسی نکات برجسته سوره مبارکه غاشیه
مقدمه ۷۰
الف: اسماء قیامت ۷۰
ب: نعمتها و نقمتهای اخروی ۷۲
۱- نعمتهای اخروی ۷۲
۲- نقمتهای اخروی ۷۵
ج: توجه به آیات آفاقی ۷۸
۱- شتر ۷۹
۲- آسمان و زمین ۸۲
۳- کوه ۸۵
د: فایده تذکر ۸۶
- چه کسانی پند پذیرند؟ ۸۸
- چه کسانی از پند رویگردانند؟ ۸۹
- شرط تذکر ۸۹
هـ: رسالت پیامبر صلیالله علیه و آله ۹۰
- سخنی درباره نبی و رسول ۹۰
- فرق نبی و رسول ۹۱
عنوان صفحه
- ضرورت رسالت ۹۲
- پیامبر (ص) رابط انسان و خدا ۹۳
- نقش وحی و رسالت پیامبر (ص) ۹۳
- پیامبر (ص) سراج منیر ۹۴
ابلاغ: وظیفه پیامبر (ص) ۹۵
اهل بیت درهای هدایت ۹۶
نتیجه ۹۷
منابع ۹۸
مقدمه:
با سلام و درود بر پیامبر گرامی اسلام محمد مصطفی و خاندان مطهرش. آنان که قرآن ناطقند و هدایت گران انسانند تا روز قیامت.
خدای متعال را شاکریم که به ما این اجازه را فرمود که در دریای عمیق علوم قرآن غوطهور شویم و از آن درّ گرانمایه سعات را بیابیم.
سوره غاشیه یکی از سورههای کوتاه اما پر محتوایی است که جامع سعیدی از مطالب، حول محورهای توحید، نبوت و معاد است، این پروژه کوتاه با استفاده از کتب تفسیری و لغوی سعی دارد به مباحث مختلفی که در این سوره آمده است بپردازد.
تعریف موضوع
این پروژه بر آنست با برسی سوره غاشیه اهداف اصلی این سوره با توجه به تفاسیر شیعه و سنی مورد کنکاش قرار دهد.
اهمیت موضوع
قرآن کریم کتاب هدایت بشر در همه زمانها و مکانها بوده و شایسته است تمامی سوره قرآن کریم مورد توجه و تحقیق و بررسی قرار گیرند تا در پرتو این پژوهشها به اهداف عالی آن دست یافته و سبب تفکر و تعمق هر چه بیشتر در آیات این کتاب الهی شود.
پیشینه موضوع:
درخصوص سوره غاشیه در کتب تفسیری شیعه و سنی، مطالبی بیان شده است. اما کتاب یا پروژهای که اختصاصاً به این سوره، محتوایش و هدف آن پرداخته باشد، وجود ندارد.
سئوال اصلی: آیا میتوان گفت تناسب آیات در این سوره ما را به انا علینا حسابهم میرساند؟
فرضیه: بین دیدگاههای مفسران شیعه و سنی در مورد نکات برجسته سوره غاشیه اتفاق نظر وجود دارد.
سئوالات فرعی:
1- آیا اسماء قیامت توقیفی هستند. چرا در این سوره؟
2- چرا در این سوره به برخی از نعمتها و نقمتها اشاره شده است؟
3- چرا به برخی از آیات آفاقی اشاره شده است؟
4- چرا پیامبر صلیالله علیه و آله مصیطر نیست؟
روش تحقیق:
با توجه به موضوع پروژه این تحقیق کتابخانهای است.
محدودیتهای تحقیق:
با توجه به اینکه تمامی تفاسیر مطالبی شبیه به هم را بیان کرده بودند این پروژه با محدودیت منابعی که مطالب جدید و نوین ارائه کرده باشند رو به رو بوده است.
پیشنهادات
از آنجایی که کتب تفسیری هر کدام کمابیش با الهام از تفاسیر دیگر نگاشته شدهاند این امر باعث شده است مطالب تفسیری تقریباً تکرار شوند. مخصوصاً در نقل روایات و نتیجهگیری آیات و مباحث مربوط به محتوای سوره، به نظر میرسد که اگر بخواهیم مطالب جدید و نوین در رابطه با این سوره یا سورههای دیگر بدست آوریم باید گذشته از مطالب تفسیری و علوم قرآنی از علوم دیگر، مانند- نجوم، روانشناسی، اخلاق و … در این خصوص بهره برد.
چکیده
لازم به ذکر است که درباره این سوره مطالب بسیاری قابل بحث و بررسی است ولیکن این پروژه به لحاظ گنجایش، ظرفیت پرداختن به تمامی موضوعات مربوطه را ندارد.
به همین علت، این تحقیق به بعضی از موضوعاتی که در آیه مورد توجه قرار گرفته، به طور گذرا و کلی پرداخته است. مطالبی که در این پروژه مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند به این ترتیب است: فصل اول: این فصل حاوی بررسی لغوی لغات مطرح شده در سوره مبارکه غاشیه است. در این قسمت سعی شده است لغات با توجه به کتب لغوی معتبر و نیز کتب تفسیری مورد بررسی قرار گیرند.
فصل دوم: در مورد تفسیر آیات سوره مبارکه غاشیه میباشد و لذا مطالبی که در این قسمت آمده بیشتر جنبه تفسیری دارد، ولی قبل از پرداختن به تفسیر آیات، موضوعات مختلفی پیرامون سوره، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مانند: معرفی سوره- فضیلت سوره- ارتباط سوره با سوره قبل و دیگر سوره.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
فهرست مطالب:
عنوان شماره صفحه
سخن نخست 2
شیعه 3
ادوار تاریخی تشیع 7
غیبت 8
نیابت 8
اجتهاد 8
مسئولیت شیعه بودن 10
مصلحت – حقیقت 15
منابع و مآخذ 24
سخن نخست
انسان زنده و پویا و تلاشگر با تکیه بر اندیشه هایش هویت می یابد و شناخته می شود نگرشی با تکیه بر کنش ها و واکنش ها و راه و رسم های انسان برتر . الگو، اسوه بی تردید راهگشا و راهنماست . و دوسوی یک مرز همراه درمقابل با یکدیگر صف آرائی کرده اند .
سمت و سوی حق و جبهه باطل ، پرچم ایمان و بیرق کفر، و بدون تقابل این دو که زندگی شاید تحمل و روزمرگی باشد و خورد و پوش و چه و چها .
سرنوشت شیعه دردوران تلخ و شیرین تاریخ پرماجرایش عبرت آمیز پند آموز است ازتشکیل نخستین هسته مقاومت درمقابل بدعت گذارها ، پوست خز پوشها ، رانت خواران و …
تا امروز که نگرش دنیای غارتگر درمقابل شیعه جر تحریف حقایق و برخورد حذفی فیزیکی نیست . تشیع همواره برپای ایستاده است .
و دشمنان این مکتب پس از یأس از مبارزه منطقی و رویاروی و اصولی بسیار کوشیده اند با تحریف اصول تشیع و پیرایه بستن به آن تا مرز خرافه و گزافه از تلالو انوار درخشان ارزشهای آن بکاهند .
اما دراوج آوازه گری دشمنان شیعه ، مکتب تشیع همواره توانسته است جایگاه تاریخی خود را حفظ کند . جستار حاضر کنکاشی به تعجیل و تلمیح است و مشتی است نمونه خروار که بیشتر از زبان دشمنان شیعه آورده شده امید که بینان اندیشه سترگ باخواندن این صفحات استحکامی بیشتر یابد .
شیعه
بعداز رحلت پیامبر اکرم ، درباره جانشینی حضرت درمیان مسلمانان اختلاف شدیدی پدید آمد و همین نظرات مختلف سبب بوجود آمدن فرق مختلفی نیز شد . ازسوی دیگر لزوم صدور قوانین جدید برای مسائل دینی و سیاسی و اجتماعی سبب شد که دانشمندان اسلامی با توجه و بهره گیری ازقرآن و سنت رسول اکرم و احادیث و اعمال جانشینان رسول خدا ، علم جدیدی به نام فقه را به وجود آورند ، که دراین علم به اعمال و رفتار روزمره انسان درجامعه اسلامی پرداخته شده و قوانینی صادر می شود .
ازقرن دوم و سوم هجری و مخصوص دردوره عباسیان و زمان مأمون خلفه عباسی جدلها و بحثهای مذهبی فرق مختلف شدت گرفت . عیسوی و یهودی و زرتشتی و سایر ادیان به آزادی هریک دلایلی را جهت اثبات حقانیت خویش عرضه می کردند و با مدعیان سایر ادیان به مباحث و مجادله می نشستند . دراین میان دانشمندان اسلامی جهت دفاع از اسلام ، علمی به نام علم کلام را پدید آورند. علم کلام درباره حقانیت دین اسلام و اصول دین بحث می نمود و وظیفه پاسداری از دین را برعهده داشت .