فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:115
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده 3
فصل اول:
مقدمه 6
موضوع تحقیق 9
فایده و اهمیت تحقیق 9
اهداف تحقیق 10
فرضیه تحقیق 10
تعاریف اصطلاحات و مفاهیم 10
فصل دوم:
تاریخچه و ادبیات تحقیق 15
فصل سوم:
طرح تحقیق 76
جامعه آماری 76
نمونه آماری 76
نحوه نمونهگیری 76
ابراز اندازهگیری 76
روش جمعآوری اطلاعات 79
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل آماری (آمار توصیفی) 81
تجزیه و تحلیل آماری (آمار استباطی) 85
تفسیر (نتیجهگیری) 98
فصل پنجم:
خلاصه و نتیجهگیری 101
محدودیتهای تحقیق 106
پیشنهادات 107
منابع 107
ضمائم 108
چکیده تحقیق:
در این تحقیق ما به بررسی چگونه تأثیرجو خانواده بر اعتماد به نفس پرداختهایم، فرضیههای تحقیق عبارتند از اینکه بین روابط و جو عاطفی خانواده دختران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد. بین روابط و جو عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد. بین اعتماد به نفس دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
روش مورد استفاده در این تحقیق همبستگی و همچنین روش علی – مقایسهای میباشد جامعه آماری: عبارتست از تمامی دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانی که در منطقه 1 تهران در سال تحصیلی 87-86 مشغول به تحصیل هستند.
نمونه آماری: عبارتست از 50 نفر از دانشآموزان دختر دبیرستانی و 50 نفر از دانشآموزان پسر دبیرستانی که به طور تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند.
در این تحقیق با توجه به فرضیه و موضوع تحقیق در بررسی فرضیه و بیان مساله، از دو پرسشنامه مجزا استفاده نمودیم، پرسشنامه سنجشجو عاطفی خانواده که توسط خود محقق ساخته شده است و پرسشنامه عزت نفس آیزنک که برای سنجش میزان اعتماد به نفس را مورد سنجش قرار میدهد. بعد از تجزیه و تحلیل آماری با توجه به فرضیههای اول و دوم تحقیق (بین روابط عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد و تجزیه و تحلیل آماری از روش پیرسون ضریب همبستگی مثبت به دست آمد نشانگر این است که بین دو متغیر مورد بحث رابطه وجود دارد و با توجه به محاسبه برای محاسبه t معنادار بودن همبستگی که، t محاسبه شده بزرگتر از، t جدول به دست آمده میتوان نتیجهگرفت که ضریب همبستگی معنادار است و بین روابط و جو عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد ولی در مورد فرضیه سوم فرض صفر پذیرفته شد در نتیجه فرضیه سوم تایید نشد.
فصل اول
کلیات
مقدمه:
انگیزه داشتن احساس خوب نسبت به خویشتن و احترام از جانب دیگران به احساس کفایت و تایید اجتماعی بسیار نزدیک است به طور معمول ارزش شخص تا حدی زیادی بر حسب ارزشها و استانداردهای افراد دیگر گروهی که شخص جزء آن است، مورد تفاوت واقع میشود عزت نفس و ارزش داشتن با هویت شخص در هم تنیدهاند به این معنا که وقتی احساس شخص از هویت خویش و تداوم آن دچار اختلال کرد چنانکه در سایکوزها دیده میشود تجزیه آن واقعا دردناک است.
فروید اولین کسی بود که راجع به آسیبشناسی روانی اعتماد به نفس سخن گفت و اعتماد دارد، اگر اعتماد به نفس آسیب ببیند، امراض روانی بسیاری متوجه انسان میگردد، وی بر این باور است که چارچوب شخصیتی فرد زمانی که اعتماد به نفس آسیب میبیند از هم فرو میپاشد.
(آزاد 1374، ص 70 و 71)
طبق نظر راجرز وقتی کودک نسبت به وجود هستی خود آگاهی یافت و کارکرد او گسترش پیدا کرد برای حفظ و ادامه حیات خود به تجزیه میپردازد و طی آن ارزشها، معانی اعتقاداتی را کسب میکند. در نتیجه در وی مفهوم خود یا خودپنداره شکل میگیرد و بالاخره مفهوم مرا با من را حس میکند اگر کودک مداوما برای رفتار مبتنی بر جرات خود مورد تایید و محبت قرار گیرد در این صورت این تجزیهها را به عنوان خود شناخته میشوند و به تدریج به صورت جزیی از عزت نفس وی درمیآیند وبه عبارت دیگر کودک خود را به عنوان شخصی با جرات و با اعتماد به نفس میداند.
(ساعتچی، 1374، ص 164)
طبق نظر اریکسون کودک در مراحل رشد روانی – اجتماعی به تدریج میتواند کارهای انجام دهد: خودش لباس بپوشد و خودش محیط را کشف کند او باید بحران تازهای را حل کند: تایید شدن و نشدن. وقتی والدین شکیبایی، همکاری و دلگرمی و تشویق نشان میدهند، کودک خودختاری و شایستگی و اعتماد به نفس احساس میکند و برعکس وقتی کودک هیچ آزادی ندارد و بیش از اندازه مورد حمایت است بیش از اندازه شرم و تردید احساس میکند. (گنجی، 1376 ص 158)
رابطه دوستانه والدین با کودک، اعتماد به نفس با او ایجاد میکند اما در بسیاری موارد به علت تشویقهای نامناسب و نابجا، کودکان اعتماد به نفس کاذب بالا پیدا میکنند در ارتباط دوستانه، جدای از شکل خوب رابطه و وجود تشویق و نزدیکی عاطفی، کودکان باید استقلال شخصی خود را به دست آورند، و والدین این حق را ندارند به صرف اینکه روابط دوستانه برقرار میکنند، استقلال کودک را به بهانه رابطه نزدیک نابود کنند.
(اسلامینسب، 1373، ص 260)
در تحقیقاتی که بر روی نوجوانان اسراییلی انجام شد (هافمن و همکارانش 1988) بین تاثیر ارتباط مادر با کودک در ایجاد تصور مثبت از خود و عزت نفس است. در این مطالعات تاثیر منابع حمایتی مادر، پدر و دوستان بر روی عزت نفس مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها حاکی از وجود ارتباط تنگاتنگ و تعاملی منابع حمایت اجتماعی با عزت نفس در نوجوانان بود از سوی دیگر بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه بالایی وجود دارد چندین مطالعه تحقیقاتی تاثیر منابع حمایتی چون مادر، پدر و دوستان را بر عزت نفس و سلامت نوجوانان مورد تایید قرار داده است، برگ وهمکاران، نوئل 1976، (کاداسترن 1979) به ارزیابی تاثیر علاقه او به مادر، رسیدگی به کودک و تعیین کیفیت و چگونگی خودپنداره و آسیبپذیری آن پرداخت. بر طبق این دیدگاه که شخصی که دارای ارتباطی نزدیک و میانهای با مادر باشد احتمال برخورداری وی از خوپنداره مثبتتر بیش از حالاتی است که فاقد ارتباط بودند. اگر کودک در اغلب تکالیف مدرسه تصور موفقیت داشته باشد و اگر به خاطر یادگیری این تکالیف از جانب معلم، والدین و همسالان تشویق گردد، نگرش او به یادگیری آموزشگاهی مثبت خواهد شد و او مشتاق خواهد شد تا تجارب بیشتری را در آنجا کسب کند.
کودک با برخی از افراد مهم زندگی خود همانندسازی کرده که آنان را به عنوان مدل یا الگوی رفتار خود برمیگزیند و آنها را میستاید و میل دارد شبیه آنان میشود والدین، مربیان، معلمان مهمترین این الگوها هستند، به شکلگیری خود ایدهآل براساس درهمآمیختن و بزرگیهای این الگوها در ذهن کودک انجام میشود تحقیقات نشان میدهد که همانندسازی نیز سبب میشود که خودپنداره بیشتری پیدا کند، یعنی فرد احساس میکند که مانند: الگوی خود شده است. قسمت مهمی از نظام خود از طریق همانندسازی کودک با والدین، همچنین خود شکل میگیرد که در اصل نقش او را تعیین میکند. اگر کودک دختر باشد ارتباط صمیمی و سالم و بهتری با مادر برقرار میکند و احساس زنان را درمیآموزد، و اگر پسر باشد رابطه خوبی با پدر داشته و نقش سالم و صحیح مردانه را میآموزد.
(سیف، 136 ص 157 و 163)
در رابطه با خانواده: علل و انگیزه های بسیاری وجود دارد که سبب پیدایش بی تفاوتی و سرکوب شدن اعتماد به نفس در کودکان می شود که می توان:
- وجود تبعیضات در خانواده و توجه بیش از حد والدین به یک کودک و مهمل گذاشتن حق کودک دیگر.
- به رخ کشیدن عیوب کودک و سعی در بزرگ کردن آن و تحقیر کردن بدان طریق
- آشکار کردن عیوب و افشا کردن لغزشهای او در حضور کسانی که کودک در نزد آنها از احترامی برخوردار است.
- استبداد والدین و تحصیل نظرات خود بر طفل بدون در نظر گرفتن توان تحمل او.
- مراقبت شدید والدین از کودک به گونهای که او را شدیدا به خود وابسته نمایند.
- مقایسه کردن کودک با افراد یا افراد دیگری که طفل توان رسیدن به آنها را ندارد.
- سرزنشهای افراطی که به گونهای که طفل توان رسیدن به آنها را ندارد.
- سرزنشهای افراطی به گونهای که طفل را از خود و لیاقت خود نومید کند.
براساس ارزش، درجه تقویت، تایید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس میکند، احساس ارزش به خویشتن همانند تصویر خویشتن یک هسته مرکزی ثابت که همراه با یک سلسله احساسات و ارزشهای پیرامون یک تجمع را شکل میدهد.
(شاملو، سعید، 1369 ص 127)
موضوع تحقیق:
بررسی چگونگی تاثیرجو خانواده بر اعتماد به نفس نوجوانان
فایده و اهمیت تحقیق:
اعتماد به نفس و یا عزت نفس را میتوان یکی از خصوصیات مثبت و ارزنده هر فردی به حساب آورد که تصور مثبتی از تواناییها و شایستگیهای خود دارد پایین یا بالا بودن اعتماد یا عزت نفس در سازمان روانیفرد و همچنین در طرز فکر و نگرش او تغییرات مثبت و یا منفی به جای میگذاد بدین معنی که از او یک شخصیتی براساس ویژگیهای روانیش میسازد کودکی که در خانواده از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است از تواناییهای خود تصور غلطی دارد او خود را همیشه شکست خورده میداند این موضوع مساله جالب و در خور توجه قابل بررسی است، چرا که ارتباط والدین با کودک و نحوه تربیت آن در شکلگیری درست و کامل شخصیتی بسیار مهم و حیاتی است. اهمیت این تحقیقها نادر این است که انسان هیچوقت بدون توسل به اعتماد به نفس به کمال و شکوفایی نمیرسد و کودک حتی در بزرگسالی نیز در همه شئون زندگی از پویایی بهتری برخوردار است.
اهداف تحقیق:
- شناخت اهمیت اعتماد به نفس و عزت نفس
- شناسایی و بررسی اهمیت اعتماد به نفس و رابطه آن با روابط عاطفی
- کمک در بهبود و مهم جلوه دادن اعتماد به نفس در افرادی که میزان اعتماد نفس پایینی دارند.
فرضیه تحقیق:
1- بین روابط و جو عاطفی خانواده دختران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد.
2- بین روابط و جو عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد.
3- بین اعتماد به نفس دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
تعریف اصطلاحات و مفاهیم:
عزت نفس: عبارت است ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود، عزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجود است. این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زودگذر است.
(شاملو، سعید، 1370، ص166)
روابط عاطفی خانواده:
منظور از جو عاطفی خانواده، ارتباط طرز برخورد افراد یک خانواده با یکدیگر است نظر افراد خانواده سنت به هم احساسات و علاقه آنها به یکدیگر، چگونگی دخالت یا عدم دخالت آنها، در کارهای هم و همکاری یا رقابت آنها با یکدیگر، نشانگر نحوه ارتباط اعضای خانواده است.
(شریعتمداری، 1366 ص 218)
تعریف مفاهیم:
عزت نفس: نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه اعتماد به نفس آیزنگ به دست میآورد.
روابط و جو عاطفی: نمرهای است که فرد از پرسشنامهای ک محقق ساخته است به دست میآورد.
درونگرایی: کسانی که انرژی روانی خود را معطوف به درون نموده و زندگی با خیالات خود را ترجیح میدهند.
برونگرایی: کسانی که انرژی روانی خود را معطوف به خارج نموده و به آسانی با دیگران رابطه برقرار میکنند.
رفتار انطباقی: به رفتاری که توانایی موجود زنده را برای تطبیق آن با یک محیط با موقعیت ویژه افزایش میدهد.
آسیبشناسی روانی: مطالعه اختلالات فکری، فعالیت فکری و یا رفتار ناسازگار و غیرعادی.
شخصیت: شکل ویژهای از الگوی واکنش رفتاری که هر شخص به عنوان عکسالعمل فردی از سازگاری فردش با زندگی در خود میپرواند.
خودپنداره: مفهومی که فرد از خود دارد به عبارتی شناخت و پندارهای که فرد از تواناییها وجود خود دارد.
استعداد: توانایی کسب دانش و مهارت در صورت آموزش.
نگرش: حالت آمادگی ذهنی که شخص به وسیله آن محرک را دریافت میکند و در مقابل آن عکسالعمل نشان میدهد. (نجاتی، 1373 ص 40)
همانندسازی: جریان ناخودآگاهی که به وسیله آن یک شخص در خودش تصویر یک شخص دیگر را که منبع ناامیدی از جهان خارج است ایجاد کرده و یکی میسازد. (نجاتی، 1373 ص 143)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:53
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
محاسب نفس 1
عامل وادارسازنده انسان به محاسبه 2
مراحل محاسبه 5
نکاتی در باب محاسبه 6
الف – اجتناب از گناه 6
ب – توجه به کمیت گناهانی که انجام دادهایم 8
ج – توجه به کیفیت گناهانی که انجام دادهایم 8
د – انجام همه واجبات 8
حسابرسی 9
تشویق به محاسبه نفس 10
پیش از آنکه به حساب شما رسیده شود خود به حساب خویش برسید 11
ضرورت محاسبه هر روز نفس 12
سختگیری در محاسبه نفس 13
چگونگی حسابرسی 14
ثمره محاسبه نفس 15
نخستین چیزی که انسان درباره آن مورد سؤال قرار میگیرد 15
آنچه مورد بازخواست قرار نمیگیرد (1) 16
آنچه مورد بازخواست قرار نمیگیرد (2) 16
آنچه مورد بازخواست قرار میگیرد (1) 16
آنچه مورد بازخواست قرار میگیرد (2) 17
آنچه حسابرسی روز رستاخیز را آسان میسازد 18
گروههای مردم در حسابرسی 19
حسابرسی سخت و شدید 20
کسانیکه آسان حسابرسی میشوند 21
کسانیکه بدون حسابرسی به بهشت میروند 22
کسانیکه بدون حسابرسی به دوزخ میروند 24
محاسبه نفس، تفسیر آیتالله جوادی آملی 25
علت خطاب به مؤمنان 25
دلیل التفات از خطاب به غیبت 26
تنوین در کلمههای «نفس» و «غد» 27
نکره در سیاق اثبات 28
چهار دسته از آیات درباره کارهای خیر 29
موضوع خطبه اول: خودسازی (8) 33
محاسبه 33
1- اصل تقدیر و اندازهگیری 34
2- اصل مسئولیتپذیری 34
3- اصل بقای عمل و ثبت و ضبط اعمال 34
4- اصل حسابرسی و بازخواست 36
5- اصل مجازات و بازخواست عمل 37
6- اصل توبه و جبران 38
خطبه دوم 38
محاسبة نفس در روایات 39
از چه سؤال میشود 40
کیفیت محاسبه 43
چرا به محاسبة نفس اهمیت نمیدهیم؟ 46
نتیجة بحث 49
منابع 52
مقدمه
از جمله اصول اخلاقی و عرفانی، اصل محاسبه است. سالکان راه خدا و طلاب دار بقا همانطور که در صبحگاهان با خویش عهد و میثاق میبندند، ساعتی را نیز برای محاسبات و بازنگری در اعمال روزانه درنظر میگیرند.
حساب و بازنگری در اعمال روزانه است. البته مناسب است گاه محاسبه شامگاهان پیش از خواب باشد تا انسان کاملاً از سود و زیان و دخل و خرج روز آگاه گردد.
محاسبه یعنی حسابرسی و بازنگری نسبت به گذشته و تعهد نسبت به آینده. یکی از اسمهای قیامت، «یومالحساب» است. اگر انسان توجه نداشته باشد که روزی به کارهایش رسیدگی میشود و از او حساب میکشند، احساس مسئولیت نمیکند و به فکر نمیافتد که به کارهایش هم سروساماننی بدهد، کاری را ترک کند یا به کاری همت گمارد.
محاسب نفس
یکی از موضوعاتی که در روایات بر آن بسیار تأکید گردیده و علمای اخلاق دربارهاش بسیار بحث کردهاند، مسأله «محاسبه نفس» است. در این روایت نیز بر این مسأله تأکید شده که هر کس باید از خود حساب بکشد و دستکم، در هر شبانهروز، یک بار خود را محاسبه کند. بهترین موقع برای این کار شبهاست که پیش از خواب، دستکم چند دقیقه در رفتارمان تأمل کنیم و ببینیم که آیا کارهایی که انجام دادهایم درست بوده است یا نه. اگر خطایی انجام دادهایم، به آن معترف باشیم و درصدد جبران آن برآییم.
امام صادق علیهالسلام در این روایت به ابن جندب میفرمایند: «یا ابن جندب، حق علی کل مسلم بعرفنا ان بعرض عمله فی کل یوم و لیلة علی نفسه فیکون محاسب نفسه، فان رای حسنة استزاد منها و ان رای سیئة استغفر منها لئلا یخزی یوم القیمة»؛ (1) ای پسر جندب، بر هر مسلمانی که ما را میشناسد، لازم است که در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بکشد؛ اگر کار خوبی در آنها یافت، بر آن بیفزاید و اگر کار زشتی یافت، طلب بخشایش نماید تا در قیامت دچار رسوایی نگردد.
عامل وادارسازنده انسان به محاسبه
امام صادق علیهالسلام در این روایت، بر این نکته تأکید دارند که هر مسلمانی که ما را میشناسد، خود را به ما منتسب میکند و میخواهد برنامه زندگیش را از ما بگیرد. باید کارهای خود را وارسی کند. این از جمله ویژگیهایی است که خدای متعال به روح انسان عطا کرده که میتواند بر اعمال خود نظارت و مراقبت داشته باشد. این یکی از مسائلی است که بسیاری از فیلسوفان جهان در آن متحیر ماندهاند. هر کس معمولاً میتواند به جز خود نظر داشته باشد و به او بنگرد، اما اینکه بتواند به خودش هم نظر داشته باشد از ویژگیهای مهم روح آدمی است. کسانی که درباره معرفت نفس مطالعاتی دارند، به خوبی به این واقعیت پی بردهاند که انسان موجودی است که میتواند خود را تشویق کند، تنبیه نماید، توبیخ کند و …، اینکه این چه خصوصیتی است نیاز به بحثی مفصل دارد، اما گذشته از آن، یکی از الطاف خداوند است که به انسان مرحمت کرده است. بنابراین، مورد تأکید است که در هر شبانهروز، دستکم، یکبار اعمال خود را بررسی کند؛ ببیند آیا کار خوبی انجام داده است یا نه.
طبق این روایت، انسان باید حسابرس اعمال خود باشد، اگر کار خوبی در اعمالش مشاهده کرد، توجه داشته باشد که لطفی از جانب خداست، از او توفیق بخواهد که آن کار را بیشتر انجام دهد. در روایات دیگری آمده است که در چنین حالتی، ابتدا خدا را شکر گزارد، سپس از او بخواهد که توفیق عنایت کند تا فردا کارهای بهتر و بیشتری انجام دهد. اگر هم لغزشی در اعمال خود مشاهده کرد، تدارک کند و پیش از همه، توبه نماید. البته گاهی توبه لوازمی دارد؛ مثلاً، اگر عملی از او فوت شده، قضا نماید یا اگر حقی از کسی ضایع ساخته، ادا کند و یا چنانچه کار زشت دیگری انجام داده، آن را جبران نماید تا کارهای بد در روح او رسوخ نکند و در نهایت، در قیامت نیز رسوا نشود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:44
چکیده:
موضوعی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته عبارست است رابطه بین اعتماد به نفس و عملکرد دانشجویان دانشگاه آزاد ایذه می باشد ..
در این رابطه فرضیه های مورد نظر عبارتند از اینکه چه رابطه ای بین اعتماد به نفس و عملکرد دانشجویان. و فرضیه دوم عبارت است از اینکه بین دانشجویان پسر و دخترچه عملکردی در طول یک ترم گذشته داشته اند .
فرضیه سوم : این عملکرد تا چقدر در تحصیل و یا عدم تحصیل دانشجویان موثر است .
فرضیه چهارم : این رابطه اعتماد به نفس و عملکرد تا چقدر در روحیه دانشجویان پسر و چقدر در روحیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اید تاثیر گذاشته .
برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تجزیه و تحلیل واریانس دو راهه و استفاده از آزمونهای پسین با مقایسه های چند گانه استفاده شده است .
نتیجه بدست آمده از این تحقیق این است که بین اشتغال والدین در آموزش و پرورش و عملکرد تحصیلی فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد .
لازم به ذکر است فرضیه ششم که عبارت است از بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد . این فرضیه تأیید نشده است
چون تحقیق انجام شده در مقطع متوسطه بوده لذا برای رسیدن به نتایج مشابه یا غیر آن پیشنهاد می شود که علاقمندان به این موضوع تحقیق را در مقاطع پایین تر مورد بررسی قرار دهند .
مقدمه:
نشاط یک مفهوم جدید روان شناسی است که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است . تعریف مفهوم نشاط علی رغم آن که ساده به نظر می رسد، دشوار است . با وجود این بسیاری از روان شناسان براین عقیده اند که نشاط یک هیجان کنترل رفتارها و افکار اعتماد به نفس انتظار دانشجو از شکست یا پیروزی اعتماد به نفس نام دارد . اعتماد عقیده ای است مبنی بر اینکه فرد می تواند به طور موفقیت آمیزی یک رفتار دلخواه را در یک موقعیت خاص انجام دهد . همخوان ترین عامل مشخص که موفقیت سطح بالا را ازموفقیت سطح پایین در بازی تنیس متمایز می سازد ، اعتماد بازیکن می باشد . بازیکنان عالی رتبه به توانائی هایشان عقیده قوی دارند .
برای نمونه هنگامی که یک بازیکن افکار تدافعی یا منفی دارد معمولا موجب می شود که حرکاتش به سمت اندام قسمت پشتی (بیشتر وزن بر روی پای عقب قرار می گیرد) سوق پیدا کند و در راست ایستادن (عدم تعادل در ایستادن و به پشت خمیده شدن) دچار عدم توازن گردد. هنگام وقوع چنین اتفاقی ، بازیکن معمولا هیچ قدرتی برای ضربه زدن به توپ ندارد و بیشتر سعی می کند . از طریق زور بازوی خود هر کاری را انجام دهد .
اعتماد باعث رشد هیجانات و تفکر مثبت ، تسهیل تمرکز ، انتخاب اهداف چالش انگیز بیشتر ، پافشاری و تلاش ، تاثیر بر انتخاب زدن ضربه و نهایتا منجر به اعمال سریع روانشناختی می شود ، همچنین موجب می گردد که بازیکن واقع گراتر و خوش بین تر شود . بدیهی است که بین شایستگی فنی و اعتماد یک رابطه قوی وجود دارد . مثبت است که حاوی سه عنصر اساسی لذت ، خرسندی و رضایت از زندگی است (1). به تعبیر دقیق تر آدم با نشاط و شاد کسی است که اولاً تقریباً از تمام فعالیت های خود لذت می برد، ثانیاً در اکثر اوقات راضی و خرسند به نظر می رسد و ثالثاً از فرآیند زندگی خویش راضی است.
علاوه برآن، اخیراً نیز عنصر چهارمی به هیجان نشاط افزوده اند و آن عنصر فقدان اضطراب و افسردگی است.
بنابراین از این تعریف می توان نتیجه گرفت که آدم با نشاط معمولاً لبخند به لب دارد، دنیای درون آدم آرام است وکمتر یا به ندرت درگرداب هیجانات منفی)غم و غصه، دلهره، ناامیدی و بحران(گرفتار می شود.
آرجل و کروس لند ( 1987 ) بیان کرده اند که نشاط دارای سه شاخص عاطفه مثبت یا خوشی، احساس رضایت از زندگی و فقدان احساس منفی از نظر اضطراب و افسردگی است. به باور آرجل، فرد با نشاط نگرش مطلوب و رضایت از خود دارد، روابط اجتماعی متعادلی دارد، ازکینه و نفرت دوری می جوید و فرآیند زندگی خود را مثبت ارزیابی می کند [1] از طرفی به اعتقاد جمعی از روان شناسان، مهم ترین ابزار انسان برای رسیدن به پیروزی و خوشبختی اعتماد به نفس است. عدم اعتماد به نفس یا احساس حقارت در تماس با دیگران خود را به صورت خجالت، شرمندگی، خودبینی اغراق آمیز و نیاز به خودنمایی وتمایل شدیدبه تمجید و تأکیددیگران بروز می دهد[2]. با توجه به اهمیت شادی و نشاط درزندگی ما به طوری که بسیاری از روان شناسان اعتقاد دارند که با نشاط بودن یا به عبارتی سرزنده بودن بار روزانه ما را سبک می کند و از آن جا که بررسی هایی که پیرامون شادی و نشاط صورت گرفته است به مراتب کمتر از تحقیقاتی است که در زمینه اضطراب و افسردگی انجام شده است، در این پژوهش به بررسی میزان اعتماد به نفس و عملکرد آن در سال تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه و ارتباط آن با اعتماد به نفس پرداخته ایم.
علاقمندان به این موضوع تحقیق را در مقاطع پایین تر مورد بررسی قرار دهند .
بیان مسئله
در این تحقیق ، محقق در صدد است رابطه اعتماد به نفس و عملکرد تحصیلی دانشجویان شهرستان ایذه از طریق پرسش شوندگان مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهد و از روش اسناد ومدارک موجود مشخص نماید که بین دانشجویان دختر از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
از آنجایی که عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانشجویان بسیار زیادند و به عوامل گوناگون در داخل نظام آموزشی و عوامل خارج از نظام آموزشی ( عوامل خانوادگی ) تقسیم می شوند که در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان که بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند.
1- آیا رابطه ای بین میزان اعتماد به نفس والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان دانشجوی وجود دارد؟
2- آیا رابطه ای بین میزان عملکرد عامیانه و روزانه والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان دانشجو وجود دارد؟
اهمیت مسئله
این تحقیق صرفاً در رابطه با مسائل دانشجویان دانشگاه آزاد اسامی واحد ایذه می باشد و با توجه به بررسیها وتحقیقاتی که در این زمینه می شود می توان مشخص نمود که چه عواملی می توانند در نظام آموزشی دانشگاه ها دخیل باشند و از این عوامل چه عواملی مضر و چه عوملی می توانند مفید باشند .
بررسی نمودن این عوامل و تحقیق و کار کردن بر روی آنها می توان علل پیشرفت تحصیلی دانشجویان مشخص نمود .
و از آنجائیکه تعلیم و تربیت امریست پیوسته ،مستمر و همه جانبه ، تاثیر فاکتورهای چون شراط خانواده و میزان تحصیلات و آگاهی اولیاء شرایط فرهنگی و اقتصادی و مجموعه شرایط محیط آموزش بر یکدیگرو نتیجتاًدر تعلیم و تربیت امری است اجتناب ناپذیر ، لذا مطالعه هر یک بدون در نظر گرفتن تاثیر و تاثر شرایط دیگر امریست دشوار با این پیش فرض ما برای تاثیر میزان تحصیلات و آگاهی دانشجویان در عملکرد تحصیلی را مورد بررسی قرار داده ایم .
اهداف پژوهش:
هدف کلی تحقیق: بررسی رابطه بین اعتماد به نفس و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان ایذه بوده است.
فرضیه های پژوهش :
میزان وابستگی دانشجویان به هم و رابطه بین اعتماد به نفس و عملکرد دانشجویان چه عملکردی وجود دارد .
1- آیا بین میزان سواد و میزان عزت نفس دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد؟
2- آیا بین سن دانشجویان و میزان عزت نفس رابطه معنی دار وجود دارد؟
3- آیا بین نوع خانواده دانشجو و میزان عزت نفس دانشجو رابطه معنی دار وجود دارد؟
4- آیا بین تعداد دوستان و میزان اعتماد به نفس نفس دانشجو رابطه معنی دار وجود دارد؟
5- آیا بین ترتیب تولد دانشجو در خانواده و میزان عزت نفس دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد؟
6- آیا بین سطح درآمدخانواده و میزان عزت نفس دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد؟
7- آیا بین جنسیت دانشجویان و میزان عزت نفس دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد؟
8- آیا بین میزان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد؟
مواد و روش ها:
در این مطالعه توصیفی مقطعی تعداد 50 نفر از دانشجویان روزانه دانشگاه آزاد ایذه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. برای انجام این مطالعه از دو ابزار سنجش میزان اعتماد به نفس و عملکرد استفاده شد
پرسشنامه
مربوط به نشاط فرم کوتاه مقیاس نشاط است که در سال 1989 توسط روان شناسان دانشگاه آکسفورد ساخته شد. برای سنجش اعتماد به نفس
تجزیه SPSS نیز از یک پرسشنامه58 سئوالی که دارای دو حالت بلی، خیر است، استفاده شد. اطلاعات استخراج شده و با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل شدند.
19% از دانشجویان میزان نشاط پایینی داشتند.
یافته ها: تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان داد که 329 % اعتماد به نفس خیلی پایینی داشتند، / 18 % میزان نشاط خیلی خوبی داشتند. از نظر میزان اعتمادبه نفس دانشجویان نیز 33 / قابل قبولی بود و 712 %اعتماد به نفس خیلی خوبی داشتند. بین میزان نشاط بر حسب رشته تحصیلی تفاوت معنی داری وجود / %58 در سطح حد متوسط و فقط 67بین میزان اعتماد به نفس بر حسب جنسیت .(p<0/ نداشت، اما بین اعتماد به نفس بر حسب رشته تحصیلی تفاوت معنی دار وجود داشت ( 01بین میزان نشاط و اعتماد به نفس .(p<0/ تفاوت معنی دار وجود نداشت، اما بین میزان نشاط و جنسیت رابطه معنی دار وجود داشت ( 03
معنی دار وجود داشت.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
چکیده:
زمانی که کودکی بتواند بدون توقع و انتظار از دیگران کاری را آغاز کند و بکوشد تا آن را به اتمام برساند، میگوییم «اعتماد به نفس» دارد. کودک از همان ابتدا که شروع به شناخت خود و محیط پیرامونش میکند،به قدرت و توانایی خود برای تسلط بر محیط و اطرافیانش آگاه می شود. یکی از عوامل موثر در رشد اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان،والدین و اعضای خانواده هستند. اگر کودک در خانوادهیی سرشار از صمیمیت ،محبت و مهربانی رشد یابد میتواند ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسد و با اطمینان به تواناییهای خود یا مشکلات و مسائل گوناگون روبرو شود و از طرفی میتواند با رفتارهای نامطلوب ومنفی خود،برخوردی واقعبینانه داشته باشد و در صدد رفع و تغییر آنها برآید. از آنجایی که اعتماد به نفس صفتی ارثی نیست،اگر کودک ضمن انجام فعالیتهای مختلف مدام دچار محدودیت شود و نتواند تجارب جدید و مفیدی در زندگی کسب کند،ترسو ،کمرو و خجول بار میآید و قدرت تصمیمگیری هم در او رشد نخواهدیافت. نتایج تحقیقات محققان نشان میدهد که اغلب پدران و مادران نسبت به پرورش فرزندان پسر و دختر خود دید یکسانی ندارند. زمانی که کودکی متولد میشود، نخستین پرسشی که پس از سلامتی نوزاد مطرح میشود،جنسیت اوست. اگر نوزاد دختر بود،لباس صورتی و اگر پسر بود لباس آبی به تن او میکنند و برهمین اساس رفتار بزرگسالان نیز طبقهبندی میشود.
به پسران فرصت بیشتری برای کندوکاو دنیای فیزیکی پیرامونشان داده میشود و همین امر موجب تقویت مهارتهای حرکتی بیشتر آنان میشود. برعکس دختران به شیوهیی محدودتر پرورش مییابند و آنان را برای تعاملات کلامیشان بیشتر تشویق میکنند.
جانبیکس ،دریافت که دختران در سنین بین 14 - 10سالگی بطور محسوسی دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند. طبق تحقیق او دختران در آغاز سن مدرسه و شروع دبستان از خود پنداره بالاتر و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به پسران برخوردارند. در حالی که طی سالهای پایانی دبستان و آغاز دوران نوجوانی این نسبت برعکس شده است و دختران دچار ضعف و کاهش اعتماد به نفس میشوند. این امر میتواند ناشی از نظام آموزشی،دیدگاههای فرهنگی و نحوه تعاملات اجتماعی،درباره نقش جنسیت نوجوانان باشد.
دکتر دیپولد (1995) طی تحقیقی به این نتیجه رسید که نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر،بیشتر دچار اضطراب فشار روانی و افسردگی میشوند.
یکی از عوامل موثر در کاهش اعتماد به نفس و ضعف خودپنداره دختران،بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی آنان است. بطور معمول دختران 2 الی 3 سال زودتر از پسران بالغ میشوند و همین امر باعث میشود که آنها با پختگی کمتری با این فرایند روبرو شوند.
به عبارت سادهتر یک دختر در 11 -10 سالگی مراحل بلوغ خود را طی میکند،در حالی که یک پسر در حدود 14 -13 سالگی،یعنی حدود 3 -2 سال بعد از دختر به این مرحله میرسد. طی این مدت دختران ناگهان با تغییرات جسمانی گوناگونی روبرو میشوند که برای آنها محدودیت هایی را نیز به همراه میآورد. این احتمال وجود دارد که افسردگی و ضعف خودپنداره دختران ناشی از احساس نارضایتی آنان نسبت به وضعیت ظاهر و تن انگاره خود باشد. زیرا ضعف تنانگاره،ازدیاد وزن و زیبایی ظاهر برای دختران بسیار مهمتر از پسران است.
در مواردی نیز دختران نمیتوانند خود را با این تغییرات جسمانی سازگار کنند و آن را بپذیرند. در نتیجه خود پنداره آنان لطمه میبیند و دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند.
یکی از روانشناسان معاصر به نام دکتر «نانسی اسمیت» معتقد است :«پسران برای ماجراجویی و قدرتمندی و دختران برای وابستگی و محتاط بودن تشویق میشوند»زمانی که پسری دچار مشکل میشود،او را تشویق میکنند تا درصدد مبارزه با آن مشکل برآید. در حالی که وقتی دختری در چنین شرایطی قرار میگیرد با گفتن: «اجازه بده تا کمکت کنیم»و یا حتی بدتر از آن، «بگذار ما این کار را برایت انجام دهیم...» در صدد رفع مشکل او برمی آیند و این موضوع ،مفهومی از احساس «درماندگی آموخته شده» دربردارد. به عبارت سادهتر او را به ناتوانی و وابستگی عادت میدهیم. دکتر اسمیت معتقد است که میتوان دختران را همچون پسران افرادی قوی و متکی به نفس بار آورد. وی نکات زیر را به منظور راهنمایی والدین و مربیان یادآور میشود:
1-اجازه دهید که دخترتان نیز همچون پسرتان با شن و خاک بازی کند و از اینکه خود را کثیف میکند،ناراحت نشوید.
2- به دخترتان اجازه دهید که با حیوانات خانگی مثل پرندگان،ماهیها،لاکپشت، ... بازی کند وبعد از بازی خوب دستهایش را بشویید.
3 -والدین میتوانند دخترانشان را نسبت به انجام کارهای فنی گوناگون تشویق کنند و آنان را با وسایل و ابزارآلاتی مثل میخ،چکش،آچار و از این قبیل آشنا سازند . حتی اگر ضربهیی با چکش بر روی دست خودش زد،چندان هول و پریشان نشوند.
جاناسموتنی ، توجه به نکات زیر را برای رشد و ارتقای اعتماد به نفس دختران لازم و ضروری می داند:
1 -دختران خود را تشویق به مطالعه زندگینامههای زنان سرشناس و برجسته تاریخ،علوم،هنر ،ادبیات، ورزش و ... کنید.
2 -سعی کنید دخترانتان را به مشاهده فیلمهایی تشویق کنید که هم مردان و هم زنان دارای نقشهای مثبت و سازندهیی در آن باشند.
3 -به سوالات دخترتان به همان میزان که به سوالات پسرتان اهمیت میدهید،توجه کنید. با آنها درباره روابط خانوادگی ،دوستیها و مباحث مختلف فرهنگی اجتماعی صحبت کنید.
افزایش اعتماد به نفس
بسیاری از افراد، حتی آنهایی که به نظر خوش برخورد و صمیمی می رسند، با مسئله کمبود اعتماد به نفس مواجه هستند. اما خوشبختانه گام های اولیه ای وجود دارد که می توان برداشت تا احساس بهتری نسبت به خود داشته و در مسائل اجتماعی آسوده تر باشیم.
بسیاری از افراد، حتی آنهایی که به نظر خوش برخورد و صمیمی می رسند، با مسئله کمبود اعتماد به نفس مواجه هستند. اما خوشبختانه گام های اولیه ای وجود دارد که می توان برداشت تا احساس بهتری نسبت به خود داشته و در مسائل اجتماعی آسوده تر باشیم.
از خودتان مراقبت کنید: داشتن اعتماد به نفس تا حدی به داشتن تصویری مثبت از اندام خود بستگی دارد. اگر هر روز صبح تا محل کار خود پیاده راه بروید، بیشتر ورزش کنید، و تغذیه سالم تری داشته باشید، هم در بهبود ظاهر و هم در بهبود حال شما تاثیر به سزایی خواهد گذاشت. اگر احساس می کنید وقت کافی برای ورزش ندارید، سعی کنید صبح ها چند دقیقه زودتر از خواب بیدار شوید – حتی یک پیاده روی کوتاه، اگر به طور روزانه تکرار شود، نتیجه بخش خواهد بود. مراقبه نیز به تمرکز شما کمک خواهد کرد.
یک فهرست تهیه کنید: در اغلب اوقات، افرادی که از کمبود اعتماد به نفس رنج می برند فهرست های ذهنی ای از تمام ایرادهایشان دارند: بیش از اندازه چاق، دست و پا چلفتی، کند در روابط اجتماعی، و غیره. این نکات منفی را با تهیه فهرستی از خصوصیات مثبت خود، چه روی کاغذ چه به صورت ذهنی، به نکات مثبت تبدیل کنید. آیا آسانگیر و خوش برخورد هستید؟ در کار خاصی مهارت دارید؟ آیا طنز استثنایی دارید؟ تفکر در مورد این چیزها وقتی ایام به کام شما نیست تاثیر فراوانی در بهبود حال و افزایش اعتماد به نفس شما خواهد داشت.
دارو: برای برخی از افراد، اضطراب اجتماعی و کمبود اعتماد به نفس می تواند موجب ناتوانی در سخن گفتن در مقابل گروهی از افراد، یا در تعامل با فرد یا افراد دیگر گشته و منجر به حملات ترس شود. در برخی از این قبیل موارد پاسخ مسئله دارو است. داروهای ضد افسردگی مانند پاکسیل (1) و بازدارنده های مونوامین اکسیدازی، یا آرام بخش هایی مانند زاناکس (2)، لیبریوم (3)، والیوم (4)، می توانند به افرادی که اضطراب اجتماعی شدید دارند کمک کنند. با این وجود، بسیاری از افراد در حالی از این داروها به عنوان علاج هر دردی استفاده می کنند که شاید بهتر باشد مسئله آنها از طریق درمان حل شود. قبل از آغاز هر نوع رژیم دارویی باید ابتدا با یک پزشک مشورت شود.
چارچوب ذهنی: فکر ورود به اتاقی که پر از آدم های غریبه است شما را در جای خود می خشکاند؛ بعضی صبح ها، ترک خانه امری دشوار است. چنین افرادی می توانند از چند تمرین ساده ذهنی کمک بگیرند. قبل از ورود به موقعیت های اجتماعی ای که می توانند دشوار باشند، از خودتان بپرسید، "بدترین اتفاق ممکن چیست؟" انرژی خود را صرف خود موقعیت کنید، نه صرف نگرانی جلوتر در مورد آن. اگر کاری را برای بار اول انجام می دهید، تصور کنید که آن را قبلا هم انجام داده اید. به خاطر داشته باشید در آنچه که نمی آزمایید همیشه بازنده هستید.
اهداف واقع بینانه تایین کنید: بسیاری از افراد وقتی از عدم اعتماد به نفس رنج می برند که برای خود اهداف غیر قابل دسترس تایین کرده و در رسیدن به آنها با شکست مواجه می شوند. در عوض، اهدافی تایین کنید که قابل دسترس تر باشند و برای رسیدن به آنها در طول روز تلاش کنید. شاید نتوانید تا پایان هفته جهان را تسخیر کنید، اما حتما به کارهای خود خواهید رسید. با پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز این اهداف، احساس بهتری نسبت به خودتان خواهید داشت.
1. Paxil
2. Xanax
3. Librium
4. Valium
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:103
پایان نامه جهت اخذ درجه لیسانس در رشته ی مشاوره و راهنمایی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ۷
فصل اول ۹
مقدمه ۱۰
طرح مسئله ۱۱
اهداف پژوهش ۱۳
فرضیات ۱۴
تعریف نظری ۱۵
ضرورت و اهمیت تحقیق ۱۶
کلید واژه ۱۷
فصل دوم ۱۸
نگاهی به تاریخچه متغییرهای پژوهش ۱۸
مقدمه ۱۹
پیشینه نظری ۲۱
مفهوم عزت نفس ۲۴
چگونگی پیدایش عزت نفس در افراد ۲۶
عزت نفس از دیدگاه قرآن ، احادیث و دانشمندان اسلامی ۲۷
معانی نفس در قرآن کریم ۲۹
عزت نفس در احادیث و رویات اسلامی ۳۰
نظریه دانشمندان اسلامی درمورد نفس ۳۱
تفکر غیر منطقی ۳۲
دیگاههای روان شناختی درباره عزت نفس و افکار غیر منطقی ۳۶
دیدگاه ادلر ۳۷
دیدگاه اسمیت ۳۸
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور ۴۲
فصل سوم ۴۸
روش تحقیق ۴۸
مقدمه ۴۹
جمعیت هدف ۵۰
ابزار اندازگیری ۵۱
ویژگی تست افکار غیر منطقی ۵۲
روش آماری ۵۳
فصل چهارم ۵۴
یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها ۵۴
مقدمه ۵۵
توصیف نتایج ۵۶
یافته ها و تجزیه وتحلیل آنها ۶۰
جدول ۴-۴ بررسی رابطه عزت نفس یا ضرورت تایید و حمایت از جانب دیگران ۷۱
جدول ۵-۴ بررسی رابطه بین انتظار بیش از حد خود وعزت نفس در بین دانش آموزان ۷۲
جدول ۱۳-۴ بررسی رابطه بین عزت نفس و کمال گرائی در بین دانش آموزان ۸۰
فصل پنجم ۸۱
نتیجه گیری ۸۲
بحث ۸۵
محدودیت های پژوهش ۸۶
پیشنهادات پژوهش ۸۷
منابع و ماخذ ۸۸
مقدمه:
هر انسانی بر اساس ملاک ها و معیارهائی که در اختیار دارد ،همواره خود را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کا رائی،موفقیت و ارزشمندی خویش را تعیین می نماید . مفاهیمی که در شکل گیری عزت نفس مهم به نظر می رسد عبارتند از: خود ،ادراک هر فرد از خود (شکل گیری تصویر بدن در ذهن)، مفهوم هر فرد از خود (رشد گرایش عاطفی و ارزشی نسبت به بدن و روان خود ، ارزشیابی خود .به موازات تغییر و تحولاتی که در جسم انسان صورت می گیرد روان او هم دستخوش تغییراتی می گردد در این مسیر خود که در مرکز ساختارروانی انسان قرار دارد و به عنوان منبع و مرجع فعالیت های فکری،عاطفی و رفتاری انسان ایفای نقش می کند ، شکل می گیرد ، جسم و روان انسان هر کدام از بخش های متفاوتی تشکیل شده است .تشخیص به موقع نیتزهای کودک و پاسخ به موقع و متعادل به انها در رشد اعتماد به نفس او بسیلر موثر است ، البته این نکته بسیار مهم است که نیازهای انسان در دورانهای مختلف دستخوش تنوع و تغییر می گردد (دکتر اسدالهی،موسوی 1376)در رابطه با افکار غیر منطقی ایس معتقد است که ریشه رفتار غیر انطباقی فرد را باید در ان جستجو کرد ،اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه طرز تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی است انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و اشفته نمی شود بلکه دیدگاه و تصویری که او از اشیا دارد موجب نگرانی و اضطرابش می شوند به نظرایس که از نظریه پردازان اختلالات می باشد افکار و عواطف کنشهای جداگانه ای نیستند از این رو تا زمانیکه تفکر فرد غیر منطقی و غیر عقلانی باشد عواطف فرد نیز مختل خواهد شد و انسان افکار غیر منطقی را به طور مدام برای خود تکرار میکند بنابراین جنبهای از صفات پایدار شخصیت را این باور ها تشکیل می دهند و همواره در رفتار و عواطف او متجلی می شوند .ابرت ایس بنیانگذار نظریه عقلانی –عاطفی معتقد است که اختلالات عاطفی ناشی از باورها واعتقادات غیر منطقی است . بتسون 1972،باور بخشی از تصورات همیشگی یاقضایای تلویحی در ارتبات بین انسان و محیط می دانند که ممکن است این قضایا درست یا نادرست باشد . (شفیع ابادی ، 1371)
طرح مسئله:
مسئله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل و رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است .برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و نو اوری ،سلامت فکری و بهداشت روانی ، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کم روئی و گوشه گیری ، لجبازی و پرخاشگری و تنبلی و کندرویبه عنوان اولین یا مهمترین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس ، تقویت اعتماد به نفس و مهارت های فردی و اجتماعی انان می پردازد.(بیابانگرد1373)
ارضای نیاز به عزت نفس به احساساتی از قبیل :اعتماد به نفس،ارزش ،قدرت ،لیاقت ،کفایت و مفید مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد . اما بی اعتنائی به نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت ، ضعف و درماندگی می شود این احساس ها به نوبه خود یا به وجود اورنده دلسردی و یاس اساسی خواهندشد ویا این که گرایش های روان را به وجود خواهند اورد . (بیابانگرد 1373)
تعدادی از صاحب نظران فرض می کنند که یکی از مهمترین راههایی که افراد اولویت هایشان را سازمان بدهند در ارتباط با هدف عالی حفظ عزت نفس است بر طبق این دیدگاه افراد جهت حفظ یک تصویر مثبت از خودشان ،هم در چشم دیگران و هم در چشم خودشان، تلاش می کنند. در روانشناسی بالینیمخدوش شدن عزت نفس مراجعان از اهمیت ویژه ای برخوردار است این امر ممکن است با تصدیقی که درمانگر مورد افسردگی یا عدم توانائی مراجع برای مقابله با ان دارد یا از طریق کمک درمانی صورت می گیرد . عزت نفس پایین همچنین به عنوان علامت اصلی افسردگی محسوب می شود منظور از اصلاح عزت نفس عمدتا ارزشیابی ذهنی است مبنی بر اینکه شخص با ارزش است بر عکس شخصی است بد،ناشایست،بی ارزش. بنابراین عزت نفس قسمت ارزشیابانه خود پنداری است اصطلاحی که دامنه وسیع تری داشته و شامل باورهایی در مورد جنبه های نسبتا خاص خویشتن همچون توانائی موسیقی، هویت و غیره به علاوه همه ارزشیابی هایی همچون پذیرش خود و عزت نفس می باشد (علی پور 1373)و با توجه به مطالب گفته شده و عنوان پژوهش ((بررسی رابطه بین افکار غیر منطقی و عزت نفس ))که می توان مسئله تحقیق را به صورت ذیل کرد
ایا بین افکار غیر منطقی و عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد.
اهداف پژوهش :
همه افراد جامعه (به خبر برخی از بیماران )به یک ارزشیابی ثابت و استوار و معمولا عالی از خودشان ،احترام به خود ،یا عزت نفس یا به احترام دیگران تمایل یا نیاز دارند. بنابراین این نیازها را می توان در دو مجموعه فرعی طبقه بندی کرد. اول اینها عبارتند از: تمایل به قدرت ،موفقیت، کفایت، سیادت ،شایستگی ، اعتمادو رویاروئی با جهان و استقلالو ازادی ،در ثانی چیزی در ما هست که می توانیم ان را تمایل به اعتبار یا حیثیت ،مقام ،شهرت و افتخار ،برتری ،معروفیت ،توجه ،اهمیت،حرمت و یا تحسین بنامیم . این نیاز ها به طور نسبی مورد تاکید افراد ادلر پروانش قرار گرفته است و فرد ان را تقریبا نادیده گرفته است .
می توان اهداف پژوهش را به صورت زیر بیان کرد :
1- شناخت عزت نفس و افکار غیر منطقی
2- بررسی رابطه میان عزت نفس و افکار غیر منطقی
3- ارائه پیشنهاد و راه حل هائی جهت کاهش افکار غیر منطقی و افزایش عزت نفس.
فرضیات:
1- بین عزت نفس و افکار غیر منطقی رابطه وجود دارد یا نه؟
2-ایا بین عزت نفس با ضرورت تایید و حمایت از جانب دیگران رابطه وجود دارد یا نه ؟
3- ایا بین عزت نفس با انتظار بیش از حد از خود رابطه وجود دارد یا نه؟
4-ایا بین عزت نفس با تمایل به سرزنش رابطه وجود دارد یا نه؟
5- ایا بین عزت نفس با واکنش به ناکامی رابطه وجود دارد یا نه ؟
6-ایا بین عزت نفس با بی مسئولیتی عاطفی رابطه وجود دارد یا نه ؟
7- ای بین عزت نفس با نگرانی بیش از اندازه توام با اضطراب رابطه وجود دارد یا نه؟
8- ایا بین عزت نفس با اجتناب از مشکلات رابطه وجود دارد یا نه؟
9- ایا بین عزت نفس با وابستگی رابطه وجود دارد یا نه؟
10- ایا بین عزت نفس با درماندگی نسبت به تغییر رابطه وجود دارد یا نه؟
11- ایا بین عزت نفس با کمال گرایی رابطه وجود دارد یا نه؟
تعریف نظری :
عزت نفس : عزت نفس عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود ، عزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجودی است. از این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زود گذر نیست (شاملو ،1377).
افکار غیر منطقی : واژه منطقی به صورت مطلق یامتعصبانه تعریف نمی شود ، مردم بر اساس انتخاب ارزش ها ، مقاصد و اهداف مختلف زندگی می کنند . وقتی که این ارزش ها را انتخاب کردند، ان وقت چنانچه فکر ، احساس و عمل انها به گونه ای با شد که بدانهاکمک نماید تا بر اهدافشان برسند و بر اساس ارزش هایشان زندگی نمایند ، ان وقت منطقی عمل کرده اند ، اما چنانچه فکر ، حساس و عمل انها مخالف با اهداف و ارزش هایشان باشد ، غیر منطقی بوده اند . (قرچه داغی – 1375)
ضرورت و اهمیت تحقیق :
بیشتر صاحب نظران در ارزیابی با لینی غیر بالینی خود ، از عزت نفس به عنوان یک نکته کلیدی که می تواند اغلب جوانب زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد ، یاری کند و با افزایش ان در دیگر زمینه های زندگی خود تغییرایجادمی کند . همانطور که می دانیم عزت نفس متغییری است که با بسیاری از متغییر های دیگر رابطه نزدیکی دارد ، من جمله با موفقیت در تحصیل ، به این علت که پیشرفت و موفقیت تحصیلیو راههای جلوگیری از افت تحصیلی ف یکی از مهمترین اهداف اموزش و پرورش وتعلیم و تربیت می باشد . بررسی عوامل موثر در ان از جمله عزت نفس حائز اهمیت بسیار می باشد . از طرف دیگر رشد و شکوفایی ادمیان حاصل نمی شود مگر از طریق به کارگیری و استفاده از استعداد های خدا دادی و استفاده و به کارگیری از استعدادها نیز تا حدود زیادی بستگی به اعتماد به نفس ،
عاطفی ، جرات ورزی و عزت نفس دارد .بنابراین برای بالا بردن میزان استفاده و بکارگیری از استعداد های ذاتی که در نهایت منجر به شکوفائی انها می شود . باید عزت نفس و اعتماد به نفس افراد را بالا برد و برای این کار لازم است که ابتدا عوامل موثر در انها را شناخت و میزان رابطه انها با این متغییر را مورد بررسی و کنکاش قرار داد تا بعد بتوان انها را در افراد بالا برد.
«فصل دوم»
«نگاهی به تاریخچه متغییرهای پژوهش»
مقدمه :
چرا از ذهن برای ایجاد یک واقعیت منفی استفاده می کنیم ؟ اگر ذهن ما بتواند سلامتی ، تنعم و شادی و یا به همان سادگی بیماری ، فقر و ناامیدی بیافریند ،چرا در همه لحظات زندگی و سلامتی تنعم و شادی را بر نمی گزینیم ؟ باانکه ممکن است واژه دیگری برای توصیف پدیده داشته باشید ، ما این سر چشمه تفکر منفی را احساس ناشایسته بودن می دانیم این چیزی بیش از یک احساس یا یک اندیشه گذرائی است ، زمینه ای از بودن است ، اعتقادی عمیق به این است که ((من به قدر کافی خوب نیستم )) واژه ها و عبارت های دیگری نیز برای ان در نظر گرفته شده که از جمله می توان به تامین نبودن ، استحقاق نداشتن یا کمی عزت نفس اشاره کرد . احساس شایسته نبودن روی تمام نقطه نظرهای مثبت تاثیر منفی گذاشته و افکار منفی را اعتبار می بخشد . وقتی که به جنبه مثبتی از خود بر خورد می کنیم بلافاصله احساس ناشایسته بودن پای پیش گذاشته فرمان دیگری صادر می کند ((نه نیستی )) وقتی چیزمثبتی برای خود ارزو می کنیم احساس ناشایسته بودن می گوید: نه استحقاق را نداری وقتی برای ما اتفاق خوشایندی می افتد ، احساس نا شایستگی اغلب به کلام زبان می گوید: نه این واقعیت ندارد اما وقتی در باره خود فکر بدی می کنیم احساس ناشایسته بودن در مقام موافق ، ظاهر می شود : بله همین طور است ، از این هم فکر می کنی بدتر.
وقتی به خود می گوییم که نمی توانیم به خواسته خود برسیم . احساس ناشایسته بودن می گوید بله حالا واقع بینانه فکر می کنی . وقتی اتفاق ناگواری برای ما میافتد احساس نا شایسته بودن قبل از همه در مقام توجیه خود می گوید ببین هر چه گفتم درست بود . احساس بی ارزش کردن از کجا نشات می گیرد ؟ در دوران طفولیت مورد تعریف و تمجید غیر مشروت قرار می گیریم ، اما وقتی کمی بزرگتر می شویم و دنیایمان را سیاحت می کنیم رابطه متقابل بین ما و بزرگتر ها نشانهای قدرت ،عشق ،اختیار ، اقتداردر زندگی ،معمولا حالت دارد که این کار را بکن ،این کار را مکن ،به عبارت دیگر برای تکرار کارهای خوب به تدریج کمتر مورد تشویق قرار می گیریم ،اما برای تکرار یک عمل خطا بر شدت سرزنش و مجازات افزوده می شود . بعضی از بچه ها صرفا برای جلب توجه دیگران در کارها خطا می کنند زیرا وقتی توجه منفی از توجه نکردن بهتر است و بی توجهی و نادیده گرفتن کودکمفهوم ترک کردن و او را به حال خود گذاشتن است . به تدریج درباره خود چنین برداشتی پیدا می کند و از این زمین حاصلخیز تفکر منفی ما شکل می گیرد . علت اصلی احساس حقارت و خود بزرگ بینی را می توان در طرد شدن مستمر و مداوم از طرف والدین و دیگران دانست ،لذا قسمتی از ارزش های درونی او احساس بی ارزشی نسبت به خود می باشد . روانشناسان معتقد اند که احساس بیارزشی عمیق ،ریشه بسیاری از بیماری های روانی است . که در بین افراد دیده می شود . (شفیع ابادی 1376)