فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:44
فهرست مطالب:
فهرست
مقدمه
1-1- تاریخ سکه
2-1- تاریخچه و جغرافیای سیاسی سلسله صفویه
1-2-1-1 نسب خاندان صفویه
2-2-1- جغرافیای سیاسی
3-2-1- مذهب صفویان
4-2-1- اوضاع اقتصادی عصر صفویان
سکه شناسی دوره صفویان
1-2- فن سکه زنی در ضرابخانه
3-2- مواد اولیه سکه
-2- معادن
4-2- نام سکه های صفویان
1-4-2- سکه های طلا
2-4-2- سکه های نقره
3-4-2- سکههای مسی (فلوس)
4-4-2- سکه های لاری ـ لارین ـ لارن
خط و نقش در سکه های صفوی
1-3- خط و زبان روی سکه
2-3- توقیع
3-3- نقوش روی سکه
3-3- قاب بندی روی سکه
4-3- نقوش سکه های مسی
1-4-3- نقش خورشید
2-4-3- نقش شیر و خورشید
3-4-3- نقش طاووس
4-4-3- نقش ماهی
ویژگیهای سکه های صفویان
نتیجه و پیشنهادات
مقدمه:
سکه شناسی بخشی از تاریخ هنر هر دوران پژوهشگران توانسته اند با استفاده از مجموعه عناصر موجود در سکه برخی از گوشه های تاریک و مبهم و تاریخ و فرهنگ جهان را روشن نمایند. سکه هر دوره نمادی از مذهب، آداب و رسوم، خط و زبان، چگونگی وصعیت اقتصادی و اجتماعی و هنری آن دوره بوده است.
به معنی دیگر میتوان گفت که سکه شناسی به عنوان یکی از شاخص های شناسایی میراث فرهنگی ملل همواره از جایگاه ویژه ای در مطالعات تاریخ برخوردار بوده است. هریک از عوامل تشکیل دهنده سکه: نوع فلز: نقشها و نگارها، علائم روی سکه، محل ضرب، تاریخ ضرب، ابزار ضرب و … به لحاظ علمی، در شناخت تاریخ، فرهنگ و هنر و نیز اقتصاد هر دوره تاریخی، نقش عمده ای دارد. (طالبی، 1373، ص 9)
از دید تاریخ نویسی، سکه های کهن ارزش آن نوشته های سنگی را دارد که بدست آمده است. سکه ها سندهای دست نخوردة تاریخ هستند که از زمان باستان بازمانده اند، اگرچه سکه چیز کوچکی است و هر کدام جز یک یا دو جمله را دربرندارد، اما جبران این تفاوت را فراوانی آنها میکند. (کسروی، 1352، ص 121و130)
به علت آنکه سکه جزء اشیائی بوده که مردم در هنگام فررا می توانستدن با خود همراه ببرند، و ویران شدنی نبود از حوادث مصون مانده است. امروز نمونه هایی از آنها به دست ما رسیده که چگونگی تمدن و فرهنگ و مسائل سیاسی و جغرافیائی را با زبان بی زبانی بیان میکند. سکه یگانه سند و مرجع قابل اعتماد برای روشن نمودن گوشههای تاریک تاریخ و اثبات درستی و نادرستی اطلاعاتی است که از منابع دیگر تاریخ بدست آمده.
در قلمرو تاریخ هنر جدا از مسائل اقتصادی و علوم انسانی (تاریخ، مردم شناسی، باستان شناسی، اسطوره شناسی) مجموعه اطلعات موجود بر سکه ها، همواره اطلاع سان و دستمایه ای برای پژوهشگران بوده است. نقوش هر سکه در هر دوره ای نمایشی از هنر زمان خود است با نگاهی بروی سکه های تاریخی یک ملت میتوان تاریخ هنر و نوع هنر آن دوران را بطور فشرده رقم زد.
از آغاز پیدایش سکه، خط در کانر سایر نقوش استفاده شده است (از خط تصویری تا الفبائی) بنابراین یکی از عوامل شناسایی خطها از دوره باستان تا به امروز سکه های بدست آمده در هر زمان و حکومت است.
1-1- تاریخ سکه
قبل از پیدایش سکه مردم از راه معاوضه و مبادله اجناس به صورت پایاپای امور تجاری خود را انجام می دادند. لیدیها اولین مردمی بودند که سکه ضرب کردند. ایرانیها پس از فتوحات پی در پی در آسیای صغیر به وجود سکه و لزوم استفاده از آن پی بردند. در زمان داریوش اول (522-486 ق.م) برای نخستین بار در ایران سکه های طلا و نقره ضرب شد. در زمان ساسانیان سکه با نقش پادشاهان و تاج و خط پهلوی و نقش آتشران ضرب گردید. (244-652م).
با ظهور اسلام شخصتیها از روی سکه ها حذب شد و آیاتی از قرآن مجید، نام سلاطین، محل ضرب و سال ضرب منقوش گردید. باید یادآور شد که در طبرستان ضرب سکه ادامه شیوه سکه زنی دوره ساسانیان بود، بدین معنی که نقش اسپهبدان مانند دات برزمهر و فرخان و خورشید با خط پهلوی بروی سکه نقر می شد. ملکزاده بیانی: سکه از قدیمیترین ازمنه تا دوره اشکانی ص 15 شاهان و امرای صفاریان ، سامانیان ، آل زیار و غزنویان به همان طریق خلفا با آوردن نام خود و خلفا و آیاتی از قران مجید به خط کوفی به ضرب که پرداختند. از دوره حکومت ایخانانن مغول در ایران، سکه هایی به دست آمده که به خط ایغوری است. از دوره تیموریان نیز سکه های طلا و نقره به نام امراء و سلاطین که القاب آنها و تاریخ و محل و ضرب و نام خلفای راشدین به خط کوفی و نسخ بروی آنها حک شده بدست آمده است.
امرای قره قویونلو (780-874 هـ.ق) و امرای آق قویونلو (780-908 هـ.ق) سکه های که ضرب نمودند نام امرا و سلاطین و تاریخ ضرب و نام خلفای راشدین بر روی آن نقش شده.
با حکومت شاه اسماعیل اول و تشکیل دولت صفوی یکی از ادوار درخشان تاریخ ایران آغاز می شود، شاهان صفی با برانداختن حکومت ملوک الطوایفی و متمرکز نمودن دیوانسالاری و تحکیم مبانی مذهبی کشور در کلیه شئون سیاسی و فرهنگی و هنری و اقتصادی و تجاری پیشرفت حاصل نمودند، وضع مالی، اساسی معین و ثابتی یافت.
2-1- تاریخچه و جغرافیای سیاسی سلسله صفویه
سلسله صفویان از سال 905 تا 1138 هـ.ق بطور مستمر و پس از آن مخصوصا پس از تسلط کوتاه فاغنه تا 1148 هـ.ث، سال جلوس نادرشاه به طور رسمی در ایران سلطنت کرده اند.
1-2-1-1 نسب خاندان صفویه
صفویه به نام جد بزرگ خویش شیخ صفوی الدین اردبیلی (650-735 هـ.ق) از مشایخ و عرفای بسیار مشهور ایران، مسوبند. ا زعاعقاب مشهور وی شیخ صدرالدین صفوی، سلطان جنید و سلطان حیدر هستند. سلطان حیدر پدرشاه اسمعیل اول صفوی، مؤسس این سلسله بوده است دربارة نسب این سلسله، مشهور آن است که نژاد و تبار آنها به امام موسی کاظم (ع) هفتمین امام شیعه اثنی عشری می رسد، اما محققین در صحت این نسب تردید دارند، زیرا در کتبی که قبل از عهد شاه طهماسیب اول و در ایام سلطنت شاه اسمعیل نوشته شده، اشاره ای به این مطلب وجود ندارد. (اقبال آشتیانی،ص662)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:28
فهرست مطالب:
مقدمه
ایران باستان :
هخامنشیان :
یابسارگاد
تخت جمشید :
گفتگوی فرهنگها :
فصل سوم :
کاشیکاری :
فلزکاری :
نوع پوشش اخلاقی در زندگی :
راستگویی
فصل چهارم
فهرست تاریخی در مود تاریخ ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی
نتیجه گیری :
مقدمه:
آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینة تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد . امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو هستنم که هر یک از از این فرهنگها بر پایه های یک یا چند تمدن کهن استوار است . شناخت این تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنری بجای مانده ازآنها میسر است . در این بررسی زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی به جای مانده و همینطور این تحقیق پس از مطالعة کتابها و منابع در دست و و با کسب دانش اجحالی ثبت به هنرهای دوران باستان به توان نسبی تنجزیه و تحلیل آثار و درک ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند . با توجه به این که هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگی انسانهاست و نقش بزرگی از تمدن جوامع مختلف را تشکیل می دهد ، بررسی و شناختآندر گذشته های دور و نزدیک بسیار مفید و ضروری است . ایران باستان : ایران یکی از اولین کشورهای متمدن جهان بوده که مردمی را نادرآنسکونت داشته و دارند . سرزمینی که هیچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردمانی که نخستین فرمان جهانی حقوق بشر را نوشتند و با شعری از سعدی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) سر در سازمان ملل را زینت بخشیده اند . ایران باستان قبل از اسلام ، است اولسومریها و سپس عیلامیها در این سرزمین حکومت و زندگی می کردند که حدود سه هزار سال پیش آریاییها به درون فلات ایران آمدند و بر ساکنان ایران غلبه کردند . دینآنها نوعی یکتاپرستی بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمین خودرا اریاتوویچ ( ایران و پچ )یعنی مسکن آریائیان خوانده ، ایران تغییر یافته همین نام است ، مادها و پاریسها توصیه بزرگ آزاریاییها بودن که ابتدا مادها به قدرت رسیدند ، سپس کوروش بزرگ با تشکیل حکومت پارسیان و متعد کردن مادها و سایر ملل و کشورها با خود بزرگترین و درخشانترین دولت اجتماعی و جهانی آنروز را به نام هخامنشان پایگذاری کرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوکیان 100 سال ، اشکانیان 400 سا و ساسانیان440 سال ، حکومت کردند در نهایت بدلیل بی منطقی و بی عدالتیهاغی حاکم بر ایران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاری از دین زرتشت کشور اهورایی ، متمدن و با فرهنگ ایران برعت مسلمانان فتح شد و دین ذرتشتش به اسلام و زبان پارسی به عربی تغییر کرد . هخامنشیان : بنیانگذار سلسله هخامنشان کورش بود که حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستین بنیانگذار حقوق بشر ومنشور آزادی او را نخستین فرمان جهانی حقوق بشر می دانند که بخشی ازآنبه شرح زیر است : بخشی از نخستین فرمان جهانی حقوق بشر : منم گوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه دادگر آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم همة مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند ، ارتش بزرگ من آرامی وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و سرزمین وارد آید من برای صلح کوشیدم . من برده داری را بر اندلختم به بدبختیهایآنها پایان بخشیدم . فرمان دادم که همة مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند من همة شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم ، فرمان دادم تمام نمایشگاه هایی را که بسته شدهبود بگشایند همه خدایان این نمایشگاه های را بجای باز گردانم ، همة مردم را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاه های خود بر گردانم و خانه های ویران آنان را آباد کردم . من برای همة مردم جامعه ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم . افلاطون او را می ستاید و دربارة او می گوید : کوروش سرداری بزرگ و دوستی عالیقدر برای وطن خود بود به هنگام فرمانروایی او ایرانیان ملتهای زیادی را زیر فرمان خود در آوردند ، وی به همة مردمان حقوق مردم آزاد بخشید . یابسارگاد در شمال غربی استان فارس بر دامنة کوه ها و تپه های منشعب از جبال زاگرس جلگه ای ذوزنقه ای شکل در امتداد شرق به غرب به فاصلة 70 کیلومتر از تخت جمشید قراردارد که بهآنیابسارگاد می گویند . مکانی مقدس و خارق العاده کر از دید باز به مقبره ای ما در شاه سلیمان مشهور بوده است . که مکانی است که مهمترین اثر این مجموعة مقبرة کوروش کبیر . مؤسس سلسلة هخامنشیان است . تخت جمشید : رمز و رازی است میان انسان و زمان که پیوسته می آیند تا بگذرند . می آیند و می گذرند و لحظه های یانندنی با او با خود می برد و خاطره های ماندگار در باور روزگار می ماند . نزدیک به هزار سال قبل از میلاد مسیح قبایلی از نژاد و قفقازی که آرین خوانده می شدند از جنوب روسیه افرادی به جلگه ای وسیع در جنوب کوچ کردند که ازآنپس ایران نامیده شد . قبایل تازه وارد خود به سه شاخه تقسیم شدند . مادها در بخشهای عمدة بالای زاگرس مطلوب . در شمال غربی و مغرب ایران زمین ماندند . و مرکز فرمانروایی خود را اکتابان یا همان همدان کنونی قراردادند . و پارسها که تا جنوب فلات ایران راه آمدند و سر انجام در آشان و پرسوناش استقلال یافتند و گروه سوم پارتها بودند دیده اند سال مادها همچون سایر اقوام همجوار گرفتار تاخت و تاز قومی خونخار و جنگجو به نام آشوریها به سر آوردند و به ناگیر در کنار گله داری و چراخبگاوری آموختند و نیرومند شدند و سر انجام بر دشمن غلبه یافتند هرگه قوم آشود در قرن هفتم پیش از میلاد مسیح اتفاق افتاد و هم در این قرن پر اشوب پارسیان به قوم ایلام تسلط یافتند و از میان امیران خویش رهبری هوشمند برگزیدند که هخامنتل نام داشت وی همراه فرزندش کوج را از میان طوایف پارسی برداشت و بنای پادشاه کوچکی گذاشت که آرمانهای بلند در سر داشت .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:151
فصل اول: مفاهیم ومبانی ۱۰
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک) ۱۰
مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی ۱۲
۱- میراث فرهنگی به مفهوم عام: ۱۲
الف ) شیئیت: ۱۳
ب) قدمت ۱۴
ج) پیام انسانی ۱۵
۳- مفهوم خاص میراث فرهنگی (میراث فرهنگی معنوی) ۱۶
۴- تعریف میراث فرهنگی در قوانین ایران ۱۹
۵- تعریف میراث فرهنگی در کنوانسیونهای بین المللی ۲۱
مبحث دوم : مبانی حمایت از میراث فرهنگی ۲۷
۱- مبانی ارزشی ۲۷
۲-مبانی قانونی ۳۲
الف – مبنای ملی حقوق میراث فرهنگی ۳۲
ب ) مبنای بین المللی حقوق میراث فرهنگی ۳۴
الف ) علل ذاتی ۳۵
ب) علل عارضی ۳۷
ج ) علل عامدی(عمدی) ۳۹
فصل دوم: تاریخچه حقوق میراث فرهنگی درایران ۴۰
مبحث اول: قبل از انقلاب ۴۰
۱- تشکیل وزارت معارف، اوقاف وصنایع مستظرفه ۴۰
۲- تشکیل وزارت فرهنگ وهنر ۴۳
اهداف اصلی تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران،عبارت بودند از ۴۷
مبحث دوم : میراث فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی ۴۹
۱- تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور ۴۹
۲- استقرار ضوابط میراث فرهنگی پس از انقلاب ۵۱
بخش دوم ۵۹
فصل اول : جایگاه میراث فرهنگی در حقوق ایران ۶۰
مبحث اول : میراث فرهنگی در قوانین بنیادین کشور ۶۰
۱- میراث فرهنگی در قانون اساسی ۶۰
قانون اساسی چین ۶۲
قانون اساسی کره جنوبی ۶۳
قانون اساسی کانادا ۶۳
قانون اساسی سوریه ۶۳
۲- میراث فرهنگی در قانون برنامه توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ۶۴
۱- قانون برنامه اول توسعه ۶۴
۲- قانون برنامه دوم توسعه ۶۵
۳) قانون برنامه سوم توسعه ۶۶
میراث فرهنگی در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ۶۷
۳- میراث فرهنگی در قوانین شهری ۶۷
الف ) مقررات شورای عالی شهرسازی ۶۷
ب ) مقررات شهرداریها ۷۱
ب – معافیت آثار فرهنگی – تاریخی و موزهها از عوارض شهرداری ۷۲
۴- میراث فرهنگی در قوانین و مقررات مالی کشور ۷۵
الف ) میراث فرهنگی در قانون بودجه کل کشور ۷۵
ب ) معافیتهای مالی ۷۹
مبحث دوم : قوانین حفاظتی ناظر بر میراث فرهنگی ۸۱
۱- حفاری در ابنیه واراضی باستانی و حریم آن ۸۱
الف – تعیین حریم آثار فرهنگی – تاریخی وضوابط حفاظتی آن ۸۱
ب ) حفاری ۸۲
۱- حقوق و تکالیف مربوط به دارندگان مجوز حفاری ۸۳
۲- نظارت سازمان میراث فرهنگی بر عملیات حفاری ۸۴
۴- حفاری در املاک خصوصی ۸۵
۵- حفاری غیرمجاز ۸۵
و ) حفاری تصادفی ۸۶
۲- ورود وصدور (قاچاق ) ۸۷
قاچاق اموال فرهنگی- تاریخی بدل ۸۸
استرداد اموال فرهنگی – تاریخی ۹۱
خرید وفروش ۹۲
الف ) خرید و فروش آثار فرهنگی –تاریخی منقول ۹۳
ب ) خرید وفروش آثار فرهنگی –تاریخی غیرمنقول ۹۵
مبحث اول: سازمانهای حمایت کننده در کشور ۹۶
۱- سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ۹۷
الف – تشکیل سازمان ۹۷
ب ) اهداف و وظایف سازمان ۹۸
ج) ارکان سازمان ۹۸
۱-شورای عالی سازمان ۹۸
۲- رئیس سازمان ۹۹
۳- تشکیلات ستادی سازمان ۹۹
۱-پژوهشگاه ۱۰۰
الف ) شناسایی ۱۰۰
ب) اهداف و وظائف ۱۰۰
ج) تشکیلات پژوهشگاه ۱۰۰
۱- هیأت امناء ۱۰۱
۲-رئیس پژوهشگاه ۱۰۲
۳- شورای پژوهشی ۱۰۲
۳-مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی ۱۰۳
الف –شناسایی) ۱۰۳
ب) اهداف ووظایف ۱۰۳
ج ) تشکیلات مرکز ۱۰۳
۲- شورای مرکز ۱۰۴
۴- انجمن میراث فرهنگی ۱۰۵
ثبت میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی ۱۰۷
۱- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی غیرمنقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۰۸
الف )وظایف سازمانهای میراث فرهنگی وگردشگری ۱۰۸
۱- بررسی و تشخیص ۱۰۸
۲- اخطار به مالک ۱۰۹
۳- اعلام عمومی ثبت اثر ۱۱۰
۴- تنظیم وتشکیل پرونده کارشناسی ۱۱۰
۵- پژوهش، حفاظت، و نظارت ،مرمت واحیاء ، معرفی و آمورش ۱۱۱
۶- حفاظت ومرمت اضطراری ۱۱۲
ب) حقوق و تکالیف مالک یا متصرف ۱۱۳
۱- اطلاع به دولت ۱۱۳
۲- اعمال حق مالکیت یا تصرف ۱۱۳
۳-همکاری با دولت در اجرای عملیات حفاظت از اثر ۱۱۳
۴- کسب مجوز برای تعمیر ومرمت اثر ۱۱۴
۵- رعیات ضوابط مقرر برای نحوه استفاده از اثر ۱۱۴
۲- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی منقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۱۵
الف ) وظایف سازمانهای فرهنگی وگردشگری ۱۱۵
۶- پژوهش ، حفاظت و نظارت، مرمت واحیاء ، معرفی و آموزش ۱۱۵
ب ) حقوق و تعهدات مالک ۱۱۶
۱- کسب مجوز تعمیر و مرمت ۱۱۶
۲- خرید وفروش ۱۱۶
مبحث سوم: الحاق ایران به معاهدات و سازمانهای بین المللی ۱۱۷
۱- الحاق به معاهدات بین المللی ۱۱۷
۲- الحاق به سازمانهای بین المللی ۱۱۸
بخش سوم ۱۲۱
فصل اول : معاهدات بین المللی ۱۲۲
مبحث اول : کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه «۱۹۵۴ یونسکو» ۱۲۲
۱-موضوع ودامنه مشول ۱۲۲
الف- دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ اعضای متعاهد ۱۲۲
ب – دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ سرزمین ۱۲۴
۲- روشهای حمایت از اموال فرهنگی در کنوانسیون ۱۲۴
الف :حمایت عام ۱۲۴
ب- حمایت خاص ۱۲۵
۱-پناهگاههای پیش بینی نشده ۱۲۷
۲- اشغال ۱۲۸
ج ) حمایت عالی ۱۲۸
۳- قلمرو اجرائی کنوانسیون ۱۳۰
الف) اقدامات زمان صلح ۱۳۰
۱- فراهم آوردن وسائل حفاظت از اموال فرهنگی واقع در سرزمین هر یک از اعضاء ۱۳۰
۲- احترام به اموال فرهنگی – تاریخی به منزله بخشی از میراث فرهنگی بشری ۱۳۰
۳- تعیین نحوه استفاده از اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۰
۴- پیش بینی مقررات لازم در حقوق داخلی کشورها بمنظور حسن اجرای معاهده ۱۳۰
۵- تعیین افراد متخصص وایجاد تشکیلات لازم برای همکاری مقامات کشوری و لشگری ۱۳۱
۶- ثبت آثار در فهرست آثار تحت حمایت مخصوص ۱۳۱
۷- علامتگذاری آثار ۱۳۱
۸- ایجاد پناهگاه های اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۱
ب ) اقدامات لازم الاجراء در زمان جنگ: ۱۳۱
۱- خودداری از هر گونه عمل خصمانه بر علیه اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۲- جلوگیری از سرقت وغارت اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۳- جلوگیری از اقدامات تخریبی و مصادره اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۴- ممنوعیت عمل انتقامی ( مقابله به مثل) ۱۳۲
۵- همکاری با مقامات دولتی که سرزمین آن اشغال شده است ۱۳۲
۶- خودداری از استفاده نظامی از عرصه و حریم آثار فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۷- خودداری از هر گونه عمل خصومت آمیز نسبت به حمل و نقل اموال منقول تحت حمایت مخصوص ۱۳۲
۸- خودداری از توقیف و تصرف اموال منقول فرهنگی –تاریخی به عنوان غنیمت جنگی ۱۳۳
۴- تشکیل کمیته مشورتی ملی در کشورهای عضو کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه ۱۳۳
مبحث دوم : کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوعیت وجلوگیری از ورود،صدور وانتقال غیرقانونی مالکیت اموال فرهنگی «۱۹۷۰ یونسکو» ۱۳۴
۱- موضوع ودامنه شمول ۱۳۴
۲- مقررات شکلی و اجرایی ۱۳۵
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۳۵
ب )تجدید نظر در کنوانسیون ۱۳۶
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۳۷
د) نقش یونسکو در اجرای کنوانسیون ۱۹۷۰ ۱۳۷
۱- نقش مدیر کل یونسکو ۱۳۸
۲- نقش سازمان یونسکو ۱۳۸
۳- تعهدات دول عضو کنوانسیون ۱۳۸
الف – تعهدات ملی ۱۳۸
۱) تعهدات تقنینی ۱۳۹
الف – تصویب کنوانسیون ۱۳۹
ب – تصویب قوانین کیفری واداری ۱۳۹
۲- تعهدات اجرایی ۱۴۰
الف ) تأسیس مؤسسات ذیربط ۱۴۰
ب) آموزش ۱۴۰
۳- تعهدات نظارتی ۱۴۰
الف )نظارت پلیسی ۱۴۰
ب) نظارت قضائی واداری ۱۴۰
ب ) تعهدات بین المللی ۱۴۱
مبحث سوم : کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی وطبیعی جهان ( ۱۹۷۲ یونسکو) ۱۴۲
۱- موضوع و دامنه شمول ۱۴۲
الف ) میراث فرهنگی ۱۴۲
ب ) میراث طبیعی ۱۴۳
۲- ابعاد حمایت از میراث فرهنگی در کنوانسیون ۱۴۵
الف ) تعهدات کشورهای عضو معاهده ۱۹۷۲ در سطح ملی ۱۴۵
ب) تعهدات بین المللی کشورهای متعاهد ۱۴۷
۳- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۷
الف ) شرایط ثبت اثر فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
۱- وجود حفاظت حقوقی ۱۴۸
۲- مدیریت مناسب ۱۴۸
ب ) شرایط ثبت اثر طبیعی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
ج ) فهرست «میراث چهانی در معرض خطر» ۱۴۹
۴- مقررات شکل اجرایی ۱۵۰
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۵۰
ب ) تجدیدنظر در کنوانسیون ۱۵۰
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۵۱
از آنجا که هر سیاستی با تکیه بر تعاریف شکل می گیرد برداشتن گامی در جهت قبول تعریفی برای میراث فرهنگی ضروری بنظر میرسد.
بهر حال انتخاب کلمات یک تعریف، بسیار کار حساس وقابل تأملی است زیرا هر کلمه یا عبارت میتواند عاملی تعیین کننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد. همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد که کلمات کلیدی انتخابی برای آن باید توانایی پاسخگویی به جنبههای مختلف آن را داشته حتی المقدور متضمن آگاهیهای لازم در آن باشند.
از سوی دیگر با توجه به نقش اساسی وفزایندهای که شناخت مبانی هر پدیده یا رویدادی دردرک ماهیت و سیرتکاملی آن دارد، در مبحث دوم به بررسی این موضوع میپردازیم.
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک)
از آنجا که انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمی در بیان مفاهیم پنهانشان دارد،ابتدا معنی زبان شناسانه لغات مربوط به میراث فرهنگی را که در انگلیسی،فرانسه،عربی وفارسی مورد استفاده قرار می گیرد بررسی مینماییم.
در انگلیسی،اصطلاحاتی چون Remains, Relics, Cultural Heritage ,Heritage , Property, Patrimony به کار میآیند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آکسفورد ،۱۸۸۸) Heritage در قرون گذشته به اشکال متفاوتی چون: heritage , erytage , eritage و غیره بکار می رفته است.که همگی از ریشه لاتین Hereditagium می باشند به معنی :«.. آنچه به ارث رسیده یا ممکنست برسد،هر مال یا خصوصاً ملک که براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در این اصطلاح به وضوح به نظرمیرسد، آن است که مال از گذشته به ارث رسیده است.
کلمة Relic که از Reliquias در لاتین بدست میآید،به معنی :«در موارد استفاده مذهبی، بخصوص در کلیساهای یونان وکاتولیک روم :برخی اشیاء همچون قسمتی ازبدن یا لباس،یک قطعه موردمصرف شخصی یا نظایر آن که به عنوان یادبود از یک قدیس، شهید یا فرد روحانی دیگری باقی مانده و به دقت از آن نگهداری کرده و محترم ومقدس داشته میشود»، ونیز «چیزی نفیس یا قیمتی» و «هر چه که به عنوان یادگاری یا یادبود از یک شخص، یک چیز، یک مکان نگه داشته شود؛یک بادمان.»
remains یعنی:«آنان که از میان تعدادی از اشخاص باز مانده،نجات یافته یا باقی مانده اند؛باقیمانده یا الباقی» و «یک اثر مادی (عتیقه یا غیرآن ) یک بنا یا ساختمان قدیمی یا ساختهای دیگر؛ وشبی که از زمانهای گذشته به دست آمده است.»
Patrimony یعنی :دارایی یا یک ملک که از پدر یا جد شخصی به اورسیده؛ میراث، وراثت.
Property یعنی: وضعیتی ازتعلق یا متعلق به بعضی اشخاص بودن و «واقعیت مالک چیزی بودن، چیزی را تملک کردن،حق(بخصوص حق انحصاری) تصرف، استفاده ،یا در اختیار گرفتن هر چیز (معمولاً شیئی مادی ( محسوس) ، دارندگی ،مالکیت.»
در فرانسه کلمات مشابهی با همان ریشة مشترک انگلیسی وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bein که ترجمه آن به انگلیسی Property یا Goods است.
در عربی کلمه تراث به کار میرود که از کلمه ارث ریشه میگیرد. در زبان فارسی دوکلمه آثارو میراث وجود دارند که هر دوریشه عربی دارند. آثار جمع اثر به معنی محصول فیزیکی و غیرفیزیکی بجای مانده است. در این کلمه انعکاس گذشته چشم گیر نیست، و کلمه بیشترنشان دهندة اهمیت آنچه که خلق شده میباشد و از اینروست که در فارسی این کلمه اغلب با صفاتی چون تاریخی یا فرهنگی همراه میشود.
کلمة دیگر،میراث، یعنی آنچه به ارث رسیده است که بسیار مشابه Heritage در انگلیسی است. اگر چه بدون اضافه نمودن کلمات توضیحی نیز قابل درک میباشد، همچون Heritage در انگلیسی، اغلببه همراه فرهنگ به کار میرود.
کلمه Property انگلیسی و Bien فرانسوی یادآور مفهوم گذشته نیستند،در حالی که سایر کلمات به آنچه که میراث گذشته است، رجوع داده میشوند. در مدارک یونسکو اغلب این دوکلمه،(Property) و Bein بکار رفته اند. اگر چه می توان چنین فرض کرد که این امر موجب ارتباط حال و گذشته میگردد و موارد وسیعتری از پدیدههای فرهنگی را زیر پوشش قرار میدهد.
در دستیابی به یک تعریف برای میراث فرهنگی، لازم است که معیارهای مشخصی مورد توجه قرار گیرند.
در این ارتباط سه معیار اصلی پیشنهاد میشود، شیئیت، قدمت و پیام انسانی
این معیارها میتوانند ما را به این مضمون نزدیک نمایند که :
هرپدیدهای ( اعم از منقول و غیرمنقول و آنچه که میراث مادی و معنوی[۱] خوانده میشود)
که قدمتی دارد (طول این قدمت نسبی است) و واجدپیامی انسانی است ( یا چیزی از انسانهای گذاشته برای عرضه دارد) شایسته است که بعنوان «میراث فرهنگی» خطاب گردد.
نتیجتاً نادیده گرفتن هر یک از این سه عامل موجب انحراف جدی در استخدام اصطلاح میراث فرهنگی برای بیان مقصود میشود.در توضیح امر برآنیم تا هر یک از این ملاک ها را برای شناسایی میراث فرهنگی تبیین نماییم.
اگر شیئیت میراث فرهنگی مورد تأکید است نه به این دلیل که ممکن است میراث فرهنگی بعنوان چیزی ذهنی تصور شود چرا که بدیهی است، ما چیزی را بعنوان میراث فرهنگی تلقی میکنیم که بنحوی به منصه ظهور رسیده باشد بلکه معیاری است جهت بازیای
بدین معنا که این مورد از شاخصهای میراث فرهنگی نیست بلکه یک معیاربرای کمک به شناسایی آن است.
به نظر می رسد که مواجهه مستقیم با بقایای تاریخی و برخورد با عینیت آن به انسان نوعی شهود اعطا میکند،نوعی دریافت استنتاجی خاص که از خواندن تاریخ یا توضیح شفاهی حاصل نمیشود.
به قدری تأمل در قرآن کریم در مییابیم که در کنار روشهای منطقی برای جستجوی حقیقت، قرآن بشررا به سفر ودیدن آثار دعوت مینماید،از سویی مرور تجارب شخصی به ما نشان میدهد که در مواجهه با اصل یک تابلوی نقاشی یا شنیدن اجرای زنده یک قطعه موسیقی تا چه حد واکنشی متفاوت داشته ایم. بدین معنا که مشاهده حضور فیزیکی یک اثردر یک موزه یا در محوطه تاریخی موجب افزایش قدرت مواجهه و توجه بیشترمیگردد.
باید به یاد داشت که بیشتر آثار باقیمانده بعنوان یک اثر هنری خلق نشدهاند بلکه به جهت گذر سالهای بسیار تأثیر ژرفی بر بیننده میگذارند.
بنابراین معیار شیئیت، امکان تجربهای بی بدیل را برای مخاطب فراهم مینماید بدین معنا که شهود مستقیم گذشته را ممکن امکان و گفتگوی روحی با ؟؟؟ را تحمیل مینماید.
دومین معیار پیشنهادی برای تبیین میراث فرهنگی، قدمت است. مساله قدمت برای مطالعه گذشته بسیار با اهمیت است زیرا این عنصر ضمن اینکه موفقیت اثر در تاریخ تعیین کرده واطلاعات با ارزشی را ارائه مینماید حس خاصی را در مشاهده برمیانگیزاند. بی شک گذشته نقش مهمی درزندگی روانی انسانها ایفا میکند.بسیاری از رویکردهای عاطفی به گذشته ناشی از قدمت به ارث رسیده در اشیاء تاریخها میباشد،دراین راستا آن قابل ذکر است اینکه مقدار فاصله با گذشته که حس قدیمی بودن را میآفریند،نسبی است وواضح است که برای آنچه میراث نامیده میشود،حداقل سنی باید وجود داشته باشد.لیکن شایان ذکر است که قرآن کریم نیز طول زمان مشابهی بعنوان یک مقیاس برای تعیین آنچه که قدیمی یا از گذشته است ارائه مینماید.
در میان سه معیار پیشنهادی این قدرت است که ما را به گفتگو ودرک پیام پیشینیان دعوت مینماید لذا اگر عامل قدرت را حذف کنیم چندین بعنوان میراث فرهنگی باقی نخواهد ماند.
این حس بنحوی ترکیب شگفتی،حسرت، تحسین ورضایت است زیرا حقیقتاً بزرگترین افتخار یک اثر باستانی در اجزای بکار رفته نیست بلکه شکوه آن در قدمت وحس عمیقی است که به انسان تلقین میشود.»
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:151
فصل اول: مفاهیم ومبانی ۱۰
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک) ۱۰
مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی ۱۲
۱- میراث فرهنگی به مفهوم عام: ۱۲
الف ) شیئیت: ۱۳
ب) قدمت ۱۴
ج) پیام انسانی ۱۵
۳- مفهوم خاص میراث فرهنگی (میراث فرهنگی معنوی) ۱۶
۴- تعریف میراث فرهنگی در قوانین ایران ۱۹
۵- تعریف میراث فرهنگی در کنوانسیونهای بین المللی ۲۱
مبحث دوم : مبانی حمایت از میراث فرهنگی ۲۷
۱- مبانی ارزشی ۲۷
۲-مبانی قانونی ۳۲
الف – مبنای ملی حقوق میراث فرهنگی ۳۲
ب ) مبنای بین المللی حقوق میراث فرهنگی ۳۴
الف ) علل ذاتی ۳۵
ب) علل عارضی ۳۷
ج ) علل عامدی(عمدی) ۳۹
فصل دوم: تاریخچه حقوق میراث فرهنگی درایران ۴۰
مبحث اول: قبل از انقلاب ۴۰
۱- تشکیل وزارت معارف، اوقاف وصنایع مستظرفه ۴۰
۲- تشکیل وزارت فرهنگ وهنر ۴۳
اهداف اصلی تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران،عبارت بودند از ۴۷
مبحث دوم : میراث فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی ۴۹
۱- تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور ۴۹
۲- استقرار ضوابط میراث فرهنگی پس از انقلاب ۵۱
بخش دوم ۵۹
فصل اول : جایگاه میراث فرهنگی در حقوق ایران ۶۰
مبحث اول : میراث فرهنگی در قوانین بنیادین کشور ۶۰
۱- میراث فرهنگی در قانون اساسی ۶۰
قانون اساسی چین ۶۲
قانون اساسی کره جنوبی ۶۳
قانون اساسی کانادا ۶۳
قانون اساسی سوریه ۶۳
۲- میراث فرهنگی در قانون برنامه توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ۶۴
۱- قانون برنامه اول توسعه ۶۴
۲- قانون برنامه دوم توسعه ۶۵
۳) قانون برنامه سوم توسعه ۶۶
میراث فرهنگی در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ۶۷
۳- میراث فرهنگی در قوانین شهری ۶۷
الف ) مقررات شورای عالی شهرسازی ۶۷
ب ) مقررات شهرداریها ۷۱
ب – معافیت آثار فرهنگی – تاریخی و موزهها از عوارض شهرداری ۷۲
۴- میراث فرهنگی در قوانین و مقررات مالی کشور ۷۵
الف ) میراث فرهنگی در قانون بودجه کل کشور ۷۵
ب ) معافیتهای مالی ۷۹
مبحث دوم : قوانین حفاظتی ناظر بر میراث فرهنگی ۸۱
۱- حفاری در ابنیه واراضی باستانی و حریم آن ۸۱
الف – تعیین حریم آثار فرهنگی – تاریخی وضوابط حفاظتی آن ۸۱
ب ) حفاری ۸۲
۱- حقوق و تکالیف مربوط به دارندگان مجوز حفاری ۸۳
۲- نظارت سازمان میراث فرهنگی بر عملیات حفاری ۸۴
۴- حفاری در املاک خصوصی ۸۵
۵- حفاری غیرمجاز ۸۵
و ) حفاری تصادفی ۸۶
۲- ورود وصدور (قاچاق ) ۸۷
قاچاق اموال فرهنگی- تاریخی بدل ۸۸
استرداد اموال فرهنگی – تاریخی ۹۱
خرید وفروش ۹۲
الف ) خرید و فروش آثار فرهنگی –تاریخی منقول ۹۳
ب ) خرید وفروش آثار فرهنگی –تاریخی غیرمنقول ۹۵
مبحث اول: سازمانهای حمایت کننده در کشور ۹۶
۱- سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ۹۷
الف – تشکیل سازمان ۹۷
ب ) اهداف و وظایف سازمان ۹۸
ج) ارکان سازمان ۹۸
۱-شورای عالی سازمان ۹۸
۲- رئیس سازمان ۹۹
۳- تشکیلات ستادی سازمان ۹۹
۱-پژوهشگاه ۱۰۰
الف ) شناسایی ۱۰۰
ب) اهداف و وظائف ۱۰۰
ج) تشکیلات پژوهشگاه ۱۰۰
۱- هیأت امناء ۱۰۱
۲-رئیس پژوهشگاه ۱۰۲
۳- شورای پژوهشی ۱۰۲
۳-مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی ۱۰۳
الف –شناسایی) ۱۰۳
ب) اهداف ووظایف ۱۰۳
ج ) تشکیلات مرکز ۱۰۳
۲- شورای مرکز ۱۰۴
۴- انجمن میراث فرهنگی ۱۰۵
ثبت میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی ۱۰۷
۱- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی غیرمنقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۰۸
الف )وظایف سازمانهای میراث فرهنگی وگردشگری ۱۰۸
۱- بررسی و تشخیص ۱۰۸
۲- اخطار به مالک ۱۰۹
۳- اعلام عمومی ثبت اثر ۱۱۰
۴- تنظیم وتشکیل پرونده کارشناسی ۱۱۰
۵- پژوهش، حفاظت، و نظارت ،مرمت واحیاء ، معرفی و آمورش ۱۱۱
۶- حفاظت ومرمت اضطراری ۱۱۲
ب) حقوق و تکالیف مالک یا متصرف ۱۱۳
۱- اطلاع به دولت ۱۱۳
۲- اعمال حق مالکیت یا تصرف ۱۱۳
۳-همکاری با دولت در اجرای عملیات حفاظت از اثر ۱۱۳
۴- کسب مجوز برای تعمیر ومرمت اثر ۱۱۴
۵- رعیات ضوابط مقرر برای نحوه استفاده از اثر ۱۱۴
۲- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی منقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۱۵
الف ) وظایف سازمانهای فرهنگی وگردشگری ۱۱۵
۶- پژوهش ، حفاظت و نظارت، مرمت واحیاء ، معرفی و آموزش ۱۱۵
ب ) حقوق و تعهدات مالک ۱۱۶
۱- کسب مجوز تعمیر و مرمت ۱۱۶
۲- خرید وفروش ۱۱۶
مبحث سوم: الحاق ایران به معاهدات و سازمانهای بین المللی ۱۱۷
۱- الحاق به معاهدات بین المللی ۱۱۷
۲- الحاق به سازمانهای بین المللی ۱۱۸
بخش سوم ۱۲۱
فصل اول : معاهدات بین المللی ۱۲۲
مبحث اول : کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه «۱۹۵۴ یونسکو» ۱۲۲
۱-موضوع ودامنه مشول ۱۲۲
الف- دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ اعضای متعاهد ۱۲۲
ب – دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ سرزمین ۱۲۴
۲- روشهای حمایت از اموال فرهنگی در کنوانسیون ۱۲۴
الف :حمایت عام ۱۲۴
ب- حمایت خاص ۱۲۵
۱-پناهگاههای پیش بینی نشده ۱۲۷
۲- اشغال ۱۲۸
ج ) حمایت عالی ۱۲۸
۳- قلمرو اجرائی کنوانسیون ۱۳۰
الف) اقدامات زمان صلح ۱۳۰
۱- فراهم آوردن وسائل حفاظت از اموال فرهنگی واقع در سرزمین هر یک از اعضاء ۱۳۰
۲- احترام به اموال فرهنگی – تاریخی به منزله بخشی از میراث فرهنگی بشری ۱۳۰
۳- تعیین نحوه استفاده از اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۰
۴- پیش بینی مقررات لازم در حقوق داخلی کشورها بمنظور حسن اجرای معاهده ۱۳۰
۵- تعیین افراد متخصص وایجاد تشکیلات لازم برای همکاری مقامات کشوری و لشگری ۱۳۱
۶- ثبت آثار در فهرست آثار تحت حمایت مخصوص ۱۳۱
۷- علامتگذاری آثار ۱۳۱
۸- ایجاد پناهگاه های اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۱
ب ) اقدامات لازم الاجراء در زمان جنگ: ۱۳۱
۱- خودداری از هر گونه عمل خصمانه بر علیه اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۲- جلوگیری از سرقت وغارت اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۳- جلوگیری از اقدامات تخریبی و مصادره اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۴- ممنوعیت عمل انتقامی ( مقابله به مثل) ۱۳۲
۵- همکاری با مقامات دولتی که سرزمین آن اشغال شده است ۱۳۲
۶- خودداری از استفاده نظامی از عرصه و حریم آثار فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۷- خودداری از هر گونه عمل خصومت آمیز نسبت به حمل و نقل اموال منقول تحت حمایت مخصوص ۱۳۲
۸- خودداری از توقیف و تصرف اموال منقول فرهنگی –تاریخی به عنوان غنیمت جنگی ۱۳۳
۴- تشکیل کمیته مشورتی ملی در کشورهای عضو کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه ۱۳۳
مبحث دوم : کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوعیت وجلوگیری از ورود،صدور وانتقال غیرقانونی مالکیت اموال فرهنگی «۱۹۷۰ یونسکو» ۱۳۴
۱- موضوع ودامنه شمول ۱۳۴
۲- مقررات شکلی و اجرایی ۱۳۵
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۳۵
ب )تجدید نظر در کنوانسیون ۱۳۶
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۳۷
د) نقش یونسکو در اجرای کنوانسیون ۱۹۷۰ ۱۳۷
۱- نقش مدیر کل یونسکو ۱۳۸
۲- نقش سازمان یونسکو ۱۳۸
۳- تعهدات دول عضو کنوانسیون ۱۳۸
الف – تعهدات ملی ۱۳۸
۱) تعهدات تقنینی ۱۳۹
الف – تصویب کنوانسیون ۱۳۹
ب – تصویب قوانین کیفری واداری ۱۳۹
۲- تعهدات اجرایی ۱۴۰
الف ) تأسیس مؤسسات ذیربط ۱۴۰
ب) آموزش ۱۴۰
۳- تعهدات نظارتی ۱۴۰
الف )نظارت پلیسی ۱۴۰
ب) نظارت قضائی واداری ۱۴۰
ب ) تعهدات بین المللی ۱۴۱
مبحث سوم : کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی وطبیعی جهان ( ۱۹۷۲ یونسکو) ۱۴۲
۱- موضوع و دامنه شمول ۱۴۲
الف ) میراث فرهنگی ۱۴۲
ب ) میراث طبیعی ۱۴۳
۲- ابعاد حمایت از میراث فرهنگی در کنوانسیون ۱۴۵
الف ) تعهدات کشورهای عضو معاهده ۱۹۷۲ در سطح ملی ۱۴۵
ب) تعهدات بین المللی کشورهای متعاهد ۱۴۷
۳- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۷
الف ) شرایط ثبت اثر فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
۱- وجود حفاظت حقوقی ۱۴۸
۲- مدیریت مناسب ۱۴۸
ب ) شرایط ثبت اثر طبیعی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
ج ) فهرست «میراث چهانی در معرض خطر» ۱۴۹
۴- مقررات شکل اجرایی ۱۵۰
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۵۰
ب ) تجدیدنظر در کنوانسیون ۱۵۰
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۵۱
از آنجا که هر سیاستی با تکیه بر تعاریف شکل می گیرد برداشتن گامی در جهت قبول تعریفی برای میراث فرهنگی ضروری بنظر میرسد.
بهر حال انتخاب کلمات یک تعریف، بسیار کار حساس وقابل تأملی است زیرا هر کلمه یا عبارت میتواند عاملی تعیین کننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد. همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد که کلمات کلیدی انتخابی برای آن باید توانایی پاسخگویی به جنبههای مختلف آن را داشته حتی المقدور متضمن آگاهیهای لازم در آن باشند.
از سوی دیگر با توجه به نقش اساسی وفزایندهای که شناخت مبانی هر پدیده یا رویدادی دردرک ماهیت و سیرتکاملی آن دارد، در مبحث دوم به بررسی این موضوع میپردازیم.
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک)
از آنجا که انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمی در بیان مفاهیم پنهانشان دارد،ابتدا معنی زبان شناسانه لغات مربوط به میراث فرهنگی را که در انگلیسی،فرانسه،عربی وفارسی مورد استفاده قرار می گیرد بررسی مینماییم.
در انگلیسی،اصطلاحاتی چون Remains, Relics, Cultural Heritage ,Heritage , Property, Patrimony به کار میآیند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آکسفورد ،۱۸۸۸) Heritage در قرون گذشته به اشکال متفاوتی چون: heritage , erytage , eritage و غیره بکار می رفته است.که همگی از ریشه لاتین Hereditagium می باشند به معنی :«.. آنچه به ارث رسیده یا ممکنست برسد،هر مال یا خصوصاً ملک که براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در این اصطلاح به وضوح به نظرمیرسد، آن است که مال از گذشته به ارث رسیده است.
کلمة Relic که از Reliquias در لاتین بدست میآید،به معنی :«در موارد استفاده مذهبی، بخصوص در کلیساهای یونان وکاتولیک روم :برخی اشیاء همچون قسمتی ازبدن یا لباس،یک قطعه موردمصرف شخصی یا نظایر آن که به عنوان یادبود از یک قدیس، شهید یا فرد روحانی دیگری باقی مانده و به دقت از آن نگهداری کرده و محترم ومقدس داشته میشود»، ونیز «چیزی نفیس یا قیمتی» و «هر چه که به عنوان یادگاری یا یادبود از یک شخص، یک چیز، یک مکان نگه داشته شود؛یک بادمان.»
remains یعنی:«آنان که از میان تعدادی از اشخاص باز مانده،نجات یافته یا باقی مانده اند؛باقیمانده یا الباقی» و «یک اثر مادی (عتیقه یا غیرآن ) یک بنا یا ساختمان قدیمی یا ساختهای دیگر؛ وشبی که از زمانهای گذشته به دست آمده است.»
Patrimony یعنی :دارایی یا یک ملک که از پدر یا جد شخصی به اورسیده؛ میراث، وراثت.
Property یعنی: وضعیتی ازتعلق یا متعلق به بعضی اشخاص بودن و «واقعیت مالک چیزی بودن، چیزی را تملک کردن،حق(بخصوص حق انحصاری) تصرف، استفاده ،یا در اختیار گرفتن هر چیز (معمولاً شیئی مادی ( محسوس) ، دارندگی ،مالکیت.»
در فرانسه کلمات مشابهی با همان ریشة مشترک انگلیسی وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bein که ترجمه آن به انگلیسی Property یا Goods است.
در عربی کلمه تراث به کار میرود که از کلمه ارث ریشه میگیرد. در زبان فارسی دوکلمه آثارو میراث وجود دارند که هر دوریشه عربی دارند. آثار جمع اثر به معنی محصول فیزیکی و غیرفیزیکی بجای مانده است. در این کلمه انعکاس گذشته چشم گیر نیست، و کلمه بیشترنشان دهندة اهمیت آنچه که خلق شده میباشد و از اینروست که در فارسی این کلمه اغلب با صفاتی چون تاریخی یا فرهنگی همراه میشود.
کلمة دیگر،میراث، یعنی آنچه به ارث رسیده است که بسیار مشابه Heritage در انگلیسی است. اگر چه بدون اضافه نمودن کلمات توضیحی نیز قابل درک میباشد، همچون Heritage در انگلیسی، اغلببه همراه فرهنگ به کار میرود.
کلمه Property انگلیسی و Bien فرانسوی یادآور مفهوم گذشته نیستند،در حالی که سایر کلمات به آنچه که میراث گذشته است، رجوع داده میشوند. در مدارک یونسکو اغلب این دوکلمه،(Property) و Bein بکار رفته اند. اگر چه می توان چنین فرض کرد که این امر موجب ارتباط حال و گذشته میگردد و موارد وسیعتری از پدیدههای فرهنگی را زیر پوشش قرار میدهد.
در دستیابی به یک تعریف برای میراث فرهنگی، لازم است که معیارهای مشخصی مورد توجه قرار گیرند.
در این ارتباط سه معیار اصلی پیشنهاد میشود، شیئیت، قدمت و پیام انسانی
این معیارها میتوانند ما را به این مضمون نزدیک نمایند که :
هرپدیدهای ( اعم از منقول و غیرمنقول و آنچه که میراث مادی و معنوی[۱] خوانده میشود)
که قدمتی دارد (طول این قدمت نسبی است) و واجدپیامی انسانی است ( یا چیزی از انسانهای گذاشته برای عرضه دارد) شایسته است که بعنوان «میراث فرهنگی» خطاب گردد.
نتیجتاً نادیده گرفتن هر یک از این سه عامل موجب انحراف جدی در استخدام اصطلاح میراث فرهنگی برای بیان مقصود میشود.در توضیح امر برآنیم تا هر یک از این ملاک ها را برای شناسایی میراث فرهنگی تبیین نماییم.
اگر شیئیت میراث فرهنگی مورد تأکید است نه به این دلیل که ممکن است میراث فرهنگی بعنوان چیزی ذهنی تصور شود چرا که بدیهی است، ما چیزی را بعنوان میراث فرهنگی تلقی میکنیم که بنحوی به منصه ظهور رسیده باشد بلکه معیاری است جهت بازیای
بدین معنا که این مورد از شاخصهای میراث فرهنگی نیست بلکه یک معیاربرای کمک به شناسایی آن است.
به نظر می رسد که مواجهه مستقیم با بقایای تاریخی و برخورد با عینیت آن به انسان نوعی شهود اعطا میکند،نوعی دریافت استنتاجی خاص که از خواندن تاریخ یا توضیح شفاهی حاصل نمیشود.
به قدری تأمل در قرآن کریم در مییابیم که در کنار روشهای منطقی برای جستجوی حقیقت، قرآن بشررا به سفر ودیدن آثار دعوت مینماید،از سویی مرور تجارب شخصی به ما نشان میدهد که در مواجهه با اصل یک تابلوی نقاشی یا شنیدن اجرای زنده یک قطعه موسیقی تا چه حد واکنشی متفاوت داشته ایم. بدین معنا که مشاهده حضور فیزیکی یک اثردر یک موزه یا در محوطه تاریخی موجب افزایش قدرت مواجهه و توجه بیشترمیگردد.
باید به یاد داشت که بیشتر آثار باقیمانده بعنوان یک اثر هنری خلق نشدهاند بلکه به جهت گذر سالهای بسیار تأثیر ژرفی بر بیننده میگذارند.
بنابراین معیار شیئیت، امکان تجربهای بی بدیل را برای مخاطب فراهم مینماید بدین معنا که شهود مستقیم گذشته را ممکن امکان و گفتگوی روحی با ؟؟؟ را تحمیل مینماید.
دومین معیار پیشنهادی برای تبیین میراث فرهنگی، قدمت است. مساله قدمت برای مطالعه گذشته بسیار با اهمیت است زیرا این عنصر ضمن اینکه موفقیت اثر در تاریخ تعیین کرده واطلاعات با ارزشی را ارائه مینماید حس خاصی را در مشاهده برمیانگیزاند. بی شک گذشته نقش مهمی درزندگی روانی انسانها ایفا میکند.بسیاری از رویکردهای عاطفی به گذشته ناشی از قدمت به ارث رسیده در اشیاء تاریخها میباشد،دراین راستا آن قابل ذکر است اینکه مقدار فاصله با گذشته که حس قدیمی بودن را میآفریند،نسبی است وواضح است که برای آنچه میراث نامیده میشود،حداقل سنی باید وجود داشته باشد.لیکن شایان ذکر است که قرآن کریم نیز طول زمان مشابهی بعنوان یک مقیاس برای تعیین آنچه که قدیمی یا از گذشته است ارائه مینماید.
در میان سه معیار پیشنهادی این قدرت است که ما را به گفتگو ودرک پیام پیشینیان دعوت مینماید لذا اگر عامل قدرت را حذف کنیم چندین بعنوان میراث فرهنگی باقی نخواهد ماند.
این حس بنحوی ترکیب شگفتی،حسرت، تحسین ورضایت است زیرا حقیقتاً بزرگترین افتخار یک اثر باستانی در اجزای بکار رفته نیست بلکه شکوه آن در قدمت وحس عمیقی است که به انسان تلقین میشود.»
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:185