یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد تاریخ فرش و فرشبافی 51 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد تاریخ فرش و فرشبافی 51 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

فصل اول

سیمای کلی از تاریخ فرش و فرشبافی در ایران و جهان

فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ آن همواره یکی از مهمترین مسایل مورد علاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده است.اما از آنجاییکه اغلب مطالعات انجام شده دراین خصوص فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخودار نیست. در اغلب موارد با نتایج سراسر اشتباه و حتی مغرضانه همراه بوده است. علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی آن بیش از یکصد سال است که توجه محققان غربی را به خود معطوف داشته، اما از آنجاییکه توجه به هنر دیرینه ی شرق در بسیاری موارد با اهداف غیر باستانشناختی همراه بوده، کوشیده اند که در بسیاری موارد از جمله تاریخ، تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش ساخته، با برخی تصاویر غلط و استنتاجات شتابزده آنرا به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند که به آن خواهیم پرداخت. به گفته دکتر سیروس پرهام ‌:

‹‹ هنرهایی مانند قالیبافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویژه ایران و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشت، از همان ابتدا برای هنرشناسان غربی معمایی آزاردهنده بود، چون نه به یونان و رم و تمدن و فرهنگ باختری می چسبید، نه به مسیحیت و نه می توانست دستاورد یا دستآموز مستعمره نشینان باشد. اما دیری نگذشت که از برکت ‹درایت›! تنی چند از باستانشناسان و هنرشناسان امپراتوری پروس، راه حل معما کشف شد و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد شد که در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده و اعتلا یافته است. آسیای صغیر که چه در دوران امپراتوری رم شرقی و چه در جنگهای صلیبی و عصر تمدن بیزانس همراه با اروپا رابطه نزدیک داشته و نیز قفقاز که به اروپا و مسیحیت نزدیک بود، عرصه اعتلای فرشبافی به شمار آمدند. خاصه آنکه در آثار نقاشان اروپای قرون پانزدهم و شانزدهم مسیحی هر چه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن در ایران نیز مرهون شاهان صفوی است. با اوج گرفتن نهضت پان تورکیسم در دهه دوم قرن بیستم و گسترده شدن دامنه تحریفات و جعلیات تاریخی نظریه پردازان و تاریخ نگاران این ایدئولوژی، کفه اصالت و تقدم تاریخی فرشبافی ترکی سنگین تر شدو پژوهندگان شتابزده این مکتب چندان بی پروا شدند که نه همان فرشبافی، که تمامی فرهنگ و تمدن آسیای میانه و غربی را دستاورد نژاد ترک دانستند و حتی ساکنان ایرانی نژاد آسیای میانه ی عهد باستان را نیز جزو ترکان آوردند. از این گروه کرزی اوغلو تاریخ نگار ترک است که ضمن انکار این که سکاها از گروه هند و اروپایی، به ویژه ایرانی بودند همراه با دیگر مورخان پان ترکیست، سکاهای آسیای میانه را ترک خواند، و تاکید ورزیدن که همه قبایل تحت فرمانروایی دولت اورارتو دارای منشا سکایی به دیگر سخن ترکی هستند. اما پذیرفته شدن قفقاز و آسیای صغیر(ترکیه کنونی) بعنوان مراکز تمدن فرشبافی لاجرم حداقل یک نتیجه گیری نادرست را در دنباله داشت که برای کل تاریخ فرشبافی جهان تاسف بار بود و آ‌ن اینکه فرشبافی هنر و صناعتی است که اقوام ترک زبان پس از مهاجرت به خاورمیانه و آسیای غربی در سده های پنجم و ششم هجری به ارمغان آورده اند».

نخستین مبلغان بزرگ این مکتب « ژوزف اشترزیگووسکی J.Strzygowski» استاد کرسی تاریخ هنر دانشگاه وین بود که در سال 1917 کتاب Altai – IRSN und vlkerwanderung را منتشر ساخت و آخرین نظریه پرداز نامدار آن « کورت اردمان Kurt Erdmann» فرش شناس طراز اول آلمانی بود که در دهه 1950 در د انشگاه استانبول تدریس می کرد. اما در اینجا دو سوال مطرح است اول اینکه اگر فنون بافت قالی پرزدار اختراع ترکان نیست پس چرا قدیمی ترین قالی جهان یعنی قالی پازیرک که در پی به آن نیز خواهیم پرداخت با گره ترکی بافته شده است؟

و سوال دوم را دکتر علی حصوری، در کتاب فرش سیستان هوشمندانه چنین مطرح می کند :

چرا در همه جا ترکان و ترک زبانان گره ترکی به کار می برند؟

وی خود این سوال را عالمانه پاسخ گفته که در بحث معرفی انواع گره و سوابق تاریخی آنها به طور کامل به آن می پردازیم. خوشبختانه از یک سو با حضور معدود کارشناسان و محققان ایرانی که در طی دهه های گذشته در مقابل خیل نظریات ناآگاهان قد برافراشته اند و از سوی دیگر به برکت اکتشافات انجام شده در طی نیم قرن گذشته بر بسیاری از عقاید مغرضانه محققان غرب که برخی از آنها در رده مشهورترین فرش شناسان جهان می باشند خط بطلان کشیده شده است. ما نیز در این جستار سعی داریم تا با ارایه آخرین نظریات و دستاوردهای علمی بر اساس مستندات و شو اهد، تصویر روشنی از تاریخ فرش بافی ایران، بلکه جهان را ارایه نمائیم. در این راستا و با توجه به قدیمی ترین شواهد و جدیدترین نظریات علمی در دسترس به ترتیب زمانی به بررسی تاریخی فرش ایران می پردازیم.

بدون شک قدمت استفاده از زیرانداز بدانجا می رسد که انسان به فکر ساختن سرپناهی جهت تامین آسایش خود افتاد. بافتن انواع زیرانداز نیز همزمان با پرورش دام و استفاده از پشم آن بدین منظور بوده است و انسان پس از بهره وری از پوست حیوانات به اهمیت الیافت پشمی پی برده است و به مرور به صورتهای گوناگون خام و رسیده شده و از طریق بافتن از آن بهره گرفته است.

1- عهد مفرغ (1500 تا 2500 سال پیش از میلاد مسیح)

اولین اطلاع و یا به عبارتی کشفیاتی که نشانه ای از هنر قالیبافی در عهده مفرغ را با خود به دنبال دارد مربوط به کارد قالیبافی است که توسط « ا.ن خلوپین I.N Khlopin» راجع به ابزار مخصوص قالیبافی، از جمله کاردک، از گورهای عصر مفرغ در ترکمنستان و شمال ایران کشف شده و اولین بار در شماره دوم از دوره ی پنجم مجله Hali (پاییز 1982) به چاپ رسید. اما روشنترین تصویر در خصوص قالی بافی عهد مفرغ را دکتر علی حصوری به دست می دهد. وی برای اولین بار در سال 1354 با دو ابزار از این نوع مواجه شد که پس


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تاریخ فرش و فرشبافی 51 ص

تحقیق و بررسی در مورد صنعت فرش در اراک

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد صنعت فرش در اراک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

سرزمین و مردم آن

چشم اندار کلی

گردآوری اطلاعات مربوط به فرش بافی در بیست و دو روستای پراکنده در ناحیه ، پژوهش میدانی سطحی و گذرا صورت گرفته .

تعریف اصطلاح منطقه : اراک که سابقاً جزو گیلان بوده و امروزه جزو استان مرکزی است که به 3 بخش و 8 دهستان تقسیم می شده در این کویر دریاچه نمکی وجود دارد که اطراف آن را دشت وسیعی پوشیده از گیاهان جلگه ای فراگرفته که در آن گیاهان نوع همیشه بهارکوهی Artemisial و گون AstragalusL از دیگر گیاهان بیشتر است.

شرایط اقلیمی

از ویژگی های اقلیمی این منطقه مقدار ناچیزی نزولات آسمانی نامنظم و همچنین اختلاف فراوان درجه حرارت در طول سال و در طول شبانه روز است که بدون هیچ تردیدی در ردیف آب و هوای خشک ایران قرار می گیرد.

در فثل تابستان مقدار بارندگی تقریباً صفر و میزان گرما بخصوص در دشت بسیار زیاد است (میانگین در ماهها تیر و مرداد با وجود سرما کاملاً مخصوص شبانه بین 25 تا 30 درجه است.)

درفصل پاییز بادها سختی که از جنوب غربی می وزد ناحیه را مجاور بند.

زمستان آن نسبتاً سرد است (به عنوان مثال میانگین درجه حرارت در بالای چند درجه زیر صفر است )

معمولاً در حدود صد روز از سال یخبندان است.

برف در این ناحیه فراوان می بارد که باعث اختلالاتی در شبکه راههای مناطق روستایی که توسعه نیافته اند می گردد.

گروههای قومی و زبانی

زبان مادری اکثر ساکنان این منطقه زبان فارسی و با این زبان سخن می گویند. گروه فارسی زبان عملاً دشت فراهان و دره های حاصلخیز ناحیه را اشغال کرده اند در حالی که ترک زبانان که قابل توجه‌تزین اقلیت زبانی ناحیه را تشکیل می دهند در کوسهتانهای سکونت گزیده که در ورود به آنها دشوار است و احتمالاً بازماندگان اُغرها و یا ترکهای مهاجری هستند که در زمان سلجوقیان در فلات ایران استقرار باشند.

زبانهای لری ، تاتی ، و کردی که مثل زبان فارسی به گروه زبانهای ایرانی تعلق دارند فقط در برخی از روستاهای شمال شهرستان اراد تکلم می شود.

اکثریت مسلمانند و مذهب شیعه اثنی عشری که دین رسمی ایران استفاده در تمام ناحیه رایج است .

فعالیت عمده

فعالیت عمده مردم این شهرستان کشاورزی و دامپروری است که هر کدام وسایل و شیوه کار مخصوص به خود را دارند که ما از توضیح آنها به طوری کلی سرپوستی می کنیم.

در کشاورزی از وسایلی چون خیش یا گاو آهن یا اوجر یا اُجر یا اُرژ یا یراق یا یرق یا دار داس – خرمنکوب یا چان (can) که معروفترین ابزارهستند استفاده می کنند.

صنایع دستی

صنایع دستی در زمینه بافندگی در منطقه بسیار متداول است و تا حد زیادی مانع مهاجرت نیروی کار می شود.

علاوه بر فرشبافی سایر انواع بافندگی تا حدود سال 13330 به وسیله ساکنان منطقه اراک انجام می گرفته اکثر بافته های آنها از پشم بوده که رسیدن آن را نیز خود به عهده داشتند.

فرآوردهای گوناگونی از پشم به دست می آورند به شرح زیر است :

- انواع گلیم : گلیم نوعی فرش است که تار و پود آن از پشم است و در بافت آن برای اینکه نقشهای با تغییر زنگ دادن مورد را ظاهر کنند پودها در محل تغییر نقش تغییر جهت می یابند در واقع گلیم از بازی بین تار و پود به دست می آید.

- انواع جاجیم : جاجیم نوعی بافت زره مانند است که در آن تار وپودر از پشم هستند قطعات جاجیم را به شکل نوارهای تاریک می بافتند و سپس آنها را در جهت عمودی به هم می دوزند و در آن از رنگهای زنده و روشن استفاده می کند.

- انواع کرباس : پارچه‌های درشت بافت پنبه‌ای هستند که اکثراً برای دوختن لباس از آنها استفاده می شود.

- انواع زیلو : فرشی که تار و پود آن از پنبه است و بر روی دارهای عمودی بافته می شود.

بیش از یک سوم از خانوارهای منطقه مستقیماً در بافتن فرش مشارکت دارند این صنعت دستی خانگی که اساس آن عملاً بر پایه کار زنان استوار است معمولای مکمکلی برای در آمد اصلی خانوار و یا در آمد اصلی خانوار و یا درآمدهای زارعی ناچیز آن است .

- صنعت فرش در ایران منطقه

هنر فرشبافی در اواخر قرن 12 هجری به دشت فراهان راه یافت از این شهر گاهی به شهرنو یاد می کنند که خیلی سریع با نام سلطان آباد به مرکز بخش و یا ایالت کوچک اراک تبدیل شد.

فرشهای پر دوام و ارزان این منطقه در ابتدا عمدتاً به بازار داخلی عرضه می شدند بخش فراهان به سمت تقاضاهای مستمر خارجیان تبدیل به منطقه عمده تولید فرش برای صادرات گردید به نظر می رسد که در آن هر 1880 میلادی محصول منطقه کاملاً در خور ستایش و تمجید بوده است. ابوت کنسول بریتانیا در تبریز جزئیاتی را در مورد این موضوع ضبط کرده :

فرشها معمولاً به شکل 4 گوش و یا دراز و باریک که برای کناژهای اتاق به کار می‌روند بافته می شوند. در سلطان آباد ، که آن را نیز چهر نو می نامند و در سروند که هر دو در بخش فراهان واقعند طرح و نقش کلیه فرشها با هر نوع اندازه کیفیت تفاوت ناچیزی با یکدیگر دارند. اگر چه گهگاه فرشهایی نیز با زمینه‌ها و کارهنری قابل تحسین و برخودار از ظرافت و دقت به سفارش افراد یافته می شود فرشهای سربند به دلیل ظرافت و نفاست پرداخت کار و حاشیه ظریف و کوچکشان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد صنعت فرش در اراک

تحقیق و بررسی در مورد روش های حفاظت و نگهداری فرش دستبافت

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد روش های حفاظت و نگهداری فرش دستبافت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 53

 

"بسم الله الرحمن الرحیم"

 

«جهاد دانشگاهی یزد واحد اردکان»

روش های حفاظت و نگهداری فرش دستبافت

تدوین و گردآوری:

آقای مهندس عباس ارباب تفتی

بهار 87

آسیب شناسی فرش

به منظور استفاده صحیح و مطلوب از فرش و جلوگیری از وارد آمدن خسارات و آسیب می بایست در ابتدا عوامل مخرب را شناسایی کرد ، بدنبال راه های حفاظت و نگهداری مرسوم و علمی گشت در ابتدا آسیبها را طبق جدول 1 طبقه بندی می نماییم، سپس به توضیح آن می پردازیم.

جدول شماره (1)

آسیب های وارده به فرش در زمانهای زیر بروز می کند:

قبل از دو تولید

در هنگام پروسنه تولید

بعد از تولید قبل از دسترسی به مصرف کننده

هنگام استفاده در محیط منزل و کار

هنگام نگهداری و انبار کردن (موزه ها، گمرک و بازار)

1) قبل از تولید:

استفاده از مواد اولیه (پشم، ابریشم، پنبه و نخ هایی با تاب و نمره ی متفاوت و غیر استاندارد) و ابزار نامرغوب ( نقشه ی نامناسب، دفتین و شانه، ابزار بافت و دار)

استفاده از مکان بافت غیر استاندارد (کمبود نور، روش نشستن، تهویه)

رنگرزی (نحوه رنگرزی و شستشوی الیاف و نخ)

2) هنگام پروسه ی تولید

چله کشی غیر مناسب و غلط (شل و سفت بودن چله، تراکم و چیدن نا منظم چله ها در کنار هم)

استفاده غلط از ابزار بافت و دار

تسلط کم و آموزش ناقص به بافندگان

استفاده از گره های تقلبی (جفتی بافی، سه سه بافی و بی گره بافی)

دو دست شدن بافت توسط چند بافنده

پایین کشی غیر اصولی قالی جهت ادامه ی بافت و دوخت چله ها در روش فارسی بافت.

عیوب بافت (غلط بافی، عدم پیشکشی مناسب، پوکی فرش، بالا یا پایین زادگی، متراکم و تنگ شدن نامناسب چله ها، شل شدن چله ها، ضخیم و نازک بودن چله ها، به کارگیری نامناسب پودها، شمشیری، سره دار بودن، پرداخت بد قیچی، رها کردن سر پود در حین بافت، ترنج دار بودن، لوله شدن، کیسی، ترکیدگی، لوچه، دورنگی)

عیوب نقشه (عدم اصالت طرح و رنگ، عدم پخش صحیح و متعادل عناصر و نگاره های فرش، عدم تناسب طرح با رج ها، عدم تناسب عناصر تزئینی با ابعاد فرش، شکستگی بندها و خطوط منحنی و گلها)

3) بعد از تولید

غیر استاندار جداکردن فرش ار روی سردار

دارکشی نامناسب

پرداخت بد و ناهمگون

شستشو و غبارگیری (موگیری) غیر اصولی فرش

مرمت نامرتب و غیر اصولی قالی

4) هنگام استفاده در منزل و محیط کار

عوامل آسیب رسان بر فرش:

الف) زنده: انسان، حیوان، حشرات، قارچ ها، جلبک ها، خزه ها

ب) غیر زنده: آب و هوا، گرما و رطوبت، نور و آلودگی های جوی

عوامل مخرب و تحمیلی بر فرش: انواع لکه ها، کوبیده شدن فرش، وارفتن شیرازه و گلیم بافی، رنگ دادن فرش، سوختن، در و پنجره و تهویه نامناسب، مواد شیمیایی مخرب

روش ها و انواع انبار در نگهداری قالی

1) قبل از تولید

الف و ب) استفاده از ابزار و مواد نامرغوب و غیر استاندارد

استفاده از ابزار غیر استاندارد و نامطلوب گاهی اتفاق می افتد و باعث از بین رفتن ماه ها تلاش می گردد ،‌به عنوان مثال استفاده از دفتین با شانه هایی (دندانه) که از لحاظ وزن مناسب نمی باشد که باعث کم کوبیدن و یا زیاد کوبیدن پودها بر روی گره شده و فرش بالا یا پائین زدگر پیدا می کند و اگر تیغه های آن خراب یا دارای زائده باشد باعث پارگی زیاد نخ چله شده و در حین بافت بافنده را با مشکل مواجه می کند .( در صورت عدم تناسب تراکم دندانه های دفتین با رج شمار فرش) استفاده از قلاب با تیغه کند باعث می شود که هنگام بریدن خامه ، خامه ها به صورت نامرتب بریده شده و بافنده مجبور شود که جهت کوتاه کردن خامه آن را بکشد و یا بزور آن را بکند که باعث کم تراکم شدن پرز گره می گردد .

استفاده از دارهای نامناسب با ابعاد مختلف

دارهای چوبی که به مروز زمان ترکیب اجزای آن بهم خورده است و یا استافده از دارهایی که بر روی غلتکهای آن دارای خلل و فرج و زائده باشد که باعث پارگی چله ها می گردد و یا دارهای فلزی که سردار و زیردار آن ها کج و خراب و فرسوده شده است یا متعلقات جانبی دارها خراب باشد.

ج ) استفاده از مکان بافت غیر استاندارد

هر چه مکان بافنده راحت ، مناسب و صحیح باشد وی بر روی بافت قالی مسلط بوده و از خسته شدن زود هنگام اعضاء بدن او جلوگیری می شود که این مکانها می بایست در ابتدا فضای مناسب در ابعاد دلخواه و مناسب دار قالی بوده و دارای روشنائی خوب باشد که چشم بافنده از نور کم یا زیاد خسته نشود ازنیمکتها و صندلیهای مناسب و مسلط به کار استفاده گردد بافنده به راحتی بتواند نقشه خوانی کرده و گره بزند و فضا باید دارای تهویه مناسب سرویس حمل و نقل ، بیمه ، مزد کافی ، و .... باشد. همه عوامل فوق باعث می شود که بافنده به کار خود دلگرم بوده و از غلط بافی ، عدم پیش کشی ،‌جفتی بافی و ... جلوگیری گردد و محیط کار بایستی دارای دما و رطوبت ثابت بوده و نور خورشید به طور مستقیم به دار قالی نتابد.

د) رنگرزی

رنگ نخستین عاملی است که در فرش به چشم می آید ،‌مواد رنگی از منابع گوناگون نظیر گیاهان ، جانوران و منابع معدنی مثل فلزات و ترکیبات شیمیایی به دست می آید. رنگهای شیمیایی که از ترکیب مواد اسیدی و بازی به دست می آید از نظر کیفی پایدار ودر مقابل شستشو و استفاده در مقابل نور خورشید تفاوت قابل ملاحظه ای با رنگهای طبیعی دارند و رنگهای طبیعی در زمان استفاده از شفافیت اولیه به نوعی به ملایمت ونرمی می گراید و چشم را خسته نمی کند . پس در هنگام رنگرزی باید به ابزار ملزومات رنگرزی ،‌نحوه استفاده وآماده سازی الیاف دقت لازبم را داشت شستشو و پاک سازی الیاف به طوری که به صورت معمولی و ساده با مواد مناسب شستشو گردد و الیاف پشم در اثر سهل انگاری هنگام شتسشو به ههم فشرده و در هم پیچیده نشود و به صورت نمد نگردد . ظروف رنگرزی تمیز بوده و از ظروف جداگانه برای رنگهای تیره یا روشن استفاده شود ، به مدت زمان جوشاندن دما توجه شود و زمان کافی برای آن در نظر گرفته گردد و مقدار رنگ و مواد کمکی باید کاملاً محاسبه شده وکلافها در آنها بخوبی شناور باشند که کلافها از هم گشوده شوند و بعد از رنگرزی خامه ها به خوبی آبکشی شده و در محل مناسب خشک گردد . سهل انگاری در هنگام رنگرزی آسیب های جدی به فرش وارد می کند که قابل جبران و ترمیم نمی باشد مثل رگه دار شدن رنگ قالی ،‌رنگ دادن طرحهای مجاور به همدیگر بعد از شستشو ،‌بدرنگی، طرح از هم پاشیدگی رنگها و خرابی سطح لیف پشم بر اثر عدم نفوذ رنگ به داخل آن . در خصوص الیاف ابریشم که رنگرزی آن دارای مهارت خاصی می باشد باید موارد فوق رعایت شود. در خصوص پودها که معمولاً از جنس پنبه است رنگرزی وآماده سازی آسانتر می باشد .

2) هنگام پروسه تولید

ه) چله کشی غیر مناسب وغلط ( شل و سفت بودن چله ،‌تراکم و چیدن نامنظم چله ها در کنار هم)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد روش های حفاظت و نگهداری فرش دستبافت

تحقیق و بررسی در مورد فرش بلوچ

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد فرش بلوچ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

وزارت علوم و تحقیقات و فناوری

 

مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد

دانشکدۀ هنر و معماری اردکان

موضوع تحقیق:

فرش بلوچ

استاد راهنما:

جناب آقای اشعاری

تهیه و تنظیم:

فاطمه کردی نژاد

زمستان86

مقدمه:

بلوص معرب بلوچ است، یکی از معانی لغوی آن "علامتی را گویند که بر تیزی تاق و ایوان نصب کنند و نام ولایتی هم هست و تاج خروس را نیز گفته اند و آن گوشتی باشد که بر سر خروس رسته است (اینها را می توان در فرهنگ های معین و عمید نیز دید) بدین ترتیب از آنجا که برخی از بلوچان دستار خود را مانند تاج خروس بر سر خویش استوار می کنند، ممکن است به این نام خوانده شده باشند."

علاوه بر آن تفاسیر و معانی دیگری نیز برای کلمه بلوچ آمده است که برخی از آنان بر پایه منطق و استدلال علمی و زبان شناسی استوار نیستند "از نقطه نظر جعفری (جعفری، 1343 هـ ش (الف) 771- 770) برخی آن (بلوچ را از ترکیب دو کلمه "بل" Bal و "اوچ" uch می دانند). وی اضافه می کند: "بل "همان" بهل" فارسی است و "اوچ" هم"اوز uz" به معنی بلند است، پس بلوچ، پهلوان برزو بلند را گویند، شاید همین طور باشد و این نام را چنانکه بسی پیش از آنکه بلوچان و شاید در زمان ساسانیان یا از آن هم پیشتر که به مکران و کرمان تا فارس و خوزستان راه یافته بودند، به آنان داده اند و چون اینان با بلوچان بالا بلند تر و نیرومندتر از خود روبرو شده و زبون آن گشته، آنان را پهلوان بالا بلند خواندند".

برخی نظیر جعفری بلوچ را برلیچ یعنی باشندگان دشت های لخت و بیابان برهنه تعبیر کنند و بعضی بلوچ را مترادف کوچ خوانند و گویند که بلوچها در دشتها می زییند و کوچ ها در کوه ها، مگر در مجاروت هم. صدها سال قبل از میلاد گویند که بلوچها از حلب به سوی شرق حرکت کردند، آنها مالدار و کوچی بوده، جاییکه سرسبز و شاداب بوده و علوفه فراوان، سکونت گزیدند که یکی ازین محلات برز کوه یا البرز است که بعداً از آنجا بسوی جنوب حرکت کرده و در مکران (اسم اولی بلوچستان) مسکن گزین شدند.

برخی از دانشمندان معتقدند که بلوچ ها از طوایف آریایی اند که در محدوده سرزمین امروزی خویش زندگی کرده اند. مانند موج دریا گاهی پیش رفته و زمانی هم به عقب زده شده اند ولی همیش با بیگانگان مغرور در ستیز بوده اند. بلوچستان با دریای مکران ساحل طولانی داشته و دارای بنادر چابهار، تیس، پزم، راخج، کنارک، گواتر وغیره است. چابهار بندر عمده معاملات تجارتی بلوچستان است و سایر بنادر عمدتاً در خدمت ماهیگیری اند.

بلوچها علاوه بر بلوچستان در سیستان، خراسان، مازندران، کرمان و تهران بود و باش دارند و لهجه های بیشتر مروج درین بخش بلوچ نشین عبارت اند از: رخشانی، سرحدی، سراوانی وغیره.

قبایل زیر: اسماعیل زی، ریکی، لاشار، یاراحمدزی، گمشادزی، مزارزی، میربلورزی، شالی بر، سهراب زی، رودینی، مگسی، رخشانی، اربابی، گورگیج، براهوی، ساسولی، ناروی، شاهوزی، هاشمزی، خاشی، بزرگزاده، بلیده ای، سالارزی، باران زی، برهان زی، بامری، نوشیروانی، دامنی وغیره در بلوچستان ایران زندگی می نمایند.

قبایل بلوچ:

عشایر اصلی خراسان که به حرفه ی بافندگی اشتغال دارند و تقریباً همه ی آن ها جزء گروه بلوچ های قدیم به شمار می ورند از این قرارند:

قبیله محل

بهلولی خاف و جنگل (تربت حیدریه)

بایزیدی محولات (تربت حیدریه) قائن

کلاه درازی تربت حیدریه ترشیز (کاشمر)

جان میرزایی زاوه و علیک (تربت حیدریه)

رحیم خانی تربت حیدریه و سرخس

براهویی تربت حیدریه و سرخس

کور خیلی(سالار خانی) تربت حیدریه و جنگل

حسن زایی مختلف

جان بیگی (بلوچهای جدید) رشخوار (تربت حیدریه)

از صورت اسامی مذکور می توان استنباط کرد که اغلب قبایل و عشایری که به قالی بافی اشتغال دارند در اطراف تربت حیدریه مسکن گزیده اند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد فرش بلوچ

تحقیق و بررسی در مورد فرش سیستان

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد فرش سیستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

وزارت علوم و تحقیقات و فناوری

 

مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد

دانشکدۀ هنر اردکان

موضوع تحقیق:

بررسی وضعیت فعلی فرش سیستان

و جایگاه آن در فرش ایران

استاد مربوطه:

جناب آقای اشعاری

تهیه و تنظیم:

راضیه مظاهری

زمستان 87

موقعیت جغرافیایی گذشته و حال سیستان:

سیستان قدیم شامل بلوچستان(بخشی از پاکستان فعلی) و بخش مهمی از افغانستان یعنی تا حدود هرات در شمال و تا کنار دریا در جنوب می شده به طوری که در مشرق تنها از کرمان و ورد آورد(ماورالنهر) جدا می شده است. در تقسیم بندی جدید جغرافیایی- صرف نظر از قسمت هایی بزرگی و در پاکستان و افغانستان کار به جایی رسیده که بلوچستان اصل قرار گرفته و سیستان بخشی از استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته است.

سیستان باستانی زرنگ نام داشته و سرزمین آباد و حاصلخیز و مقدسی بوده است.

نام دیگر این سرزمین نیمروز نام داشته که بر روی سکه های محلی در دوره های اسلامی دیده شده است.

با آمدن سکاها به سیستان تحول بزرگی در این منطقه صورت گرفته. کمترین چیزی که می توان گفت این است که بافته های منطقه تحت تأثیر هند سکاها قرار گرفته. زیرا این قوم در قرن پنجم پیش از میلاد قالی و گلیم و نمد تولید می کرده اند.

قالی سیستان:

زیر اندازهای سیستان به 3 دسته تقسیم می شوند:

1- نوع تاریخی یا کهن که تا آغاز قرن چهاردهم هجری(بیستم میلادی بافته شده)

2- نوع میانه که از حدود اواخر قرن سیزدهم هجری(نوزدهم میلادی) بافته شده

3- نوع نو

قالی سیستان کهن:

که تا آغاز قرن چهاردهم هجری(بیستم میلادی) باخته شده است و دارای مشخصه های عمومی زیر بوده:

تار و پود:

صرفاً پشم، تارپشم و بیشتر سفید وکمتر قهوه ای یا شتری

پود:

پشم رنگ شده، خود رنگ(قهوه ای، شتری، خاکستری، حنایی)

گره:

سکایی(ترکی یا متقارن)

نوع رنگ:

گیاهی و تقریباً شید و الگوی عمومی رنگ های گیاهی ایران

نقشه های بافته شده:

1- از نقشه سنتی شامل، خشتی، دو خشتی، سه خشتی، خشتی خشتی(ترنج ترنج) کجاوه ای گلدانی، درختی.

2- نقشه هایی که از آنها نمونه وجود ندارد اما رواج آنها در دورۀ میانه نشان از سابقه ی آنها دارد و نام برخی بسیار کهنه است. مانند جنگلی قندانی، چپاپ اشتر، مدد خانی.

گره در قالی سیستان:

براساس نمونه های اندکی که از قالی سیستان به جای مانده می توان دریافت که قالی سیستان با گره ترکی بافته می شده است و این گره از زمانی استفاده شده که اقوام سکایی وارد این منطقه شده اند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد فرش سیستان