فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:55
فهرست مطالب:
نگرشی موضوعی در تصاویر شعری دیوان فرخی سیستانی. ۱
مقدمه فصل. ۲
الف – بررسی تشبیهات ، استعارات وصفات در توصیفات فرخی از طبیعت.. ۶
مظاهر و عناصر طبیعت در تصاویر شعری فرخی. ۶
ابر و مظاهر آن. ۷
ستارگان. ۹
مرغزار، زمین، دشت، کوهسار، باغ و بستان. ۱۲
درختان. ۱۴
شکوفه ها، گلها، سبزه ها و گیاهان. ۱۶
میوه ها ۲۱
پرندگان و حیوانات.. ۲۲
۲- عناصر و مصنوعاتِ دست بشر در تصاویر شعری فرخی. ۲۳
ب- بررسی تشبیهات، استعارات و صفات در توصیفاتِ عاطفی فرخی. ۲۶
معشوق و جمال او در تصاویر شعری فرخی. ۲۶
وصف معشوق. ۲۷
جمال معشوق، اندام ها و اعضای بدن و … ۲۹
عاشق در تصاویر شعری فرخی. ۴۰
توصیف ممدوحان و سپاهیان و سایر متعلقات آنها ۴۴
وصف ممدوح : ۴۴
وصف اندام و اعضا و صفات و دیگر متعلقات ممدوح. ۴۶
وصف لشکریان ممدوح. ۴۹
وصف سلاح ها و آلات جنگ و شکار و اسبان جنگی ممدوح. ۵۰
وصف کاخ ها و سراها و نشستگاههای ممدوح. ۵۲
مدایح و اشعار ستایشی. ۵۳
توصیف دشمنان ممدوح، لشکریان و …. ۵۳
مقدمه فصل
پیش از این ، در بحث از توصیفات ، به سه نوع توصیف کلّی در دیوان فرخی سیستانی ، یعنی توصیف طبیعت و عناصر جهان ، توصیف های عاطفی و توصیف های ستایشی ، اشاره کردیم. این توصیفات سه گانه که تقریباً همه ی تصاویر به کار رفته در دیوان فرخی سیستانی را شامل میشوند ، از جنبه های گوناگون با هم تمایز دارند وما در اینجا ، به اختصار ، به آنها اشاره میکنیم.
اوّلین مسأله ای که در این باره مطرح است ، بررسی میزان ابتکاری بودن یا کلیشه ای بودنِ تصاویر به کار رفته در این نوع توصیفات سه گانه است . در توصیفات فرخی از مظاهر طبیعت و عناصر جهان، غالب تصاویر ، از نوآوری و ابداع برخوردارند و کمتر ، تصویری را می یابیم که بر گرفته از تصاویرِ شعری شاعران گذشته ویا معاصر او باشد . اما در توصیفات عاطفی که غالب تصاویر ، برمحورِ توصیفِ معشوق و جمال او دور می زند ؛ جنبه ابتکاری و ابداعی تصاویر ،تا حدودی رنگ می بازد ؛ به این معنی که ، همگام با تصاویر ابتکاری شاعر ، تصاویر به کار رفته در شعر شاعران ادوار پیشین یا معاصر او ، دوشادوشِ هم ، به کار گرفته می شوند والبته نا گفته نماند که این مقدار استفاده از تصاویر شعری گذشتگان ، امری اجتناب نا پذیر وبلکه ضروری است ؛ چنانکه در شعر تمام شاعران بزرگ ادوار بعد نیز ، این نوع تأثیرپذیری ها از تصاویر شعری پیشینیان خود ، وجود دارد و این مسأله نه تنها موجب پایین آمدنِ ارزشِ هنری توصیفات عاطفی فرخی نشده ، بلکه برغنای این تصاویر نیز افزوده است؛زیرا فرخی ، این تصاویر کلیشه ای و موروث را به گونه ای در شعرش به کار برده که اغلبِ اوقات ، از تصاویر به کار رفته در شعر شاعران آفریننده آن تصاویر نیز ، زیبا تر و بدیع تر جلوه گری کرده است . حال با توجه به این مسأله ، می توان ارزش تصاویر ابتکاری او را در توصیفات عاطفی اش - که البته کم هم نیستند واز ارزش بیشتری برخوردارند – حدس زد . اما در توصیفات ستایشی فرخی ، در قیاس با توصیفات عاطفی او ، باز هم از تصاویر ابتکاری او کاسته شده و بر تصاویر کلیشه ای او افزوده شده است والبته این مسأله ، به ندرت تصاویری را که فرخی به وسیله ی عنصر اغراق و مبالغه خلق کرده شامل میشود.
دومین نکته ای که می توان در این توصیفات سه گانه ، مورد بررسی و توجه قرار داد ، بحث درباره زیبایی تصاویر به کار رفته در آنها است . در مورد زیبایی توصیفاتی که فرخی از مظاهر عالم طبیعت ارائه می دهد ، جای هیچ شک و شبهه ای نیست و البته جنبه ی ابتکاری این تصاویر ، نیز تأثیر به سزایی ، در زیبا جلوه نمودن آنها داشته است . در توصیفاتِ عاطفی فرخی ، این نوع زیبایی در هر دو نوع از تصاویر او ، چه تصاویرکلیشه ای برگرفته از شعرِ شاعرانِ ادوار گذشته و چه تصاویر ابداعی اش ، کاملاً چشمگیر و آشکار است و یکی از عوامل تفوّقِ شعر فرخی بر بسیاری از اشعار شاعران معاصر او و از جمله منوچهری ، استفاده از توصیفاتِ غنایی و تصاویر زیبای به کار رفته در آن است . در زمینه توصیفات ستایشی ، وضع کاملاً متفاوت است و غالب تصاویری که فرخی در توصیفاتِ ستایشی خود و به ویژه در توصیفِ ممدوح – که از بالاترین بسامد در توصیفات ستایشی او برخوردار است – به کار گرفته ، از نظر زیبایی و دلپسندی ، چندان درخور ذکر نیستند و بیش از آنکه زیبا باشند ، ملال آور و خسته کننده و بی روح به نظر می رسند .
سومین نکته ، بحث و بررسی درباره ی عناصر اصلی خیال انگیز در هر یک از توصیفاتِ سه گانه است . پیش از این ، درباره ی عناصر اصلی خیال انگیز در شعر فرخی یعنی تشبیه ، تشخیص، اغراق و استعاره ی مصزحه ، به اجمال بحث شد و گفتیم که این چهار عنصرِخیال انگیز، کمابیش ، نقشِ آفرینشِ اغلب تصاویر شعری فرخی را بر عهده دارند . حال اگر بخواهیم در هر یک از توصیفات سه گانه ، اهمّ این عناصر خیال آفرین را بررسی کنیم ، به تفاوت هایی دست مییابیم. در توصیفات فرخی از طبیعت ، بالاترین بسامدِ عناصرِ تصویر ساز را به ترتیب سه عنصرِ تشبیه ، تشخیص و استعاره ی مصزحه ، به خود اختصاص داده اند . در توصیفات عاطفی فرخی ، غالباً تشبیهات ، استعارات مصزحه و صفاتِ خیال انگیز – که در فصل بعد به توضیح آن خواهیم پرداخت – فعال هستند . اما در توصیفات ستایشی ، با اینکه عناصری چون تشبیه ، استعاره مصزحه ، استعاره بالکنایه و تشخیص و برخی صفات خیال انگیز ، به صورتی کم رنگ تر ، نمود یافته اند ؛ اما آنچه جلب نظر می کند ، استفاده فراوان از عنصر اغراق و مبالغه است ؛ به طوری که کمتر بیتی از توصیفات ستایشی فرخی را ، از این عنصر شعری خالی می یابیم و البته این مسأله سبب شده ، عناصر خیال انگیز دیگر ، کمتر ، مجالی برای حضور داشته باشند .
چهارمین نکته ای که در هنگام بحث و بررسی این توصیفاتِ کلی ، حایز اهمیت است ، میزان استفاده از تصاویر ، در هر یک از توصیفاتِ سه گانه ی مذکور است . در توصیفات فرخی از مظاهر طبیعت ، بسامد تصاویر در قیاس با توصیفات دیگر ، در بالاترین حدّ خود قرار گرفته و این به گونه ای است که کمتر ، بیتی را از عناصر خیال انگیزی چون تشبیه ، تشخیص ، استعاره ی مصرّحه و ... خالی می یابیم . در زمینه میزان استفاده از تصاویر ، در توصیفات عاطفی ، همه جا به یک اندازه نیست . در توصیفاتِ عاطفی غنایی و به ویژه در وصفِ معشوق ، میزان استفاده از تصاویر، چشمگیر و قابل ملاحظه است و کمتر بیتی از ابیاتِ آن را ، از عناصر تشبیه ، استعاره ی مصرّحه و صفاتِ تصویر آفرین و ... خالی می بینیم . حال اگر از توصیفات و تصاویر مربوط به معشوق و عاشق در توصیفات عاطفی غنایی فرخی بگذریم ؛ تقریباً بقیه ی ابیاتِ مربوط به توصیفهای عاطفی ِ غنایی و تقریباً همه ی ابیات مربوط به توصیف های عاطفی تغزّلی را – به آن معنایی که در این رساله به کار بردیم و آن را مشتمل بر مرثیه ها ، گلایه ها ، دردمندی ها و سایر احساسات و عواطفِ غیر غنایی و شخصی شاعر ، قلمداد کردیم – از تصاویر شعری و عناصر خیال انگیزی چون تشبیه ، استعاره ، اغراق و ... که در حیطه ی مباحث علم بیان و بدیع وجود دارند و شناخته شده اند ، خالی می یابیم . اما در توضیحِ آن ، چنانکه آقای دکتر شفیعی کدکنی نیز اشاره کرده اند و پیش از این نیز ، در بخش توصیف های عاطفی به آن اشاره ای شد ، می توان گفت که حوزه مفهومی تصویر ، در اشعار تغزّلی و غنایی و به عبارت دیگر در توصیفاتِ عاطفی ، با اشعار وصفی دیگر متفاوت است. بنابراین ، بسیاری از این اشعار و توصیفات ، بدون آنکه از عناصری چون تشبیه ، استعاره ، مجاز و سایر عناصرِ خیال انگیزِ شناخته شده در علم بیان و بدیع، بهره مند باشند ، در حیطه ی مفهومی تصویر یا ایماژ فرنگی ( Image ) قرار دارند . زیرا ایماژ در وسیع ترین تعریف خود ، هر چیزی را که به نحوی القای تخییل کند ، شامل می شود و توصیفات عاطفی نیز از این نظر ، در حیطه ی توسّعی مفهومِ ایماژ ، قرار دارند ؛ در زمینه توصیفاتِ ستایشی نیز ، اگر از اغراق ها و مبالغاتِ شاعر – که اغلب در وصف ممدوح و در ذمّ دشمنان اوست و غالباً نیز از مسأله« ترک ادب شرعی » و خوارداشتِ اساطیر اصیل ایرانی ، سرشار است و در اکثر ابیاتِ ستایشی او حضور دارند و اصلی ترین عنصر تصویر ساز در این نوع توصیف است – بگذریم ، تقریباً بسیاری از ابیات را از عناصر خیال انگیز دیگری چون تشبیه ، استعاره ی مصرحه ، تشخیص ، صفات و ... که تقریباً دراغلب توصیفات دیگر به وفور وجود دارند ، خالی می یابیم و البته این سخن به این معنی نیست که این عناصر در توصیفات ستایشی فرخی وجود ندارند ، بلکه به این معناست که این عناصر شعری در این نوع از توصیفات ، نمودی کم رنگ تر در قیاس با اغلب توصیفاتِ فوق، پیدا کرده اند و البته ناگفته نماند که میزان استفاده از عناصری چون تشبیه ، استعاره ی مصرحه و بالکنایه و صفات ، درهمه ی ابیات ستایشی ، یکدست نیست ، به این معنی که در اغلبِ توصیفاتِ ستایشی ، استفاده از این عناصر ،انگشت شمار است و در موارد محدودی نیز ، میزان استفاده از این عناصر بیشتر می شود و به ندرت نیز ، ابیات زیبایی از این دست را مشاهده میکنیم:
خسرو فرخ سِیر، بر بارۀ دریا گذر
با کمند شصت خم در دشت چوناسفندیار
اژدها کردار، پیچان در کف رادش کمند
چونعصــای موسیاندردستِ موسیگشتهمار
همچو زلفِ نیکوانِ خـردسـاله تا بخورد
همچو عهد دوستان سالخورده استوار...1
نکته ی دیگری که در زمینه تصاویر به کار رفته در توصیفات سه گانه ، قابل ذکر است ، موضوعِ تکرار تصاویر شعری است . در زمینه ی وصف طبیعت ، به دلیل غالب بودنِ تصاویر ابتکاری و کمی تصاویر کلیشه ای و ذهن فعال و خلاق شاعر در وصف طبیعت ، تصاویر تکراری ، اندک است و آن مقدار از تکرارهای تصویری که وجود دارد نیز در زمینه ی تصاویر ابتکاری خود شاعر است و اغلب نیز این تکرارها در مورد عناصری چون سبزه ها ، گل ها و گیاهان و پوشش درختان است و تقریباً سایر عناصر طبیعت ، کما بیش ، از تکرار های تصویری در امان مانده اند. در توصیف های عاطفی و به ویژه در وصف معشوق ، تکرارهای تصویری گسترش بیشتری می یابند و این تکرارها هم تصاویر شعری برگرفته از پیشینیان و هم تصاویر ابتکاری شاعر را شامل می شود . در توصیفات ستایشی شاعر ، تکرارهای تصویری در تشبیهات ، استعارات و صفات ، نمود گسترده تری نسبت به مبالغات و اغراق های او داشته است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
فهرست مطالب:
نگرشی بر ساختار و ساختمان ساز گیتار ۱
گردآورنده : ۱
- صفحه انگشت گذاری (Finger Board): 4
دسته گیتار :(Neck) 6
گوشی ها (Tuning Machines): 6
گوشی های سنتی (Peg): 7
تیغه های خرک و سردسته: ۷
سیم: ۹
- شیوه ساخت: ۹
گیتار کلاسیک.. ۱۰
۳-گیتار (cut a way): 11
چکیده:
در بین آلات موسیقی، سازهای زهی از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
که به دو دسته:زهی زخمه ای و زهی آرشه ای تفکیک می شوند.
در این بین سازهای زهی زخمه ای بیشتر مورد توجه واقع شده اند. ساختمان این دسته از سازها عموماً از یک قاعده کلی پیروی می کنند و شکل ظاهری آن ها نیز تا حدودی شبیه به یکدیگر است.
شامل:جعبه صدا- دسته- کوکها و خرک می باشند.
در این مجموعه ساز گیتار به دلیل روند تکاملی خود دارای خصوصیتهای منحصر به فردی است که آن را از سایر سازهای زهی زخمه ای متمایز می کند.
- دارا بودن وسعت صدا تا (5/3 اکتاو) یکی از شاخصه های مهم این ساز است به طور کلی گیتار سازی است با قابلیت های اجرایی بالا و به همین دلیل به عنوان یک ساز تکامل یافته در دنیا شناخته شده است.
- گیتار به شکل امروزی در حدود قرن هیجدهم میلادی در اسپانیا توسط
Torress Jarado Antonio de طراحی و ساخته شد. به دنبال او سازندگان بزرگ دیگری همچون
Vicent Arias- Jose Ramirez- Santos Hernandez- Domingo Esteso- Marcelo Barbero- Ignacio Fleta- Hermann Hauser- Robert Bouchet- Manuel Reys- Jose Romanillos.
- با الهام از ایده های او به فرمهای کاملتری در ساخت گیتار کلاسیک و فلامنکو دست پیدا کردند.
- گیتارهای اسپانیایی (Spanish guitars) در دو فرم کلاسیک و فلامنکو ساخته میشوند. که هر کدام دارای خصوصیاتی مختص به خود می باشند.
- به طور کلی گیتار فلامنکو دارای صدایی خشک و ترد و ضرب گونه (Percussive) و با ماندگاری صدای کمتر نسبت به گیتار کلاسیک است، حال آنکه در گیتار کلاسیک، صدا دارای حجم و رنگ بیشتری است.
- از مهمترین دلایل این اختلاف ها، در این دو گیتار می توان به فاکتورهای مهمی همچون:نوع مواد مصرفی (Material) و شیوه ساخت (Style) اشاره کرد.
- در اینجا با بررسی این دو فاکتور در گیتار فلامنکو تفاوتهای عمده در صدا و شکل ظاهری ان را با گیتار کلاسیک بهتر در می یابیم.
- درگیتار فلامنکو از فاکتور مهمی که به فرم صدای این گیتار کمک می کند استفاده می شود که چوبی به نام سرو اسپانیایی (Cypress) است.
و در Side و Back گیتار به کار می رود. این چوب را می توان به راحتی به ضخامتهای نازک رسانده بدون آنکه خطر پیچیدگی و شکستن در آن به وجود آید.
- این چوب به رنگ لیمویی و بسیار سبک و مقاوم است. و در سواحل مدیترانه میروید.
همچنین از چوبی به نام افرا Maple که شباهت فراوانی با (Cypress)، در ساخت Side و Back استفاده می شود این چوب جنگلی را می توان در اکثر مناطق جنگلی یافت. نوع مرغوب آن در جنگلهای سرد و کوهستانی می روید.
سازندگان گیتار فلامنکو از چوب دیگری به نام (Brazilian Rosewood) برای side و Back استفاده می کنند که این محصول به گیتار سیاه (Flamenco Negra) معروف است و دارای صدای مردن تری نسبت به نوع سنتی آن است.
مهمترین فاکتور در مبحث تولید صدا، صفحه رو (Sound board) است که از جنس چوبهای (Spruce) و (Red Cedar) ساخته می شود.
هرچه این چوبها مرغوب و دارای قدمت بیشتری باشند کیفیت صدای تولید شده توسط آنها قوی تر و بهتر می باشد.
چوب Red Cedar خیلی سریع به قله ی صدایی خود می رسد و صدای تولیدی آن دارای حجم و قدرت بالای حس گرمتری است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
فهرست مطالب:
نگرشی بر ساختار و ساختمان ساز گیتار ۱
گردآورنده : ۱
– صفحه انگشت گذاری (Finger Board): 4
دسته گیتار :(Neck) 6
گوشی ها (Tuning Machines): 6
گوشی های سنتی (Peg): 7
تیغه های خرک و سردسته: ۷
سیم: ۹
– شیوه ساخت: ۹
گیتار کلاسیک.. ۱۰
۳-گیتار (cut a way): 11
چکیده:
در بین آلات موسیقی، سازهای زهی از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
که به دو دسته:زهی زخمه ای و زهی آرشه ای تفکیک می شوند.
در این بین سازهای زهی زخمه ای بیشتر مورد توجه واقع شده اند. ساختمان این دسته از سازها عموماً از یک قاعده کلی پیروی می کنند و شکل ظاهری آن ها نیز تا حدودی شبیه به یکدیگر است.
شامل:جعبه صدا- دسته- کوکها و خرک می باشند.
در این مجموعه ساز گیتار به دلیل روند تکاملی خود دارای خصوصیتهای منحصر به فردی است که آن را از سایر سازهای زهی زخمه ای متمایز می کند.
- دارا بودن وسعت صدا تا (5/3 اکتاو) یکی از شاخصه های مهم این ساز است به طور کلی گیتار سازی است با قابلیت های اجرایی بالا و به همین دلیل به عنوان یک ساز تکامل یافته در دنیا شناخته شده است.
- گیتار به شکل امروزی در حدود قرن هیجدهم میلادی در اسپانیا توسط
Torress Jarado Antonio de طراحی و ساخته شد. به دنبال او سازندگان بزرگ دیگری همچون
Vicent Arias- Jose Ramirez- Santos Hernandez- Domingo Esteso- Marcelo Barbero- Ignacio Fleta- Hermann Hauser- Robert Bouchet- Manuel Reys- Jose Romanillos.
- با الهام از ایده های او به فرمهای کاملتری در ساخت گیتار کلاسیک و فلامنکو دست پیدا کردند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
مقدمه
جزئیات برج و تاریخچه زمین
تاریخچه برج:
رفتار قابل رؤیت برج در قرن بیستم
روشهای تثبیت موقت
تثبیت دائمی:
استخراج مقدماتی خاک:
جمع بندی
نتیجه گیری
منابع و مآخذ
مقدمه:
برجی را فرض کنید که بر روی زمینی نهاده شده است که شامل مواد انسجام یافته ای از ژله و یا اسفنج می باشد و این مواد در عمق زمین با یکدیگر سایش دارند. انحراف برج به طور بی امان به سوی محلی که در نهایت خواهد افتاد، در حال افزایش است. هر پارازیتی در زمین در سمت انحراف برج باعث واژگونی برج خواهد شد. از این بدتر اینکه مصالحی که برای ساخت برج بکار گرفته شده آنقدر شکننده است که هر فشاری که به سبب انحراف برج بوجود می آید باعث فرو ریختگی ساختاری برج می شد این تصویر وضعیت انحراف برج پیزا را نشان می دهد و اینکه چرا تثبیت آن کنکاش مهندسین عمران را برانگیخته است.
جزئیات برج و تاریخچه زمین
تصویر شماره 1، برش عرضی (یابرش مقطعی) از برج 14500 تنی را نشان می دهد که یک برج ناقوس در مجاورت کلیسای جامع است. برج تقریباً 60 متر ارتفاع داردو قطر پی آن 6/19 متر است پی ها در حدود 5/5 درجه به سمت جنوب شیب دارند و قرنیز هفتم در زمین در حدود 5/4 متر آویزان است.
سطوح درونی و بیرونی برج استوانه ای با مرمر پوشانده شده است اما فضای بین این پوشش با خرده سنگ و گل و آهک که در میان آنها خلل و خرج بسیاری دیده می شود، پر شده است. یک پلکان مارپیچی، انحناء یافته در این دوایر وجود دارد.
زمین زیر برج (تصویر شماره2) از سه لایه متمایز تشکیل شده است. لایه A در حدود 10 متر ضخامت دارد و عمدتاً از رسوبات نرم شنی دهانه رودها و گل و لای رسی که از حالات جزر و مدی به جا مانده اند، تشکیل شده است. بر اساس گونه های نمونه برداری شده و آزمایشهای مخروط به نظر می رسد.
جنس مواد جنوب برج نسبت به شمال برج که تراکم بیشتری دارد بیشتر از جنس رس باشد.
لایه B خاک رس نرم و حساسی است که به طور طبیعی با خاک رس دریایی آمیخته شده است. خاک رسی که با نام پانکون شناخته می شود و حدوداً تا عمق 40 متری گسترش یافته است.
این مواد بسیار حساس هستند و اگر دچار آشفتگی شوند استحکام خود را از دست می دهند. لایه C، شن متراکم است که تا عمق قابل توجهی گسترش یافته است. سفره آب در گستره لایه A بین 1 تا 2 متر زیر سطح زمین قرار دارد.
سطح روی خاک رس پانکون که در زیر برج به شکل مقعر شده است نشان می دهد که میانگین نشست بین 5/2 و 3 متر است. که دلیل معتبری است که نشان می دهد چقدر زمین زیر برج نرم است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
شعر ایرانی، در عصر حاضر، توانسته است چهره های برجسته ایی را به قلمرو فرهنگ این سرزمین عرضه دارد، از جملة این افراد، سیمین بهبهانی، شاعر و نویسندة معاصر است.
یکی از مواردی که باعث شهرت سیمین و شعر او گردیده است، تحولی است که وی در قالب غزل بوجود آورده است، به این صورت که با ایجاد مضامین و موضوعات نو و ریختن آن در همان قالب غزل قدیم و سخن گفتن از دردها و مشکلات مردم، مجموعه شعرهایی را به عالم شعر و ادب تقدیم نمود که نشان می دهد که شعر وی زبان همدلی با مردم زمانش است و بنابراین باید سیمین را یک شاعر اجتماعی و مردمی دانست. قابل ذکر است که وی در غزل قدیم هم شعر سروده اما به گفتة خود این کار وی را قانع ننموده است و پیوسته به این هدف می اندیشیده که سخن از دل بگوید و یک شاعر تأثیر گذار باشد و دیگر سخن از مکررات و مضامین تکراری به میان نیاورد.
در این گفتار سعی شده است که با نگرش و درنگی هرچند کوتاه به شعر و قصه و خاطرات سیمین، برخی از ویژگیها و مضامین و عوامل مؤثر در ایجاد کلام وی مورد ارزیابی قرار گیرد.
عنوان صفحه
-مقدمه و پیشگفتار
-ویژگیهایی از شعر سیمین
-پاره ای از مضامین شعر سیمین
– عشق
– زن
– نگرشی بر قصه ها و خاطرات سیمین
– معرفی آثار سیمین بهبهانی
– عوامل موثر در ایجاد شعر از دیدگاه سیمین
– نتیجه گیری
– فهرست منابع و مآخذ