یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله جنگ ایران و عراق

اختصاصی از یارا فایل مقاله جنگ ایران و عراق دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله جنگ ایران و عراق


مقاله جنگ ایران و عراق

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:79

فهرست مطالب:

علل شروع جنگ    3
سوابق تاریخی اولیه    4
دوره عثمانی (1922-1500 م)    7
دوره استقلال عراق    8
اندیشه جداسازی خوزستان و الحاق آن به خاک عراق    12
تضعیف ساختار ارتش    13
تاریخ مختصر شکل گیری جنگ ایران و عراق    15
سیاست صدور انقلاب اسلامی    17
تجاوزات عراق پیش از جنگ    18
* بحث اصلی کودتای نوژه    19
حمله ارتش عراق به خاک ایران    19
آیت الله خامنه ای نماینده امام در ارتش در پیام رادیویی اعلام کرد:    21
مقاومت ۳۵ روزه مردم خرمشهر    24
میانجی‌گری بین‌المللی    25
عملیات بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر)    26
عملیاتهای جنگ ایران و عراق    27
ماجرای مک فارلین    28
علل دوباره قدرت گرفتن عراق    28
قطعنامه ۵۹۸    30
پس از آتش‌بس    31
مقایسه قدرت نظامی ایران و عراق    31
حامیان عراق    32
حامیان ایران    33
تامین کنندگان اسلحه    33
روابط ایران و اسرائیل در جنگ ایران و عراق    33
جنایات جنگی    34
استفاده از سلاح‌های شیمیایی توسط عراق    34
شکنجه و قتل عام اسرای ایرانی    37
بررسی دوران زمینه‌سازی جنگ ایران و عراق    37
قسمت اول    37
ضرورت تقسیم‌بندی جنگ به مراحل و مقاطع مختلف    38
زمینه‌سازی جنگ    41
وضعیت عراق    45
قسمت دوم    51
وضعیت کشورهای منطقه    51
وضعیت قدرتهای بزرگ    51
آشنایی با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (1359-1367)    62
بازخوانی تاریخ جنگ    63
پیش درامدی درباره جنگ ایران و عراق    66
تاریخچه نزاع:    67
قرارداد الجزایر:    67
انقلاب اسلامی ایران:    68
رهبری جهان عرب:    69
ناگفته های جنگ، لایه های پنهان جنگ    69
نتیجه گیری:    79
منابع:    79








جنگ ایران و عراق
جنگ عراق با ایران که در ایران با نام‌های دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، و جنگ هشت‌ساله؛ و نزد اعراب با نام‌های‌ قادسیه صدام و جنگ اول خلیج (به عربی: قادسیّة صدّام، حرب الخلیج الأولى) شناخته می‌شود، جنگی است که از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ میان نیروهای مسلح دو کشور ایران و عراق جریان داشت. جنگ هشت‌ساله ایران و عراق یکی از فاجعه‌های تاریخ بشری در قرن بیستم است. جنگی که پس از جنگ ویتنام، طولانی‌ترین جنگ تاریخِ جهانِ قرن بیستم بوده‌است.
علل شروع جنگ
به نظر می‌رسد تحولات بعد از انقلاب ۵۷ در ایران منجر به تصمیم عراق در حمله به ایران شد. ضعیف شدن ارتش بعد از انقلاب در ایران، اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری اعضای آن که باعث منزوی شدن ایران در صحنه بین‌المللی شد و سیاست «صدور انقلاب» که از سوی آیت‌الله خمینی و رهبران ایران پیگیری می‌شد، و نیز تضعیف ارتش ایران پس از انقلاب و اندیشه جداسازی خوزستان و الحاق آن به خاک عراق، صدام حسین را به اندیشه سرکوب نظامی حکومت جدید ایران انداخت.
جنگ ایران وعراق بی شباهت به بسیاری از جنگ های نوین، برآیند عوامل و متغیرهای پیچیده و تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی - ایدئولوژیک است. برخی از این عوامل به اختلافات تاریخی و طولانی بین دو قوم ماد و آشور در عصر باستان و بعدها بین دو فرهنگ و دو ملت عرب و عجم باز می گردد و برخی دیگر به تحولات سیاسی، اجتماعی و نظامی در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی در مقطع زمانی پیش از جنگ هشت ساله (1367-1359) مربوط می شود. شناخت این عوامل اعم از عینی یا ذهنی زمینه ساز جنگ، به اندازه دستاورد و نتیجه جنگ به عنوان مجموعه ای از تصمیمات سیاسی و نظامی و فناوری که در صحنه نبرد واقعی به کار گرفته می شوند، مهم است. اساسا شروع جنگی بزرگ و طولانی بدون وجود عوامل تاریخی، فرهنگی و استراتژیک غیر محتمل است. این نوشتار خواهد کوشید، چشم اندازی از تاریخچه اختلافات ایران و عراق از ابتدا تا وقوع "جنگ تحمیلی" در 31 شهریور 1359 (22 سپتامبر 1980 م) را ترسیم کند.
سوابق تاریخی اولیه
به شهادت تاریخ، پیشینه اختلافات بین ایران و عراق به عصر باستان و اختلاف وتنش بین مادها و آشوریها باز می گردد. در این دوره، دو جنگ رسمی بین این دو تمدن درگرفت که در جنگ نخست (715 ق. م) آشوری ها ساکنان سرزمین های شمال عراق برای اولین بار آشوریها را در سال (15-614 ق .م) شکست دادند و گستره قلمرو خود را وسعت بخشیدند. در دوره هخامنشیان نیز، کوروش در سال 538 ق.م با تصرف بابل، جنوب و مرکز عراق فعلی حکومت بین النهرین را منقرض کرد و تمام غرب آسیا از جمله سرتاسر سرزمین عراق فعلی را به قلمرو ایران ضمیمه نمود. این مناطق تا زمان حمله اسکندر مقدونی (335 ق .م) جزو قلمرو ایران باقی ماند.
در زمان اشکانیان و پارت ها نیز، بابل بار دیگر به تصرف پادشاهان اشکانی درآمد و اکثر سرزمین های از دست رفته در غرب ایران که به تصرف اسکندر در آمده بود، به سرزمین ایران آن زمان پیوست. پادشاهان اشکانی تا سال (116.م) زمان حمله روم بر بین النهرین، تیسفون و سلوکیه حکمرانی داشتند؛ حتی فرهاد سوم، پادشاه اشکانی، در سال 64 ق .م بابل را پایتخت دوم اشکانیان قرار داد.
در عصر ساسانیان، رقابت دو امپراطوری ایران و روم بر سر سرزمین های غرب آسیا شدت یافت. سرانجام شاپور اول، پادشاه ساسانی، در سال 260 م رومیان را شکست داد و شخص امپراطور والرین را اسیر کرد و به جندی شاپور برد. به دنبال این پیروزی، بار دیگر قلمرو ایران به تمام سرزمینهای غرب آسیا گسترش یافت و تیسفون (مداین) به عنوان پایتخت رسمی زمستانی ساسانیان، به مدت چهار قرن (637-260 م) پایتخت رسمی ساسانیان باقی ماند. این وضع تا ظهور اسلام ادامه داشت و ایرانیان بر بین النهرین حاکمیت مطلق داشتند.
با ظهور اسلام و در دوران خلفای راشدین 41-11 ق (660-632 م) بویژه در دوره خلیفه دوم که حکومت اسلامی در عربستان (مکه و مدینه) تثبیت شده بود، اعراب مسلمان به سوی ایران حمله ور شدند و با شکست ارتش نیرومند ایران، به فرماندهی رستم فرخزاد، در جنگ قادسیه، و انقراض سلسله ساسانی، به سمت آسیای مرکزی پیش رفتند. با شهادت حضرت علی (ع) در سال 41. ق، امویان قدرت خود را از شام (سوریه فعلی) به سراسر دنیای اسلام آن زمان گسترش دادند و حدود یک قرن (136-41 ق) بر آن حکم راندند. اما انحراف روز افزون خلفای اموی از اسلام راستین سبب شد که ایرانیان به طرفداری از آل علی (ع) که در تمام دوره اموی به شدت مورد بی مهری قرار داشتند،به فرماندهی ابومسلم خراسانی در سال 132 ق (747 م) علیه سلطه اموی قیام کنند و پس از حدود سه سال جنگ، در سال 136 ق (750 م)، حکومت امویان را منقرض کرده و عباسیان را به جای آنها به خلافت بنشانند. عباسیان مرکز خلافت را از دمشق (شام) به بغداد که کاملاً تحت نفوذ و سلطه ایرانیان قرار داشت، انتقال دادند. در این دوره، امور حکومتی خلفای عباسی را به تمامی توسط ایرانیان اداره می شد و حکومت های منطقه ای ایران، اختیارات فوق العاده ای در حکومت اسلامی داشتند. در تمام این دوره حدودا 505 ساله، خلیفه تنها خلافت می کرد و ایرانیان حکومت می کردند و تمام خلفای عباسی نیز تقریبا دست نشانده ایرانیان بودند.
در این دوره، آمیختگی دو فرهنگ ایرانی و اسلامی، سبب پیشرفت علوم، فرهنگ و تمدن شد و تمدن اسلامی به اعلاء درجه خود رسید. در این زمان بغداد پس از قسطنطنیه (استانبول) بزرگترین شهر جهان محسوب می شد. با مرگ هارون رشید اختلاف بر سر خلافت بین دو پسرش، امین ومأمون، بالا گرفت. مردم عراق از امین و ایرانیان از مأمون حمایت می کردند. مأمون به کمک ایرانیان و سردار ایرانی، طاهر ذوالیمینین، به بغداد لشکر کشید و با شکست امین و بدست گرفتن خلافت، پایتخت را از بغداد به مرو انتقال داد. وی با هدف جلب پشتیبانی شیعیان ایران و عراق، امام رضا(ع) را از مدینه به مرو آورد و ولایتعهدی خود را به وی تحمیل کرد. اما مدتی بعد هنگامی که از مرو عازم بغداد بود، از ترس گسترش دامنه نفوذ امام، ایشان را در بین راه خراسان در محله ای بنام طوس با زهر مسموم کرد و به شهادت رساند. مأمون با انتقال پایتخت از مرو به بغداد، به قلع و قمع کارگزاران ایرانی در دستگاه حکومتی خود پرداخت: در پی این اقدامات مأمون، ایرانیان بتدریج نسبت به خلافت عباسی دلسرد شدند و به قیام علیه آن دست زدند. از مهمترین این قیامها می توان به قیام طاهریان، صفاریان و سامانیان اشاره کرد. در ادامه این قیامها، سرانجام ایرانیان شیعه ساکن در دیلمان علیه خلیفه عباسی شوریدند و بغداد را به تصرف در آوردند، اما به خلیفه اجازه دادند که همچنان بر مسند خود باقی بماند. به این ترتیب، بار دیگر خلافت اسلامی تحت نفوذ ایرانیان قرار گرفت.
در زمان سلطنت سلجوقیان نیز طغرل پس از تصرف بغداد اجازه داد که خلیفه بصورت دست نشانده بر خلافت باقی بماند و خلیفه نیز در عوض او را «شاه شرق» لقب داد. سلجوقیان که به امور مملکت داری آشنایی چندانی نداشتند، متوسل به دانشمندان ایرانی شدند تا حکومت خود را قوام و دوام بخشند. این امر موجب قدرت گیری مجدد ایرانیان در امور خلافت و نیز زمینه ساز تجدید حیات علمی و ادبی ایران و عراق گردید. در این دوره با تلاش و کیاست وزیر کاردان ایرانی، خواجه نظام الملک طوسی، عمر خیام نیشابوری، ریاضی دان و شاعر ایرانی، تقویم جلالی را تنظیم کرد و امام محمد غزالی طوسی به بغداد دعوت شد و به آموزش علوم اسلامی پرداخت. در پی آن، مدارس دینی فراوانی در بغداد ساخته شد. این وضع کم و بیش تا انقراض حکومت سلجوقی و حمله مغول و پس از آن حمله تاتارها و تیمور لنگ از اتابکان سمرقند ادامه داشت. تیمور در سال 1401 م با اشغال بغداد، مردم آن دیار را قتل عام کرد و تمام آثار و ابنیه اسلامی را به همراه صدها شهر به ویرانه تبدیل کرد.
دوره عثمانی (1922-1500 م)
از قرن شانزدهم میلادی، با ظهور دو قدرت و امپراطوری عثمانی و صفوی در جهان اسلام با دو مذهب متعارض اولی از اهل تسنن و دومی شیعی مذهب ، عراق بار دیگر به صحنه کشمکش و جنگ تبدیل شد. این بار، دو امپراطوری بزرگ در جهت تحقق اهداف خود به صف آرایی علیه یکدیگر پرداختند. دولت سنّی عثمانی که خود را وارث خلافت اسلامی می دانست، در صدد اعمال حاکمیت بر سراسر جهان اسلام و از جمله ایران بود. در مقابل، دولت شیعی صفوی در ایران نیز، تصرف شهرهای شیعه مذهب عراق از جمله کربلا، نجف، سامرا و بویژه بغداد را در نظر داشت. در نتیجه این تعارضات، نیروهای مسلح دو کشور بارها در مقابل یکدیگر صف کشیدند و جنگ های طولانی بین آنها در گرفت. (یادآوری این نکته ضروری است که قدرتهای اروپایی برای تضعیف این دو امپراطوری اسلامی آتش بیار معرکه بودندو به اختلافات آنها دامن می زدند.) اختلافات دو امپراطوری ایران و عثمانی کم و بیش حدود چهارصد سال به درازا کشید و تا پایان جنگ دوم جهانی به انحاء مختلف ادامه داشت.(4) نتیجه چهارصد سال جنگ و درگیری، بیش از 18 معاهده صلح و چندین پروتکل مرزی بود. از مهمترین این معاهدات می توان به شرح زیر نام برد:
1. قرارداد 1639 م مابین دولتهای صفوی و عثمانی که مرز دو کشور را بطور مبهم و نامشخص تعیین کرده بود.
2.معاهده 1746 م بین نادر شاه و سلطان عثمانی که همان ابهامات قرارداد دولت صفوی و عثمانی را داشت.
3.پیمان صلح ارزرم که متعاقب جنگهای دو ساله 1823-1821 م به امضاء رسید و شرایط قرارداد 1746 م را مورد تأیید قرار داد و نتوانست نقطه پایانی بر اختلاف مرزی دو کشور باشد.
4.پیمان مهم ارزرم که در سال 1847 م با میانجیگری بریتانیا بین ایران وعثمانی منعقد و مقرر گردید که کمیسیونی مرکب از نمایندگان طرفین، کار تعیین دقیق خطوط مرزی را به عهده گیرد.
5.پروتکل 21 دسامبر 1911 م تهران و پروتکل 1913 م قسطنطنیه که موجب آن کمیسیون تحدید حدود متشکل از نمایندگان ایران - عثمانی، روسیه و انگلستان، کار تعیین مرزها و تنظیم صورتجلسات را به عهده گرفت.
اما تمامی این معاهدات در برقراری صلح و ثبات در مناسبات ایران وعثمانی بی نتیجه ماند و اختلافات دو کشور بیش از قرنها ادامه یافت و با تجزیه امپراطوری عثمانی و تأسیس دولت عراق در سال 1932 م، این اختلافات به این کشور به ارث رسید.
دوره استقلال عراق
کشور عراق در سال 1920 م پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی از سه ایالت بصره، بغداد و موصل تحت قیمومیت انگلستان تأسیس شد و در سال 1932 م استقلال سیاسی خود را به دست آورد. آخرین وضعیت مرزهای آبی و خاکی را که دولت عراق وارث آن شد، بوسیله پروتکل 1913 م اسلامبول و کمیسیون تحدید حدود 1914 م تعیین شده بود. براساس پروتکل مزبور که با دخالت و اعمال نفوذ مستقیم دو دولت روسیه و انگلستان به ایران تحمیل شد، شط العرب و تمام جزایر آن که زمانی بصورت مشترک توسط دو دولت ایران و عثمانی اداره می شد، تحت حاکمیت دولت عثمانی قرار گرفت؛ زیرا این کشور قبل از این، طی قراردادی امتیاز کشتیرانی در اروندرود را به دولت انگلستان واگذار کرده بود. لذا دولت انگلستان در حمایت از دولت عثمانی، به ایران فشار آورد و این کشور را مجبور به پذیرش حاکمیت کامل عثمانی بر شط العرب کرد. در حالیکه در همین زمان «خط تالوگ» یا «خط القعر» بعنوان عرف بین المللی مورد پذیرش همسایگان واقع شده و در بسیاری موارد به مورد اجرا گذاشته شده بود.
بنابراین با توجه به تحمیلی بودن پروتکل 1913 م. و عدم توجه به حقوق ایران در اروندرود، از همان ابتدای تأسیس دولت عراق، ایران خواستار حل و فصل مناقشات مرزی و به رسمیت شناخته شدن حقوق مسلم خود بر شط العرب و تعیین خط تالوگ (خط القعر) بعنوان خط مرز آبی دو کشور شد. و پروتکل 1913 م. و صورت جلسات منضم به آن را به دلیل لغو آن از سوی دولت ترکیه (جانشین دولت عثمانی) و عدم تصویب آن در مجلس ایران باطل و بلااثر اعلام کرد. در پی آن، دولت ایران به رسمیت شناختن استقلال عراق را موکول به پذیرش حقوق ایران در اروندرود کرد. در مقابل، دولت عراق نه تنها به خواسته های ایران وقعی نگذاشت، بلکه اقدام به آزار و اذیت اتباع ایرانی در آن کشور نمود و به مانند سلف خویش، سیاست دفع الوقت را پیش گرفت. این مسئله تا سال 1929 م. ادامه داشت تا اینکه دولت انگلستان که در هر دو کشور دارای نفوذ بود و اختلافات رو به تزاید ایران و عراق را خطری برای امنیت منافع خود در منطقه و آبراه خلیج فارس می دید، حل و فصل اختلافات دو کشور را پیش گرفت. وزیر مختار انگلیس در 11 مارس 1929 م. طی یادداشتی به وزیر امور خارجه وقت ایران خاطر نشان کردکه:
«اگر دولت ایران، عراق را به رسمیت بشناسد دولت من که به طور مشروح از نظرات دولت ایران در مورد مشکلات عملی که از وضع موجود جریان انجام امور در شط العرب دارد و تضمین هایی که می خواهد آگاهی یافته است، اقدامات لازم را با دولت عراق به عمل خواهد آورد تا با دولت ایران مساعدت نماید که خواست های معقول خود را به دست آورد.»
پس از این اعلام اطمینان رسمی دولت انگلستان ، دولت وقت ایران استقلال کشور عراق را به رسمیت شناخت. به دنبال آن ایران در تیر ماه 1308 ش (ژوئیه 1929 م) اولین سفارتخانه خود را در بغداد گشود. اما برغم این اقدام دولت ایران، دولتین انگلستان و عراق، بر خلاف وعده های خود هیچگونه اقدامی در جهت تأمین خواسته های ایران انجام ندادند و به این ترتیب، دولت ایران فریب سیاست های استعماری انگلستان را خورد و مصالح و منافع ملی آن نادیده گرفته شد. دولت ایران پس از قریب به دو سال صبر و انتظار، برای جبران اشتباه خود، در آذر ماه 1310 ش طی یادداشتی به دولت عراق «تحدید حدود 1914 م» بین دو کشور، که براساس آن حاکمیت شط العرب تماماً به عراق واگذار شده بود، را فاقد اعتبار دانست و آن را یکطرفه لغو کرد. در پی این اقدام ایران، برخوردهای شدیدی بین نیروهای مرزی دو کشور رخ داد و روابط دیپلماتیک ایران و عراق به شدت تیره شد. با تشدید زد و خوردهای مرزی و تیره تر شدن روابط دو کشور، دولت عراق در چهاردهم دسامبر 1934 م طی شکایتی به جامعه ملل ادعا کرد که ایران تعهدات خود را نادیده گرفته است. به دنبال شکایت عراق، شورای جامعه ملل در پنجم خرداد 1314 ش (1935 م) تشکیل جلسه داد و پس از بحث و مذاکره، توصیه کردند که «طرفین سعی نمایند با مذاکرات مستقیم به اختلاف خود پایان دهند و از انجام هر عملی که موجب تشدید مخاصمات می شود، خودداری کنند.»
به دنبال ناتوانی جامعه ملل در حل و فصل اختلافات ایران و عراق، دولت انگلستان که در این زمان از گسترش نفوذ آلمان نازی در منطقه هراس داشت و درصدد ایجاد پیمانی بین کشورهای تحت نفوذ خود در منطقه برای مقابله با تحرکات آلمان بود و تداوم کشمکش و اختلافات ایران و عراق را به ضرر سیاست های منطقه ای خود می دید تلاش کرد تا به مناقشات دو کشور خاتمه دهد. شورای سلطنتی انگلستان در سال 1936م در جلسات خود نظر داد که «برای بهبود روابط دو کشور ایران و عراق، خط تالوگ بعنوان خط آبهای مرزی دو کشور در شط العرب شناخته شود. اما وزارت دریاداری آن کشور حاکمیت ایران را بر شط العرب زیانبخش» دانست و این نظر را رد کرد و به جای آن پیشنهاد کرد که خط تالوگ، فقط در مقابل آبادان (حدود پنج کیلومتر)به مورد اجرا گذاشته شود. در اجرای این طرح، دولت انگلستان، ایران را وادار کرد از دعاوی خود نسبت به تجدید نظر در خطوط مرزی، به ویژه حاکمیت بر اروندرود، دست بردارد. دولت ایران به این سیاست توأم با فشار تن داد و در تاریخ سیزدهم تیر ماه 1316ش (4 ژوئیه 1937 م) عهدنامه مرزی جدیدی با عراق امضاء کرد که بر اساس آن، نه تنها حقوق مسلم ایران در اروندرود نادیده گرفته شد، بلکه «تحدید حدود 1914م» که بر اساس آن قسمتی از اراضی ایران به دولت عثمانی و سپس به دولت عراق واگذار می شد، به تأیید ایران رسید.
چهار روز بعد از امضای قرارداد چهارم ژوییه 1937 ایران وعراق، دولت انگلستان "پیمان سعدآباد" را به امضای چهار دولت ایران، عراق، ترکیه و افغانستان رسانید. به این ترتیب یک بار دیگر مصالح ملی ایران و منافع حیاتی آن در شط العرب فدای وابستگی رضا شاه و رژیم ایران و منافع و مطامع استعماری دولت انگلستان شد. بعدها روزنامه لوموند در مورخه 29 سپتامبر 1980 در این باره نوشت:
« در ژوئیه 1937 طی موافقتنامه مرزی ای که زیر نظر دولت انگلستان منعقد شد، خط مرزی به عقب و به ساحل ایرانی شط العرب برده شد و تمامی شط به عراق تعلق گرفت.»


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله اختلاف های مرزی ایران و عراق

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله اختلاف های مرزی ایران و عراق دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله اختلاف های مرزی ایران و عراق


دانلود مقاله اختلاف های مرزی ایران و عراق

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:156

فهرست مطالب:

چهار قرن جنگ و مقاومت:

عراق کانون اصلی برخوردها

تعهدنامه های منعقد شده و علل آن:

1-عهدنامه آمالیه 1963هـ (1555م)

2-عهدنامة قصر شیرین 1049هـ(1639م)

3-عهدنامة گردان 1159هـ(1746م)

4-عهدنامة اول ارزروم 1238هـ(1823م)

عهدنامة دوم ارز روم1263هـ(1847م)

زمینه اختلاف

مسئله زهاب و سلیمانیه

عهدنامة مرزی و حسن همجواری 1353ش(1975م)

امضاء کنندگان

نقاط ذیل به ایران متعلق می شود.

عهدنامه ی موسوم به قصر شیرین 1639

(نامة سلطان مراد چهارم مورخ شوال 1049)

عهدنامه کردان

عهدنامة اول ارزروم

فصل سوم-در باب عشایر حیدرانلو و سیبکی

فصل چهارم-شروط راجعة به فراری و عشایر دولتین

فصل پنجم-استرداد اموال توقیف شده رعایای ایران

فصل ششم-ترتیبات راجعة به ترکة متوفی رعایای دولتین

فصل هفتم-در باب صفرا و فراری های دولتین

فصل اول- ترک مطالبات نقدیة طرفین

فسل دوم-واگذار کردن دولتین بعضی نقاط و اراضی را به یکدیگر و تعهدات راجعه به سلمانیه و محمره و غیره

فصل سوم-ترک بعضی ادعاهای سابقه و تعیین مأمور برای تحدید حدود

فصل چهارم-در باب قطع و فصل بعضی خسارات و رسومات معوقه

فصل پنجم-شرایط راجعه به شاهزادگان فاری

فصل ششم-در باب حقوق گمرکی مال التجازه طرفین

فصل هفتم-شرایط راجعه به زوار و اتباع ایران در ممالک عثمانی و حقوق و امتیازات مومی الیهم قونسولهای دولتین و محل اقامت و امتیازات مشار الیهم

فصل هشتم-تعهدات دولتین در باب عشایر سرحدی و دفع و رفع غارت و سرقت و تجاوزات و نیز در باب تبعیت آنها

فصل نهم-تأیید عهدنامجات سابقه-تصدیق عهدنامه

الجزایر-به تاریخ 6 مارس 1975

تسهیل مبادلات مرزی و تأمین امنیت

ویژگیهای مرزی استان کردستان

عوامل مؤثر در ژئوپولتیک:

قضا و تصمیمیات آن

وسعت خاک

وضع توپوگرافی

مرزها

شبکه آبها:

عوامل متغیر ژئوپولتیک

میزان جمعیت:

پ-نهادهای سیاسی و اجتماعی

ژئوپولتیک استان کردستان در غرب کشور

تاریخچة استان کردستان

2-جغرافیای طبیعی

الف-جنس عمومی زمین استان کردستان

ب-برجستگیها

جنبه های نظامی و تاکتیکی منطقه

اوضاع اجتماعی- سیاسی- اقتصادی و فرهنگی منطقه

-تأثیر زمین منطیقه بر راه های کار خودی و غیر خود دشمن احتمالی

آب و هوا

توپوگرافی و پوشش گیاهی:

توپوگرافی

ناهمواریها

دشتها:

مهمترین ارتفاعات کردستان عبارتند از:

منابع آب

رودخانه قشلاق:

2-رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه:

رودخانه رزینه رود:

ج-رودخانه های حوضه آبریز دریای خزر

رودخانه قزل اوزن

دریاچه

دریاچه زریوار یا زریبار:

رودخانه قزلجه سو:

آبهای زیر زمینی(تحت الارضی)

دشت مریوان

2-دشت بیجار:

3-دشت دهگلان:

4-دشت قروه:

5-دشت کامیاران

6-دشت امیرآباد

7-دشت های سقز

8-دشتهای بانه

9-دشت قشلاق:

10-دشت خامسان

پوشش گیاهی

فصل هفتم

جنگل

جغرافیای جانوری:

حیات وحش:

گربه، گربه پالاس

3-جغرافیای انسانی

الف-بررسی مسائل جمعیتی

نرخ بیکاری در استان کردستان

ساختمان سنی جمعیت در نقاط شهری و روستایی

ایلات و عشایر کردستان:

مهاجرت

مهاجران وارد شده به استان کردستان بر حسب محل اقامت قبلی(1375-1365)

نژاد

فرهنگ و هنر

دین

زبان

خط

ویژگیهای قومی-فرهنگی

دامداری و دامپروری:

صنعت

معدن

کشاورزی

مساحت اراضی کشاورزی استان کردستان در سال

فصل سوم

روش اجرای تحقیق

بخش اول: تعیین و تعریف جامعه آماری:

بخش دوم:نمونه و روش های نمونه گیری:

تعاریف عملیاتی و متغیرهای مورد تحقیق

تعریف عملیاتی

نوع تحقیق(کاربردی)

روش های جمع آوری اطلاعات و داده ها:

بخش ششم:تعیین اعتباز و روایی اندازه گیری:

فصل پنجم

نتیجه و بیان پیشنهادات و محدودیتها در عمل

پیشنهادات اجرایی

محدودیتها در عمل

 

 

 

 

چکیده:

اختلافات مرزی میان ایران و عراق، همانند اختلافات مرزی و ارضی بسیاری از کشورهای جهان سوم، میراث شوم دوران استعمار بوده و جنگی که دولت عراق در سال 1359 به ایران تحمیل کرد نمی توانست بدون تشویق، حمایت و پشتیبانی قدرتهای استعماری صورت گیرد و دخالت قدرتهای مذکور، در اواسط قرن نوزدهم، موجب شد تا ایران از حقوق سلیمانیه به نفع همسایه غربیش صرف نظر کند. ادامة همین دخالتها نیز در آغاز قرن بیستم موجب گردید تا 700 مایل مربع از اراضی نفت خیز ایران واقع در شمال و جنوب قصر شیرین که به «اراضی اشغالی» نیز معروف است به همسایه غربی آن واگذار گردد. تاریخ به ما می گوید که عراق از زمان پیدایش خود، یعنی حدود 70 سال پیش تا کنون همواره نسبت به بخشهایی از سرزمین ما ادعا داشته و با حمایت های قدرتهای استعماری برای تجریه آن تلاش کرده است و یکی از اهداف تجاوز عراق به ایران در سال 1359 نیز تجزیه قسمتی از کشورمان بوده است.
دولت عراق در 26 شهریور ماه 1359 عهدنامه مرزی و حسن همجواری 1354(1975م) بین دو کشور را به طور یک جانبه لغو کرد، پس نیروهای نظامی آن کشور در بعدازظهر روز سه شنبه 31 شهریور، 1359 از طریق زمین و هوا و دریا به به ایران حمله کردند و به این ترتیب جنگ آغاز شد. این بیست و پنجمین جنگ کامل و تمام عیار در مدت بیش از 4 قرن بین ایران و عثمانی و پس عراق- جانشین آن- است. یکی از ریشه های جنگ ایران و عراق، اختلافهای مرزی دیرپای دو کشور است.
اختلافهای مرزی ایران و عراق سابقه ای تاریخی دارد و به زمان تأسیس سلسلة صفوی در ایران و استقرار امپراتوری عثمانی، که عراق بخشی از آن بود، باز می گردد. در سال 859هـ.ق (29 می 1453)، سلطان محمد دوم، پادشاه عثمانی معروف به «فاتح» قسطنطنیه را فتح کرد و به حیات هزار سالة امپراتوری روم شرقی(بیزانس) خاتمه داد و به جای آن امپراتوری نیرومندی تأسیس کرد که دامنة کشورگشایی داشت و تصرف کلیة کشورهای مسلمان، از جمله ایران قسمتی از سیاست آن را تشکیل می داد. به همین جهت ترکان عثمانی پس از تصرف سراسر آسیای صغیر، شام، فلسطین، مدیترانه شرقی و تسلط بر بابکان متوجه ایران شدند.
نیم قرن بعد (1502م) شاه اسماعیل صفوی به طور رسمی سلسلة صفوی را تأسیس کرد. شاه اسماعیل از آغاز سلطنت بر آن شد که ایران را از خطر استیلای ترکان عثمانی محفوظ دارد و حکومت ملوک الطوایفی را که از صدر اسلام در ایران برقرار بود براندازد.صفویان با اجرای این سیاست توانستند نخست ایران را که طی 900 سال گذشته گرفتار اختلافهای داخلی و بازیچه حکومتهای محلی بود، به وحدت و یگانگی رهبری کنند و مرکزیتی در ایران بوجود آورند که پس از انقراض ساسانیان سابقه نداشت، و دوم با ترویج مذهب شیعه که از قرنهای نخستین اسلام در ایران سابقه داشت و رسمی شردن آن، تفوق مذهبی عثمانی را خنثی کنند، صفویان به این ترتیب موفق شدند که استقلال ایران را در برابر قدرت نظامی عثمانی حفظ کند.
چهار قرن جنگ و مقاومت:
طبیعی است که این امر نتوانست از توسعه طلبی عثمانی و در نتیجه، بروز جنگهای خونین بین دو کشور جلوگیری کند. به همین جهت تاریخ روابط میانی ایران و عثمانی از قرن دهم تا سیزدهم هجری قمری در واقع شرح جنگهای خونین 400 ساله آنها است. از 920 هـ.ق (1514) که سلطان سلیم به ایران حمله کرد و جنگ (چالدران) آغاز شد تا شهریور ماه 1359(1980) که صدام حسین جنگ تحمیلی را شروع کرد 250 جنگ بین ایران و همسایه غربی آن روی داده است که 24 جنگ آن بین ایران و عثمانی و یک جنگ آن بین ایران و عراق به وقوع پیوسته است. البته این به غیر از جنگهای کوچک و درگیریهای محدود بوده که بکرات بین دو کشور بروز کرد.
بیشتر جنگهای مذکور، بین قرنهای دهم تا دوازدهم که امپراتوری های ایران و عثمانی در اوج قدرت بودند روی داد. از قرن دوازدهم به بعد ایران و عثمانی هر دو ضعیف شدند و تحرک نظامی خود را از دست دادند، در نتیجه، از تعداد جنگهای بین دو کشور نیز کاسته شد. از جنگهای بین ایران و عثمانی، 7 جنگ در قرن دهم، 9 جنگ در قرن یازدهم، 7 جنگ در قرن دوازدهم یک جنگ در قرن سیزدهم و سرانجام یک جنگ بین ایران و عراق در قرن چهاردهم (جنگ تحمیلی) روی داده است.
همانطور که جنگ تحمیلی را دولت عراق آغاز کرد، در اکثر قریب به اتفاق جنگهای پیشین نیز دولت عثمانی مهاجم بوده و ایران از خود دفاع کرده است در برخی از جنگهای دورة صفوی که ایران مهاجم بوده این تهاجم به منظور بازپس گرفتن اراضی از دست رفته در جنگهای پیش صورت گرفته است.
عراق کانون اصلی برخوردها
قبل از تأسیس امپراتوری عثمانی، عراق بخشی از سرزمین ایران بود و خاندان آق قویونلو بر آن حکومت می کردند. عثمانی ها در نظر داشتند تا عراق را ضمیمة امپراتوری خود کنند به همین جهت کانون اصلی برخوردهای میان دو کشور را بین النهرین، یعنی عراق کنونی، تشکیل می داد. عثمانی ها در سال 878 هـ(1413م) با شکست دولت آق قویونلو عراق را تصرف کذدند، اما شاه اسماعیل صفوی در سال 914 هـ(1508م) عراق را به تصرف خود در آورد و پس از آن سلطان سلیم دوباره در سال 920هـ(1514م) آن را تصرف کرد. ایران بار دیگر در 936 هـ(1529م) عراق را بدست آورد. دولت عثمانی مجدداً در 950 هـ(1543م) عراق را تصرف کرد. اما عراق دوباره در زمان شاه عباس، یعنی در سال 1023 هـ(1623م) به تصرف ایران در آمد. بار دیگر سلطان مراد چهارم در سال 1048 هـ(1638م) عراق را تصرف کرد از این تاریخ عراق برای همیشه از ایران جدا شد و تا سال 1299 ش(1920م) یعنی حدود سه قرن بعد، قسمتی از امپراتوری عثمانی را تشکیل میداد رقابت بر سر عراق از یک طرف انعکاسی از تعادل نظامی بین دو امپراتوری بود و از سوی دیگر نشانة تضعیف هر یک از آنان محسوب می شد. هیچ یک از دو امپراتوری نمی توانست طرف دیگر را به طور قطع از نظر نظامی شکست دهد و به یک کنترل نظامی پایدار در عراق دست یابد. نتیجة این امر انعقاد سلسله معاهداتی بین دو کشور بود.
تعهدنامه های منعقد شده و علل آن:
از سال 963هـ(1555م) که عهدنامة معروف به آماسیه بین ایران و عثمانی به امضاء رسید، تا سال 1354 ش(1975م) که عهدنامة مرزی و حسن همجواری بین ایران و عراق امضاء نشد، یعنی در طول بیش از 400 سال، حدود 20 عهدنامه بین ایران و همسایه غربی آن در مورد حل اختلاف و تعیین مرز بین دو کشور به امضاء رسیده است: این امر نشان دهندة تعداد برخوردها و منازعاتی است که هرچند به طور موقت به وسیلة این معاهدات حل و فصل گردیده است، مهمترین این عهدنامه ها عبارتند از عهدنامة قصر شیرین 1049هـ(1639م) عهدنامة گردان 1159هـ(1746م)، عهدنامة اول ارزروم1238هـ(1913م) و صورت جلسات منظم به آن، عهدنامة 1316ش (1937م)، و عهدنامة مرزی و حسن همجواری سال 1354 ش(1975م)
به هرحال میتوان مهمترین علل جنگها و عهدنامه های منعقد شده بین ایران و عثمانی را به شرح زیر خلاصه کرد.
1-توسعه طلبی عثمانی، چشم داشتن این کشور به قسمتهایی از خاک ایران، این امر سبب می شد تا عثمانی ها هیچ گاه به عهدنامه های منعقد شده وفادار نمانند و در فرصتهای مناسب آن را نقض و به ایران تجاوز کنند.
2-اختلافعای مذهبی نیز که ناشی از شیعه بودن ایرانیان و سنی بودن عثمانی ها بود، در تداوم اختلافهای دو کشور نقش مهمی ایفا کرده است.
3-تحریکهای کشورهای اروپایی در بر افروختن آتش جنگ بین ایران و عثمانی نقش مهمی داشت از قرن نوزدهم به بعد نیز دولتهای انگلستان و روسیه در انعقاد عهدنامه‌های منعقد شده بین دو کشور دخالت تام داشتند. دولت انگلستان(از عهدنامة دوم ارزروم تا عهدنامة مرزی 1316 ش در طول یک قرن در تهیه و تنظیم معاهدات دخالت کامل داشته است. در انعقاد این عهدنامه ها، دول استعماری منافع خود را در نظر گرفته، علیه منافع ایران اقدام کردند و عهدنامه های مذکور را به ایران تحمیل نمودند.
4-اوضاع نابسامان داخلی ایران نیز در زمانهای مختلف فرصت را به عثمانی ها داد تا از هرج و مرج، آشوبها و اغتشاشهای داخلی ایران استفاده کنند و تعهدهای خود را نقض کرده، به ایران تجاوز نمایند.
5-پناهنده شدن اسیران و شاهزادگان ایران و عثمانی به کشورهای یکدیگر که معمولاً موجب بروز مخاصمات بین دو کشور می شد.
6-ایلات و عشایر سرحدی که برای استفاده از مراتع بین دو کشور تردد می کردند و در برخی مواقع آلت دست سیاستهای دو کشور می شدند، استعمار نیز از این عشایر برای بر هم زدن روابط دو کشور استفاده کرده است که به ترتیب عهدنامه فوق الذکر مورد بررسی قرار می گیرد.
1-عهدنامه آمالیه 1963هـ (1555م)
بعد از جنگ چالدران که به شکست ایران منجر شد، هیچ گونه عهدنامه ای بین ایران و عثمانی منعقد نشد، پس از شاه اسماعیل، پسرش شاه طهماسب که کمتر از 11 سال داشت جانشین وی شد. در عثمانی نیز سلطان سلیان قانونی، معروف به باشکوه، جانشین سلطان سلیم شد. جنگ و خصومت سلسله صفوی و عثمانی همچنان ادامه یافت و خسارتهای بسیاری به بار آورد و این جنگ و گریزها 20 سال طول کشید و در نهایت شاه طهماسب نامه ای برای سلطان سلیمان که در اردوگاه آماسیه در عثمانی بود نوشت و پیشنهاد نمود که به جنگهای بیهوده خاتمه داده شود و صلح بین دو کشور برقرار گردد.سلطان سلیمان نیز که از جنگهای 20 ساله نتیجه ای نگرفت بود، نامه ای در جواب به شاه طهماسب نوشت، با برقراری صلح بین دو کشور موافقت کرد. از مکاتبات مذکور که به عهدنامة صلح آماسیه معروف شد، هیچ گونه سندی موجود نیست. اما بعضی اشارات که به این عهدنامه شده است میتوان دریافت که توافق شد که ارمنستان شرقی و گرجستان همچنان در تصرف ایران باقی بماند و گرجستان و ارمنستان غربی به عثمانی واگذار شود و به زائران ایرانی اجازه داده شود که برای زیارت اماکن مقدس عازم حجاز شوند. دولت عثمانی نیز به حکام و فرمانداران خود دستور میداد تا با پیروان شیعه مدارا کرده و از اقداماتی که سبب منازعات مرزی می شد خودداری و هرگاه شاهزاده یا امیری به کشور طرف دیگر پناهنده شود، وی را مسترد دارند.
عهدنامه آماسیه اولین عهدنامه ای است که بین ایران و عثمانی به امضاء رسیده و نقطة پایانی بر نیم قرن جنگهای خونین ایران و عثمانی گذارد و صلح بین دو کشور به مدت ربع قرن تأمین کرد و شاه طهماسب تا زمان حیات خود مفاد آنرا محترم شمرد.
 
2-عهدنامة قصر شیرین 1049هـ(1639م)
دو سال پس از مرگ شاه طهماسب، عثمانی ها عهدنامة آماسیه را نقش و به ایران حمله کردند و شهرهای قفقاز و آذربایجان تصرف و حالت جنگ بیش از نیم قرن ادامه یافت. در این ضمن شاه عباس موفق شد نه تنها شهرهای آذربایجان و قفقاز، بلکهبصره و تمام عراق را تصرف کند. پس از مرگ شاه عباس، انحطاط صفویه بتدریج آغاز شد. شاه صفی (52-1039هـ) جانشین او و شایستگی و لیاقت کشور را نداشت. شاه صفی که توان مقابله با ترکان عثمانی را نداشت سفیری نزد سلطان مراد به بغداد فرستاد و پیشنهاد صلح کرد پس از آن نمایندگان دو طرف در بغداد وارد مذاکره شدند این مذاکرات به انعقاد عهدنامة صلح موسوم به قصر شیرین در سال 1049 هـ منجر شد که وجود عهدنامة قصر شیرین به طور کلی مشکوک است. به گفتة آرنولد ویلسن رئیس هیئت نمایندگی دولت انگلستان در کمیسیون تحدید حدود 1332هـ(1914م). نسخة اصلی این عهدنامه موجود نیست.
متنی که در حال حاضر از این عهدنامه در دست است نامه ای است که از سلطان مراد چهارم که در شوال 1049هـ بعنوان ضاه سفی نوشته است. متن اصلی این نامه برای نخستین بار در 1259هـ(1843م) کشف شد و در کتابخانه سلطنتی وین نگهداری می‌شود، متن انگلیسی آن از روی متن عثمانی تهیه شده و از نظر دولت ایران قابل قبول نبود. منیر الدوله که نمایندة ایران در کمیسیون تحدید حدود 68-1266هـ بود، در مسأله تحقیقات سر حدیه در این مورد می نویسد:
در حقیقت اصل عهدنامة مزبور که عبارت است از تصدیق نامة دو پادشاه است در هیچ یک از دولتین موجود نیست.در ایران به سبب فترت و در عثمانیه به سبب حرقت تلف شده است و مستندی که اکنون مأمورین عثمانیه به عنوان عهدنامة مزبور ابراز می‌نمایند… عبارت است از مواد نامه ای است که به قوث عثمانیه از طرف سلطان مراد رابع به شاه صفی خلد به طریق امضای تصدیق نامة معاهدة تلقی شده است.
به موجب عهدنامه عراق به عثمانی واگذار و برای نخستین بار حدود مرزی دو کشور بویژه در ناحیه ذهاب و سلیمانیه مشخص اما مرز دو کشور به طور دقیق تعیین نشده است در این عهدنامه یک نوار مرزی که در آن ایران و عثمانی فاقد قدرت سیاسی بودند، بعنوان مرز تعیین شده است دو کشور در این ناحیه مرزی بعلت فقدان نقشه‌های قابل اعتماد، عدم وجود وسایل مدرن حمل و نقل و عدم ارتباطات، کنترل سیاسی نداشتند. البته تعیین مرز دو کشور در آن زمان مشکل به نظر می رسید
کما اینکه تا 300 سال پس از آن نیز مرز دو کشور به طور دقیق تحدید نشد.

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده


دانلود مقاله توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:37

فهرست مطالب:

مقدمه :
چکیده :
متن کامل توافقنامه امنیتی عراق با آمریکا
در یک نگاه کلی ترکیب نمایندگان و فراکسیونهای مجلس نسبت به امضاء توافقنامه را می‌توان به سه طیف مختلف تقسیم نمود:
1- موافقان توافقنامه
2- مخالفان توافقنامه
3 _ جریانات بی¬طرف یا غیرهمسو
• دستاوردها و چالش¬های آمریکا پس از تصویب توافقنامه
• دستاوردها و چالشهای عراق پس از تصویب توافقنامه

 


مقدمه :
خصوصیت امریکایی ها قانون شکنی و بی توجهی به حقوق و معاهدات بین المللی است. هر چند قانون شکنی امریکایی‌ها به منزله شکست عراق در توافقنامه نیست، لکن نوعی بی‌اعتمادی همواره بر فضای عراق و توافقنامه حاکم است و امریکا در ایجاد بهانه های جدید برای بر هم زدن قواعد و تعقیب هدفهای سلطه جویانه مشکلی ندارد.

چکیده :
پس از پایان جنگ سرد وفروپاشی ترکیب بندی قدرت در سطح بین المللی ، ایالات متحده همواره در پی کسب جایگاه برتر و القای قدرت هژمونی خود بوده است اتخاذ استراتژی‌خاورمیانه بزگ وطرح دمکراتیزه کردن ساختار های سیاسی در این منطقه ، به ویژه اقدامات وراهبرد های سخت ونرم این کشور در عراق موید این واقعیت است.

یکجانبه گرایی آمریکا در برخورد با مسایل منطقه ای تحت پوشش تروریسم و بنیادگرایی اسلامی سالهاست که افغانستان، عراق و ایران را تحت انواع فشارها قرار داده و اکنون نیز آمریکایی ها با تکیه به تجربه الگوی ژاپن پس ازجنگ‌،برای استمرار حضور در این منطقه درصدد قانونی کردن و رسمیت یافتن چنین حضوری،در چار چوب توافقنامه استعماری هستنند.

قرارداد امنیتی عراق و آمریکا در ادامه سیاست سلطه جویانه این کشور در منطقه خاورمیانه، نه تنها عراق را برای مدتی طولانی تحت نفوذ مستقیم آمریکا قرار می دهد بلکه سایر اهداف آمریکا در خاورمیانه را نیز پوشش می دهد.

در دوران جنگ سرد و رقابت سیاسی و نظامی میان دو بلوک شرق و غرب، انعقاد چنین پیمان هایی قابل توجیه بود. بسیاری از دولت های منطقه با شوروی سابق و برخی نیز با آمریکا پیمان های نظامی داشتند. به هر صورت قراردادها و پیمان های نظامی و امنیتی دوران جنگ سرد تابع منطق موازنه قدرت بود و تا اندازه ای به ایجاد تعادل قدرت ها در منطقه کمک می کرد هر چند در مواردی موجب بروز جنگ و درگیری میان کشورهای منطقه به نیابت از جانب قدرت های برتر می گردید.

اکنون که جنگ سرد به پایان رسیده، دولت آمریکا، به عنوان یک قدرت برتر، در کل منطقه اعمال نفوذ و قدرت می کند و از موضع نظامی- اقتصادی برتر، به دنبال تثبیت موقعیت و حضور ارباب منشانه خود و ایجاد "خاورمیانه بزرگ" است.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله کردستان عراق و مکر اسراییل

اختصاصی از یارا فایل مقاله کردستان عراق و مکر اسراییل دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله کردستان عراق و مکر اسراییل


مقاله کردستان عراق و مکر اسراییل

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:24

فهرست مطالب:

مقدمه:
فعالیت تل آویو در بغداد بعد از سقوط صدام:
مناسبات کردها با رژیم صهیونیستی:
همکاری در مسائل اقتصادی:
اسرائیل و بحران کردستان مستقل:
نقش کشورهای منطقه:
پروژه هویت کردها:
نقش سازمان های اطلاعاتی در بحران عراق:
تقسیم بندی نیروهای معارض در عراق:
نتیجه گیری:
 منبع:                                      

 

مقدمه:
در حدود یک سال و نیم اخیر اطلاعات بسیاری درباره تحرکات نیروها و افسران اطلاعاتی اسرائیلی در شمال عراق و خصوصا مناطق کردنشین به دست آمده و رسانه ها نیز اخباری در این باره منتشر کرده اند. سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده بی گمان حول محور اسراییل شکل گرفته است. «خاورمیانه جدید» خاورمیانه ای است با تعدادی کشور بی ثبات، ضعیف، سرخورده و نابسامان که در پذیرش سیادت و برتری اسراییل هیچ تردیدی به خود راه ندهد و چاره ای جز این نداشته باشد. اکنون اسراییلی ها با سوءاستفاده از وضعیت بحرانی عراق- که خود در بحرانی کردن آن نقشی به سزا داشته اند - تحرکاتی وسیع را در شمال عراق آغاز کرده اند و از آنجا زمینه ایجاد ناامنی در خود عراق و کشورهای هم جوار باآن را به وجود می آورند و شدت و ضعفش را تنظیم می کنند.
 

فعالیت تل آویو در بغداد بعد از سقوط صدام:
رژیم صهیونیستی در چارچوب طرح «خاورمیانه بزرگ» تلاش می کند تا در این طرح نقش محوری داشته باشد. از طرف دیگر کاخ سفید با توجه به فشارهایی که به کشورهای خاورمیانه وارد می کند و اختلافاتی که با این کشورها دارد و بسیاری از آنها با سیاست های خاورمیانه ای آمریکا در زمینه اصلاحات در منطقه همراهی نمی کنند. لذا آمریکا تلاش می کند تا نقش مهم و محوری به رژیم صهیونیستی بدهد. چرا که این رژیم با سیاست های آمریکا همراهی کامل دارد و همواره می کوشد تا در تحولات خاورمیانه نقش آفرینی کند. لذا ملاحظه می شود که رژیم تل آویو در حوزه های مختلف و در زمان های گوناگون در کانون های بحرانی که آمریکا در سطح منطقه با آنها درگیر است حضور پیدا می کند و با فعالیت بیش از توان خود همراهی اسرائیل با آمریکا را به اثبات می رساند.
در حوزه شمال عراق می توان گفت: با توجه به دیدگاه های ایدئولوژیک یا دیدگاه های خاصی که رژیم صهیونیستی در خصوص مسائل یهودیان دارد با شروع جنگ آمریکا علیه عراق، صهیونیست ها مدعی شدند که می توانند برخی حقوق از دست رفته خودشان را که در طول تاریخ در بسیاری از کانون های جغرافیایی ناپدید شده اند پیدا کنند. که یکی از این کانون ها شمال عراق است. آنان معتقدند در دولت یهودیان باستان که برخی از سرزمین های بابل را شامل می شود مناطقی بوده که در آنجا یهودیان زندگی می کردند.
اکنون صهیونیست ها مدعی هستند که برای بازگشت یهودیان به سرزمین آباء و اجدادی خودشان (بابل واقع در نزدیکی بغداد) در عراق تلاش می کنند. از طرف دیگر، با توجه به اینکه از گذشته های دور برخی مناطق یهودی نشین در شمال عراق وجود داشته است. به همین دلیل صهیونیست ها برای شمال عراق برنامه مشابه بابل دارند. البته شمال عراق از ویژگی های دیگری برخوردار است از جمله اینکه دولت مرکزی در زمان صدام تسلطی بر این منطقه نداشت و اکنون موضوع فدراسیون کردی آن مطرح است. مضافاً به اینکه دو حزب دمکراتیک واتحاد میهنی کردستان ازگذشته نه چندان دور با رژیم صهیونیستی روابطی داشتند. در حقیقت اسرائیلی ها از یکی دو دهه گذشته در شمال عراق فعالیت داشته اند و بخشی از روابط سیاسی اقتصادی و حتی امنیتی با دولت های کرد در شمال عراق به عهده داشتند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله جنگ ایران و عراق و علل تداوم آن

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله جنگ ایران و عراق و علل تداوم آن دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله جنگ ایران و عراق و علل تداوم آن


دانلود مقاله جنگ ایران و عراق و علل تداوم آن

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:20

مقدمه:

جنگ ها و انقلاب ها برجسته ترین پدیده های اجتماعی هستند که سرنوشت اجتماعی جوامع انسانی را دستخوش تغییر می کنند. جنگ ایران و عراق، حادثه تاریخی بزرگ و سرنوشت سازی بود که در بستر مجموعه ای از عوامل و زمینه های متفاوت شکل گرفت و از تاریخ 31 شهریور سال 1359 با تجاوز عراق آغاز شد ودر تاریخ 29 مرداد سال 1367، پس از پذیرش قطع نامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران به پایان رسید.
تحلیل علل و زمینه های وقوع جنگ عبارتند از :
1. اختلافات تاریخی و رقابت دو کشور ایران و عراق 2. معضلات ژئوپلتیکی عراق که تاکنون منشأ آغاز دو جنگ شده است. 3. ماهیت رژیم عراق و تضاد آن نظام جمهوری اسلامی ایران 4. وقوع انقلاب اسلامی در ایران و تغییر مناسبات منطقه ای با نگرانی از صدور انقلاب 5. تغییر توازن قوا و پیدایش خلأ قدرت در منطقه 6. تنش در مناسبات ایران و آمریکا بر اثر سیاست های مداخله جویانه آمریکا در ایران و واکنش ایران در تصرف سفارت امریکا 7. فروپاشی قدرت سیاسی -  نظامی و اقتصادی گذشته در ایران و عدم انسجام درونی برای تصمیم گیری و مقابله با بحران ها و تهدیدات خارجی.

شکست کودتای نظامی نوژه، نشان داد که با وجود باقیمانده عناصر وابسته به رژیم شاه در ساختار جامعه و حمایت آمریکا و غرب و عراق از آنها، امکان براندازی نظام جمهوری اسلامی با تکیه بر نیروهای مخالف انقلاب وجود ندارد. بر همین اساس، کردزمن معتقد است که شکست کودتای نوژه یکی از دلایل تصمیم گیری عراق مبنی بر آغاز تهاجم آشکار به ایران است.
عراق در فاصله زمانی کودتای نوژه، تا شروع جنگ، بیش از 2 ماه، مواضع و اقدامات مهمی را به منظور آمادگی برای جنگ در زمینه های نظامی و دیپلماتیک انجام داد.
تفاوت در تلاش های جدید عراق علیه ایران، با گذشته در این موضو عاست که بنابر نظر برخی از تحلیلگران، اگر در گذشته منشأ اقدامات عراق نگرانی از صدور انقلاب ایران به عراق بود، در دوره جدید، به ویژه در نیمه سال 1359 وضعیت سیاسی اجتماعی ایران در بدترین حالت قرار داشت؛ زیرا با وجود آنکه بنی صدر، رئیس جمهور قانونی کشور بود و این موضوع به معنای قانونمندی و استقرار نهادهای توام جمهوری اسلامی در چارچوب اصول قانون اساسی بود. ولی دامنه مناقصات در رأس ساختار سیاسی شکور تشدید شد و همین اختلاف نظرها، امکان تصمیم گیری در سطر استراتژیک را برای حل و فصل مسائل اساسی کشور با چالش روبه رو ساخته بود . با کشف کودتای نوژه و عناصر آن در بخش های مختلف نیروی هوایی، نیروی زمینی و هوانیرو، روشن شد که برای تحولی در ارتش و ایجاد قدرت دفاعی و بازدارنده به تلاش و سرمایه گذاری و زمان نیاز است. بسیج نیز با وجود حمایت های امام به دلیل اختلافات و سایر مشکلات هویت نظامی پیدا نکرد. همچنین، رکود حاصل از اعتصاب قبل از انقلاب و تدوام آن به شکل دیگری پس از انقلاب بنیه اقتصاد کشور را کاملاً‌ تضعیف کرد. از نظر شرایط بین المللی نیز، اوضاع به سوی یران نبود. هرچند افکار عمومی در جهان اسلام سود ایران بود، ولی انقلاب با مشخصه دینی و مردمی و سپس مقابله با قدرت و اقتدار آمریکا و تصرف سفارت این کشور، موقعیت بین المللی ایران را در سطح بازیگران وساختار بین المللی ضعیف کرده بود. در این اوضاع، مخالفان ایرانی در داخل و خارج کشور، تحت حمایت و پشتیبانی آمریکا، غرب، کشورهای منطقه و عراق برای تضعیف و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به عراق فعالیت هایش را علیه ایران کسترش داد. یا صرفاً بر پایه فرصت حاصل از تضعیف موقعیت سیاسی، نظامی و بین المللی ایران و هموبا آمریکا علیه ایران عمل کرد؟ پاسخ به اسن سوال می تواند میزان صحت و استحکام این نظریه را روشن سازد که آیای رفتار ایران موجب تحریک عراق و تجاوز به ایزان شد یا اینکه عراق با اهداف خاص و استفاده از فرصت، به ایران تجاوز کرد و همچننین، با توجه به انگیزه عراق و وضعیت حاکم بر 2 کشور و اوضاع، منطقه آیا امکان جلوگیری از وقوع جنگ وجود داشت.

تلاش عراق به جهت آمادگی برای جنگ در چند زمینه آشکار بود. دولت عراق، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، با تشکیل کمینه ای، مطالعات لازم را انجام داد. و ضمن جمع آوری اطلاعات و برگزاری مانور و مرور آن آمادگی خود را ارزیابی کرد. بازدید فرماندهان و مسئولان عراقی از یگانهای نظامی افزایش یافت. حتی صدام نیز به گفته یکی از فرماندهان، از محل تیپ عراقی مستقر در پاسگاه قتیبه از منطقه بازدید کرد. در همان زمان یکی از همراهانش در پاسخ به سوال وی درباره نام منطقه، گفت: قصر شیرین است. صدام گفت: در آینده ای نزدیک آنجا را با خاک یکسان خواهم کرد. پس از این بازدید، لشکر 6 عراق به طرف قصر شیرین حمله کرد. به نوشته نیویورک تایمز به نقل از منابع دیپلماتیک عرب 50 هزار سرباز عراقی در طول مرز ایران گرد آمدند، که عمده این جمع تجمع نیرو در نواحی خوزستان بود.
درباره توانایی عمده عراق، کردزمن به چند موضوع اشاره می کند که نشان می دهد عراق در این زمینه ها بر ایران برتری داشا:
1. ثبات سیاسی، نظامی بیشتر در خلال دوره پیش از جنگ
2. روابط دوستانه با کشورهای همسایه که از اواسط دهه 1970 آغاز شد.
3. دسترسی ماوم به منابع متعدد جنگ اقرارهای مدرن و پیشرفته ترین سیستم های ساخت فرانسه یا شوروی
4. ذخایر مالی و اعتباربالا برای آغاز جنگ
5. تحولی نسبتاً بالنده همراه با رشد تدریجی استانداردهای زندگی و بهبود اقتصاد
بر پایه همین ملاحظات، تمامی ناظران و کارشناسان از رتری عراق بر ایرن سخن می گفتند و پیش بینی می کردند که اگر اصطکاک فرایند میان ایران و عراق به جنگ بینجامد عراقی ها نسبت به ایران از آمادگی بسیار بهتری بهرهمند خواهد بود. عراقی ها با چنین اعتمادی به برتری خود بر ایران بر دامنه تجاوزات مرزی خود افزود چنان که تنها در 3 ماهه دوم سال 1359، این تجاوزات به 410 مورد بالغ شده بود.
لطیف جاسم، وزیر فرهنگ و اطلاعات عراق، بر پایه همین اساس برتری و اراده جنگ، در میان روزنامه نگاران لبنانی در پاسخ به اختلافات دیرینه کشور ایران و عراق گفت: این اختلافات شدید تر هم خواهد شد، تلاش های فعلی تا زمانی که در ایران دولتی روی کارآید، ادامه خواهد یاقت.
صدام نیز، بر پایه این تمایلات به تغییر دولت ایراتن، در جمع خبرنگارن رسماً حمایت خود را از گروه های ضد انقلاب و تجزیه طلب اعلام کرد. به نوشته کیانوری، پیرو همین سیست، صدام، برای ایجاد دولتی در جنوب ایران، رئیس سازمان امنیت خود را به پاریس فرستاد و از بتیار دعوت کرد که به بغداد بیاید و او با شاپور بختیار به بغدادآمد. بختیار و صدام طی ملاقاتی طولانی،‌قرار گذاشتند که پس از اشغال اهواز و آبادان و منافع نفت خیز که به خیال صدام کار آسانی بود، در این منطقه دولتی مستقل تشکیل دهدن. صدام نیز قول داده بود که رژیم های غربی پس از یکی دو ماه این دولت را به رسمیت خواهند شناخت. مواضعی که عراق، به نمایندگی از کشورهای عبی، طی ماههای قبل درباره جزایر3 گانه اتخاذ کرده بود در دوره جدید با تهدید نظامی عراق برای تصرف آنها تکیه بر زور همراه شد. صدام در مصاحبه ای با یک روزنامه کویتی گفت: اکنون ما نیروی نظامی مناسبی را برای ایران باز پس گیری 3 جزیره اشغای فراهم کرده ایم. ما پس از 1975، نه سکوت کرده ایم و نه دچار سستی شده ایم؛ بلکه از آن زمان تاکنون ظی 7 سال توان و قدرت نظامی و اقتصادی خود را افزایش داده ایم.


دانلود با لینک مستقیم