فهرست مطالب
زن در اثرات حماسی "شاهنامه فردوسی ". 11
زنان دربارى و وابسته به دربار. 13
اشتباه منتقدان به دیدگاه فردوسی در مورد زنان. 14
جایگاه و نقش اجتماعی زنان در شاهنامه ی فردوسی.. 21
جایگاه کلی زن در شاهنامه ی فردوسی : 33
بعضی از داستان ها و ننقش آفرینی های زنان در شاهنامه فردوسی.. 36
زن ستیزی در شاهنامه بنام فردوسی: 55
تحقیق رشته ادبیات فارسی با عنوان" بررسی جایگاه و نقش اجتماعی زن در شاهنامه فردوسی : به صورت فایل ورد (60 صفحه) و قابل ویرایش می باشد.
دارای چکیده و فهرست مطالب می باشد.
جهت استفاده دانشجویان و دبیران عزیز رشته ادبیات
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی جایگاه و نقش اجتماعی زن در شاهنامه فردوسی می باشد. در شاهنامه فردوسی نام 300 زن آمده که از میان آن ها تنها سودابه چهره ی پلید و ناشایستی دارد. اوج مذمت فردوسی در باره ی زنان پس از مرگ سیاوش و از زبان جهان پهلوان رستم که سودابه را مسئول مرگ او می داند بیان می شود:
زن و اژدها هر دو در خاک به جهان پاک از این هردو ناپاک به
در افسانه های آفرینش ایرانی تنها به یک زن اهریمنی بر می خوریم به نام جهی که با بوسه ای که بر پیشانی اهریمن می زند، او را از خواب 3000 ساله بیدار می کند تا به جنگ با اهورا مزدا بپردازد.( بهار، مزداپور: 95) می توان او را نیای رفتاری و اخلاقی خوی اهریمنی و انتقام جوی سودابه دانست. سودابه تا آنجا کینه ی سیاوش را به دل می گیرد که سبب ساز مرگ غم انگیز آرمانی ترین و مقدس ترین شخصیت شاهنامه می شود و جنگی پایدار میان دو سرزمین ایران و توران نیز ره آورد این کینه توزی زنانه و دسیسه و بد خواهی مردانه گرسیوز است. البته 2 زن دیگر در شاهنامه هستند که مورد نکوهش قرار گرفته اند : شیرین و گردویه که چهره ی آنها به اندازه ی سودابه منفی نیست.
در تاریخ ادبیات نام 3 زن دیده می شود که به گونه ای دل به پسر خوانده ی خود می بندند. یکی سودابه ی شاهنامه، یکی زلیخا همسر دومین مقام سیاسی مصر که دل به یوسف پیامبر فرزند خوانده ی خود می بندد و دیگر فدر که عاشق هیپولیت پسر تزه (ناپسری )می شود. فدر تراژدی راسین نمایشنامهنویس قرن هفدهم فرانسه است که در سال 1677 به رشتة تحریر درآمد. این حکایت در یونان قدیم رخ میدهد و ماجرای عشق فدر، همسر تزه امپراتور یونان، به پسرخواندهاش هیپولیت است.)
واژگان کلیدی: شاهنامه ، فردوسی ، زن ، موقعیت اجتماعی، جنسیت، عشق، سودابه
شاهنامه فردوسی که در حدود پنجاه هزار بیت دارد، شامل قسمتهای اساطیری و داستانهای تاریخی و ملی است. این اثر جاویدان بر اثر نفوذ شدیدی که میان طبقات مختلف ایرانیان یافت در همه ادوار تاریخی مورد توجه بود، چنانکه همه شاعران حماسه سرای ایرانی تا عهد اخیر تحت تاثیر آن بوده اند، بدین ترتیب فردوسی را زنده کننده مجدد و بزرگی دیرین ملت ایران و نگاهدارنده زبان، فرهنگ و ادبیات و هنر ایرانی و برگزیدة جاویدان اتحاد ملی ایران باید دانست.[1]
فردوسی حدود چهار هزار بیت درباره پادشاهی انوشیروان سروده است که در اینجا به بررسی اشعار وی پرداخته میشود:
[1] حقیقت ، عبدالرفیع، فرهنگ شاعران زبان پارسی، 1368 ، ص 431.
بر تخت نشستن انوشیروان و اندرز او به ایرانیان:
شاهنامه فردوسی
رسیدن منذر نزد انوشیروان و دادخواهی او از بیداد قیصر روم:
انوشزاد و شورش او
خواب دیدن انوشیروان وتعبیر آن بوسیله بزرگمهر
سگالش کردن خاقان چین
فرستادن شطرنج به ایران :
لشکر کشیدن کسری به روم و سرگذشت کفشگر با انوشیروان:
پند نامة انوشیروان به هرمزد پسر خویش :
پادشاهی خسرو انوشیروان به روایت مورخان اسلامی
1- دینوری
2- حمزه اصفهانی
3- گردیزی:
4- کامل ابن اثیر
5- ابن خلدون
6- مسعودی
کتابنامه :
Abstract:
شامل 68 صفحه فایل word
نام او را «حسن» یا «منصور» گفته اند. نام پدرش نیز به درستی معلوم نست. آنان که نامش را «حسن» نوشته اند نام پدرش را «اسحاق» یا «علی» گفته اند و آنکه نامش را «منصور» گفته نام پدرش را «حسن» نگاشته است. اما کنیه او را همه جا «ابوالقاسم» نوشته اند. (غمنامه رستم و سهراب، ص )
در مورد تولد این حکیم فرزانه اطلاعات دقیقی را نمی توان یافت و به آن استناد نمود ولی مواردی که معروف است را در زیر به آن اشاره می کنیم:
مرحوم مجتبی مینوی (متوفی1355) در کتاب «فردوسی و شعر او» زمان تولد وی را ما بین 325 الی 329 هجری قمری آورده است که در بیشتر اسناد 329 هجری قمری گفته شده است.
329 هجری شمسی (غمنامه رستم و سهراب، ص )
14 دیماه 318 هجری شمسی (www.ferdowsi.org)
313 هجری شمسی (www.fa.wikipedia.org)
5 مهر 313 هجری شمسی (www.naghed.net)
320 الی 329 هجری قمری (www.irib.com)
فردوسی در طبران طوس هجری بدنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و در آن ولایت مکنتی داشت. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم؛ اینقدر معلوم است که در جوانی از برکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی افتاده است. چنان که خود او می گوید:
شامل 22 صفحه فایل word
•سیاوش از ازدواج زنی از سلاله گرسیوز با کیکاووس زاده شد. کیکاووس، سیاوش را به رستم سپرد؛ رستم، در زابلستان، سیاوش را آیین سپاه راندن و کشورداری آموخت. چون سیاوش از زابلستان به کاخ پدر بازآمد، کاووس وی را نواخت و به شادی آمدن فرزند جشنی برپا کرد. سودابه دختر شاه هاماوران شیفته سیاوش شد چنان که در نهان، پیکی به سوی سیاوش فرستاد و او را به شبستان شاهی فراخواند؛ سیاوش نپذیرفت. روز دیگر، سودابه نزد شهریار رفت و از وی دستوری خواست که سیاوش را به شبستان بفرستند تا وی از میان دختران همسری برای خود برگزیند. سیاوش، به ناچار به شبستان رفت. در بار سوم، سودابه، سیاوش را به نزد خویش فراخواند اما سیاوش برآشفت و به تلخی از آنجا برخاست. سودابه، کاووس را باخبر کرد و سیاوش را متهم ساخت. کاووس، در این اندیشه بود که سیاوش را به کیفر گناه بکشد اما در آزمایش، شاه نخست جامه و دست سودابه را بویید و در آن بوی شراب یافت و در دست و بر سیاوش، بوی گلاب به مشامش رسید؛ و دانست که سودابه به ناراستی سخن گفته است و پسرش بىگناه است. خواست که سودابه را بکشد، از شاه هاماوران اندیشه کرد که به کینخواهى برخیزد؛ پس به سخن موبدان، آتشی برپا کرد که گناهکار را از بىگناه جدا سازد؛ سیاوش در این آتش رفت. سیاوش، این آزمایش را پذیرفت؛ و روز دیگر در آتشی که کاووس آماده کرده بود، با اسب شبرنگ خویش وارد شد و تندرست از آن بیرون آمد. چون شاه خواست سودابه را بکشد، سیاوش وساطت کرد و او را از این کار مانع شد.