یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله پیاده سازی VLSI یک شبکه عصبی آنالوگ مناسب برای الگوریتم های ژنتیک

اختصاصی از یارا فایل مقاله پیاده سازی VLSI یک شبکه عصبی آنالوگ مناسب برای الگوریتم های ژنتیک دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله پیاده سازی VLSI یک شبکه عصبی آنالوگ مناسب برای الگوریتم های ژنتیک


مقاله پیاده سازی VLSI یک شبکه عصبی آنالوگ مناسب برای الگوریتم های ژنتیک

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:25

فهرست مطالب:

خلاصه ۱

۱- مقدمه ۲

۲- تحقق شبکه عصبی. ۵

۲-۱- اصول عملکرد ۵

۲-۲- پیاده سازی مدارهای شبکه ۱۱

۳- پیاده سازی الگوریتم آموزش ژنتیک… ۱۶

۴- نتایج تجربی. ۱۸

۵- نتیجه و چشم انداز ۲۱

منابع. ۲۲

 

 

خلاصه
مفید بودن شبکه عصبی آنالوگ مصنوعی بصورت خیلی نزدیکی با میزان قابلیت آموزش پذیری                    آن محدود می شود .
این مقاله یک معماری شبکه عصبی آنالوگ جدید را معرفی می کند که وزنهای بکار برده شده در آن توسط الگوریتم ژنتیک تعیین می شوند .
اولین پیاده سازی VLSI ارائه شده در این مقاله روی سیلیکونی با مساحت کمتر از 1mm که                      شامل 4046 سیناپس و 200 گیگا اتصال در ثانیه است اجرا شده است .
از آنجائیکه آموزش می تواند در سرعت کامل شبکه انجام شود بنابراین چندین صد حالت منفرد                    در هر ثانیه می تواند توسط الگوریتم ژنتیک تست شود .
این باعث می شود تا پیاده سازی مسائل بسیار پیچیده که نیاز به شبکه های چند لایه بزرگ دارند                عملی بنظر برسد .




1- مقدمه
شبکه های عصبی مصنوعی به صورت عمومی بعنوان یک راه حل خوب برای مسائلی از قبیل تطبیق الگو     مورد پذیرش قرار گرفته اند .
علیرغم مناسب بودن آنها برای پیاده سازی موازی ، از آنها در سطح وسیعی بعنوان شبیه سازهای عددی           در سیستمهای معمولی استفاده می شود .
یک دلیل برای این مسئله مشکلات موجود در تعیین وزنها برای سیناپسها در یک شبکه                                    بر پایه مدارات آنالوگ است .
موفقترین الگوریتم آموزش ، الگوریتم Back-Propagation است .
این الگوریتم بر پایه یک سیستم متقابل است که مقادیر صحیح را از خطای خروجی شبکه                          محاسبه می کند .
یک شرط لازم برای این الگوریتم دانستن مشتق اول تابع تبدیل نرون است .
در حالیکه اجرای این مسئله برای ساختارهای دیجیتال از قبیل میکروپروسسورهای معمولی                                و سخت افزارهای خاص آسان است ، در ساختار آنالوگ با مشکل روبرو می شویم .
دلیل این مشکل ، تغییرات قطعه و توابع تبدیل نرونها و در نتیجه تغییر مشتقات اول آنها از نرونی به نرون دیگر    و از تراشه ای به تراشه دیگر است و چه چیزی می تواند بدتر از این باشد که آنها با دما نیز                             تغییر کنند .
ساختن مدارات آنالوگی که بتوانند همه این اثرات را جبران سازی کنند امکان پذیر است ولی این مدارات        در مقایسه با مدارهایی که جبران سازی نشده اند دارای حجم بزرگتر و سرعت کمتر هستند .
برای کسب موفقیت تحت فشار رقابت شدید از سوی دنیای دیجیتال ، شبکه های عصبی آنالوگ                 نباید سعی کنند که مفاهیم دیجیتال را به دنیای آنالوگ انتقال دهند .
در عوض آنها باید تا حد امکان به فیزیک قطعات متکی باشند تا امکان استخراج یک موازی سازی گسترده    در تکنولوژی VLSI مدرن بدست آید .
شبکه های عصبی برای چنین پیاده سازیهای آنالوگ بسیار مناسب هستند زیرا جبران سازی نوسانات               غیر قابل اجتناب قطعه می تواند در وزنها لحاظ شود .


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق فشار عصبی ناشی از کار

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق فشار عصبی ناشی از کار دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق فشار عصبی ناشی از کار


دانلود تحقیق فشار عصبی ناشی از کار

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:33

چکیده:

ماهیت فشار عصبی
بسیاری از اشخاص تصور می کنند که فاشر عصبی را شناخته اند ولی حقیقت آن است که فشار عصبی پیچیده بوده و اغلب درست درک نشده است. برای اینکه بدانیم فشار عصبی واقعاً چگونه عمل می کند، باید ابتدا آنرا تعریف کرده و سپس ارتباط آنرا با زندگی سازمانی بررسی کنیم.
تعریف فشار عصبی

هرچند فضار عصبی به شکلهای مختلف تعریف شده است، اما زمینه مشترک همه آن تعاریف این است که علت ایجاد فشار عصبی وجود محرکی بصورت فیزیکی یا روانی است، و فرد به طریقی خاص نسبت به آن عکس العمل نشان می دهد. در اینجا فشار عصبی را به عنوان عکس العمل فرد برای سازگاری نسبت به محرکی که الزامات فیزیکی و روانی گسترده ای را برای او بوجود می آورد تعریف می کنیم.
لازم است هر یک از اجزا این تعریف را مورد بررسی قرار دهیم. نخست، منظور از سازگاری چیست؟ همانطور که توضیح داده شد، اشخاص خود را به طرق متعدد با شرایط و اوضاع و احوال مملو از فضار عصبی تطبیق می دهند.

دوم، نقش محرک چیست؟ محرکها را عموماً عامل ایجاد فشار عصبی می نامند. به عبارت دیگر به هر چیزی که فشار را ایجاد کند «عامل ایجاد فشار عصبی» اطلاق می شود. سوم آنکه طبق تعریف، عوامل ایجاد فشار عصبی می توانند فیزیکی یا روانی باشند. در نهایت، آنچه که از فرد خواسته می شود باید آنقدر گسترده و فراوان باشد تا باعث ایجاد فشار عصبی شود. البته ممکن است الزامی برای فردی گسترده و زیاد و برای شخص دیگر قابل تحمل و معمولی باشد. بنابراین، فشار عصبی فقط زمانی بوجود می آید که فرد احساس کند از او جیزی خواسته شده است که از عهده برآوردن آن برنمی آید. در غیر اینصورت فشار عصبی ایجاد نخواهد شد.

فشار عصبی و فرد
بخش بززگی از آنچه که ما امروز در باره فضار عصبی می دانیم، حاصل کار دکتر هانس سلیه است. دکتر سلیه نشانه های (سندرم) سازگاری عمومی و نظریه فشار عصبی خوب و بد را مطرح ساخت.
سندرم سازگاری عمومی: در شکل ۱-۷ سندروم سازگاری عمومی بصورت ترسیمی نشان داده شده است. طبق این نظریه هر یک از انسانها در سطحی معمولی در برابر حوادثی که فشار عصبی همراه دارند از خود مقاومت نشان می دهند. بعضی از اشخاص می توانند تا حد زیادی در برابر فشار عصبی بردبار باشند، حال آنکه گروه دیگر فاقاد این تحمل و بردباری می باشند، ولی در هر حال هر یک از افراد بشر دارای مرزی هستند که از آن به بعد فشار عصبی، شروع به اثرگذاری بر آنها می کند.

سندرم سازگاری عمومی زمانی آغاز می شود که فرد با یک عامل ایجاد فاشر عصبی روبرو شده باشد. اولین مرحله سندروم را اعلام خطر می نامند. در این مرحله، ممکن است فرد بی جهت احساس هراس کرده، واکنش است در مورد چگونگی مقابله با آن احساس سرگردانی کند و نظایر آن. به عنوان مثال، فرض کنید از مدیری خواسته شده است در عرض یک شب گزارشی طولانی تهیه کند، ممکن است اولین واکنش او این باشد که «من چگونه می توانم این کار را تا فردا صبح انجام دهم؟»

اگر عامل ایجاد فشار قوی باشد، ممکن است فرد در ابتدا قادر به مقابله با آن نباشد. در هر صورت، در اکثر موارد فرد تمام تواناییهای (فیزیکی و عاطفی) خود را به کار می گیرد تا در برابر اثرات منفی عامل ایجاد فشار عصبی «مقاومت» کند. به عنوان مثال، مدیری که قرار است گزارشی طولانی تهیه کند، ممکن است با آرامش به منزل خود تلفن بزند و بگوید تا دیروقت در اداره خواهد ماند. آستینهایش را بالا بزند، دستور شام بدهد، و شروع به کار کند. بنابراین در مرحله دوم سندروم فرد در برابر اثرات عامل ایجاد فشار عصبی شروع به مقاومت می کند.

ممکن است در بسیاری موارد مرحله مقاومت، به سندرم خاتمه دهد. برای مثال، اگر مدیر مورد نظر قادر باشد گزارش خود را زودتر از زمان مورد نظر له اتمام برساند آنرا در کشوی میز انداخته، با لبخندی بر لب، خسته ولی خوشحال به طرف منزل برود. از طرف دیگر، ممکن است وجود دایمی عامل ایجاد فشار عصبی و فقدان راه حل برای آن، باعث ورود فرد به مرحله سوم سندرم یعنی واماندگی شود. در این مرحله فرد حقیقتاً تسلیم می شود و بیش از آن قادر به جنگیدن با عامل ایجاد فشار عصبی نخواهد بود. به عنوان مثال، ممکن است مدیر مورد بحث در ساعت سه صیح در پشت میز کار خوابش ببرد و نتواند گزارش درخواستی را تکمیل کند.

فشار عصبی خوب و فشار عصبی بد به نظر دکتر سلیه حتماً لازم نیست منبع ایجاد فشار عصبی بد باشد. بفرض، ممکن است دریافت جایزه و سپس تصمیم گیری در مورد چگونگی خرح کردن آن همراه با فضار عصبی باشد. موارد دیگر مانند گرفتن ترفیع، دست یافتن به شهرت، ازدواج و نظایر آن نیز می توانند باعث ایجاد فشار عصبی شوند. دکتر سلیه این نوع فشار عصبی را فشار عصبی خوب می نامد.
البته فشار عصبی از نوع بد هم وجود دارد. آنچه بیشتر هنگام شنیدن کلمه فشار عصبی در ذهن مردم نقش می بندد، همان فشار عصبی بد است. فشار ممتد، اتلاف وقت، خبرهای بد، و نظایر آن تماماً در این گروه، از جمله فشارهای عصبی دسته بندی می شوند.

به منظور رعایت سادگی در اینجا فقط از عبارت فشار عصبی استفاده یم شود. باید بخاطر داشت که در طول این بحث هنگام استفاده از عبارت فشار عصبی، منظور هم فشار عصبی خوب و هم فضار عصبی بد می باشد. فضار عصبی می تواند انسان را تحریک کرده و در او ایجا انگیزه نماید. و یا می تواند منجر به ایجاد اثرات جانبی خطرناک شود.
تفاوتهای فردی اثرات تفاوتهای فردی بر فشار عصبی نیز مهم است، به عنوان مثال، پیش از این شااره شد که سطخ متعارف مقاومت اشخاص در برابر فشار عصبی متفاوت است. در این رابطه، تفاوت موجود بین شخصیت نوع A و شخصیت نوع B که بعدها در باره آنها بحث خواهد شد، مسئله قابل توجهی می باشد.
تفاوتهای فرهنگی اثرات تفاوتهای فرهنگی نیز مهم هستند. بر طبق نتایج تحقیقی که توسط کوپر به عمل آمده است مدیران آمریکائی در مقایسه با مدیران بسیار از کشورها از جمله ژاپن و برزیل تحت فشار عصبی کمتری هستند.

طبق تحقیقی دیگر، این امکان وجود دارد که بانوان استعداد بیشتری جهت ابتلاء به فشار عصبی روانی داشته باشند، درحالیکه ممکن است مردان بیشتر تحت تأثیر فضار عصبی فیزیکی قرار گیرند. در نهایت، چنین اظهارنظر شده است: افرادی که خود را خیلی پیچیده تصور می کنند بیش از افرادی که دید ساده ای نسبت به خود دارند در برابر فشار تاب می آورند. لازم به یادآوری است که مطالعات مربوط به تفاوتهای فردی هنوز در مراحل اولیه است و به همین جهت بیان نتایج دقیق در باره چگونگی برخورد انواع مختلف انسانها با فشار عصبی اقدامی نابهنگام و زودرس می باشد.
علل فشار عصبی

بسیایر چیزهای می توانند باعث ایجاد فشار عصبی شوند. شکل ۲-۷ دو مجموعه وسیه را تحت دو عنوان «فشارهای عصبی زندگی» و «فشارهای عصبی سازمانی» نشان می دهد. در شکل مزبور پی آمدهای سه گانه فشار عصبی یعنی پی آمدهای فردی، سازمانی و تحلیل رفتگی نیز نشان داده شده است.
فشارهای عصبی سازمانی عواملی از محیط کار هستند که می توانند باعث ایجاد فشار عصبی شوند. هر چیزی از مدادتراش شکسته گرفته تا یک مشاجره با رییس می تواند به فشار عصبی منتهی شود. چهار مجموعه کلی فشارهای عصبی سازمانی عبارتند از : الزامان وظیفه، الزامات فیزیکی، الزامات نقش و الزامات درون شخصی.
الزامات شغلی؛ الزامات شغلی، عوامل ایجاد فشارهای عصبی در مشاغل می باشند. به عنوان مثال، بعضی شغلها بیش از سایر مشاغل دارای فشار عصبی می باشند. مشاغل جراحی، کنترل ترافیک هوایی و هدایت تیمهای فوتبال حرفه ای، در
فشارهای عصبی سازمانی…

مقایسه با شغلهایی مانند پزشک عمومی، مسئول بار هواپیما و مسئول آموزش تیم تحت فشار عصبی بیشتری هستند.
مکمن است علاوه بر آنچه گفته شد، سایر الزامات شغلی نیز باعث به خطر افتادن سلامتی فرد شوند. چنین شرایطی را می توان در مشاغلی مانند کار در مدن ذغال، حمل و نقل مواد منفجره، و نظایر آن مشاهده کرد.
ایمنی نیز یکی دیگر از الزامات مهم شغلی است که می تواند باعث ایجاد فاشر عصبی شود. شخصی که در منصب مطمئنی منصوب شده است، احتمالاً نگران از دست دادن آن نمی باشد. از طرف دیگر، اگر امنیت شغلی به خطر بیافتد، فشار عصبی می تواند تا حد زیادی افزاش پیدا کند. به عنوان مثال، این فشار عصبی بطور معمول از طریق سازمان و به هنگام کاهش تعداد کارکنان و یا یکی کردن سازمانها افزایش پیدا می کند.

یکی دیگر از فشارهای عصبی ناشی از الزامات وظیفه ای، میزان کار بیش از اندازه است. کار اضافه، زماین بوجود می آید که کار واگذار شده به فرد خارج از توان او باشد. کار اضافی، هم ممکن است کمی بوده (فرد وظایف زیادی به عهده دارد و یا وقت او برای انجام این وظایف خیلی کم است) و هم می تواند کیفی باشد (ممکن است فرد احساس کند که توانایی لازم جهت انجام وظیفه مربوطه را ندارد). به هر حال، باید توجه داشت که سادگی کار هم ممکن است ناخوشایند باشد. همانطور که در شکل ۳-۷ نشان داده شده است ساده بودذن کار باهث خسنگی و بی تحرکی فرد شده و کار اضافی باعث ایجاد تنش و اضطراب شود. بنابراین مقدار معینی از فضار عصبی ناشی از حجم کار، به دلیل آنکه می تواند منجر به سطح بالایی از نیرو و انگیزش شود مفید خواهد بود.
الزامات فیزیکی؛ الزامات فیزیکی بستگی به مکان شغل دارد. یکی از عوامل مهم درجه حرارت است. به عنوان مثال، ممکن است کار کردن در فضای آزاد هنگامی که درجه حرارت بی نهایت زیاد باشد، منجر به ایجاد عصبی شود. این موضوع مورد دفتر کاری که حرارت نامناسب دارد و سرد است نیز صدق می کند.

طرح دفتر کار نیز می توان مشکل آفرین باشد. به عنوان مثال، دفترهایی که دارای طرح نامناسبی می باشند ممکن است باعث شوند که افراد نتوانند محیطی خصوصی برای خود داشته باشند و یا اینکه نتوانمند مراودات اجتماعی خیلی زیاد یا خیلی کم را تحمل کنند. مراودات اجتماعی زیاد مکن است باعث جدایی فرد از وظیفه اش شده، درحالیکه مراودات اجتماعی خیلی کم ممکن است به خستگی خیلی کم ممکن است به خستگی و یا انزوا منجر شود. به همین ترتیب نور، کم، نبود فضای کافی و نظایر آن می تواند منجر به ایجاد فشار عصبی شوند.
الزامات نقش؛ الزامات نقش نیز می تواند مبنای ایجاد فشار عصبی باشد. نقش عبارت است از مجموع رفتارهیا سازمانی در یک گروه یا سازمان که با یک شغل سازمانی همراه شده باشد. فشاتر عصبی حممکن است ناشی از ابهام نقش (روشن نبودن انتظاراتی که از فرد دارند) یا تضاد نقش (ناهماهنگی بین دو یا چند نقش) باشد.

الزامات مراوده بات دیگران آخرین مجموعه از عوامل ایجاد کننده فشار عصبی، از سه الزام مراوده با دیگران تشکیل شده است که می تواند در یک محیط سازمانی مقابل فرد قرار گیرد. فشارهای گروهی، مثل فشار برای محدود کردن تولید، فشار برای انجام هنجارهای گروهی و نظایر آن می باشند. همانطور که پیش از این دیدیم برای یک گروه رسیدن به توافق غیررسمی در باره میزان تولید هر یک از اعضا امری عادی است. ممکن است افرادی که دارای سطح تولید کمتر و یا بشتر از سطح تعیین شده می باشند تحت فشار گروه به سطح تعیین شده باز گردند. فردی که نیاز شدیدی برای عدول از انتظارات گروه دارد (مثلاً گرفتن ترفیع و یا افزایش حقوق) بخصوص اگر پذیرفته شدن در گروه برایش مهم باشد، با فشار عصبی شدیدی مواجه خواهد شد.

سبک رهبری نیز می تواند باعث ایجاد عصبی شود. فرض کنید فردی نیازمند حمایت اجتماعی رهبر خود باشد. اگر رهبر مورد نظر تا حدوید خشن بوده و توجه و دلسوزی چندانی نسبت به او نشان ندهد وی احتمالاً احساس فشار عصبی خواهد کرد. همچنین ممکن است فردی با وجود داشتن رئیسی خودرأی که مخالف مشورت با زیردستانش می باشد. به شدت احساس کند که به مشارکت در تصمیم گیری و فعالیت در همه ابعاد مدیریت، تمایل دارد. در این حالت نیز فرد احتمالاً دچار فشار عصبی می شود.

بالاخره شخصیت و رفتار نیز ممکن است باعث ایجاد فشار عصبی شوند. تضاد، زمانی بوجود می آید که دو یا چند نفر با وجود تفاوتهایی که با یکدیگر دارند، مجبور به همکاری باشند. به عنوان مثال، فردی که داریا منشا کنترل درونی است، خواهان آن است که چگونگی عملکرد همه امور را به کنترل خود درآورد و ممکن است از کار کردن با شخصی که دارای منشا کنترل خارجی بوده و خود را تسلیم پیشامدها می داند احساس بیهودگی کند. تصور کنید که دفتر یک فرد سیگاری و یک فرد غیرسیگاری در کنار هم قرار داشته باشند، وجود فشار بالقوه در هر دو نفر آنها قابل پیش بینی است.
عوامل ایجاد فشار عصبی در زندگی

فشار عصبی در محیطهای سازمانی ممکن است تحت تأثیر حوادثی که در خارج از سازمان به وقوع می پیوندند نیز قرار گیرد. بر اساس نگرشهای متداول می توان این حواد ث را به دو گروه تغییر زندگی و فاجعه زندگی تقسیم کرد.
تغییر زندگی، هلمز و رای برای اولین بار موضوع تغییر زندگی را به عنوان منبع فضار عصبی مطرح و معرفی کردند. تغییر زندگی عبارت از هرگونه تغییر قابل توجه در موقعیت شخصی یا کاری فرد می باشد، ایشان استدلال کرده اند که ممکن است ایجاد تغییرات مهم در زندگی شخصی منجر به ایجاد فاشر عصبی، و بدنبال آن منجر به بیماری شود. جدول ۱-۷ نتایج تحقیقات این دو محقق را در زمینه تغییرات مهم زندگی بطور خلاصه نشان می دهد.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده

اختصاصی از یارا فایل مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده


مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:36

چکیده:

اختلال ناگهانی در منطقه ای از مغز، مثلاً در اثر سکته های مغزی، باعث نقصهای عصبی مستقیماً مطابق با منطقة آسیب دیده می شود و آسیب درست از این منطقه شروع میشود. به علاوه دیگر نقصهای بالینی که به عنوان نقصها یا تأثیرات دوم یا Secondarg remote نامیده می شوند. وی قسمتهای بی عیب باقیمانده از مغز تأثیر خود را می گذراند. (برای مثال به علت قطع شدن ارتباط آنها با ناحیه آسیب دیده) این پدیده به عنوان diashisis نامیده شده است. diashisis (نقص  الکتریکی و functional که بعلت آسیب در قشر مغز آغاز می شود و در منطقه ای دورتر از منطقه آسیب دیده نیز این آسیب را می توان فهمید منطقه ای که خود آسیب می بیند وی از لحاظ عصبی (ارتباط عصبی ) به آن اتصال دارد.
این پدیده باعث شده ، خصوصاً در مورد ارتباط بین نیمکره چپ و راست مغز، مسأله ویژه ای که در ارتباط با هر یک از نیمکره ها وجود دارد باعث مشکل در فهم و درک پدیده شود. این مقاله بعضی از مدلهای Neurocouputetional  اخیر را مورد مطالعه قرار داده (اثر و کیفیت diashisis) مدل ارائه شده تنها یک مدلی است که همه خصوصیت دیگر بین نیمکره ها و همه اثر diashisis را شرح می دهد. در انتها، نتایج تأثیرات زیرقشری نیمکره چپ و راست روی خصوصیت نیمکره ها مورد بررسی قرار می گیرد.
1- مقدمه: Stoke : یا (سکته مغزی) ، اختلال ناگهانی است که در جریان supply کردن خون برای مغز بوجود می آید. زمانیکه یک سد ناگهانی در برابر جریان خون در سرخرگهای مغزی ایجاد می شود متعاقب آن باعث کمبود خون رسانی به آن ناحیه شده و ایسکمیک مغزی را به دنبال دارد. سکته مغزی یکی از بیماریهای شایع در نورولوژی است. برای مثال سومین عامل مرگ در کشور آمریکاست و اغلب موارد باعث نقص در بستر کرونیک (نقص در سیستم عصبی ، عضلانی قلبی ) اختلاف در زبان و صحبت کردن و مشکلات حافظه ای را به دنبال دارد. این باعث شده که توجه بسیار زیادی روی تحقیقات در مورد این مطلب در طی چند دهة اخیر صورت گیرد. اکثر این تحقیقات به دنبال اصلاح کردن یافته ها و دانسته ها درباره مکانیسم و پاتوفیزیولوژی این بمیاری (strake) هستند. یافته ها این تحقیقات در اکثر موارد بسیار پیچیده و حتی بسیار مورد بحث و جدل بوده اند.
در حال حاضر یک تردید ذاتی دربارة اینکه چه فاکتورها و عواملی باعث می شوند که ناحیه آسیب دیدة اولیه به بافتهای مجاور مغز گسترش یابد، وجود دارد.
پیچیده بودن مغز در حین سکته مغزی باعث شده به این نتیجه برسیم که مدلهای Computational می توانند ابزار بسیار قدرتمندی برای درک عمیق ما دربارة Stroke باشد. محدودیت دربارة تکنولوژی مدلهای عصبی و علم نورد سیانتیفیک Neurosaentific باعث شده بوجود آوردن و ساختن جزئیات مدل غیرممکن و غیر عملی باشد.
هر چند که ثابت شده که مطالعه روی بعضی قسمتهای بخصوص از سکته مغزی ممکن می باشد. (یا مثل دیگر اختلالات نورولوژیک ]2و1[ ) بوسیله مدلهای عصبی برای مثال یافته های بسیاری از مدلهای عصبی ]30007[ روی این متمرکز شده اند که قشر آسیب ایده چطور روی بافتهای مجاور، فعالیتهای  و حرکتی آن را مختل می کند.
این مدلها ، نتایجی که داده اند بیشتر مبتنی بر مشاهده های بعدی روی مطالعات حیوانی بوده ]9/8[ دیگر مدلهای Computational به عنوان متدهای مرتبط استفاده شده است برای آزمایش کردن: (به عنوان مثال : چطور تغییرات بیوشیمیایی / بیوفیزیکی که بافت آسیب دیده مغز اتفاق می افتد،‌می تواند اختلال اولیه را  و چطور آنها می توانند نامتقارن بودن چپ و راست فعالیت الکتریکی که از مغز ثبت می شود، توضیح دهند. ]12[
یکی از موضوعات مهمی که دربارة Stroke وجود دارد و بعنوان یکی از  حل نشده، باقیمانده است مکانیزمهایی است که دربارة اثر اختلال در ناحیه دورتر وجود دارند: مطابق با موضوع، سکته به دلیل نقص سیستم نورولوژیک مستقیماً قابل پخش به نواحی آسیب ددیه است. بعضی دیگر از نقصهای کلینیکی (clinical) مطابق با اختلال (secondar fictional) در فاصله دورتری از ناحیه آسیب دیده مغزی دیده می شوند. که حتی از لحاظ ارتباط عصبی دوم از یکدیگر جدا می باشند. (پدیدة diaschisis ) مکانیزمهای تأثیرات cmote ، خصوصاً که مورد interaetion بین  چپ و راست مغز باعث شده که فهم ها در درک تئوریهای ویژه femispheric با مشکل مواجه شود.
در بخش بعدی با تأثیرات remote از اختلالات موضعی مغز را مورد مطالعه قرار می دهیم و اینکه چرا در فهم مطالب با مشکل مواجه می شویم. در قسمت بعدی سپس بعضی از مدلهای عصبی که ارتباط بین ناحیه های چپ و راست نیمکره مغزی را شامل می شود مورد مطالعه قرار می دهیم.
وقتی که این مدلها در نهایت برای simulate کردن ناحیه آسیب دیده بکار گرفته شد، هیچ فرض مدللی دربارة تبادلات femispheric (literaction) از طریق Corpus collosun ، قادر نخواهد بود نتایجی را که شامل تنها استنباط از یک طرف (وجه) (lateralization) و یا به وسیله تغییرات diasctisis است بدست آورد
در نهایت قضیه را با بحث در مورد نتیجه ای که از آزمایشات  couputational بدست آورده ایم تمام می کنیم هر چند در قسمت زیر ، مدلی را ارائه می کنیم که بتواند 1- هر دو مسأله (substantial Specilization , diashisis) را پوشش دهد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود ترجمه مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص

اختصاصی از یارا فایل دانلود ترجمه مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود ترجمه مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص


دانلود ترجمه مقاله یک سیستم خبره فازی – عصبی برای تشخیص

 

 

 

 

 

 

 

 

  • عنوان انگلیسی مقاله: A Hybrid Fuzzy-Neural Expert system For Diagnosis
  • عنوان فارسی مقاله: یک سیستم خبره فازی عصبی برای تشخیص.
  • دسته: فناوری اطلاعات و کامپیوتر
  • فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
  • تعداد صفحات فایل ترجمه شده: ١۵
  • ترجمه سلیس و روان مقاله آماده خرید می باشد.

چکیده ترجمه:

منطق فازی، یک شبکه عصبی و سیستم خبره است که برای ایجاد یک سیستم تشخیصی ترکیبی با یکدیگر ترکیب شده اند. با استفاده از چنین سیستمی ما یک روش جدید برای فراگیری مبانی دانش استفاده می کنیم. سیستم ما شامل یک سیستم خبره فازی همراه با یک بیس دانشی با منبع دوگانه است. دو سری قوانین لازم هستند، که به صورت استنباطی از مثالهای ارائه شده و به صورت استقرایی توسط فیزیک دانان بدست آمده اند. یک شبکه عصبی فازی سعی میکند که از داده های نمونه یاد گرفته و این اجازه را می دهد که قوانین فازی برای دانش پایه را استخراج کنیم. تشخیص electroencephalograms با تفسیر عناصر نموداری بعنوان یک نوع مشاهده در روش ما بکار گرفته می شود. نتایج اولیه نشان دهنده احتمالات مورد نظر با استفاده از روش ما می باشد.

مقدمه:

روشهای تکراری شناسایی و ارزیابی پدیده خاص را کار تشخیصی می نامند، که یکی از کاربردهای اصلی برای هوش مصنوعی (AI) می باشد. با توجه به اینکه رنج وسیعی از چنین کاربرهای تشخیصی وجود دارد. اگرچه رنج وسیعی از چنین کاربردهای تشخیصی در پزشکی وجود دارد ولی این بخش مورد توجه استفاده کنندگام از هوش مصنوعی قرار دارد. عمومی ترین روشهای AI در بخش پزشکی مبتنی بر دانش و مدلسازی رفتار تشخیصی متخصصان است. انواع مختلفی از چنین سیستمهای خبره ای از زمانی که SHRTLIFFE روش SHRTLIFFE MYCIN را بعنوان یک سیستم خبره برای تشخیص آسیبهای خونی انسان طراحی و معرفی کرد، بوسیله پزشکان مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از بزرگترین مشکلات بر سر راه طراحی یک سیستم خبره مناسب، گردآوری و دانش پایه آن است. ما روش جدیدی را معرفی میکنیم که در آن دانش پایه با منبع دوگانه بوسیله یادگیری قیاسی واستقرایی ایجاد می شود. شیکه های عصبی نیز از این راه برای تشخیص استفاده میکنند. آنها قادرند رابطه بین مجموعه داده ها را با داشتن اطلاعات نمونه که نشاندهنده لایه های ورودی و خروجی آنها است، یاد بگیرند.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده

اختصاصی از یارا فایل مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده


مقاله مدلهای محاسباتی عصبی از تأثیرات جانبی ناحیة آسیب دیده مغز روی نواحی دورتر از منطقه آسیب دیده

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:36

چکیده:

اختلال ناگهانی در منطقه ای از مغز، مثلاً در اثر سکته های مغزی، باعث نقصهای عصبی مستقیماً مطابق با منطقة آسیب دیده می شود و آسیب درست از این منطقه شروع میشود. به علاوه دیگر نقصهای بالینی که به عنوان نقصها یا تأثیرات دوم یا Secondarg remote نامیده می شوند. وی قسمتهای بی عیب باقیمانده از مغز تأثیر خود را می گذراند. (برای مثال به علت قطع شدن ارتباط آنها با ناحیه آسیب دیده) این پدیده به عنوان diashisis نامیده شده است. diashisis (نقص  الکتریکی و functional که بعلت آسیب در قشر مغز آغاز می شود و در منطقه ای دورتر از منطقه آسیب دیده نیز این آسیب را می توان فهمید منطقه ای که خود آسیب می بیند وی از لحاظ عصبی (ارتباط عصبی ) به آن اتصال دارد.
این پدیده باعث شده ، خصوصاً در مورد ارتباط بین نیمکره چپ و راست مغز، مسأله ویژه ای که در ارتباط با هر یک از نیمکره ها وجود دارد باعث مشکل در فهم و درک پدیده شود. این مقاله بعضی از مدلهای Neurocouputetional  اخیر را مورد مطالعه قرار داده (اثر و کیفیت diashisis) مدل ارائه شده تنها یک مدلی است که همه خصوصیت دیگر بین نیمکره ها و همه اثر diashisis را شرح می دهد. در انتها، نتایج تأثیرات زیرقشری نیمکره چپ و راست روی خصوصیت نیمکره ها مورد بررسی قرار می گیرد.
1- مقدمه: Stoke : یا (سکته مغزی) ، اختلال ناگهانی است که در جریان supply کردن خون برای مغز بوجود می آید. زمانیکه یک سد ناگهانی در برابر جریان خون در سرخرگهای مغزی ایجاد می شود متعاقب آن باعث کمبود خون رسانی به آن ناحیه شده و ایسکمیک مغزی را به دنبال دارد. سکته مغزی یکی از بیماریهای شایع در نورولوژی است. برای مثال سومین عامل مرگ در کشور آمریکاست و اغلب موارد باعث نقص در بستر کرونیک (نقص در سیستم عصبی ، عضلانی قلبی ) اختلاف در زبان و صحبت کردن و مشکلات حافظه ای را به دنبال دارد. این باعث شده که توجه بسیار زیادی روی تحقیقات در مورد این مطلب در طی چند دهة اخیر صورت گیرد. اکثر این تحقیقات به دنبال اصلاح کردن یافته ها و دانسته ها درباره مکانیسم و پاتوفیزیولوژی این بمیاری (strake) هستند. یافته ها این تحقیقات در اکثر موارد بسیار پیچیده و حتی بسیار مورد بحث و جدل بوده اند.
در حال حاضر یک تردید ذاتی دربارة اینکه چه فاکتورها و عواملی باعث می شوند که ناحیه آسیب دیدة اولیه به بافتهای مجاور مغز گسترش یابد، وجود دارد.
پیچیده بودن مغز در حین سکته مغزی باعث شده به این نتیجه برسیم که مدلهای Computational می توانند ابزار بسیار قدرتمندی برای درک عمیق ما دربارة Stroke باشد. محدودیت دربارة تکنولوژی مدلهای عصبی و علم نورد سیانتیفیک Neurosaentific باعث شده بوجود آوردن و ساختن جزئیات مدل غیرممکن و غیر عملی باشد.
هر چند که ثابت شده که مطالعه روی بعضی قسمتهای بخصوص از سکته مغزی ممکن می باشد. (یا مثل دیگر اختلالات نورولوژیک ]2و1[ ) بوسیله مدلهای عصبی برای مثال یافته های بسیاری از مدلهای عصبی ]30007[ روی این متمرکز شده اند که قشر آسیب ایده چطور روی بافتهای مجاور، فعالیتهای  و حرکتی آن را مختل می کند.
این مدلها ، نتایجی که داده اند بیشتر مبتنی بر مشاهده های بعدی روی مطالعات حیوانی بوده ]9/8[ دیگر مدلهای Computational به عنوان متدهای مرتبط استفاده شده است برای آزمایش کردن: (به عنوان مثال : چطور تغییرات بیوشیمیایی / بیوفیزیکی که بافت آسیب دیده مغز اتفاق می افتد،‌می تواند اختلال اولیه را  و چطور آنها می توانند نامتقارن بودن چپ و راست فعالیت الکتریکی که از مغز ثبت می شود، توضیح دهند. ]12[
یکی از موضوعات مهمی که دربارة Stroke وجود دارد و بعنوان یکی از  حل نشده، باقیمانده است مکانیزمهایی است که دربارة اثر اختلال در ناحیه دورتر وجود دارند: مطابق با موضوع، سکته به دلیل نقص سیستم نورولوژیک مستقیماً قابل پخش به نواحی آسیب ددیه است. بعضی دیگر از نقصهای کلینیکی (clinical) مطابق با اختلال (secondar fictional) در فاصله دورتری از ناحیه آسیب دیده مغزی دیده می شوند. که حتی از لحاظ ارتباط عصبی دوم از یکدیگر جدا می باشند. (پدیدة diaschisis ) مکانیزمهای تأثیرات cmote ، خصوصاً که مورد interaetion بین  چپ و راست مغز باعث شده که فهم ها در درک تئوریهای ویژه femispheric با مشکل مواجه شود.
در بخش بعدی با تأثیرات remote از اختلالات موضعی مغز را مورد مطالعه قرار می دهیم و اینکه چرا در فهم مطالب با مشکل مواجه می شویم. در قسمت بعدی سپس بعضی از مدلهای عصبی که ارتباط بین ناحیه های چپ و راست نیمکره مغزی را شامل می شود مورد مطالعه قرار می دهیم.
وقتی که این مدلها در نهایت برای simulate کردن ناحیه آسیب دیده بکار گرفته شد، هیچ فرض مدللی دربارة تبادلات femispheric (literaction) از طریق Corpus collosun ، قادر نخواهد بود نتایجی را که شامل تنها استنباط از یک طرف (وجه) (lateralization) و یا به وسیله تغییرات diasctisis است بدست آورد
در نهایت قضیه را با بحث در مورد نتیجه ای که از آزمایشات  couputational بدست آورده ایم تمام می کنیم هر چند در قسمت زیر ، مدلی را ارائه می کنیم که بتواند 1- هر دو مسأله (substantial Specilization , diashisis) را پوشش دهد.


دانلود با لینک مستقیم