فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:186
همه ما نیازمند به یک نگاهیم چه آن وقت که در رفاه و آسایش و تجملات غرقیم و چه آن زمان که بیمار و محتاج در گوشه ای تنها . و آن گاه نور گرمی نیست جز توجه الوهیت به سوی ما ,
آیا این اصل عدالت نیست که در فطرت انسان قرار گرفته و آیا خالق آن عین عدالت نیست که به همه عالم فقیر و غنی کوچک و بزرگ از ذره های اتم تا کهکشانها توجه یکسان دارد و باران لطف و رحمت خود را برای همه یکسان می باراند.
پس عدالت چیزی جز قرار گرفتن هر چیز در جای خود نمی باشد که عین عدل را در آفریده های خالق به روشنی می توان دید و برای احیای آن نیز رسولان خود را به سوی خالق خود فرو فرستاد تا با ایجاد حکومت اسلامی برپا کننده این اصل دینی که پایه ای از پنجگانه اصول دین توحید می باشد به وسیله نبوت و امامت آن, عدالت بر پا شده و روز معاد قیامت نیز به آن عمل شود و ما که مسلمانیم آن را باید در این دنیای غافل زنده و احیاء کنیم مگر نه آن که مولای ما با دیدگان دل همه را می بیند. بچه های گرسنه, زنان نیازمند کهنسالان رنج دیده آیا باید نشست و دست بر دست گذاشت و نظاره گر این همه بی عدالتی بود. در این صورت باید از خود بپرسیم آیا ما مسلمانیم؟ چرا باید عده ای با ظلم و زور همه امکانات مظلومان را بگیرند. و حتی اجازه رشد و توسعه را به آنان ندهند. آیا این عدالت است؟ ولی نه می توان با هشیاری و بیداری و مبارزه با ظلم حق را به حقدار رساند و اجازه تجاوز را به سرزمینهای غریب نداد ( مرگ بر اسرائیل ). اجازه هتک حرمت به پیامبر اسلام را نداد ( مرگ بر دانمارک ) . اجازه دخالت در مسائل دانش صلح آمیز هسته ای در ایران را نداد و یک صدا بگوییم انرژی هسته ای حق مسلم ماست . ( مرگ بر آمریکا )
به همین دلیل ما بر آن شدیم تا مجموعه را از تعریف عدالت و نتایج اجرای آن در پیشرفت کشور و اینکه چه کسانی برپا کننده عدالت هستند و مخالفان با آن را بشناسیم و با دید روشن و گامهای استوار در این راه گام برداریم و زیر سایه بیرق عدالت در ظهور عدالت گستر عالم زندگی آرامی را داشته باشیم.
پس اجازه نمی دهیم که حق حکومت اسلامی و شریعت الهی توسط زورگویان و ظالمان زیر پا گذاشته شود و با وحدت جهانی بر پا کننده پرچم عدالت در جهان خواهیم بود و زیر سایه عمل به آن با آسایش و آرامش جاودانی زندگی خواهیم کرد.
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 175 صفحه می باشد.
مقدمه. ۱
چکیده. ۲
عدالت چیست؟. ۷
حسن و قبح عقلی.. ۸
سرچشمه « ظلم » یکی از امور زیر است.. ۹
دعوت به عدل و داد. ۱۰
فلسفه آفات و شرور. ۱۰
قضاوت نسبی و معلومات محدود. ۱۱
حوادث ناخوشایند و هشدارها ۱۲
فلسفه حوادث ناخوشایند زندگی.. ۱۳
پرورش انسان در آغوش مشکلات.. ۱۳
مشکلات سبب بازگشت به سوی خدا ۱۴
مشکلات و فراز و نشیبها به زندگی روح می دهد. ۱۵
چرا جهان طبیعت اینقدر زیباست؟. ۱۵
یک دلیل روشن آن عدم یکنواختی است. ۱۵
مشکلات خود ساخته: ۱۶
مساله جبر و اختیار. ۱۷
سرچشمه اعتقاد به جبر. ۱۷
نکته اصلی اشتباه جبریها ۱۸
عوامل اجتماعی و سیاسی مکتب جبر. ۱۹
عوامل سیاسی.. ۱۹
عوامل روانی.. ۱۹
عوامل اجتماعی.. ۱۹
روشنترین دلیل برای آزادی اراده و اختیار. ۲۰
وجدان عمومی انسانها جبر را نفی می کند. ۲۰
تضاد منطق « جبر » با منطق « مذهب ». ۲۱
« امر بین الامرین » چیست؟. ۲۲
تفویض در برابر جبر. ۲۲
مکتب واسطه. ۲۲
قرآن و مساله جبر و اختیار. ۲۳
هدایت و ضلالت به دست خدا است . ۲۴
اقسام هدایت و ضلالت.. ۲۴
یک سئوال مهم. ۲۵
علم ازلی علت عصیان کردن! ۲۶
عدل خداوند و مساله « خلود ». ۲۶
گروهی از طریق شفاعت- گروهی از طریق عفو. ۲۸
نگاهی به معنای لغوی عدل. ۳۰
مفهوم اصطلاحی عدل. ۳۱
جایگاه عدل در بیان علوی.. ۳۲
مفهوم عدالت اجتماعی.. ۳۳
برابرى و مساوات.. ۳۳
قانونمندى.. ۳۴
فرق میان « عدالت » و « مساوات ». ۳۴
چرا از میان همه صفات عدل برگزیده شده است؟. ۳۴
گونه شناسی مفاهیم عدالت اجتماعی: ۳۶
مفهوم سلبی(منفی) یا ایجابی(اثباتی) عدالت: ۳۶
مفهوم عدالت می تواند محافظه کارانه یا اصلاح طلبانه باشد. ۳۶
مفهوم اقلی یا اکثری عدالت. ۳۶
مفهوم عدالت گاه سیاسی و گاه اجتماعی است. ۳۶
مبانی معرفت شناسی عدالت.. ۳۶
تعریف عدالت.. ۳۷
آیا عدالتخواهى فطرى است؟. ۳۸
نظر نیچه و ماکیاول. ۳۹
نظر برتراند راسل.. ۳۹
نقد این نظریه. ۴۰
نظر مارکسیسم. ۴۰
نظر اسلام. ۴۱
عدالت اجتماعِی در حکومت علوِی.. ۴۳
اوضاع سیاسى و اجتماعى و ادارى.. ۴۳
عدالت اجتماعی و حکومت اسلامی.. ۴۹
انقلاب آزادی استقلال. ۴۹
فریاد یا محمدا ۵۳
علِی و عدالت ۵۶
علی ( ع ) ، عدالت و بیت المال ۵۹
·سهم مساوى على علیه السّلام و بندهاش ۵۹
·خاموش کردن چراغ بیت المال ۶۰
·درد دل على علیه السّلام با مالک اشتر ۶۰
·توبیخ خزانهدار بیتالمال ۶۱
على علیه السّلام و مرد یهودى ۶۲
·على علیه السّلام و مرد سارق ۶۲
·سفارش على علیه السّلام در مورد ابن ملجم ۶۳
·آخرین سخن ۶۳
·حضرت علِی (ع) و عدالت در تقسیم بیت المال ۶۴
·نمونههایى از عدالت آن حضرت در تقسیم بیتالمال ۶۶
امام علی ( علیه السلام ) و عدالت اجتماعی ۶۹
حکومت و عدالت علِی.. ۷۳
ارزش و اعتبار عدالت از نظر نهج البلاغه. ۷۴
آِیا عدالت شرِیفتر و بالاتر است ِیا بخشندگِی؟. ۷۵
عدالت نباِید فداِی مصلحت بشود. ۷۷
اعتراف به حقوق مردم. ۷۸
منطق نهج البلاغه در باره عدالت.. ۸۰
حکمران امانتدار است نه مالک… ۸۱
ارزش عدالت از نظر امام علِی.. ۸۴
امام خمینی و دفاع از حقوق طبقات محروم جامعه. ۸۷
وصیت نامه امام خمینی.. ۸۷
مردان شجاع و زنان زینب گونه. ۹۰
پرهیز از شعارگرایی در دفاع از حقوق طبقات محروم جامعه ۹۰
وجود کارگزاران برخاسته از طبقات محروم جامعه ۹۱
توان ایجاد عدالت اجتماعی در سطح سیاست خارجی و روابط بین المللی ۹۱
حفظ نظام جمهوری اسلامی در مقابل آسیب های داخلی و تهدیدات خارجی ۹۲
پیام ویژه ۹۳
عدالت اجتماعی رمز بقا انقلاب اسلامی ۹۵
عدالت اجتماعی اصلی ترین ویژگی جمهوری اسلامی ۹۵
عدالت اجتماعی خط تمایز بین اسلام ناب و اسلام آمریکایی ۹۶
نجات مسلمین (سید جمال الدین). ۱۰۱
ایده نجات اسلام (مذهب). ۱۰۲
متدولوژی نجات اسلام برای مسلمین.. ۱۰۳
عزت و اقتدار مسلمین از طریق اجرای شریعت.. ۱۰۴
شعار نجات اسلام از شرآباد کردن دنیای مسلمین.. ۱۰۵
شعار نجات مسلمین و اسلام. ۱۰۷
جهانی سازی و عدالت.. ۱۰۸
احمدی نژاد، عدالت.. ۱۲۰
عدالت و جنجالهای سیاسی.. ۱۲۱
انر ژ ی هسته ای.. ۱۲۱
فرانسه و روسیه: ایران دست نگه دارد. ۱۲۳
روسیه: بحث تحریم انگیزه سیاسى دارد. ۱۲۳
توسعه عدالت در دولت احمدی نژاد. ۱۲۷
محرومیت دختران از آموزش… ۱۲۸
·چرا ما به بسیج ایدزی نیازمندیم که به صورت خاص بر روی کودکان متمرکز است؟. ۱۳۱
چگونه کودکان و افراد جوان تحت تاثیر اچ آی وی / ایدز قرار میگیرند؟. ۱۳۲
آموزش عدالت پیشرفت ۱۳۳
هزینه های آموزش ، عدالت ، پیشرفت کشور. ۱۳۵
روشهای مختلف استفاده از بهداشت عمومی.. ۱۳۷
از طریق مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانها : ۱۳۷
از طریق بیمه : ۱۳۷
از طریق طب خصوصی : ۱۳۷
عوامل تحقق عدالت.. ۱۴۲
موانع اجرای عدالت.. ۱۴۳
الف: تبعیض… ۱۴۴
ب: سودجویی.. ۱۴۵
ج: امتیاز طلبی.. ۱۴۶
د: ضعف نفس: ۱۴۷
گسترده عدالت در حکومت دینی.. ۱۴۸
سرآغاز بی عدالتی ها در تاریخ سیاسی اسلام. ۱۴۸
جلوه های عدالت در سیره علوی.. ۱۴۹
ستیز با عدالت گریزان.. ۱۵۰
عدالت علوی در سیاست و اقتصاد. ۱۵۱
برقراری عدالت جاودان ۱۵۶
مساله عمر حضرت حجت ۱۵۷
مشخصات دوره حضرت مهدى علیه السلام ۱۵۹
عدالت و مهدویت در قرآن و احادیث نبوى ۱۶۲
على علیه السلام و مهدویت ۱۶۳
ماهیت قیام مهدى علیه السلام ۱۶۴
مهدویت فلسفه بزرگ جهانى و عدالت ۱۶۶
منــــابــع. ۱۶۸
۱- قرآن مجید
۲- الغارات ، ص ۲۹ ، نشر دارالاضواء
۳-آزادی فرد و قدرت دولت ، ص ۷۸ ، تألیف دکتر محمود صناعی .
۴-امام علی ( ع ) ، صدای عدالت انسانیت ، تألیف هادی خسروشاهی ، انتشارات فراهانی .
۵-اصول کافی ، ج اول ، ص ۱۳۱
۶-بحارالانوار ،ج ۱۷ ، ص ۴۷ ، ج ۴۰ ، ص ۳۲۷
۷-ترجمه تفسیر المیزان ، ج ۲۴ ، علامه طباطبائی
۸-تاریخ ابن عساکر قسم امام علی ( ع ) ، ج ۳ ص ۳۳۸ ، سال ۱۳۵۸
۹-تاریخ طبری ج۲ ص ۵۷۸ ، چاپ دارالکتاب العلمیه بیروت
۱۰-تحقق عدالت اجتماعی ( چالشها ، چاله ها ، چاره ها ) ، تالیف سید محمدرضا علوی ، انتشارات آینه آثار
۱۱-توحید عدل عدالت اجتماعی ، تألیف محسن قرائتی ، انتشارات صبا
۱۲-جامعه توحیدی اسلام و عدالت اجتماعی ، تألیف علی محمد حیدری نراقی و مصطفی سباعی ، انتشارات حکمت
۱۳-راهنمای انسانیت ، ص ۴۴۹ ، تألیف مصطفی فرید تنکابنی ، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی سال نشر ۱۳۷۴
۱۴-زنگ عدالت ، تألیف فاطمه توفیقی ، انتشارات بوستان کتاب قم
۱۵-سیری در نهج البلاغه ، استاد شهید مرتضی مطهری
۱۶-سفینه ، جلد ۲ ، ص ۶۵۹
۱۷-سیمای عدالت در قرآن و حدیث ، تألیف رمضان فؤادیان دامغانی ، لوح محفوظ
۱۸-شرح ابن ابی الحدید ، ج ۱ ص ۲۰۰
۱۹-شرح نهج البلاغه ، ج ۲ ص ۱۳
۲۰-طلوع عدالت ، تألیف سید محمد حکیمی ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۲۱-غررالحکم ، جلد ۱ ، فصل اول ص۱۲۰
۲۲-عدالت اجتماعی در اسلام ، تألیف سید قطب ، ترجمه سیدهادی خسروشاهی و محمدعلی گرامی
۲۳-عدل الهی ، تألیف مرتضی مطهری
۲۴-عدالت اجتماعی “بخش اقتصاد” تألیف اکبر هاشمی رفسنجانی ، نشر الامام المنتظر
۲۵-عدالت در اندیشه های سیاسی اسلام ، تألیف بهرام اخوان کاظمی ، نشر بوستان کتاب قلم
۲۶-عدالت اجتماعی در اسلام ، تألیف جمال الدین موسوی اصفهانی ، نشر دانش و اندیشه معاصر
۲۷-عدل از منظر نهج البلاغه ، تألیف اصغر ثنائی ، محل نشر قلم
۲۸-عدل الهی از دیدگاه امام خمینی ، محل نشر تهران ، ناشر مؤسسه نشر اثار امام خمینی .
۲۹-عدل در جهان بینی توحیدی ، تألیف محمد محمدی ری شهری ، محل نشر قم ، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی
۳۰-عدل گستر جهان ، حضرت مهدی ( عج ) ، تألیف سید محمدعلی کاظمینی بروجردی ، ناشر حروفیه
۳۱-قرارداد اجتماعی ، ص ۳۷
۳۲-کتاب الحدیث ، دفتر فرهنگ و نشر اسلامی
۳۳-کشف الغمه ، جلد اول ، ص۱۷۶
۳۴-مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری ، جلد ۱۸ ، ص ۱۵۱
۳۵-مبانی نظری عدالت اجتماعی ، تألیف مدیریت بهره وری بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی ، انتشارات بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی
۳۶-نهج البلاغه
۳۷-نشان دادن وحدت در اجرای عدالت
عدالت دارای دو معنی متفاوت است:
۱- معنی وسیع این کلمه همانطور که گفتیم « قرار گرفتن هر چیز در جای خویش » است و به تعبیر دیگر موزون بودن و متعادل بودن.
این معنی از عدالت در تمام آفرینش در منظومه ها در درون اتم، در ساختمان وجود انسان، و همه گیاهان و جانداران حکمفرماست.
این همان است که در حدیث معروف پیامبر (ص) آمده که فرموده: بالعدل قامت السموات و الارض:
« به وسیله عدالت آسمانها و زمین بر پاست. »
فی المثل اگر قوای « جاذبه » و « دافعه » کره زمین، تعادل خود را از دست دهد، و یکی از این دو بر دیگری چیره شود یا زمین به سوی خورشید جذب می شود و آتش می گیرد و نابود م گردد و یا از مدار خود خارج شده و در فضای بیکران سرگردان و نابود می شود.
این معنی از عدالت همانست که شاعر در اشعار معروفش گفته است:
عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش
ظلم چه بود؟ وضع در ناموضعش!
عدل چه بود؟ آب ده اشجار را
ظلم چه بود؟ آب دادن خار را!
بدیهی است اگر آب را به پای بوته گل درخت میوه بریزند در جای خود مصرف شده، و این عین عدالت است و اگر به پای علفهای هرزه بی مصرف و خار بریزند در غیر مورد مصر ف شده، و این عین ظلم است.
۲- معنی دیگر عدالت « مراعات حقوق افراد » است، و نقطه مقابل آن « ظلم » یعنی حق دیگری را گرفتن و به خود اختصاص دادن یا حق کسی را گرفتن و به دیگری دادن یا تبعیض قائل شدن، به این ترتیب که به بعضی حقوقشان را بدهند و به بعضی ندهند.
روشن است معنی دوم « خاص » و معنی اول معنی « عام » است.
قابل توجه اینکه هر دو معنی « عدل » در مورد خداوند صادق است هر چند در این مباحث بیشتر معنی دوم منظور است.
معنی عدالت خداوند این است که نه حق کسی را از بین می برد، و نه حق کسی را به دیگری می دهد. و نه در میان افراد تبعیض قائل می شود او به تمام معنی عادل است و دلائل عدالت او را در بحث آینده خواهیم دانست.
« ظلم » خواه به گرفتن حق کسی باشد، یا دادن حق کسی به دیگری، و یا اجحاف و تبعیض در مورد ذات پاک خدا راه ندارد.
او هرگز نیکوکار را مجازات نمی کند، بدکار را تشویق نمی نماید، کسی را به گناه دیگری مواخذه
نمی کند و تر و خشک را هرگز با هم نمی سوزاند.
حتی اگر در یک جامعه بزرگ همه خطاکار باشند جز یک نفر، خدا حساب آن یک نفر را از دیگران جدا می کند و او را در مجازانت در کنار گناهکاران قرار نمی دهد.
و این که جمعیت « اشاعره » گفته اند اگر خدا همه پیامبران را به دوزخ بفرستد و همه بدکاران و جانیان را به بهشت، ظلم نیست، سخن گزاف و زشت و شرم آور و بی پایه ای است و عقل هرکس آلوده به خرافات و تعصب نباشد به زشتی این سخن گواهی می دهد.
· فرق میان مساوات و عدالت
نکته مهم دیگری که اشاره به آن در این بحث لازم است این است که گاهی « عدالت » با « مساوات » اشتباه می شود و گمان می رود معنی عدالت آنست که رعایت مساوات شود، در حالی که چنین نیست.
در عدالت هرگز مساوات شرط نیست بلکه استحقاق و اولویت ها باید در نظر گرفته شود.
فی المثل عدالت در میان شاگردان یک کلاس این نیست که به همه آنها نمره مساوی دهند و عدالت در میان دو کارگر این نیست که هر دو مزد مساوی دریافت دارند، بلکه عدالت به این است که هر شاگردی به اندازه معلومات و لیاقتش، و هر کارگری به اندازه کار و فعالیتش « نمره » یا « مرد » دریافت دارد.
در عالم طبیعت نیز عدالت، به معنی وسیع همین است، اگر قلب یک بالن ( نهنگ عظیم دریایی ) که حدود یک تن وزن دارد! با قلب یک گنجشک که شاید یک گرم بیشتر نباشد مساوی بود عدالت نبود، و اگر ریشه یک درخت تنومند بسیار بلند با ریشه یک نهال بسیار کوچک مساوی باشد عدالت نیست و عین ظلم است.
عدالت آن است که هر موجودی به میزان حق و استعداد و لیاقت خود سهمی دریافت دارد.
قبلاً دانستن این مساله لازم به نظر می رسد که عقل ما « خوبی » و « بدی » اشیاء را تا حدود قابل توجهی درک می کند ( این همان چیزی است که دانشمندان از آن به عنوان حسن و قبح عقلی یاد می کنند ).
مثلاً می دانیم عدالت و احسان خوبست، و ظلم و بخل بد است، حتی قبل از اینکه دین و مذهب از این امور سخن گوید برای ما روشن بوده است. هرچند مسائل دیگری وجود دارد که علم ما برای درک آن کافی نیست و باید از رهنمود رهبران الهی و پیامبران استفاده کند.
بنابراین اگر گروهی از مسلمین به نام « اشاعره » منکر « حسن و قبح عقلی » شده اند، و راه شناخت خوبی و بدی را، حتی در مثل عدالت و ظلم و مانند آنها فقط شرع و مذهب دانسته اند اشتباه محض است.
چه اینکه اگر عقل ما قادر به درک خوبی و بدی نباشد از کجا بدانیم خداوند معجزه را در اختیار فرد دروغگویی نمی گذارد؟، اما هنگامی که می گوییم دروغ گفتن زشت و قبیح است و محال است از خداوند سر زند می دانیم که وعده های خداوند همه حق است و گفته های او همه صدق است، هرگز دروغگو را تقویت نمی کند و هرگز معجزه را در اختیار شخص کاذب قرار نمی دهد.
این جاست که می توان به آنجه در شرع و مذهب وارد شده اعتماد کرد. بنابراین نتیجه
می گیریم که اعتقاد به حسن و قبح عقلی اساس دین و مذهب است ( دقت کنید )
اکنون به دلایل عدالت خدا باز می گردیم؛ برای پی بردن به این حقیقت باید بدانیم:
۱- جهل- گاهی آدم ظالم به راستی نمی داند چه می کند، نمی داند حق کسی را پایمال می سازد و از کار خود بی خبر است.
۲- نیاز – گاه نیاز به چیزهایی که در دست دیگران است انسان را وسوسه می کند که دست به این عمل شیطانی بزند، در حالی که اگر بی نیاز بود در این گونه موارد دلیلی بر ظلم نداشت.
۳- عجز و ناتوانی – گاه انسان مایل نیست در ادای حق دیگری کوتاهی کند اما قدرت و توانایی این کار را نداردف و ناخواسته مرتکب « ظلم : می شود.
۴- خودخواهی و کینه توزی و انتقامجویی – گاه هیچ یک از عوامل فوق در کار نیست، اما « خودخواهی » سبب می شود که انسان به حقوق دیگران تجاوز کند، و یا « حس انتقامجویی » و « کینه توزی » او را وادار به ظلم و ستم می کند، و یا روح « انحصار طلبی » سبب تعدی به دیگران می شود …. و مانند اینها.
اما با توجه به اینکه هیچ یک از این صفات زشت و این نارساییها و کمبودها در وجود مقدس خداوند راه ندارد زیرا او به همه چیز عالم و از همه بی نیاز، و بر هر چیز قادر و نسبت به همگان مهربان است معنی ندارد مرتکب ظلمی شود.
او وجودی است بی انتها و کمال او نامحدود است از چنین وجودی جز خیر و عدالت، جز رافت و رحمت سرچشمه نمی گیرد.
و اگر بدکاران را کیفر می دهد در حقیقت نتیجه اعمال آنهاست، که به دست آنها می رسد همانند کسی که بر اثر استعمال مواد مخدر یا نوشیدن مشروبات الکلی به انواع بیماریهای کشنده مبتلا می گردد. قرآن مجید می گوید:هل تجزون الا ما کنتم تعملون « آیا جزای شما چیزی جز اعمال شما هست »؟! ( سوره نمل، آیه ۹۰ )
· قرآن و عدالت پروردگار
قابل توجه این که در آیات قرآن مجید روی این مساله بسیار تاکید شده است، در یک جا می فرماید: ان الله لا یظلم الناس شیئاً و لکن الناس انفسهم یظلمون؛ خداوند به هیچ کس ستم نمی کند این مردم هستند که به خودشان ظلم و ستم روا می دارند. ( سوره یونس، آیه ۴۴)
در جای دیگر می فرماید: ان الله لا یظلم مثقال ذره … خداوند حتی به اندازه سنگینی ذره کوچکی ظلم و ستم بر هیچ کس روا نمی دارد. ( سوره نساء، آیه ۴۰)
و در مورد حساب و جزای رستاخیز می گوید: ونضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئاً؛
ما ترازوهای عدالت را در روز قیامت بر پا می کنیم و به هیچ کس کمترین ظلم و ستمی نخواهد شد. (سوره انبیاء، آیه ۴۷ )
باید توجه داشت منظور از « میزان » در اینجا وسیله سنجش نیک و بد است نه ترازوئی همچون ترازوهای این جهان )
گفتیم صفات انسان باید پرتوی از صفات خدا باشد و در جامعه انسانی صفات الهی پرتو افکن گردد، روی این اصل به همان مقدار که قرآن روی عدالت پروردگار تکیه کرده است به عدل و داد در جامعه انسانی و در فرد فرد انسانها اهمیت می دهد ، قرآن مجید کراراً ظلم را مایه تباهی و نابودی جامعه ها معرفی می کند و سرنوشت ظالمان را دردناکترین سرنوشت می شمرد.
قرآن ضمن بیان سرگذشت اقوام پیشین بارها این حقیقت را خاطر نشان کرده که ببینید بر اثر ظلم و فساد چگونه گرفتار عذاب الهی شدند و نابود گشتند، بترسید از این که شما هم بر اثر ظلم به چنین سرنوشتی گرفتار شوید.
قرآن با صراحت و به عنوان یک اصل اساسی می گوید: ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی؛ خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خویشاوندان دستور می دهد و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی می کند. ( سوره نحل، آیه ۹۰ )
جالب توجه این که همانگونه که ظلم کردن کار زشت و قبیحی است پذیرش ظلم و زیر بار ستم رفتن نیز از نظر اسلام و قرآن غلط است، چنانکه در سوره بقره آیه ۲۷۹ می خوانیم: لا تظلمون و لا تظلمون؛ نه ظلم کنید و نه زیر با ظلم بروید.
اصولاً تسلیم در برابر بیدادگران موجب تشویق ظلم و توسعه ستم و اعانت ظالم است.
از قدیم ترین ایام تا امروز گروهی از ناآگاهان بر عدالت خدا خرده گرفته اند، و مسائلی را مطرح نموده اند که به اعتقاد آنها با عدالت خدا سازگار نیست، و حتی گاه آنها را نه تنها دلیل بر نفی عدالت که دلیلی بر انکار وجود خدا پنداشته اند!
از جمله، وجود حوادث ناگوار مانند توفانها و زلزله ها و مصائب دیگر که همگانی است. و همچنین تفاوتهایی که در میان انسانها دیده می شود.
و نیز شرور و آفتهایی که دامن انسان یا نباتات و موجودات دیگر را می گیرد.
این بحث گاهی در ضمن بحثهای مربوط به خداشناسی در برابر مادیین مطرح می شود و گاه در بحث عدل پروردگار و ما آن را در این بحث مطرح می کنیم.
برای اینکه بدانیم تا چه اندازه در تحلیل دقیق این پندارها نادرست است، باید بحث مشروحی در این زمینه داشته باشیم و امور زیر را دقیقاً بررسی کنیم.
معمولاً همه ما در قضاوتهای خود و تشخیص مصداقها روی رابطه ای که اشیاء با ما دارند تکیه می کنیم. مثلاً می گوییم فلان چیز دور یا نزدیک است یعنی نسبت به ما.
یا فلان کس قوی و یا ضعیف است یعنی با مقایسه به وضع روحی یا جسمی ما، او دارای چنین حالتی است. در مسائل مربوط به خیر و شر و آفت و بلا نیز داوری مردم غالباً همین گونه است.
مثلاً اگر بارانی در سطح منطقه ببارد، ما کار نداریم که تاثیر این باران در مجموع چگونه بوده است، ما تنها به محیط زندگی و خانه و مزرعه خودمان و یا حداکثر شهرمان نگاه می کنیم، اگر اثر مثبتی داشته می گوییم نعمت الهی بود و اگر منفی بود نام « بلا » بر آن می گذاریم.
هنگامی که ساختمان فرسوده را برای نوسازی ویران می کنند و ما به عنوان یک راهگذر تنها از گرد و غبار آن سهمی داریم می گوئیم چه حادثه شری است، هرچند در آینده در آنجا بیمارستانی ساخته شود که افراد دیگری از آن استفاده کنند، و هر چند در مثال باران در مجموع منطقه اثرات مثبتی پیدا شده باشد.
در قضاوت سطحی و عادی نیش مار را آفت و شر می شمریم، بی خبر از اینکه همین نیش و زهر یک وسیله موثر دفاعی برای این حیوان است و غافل از اینکه گاهی از همین زهر داروهای حیات بخش می سازند که جان هزاران انسان را نجات می دهد.
بنابراین اگر ما بخواهیم گرفتار اشتباه نشویم باید به معلومات محدود خود نگاه نکنیم، و در قضاوتها تنها روی روابط اشیا با خودمان ننگریم بلکه تمام جوانب را در نظر بگیریم و قضاوت همه جانبه کنیم.
اصولاً حوادث جهان مانند حلقه های زنجیر بهم پیوسته است؛ توفانی که امروز در شهر ما می وزد و باران سیل آسائی که فرو می ریزد یک حلقه از این سلسله طولانی است که با حوادث نقاط دیگر کاملاً بهم مربوط است، و همچنین با حوادثی که در « گذشته » روی داده یا در « آینده » روی می دهد ارتباط دارد.
نتیجه اینکه انگشت روی یک قسمت کوچک گذاردن و درباره آن قضاوت قطعی کردن از منطق و عقل دور است.
آنچه قابل انکار است آفرینش « شر مطلق » است اما اگر چیزی از جهاتی خیر و از یک جهت شر است و خیر آن غلبه دارد بی مانع است، یک عمل جراحی از جهاتی ناراحت کننده و از جهات بیشتری مفید است بنابراین خیر نسبی است.
باز برای توضیح بیشتر به مثال زلزله دقت می کنیم: درست است که در یک نقطه ویرانی هایی به بار می آورد اما ارتباط زنجیره ای آن را با مسائل دیگر در نظر بگیریم چه بسا قضاوت ما عوض شود.
آیا زلزله مربوط به حرارت و بخارات درون زمین است یا مربوط به جاذبه ماه که پوسته خشک و جامد زمین را به سوی خود می کشد و گاه می شکند، و یا مربوط به هر دو است؟ دانشمندان نظرات گوناگونی اظهار کرده اند.
ولی هر کدام از اینها باشد باید آثار دیگر آن را در نظر گرفت. یعنی باید بدانیم که حرارت درون زمین چه اثری در ایجاد منابع نفتی که مهمترین ماده انرژی زا در عصر ماست و همچنین تولید ذغال سنگ و مانند اینها می گذارد؟! بنابراین خیر نسبی است.
و نیز جزر و مد حاصل از جاذبه ماه در دریاها چقدر برای زنده نگاهداشتن آب دریاها، و موجودات آن و گاه آبیاری سواحل خشک در آنجا که آبهای شیرین به دریا می ریزد تاثیر دارد، آن نیز خیر نسبی است.
اینجاست که می فهمیم قضاوتهای نستبی و معلومات محدود ماست که این امور را به صورت نقاط تاریک در صحنه آفرینش جلوه گر ساخته است، و هر قدر در ارتباط و پیوند حوادث و پدیده ها بیشتر بیاندیشیم به اهمیت آن مطلب آشناتر می شویم.
قرآن مجید به ما می گوید:«بهره شما از علم و دانش اندک، است» و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا (سوره اسراء،آیه۸۵ )
و با این علم و دانش اندک نباید در قضاوت عجله کرد.
همه ما افرادی را دیده ایم که وقتی غرق نعمتی می شوند گرفتار « غرور و خودبینی » می گردند، و در این حالت بسیاری از مسائل مهم انسانی و وظائف خود را به دست فراموشی می سپارند.
و نیز همه ما دیده ایم که در هنگام آرام بودن اقیانوس زندگی و راحتی و آسایش کامل چگونه یک حالت « خواب زدگی و غلفت » به انسان دست می دهد که اگر این حالت ادامه یابد منجر به بدبختی انسان می گردد.
بدون شک قسمتی از حوادث ناخوشایند زندگی برای پایان دادن به آن حالت غرور، و از بین بردن این غلفت و خواب زدگی است.
حتماً شنیده اید که رانندگان با تجربه از راههای صاف و هموار که خالی از هرگونه پیچ و خم و فراز و نشیب و گردنه هاست شکایت دارند. و این جاده ها را خطرناک توصیف می کنند، چرا که یکنواختی این جاده ها سبب می شود راننده در یک حال خواب زدگی فرو رود، و درست در اینجاست که خطر به سراغ او می آید.
حتی دیده شده در بعضی از کشورها در اینگونه جاده ها فراز و نشیب ها و دست اندازهای مصنوعی ایجاد می کنند تا جلو اینگونه خطرات را بگیرند.
مسیر زندگانی انسان نیز عیناً به همین گونه است. اگر زندگی فراز و نشیب و دست اندازی نداشته باشد و اگر گهگاه حوادث نامطلوبی پیش نیاید، آن حالت غفلت و بیخبری از خدا و از سرنوشت و از وظائفی که انسان بر عهده دارد حتمی است.
هرگز نمی گوییم انسان باید با دست خود حوادث ناخوشایند بیافریند و به استقبال ناراحتی ها برود، چرا که همیشه این امور در زندگی انسان بوده و هست، بلکه می گوئیم باید توجه داشته باشد که فلسفه قسمتی از این حوادث این است که جلو غرور و غفلت را که دشمن سعادت اوست بگیرد، تکرار می کنیم این فلسفه قسمتی از این حوادث ناخوشایند است مه همه آ«ها، چرا که بخش های دیگری وجود دارد که به خواست خدا بعداً از آن سخن خواهیم گفت.
کتاب بزرگ آسمانی ما قرآن مجید در این زمینه چنین می گوید: فاخذناهم بالبأساء و الضراء لعلم یتضرعون؛ ما آنها را به حوادث سخت و دردناک و رنجها گرفتار ساختیم تا به درگاه خدا روی آورند. ( سوره انعام، آیه ۴۳ ).
گفتیم گروهی از خرده گیران، مساله حوادث ناگوار و بروز آفتها و مشکلات، و ناکامیهایی را که در زندگی دامنگیر انسان می شود بهانه ای برای انکار عدالت پروردگار و گاهی انکار اصل وجود خدا گرفته اند! در بحث گذشته به تحلیل و بررسی قسمتی از این حو.ادث پرداختیم و دو فلسفه آن را بازگو کردیم:
اکنون به ادامه این بحث توجه کنید.
باز تکرار می کنیم ما نباید با دست خود برای خودمان مشکل و حادثه بیافرینیم، اما با این حال بسیار می شود که حوادث سخت و ناگوار اراده ما را قوی و قدرت ما را افزایش می دهد، درست همانند فولادی را که به کوره های داغ می برند و آبدیده و مقاوم می شود ما هم در کوره این حوادث آبدیده و پر مقاومت می شویم.
جنگ چیز بدی است ولی گاهی یک جنگ سخت و طولانی استعداد یک ملت را شکوفا می کند، پراکندگی را مبدل به وحدت و عقب ماندگیها ر به سرعت جبران می نماید.
یکی از تاریخ نویسان معروف غرب می گوید: « هر تمدن درخشانی در طول تاریخ در نقطه ای از جهان ظهور کرده به دنبال این بوده است که یک کشور مورد هجوم یک قدرت بزرگ خارجی قرار گرفته و نیروهای خفته آنها را بیدار و بسیج کرده است »!
البته واکنش همه افراد و همه جامعه ها در برابر حوادث تلخ زندگی یکسان نیست. گروهی گرفتار یأس و ضعف و بدبینی می شوند و نتیجه منفی می گیرند، اما افرادی که زمینه های مساعد دارند در برابر این حوادث تحریک و تهییج شده به حرکت در می آیند و می جوشند و می خروشند، و نقطه های ضعف خود را به سرعت اصلاح می کنند.
منتها چون در اینگونه موارد بسیاری از مردم قضاوت سطحی می کنند تنها تلخی ها و سختی ها را
می بینند و اما آثار مثبت و سازنده را نادیده می گیرند.
ادعا نمی کنیم همه حوادث تلخ زندگی در انسان چنین اثری دارد ولی حداقل قسمتی از آنها چنین است.
شما اگر زندگی نوابغ جهان را مطالعه کنید می بینید تقریباً همه آنها در میان مشکلات و ناراحتیها بزرگ شدند، کمتر می توان افراد ناز پرورده ای را پیدا کرد که در زندگی نبوغی از خود نشان داده باشند و به مقام والائی برسند، فرماندهان بزرگ نظامی آنها هستند که میدانهای نبرد سخت و طولانی دیده اند، مغزهای متفکر اقتصادی آنها هستند که در بازارهای بحران زده اقتصادی گرفتار شده اند.
سیاستمداران قوی و بزرگ آنها هستند که با مشکلات سخت سیاسی دست به گریبان بوده اند.
کوتاه سخن این که: مشکلات و رنجها انسان را در آغوش خود پرورش می دهد.
در قرآن مجید چنین می خوانیم: فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه حیرا کثیرا؛ ای بسا چیزی را ناخوشایند بشمرید اما خداوند در آن خیر فراوان قرار دهد ( سوره نساء، آیه ۱۹ ).
در بحثهای گذشته خوانده ایم که جزء جزء وجود ما هدفی دارد، چشم برای هدفی است، گوش برای هدفی دیگر، قلب و مغز و اعصاب هرکدام برای هدفی آفریده شده اند، وقتی خطوط سر انگشتان ما هم فلسفه ای دارد.
بنابراین چگونه ممکن است کل وجود ما بی هدف و فاقد فلسفه باشد.
و نیز در بحثهای سابق خواندیم که این هدف چیزی جز تکامل یافتن انسان در تمام زمینه ها نخواهد بود.
مسلماً برای رسیدن به این تکامل احتیاج به برنامه های آموزشی و پرورشی عمیقی است که سراسر وجود انسان را فرا گیرد، و به همین جهت خداوند علاوه بر فطرت پاک توحیدی که به انسان داده، پیامبران بزرگی را با کتابهای آسمانی فرستاده تا رهبری این انسان را در این مسیر بر عهده گیرند.
ضمناً برای تکمیل این هدف باید گاه به گاه عکس العمل گناهان و خطاهای او را به او نشان دهد و بر اثر تخلف از فرمان خدا با ناراحتیهایی در زندگی روبرو شود تا به عواقب زشت و شوم اعمال خویش آشنا گردد و رو به سوی خدا آورد. و در اینجاست که قسمتی از بلاها و حوادث ناگوار در واقع رحمت و نعمت الهی است.
همانگونه که قرآن کریم خاطر نشان می کند: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا العلهم یرجعون؛ فساد در خشکی و دریا به خاطر اعمال مردم آشکار شد خدا
می خواهد نتیجه قسمتی از اعمال آنها را به آنها بچشاند شاید بیدار شوند و به سوی او بازگردند ( سوره روم، آیه ۴۱ ).
با توجه به آنچه در بالا گفتیم حوادث دردناک را مصداق « شر » دانستن و از آنها به « بلا » تعبیر کردن، و آن را بر خلاف عدالت الهی شمردن بسیار دور از منطق و دلیل و عقل است، چرا که هر قدر در این مساله باریکتر می شویم به فلسفه های بیشتری دست می یابیم.
از آنجا که مشکل آفات و شرور و حوادث ناگوار و ناخوشایند برای بسیاری از مطالعه کنندگان بحث های خداشناسی و توحیدی مشکل قابل ملاحظه ای است، باز هم ناچاریم بحث و تحلیل دیگری روی این مساله داشته باشیم و فلسفه هایی را که درباره شرور و آفات گفتیم ادامه دهیم.
شاید درک این مساله برای بعضی مشگل باشد که مواهب و نعمتها اگر مستمر و یکنواخت باشند ارزش و اهمیت خود را از دست می دهند.
امروز ثابت شده که اگر جسمی را در وسط اطاقی بگذارند و از تمام اطراف نور قوی و یکسان به آن تابنده شود و خود جسم و اطاق نیز کاملاً صاف و مدور باشد هرگز آن جسم را نمی توان مشاهده کرد، زیرا همیشه سایه ها وقتی در کنار نور قرار می گیرد ابعاد جسم را مشخص می کند و آنرا از اطراف خود جدا
می سازد و ما می توانیم آن را ببینیم.
ارزش مواهب زندگی نیز بدون سایه های کم رنگ و پر رنگ مشکلات هرگز قابل مشاهده نیست. اگر در تمام عمر بیماری وجود نداشت لذت سلامتی هرگز احساس نمی شد، به دنبال یک شب تب داغ و سوزان و سردرد شدید و جانکاه است که صبحگاهان به هنگام قطع تب و درد چنان طعم سلامتی در ذائقه انسان شیرین می گردد که هر زمان به یاد آن شب بحرانی و رنج می افتد متوجه می شود چه گوهر پر ارزشی به نام سلامتی در اختیار دارد.
اصلاً زندگی یکنواخت – حتی مرفه ترین زندگی ها – خسته کننده و بی روح و مرگبار است، بسیار دیده شده که افرادی به خاطر یک زندگی مرفه و خالی از هرگونه ناراحتی و رنج آنچنان خسته شده اند که دست به خودکشی زده و یا دائماً از زندگی خود شکایت دارند.
شما هیچ معمار با ذوقی را پیدا نمی کنید که دیوارهای یک سالن بزرگ را مانند دیوار یک زندان صاف و یکنواخت کند، بلکه با فراز و نشیب و پیچ و خم ها باصطلاح به آن حالت می دهد.
چرا منظره جنگلهایی که بر روی کوهپایه ها می روید و نهرها به صورت مارپیچ از لابلای درختان کوچک و بزرگش می گذرد آنقدر جالب و دل انگیز است؟!
نظام « نور » و « ظلمت » و آمد و شد شب و روز که قرآن در آیات مختلفش روی آن تکیه کرده یک اثر مهمش پایان دادن به زندگی یکنواخت انسانهاست، چرا که اگر همواره خورشید در یک گوشه آسمان، یکنواخت به کره زمین می تابید، نه تغییر حالتی داشت و نه پرده طلائی شب جای آن را می گرفت، گذشته از اشکالات دیگر در مدت کوتاهی همه انسانها خسته می شدند.
روی این حساب باید قبول کرد که حداقل بخشی از مشکلات و حوادث ناگوار زندگی این فلسفه را دارد که به بقیه زندگی روح می دهد و آنرا شیرین و قابل تحمل می سازد، ارزش نعمتها را آشکار می کند، و به انسان امکان می دهد که از مواهبی که در دست دارد حداکثر بهره برداری را کند.
نکته دیگری که در آخرین مرحله این بحث اشاره به آن را ضروری می دانیم این است که بسیاری از مردم در محاسبه علل و عوامل حوادث ناگوار و مصائب گاهی گرفتار اشتباه می شوند و ظلمهایی که به دست انسانهای ستمگر انجام شده است به حساب بی عدالتی دستگاه آفرینش می گذارند و بی نظمی کار بشر را به حساب بی نظمی سازمان خلقت.
مثلاً گاهی ایراد می کنند « چرا هرچه سنگ است برای پای لنگ است؟! » چرا زلزله ها در شهرها خسارت کمی ایجاد می کند اما در روستاها قربانیان زیادی می گیرد و گروه کثیری زیر آوار می مانند، ایین چه عدالتی است؟ اگر بنا هست بلائی قسمت شود چرا یکسان قسمت نمی شود؟
چکیده:
همه ما نیازمند به یک نگاهیم چه آن وقت که در رفاه و آسایش و تجملات غرقیم و چه آن زمان که بیمار و محتاج در گوشه ای تنها . و آن گاه نور گرمی نیست جز توجه الوهیت به سوی ما ,
آیا این اصل عدالت نیست که در فطرت انسان قرار گرفته و آیا خالق آن عین عدالت نیست که به همه عالم فقیر و غنی کوچک و بزرگ از ذره های اتم تا کهکشانها توجه یکسان دارد و باران لطف و رحمت خود را برای همه یکسان می باراند.
پس عدالت چیزی جز قرار گرفتن هر چیز در جای خود نمی باشد که عین عدل را در آفریده های خالق به روشنی می توان دید و برای احیای آن نیز رسولان خود را به سوی خالق خود فرو فرستاد تا با ایجاد حکومت اسلامی برپا کننده این اصل دینی که پایه ای از پنجگانه اصول دین توحید می باشد به وسیله نبوت و امامت آن, عدالت بر پا شده و روز معاد قیامت نیز به آن عمل شود و ما که مسلمانیم آن را باید در این دنیای غافل زنده و احیاء کنیم مگر نه آن که مولای ما با دیدگان دل همه را می بیند. بچه های گرسنه, زنان نیازمند کهنسالان رنج دیده آیا باید نشست و دست بر دست گذاشت و نظاره گر این همه بی عدالتی بود. در این صورت باید از خود بپرسیم آیا ما مسلمانیم؟ چرا باید عده ای با ظلم و زور همه امکانات مظلومان را بگیرند. و حتی اجازه رشد و توسعه را به آنان ندهند. آیا این عدالت است؟
ولی نه می توان با هشیاری و بیداری و مبارزه با ظلم حق را به حقدار رساند و اجازه تجاوز را به سرزمینهای غریب نداد ( مرگ بر اسرائیل ). اجازه هتک حرمت به پیامبر اسلام را نداد ( مرگ بر دانمارک ) . اجازه دخالت در مسائل دانش صلح آمیز هسته ای در ایران را نداد و یک صدا بگوییم انرژی هسته ای حق مسلم ماست . ( مرگ بر آمریکا )
به همین دلیل ما بر آن شدیم تا مجموعه را از تعریف عدالت و نتایج اجرای آن در پیشرفت کشور و اینکه چه کسانی برپا کننده عدالت هستند و مخالفان با آن را بشناسیم و با دید روشن و گامهای استوار در این راه گام برداریم و زیر سایه بیرق عدالت در ظهور عدالت گستر عالم زندگی آرامی را داشته باشیم.
پس اجازه نمی دهیم که حق حکومت اسلامی و شریعت الهی توسط زورگویان و ظالمان زیر پا گذاشته شود و با وحدت جهانی بر پا کننده پرچم عدالت در جهان خواهیم بود و زیر سایه عمل به آن با آسایش و آرامش جاودانی زندگی خواهیم کرد.
فهرست مطالب
مقدمه
چکیده
فصــــل اول
عدل چیست؟
و
چرا عدالت زیباست ؟
عدالت چیست؟
حسن و قبح عقلی
سرچشمه « ظلم » یکی از امور زیر است
فلسفه آفات و شرور
فلسفه حوادث ناخوشایند زندگی
مساله جبر و اختیار
روشنترین دلیل برای آزادی اراده و اختیار
« امر بین الامرین » چیست؟
هدایت و ضلالت به دست خدا است
عدل خداوند و مساله « خلود »
نگاهی به معنای لغوی عدل
مفهوم اصطلاحی عدل
جایگاه عدل در بیان علوی
مفهوم عدالت اجتماعی
فرق میان « عدالت » و « مساوات »
مبانی معرفت شناسی عدالت
تعریف عدالت
آیا عدالتخواهى فطرى است؟
نظر نیچه و ماکیاول
نظر برتراند راسل
نظر مارکسیسم
نظر اسلام
فصــــل دوم
حکومت اسلامی
برقراری عدالت
عدالت اجتماعِی در حکومت علوِی
اوضاع سیاسى و اجتماعى و ادارى
عدالت اجتماعی و حکومت اسلامی
انقلاب آزادی استقلال
فصــــل سوم
محمد (ص)
الگــو در عدالــت
پیشرفـت کشـور
فریاد یا محمدا
فصــــل چهارم
علی (ع)
الگو در عدالت
علِی و عدالت
علی ( ع ) ، عدالت و بیت المال
على علیه السّلام و مرد یهودى
امام علی ( علیه السلام ) و عدالت اجتماعی
حکومت و عدالت علِی
ارزش و اعتبار عدالت از نظر نهج البلاغه
آِیا عدالت شرِیفتر و بالاتر است ِیا بخشندگِی؟
عدالت نباِید فداِی مصلحت بشود
اعتراف به حقوق مردم
منطق نهج البلاغه در باره عدالت
حکمران امانتدار است نه مالک
ارزش عدالت از نظر امام علِی
فصــــل پنجم
امام خمینی(ره)
برقراری عدالت
پیشرفت کشور
امام خمینی و دفاع از حقوق طبقات محروم
وصیت نامه امام خمینی
پرهیز از شعارگرایی در دفاع از حقوق طبقات محروم جامع
وجود کارگزاران برخاسته از طبقات محروم جامعه
پیام ویژه
عدالت اجتماعی رمز بقا انقلاب اسلامی
عدالت اجتماعی اصلی ترین ویژگی جمهوری اسلامی
عدالت اجتماعی خط تمایز بین اسلام ناب و اسلام آمریکایی
فصــــل ششم
جهانـی ســازی
عدالــت توسعه متوازن آن
نجات مسلمین (سید جمال الدین)
ایده نجات اسلام (مذهب)
عزت و اقتدار مسلمین از طریق اجرای شریعت
شعار نجات اسلام از شرآباد کردن دنیای مسلمین
شعار نجات مسلمین و اسلام
جهانی سازی و عدالت
جهانی سازی و عدالت
فصــــل هفتم
ملی شدن صنعت نفت، انرژی هسته ای
عدالــت
پیشرفت کشور
احمدی نژاد، عدالت
عدالت و جنجالهای سیاسی
فصــــل هشتم
تغذیه ، بهداشت ، آموزش
عدالت
پیشرفت کشور
توسعه عدالت
محرومیت دختران از آموزش
چگونه کودکان و افراد جوان تحت تاثیر اچ آی وی / ایدز قرار میگیرند؟
آموزش عدالت پیشرفت
روشهای مختلف استفاده از بهداشت عمومی
فصــــل نهم
راههای تحقق
عدالـت
عوامل تحقق عدالت
موانع اجرای عدالت
گسترده عدالت در حکومت دینی
سرآغاز بی عدالتی ها در تاریخ سیاسی اسلام
جلوه های عدالت در سیره علوی
ستیز با عدالت گریزان
عدالت علوی در سیاست و اقتصاد
فصــــل دهم
حضرت مهدی(عج)
عدالت گستر عالم
برقراری عدالت جاودان
مساله عمر حضرت حجت
مشخصات دوره حضرت مهدى علیه السلام
عدالت و مهدویت در قرآن و احادیث نبوى
على علیه السلام و مهدویت
ماهیت قیام مهدى علیه السلام
مهدویت فلسفه بزرگ جهانى و عدالت
نوع فایل: Word
تعداد صفحات: 168 صفحه
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته حقوق عدالت چیست ؟ چه نقشی در پیشرفت کشور دارد؟ با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 170
مقدمه
همه ما نیازمند به یک نگاهیم چه آن وقت که در رفاه و آسایش و تجملات غرقیم و چه آن زمان که بیمار و محتاج در گوشه ای تنها . و آن گاه نور گرمی نیست جز توجه الوهیت به سوی ما , آیا این اصل عدالت نیست که در فطرت انسان قرار گرفته و آیا خالق آن عین عدالت نیست که به همه عالم فقیر و غنی کوچک و بزرگ از ذره های اتم تا کهکشانها توجه یکسان دارد و باران لطف و رحمت خود را برای همه یکسان می باراند. پس عدالت چیزی جز قرار گرفتن هر چیز در جای خود نمی باشد که عین عدل را در آفریده های خالق به روشنی می توان دید و برای احیای آن نیز رسولان خود را به سوی خالق خود فرو فرستاد تا با ایجاد حکومت اسلامی برپا کننده این اصل دینی که پایه ای از پنجگانه اصول دین توحید می باشد به وسیله نبوت و امامت آن, عدالت بر پا شده و روز معاد قیامت نیز به آن عمل شود و ما که مسلمانیم آن را باید در این دنیای غافل زنده و احیاء کنیم مگر نه آن که مولای ما با دیدگان دل همه را می بیند. بچه های گرسنه, زنان نیازمند کهنسالان رنج دیده آیا باید نشست و دست بر دست گذاشت و نظاره گر این همه بی عدالتی بود. در این صورت باید از خود بپرسیم آیا ما مسلمانیم؟ چرا باید عده ای با ظلم و زور همه امکانات مظلومان را بگیرند. و حتی اجازه رشد و توسعه را به آنان ندهند. آیا این عدالت است؟ ولی نه می توان با هشیاری و بیداری و مبارزه با ظلم حق را به حقدار رساند و اجازه تجاوز را به سرزمینهای غریب نداد ( مرگ بر اسرائیل ). اجازه هتک حرمت به پیامبر اسلام را نداد ( مرگ بر دانمارک ) . اجازه دخالت در مسائل دانش صلح آمیز هسته ای در ایران را نداد و یک صدا بگوییم انرژی هسته ای حق مسلم ماست . ( مرگ بر آمریکا ) به همین دلیل ما بر آن شدیم تا مجموعه را از تعریف عدالت و نتایج اجرای آن در پیشرفت کشور و اینکه چه کسانی برپا کننده عدالت هستند و مخالفان با آن را بشناسیم و با دید روشن و گامهای استوار در این راه گام برداریم و زیر سایه بیرق عدالت در ظهور عدالت گستر عالم زندگی آرامی را داشته باشیم. پس اجازه نمی دهیم که حق حکومت اسلامی و شریعت الهی توسط زورگویان و ظالمان زیر پا گذاشته شود و با وحدت جهانی بر پا کننده پرچم عدالت در جهان خواهیم بود و زیر سایه عمل به آن با آسایش و آرامش جاودانی زندگی خواهیم کرد. انشاءالله
چکیده
خداوند عالم است قادر است عادل است حکیم است رحمان و رحیم است و ازلی و ابدی است خالق و رازق است چرا از میان همه صفات فقط عدالت برگزیده شده و یکی از اصول پنجگانه دین مقرر گردید : از آنجا که فروع دین همواره پرتویی از اصول دین است در پرتو عدالت پروردگار در جامعه بشری فوق العاده موثر است و مهمترین پایه جامعه انسانی را عدالت اجتماعی تشکیل می دهد. انتخاب اصل عدالت به عنوان یک اصل از اصول دین رمزی است به احیای عدل در جوامع بشری و مبارزه با هر گونه ظلم و ستم . عدالت چهره سیاست را زیبایی و ثبات و قامت رعیت را استقامت و قوام و حریم مدیریت را شکوه و جمال می بخشد عدالت الفت زندگی و تنها راه اصلاح جامعه و گل سرسبد ایمان به خدا و گنجینه فضیلت و احسان است. عدالت در زندگی اجتماعی بیشر قوی ترین پایه و اساس و برای رفاه و آسایش میدانی گسترده است و هر جامعه ای که نتواند از این مساعد بهره گیرد قطعاً در تنگنای ستم راه به جایی نخواهد برد. فسلفه حکومت دینی عدالت است. باور کردن عدالت بدون اعتقاد به دادگاه عدل الهی در روز بازپسین و بدون باور به قانون عدل الهی خود از نمودهای بارز بی عدالتی است. پس معنی عدالت خداوند این است که نه حق کسی را از بین می برد و نه حق کسی را به دیگری می دهد و نه در میان افراد تبعیض قائل می شود همچنین قرآن با صراحت و به عنوان یک اصل اساسی می گوید : ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکو و البغی. خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خویشاوندان دستور می دهد و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی می کند ( سوره نحل آیه 90 ) عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خویش. عدالت یعنی مراعات حقوق افراد . در باب عدالت و اجرای آن در حکومت جمهوری اسلامی می توان امامان و بزرگان دین به عنوان ریشته درخت آسمانی اسلام ناب محمدی قرار داد و از آنان برای باروری الگو گرفت و یاری خواست . از قدیم الایام افرادی در میان بشر بوده اند از فیلسوفان قدیم یونان تا دوره های اروپا که اساساً منکر واقعیت داشتن عدالت بود و هستند و می گویند اصلاً عدالت معنی ندارد. آیا این حرف همان ظالمان و زورگویان نبود. و آیا قبل از انقلاب جمهوری اسلامی این حرف را خائنین و غافلین نمی زدند. دانشمندان دینی بزرگی سعی از اجرای عدالت و ریشه کنی ظلم و ستم در جهان را داشتند که می توان از شخصیتهایی چون سید جمال الدین اسدآبادی , شیخ محمد عبده مصری طالقانی اقبال و شریعتی و در راس آنان امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی برپا کننده عدالت در حکومت اسلامی را نام برد. عدالت یکی از مسائلی است که به وسیله اسلام حیات و زندگی را از سر گرفت و ارزش فوق العاده یافت اسلام به عدالت تنها توصیه نکرد و یا تنها به اجرای آن قناعت نکرد بلکه عمده این است که ارزش آن را بالا برد. موضوع مهم در مفهوم عدالت و جایگاه آن نقشی است که عدالت از دید علی ( ع ) در حفظ تعادل اجتماعی دارد. به تعبیر استاد شهید مطهری از نظر علی ( ع ) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد به پیکر اجتماع سلامت و روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است. عدالت بزرگراهی است عمومی که همه را می تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد و آنچه علی ( ع ) در مورد عدالت می گفت خود با تمام وجود به آن عمل می کرد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:280
فهرست مطالب:
دیباچه
بخش اول: کلیات پژوهش
1- طرح مسئله 2
2- سوال اصلی 4
3- فرضیه اصلی 4
4- پیشینه پژوهش 4
5- معرفی منابع محوری پژوهش 5
6- مفاهیم پژوهش 9
7- ضرورت پژوهش 10
8- روش گردآوری اطلاعات 12
9- سازماندهی پژوهش 13
بخش دوم: علل و زمینه های تغییر کابینه و انتصاب آموزگار
فصل اول: کارنامه و عملکرد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هویدا 17
1- اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران در آستانه نخست وزیری هویدا 17
2- عملکرد اقتصادی هویدا 22
3- سیاست خارجی هویدا 27
4- وضعیت فرهنگی کشور در دوره هویدا 29
5- اوضاع امنیتی و سیاسی کشور در دوره نخست وزیری هویدا 30
6- سقوط هویدا از اریکه قدرت 35
7- ارزیابی صدارت هویدا 36
فصل دوم: علل و عوامل داخلی تغییر کابینه 39
1- عوامل اقتصادی 41
2- عوامل سیاسی 43
فصل سوم: علل و عوامل خارجی تغییر کابینه 50
1- دولت جدید امریکا و تغییر کابینه در ایران 50
2- سفر «سایروس و نس» به ایران 56
3- دیدار شاه از امریکا 58
4- فضای باز سیاسی و پیامدهای آن برای رژیم 61
5- تأثیر سایر عوامل در تغییرات سیاسی درون حاکمیت 63
فصل چهارم: علل انتخاب آموزگار به نخست وزیری 69
بخش سوم: زیست نامه و کارنامه سیاسی آموزگار
فصل اول: پیشینه خانوادگی آموزگار 77
1- حبیب الله آموزگار 77
2- جهانگیر آموزگار 79
3- هوشنگ آموزگار 81
4- کورس آموزگار 81
فصل دوم: پیشینه تحصیلی آموزگار 83
فصل سوم: چگونگی ارتقای شغلی و سیاسی آموزگار 84
فصل چهارم : مناصب و سوابق اداری آموزگار پیش از تصدی مقام نخست وزیری 89
فصل پنجم: نقش و عملکرد آموزگار در حزب رستاخیز 97
1- سوابق حزبی آموزگار 97
2- فعالیت آموزگار در حزب رستاخیز 99
بخش چهارم: دولت آموزگار و بحرانها و چالش های پیش روی
فصل اول: مسائل اجتماعی و سیاسی دولت آموزگار 106
1- جشن هنر شیراز 106
2- شبهای شعر در انستیتو گوته 109
3- تاسیس کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر 112
4- تجدید فعالیت احزاب سیاسی 113
5- اوج گیری ناآرامیهای سیاسی 115
فصل دوم: تدابیر و برنامه های دولت آموزگار 120
1- ترکیب کابینه و برنامه ها 120
2- مبارزه با گرانفروشی 125
3- تنظیم لایحه بودجه سال 1357 126
4- اصلاح قوانین قضایی 126
5- مماشات با علما 127
6- اصلاح بودجه 127
فصل سوم: رحلت مصطفی خمینی و پیامدهای آن برای رژیم 128
1- حیات سیاسی مصطفی خمینی 128
2- پیامدهای سیاسی در گذشت مصطفی خمینی (ره) برای رژیم و دولت آموزگار 132
3- تأثیر درگذشت مصطفی خمینی بر روند نهضت اسلامی 140
فصل چهارم: مقاله روزنامه اطلاعات و عواقب آن 143
- چه کسی مقاله را نوشت؟ 147
فصل پنجم: قیام 19 دی ماه قم و شکل گیری مجالس اربعین متوالی 157
1- نتایج و پیامدهای قیام 19 دی ماه قم 164
2- شکل گیری اربعین ها و تداوم نهضت 166
3- قیام 29 بهمن 1356 تبریز 167
فصل ششم: حادثه سینما رکس آبادان 179
1- آتش سوزی سینما رکس کار که بود؟ 180
2- دیدگاه شاه درباره حادثه سینما رکس 186
3- پیامدهای حادثه آتش سوزی سینما رکس 187
بخش پنجم: چالش دولت آموزگار با انقلابیون
فصل اول: نقش سخنرانیها و اعلامیه های آیت الله خمینی در تضعیف دولت آموزگار 191
1- امام خمینی و جشن هنر شیراز 193
2- اقبال به نظریه «ولایت فقیه» بعنوان حکومت جایگزین 194
3- اوج گیری مبارزات امام (ره) پس از درگذشت آقا مصطفی 197
4- امام خمینی (ره) و برنامه فضای باز سیاسی رژیم 199
5- امام خمینی (ره) و قیام های پس از 19 دیماه قم 201
6- امام خمینی (ره) و تظاهرات نمایشی رژیم 217
7- امام خمینی (ره) و تغییر مهره های رژیم 218
8- امام خمینی (ره) وحادثه سینما رکس آبادان 219
9- ویژگی های پیام ها و سخنرانی های امام خمینی (ره) 220
فصل دوم: علل و عوامل کناره گیری آموزگار از نخست وزیری 224
الف) ناتوانی اقتصادی 224
ب) ناتوانی سیاسی 232
1- مناسبات شاه و آموزگار 236
2- ناکارآمدی وزیران 239
3- دولت آموزگار و فضای باز سیاسی 241
4- مجلس و آموزگار 244
5- آموزگار و مخالفان سیاسی 248
6- تغییر در ساواک 257
7- ارزیابی صدارت آموزگار 258
8- فهرست اهم مشکلات آموزگار 264
9- استعفای آموزگار 267
فصل سوم: آموزگار پس از استعفا 270
- جمع بندی و نتیجه گیری 273
- ضمایم
- فهرست منابع و مآخذ (کتابشناسی)
دیباچه
در گردآوری و تدوین مطالب این رساله تلاش گردید تا از همه آثار، تالیفات، اسناد و جراید موجود که در ارتباط با موضوع این کار پژوهشی بود استفاده شود. برای این کار به بسیاری از کتابخانه های معتبر دولتی از جمله کتابخانه مجلس، کتابخانه دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، کتابخانه ملی و مراکز نگهداری اسناد مثل مرکز اسناد ملی، مرکز مطالعات تاریخ معاصر و مرکز اسناد انقلاب اسلامی مراجعه نمودم. با توجه به کمی آثار مربوط به موضوع رساله و برای آنکه اثری نادیده گرفته نشود از بسیاری از استادان محترم چه استادان زحمتکش و پرتلاش پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی و چه سایر سرورانی که در دوره های مختلف دانشگاهی از محضر آنها بهره برده بودم کمک گرفتم. در این میان باید از کلیه زحمات، محبتها و رهنمودهایی که استادان عزیز آقایان دکتر بهشتی سرشت، دکتر حضرتی و دکتر حسن زاده چه در اثنای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد که از محضر آنان حظ وافر و درس اخلاق فرا گرفتم و چه در زمان تنظیم رساله کمک ها و تجربیات خود را از اینجانب دریغ ننمودند کمال سپاس و قدر دانی را دارم. این عزیزان حتی در اوقات فراغت و با وجود مشکلات متعدد و با سعه صدر نهایت همکاری و محبت را نسبت به اینجانب مبذول نمودند.
برای غنا بخشیدن بیشتر به مباحث این رساله، به برخی کتابخانه های خصوصی دوستان دانشگاهی و حتی مراکز فروش کتابهای نایاب نیز رجوع کردم و مطالبی هرچند مختصر در آنها یافتم که بهرحال کمکی بود در اعتبار بخشیدن به موضوعات رساله.
یک
از آنجا که روش گردآوری مندرجات رساله با شیوه اسنادی بوده و برای تحلیل موضوعات می بایست به اسناد نیز توجه می گردید لذا برای استفاده از اسناد به بسیاری از مراکز حفظ و نگهداری اسناد مراجعه شد. بخصوص از اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی به حد فراوانی بهره بردم و آرشیو این مرکز در تدوین اطلاعات این رساله بسیار کمکم کرد. در اینجا از همکاری بی شائبه آقای تمبری مسئول پذیرش و ارائه اسناد دوره آموزگار بسیار متشکرم. ایشان با کمال دلسوزی و عنایت و با صرف وقت فراوان و خارج از چارچوبهای اداری راهنمایی های ارزنده ای به اینجانب نمودند و بسیاری از اسنادی را که به راحتی قابل مراجعه به آنها نبود در اختیارم گذاردند.
برای جمع آوری هر یک از بخشهای رساله ساعتهای بسیاری را صرف مراجعه به کتابخانهها و مراکز نگهداری مدارک و اسناد نمودم. در این بین کتابخانه ملی با وجود برخورداری از ذخایر غنی مکتوب و منابع منحصر به فرد حائز اهمیت فراوانی بود اما متاسفانه مسئولین این کتابخانه بدلیل آماده نبودن ساختمان و به بهانه تغییر مکان کتابخانه همکاری شایسته را در این کار بعمل نیاوردند طوری که برای رجوع به یک منبع به ناچار چندین بار به این کتابخانه آمد و شد نمودم و این امر وقت زیادی را از من گرفت.
علاوه بر اینها، استفاده از جراید و روزنامه ها را که در تدوین این رساله اجتناب ناپذیر بود در دستور کارم قرار دادم چرا که بسیاری از اخبار و حوادث مورد بحث رساله در نشریات وقت مضبوط بود. برای آگاهی از کم و کیف آنها به آرشیو بسیاری از روزنامه ها بخصوص روزنامههای اطلاعات و کیهان مراجعه نمودم.ضمن آنکه بعضی از روزنامه هایی که پس از انقلاب به انتشار مقالاتی پیرامون جمشید آموزگار و تحولات و وقایع دوره صدارت او پرداخته بودند به دلایل مختلف توقیف شده بودند. بنابراین ناگزیر برای اطلاع از مطالب این قبیل نشریات به کتاخانه ملی مراجعه نمودم و با بهره گیری از کپی این جراید توانستم تا حد امکان کار پژوهشی خود را غنا بخشم.
بخش اول:
کلیات پژوهش
1- طرح مسئله
انقلاب اسلامی ایران در مسیر پرفراز و فرود خود بسوی پیروزی مقاطع حساسی را پشت سر نهاده است. در این حرکت علاوه بر نقش چشمگیر امام خمینی (ره) و مردم در به ثمر رسیدن انقلاب باید به تأثیر برنامه ها و تحولات درون حاکمیت و حوادث پیش آمده در تشویق و تداوم مبارزات بعنوان یکی از عناصر پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شود.
اینکه رژیم پهلوی در سالهای اوج اقتدار نظامی و اقتصادی وحمایت پشتیبانان خارجی از جمله ابر قدرت امریکا و پس از یک دوره آرامش چهارده ساله که با سرکوب قیام 15 خرداد 1342 آغاز شده بود در سالهای 56 و 57 دچار تزلزل گردید و بتدریج سقوط کرد از یکسو به تدابیر و تحولات اتخاذ شده از سوی رژیم و حوادث آن دوران مربوط است که رژیم را دچار چالش ساخت و از سوی دیگر ناشی از سوء عملکرد نظام شاهنشاهی در رویارویی با موج نارضایتی مردم و گروه های مخالف می باشد.
این تحولات و وقایع تاثیرات گوناگونی در زمینه های سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی بر گروه ها و اقشار گوناگون مردم و احزاب سیاسی بر جا نهاد و هر کدام از آنها با تأثیر گذاری بر طیف دیگری از گروه های جامعه باعث شکل گیری اعتراضات پیاپی گردیدند و رژیم را دچار بحران ساختند. در این میان دوره یکساله نخست وزیری آموزگار آغاز گر دور جدیدی از تحولات و رخدادهایی بود که هریک از آنها نقش بسزایی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایفا نمودند.
رژیم در سالهای پس از کودتای 28 مرداد توانسته بود تا حدی توسعه اقتصادی را در بخشهای متعدد تولیدی ایجاد کند و از اقتصاد سنتی بسوی اقتصاد صنعتی و مدرن حرکت کند اما به موازات آن توسعه سیاسی و مشارکت گسترده تر گروه ها و طبقات نوخاسته جدید را در تصمیم گیری های سیاسی فراهم نکرده بود. بسیاری از این گروه ها بدنبال مشارکت بیشتر در عرصه سیاسی بودند اما نظام بسته و محدود حاکم اجازه چنین حضوری را نمی داد. در زمانی که رژیم مخالف جدی در برابر برنامه های خود نمی دید چرا که گروه های چپ را عملا از میدان مبارزه بیرون رانده بود و جناح مذهبی تحت رهبری امام خمینی (ره) نیز با تبعید ایشان و سرکوب طرفدارانش در ظاهر به شکلی خنثی به حیات خود ادامه می داد، دست به یک سلسله تحولات سیاسی و اقتصادی جدیدی زد. انتصاب آموزگار به نخست وزیری در واقع در راستای چنین اهدافی بود.
اما برخلاف پیش بینی های رژیم، در دوره صدارت آموزگار جناح مذهبی ظاهرا خاموش با فراهم آمدن زمینه مساعد به جوش و خروش درآمد و از صورت فعالیت های نیمه آشکار و زیرزمینی به جنبشی علنی و انقلابی مبدل شد و با پیدایش برخی حوادث این موج تقویت شد و به شکل حرکتی مبارزه جویانه و فراگیر درآمد.
یکی از این وقایع، رحلت آقا مصطفی و بدنبال آن انتشار مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات علیه امام (ره) بود که منجر به شکل گیری ائتلاف بزرگی از مخالفان رژیم گردید. بدنبال سرکوبی و شهادت معترضین به مقاله توهین آمیز در 19 دی ماه سال 1356 در قم مجالس اربعین متعددی در سایر شهرهای کشور منعقد شد که شاخص ترین آنها قیام های 29 بهمن 56 در تبریز و در تعاقب آن قیام 10 فروردین 57 در شهرهای یزد و جهرم بود که آنها نیز به صحنه های درگیری با نیروهای رژیم و ادامه مبارزه انجامیدند.
در زمینه تحولات این دوره باید گفت انتخاب کارتر به ریاست جمهوری آمریکا و شعار حقوق بشر وی که خواهان اجرای آن در کشورهای تابع و متحد آمریکا بود رژیم را ناچار به برقراری سیاست فضای باز سیاسی در کشور نمود. اما این امر خود زمینه ای مناسب برای مخالفان رژیم در جهت گسترش مبارزه فراهم آورد و عواقب آن افزایش مخالفتها علیه رژیم و دولت آموزگار بود.
از سوی دیگر سیاست اقتصادی آموزگار که مبتنی بر ریاضت و صرفه جویی در مخارج دولت بود عوارض ناگواری از جمله تورم، بیکاری و گرانی را برای رژیم به ارمغان آورد و بر شدت نارضایتی های مردم بخصوص اقشار متوسط و پایین جامعه که با درآمد کم امرار معاش می کردند افزود. ضمن آنکه بعضی از تدابیر اقتصادی دولت منجر به کند شدن و حتی متوقف گردیدن چرخ اقتصاد کشور و اعتراض اغلب تولید کنندگان و صاحبان صنایع از عملکرد دولت شد. از جمله این اقدامات دولت کاستن از اعطای اعتبارت دولتی به بخش صنعتی کشور بود که باعث کاهش تولید و یا تعطیلی بعضی صنایع و به تبع آن افزایش گرانی و بیکاری شد. این امر بر میزان شکایات تولید کنندگان ، مزد بگیران و کارگران محروم از عملکرد دولت شد در واقع نتایج سوء این تحولات برای رژیم فراهم ساختن بستری مناسب برای مخالفان بخصوص پیروان حرکت انقلابی – مذهبی برهبری امام خمینی (ره) بود تا بر شدت حملات خود علیه رژیم بیفزایند.
با توجه به شرایط پیش آمده که دولت از پس حل بسیاری از گرفتاریهای اقتصادی و سیاسی برنیامده بوده حادثه سینما رکس آبادان در حکم تیر خلاصی بود که بر پیکره ناتوان دولت آموزگار شلیک شد آماج حملات مخالفان متوجه دولت آموزگار گردید و افکار عمومی، رژیم و دولتش را عامل اصلی وقوع حریق در سینما دانستند. با این پیشامد آموزگار حداقل مقبولیت و وجاهت خود را در نزد مردم از دست داد و مجبور به کناره گیری از کرسی صدارت گردید. دولتهای پس از وی نیز نتوانستند در برابر فشار اعتراضات و اعتصاباتی که از دوره آموزگار اوج گرفته بود تاب بیاورند و بالاخره با تشدید تظاهرات و اقدامات مخالفان از یکسو و فرار شاه، پیوستن تدریجی ارتش به مردم وضعف بختیار در قائق آمدن بر آشوبها و ناآرامیهای فزاینده، شش ماه پس از استعفای آموزگار، حکومت پهلوی هم فرو پاشید و در نهایت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید.
2- سوال اصلی:
تحولات و وقایع دوره نخست وزیری آموزگار چه نقشی در روند پیروزی انقلاب اسلامی داشتند؟
3-فرضیه اصلی:
تحولات سیاسی و اقتصادی دوره آموزگار که شامل برقراری فضای باز سیاسی که پیامد انتخاب کارتر به ریاست جمهوری امریکا و تدابیر جدید اقتصادی چون برنامه ریاضت اقتصادی بود، در کنار وقایع مهم این دوره از جمله رحلت آقا مصطفی ، چاپ مقاله روزنامه اطلاعات و حادثه سینما رکس نقش عمده ای در گسترش اعتراضات و ایجاد چالش و در نهایت سقوط دولت آموزگار و ادامه مبارزه تا پیروزی انقلاب اسلامی داشت.
4- پیشینه پژوهش
در مورد جمشید آموزگار و تحولات و وقایع دوران نخست وزیری وی تا کنون پژوهشی مستقل و جامع نه تنها در ایران بلکه در خارج از کشور نیز صورت نگرفته است. دوره یکساله نخست وزیری آموزگار با وجود کوتاهی، سرمنشاء بسیاری از تحولات داخلی و خارجی و حوادث بسیاری بود که پیامد آن سقوط دولت وی و تضعیف و در نهایت سقوط رژیم پهلوی بود.
البته درباره آموزگار و تحولات و وقایع دوران صدارتش در بعضی از آثار، تالیفات، جراید، خاطرات رجال پهلوی و مصاحبه هایی که با آنها بعمل آمده اشاراتی گذرا دیده می شود اما تا کنون پژوهشی عمیق و شایسته پیرامون نقش و تاثیر او در تحکیم یا تضعیف نظام پهلوی و تاثیر حوادث دوران نخست وزیریش در سرعت بخشیدن به حرکت انقلاب و یا کند کردن حرکت های اعتراض مردم به عمل نیامده است.
بی تردید آموزگار در حلقه کارگزاران شاه وزنه ای تأثیر گذار و قابل اعتنا بوده است گذشته از برخورداری از پیشینه خانوادگی قابل قبول برای رژیم (پدر و برادران)، خود جمشید آموزگار در دو دهه ی 40 و 50 از رجال مهم سیاسی بود که به لحاظ سوابق تحصیلی و اداری مورد توجه شاه و دربار بود.
همچنین از زاویه ای دیگر، وقایع و اتفاقاتی که در دوره نخست وزیری آموزگار رخ داد تاثیر زیادی در سست نمودن پایه های رژیم شاهنشاهی و اتحاد و همبستگی بیشتر مردم برای مقابله با رژیم داشت. این وحدت میان نیروهای سیاسی اعم از ملی، چپ و مذهبی بحدی افزایش یافت که در نهایت طومار عمر رژیم را در هم پیچید.
با توجه به این مقدمه پرداختن به نقش و تأثیر تحولات و وقایع دوره نخست وزیری آموزگار بر هر پژوهنده تاریخ معاصر بخصوص دانشجویان رشته تاریخ انقلاب اسلامی لازم و اجتناب ناپذیر است. درباره این مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی (مرداد 56 تا شهریور 57) تا کنون تالیفی خاص و مدون که در بردارنده تمام ابعاد و جوانب تحولات و وقایع دوران نخست وزیری آموزگار باشد انجام نیافته است. هرچند که در آثار بعضی از نویسندگان و پژوهشگران مروری سطحی و گذرا بر رخدادهای این دوره شده است اما هیچکدام از این تالیفات به تحلیل و ریشه یابی آنها و نقشی که در پیروزی انقلاب اسلامی داشتهاند نپرداختهاند.
5- معرفی منابع محوری پژوهش
در میان تألیفات موجود، تنها منبعی که مستقلا به جمشید آموزگار پرداخته کتاب «جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک» است که با عنایت به اسناد موجود در ساواک از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات انتشار یافته است. این اثر با وجودی که بسیار ارزشمند، مستند و منحصر بفرد است لکن بسیار فشرده و مختصر نگارش یافته است. نقطه قوت این کتاب ارجاع به اسناد ساواک می باشد. اسنادی که بسیاری از آنها در دیگر منابع یافت نمی شود. دست اول بودن و مستند بودن اطلاعات کتاب از محاسن آن به شمار می رود.
تألیف دیگر کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» تألیف مسعود بهنود است. نویسنده در هر بخش از کتابش به یکی از نخست وزیران پرداخته است. اما فقط در حد یک معرفی کوتاه و مختصر. این نویسنده دوره نخست وزیری آموزگار وانتصاب وی را به این مقام تحت تأثیر سیاستهای اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا می داند. یا مسایلی را که گریبان رژیم پهلوی را در دوساله 56 و 57 گرفت را از قول شاه بدلیل توطئه های انگلیس می داند. اما کوششی برای اثبات یا رد ادعاهای شاه یا نظرات خود در کار این نویسنده دیده نمی شود. در واقع بهنود در این تالیف ماجرای انقلاب اسلامی را مانند یک بیننده و مخبر خارجی مورد بحث قرار می دهد فارغ از آنکه به عمق و ریشه های اصلی حوادث و تحولات این دوره بپردازد. البته این کتاب از دید یک خواننده عادی کتابی است شیرین که به زبانی ساده و عامیانه به بیان سلسله وقایع منجر به پیروزی انقلاب پرداخته است.
از جمله منابعی که در آن به سوابق خانوادگی و سیاسی آموزگار پرداخته شده کتاب «شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر» به قلم باقر عاقلی است. وی در این اثر ضمن اشاره به برخی شخصیتهای سیاسی دوره پهلوی اشاره ای اندک و مختصر به زندگینامه و فعالیت های اداری و سیاسی جمشید آموزگار نموده است. اما این منبع از حد یک شرح حال نویسی فراتر نرفته و رخدادهای دوره صدارت آموزگار را بصورتی کاملا سطحی و سربسته مورد اشاره قرار داده است. بدون آنکه برای اثبات صحت و سقم آن دلیل یا سندی ارائه کند. این نگاه سطحی به وقایع از نقاط اصلی ضعف این کتاب محسوب میشود.
یکی از منابع مهم به کار رفته در رساله فوق مجموعه آثار امام خمینی (ره) شامل پیامها ، سخنرانیها و مصاحبه های ایشان تحت عنوان «صحیفه امام» است که برای درک دیدگاه ها و مواضع ایشان در قبال رژیم و دولت آموزگار کمک شایانی در تدوین و مستند نمودن مطالب این رساله بخصوص بخش های پایانی آن نموده است.
تألیف دیگر «تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله» ایران تألیف غلامرضا نجاتی است. دراین کتاب به وقایع 25 سال از تاریخ معاصر ایران پرداخته شده است. نویسنده وقایع این دوران را از زاویه دید افراد ملی گرا نگریسته که این موضوع را در سراسر نوشته هایش و در بازگویی و نقد مسائل رژیم می بینیم. وی با تکیه بر اقوال و خاطرات برخی از اعضای جبهه ملی به نقل حوادث سیاسی و اجتماعی آن دوران ایران که منجر به پیروزی انقلاب شد می پردازد. چنین می توانم بگویم که نگاه این نویسنده نگاهی تک بعدی به جریانات منجر به انقلاب است و به نقش و تأثیر نیروهای مذهبی تحت رهبری آیت الله خمینی در ایجاد چالش برای رژیم کمتر توجه کرده است. ضعف اساسی این کتاب پرداختن صرف به نقش امریکا و نیروهای ملی گرا در ظهور اعتراضات و نهایتا سرنگونی رژیم پهلوی است. لذا تألیف ایشان نمی تواند اثری جامع و کامل تلقی شود.
از نکات قابل اعتنای این کتاب که در سایر منابع مربوط به این دوره کمتر دیده می شود تحلیل وقایع و ریشه یابی آنها و ارائه راهکارهایی برای آرام ساختن اوضاع از قول فرماندهان ارشد نظامی است. نویسنده بدلیل برخورداری از سوابق نظامی، بسیاری از راه حل هایی را که نظامیان رده بالا برای خروج رژیم از بحران به شاه ارائه می دادند را در کتاب خود آورده است اما اشکال کار او این است که به منبع و یا سندی که اظهارات او را اثبات نماید اشاره ای نشده است.
دیگر تالیفی که در تدوین این رساله مورد استفاده قرار گرفت کتاب «نخست وزیران ایران» تألیف باقر عاقلی است که در بسیاری قسمتهای این کار پژوهشی بویژه بخشهای پایانی آن بکار آمد. عاقلی در این کتابش سرگذشت و عملکرد همه نخست وزیران دوره ی پهلوی اول و دوم را بر شمرده است. ایشان با اشاره به سوابق و گذشته تاریخی بسیاری از این دولتمردان در ادوار مختلف عمر رژیم پهلوی به شرح و تفسیر اقدامات آنها به اختصار پرداخته است. اما ایراد کار این نویسنده عدم بکارگیری تاریخ دقیق حوادث و تحولات نه به تقویم شمسی و نه تقویم میلادی است. ضمن آنکه توالی رویدادهای تاریخی در کار ایشان دیده نمی شود. همچنین عاقلی رسم امانتداری در نقل حوادث را در حین بکارگیری آثار دیگر نویسندگان رعایت ننموده و آنچه را که وی از قول دیگران اظهار داشته با آنچه در مراجعه مستقیم به آثار آنها میبینیم مطابقت ندارد. ضمن آنکه هیچ نوع ارجاع و کتابشناسی در کار ایشان دیده نمیشود.
دیگر اثری مهمی که در آن به شکلی مستند به نقش و سوابق آموزگار توجه شده کتاب «حزب رستاخیز ایران به روایت اسناد» است که بوسیله اصغر صارمی شهاب گرد آوری شده است. این مؤلف با توجه به اسناد موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضمن بیان تاریخچه تشکیل حزب رستاخیز، عملکرد و سوابق حزبی و سیاسی آموزگار را بعنوان یکی از بانیان و دبیران کل این حزب مورد شرح و تفسیر قرار داده است. هرچند که فعالیت در حزب رستاخیز تنها بخشی از پیشینه شغلی و سیاسی آموزگار است اما بهرحال این سابقه در ارتقای شغلی وی نقش مهمی را ایفا نموده است. مستند بودن این کار و بیان اعمال و رفتار و ویژگی های سیاسی و اداری آموزگار در این برهه از زندگانی سیاسی او از نقاط قوت این کتاب محسوب می شود.
کتاب مورد استفاده دیگر «انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی» به کوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی است که به شیوه مصاحبه با مقامات و صاحب منصبان رژیم پهلوی و شخصیتها و فعالان سیاسی دست اندر کار انقلاب نگارش یافته است و در واقع تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی است. بهر حال آشنایی با این نقل قولها و تطبیق آنان با اسناد و سایر نوشته ها می تواند صحت و سقم اظهارات بسیاری از مصاحبه شوندگان این کتاب را اثبات یا رد نماید.
تألیف دیگری که در نگارش این رساله بکار گرفتم کتاب «قلم و سیاست» تألیف محمد علی سفری است. این اثر را می توان از منابع دسته اول راجع به رویدادها و تحولات دوره پهلوی دوم به حساب آورد. نویسنده فوق با برخورداری از چندین دهه سابقه در کارهای مطبوعاتی و گفت و شنود و مصاحبه هایی که با دولتمردان و دست اندر کاران رژیم (وکلای مجلس، وزیران، نخست وزیران، مشاوران شاه و ...) داشته اطلاعات منحصر بفردی پیرامون بسیاری مسائل کسب نموده است. ضمن آنکه بدلیل کار روزنامه نگاری از بسیاری از اخبار داخلی و خارجی نیز مطلع بوده است.
نکته مثبت دیگر کار سفری ارجاعات مناسب و بهره مندی از منابع معتبر و مستند است. ضعف عمده این تألیف استفاده از برخی منابع بدون ارجاع به آنها است همچنین بخش بندی و فصل بندی منظمی در این کار دیده نمیشود.
علیهذا در تالیف رساله پیش رو، ضمن بکارگیری منابع نامبرده، برخی تالیفات دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفتند که کمکهای جنبی فراوانی در تکمیل این کار نمودند. مهم ترین آنها عبارتند از:
و دیگر منابعی که در کتابشناسی بدانها اشاره شده است. همینطور بسیاری از جراید، روزنامه ها و مقالات مربوط به دوره مورد بحث و آنهایی که بعدها به حوادث و تحولات آن دوره پرداخته اند مورد کنکاش و بررسی قرار گرفتند تا کار فوق هرچه بیشتر مستند تر ارائه گردد. ضمنا برای غنا بخشیدن به مباحث و شرح و تحلیل بسیاری از رویدادها و آشنایی با شخصیتهای مورد بحث در رساله به مقالات گوناگونی که در جراید و یا در سمینارها و بزرگداشتها ارائه گردیده اند مراجعه شده است. در بخش ضمائم نیز اسناد و مدارک مربوط به مباحث رساله که برای روشن تر شدن و استناد بیشتر مطالب این کار پژوشی بکار رفته است گنجانده شده است. امید که این تلاش پژوهشی مورد قبول و وثوق قرار بگیرد.
6- مفاهیم پژوهش
مفاهیم مهم و کلیدی این پژوهش عبارتند از:
تحولات سیاسی: مجموعه تغییرات و دگرگونیهایی است که بنا بر ملاحظات داخلی و بین المللی در نظام حکومت شاهنشاهی رخ داد و منجر به کاهش فشار بر مخالفان حکومت اعم از اشخاص ، احزاب و فعالان سیاسی گردید. از جمله این تحولات برقراری فضای باز سیاسی، آزادی نسبی بیان و قلم ، آزادی زندانیان سیاسی، کاستن از سانسور مطبوعات و برکناری تعدادی از مهره های بدنام رژیم بود.
تحولات اقتصادی: تمامی تغییراتی که در زمان نخست وزیری آموزگار در چرخه اقتصادی کشور صورت گرفت تا دشواریهای اقتصادی فرا روی رژیم را از میان بردارد شامل تحولات اقتصادی، می شود. این سیاست گذاری های دولت مبنی بر مبارزه با فساد اقتصادی، جلوگیری از ریخت و پاشها در اموال عمومی، اتخاذ برنامه ریاضت اقتصادی و کاهش بودجه نهادها و موسسات دینی را در بر میگرفت. اما تمامی این تحولات اقتصادی بدلایل متعددی از جمله ناکارآمدی و مدون نبودن طرح ها و برنامه های اقتصادی و عدم همراهی شاه و درباریان با آن منجر به بروز معضلات جدید اقتصادی برای دولت آموزگار گردید که آشکارترین آنها گسترش تورم و بیکاری در جامعه و به تبع آن افزایش نارضایتی ها بود.
فضای باز سیاسی: منظور از فضای باز سیاسی کاهش فشار و اختناق نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بر فعالان سیاسی و احزاب و گروه های مخالف رژیم بود که بنا بر ملاحظات سیاسی خارجی و داخلی اعمال شد که نتیجه آن گسترش مبارزه و افزایش مخالفتها و ایجاد چالش و تنش های جدیدی برای رژیم بود. آموزگار که با وعده توسعه فضای باز سیاسی عنان دولت را در اختیار گرفته بود با این گمان که آزادیهای سیاسی و کاهش فشار بر مخالفان رژیم می توانددامنه مخالفتها و اعتراضات را کم کند و جایگاه رژیم را در نزد مردم تثبیت کند بر خلاف تصورش با موج تازه ای از ناآرامیها مواجه گردید که نتیجه آن پیدایش ضعف و تزلزل در دولت وی بود.
تدابیر اقتصادی: به سلسله اقدامات ، تصمیم گیریها و برنامه هایی گفته می شود که از سوی آموزگار و کابینه اش برای نجات رژیم از معضلات سیاسی و اقتصادی در پیش گرفته شد. اتخاذ سیاست ریاضت و صرفه جویی اقتصادی، مبارزه با فساد و ریخت و پاش اموال عمومی، مقابله با گرانفروشی، کاستن از بودجه سازمانها و محافل مذهبی و تقلیل اعتبارات بانکی تخصیصی به تولید کنندگان از اهم راهکارهایی بود که از طرف دولت آموزگار برای اصلاح امور اعمال شد که پیامد آن افزایش معضلات مالی، اقتصادی، سیاسی رژیم چون رکود اقتصادی و بیکاری، فرار سرمایه ها و همچنین دامن زدن بر گرفتاریهای سیاسی حکومت چون اعتصاب ، ناآرامی و تظاهرات پیاپی بود.
7- ضرورت پژوهش
در این رساله تلاش شده تا زوایای مبهم و تاریک راجع به تحولات و وقایع دوران صدارت آموزگار تا حد ممکن مورد نقد و بررسی قرار گیرد. باید اعتراف کرد که بدلیل کمبود آثار، اسناد و تألیفات دقیق و منطبق بر اسناد متقن پیرامون آموزگار و نقش وی در تثبیت و یا تضعیف نظام پهلوی که در بردارنده همه ابعاد و ریشه های تحولات و وقایع دوران نخست وزیری وی باشد انجام نیافته است. هر چند در برخی از آثار و تألیفات نگارش یافته مربوط به این دوره اشاراتی گذرا به جریانات و رویدادهای مقطع زمامداری وی شده است لیکن عمق تاثیر این تحولات و وقایع در تشکل و انسجام مخالفان رژیم مورد کنکاش و علت یابی دقیق قرار نگرفته اند. طوری که بیشتر نویسندگانی که درباره وقوع انقلاب اسلامی قلمفرسایی کرده اند وقایع و دگرگونیهای این دوره حساس و سرنوشت ساز را به شیوه ای توصیفی و بعبارتی دیگر وقایع نگاری نوشته اند و کمتر به میزان تأثیر، حواشی و پیامدهای آنها توجه نموده اند.
بی شک هریک از رخدادها و تدابیر اتخاذی از سوی آموزگار منشاء بسیاری از واکنش ها از سوی مردم و روحانیون و در رأس آن امام خمینی بعنوان مقتدرترین مخالف و منتقد رژیم، دانشگاهیان ، کارمندان، کارگران، روحانیون و دیگر گروه های اجتماعی می گردید. ضمن آنکه رژیم و دولت وقت نیز در برابر این واکنش های اجتماعی مواضع جدیدتری را در پیش می گرفت که آن خود سرچشمه بسیاری از حوادث و اتفاقات دیگر می شد. در این رساله تلاش شده تا منشاء این تحولات سیاسی و اقتصادی اعم از داخلی و خارجی مورد مطالعه و ا رزیابی قرار بگیرد.
جمشید آموزگار چهره ای تکنوکرات و دارنده سوابق و مناصب طولانی اعم از اداری، سیاسی ، حزبی و تحصیلی که بیشترین سابقه را در منصب وزارت پس از مشروطه داشته چهره ای شاخص و قابل اعتنا بود که توانست در میان خیل عظیمی از صاحب منصبان کشوری و لشکری بر کرسی صدارت تکیه بزند. این نکته از آن لحاظ حائز اهمیت است که وی در میان هاله ای از اشخاص متنفذ و دولتمردان پر سابقه که پیرامون شاه حلقه زده بودند بعنوان گزینه ای مناسب و مهره ای مشکل گشا و چاره ساز مورد توجه محمد رضا پهلوی قرار گرفت.
یکی دیگر از موارد اهمیت این پژوهش تأثیر چشمگیر مقطع کوتاه نخست وزیری آموزگار در تسریع پیروزی انقلاب اسلامی است. هیچ دولتی پس از کودتای 28 مرداد 1332 و قیام 15 خرداد 1342 با چنین چالشهای جدی که دولت آموزگار با آن مواجه گردید و ارکان نظام شاهنشاهی را به لرزه درآورد روبرو نگردیده بود. بی علت نبود که کارتر در سفرش به ایران در آبان 1356 از ایران با عنوان جزیره ثبات در منطقه ای آشوب زده یاد کرده بود.
در دوران طویل نخست وزیری هویدا هیچ مشکل سیاسی یا اقتصادی که مانند دوره آموزگار بتواند منجر به برپایی زنجیره ای از اعتراضات و ناآرامیهای گسترده بشود بروز نکرد، اما در یک برهه کوتاه (از مرداد 56 تا شهریور 57) امواج سهمگینی از اعتراضات پیاپی و گسترده بر پیکره رژیم فرود آمد اینکه چه تحولات و حوادثی رخ داد که یکباره و در عرض یک سال به شکلی فراگیر مردم را به میدان مبارزه کشاند و در نهایت رژیم را سرنگون ساخت از جمله پرسش هایی هستند که در این رساله بدنبال پاسخ یابی به آن هستم. بنابراین در این پژوهش سعی کردم صحت و سقم بسیاری از آثار نگارش یافته را با مراجعه به اسناد مورد تحقیق موشکافانه قرار بدهم. لذا از موارد اهمیت کار پیش رو، انطباق مطالب آن با اسناد و مدارک و تطبیق آنها با تالیفات موجود است.
همچنین در این رساله با تورق آثار نگارش یافته درباره دوران یکساله نخست وزیری آموزگار تلاش شده تا موارد اشتراک همه آنها و سپس تطبیق آنها با اسناد مورد توجه قرار بگیرد. این نکته را نیز باید اضافه کنم که برخی از مورخان معاصر با نگاهی یک جانبه و تک بعدی، انقلاب اسلامی را محصول یک یا چند تحول یا رخداد دانسته اند مثلا وقوع انقلاب را حاصل اتخاذ سیاست فضای بازسیاسی که رژیم تحت فشار آمریکا بدان تن داد می دانند. در حالی که در این کار پژوهشی آشکار شد که در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی متغیرها و پارامترهای گوناگونی دخیل بوده اند که یکی از آنان برقراری فضای باز سیاسی بوده است. با کنار هم قرار گرفتن مسائل گوناگون بود که رژیم دچار چالش های سخت گردید و به ناچار مواضع جدیدی در برابر مخالفان اتخاذ نمود.
8- روش گردآوری اطلاعات
شیوه مورد استفاده در تدوین این رساله، توصیفی و مراجعه به اسناد مرتبط با موضوع رساله بوده است. در انجام این کار با وجود کمی منابع و آثار درباره جمشید آموزگار و تحولات و وقایع دوران وی و سوابق اداری و سیاسی او و خاندانش تلاش نموده ام تا حد امکان آثار و تالیفات و اسناد و حتی مصاحبه هایی که راجع به فعالیت های آموزگار و منسوباتش نگارش یافته اند و یا اشاره ای به دوره صدارت آموزگار و رخدادها و دگرگونی های سیاسی و اقتصادی زمان او نموده اند مورد مطالعه، تطبیق و نقد و سپس استفاده قرار بدهم.
بی تردید پیشینه خانوادگی جمشید آموزگار و همینطور سوابق ا داری و سیاسی او در صعودش به مناصب بالای کشوری حائز اهمیت بودهاست. لذا در این رساله به سوابق موجود از آموزگار و خانواده اش هم در میان تالیفات و هم در مراکز نگهداری اسناد باقی مانده از رژیم نیز مراجعه شده است که تصویر برخی از سندهای مرتبط با موضوع در بخش ضمایم موجود است.
البته علاوه بر تالیفات و اسناد، بسیاری از جراید و نشریات و روزنامه ها – چه آنهایی که در دوره مورد بحث و چه آنهایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی انتشار یافته و بهرحال گریزی بر وقایع و دگرگونیهای این دوره زده اند – مورد ملاحظه، استفاده و تطبیق قرار گرفته اند. برای استفاده از مطالب روزنامهها، هم به آرشیو آنها و هم به کتابخانه ملی مراجعه نمودم و خوشبختانه مقاله ها و اطلاعات فراوانی در ارتباط با دوره نخست وزیری آموزگار یافتم که برای تطبیق و تحلیل اقوال و وقایع اشاره شده در این پژوهش بسیار مفید و کارآمد واقع شدند. همچنین برخی از مقالات متقن و معتبری را که به مناسبتهای گوناگون در سمینارها، کنفرانس ها و مراسم یاد بود و گرامیداشت شخصیت های موثر در انقلاب ارائه گردیده اند و مرتبط با موضوع رساله ام بوده اند مورد ملاحظه و استفاده قرار داده ام.