فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
چکیده:
مقدمه
1- مبانی نظری تحقیق
1-1 مبانی و مفاهیم تجارت الکترونیک
2-1. موانع بکارگیری تجارت الکترونیک در ایران
2- مدل مفهومی تحقیق
3- هدف تحقیق
4- فرضیات تحقیق
5. روش تحقیق
1-5. جامعة آماری
2-5. روش گردآوری داده ها
3-5. روش تحقیق
4-5. متغیرهای تحقیق
5-5. روش تجزیه و تحلیل
6. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات
1-6. آزمون فرضیة اول
2-6. آزمون فرضیة دوم
3-6. آزمون فرضیة سوم
4-6. آزمون فرضیة چهارم
5-6. آزمون فرضیة پنجم
6-6. آزمون فرضیة ششم
7-6. آزمون فرضیة هفتم
8-6. آزمون فرضیة هشتم
جمع بندی و ملاحظات
منابع انگلیسی
منابع فارسی:
چکیده:
بحث EC بحث روز اقتصاد جهانی است و هر کشوری که توجه لازم را به EC (تجارت الکترونیک) نداشته باشد از گردونة رقابت جهانی عقب می افتد. یکی از مراحل اصلی برنامه ریزی EC، شناخت موانع آن می باشد. در این راستا در این مقاله و پژوهش به شناسایی موانع تجارت الکترونیک در ایران پرداخته می شود. داده های لازم برای شناسایی موانع از جامعه آماری متخصصان دست اندر کار در این زمینه در ایران از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که موانع بکارگیری EC در ایران به ترتیب اولویت عبارتند از: مشکلات و موانع بازرگانی و گمرکی، مشکلات مربوط به پرداختهای اینترنتی و الکترونیکی، مشکلات و موانع آموزشی و فرهنگی و رفتاری، مشکل اینترنت، مشکلات حقوقی و قانونی و امنیتی،مشکلات و موانع فنی و زیر ساختاری و سخت افزاری، مشکلات مالی و نرم افزاری.
مقدمه
پیشرفت فناوری اطلاعات مبتنی بر کامپیوتر موجب تغییرات بزرگی در کسب و کارهای مختلف شده و در حال متحول ساختن اقتصاد می باشد. تجارت الکترونیک، بازار کارآمدی را که در حالت رقابت کامل پیش می آید را ایجاد می کند، و برای موفقیت در تجارت الکترونیکی مهمترین اقدام شناخت موانع تجارت الکترونیکی میباشد. (شهریار عزیزی، سید حمید خداداد حسینی، شعبان الهی ، 1384)
برای بکارگیری تجارت الکترونیکی زیر ساختارهای لازم نظیر فرهنگ سازی در دولت و مردم، تدوین قوانین و مقررات و زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی و اعتمادسازی در جامعه، نرم افزار، سخت افزار، آموزش الکترونیک، امنیت و خدمات و سرویسهای اطلاعاتی و ارتباطی نظیر اینترنت و پرداختهای الکترونیکی و استقرار اقتصاد الکترونیکی لازم است. در این مقاله سعی خواهد شد موانع بکارگیری EC در ایران شناسایی و در ادامه بعضی از راهکارهای اجرایی نیز برای رفع آنها ارائه گردد.
1- مبانی نظری تحقیق
تجارت الکترونیک محدودیتهای نظیر زمان و مکان را حذف نموده و مبادله اطلاعات و کالا و مبادلات تجاری را تسریع می نماید و سبب افزایش بهره وری اقتصادی می گردد. دربخش ادبیات موضوع به دو بحث پرداخته می شود: 1- مبانی و مفاهیم تجارت الکترونیک 2- موانع تجارت الکترونیک
1-1 مبانی و مفاهیم تجارت الکترونیک
تعاریف زیادی از تجارت الکترونیک شده است. جستجو برای دستیابی به روشهای کاراتر برای انجام امور تجاری منجر به انقلابی دیگر در عرصة تجارت شده است که این انقلاب را تجارت الکترونیک نامیده اند.
چافی (2002) تجارت الکترونیک را خرید و فروش محصولات از طریق شبکه اینترنت می داند. EC چیزی بیش از یک تکنولوژی می باشد چون از تعریف واحدی برخوردار نیست. تجارت الکترونیک عبارت است از بکارگیری فناوری اینترنت در راستای مبادلة یک کالا یا خدمت. از دیدگاه محتوایی یا اجزایی، تجارت الکترونیک شامل مجموعه ای از قطعات می باشد و میلر (1996) سازمان، بانک و بازاریابی را اجزاء تجارت الکترونیک معرفی می کند. (همان، 1384)
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
مرور تحقیقات پیشین
عوامل مانع در رشد و توسعه تجارت الکترونیک
نتیجه
منابع
چکیده
تجارت الکترونیک و شاخه های متعدد آن در قرن حاضر از ضروریات چشم ناپوشیدنی میباشد. لذا برای استفاده از این فنآوری نوین، لازم است عوامل محیطی بعنوان زیربنا مورد بررسی و مطالعه و بازنگری قرار گیرند. برای رسیدن به این منظور لازم است ابتدا عوامل و در واقع موانع محیطی شناخته و اولویتبندی شوند، سپس ضریب اهمیت هر کدام را معین کنیم و با ارایه راه حل در نهایت الگویی جهت پیادهسازی مناسب تجارت الکترونیک ارائه نمائیم. در این طرح پژوهشی نیز سعی بر این شده است که به این هدف نیل شود.
مقدمه
برای تجارت الکترونیکی تعریف های گوناگونی ارائه شده که اغلب آنها مبتنی بر تجربه های گذشته در استفاده از تجارت الکترونیکی بوده است. کمیسیون اروپایی در سال ۱۹۹۷ تجارت الکترونیکی را به این شکل تعریف کرد: «تجارت الکترونیکی بر پردازش و انتقال الکترونیک داده ها، شامل متن، صدا و تصویر مبتنی است. تجارت الکترونیکی فعالیت های گوناگونی از قبیل مبادله الکترونیک کالاها و خدمات، تحویل فوری مطالبات دیجیتال، انتقال الکترونیک وجوه، مبادله الکترونیک سهام، بارنامه الکترونیک، طرح های تجاری، بازاریابی مستقیم و خدمات پس از فروش را در بر می گیرد.
وزارت صنایع و تجارت ژاپن هم در تعریفی که از این مقوله ارائه داده آورده است: «تجارت الکترونیکی که تا چندی قبل به تعداد معینی از شرکت ها محدود بود در حال ورود به عرصه جدیدی است که در آن تعداد زیادی از مصرف کنندگان در شبکه حضور دارند به علاوه محتوای آن از حیطه مبادله داده های مربوط به سفارش دادن یا قبول سفارش فراتر رفته و فعالیت های عمومی تجاری از قبیل تبلیغات، آگهی، مذاکرات، قراردادها و تسویه حساب ها را نیز در برگرفته است.
امروزه حضور در بازارهای جهانی به کمک شیوههای موفق و کارآمد که خود نمایی از توانمندی اقتصادی کشورها را به تصویر میکشد، از جمله ضرورتهای تطبیق با نظام بینالمللی کنونی به لحاظ پیشرفتهای حاصله در عرصههای اقتصادی و صنعتی آن است. بیشک، بهرهگیری از فنآوری اطلاعات یکی از حلقههای لازم برای افزایش کارایی تجاری در اقتصاد ملی است. نیل به هدف افزایش کارایی، مستلزم اقدام در دو محور اساسی اطلاعرسانی بازرگانی و تسهیل تجاری است. اطلاعرسانی بازرگانی، با شکستن انحصار اطلاعات، زمینهء رقابت و در نتیجه، ارتقاء بهرهوری را افزایش داده و گام بلندی در تأمین عدالت اجتماعی بشمار میرود. در محور تسهیل تجاری باید از شیوههای نوین بازرگانی بهره جست که شامل بکارگیری از بارکد، استانداردهای تبادل الکترونیکی دادهها و انجام معاملات بصورت تجارت الکترونیکی و بدون کاغذ میشود. یکی از ویژگیهای مهم تجارت الکترونیک، روانسازی روشهای فعالیت و در نتیجه کاهش هزینه عملیات بازرگانی است. بررسیها نشان میدهد که استفاده از تجارت الکترونیک، 21 تا 70 درصد صرفهجویی در هزینههای فعالیتهای مختلف ایجاد میکند. ایجاد تسهیلات تجاری مجموعهای است که میتواند روشنایی بخش راه حضور بیشتر در مبادلات جهانی باشد و با تسهیل ارتباط میان عوامل عرضه و خرید کالا و خدمات، حجم تجارت روند افزون یافته و مبادلات، سریع، مطمئن و کاراتر خواهد شد. اما تحصیل چنین فرآیندی مستلزم تدابیر و ابتکاراتی پویا در جهت اصلاح ساختار و حذف موانع محیطی است. در جهت مرتفع نمودن موانع مزبور، از جمله راهکارهایی که لزوم توجه به آن احساس میشود، اشاعه فرهنگ استفاده از تسهیلات تجاری و آشنایی تمامی بخشهای تجاری با کاربرد چنین امکاناتی است. بدون تردید، بهرهگیری خردمندانه از فنآوری تجارت الکترونیک میتواند ما را در بهبود کارایی تجاری و حضور فعالتر در عرصه تجارت جهانی یاری داده و به تقویت جایگاه کشور در بازارهای منطقهای و جهانی کمک کند.
بر اساس پیش بینی های به عمل آمده، اجرای طرح تجارت الکترونیکی در کشور طی سال های برنامه سوم توسعه حدود ۲۱۰ میلیارد ریال هزینه در بر خواهد داشت، برآوردها نشان می دهد این هزینه ها دارای توجیه اقتصادی بسیار بالاست و در همان سال اول اجرای این طرح به سرعت مستهلک خواهد شد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:85
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده ۱
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه ۳
بیان مساله ۴
اهمیت و ضرورت تحقیق ۵
اهداف تحقیق ۶
موضوع تحقیق ۶
متغیرها ۶
فرضیه و سوالات ۷
مفاهیم و اصطلاحات ۹
مشکلات و تنگناها ۱۱
خلاصه فصل اول ۱۲
فصل دوم : بیشینه تحقیق
مقدمه ۱۴
انواع رویکردها در فرآیند یاددهی – یادگیری ۱۵
یاددهی – یادگیری با رویکرد غیر فعال یا سنتی ۱۵
نقد یاددهی – یادگیری با رویکرد غیر فعال یا سنتی ۱۶
یاددهی – یادگیری با رویکرد فعال ۱۷
ویژگی ها و نکات اصلی در یاددهی – یادگیری با رویکرد فعال ۲۰
رابطه تدریس و یادگیری ۲۲
مبانی نظری رابطه تدریس و یادگیری ۲۳
الگوهای تدریس ۲۴
ارتباط الگوهای تدریس با برنامه درسی ۲۴
ارائه الگوی عمومی تدریس با رویکرد فعال ۲۵
مراحل الگوی عمومی تدریس با رویکرد فعال ۲۶
نمونه هائی از الگوهای تدریس فعال ۲۶
الگوی حل مساله ۲۶
پیشینه تحقیق ۳۰
تحقیقات انجام شده در ایران ۳۱
تحقیقات انجام شده در جهان ۳۴
خلاصه فصل دوم ۳۸
فصل سوم : روش اجرای تحقیق
مقدمه ۴۰
روش تحقیق ۴۱
روش تحقیق توصیفی ۴۱
جامعه آماری ۴۱
نمونه آماری روش نمونه گیری ۴۱
روش تجزیه و تحلیل آماری ۴۱
روائی ۴۲
پایائی ۴۳
خلاصه فصل سوم ۴۳
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
مقدمه ۴۶
لیست فرمول ها ۴۷
بررسی فرضیات ۴۸
جدول و نمودارها ۵۲
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱ ۵۳
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۲ ۵۴
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۳ ۵۵
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۴ ۵۶
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۵ ۵۷
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۶ ۵۸
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۷ ۵۹
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۸ ۶۰
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۹ ۶۱
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۰ ۶۲
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۱ ۶۳
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۲ ۶۴
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۳ ۶۵
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۴ ۶۶
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۵ ۶۷
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۶ ۶۸
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۷ ۶۹
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۸ ۷۰
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۱۹ ۷۱
جدول و نمودار مربوط به سوال شماره ۲۰ ۷۲
نودار کلی ۷۳
خلاصه فصل چهارم ۷۴
فصل پنجم : خلاصه و نتیجه گیری
مقدمه ۷۶
خلاصه فصل اول ۷۷
خلاصه فصل دوم ۷۸
خلاصه فصل سوم ۷۹
خلاصه فصل چهارم ۸۰
پیشنهاد و راهکارها ۸۱
منابع و موآخذ ۸۳
ضمائم و پیوست ها ۸۵
چکیده:
موضوع مورد پژوهش در این تحقیق بررسی رابطه بین موانع اجرای روشهای تدریس فعا ل با افت تحصیلی در مدارس ابتدایی شهرستان سبزوار می باشد که در این پژوهش ابتدا به بیان مساله وبعد از آن به اهداف ، سوالات و مشکلات و تنگناها پرداختیم .فرضیات این تحقیق عبارتند از :
1. بین محتوای نا مناسب کتابهای درسی و عدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
2. بین کمبود امکانات آموزشی مناسب و عدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
3. بین عدم رضایت شغلی معلمان وعدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
4. بین نظام ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عدم اجرای روشهای تدریس فعال در کلاس درس رابطه وجود دارد .
جامعه آماری که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی شهرستان سبزوار می باشد که تعداد آنها 1698 نفر است که 784 نفر معلمین مرد و 850 نفر معلمین زن می باشند و نمونه این پژوهش 50 نفر از معلمین مقطع ابتدائی هستند . در این پژوهش از روش توصیفی و مقایسه ای استفاده نمودیم و همچنین روش جمع آوری اطلاعات تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی است . ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارتند از میانگین ، نما ، میانه ، واریانس ، انحراف استاندارد و ضریب خی 2 . ضریب پایائی این پژوهش 94 % است که پایائی به صورت مطلوب است .
مقدمه
سرعت فزاینده ای که امروزه در عرصه صنعت و تکنولوژی شاهد آنیم , معلول تحولات چشمگیر و رو به رشدی است که علوم مختلف در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند . یکی از مهمترین عامل این دگرگونی فزاینده در ابعاد مختلف دانش که منجر به توزیع ناهمسان در تولید علم گردیده و شرایط ناموزونی را در مقایسه جوامع پیشرفته و در حال توسعه ، از لحاظ انحصار و مصرف دانش موجب گردیده است ، نظام آموزش و پرورش است . مجموعه ای که در جوامع در حال توسعه با برخورداری از مشخصه پیروی و تقلید در اماده سازی های خلاق و کار آفرین در زمینه های مختلف علمی ناکارآمد بوده است .
این نقیصه مهم نظامهای آموزشی کشورهای در حال توسعه در حالی است که نظام های تربیتی مترقی با چالش های متعدد در ابعاد مختلف علمی مترصد تربیت انسانهایی هستند که در رویارویی مترقی با مسائل با کسب توانمندی های لازم در زمینه های مختلف ، فعال و منعطف بوده و خلاقانه مجموعه امور را در یک فرایند علمی تحت سیطره خود درآوردند .
نظام آموزش و پرورش مترقی و پیشرو در پی آن است بااستفاده از الگوهای تدریس فعال ، فراگیران را از حالت منفعل خارج ساخته و شرایط درگیری آنان را با موضوع درس فراهم کند و شاگرد محوری را جایگزین معلم محوری نماید .
در استفاده از روشهای تدریس فعال ، تنها به محتوا و دانش ارائه شده بسنده نمیشود بلکه از آن به عنووان محمل و وسیله ای برای توسعه مهارت تفکر و یادگیری در سطوح بالا هم استفاده می شود . مهارت ها و عملکردی که متاسفانه بر اساس نتایج اولیه سومین مطالع بین المللی ریاضیات و علوم در دوره ابتدایی و راهنمایی ، دانش آموزان کشور ما در مقایسه با سیار دانش آموزان کشورهای جهان از سطح و توانایی پایینی برخوردارند( کیامنش 1375 – یافته های سومین مطالعه بین المللی تیمز علوم دوره ابتدائی ) .
بنا بر این با این نگرش که مقش سنتی معلم به عنوان توزیع کننده دانش آموزان از طریق آموزش مستقیم و توضیح و سخنرانی دیگر به پایان رسیده باشد ، شایسته است که این چشم انداز بر نظام تعلیم و تربیت مستولی گردد که : چگونه دانستن ف چگونه انجام دادن ، چونهبا دیگران زیستن و چگونه شدن را یاد بگیریم و بر خود آغاز گری ، خود مشاهده گری و خود قضاوتی در باره این که چه چیزی را بیاموزیم ، چونه بیاموزیم و چرا بیاموزیم تاکید داشته باشیم تا به این وسیله فراگیر به کمک معلم خود بتواند یادگیری خود را تنظیم و سطح توجه اش رابه طور ارادی نمایان و در جریان یادگیری ، اعمال خود را کنترل کند ، تااز این طریق تفکر انتقادی و منطقی و خلاقیت در او شکل گیرد . موارد فوق از جمله چشم اندازهای جهانی آموزش و پرورش عمومی در قرن 21 و ایران 1400 می باشند( قورچیان و فضلی خانی 1377 جزئیات روش های تدریس )
بنا بر آنچه گفته شد اهتمام به روش های تدریس فعال در نظام های آموزشی یکی از موثرترین اقداماتی است که میتواند آموزش و پرورش فعلی را به سر منزل مقصود رهنمون گرداند . در این رابطه شناخت موانعی که در تحقق این امر خلل وارد می نماید ، یکی از ضروری ترین و اساسی ترین مواردی است که تصمیم گیرندگان این دستگاه عظیم بدان نیازمندند .
بیان مسئله :
در فرایند نظام آموزشی ، یکی از معضلاتی که تعلیم و تربیت نونهالان ما را تحت تتاثیر قرار داده و ضایعات جبران ناپذیری را در جریان یادگیری , مخصوصا حیطه شنناختی ، متوجه دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف به ویژه در دوره ابتدایی می کند ، مسئله عدم بهره گیری از روشهای تدریس فعال در جریان یاد دهی - یاد گیری است ( فضلی خانی 1378 ) . جریانی که دو قطب اساسی آن یعنی معلم و شاگرد برای دست یافتن به اهاداف مورد نظر بایکدیگر به تعامل می رسند .
تدریس فعال در این پژوهش با الهام از مکتب شناخت گرایی بر اساس نظریه برونر ، پیاژه ، دیوئی و دیگران اقدامی دو طرفه از سوی معلم و شاگرد است که در آن معلم از طریق فراهم آوردن فضایی تسهیل کننده برای فعالیت آزادانه دانش آموزان ، نقش راهنمای هوشمندانه ای را ایفا میکند که در هر مرحله شاگردان را برای تعادل جویی مستمر تحریک میکند ( یعنی با حد اقل مداخله حد اکثر فرصت را باری کاوشگری فراهم میکند ) و دانش آموز از طریق کاوشگری مطالب متناسب با رشد عقلانی خود را تحت هدایت معلم فرا میگیرد . ( سپس تکالیف متنوعی را به دانش آموزان ارائه میگردد و پاسخهای آنان را بررسی و راهنمایی های الزم اعمال میشود . بنابراین شاگرد در تجربه یادگیری نقشی فعال داشته و ارتباطی دو جانبه و چند جانبه با معلم و سایر دانش آموزان و دیگران خواهد د اشت ( پیاژه 1960، به نقل از مهر محمدی 1379 )
روشهای تدریس فعال انواع مختلفی دارد . معلم بر اساس اهداف ، موضوعات درسی ، امکانات و وسایل موجود ف ساختار و محتوای درس و غیره یکی یا تلفیقی از آنها را برای نیل به اهداف آموزشی انتخاب میکند . نمونه هایی از این روشها عبارتند از : روش استقرایی ریا، روش حل مسئله ، روشهای بحث گروهی ، روش ایفای نقش ، روش مباحثهع ای ، روش پروژه و نوآفرینی روش فرا شناخت ( فضلی خانی 1378 ) .
در اجرای روشهای تدریس فعال توجه به موارد زیر حائز اهمیت است . در مرحله قبل از تدریس : برنامه ریزی یا طراحی آموزشی ، تحلیل آموزشی و تعیین اهداف ؛ در مرحله ضمن تدریس : تحریک و حفظ علاقه دانش آموزان ، توجه به سرعت تدریس و طرح پرسش های مختلف ( گود و بروفی 1991 ) و نظارت و راهنمایی در جریان یادگیری به ویژه زمانی که یادگیران به تمرین آنچه آموخته اند میپردازند . ( گودلد 1984 ) .
بنابر آنچه ذکر گردید مسئله مورد بررسی در این پژوهش شناخت اموری است که در فراایند یاد دهی – یادگیری مانع از ارتباط دو جانبه بین معلم و شاگرد گردیده و دریافت کننده مهارت ها و اطلاعات ( دانش آموز ) نقش انفعالی به خود میگیرد و به تبع آن معلم توزیع کننده دانش محسوب شده و کنترل یادگیری را بر عهده میگیرد . به دیگر سخن ، کسب آگاهی نسبت به عواملی که مانعی بر سر راه اجرای روشهای تدریس فعال به حساب می آیند .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
در مجموعه عظیم نظامهای آموزش و پروش کنونی ، معلم نقطه اتمای هر تغییر و تحولی است ونقش اساسی او در ایجاد تغییرات لازم متناسب با تحولات تکنولوژیک در عرصه اطلاعات و ارتباطات بر کسی پوشیده نیست ( مهر محمدی 1379 ) بنا براین در پرتو به کارگیری منابع و ابزارهای اطلاعاتی جدید در آموزش و پروش لازم است قابلیت ها و شایستگی ها ی متناسب با این نوآوری ها را در معلم ایجاد نماییم . در این رابطه یکی از مسئولیتهای خطیری که متوجه معلم بوده و او را در جایگاه رفیعی در نظام های آموزشی قرار داده ، مسئله تدریس و بهره گیری از روشهای جدید است . بدین معنی که تاثیر مثبت نظام آموزش و. پرورش در توسعه ، ترقی و تکامل جامعه در ابعاد مختلف را باید در دست معلمان نو جو و نوآور یافت که نسبت به استفاده هوشمندانه ، خلاقانه و مبتکرانه از الگوهای مختلف تدریس وفا دارند . به عبارت دیگر بخش اعظم یادگیری دانش آموزان یا تاثیر گذاری نظام تعلیم و تربیت را که در محیط یاددهی – یادگیری به منصه ظهور میرسد می بایست در کلاس درس جستجو کرد . با این چشم انداز معلم در اثر عملکرد خاص خود به ویژه در اثر استفاده از روشهای تدریس مستقیما در یادگیری دانش آموزان و کسب مهارت به آنان نقش اساسی دارد . ( کلاین 1992 به نقل از مهر محمدی 1379 – بازاندیشی فرآیند یاددهی- یادگیری ) . معلم با استفاده از هر یک از روشهای تدریسی که در فرایند یاددهی – یادگیری اتخاذ مینماید از دو جنبه شناختی و تربیتی ، فراگیران را تحت تاثیر قرار میدهد . بنابراین شاید بتوان اینگونه اظهار نظر کرد که : عدم توسعه دانش و اطلاعات و رشد استعداد و توانایی های دانش آموزان معلول روشهای تدریس غیر فعالی است که قریب به اتفاق معلمان ما از آن استفاده مینمایند . مهمترین این روشها عبارتند از : روش سخنرانی ، توضیحی یا روش مستقیم .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
خلاصه
افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. با بررسی افزایش تقاضا برای بهرهمندی از آموزش عالی در علوم پزشکی، موانع اصلی تحقق آن را میتوان در علل ذیل عنوان نمود:
۱- عدم گسترش مناسب دانشگاهها در جهان و بخصوص در ایران.
۲- پیدایش رشته های نوظهور و تنوع رشته ها.
۳- کاستی بودجه دانشگاهها که تا حدی زمینه رقابت مندی را در امر پژوهش تضعیف نموده و باعث فرار مغزها می گردد.
۴- نحوه پذیرش نامناسب دانشجو
۵- ضعف سیستم مدیریتی و عدم کاربرد مدیریت های جدید مانند مشارکتی- راهبردی و غیره.
۶- عدم انتخاب و گزینش افراد با علاقه در این رشته ها که خود باعث آسیب جبران ناپذیر به خود دانشجویان از نظر بخصوص اختلالات روانی و افسردگی و به جامعه مصرف کننده بهداشتی- درمانی می شود.
۷- جدایی از فرایند توسعه ملی و عدم شفاف سازی.
۸- خصوصی سازی غیر نهادینه.
ت بعمل آمده می توان طرح نمود شامل:
۱- توجه مجدد به ساختار نظام آموزش عالی در جهت طرح توسعه نظام علمی کشور.
۲- لزوم همکارهای علمی بینالمللی در راستای توسعه علمی.
۳- پیدایی دانشگاههای نوظهور و ایجاد مفهوم جامعه یادگیرند.
۴- استفاده از مدیریت راهبردی- مشارکتی و غیره.
۵- آینده اندیشی بعبارتی در نظر گرفتن اولویتهای ۱۵ گانه گروه هزاره دانشگاه سازمان ملل متحد در تحقیقات و برنامه ریزی در پیشگیری جامعه از ابتلاء به آن معضلات.
۶- لزوم تغییرات اساسی و طراحی برنامه های راهبردی در تولید علم و ارتباط با فن آوریهای جدید.
۷- انتخاب بهترین دانشجویان با استفاده از آزمونهای شخصیت و تستهای رغبت سنجی.
۸- ضرورت استانداردسازی و ایجاد شبکه و نرم افزارهای مناسب بین دانشگاهی و مراکز بهداشتی- درمانی.
۹- استفاده از روش تفکر انتقادی در مدرسین و دانشجویان جهت تولید علم و ایجاد روشهای جدید پیشگیری- در کنترل و درمان بیماریها در جامعه.
لذا در نتیجه گیری نگارنده تصریح می کند که با ارائه این نقطه نظر به شورای برنامه ریزی و آموزش عالی تغییر در روند محتوی و طراحی برنامه ها بعمل آید. در ضمن در ساختار دانشگاههای غیر انتفاعی مانند دانشگاه آزاد نیز در نحوه پذیرش دانشجو علاوه بر استفاده از سیستم حضوری و چهره به چهره، روش نیمه حضوری نیز امکاناتش فراهم گردد
و با ایجاد گروههای آموزشی برنامه ریزی نرم افزاری و مولتی مدیا زمینه ایجاد ارتباط بیشتر با سایر مراکز بعمل آمده و علاوه بر تولید علم، به ارتقاء کیفی خدمات در بخش اشتغال دانش آموختگان نیز پرداخته شود. همچنین به فراگیری نیازهای بهداشتی درمانی، راهبردهای جدید به مراکز بهداشتی- درمانی و سایر مراکز مانند آموزش و پرورش، کارخانجات، زندانها مراکز خدماتی فراهم گردد که باعث افزایش بودجه دانشگاه در این زمینه نیز گردد.
چکیده
افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن، از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. در این مقاله سع شده است با بررسی افزایش تقاضا برای بهره مندی از آموزش عالی در علوم پزشکی، تبیین مفهوم همکاریهای علمی بینالمللی و بررسی تاثیر آن بر توسعه علمی، موانع اصلی تحقق آن در ایران مورد بررسی قرار گرفته و سپس راهکاریهایی برای رفع این موانع و ارتقای سطح علمی ارائه گردد.
کلید واژگان: تولید علم، موانع، راهکارهای توسعه علمی، عصر اطلاعات فناوری.
مقدمه
ضرورت تولید علم و همگانی کردن آن، از پیش شرطهای اساسی برنامه اولویتهای ملی توسعه علوم و فناوری در کشور است. دوره ای که آموزش عالی، عمدتاً نخبهگرا بود و به طبقات متوسط و حداکثر برخی لایه های مجاور و پیرامونی آن اختصاص داشت، سپری شده است. آموزش عالی در جهان امروز، از دهه های پایانی قرن بیستم،
روبه همگانی شدن گذاشته و بصورت تقاضای اجتماعی در آمده است. بویژه که با ظهور عصر اطلاعات، نیاز به دانش و علم بیش از هر وقت دیگر در گذشته، جنبه حیاتی به خود گرفته است. به سخن دیگر این تحولات ساختاری موجب دانشبر شدن زندگی شده است، زندگی در ابعادی بسیار عمیقتر و گسترده تر از پیش به دانش و اطلاعات متکی شده است. مفهوم کسب و کار نیز بر اثر این تغییر ساختاری
، عمیقاً دگرگون شده است. کاریدی در برابر کار فکری بیش از بیش، کم ارزش شده و مفاهیمی همچون «کارمند دانش» یا کارگر مغزی به میان آمده است. سازمانهای کار و خدمات نی، الگوی سازمان یادگیرنده را پیش رو دارند. هر یک از کارکنان این سازمانها نه تنها باید در شغل خود بلکه درباره شغلهای همجوار و همه فرایندهای کار، مدیریت و محیط کار، بصورت مداوم اطلاعات تازهای به دست آورند تا بتوانند در چرخههای کاری، حضور موثر داشته باشند (۱۵).
شاید بتوان گفت تا سالهای آغازین دهه ۱۹۸۰ میلادی دانشگاهها عمدتاً سنتی بودهاند. (۱۹۸۰ و Litten)
از دهه ۱۹۸۰ میلادی دانشگاهها دچار مشکلات عدیده شدند، تقاضای فزاینده برای رشته ها و درسهای منفرد دانشگاهی، ناتوانی دولتها در تأمین بودجه سنگین آموزش عالی، فشار ناشی از رقابت جهانی در عرصه های عقیق و توسعه، ضرورت تطابق فعالیتهای آموزشی دانشگاه با بازار کار از آن جمله است.
تحولات اجتماعی و فناوری در دو دهه پایانی سده بیستم میلادی سبب توجه بسیار افزونتر به گسترش دانشگاهها در کشورهای پیشرفته صنعتی شده است. برای نمونه تعداد دانشجویان ثبت نام شده در دانشگاههای اتریش بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ میلادی به دو برابر رسیده است (۱۹۹۹ و Sporn). این نمود به “مردمی شدن” دانشگاه معروف شده است، که در نقطه مقابل نخبه گرایی دانشگاههای سنتی است. افزایش تقاضا خود ناشی از عواملذ عدیده بوده است.
برای نمونه تا سال ۲۰۰۵ شرکتهای امریکایی افزون بر ۱۵ میلیارد دلار برای آموزش کارکنان خود هزینه می کنند (۱۷). این تقاضاها ایجاب می کند تا دانشگاهها به گسترش مناسب و همگام با افزایش تقاضا بپردازند.
همانطور که در ایران نیز به این موج فزاینده افزایش تقاضا حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر جهت شرکت در آزمون سراسری امسال مواجه بوده ایم. در حالی که پذیرش کل دانشگاهها اگر آموزش عالی حدود ۶۰۰ هزار نفر است.
۲-۱- پیدایش رشته های نوظهور و تنوع رشته ها: در سه دهه پایانی سده بیستم میلادی، رشته های نوظهوری پدیدار شده است. این رشتهها بر اثر توسعه علم و فناوری بوجود آمده است.
تعداد درخور توجهی از این رشته ها، میان رشته ای هستند. برای نمونه ضرورتهای نظری و عملی سبب شده تا رشته مکاترونیک از تلفیق در رشته مکانیک و الکترونیک ایجاد شود. یا رشته های مهندسی پزشکی و… تعداد این رشته ها افزون بر ۲۵۰۰ مورد ذکر شده است.
پیدایش این رشته ها و تقاضای تحصیل دانشگاهی برای آن، موجب فشار شدید بر دانشگاههای مرسوم شده است. پیدایش این رشته ها و تقاضای تحصیل دانشگاهی برای آن، موجب فشار شدید بر دانشگاههای مرسوم شده است. و از نظر تنوع رشته ها نیز می توان گفت، در طی سالها دانشجویان عمدتاص منحصر به خواستاران تمام وقت دانش بوده اند.
این معنا در دو دهه اخیر دچار تحول چشمگیر شده است. برای نمونه بسیاری از شاغلان در مورد روز آمد بودن خود احساس نگرانی می کنند. این دسته تلاش میکنند به طریقی کاستیهای خود را جبران کنند. البته سازمانها و شرکتها معمولاً به کارآموزی میپردازند و حتی برای آخرین سال پیش از بازنشستگی کارکنان برنامه دارند به مزاج کارآموزی در آخرین سال کاری را «کارآموزی بیش از تدفین» می گویند. با این همه ضرورت دارد که تعریف سنتی از دانشجو نیز تحول یابد
.
همچنین لازم است دانشگاها برای گروههای مختلف دانشجویان برنامه ریزی کنند. برآوردن تقاضاهای گسترده و تخصصی دانشجویان گروه پزشکی از این جمله و بسا پر اهمیت تر می باشد زیرا تمرکز اصلی آنان بر روی انسانها و جامعه تاثیر مستقیم و بسزایی دارد.
۳-۱- کاستی بودجه دانشگاهها: یکی از موضوعهای عمده و موانع بخصوص در گروه پزشکی عدم تکافوی درآمدها برای هزینه هاست. لذا کاستی بودجه با ضرورت توسعه بخشی و تنوع دهی دانشگاهها موجب بروز مشکلات مضاعف می شود. (۷)
بخصوص در گروه پزشکی طی سالیان اخیر بدلیل عدم ارتباط مستقیم تولید علمی با رضایت مصرف کننده و سایر عوامل کیفیتی و تضمین تولید مانند واگذاری بیمارستانهای دولتی- یا طرح خود کفایی- یا طرح واگذاری به بخش خصوصی و غیره که خود نشانده عدم کارآیی این سیستم ها می باشد. سیستم های بهداشتی- درمانی بالطبع آن آموزشی را با مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است.
از طرفی در کشورهای در حال توسعه کمبود منابع بیشتری بچشم می خورد. متقاضیان دانشگاه فاقد توانایی مالی هستند و سازمان حمایت کننده با توانایی مالی اندک است. (۷)
در نتیجه امکان رقابتند برای تأمین مالی هیات علمی بخصوص در بخش پژوهش وجود ندارد. فرار مغزها از نمودهای رایج در این کشورهاست و موجب افت کمیت و کیفیت علمی نظام دانشگاهی بخصوص در گروه پزشکی می شود. معمولاً حمایت دولتی با کنترل دولتی همراه است. وجود قوانین و مقررات دست و پاگیر موجب مدیریت غیرمنعطف دانشگاهی که خود مانعی مهم. در تولید علمی گروه پزشکی گردیده است.
رقابت تنگاتنگ بر اثر افزایش بی سابقه تقاضای خدمات دانشگاهی و کاهش چشمگیر توانایی عرضه دانشگاهها، رقابتی شدید و تنگاتنگ بین دانشگاههای دولتی، غیردولتی بوجود آمده است. این رقابت مقید بر مرزهای ملی نیست، بلکه بینالمللی است جذب دانشجویان برای جذب تواناییهای برتر و جلب درآمد ماهیتی جهانی یافته اند. سوق دادن محافل دانشگاهی اروپا به دو زبانی شدن، تلاش برای کاهش موانع رقابتمندی است. (۷)
۴-۱- نحوه پذیرش نامناسب دانشجو: رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور با انتقاد از نحوه پذیرش دانشجویان در کنکور سراسری گفت آزمون سراسری به عنوان یک شکل بزرگ اجتماعی در سطح کشور مطرح است و متاسفانه ابعاد اجتماعی و سیاسی وآثار حاصله از آن هر سال ابعاد گسترده تری پیدا می کند، در آینده می تواند آثار زیانبار فرهنگی اجتماعی برای کشور به وجود آورد.
دکتر ایرج فاضل اعلام کرد: اضافه بر این شیوه انجام کنکور به نحوی است که به جمای رشد و هدایت استعدادها و راهنمایی جوانان به سوی رشته های مناسب که با استعداد و سلیقه آنها هماهنگ باشد به عکس استعدادها را به نحو بسیار نگران کنندهای به سوی رشته های ناشناخته برای داوطلب و به گوشه و کنار مختلف مملکت پراکنده می کند و این خود یکی از بزرگترین دلایل کارآیی کمتر از حد مطلوب فارغ التحصیلان دانشگاهی است. (۲)
۵-۱: ضعف سیستم مدیریت و عدم کاربرد مدیریت های جدید از جمله مدیریت مشارکتی یا راهبردی و… در این مورد تحقیق دکتر طبیبی و همکارانش در مورد امکان کاربرد مدیریت راهبردی در بیمارستانهای علوم پزشکی ایران تحقیقی ارائه داده اند. مطالعه آنان در سال ۸۰ بین مدیران ارشد و میانی ۶ بیمارستان علوم پزشکی ایران (۶۶ نفر) بوده است. یافته ها موید این بود که دانش مدیریت راهبردی با کسب میانگین ۸/۲ از ۵، کمتر از حد متوسط بوده است، همچنین پاسخ گویان به کارگیری مدیریت راهبردی را پس از اطلاع رسانی در این زمینه بسیار مفید با میانگین ۲/۴ از ۵ و آن را کما بیش عملی دانسته اند. (با میانگین ۱۲/۳ از ۵) لذا در نتیجه گیری ذکر گردیده که بهرهگیری از این روش نه در حد بالا و بصورت فراگیر امکانپذیر است و به شرط تقویت عوامل پیش برنده مانند آموزش مدیران در کنار حذف عوامل بازدارنده چون حاکمیت شیوه متمرکز در سامانه بهداشت و درمان کشور، این امکان افزایش خواهد یافت. (۱۳)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
چکیده ۴
مقدمه ۵
اشتغال زنان در روند توسعه ۶
فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان ۷
موانع فرهنگی و نگرشی موجود در اشتغال زنان ۸
الف ) موانع فرهنگی ۸
پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان ۱۰
نتیجهگیری ۱۰
منابع و ماخذ ۱۲
چکیده:
با وجود آنکه زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند، اما از آنها به طور مساوی در اداره امور سازمانها استفاده نمیشود. البته در سالهای اخیر حضور زنان در محیط کار چشمگیرتر شده است وروز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود، اما میزان پیشرفت آنها در مشاغل سطوح بالا متناسب با تعداد آنها در سازمانها نیست. زنان در محیط کار با مسایلی نظیر تبعیض شغلی روبرو هستند و پیش داوری هایی که نسبت به آنها وجود دارد از نگرش های فرهنگی جامعه ناشی میشود. زنان یکی از سرمایه های مهم و پرارزش کشورهای جهان بویژه در کشورهای درحال توسعه هستند. رهبران سازمانها باید بدانند که برای پاسخ به بازار متغیر مشتریان و رقابت بینالمللی باید از استعداد زنان و مردان متخصص در همه سطوح استفاده کنند.
این مقاله مسایلی را در مورد اشتغال زنان در روند توسعه، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان، موانع فرهنگی و نگرش موجود در اشتغال زنان را بیان کرده و همچنین پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان ارایه میدهد.
مقدمه:
هرگز در تاریخ به اندازه امروز توافق در مورد اینکه مهمترین پیشتاز توسعه، مشارکت همه انسانهاست، وجود نداشته است و برای رسیدن به این نقطه راه درازی پیموده شده است. در این میان زنان چون مردان به عنوان منابع ارزشمند سازمانی در توسعه پیشرفت جامعه خود نقش تعیین کننده ای دارند. زنان ومردان به همراه هم قادرند تا جامعه و کشور را در مسیر رشد و توسعه قرار دهند و از نیروهای خود، به گونه ای هم افزا جامعه را بهره مند سازند. جوامعی که توانسته اند با تفکر راهبردی موفق به تدوین قوانینی برای بهره برداری از اندیشه های خلاق و قدرت سازندگی زنان بشوند و در واگذاری فرصت برای ابراز شایستگی و لیاقت به کلیه شهروندان اعم از زن و مرد، مساوات را رعایت کنند، بیش از سایر جوامع پیشرفت کردهاند. ( الوانی،ضرغامیفرد، 1380،2)
زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند . تخمین های آماری نشان می دهد که 60 درصد از افزایش نیروی کار در دهه آینده را زنان تشکیل خواهند داد. از سال 1970 تعداد زنان در مشاغل اجرایی، اداری و مدیریتی به طور چشمگیر افزایش یافته اما نسبت زنانی که در سطوح بالای شغلی به کار گرفته میشوند، هنوز پایین است.
در ایران نیز طبق سرشماری مرکز ایران در سال 1355، نرخ مشارکت زنان 9/13 درصد بوده است. این رقم در سال 1365 به 2/8 درصد کاهش یافته است و در سال 1375 به نرخ 1/9 درصد افزایش یافته است. زنان مدیر و کارمندان رده بالای سازمان در سال 1370 معادل 1533 نفر بودند که در سال 1375 به 41420 نفر رسیده است هر چند این رقم نشان دهنده افزایش تعداد زنان در پستهای مدیریتی است اما در مقایسه با تعداد شاغلان زن رقم ناچیزی است. ( جزئی ،1380، 70)
اشتغال زنان در روند توسعه:
درگزارش های توسعه انسانی سازمان ملل نوشته شده که زنان بهره وری بسیار کمی را از منافع توسعه داشتهاند. اگر چه نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند ولی سهم آنان در جمعیت فعال اقتصادی حدود سی درصد و در برخی از کشورهای بسیار کم تر از این رقم برآورد می شود و اضافه می کنند که در کشورهای در حال توسعه زنان فرصت های شغلی کمتری داشته و غالباً در بخش غیررسمی بدون هیچ گونه دستمزدی به کار مشغول هستند. زنان وقتی هم که در بخش رسمی شاغل می شوند دستمزد کمتری نسبت به مردان به آنان پرداخته می شود و امکان خود اشتغالی زنان نیز به دلیل عدم دسترسی به نهادهای مورد نیاز محدود است. آنان ساعت طولانی تری نسبت به مردان کار می کنند ولی نتیجه کارشان محاسبه نمی شود و در واقع زنان در آمارهای ملی کشورهای در حال توسعه گم شده اند( عبداللهی ،1381، 188)
در دو دهه اخیر تحولات چشمگیری در این مورد رخ داده است و کاهش نابرابری های جنسیتی جزء جدایی ناپذیر فرایند توسعه شده است و یکی از مهمترین تحولات، تغییر در دیدگاه حاکم نسبت به زنان در این فرایند میباشد.
تقریباً در سالهای پیش از 1975 در جهت کمک به جمعیت زنان، بیشتر مسایل رفاهی مطرح میگردید و تمامی تلاش ها در جهت فراهم نمودن امکاناتی برای تامین حمایت از طریق اجرای پروژه های کوچک و برآورده نمودن مهمترین نیازهای اساسی آنها بود. در سالهای اخیر این دیدگاه به نگرش جدیدتری متحول شده است. در این نگرش زن تنها دریافت کننده کمک ها نیست بلکه خود تولید کننده، مشارکت کننده و در عین حال برخوردار شونده از امکانات بدست آمده در فرایند توسعه نیز میباشند. (شادی طلب، 1381، 175)
فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان:
تجربیات چند دهه گذشته در کشورهای کم توسعه، ثابت کرده است که در فرآیند توسعه آمادگی فضای فرهنگی نه تنها برای پذیرش تغییرات برون زا ضروری است بلکه خود مهمترین عامل برای زمینه سازی تغییرات درون زا در همه بخش های اجتماعی و اقتصادی میباشد.
شاید در برخی از تغییرات بسیار سطحی و کوتاه مدت بتوان از عوامل فرهنگی چشم پوشی نمود ولی به طور یقین در چشم انداز بلندمدت و تحولات ریشه ای و همه جانبه در پایگاه اجتماعی- اقتصادی زنان، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان نقش بسیار اساسی و زیربنایی دارد.
(شادی طلب، 1381،176)
بررسی ها و نظرسنجی های انجام شده توسط مرکز سنجش برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سالهای 74-1372 از مردم تهران در خصوص اشتغال زنان نشان می دهد که 5/66 درصد معتقد بودند که مهمترین وظیفه زن خانه داری است. در خصوص وزیر شدن زنان 33 درصد پاسخ گویان کاملاً مخالف و یا مخالف و معتقد بودند که زنان به دلیل مشکلات و ویژگیهای خاص برای پست وزارت مناسب نیستند. در این میان، مردان بیش از زنان با وزیر شدن زنان مخالف بودند( مرکز سنجش برنامهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نظرسنجی درباره اشتغال زنان 74-1372)
در مورد فواید اشتغال برای خود زنان و برای خانواده آنان یافته های تحقیقاتی نشان میدهد که مساله اقتصادی درتأمین بخشی از هزینههای خانواده، 81 درصد و استقلال مالی برای زنان 57 درصد بیشترین سهم راداشته است و نزدیک به 34 درصد به بهبود پایگاه اجتماعی خود در جامعه و 8 درصد به تاثیرآن در امور فرهنگی و اجتماعی خانواده اشاره داشتهاند.
و به طور خلاصه عامل اقتصادی در اشتغال زنان، واجد بیشترین اهمیت است ولی فرهنگ رایج و پذیرفته شده در جامعه نظرات خاصی نسبت به اشتغال زنان داشته و طبق پاسخهای ارایه شده براین باور است که در صورت عدم موافقت شوهر با کار زن، حتی در صورت تمایل زن به ادامه کار، او باید از کار خود چشمپوشی کند.( شادی طلب ،1381، 179)
موانع فرهنگی و نگرشی موجود در اشتغال زنان:
الف ) موانع فرهنگی:
یکی از موانع فرهنگی مهم که برای اولین بار توسط مجله وال استریت در سال 1986 مطرح شد اصطلاح سقف شیشه ای Glass ceiling است. این واژه برای توصیف موانع نامرئی ناشی از تعصب های مسئولان و سازمانها علیه زنان شکل گرفت. موانعی که در عمل زنان را از دستیابی به فرصتهای برابر استخدامی و حقوق و دستمزد باز میداشت. بنا به تعریف اداره کار ایالات متحده، سقف شیشهای حاکی از نگرشهای آمیخته به تعصبی است که زنان را از پیمودن به مدارج عالی در یک سازمان باز میدارد.
سقف شیشه ای نتیجه اسطوره ها و برداشتهای مشترک است. بعضی از این برداشتهای پذیرفته شده توسط عموم به شرح زیر است:
در ایران نیز هر چند در برخورداری از فرصتهای برابر اشتغال در برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی تاکید شده است اما در عمل شاهد نگرشهای تبعیض آمیز و به تبع آن تصمیمگیریهای تبعیض آمیز نسبت به زنان شاغل هستیم. اصطلاح سقف شیشهای گر چه برای اولین بار در امریکا شکل گرفت ولی در شرایط کنونی این واقعیت قابل تفهیم به تمام موقعیتهایی است که زنان در عمل برای رسیدن به مشاغل سطوح بالا با آن روبرو هستند. مفروضاتی مانند اینکه زنان در شرایط بحرانی بسیار احساساتی تصمیم میگیرند و منطقی نیستند و .. مسایل کلیشهای هستند که از توجه عادلانه به شرایط احراز فردی جلوگیری کرده است. (جزنی،1380،71)
ب ) موانع نگرشی:
پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان:
آموزش، ایجاد شبکههای ارتباطی، اتخاذ سیاست های سازگار با مصالح خانوادگی، اصلاح قوانین استخدامی، پرداختهای مساوی برای مشاغل مشابه، افزایش آگاهی عمومی نسبت به نقش وسهم اقتصادی رو به رشد زنان( منبع اینترنت)
نتیجهگیری:
تعداد زنان در سالهای اخیر در محیط کار رو به افزایش است اما اشتغال زنان در جامعه ما هنوز با موانع فراوانی از جمله موانع فرهنگی و نگرشی رو به رو است.
و رسیدن به اهداف هر سازمان و در نهایت رسیدن به توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری ، در گروه استفاده بهینه از نیروی انسانی آن میباشد. سازمانها باید از زنان و مردان متخصص به دور از تعصبات فرهنگی، به شکل صحیحی استفاده کرده و سقف شیشه ای را از میان بر دارند. و اشتغال زنان نیازمند تغییر رفتار و نگرش هاست و هم زنان باید با اعتماد به نفس بیشتری در محیط جامعه وسازمان ظاهر شوند و روز به روز به توانمندی های خود بیفزایند.