یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه کنکاشی در تبار فلسفه یونان - 223 صفحه وورد

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه کنکاشی در تبار فلسفه یونان - 223 صفحه وورد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه کنکاشی در تبار فلسفه یونان - 223 صفحه وورد


پایان نامه کنکاشی در تبار فلسفه یونان - 223 صفحه وورد

 

 

 

 

 

 

 

یونان باستان در آئینه تاریخ

 

جغرافیا: یونان Hellade-Greece ـ هلّاد ـ گریس، (یونان فعلی) کشوری پادشاهی در جنوب شرقى اروپا و جنوب غربى شبه جزیره بالکان و مشتمل بر جزایر پراکنده ی در دریای اژه و دریای ایونی که 13200 کیلومتر مربع مساحت و بیش از 9360000 تن سکته دارد ازاین تعداد حدود 7 میلیون تن پیرو کلیسای ارتدکس یونان هستند. این کشور از شمال به آلبانی ، یوگسلاوی و بلغارستان از شمال غربى به ترکیه اروپائی از شرق به دریای اژه ، از جنوب به دریای مدیترانه و از مغرب به دریای ایونی محدود است و خود به شکل شبه جزیره ای با شکل نامنظم می باشد که سواحل بریده عمیق دارد پایتخت آن آتن است.یونان در قدیم به مناطقی تقسیم شده بود که هر یک زمانی مملکت مستقلّی بوده اند مانند تراکیه ، مقدونیه ، اپیر ، تسالی، پلوپونز))[1] 

امّا یونان باستان شبه جزیره نسبتاً کوچک که در جنوب شرقى اروپا قرار دارد که محل زندگی چندین قبایل بوده است مهمترین آنها عبارت از چهار قبیله بزرگ بوده اند که 1- میسنه ای 2- دریان 3- ایونیان 4- آئولیان را شامل می شد.

هنگام حمله کوروش کبیر به آن سرزمین قبیله­ای که ایرانیها با آن برخورد نمودند ایونی نام داشت و لذا این سرزمین در ایران به یونان شهرت یافت. رومیها بیشتر با قبیله گریس برخورد داشتند لذا نزد آنان سرزمین مذکور به گریس شهرت یافت ، غربى های معاصر به پیروی از رومیها به آن سرزمین گریس GRRice می گویند.

بیشتر سرزمین یونان را کوه و دمن فراگرفته است لذا فقط یک پنجم آن قابل کشت بوده و مابقی صلاحیت استفاده را ندارد. به علت آنکه اطراف یونان را دریا فراگرفته است از هوائی نسبتاً مطبوع برخوردار است که زندگی در این منطقه را آسان تر می نماید.

معادن این سرزمین شامل سنگ سفید ، آهک ، برنز و کمی نقره است. بخاطر مجاورت با دریا صنعت ماهی گیری در این کشور از منابع اقتصادى پر اهمیت تلقی می گردیده و نیز مبادلات تجارى و اقتصادى موجب مبادلات فرهنگى و فکرى بوده است امّا نویسندگان مغرب زمین برای آنکه یونان را مبدأ تمدن غرب قرار داده اند لذا در داوریهای خویش نسبت به یونان باستان راه مبالغه را پیش گرفته اند بطوریکه حتی جزایر اطراف دریای اژه را مثل کرت که پایتخت آن کنوسوس بوده و جزیره اوبه و جزایر شمالی آن مثل اسکوروس و کیوس را جزو یونان باستان محسوب می نمایند در صورتی که این جزایر قبل از آمدن قبایل مهاجر مذکور یونانی صاحب تمدن بوده اند فرهنگ و تمدن آنها کاملاً صبغه ای شرقى داشت ، حتی افلاطون در کتاب مهمانی (شماره 82) ایونیا را نیز بخاطر مخالفت با همجنس بازی شرق زده می نامد. پس یونان باستان متشکل از دولتشهرهای کوچک بود که اتحاد سیاسى نداشته و تحت حکومت مرکزی نبودند و یکی از عوامل این أمر وضعیت ناهمگون جغرافیائی بوده است.

یونان باستان با مرکزیت آتن شهرت دارد و به هیچ وجه شامل جزایر کنار دریای اژه نمی شده است زیرا این جزایر حتی مقام استادى را برای یونانی ها از حیث تفکر و تمدن داشتند، زمانی که قبائل یونانی پس از غارت گری ها و چپاول و ویرانگری در آن مناطق سکنی گزیدند جزایری مثل کرت به عنوان نمادى از تمدن مشرق زمین بر دروازه غرب می درخشید. به اتفاق مورخین شرقى و غربى تمدن یونان محصول تمدن کرت محسوب می شد.

ارکان جغرافیائی یونان باستان عبارت بودند از :

  • پلوپونز ـ شامل فلات مرکزی متشکل از جنگلهای بلوط و دره­های مرتفع که مانع وحدت سیاسى کشور بودند.
  • یونان شمالی ـ که شامل جلگه تسالی و رودخانه اسپرکیوس بود.
  • یونان مرکزی که بوسیله دو خلیج کرنت و سارونیک از پلوپونز جدا شده بود که شهر معروف یونان آتن و الوزیس در این ناحیه قرار داشتند.

      یونان باستان از نظر جغرافیائی محدود به آتن بود، اگرچه گاهی شهرهای کوچک دیگر به عنوان متحد آن به آنها می پیوسته­اند اما آنها نیز به علّت خود خواهی و منفعت طلبی آتنی ها و پیمان شکنی های آنها مجبور به کناره گیری می­گردیدند، این خودخواهی­ها را راداکریشنا یکی از استادان فلسفه در حوزه علمیه مسیحی آکسفورد انگلیس و رئیس جمهور أسبق هند چنین بیان می کند: "هیچ یک از شهرهاى یونان حاضر به تبعیّت از شهرهاى دیگر نبود یونانیان نتوانستند وفادارى وسیع­ترى نسبت به یگانگی تمام یونانستان به وجود آورند و قادر نشدند گرد هم آیند و همکارى نمایند بلکه عمر خود را در منازعات بین خودمختارى هاى محلى به سر بردند"[2]

     تاریخ: آتن مرکز یونان باستان محل مورد نظر غربى­ها که از آن به عنوان شهرى ایده آل یاد می کنند شهرى است به روایت تاریخ تجاوزگر، مکّار، و مادّیگرا که به هیچ وجه اصول اخلاقى در آن مراعات نمی شود به روایت تاریخ: ((ساختار اجتماعى یونان یعنی قطعه خاک کوچکی که آتن مرکز آن است طبق آمارهاى تاریخى، جمعیت یونانی در حدود 350 هزار نفر بوده و بقیه جمعیت را خارجیان مقیم و بردگان که تعداد آنان را 360 هزار نفر نوشته­اند تشکیل می­دادند در زمان استقلال یونان که بیش از نود سال ادامه نداشت بین بیست و دو تا چهل و سه هزار نفر متغیّر بود.)) [3]

ارسطو در کتاب سیاست از دادن حق تابعیّت و شهروندى به پیشه­وران و صنعتگران منع می کند و کشاورزان و صنعتگران را جزو کالاها محسوب می نماید. ارسطو پیر مردان و زنان و کودکان را نیز شهروند نمی داند ، این تفکّر در تمام یونان باستان حاکم بوده است چنانچه مونتسکیو می گوید:((تجارت، کشاورزی و صنعت را یونانیان از پیشه­های پست و مخصوص غلامان و بردگان می­شمردند و لذاست که افلاطون در کتاب قوانین خود دستور می دهد هر فردى را که به تجارت بپردازد تنبیه کنند))[4]این طرز تفکّر مخصوص یونان است و در جوامع شرقى صنعتگری و کشاورزی جزو کارهای والا محسوب می گردید چنانچه کنفسیوس فیلسوف چین در جواب کسیکه از کشاورزی و صنعتگرى سوال می کند می گوید:(( این مرد (کشاورز) براستی آزاده است زیرا براى کارهاى دستى و کشاورزى ارزش وفضیلت اخلاقى قائل است.))[5]

در حالی که افلاطون کارکردن را ننگ می­داند و آن را مخصوص بردگان می شمارد کتاب مقدّس هندوها گیتا می گوید:((آنچه را تکلیف تو است ای ارجونا انجام ده که کار کردن به از کار نکردن است چه حتّی سلامت تن بی کار کردن میسّر نگردد.)) [6]یونان که همان آتن بوده باجغرافیایی چنان کوچک و جمعیت فوق به اندازه یک شهر معمولی از کشورهای شرق باستان محسوب می گردیده. آتنی که جمعیت آزاد آن چهل و سه هزار نفر بوده و آنها هم تجارت و صنعتگری و کشاورزی را ننگ و پست می شمردند و از آن سه (کشاورزی، تجارت و صنعت که سه رکن اساسى هر تمدّنی محسوب می شوند) پرهیز می­نمودند و به بردگان می سپردند. آیا می توانسته بقول یونان زده ها تمدّنی را پی ریزی نماید که هیچ ملّتی نتوانست مثل آنرا پی ریزی کند. این مطلب گویای آن است که تبلیغات دروغین چه نقش بسزائی در بزرگ نمائی ها اجرا می کند . تمدّن در حقیقت میراث مشترک همه نژاد های بشری است که دست بدست می گردد ، ملّت های کوشا تر تمدّن آفرین ترند ، این  در انحصار هیچ نژادى نیست ، بلکه بستگی به سعی و کوشش دارد{که لیس للانسان الا ما سعی} قبل از یونان تمدّن های عظیم ایران، هند و چین وجود داشته اند، در همسایگی یونان تمدّنهای سومر، کرت، بابل،آشور و مصر در اوج شکوفائی قرارداشتند، که یونانیان افتخار شاگردى این تمدّنهای عظیم وکهن را دارا بودند. به قول ویل دورانت: اکثر یونانیان گمان می بردند که بسیاری از تمدّن ایشان از آن مصر است و موافق روایات یونانی بانیان بعضی از شهرهای یونان کسانی بودند که یا مانند کادموس و دانائوس از مصر می آمدند،یا فرهنگ مصری را از طریق فنیقیّه یا کُرت به یونان آوردند“[7] عملکردهای ملل بستگی به اعتقادات آنها دارد اگر مادّیگرا باشند مادّیگرائی منجر به منفعت طلبی و در نتیجه اصطکاک منافع افراد یا گروههای مختلف می­گردد و در نهایت ظلم و بی عدالتی و خونریزی را در پی دارد چنانچه ((یونانی ها مردمی مادى گرا بودند که تمام مردم جزایر را تار و مار کردند و تمدّنهای با ارزشی را که آموزگار آنها بودند مانند تمدّن کرت و تروآ نابود کردند.))[8] ادّعای مهد آزادی بودن یونان باستان دروغی بیش نیست زیرا وقتی پیرمردان و زنان و کودکان و کشاورزان و صنعتگران و تاجران و خارجیان و بردگان  شهروند محسوب نشوند دیگر آزادی برای چه کسانی معنی دارد ؟

نیز آزادی بیان در آنجا به هیچ وجه وجود نداشته است کما اینکه سقراط بخاطر اظهار نظریّات خود محکوم به مرگ گردید افلاطون تبعید شد و ارسطو فرار را بر قرار ترجیح داد حتیّ افلاطون مخالف آزادی بیان است  او می گوید (( ما باید در اعتقادمان راسخ باشیم و تنها اشعاری را به مدینه ی فاضله ی خود راه دهیم که در مورد خدایان و درستایش مردان نامور باشند )) [9]

از نکات جالب توجّه آن است که رشد و گسترش، بعضى از مکاتب فلسفى مدیون پیوند آنها با قدرت­هاى زمان بوده است، چنانکه افلاطون در خدمت شاه سیراکیوز در آمد، ارسطو در دربار فیلیپ رشد نمود و به خدمت اسکندر درآمد. هگل به خدمت رژیم خود کامه­ی  اتریش در آمد. هایدگر به خدمت هیتلر در آمد و مارتین بابر و ژان پل سارتر رسماً صهیونیست بودند و از جنایات صهیونیست ها حمایت می نمودند و بابر حتّی به فلسطِین رفت تا در جنگ داخلی به اسرائیلی ها کمک نماید. فرانسیس بیکن، تامس هابز، استوارت میل، برتراندراسل از خادمان دربار بریتانیا بودند و از استعمار انگلیس بطور رسمی حمایت نمودند.   

مونتسکیو نویسنده کتاب روح القوانین که از بزرگترین فلاسفه سیاسى غرب است و کتاب او از کتب مرجع در علم سیاست و محافل علمی (استاندارد) است  در کتاب خویش به وصف مردم یونان می پردازد و می گوید: یونانی های اوّلیّه همگی دزد دریائی بودند.[10] سیسرون که از دانشمندان معروف و قانونگذار روم باستان است در نامه ای که درباره وظائف حکمرانان به برادر خود نوشته است .وی را از رفاقت با یونانیان برحذر داشته و نیز در جای دیگر اعلام کرده است که یونانیان دارای منشی استوار نیستند و به جای رعایت اصول ، اسیر منافع آنی خویشند.[11] آ .آر ریچی استاد فلسفه علوم می گوید: ((یونانیان دروغگویان آراسته ای بودند همچون قهرمان ملّی شان ادیسه))[12] سیّد امداد امام محقق ونویسنده هندی در وصف مردم یونان می گوید:آنان معتقد به بهشت نبوده و به انواع و اقسام خدایان اعتقاد داشتند بعضی از خدایان آنان ، زنان چوپان را در بیابان به زور مورد تجاوز جنسی قرار می دادند ، یونانیان زنان خویش را در اختیار یکدیگر قرار می دادند که رسم مذکور در هیچ ملّت شایسته ای وجود نداشته است نزد یونانی ها، دزدی  وقتی که موجب دستگیری شود جرم محسوب می شد در غیر این صورت به عنوان زرنگی قابل ستایش بود“[13] طبق شهادت تاریخ مردم یونان دروغگو، فریبکار، پیمان شکن و سودجو و مادّیگرا بودند و معتقد به هیچ اصلی از اصول اخلاقی نبودند و این ریشه در اعتقادات آنها داشت زیرا بتهایی را که آنها مورد پرستش قرار می دادند ، آن بتها مظهر لذّت گرایی ،منفعت جویی و مادّیت بودند و مظهر همه آن صفاتی بوده اند که نزد مردمان مشرق زمین باستان و معاصر رذایل اخلاقی نامیده می شوند فلاسفه نیز بطوریکه در صفحات آتی خواهد آمد بدلیل آنکه همان بتها را می پرستیدند مادّیگرا و سود طلب بوده اند در وصف این مردمان یونانی ویل دورانت  مورّخ غرب می گوید :طرفداری ازمنافع شخصی اخلاق مردم آتن را تا­حدى نابودکرد تا بالاخره­شهر­ را طعمه اسپارتیان­سخت و­خشن ساخت"[14]

 راداکریشنا استاد دانشگاه آکسفورد و نویسنده هندی می گوید: یونانیان از نظر نبوغ دینى و اخلاق مقام بلندى نداشتند ما در آنان عشقی برای عالم ازل یا تألّم شدیدى در مقابل بی عدالتی مشاهده نمی کنیم، جهت عمده دین یونانیان عبادت خدایان (المپیاد) بود که در اصل عبارت بودند از قوای طبیعت هر چند به تدریج مظاهر صفات انسانی گردیدند"[15] در وصف این مردم در تاریخ چنین می خوانیم: مردم آتن بندرت نسبت به کسى جز فرزندان خود عطوفت و همنوعی ابراز می دارند از وجدان خود چندان آزار نمی بینند و هرگز در فکر آن نیستند که همسایه را چون خویشتن دوست بدارند. مردمان شکایت از این دارند که کاسبان آتن اجناس تقلبی می فروشند و هر گاه فرصتی پیش آید از دروغ گفتن پرهیزی ندارند سیاستمداران از کاسبان چندان بهتر نیستند ، در میان یونانیان آداب اجتماعی و مذهب اعمال فاتحان را محدود نمی کند حتّی در جنگهای داخلی رسم معمول آن است که شهر مغلوب را غارت کنند زخمیان را بکشند زندانیانی را که فدیه نمی پردازند و نیز اسیران غیر نظامی را به قتل رسانند و یا برده کنند شهرها ودر­ختان میوه و محصولات زراعتی را بسوزانند هر چه را که زنده است معدوم سازند و تخمی باقی نگذارند که در آینده سر برآورد"[16]  در حالی که دروغ را در یونان علامت زرنگی و زیرکی می­دانستند در مشرق زمین دروغگوئی از کارهای زشت به شمار می آمده چنانکه هرودت مورّخ یونانی نیز به آن اشاره دارد و می گوید: هر عملی که ارتکاب آن منع شده صحبت کردن از آن نیز ممنوع است به عقیده پارسها بدترین و ننگ­ترین کارها دروغ گفتن است"[17] در حالی که بیشترین جمعیت یونان را بردگان تشکیل می دادند آریانوس مورّخ یونانی در مورد وضعیّت بردگی در هند می گوید: این مسئله بسیار بزرگی است که تمام ساکنان هند آزادند و هیچ فردى برده نیست" [18]- ویل دورانت در مورد اوصاف مردم هند از قول یک سفیر یونان باستان که به هند رفته بود مىگوید:" آنان چنانکه باید زندگی سعادتمندانه­ای دارند چون ساده رفتار و میانه رواند، هرگز شراب نمی­خورند مگر در مراسم قربانی، سادگی قوانین و پیمان هایشان با این حقیقت ثابت می شود که بندرت کارشان به دادگاه می­کشد اماناتشان را نزد یکدیگر می­گذارند و به یکدیگر اعتماد دارند. " [19]

 او از اینکه امانات پیش هم می­گذارند و به یکدیگر اعتماد دارند تعجّب می کند. مونتسکیو از بزرگ­ترین فلاسفه غرب در مورد قضاوت و عدالت یونانی­ها می نویسد: "یونانیان برای انتقام کشیدن از ستمگران یا از اشخاصی که سوء ظن به ستمگری آنان می­برند حدى قائل نشدند گاهی اولاد آنها را به قتل می­رساندند و گاهی پنج تن از نزدیک­ترین خویشاوندان آنها را"[20] چنانچه ملاحظه شد یونانیان نزد تمام مورّخان جهان اعم ّ از غربى و شرقى افرادى طمعکار، مادّیگرا و منفعت طلب بودند در شهوت پرستی و سودجوئی معتقد به هیچ قانون و قاعده ای نبودند.


[1] حرف-ى/فرهنگ معین

[2] ص7 ادیان شرق وفکر غرب – راداکریشنا

[3] ص45 یونان باستان یا دروغ بزرگ – احمدکریمی

[4] ص140 –روح القوانین

[5]ص43- مکالمات کنفوسیوس-ت- ایرانشهر

 

[6] گفتار سوّم – گیتا

2ص84 یونان باستان – ویل دورانت

 

 

[8] ص40 یونان باستان- احمدکریمی

2ش605/جمهوری

 

 

[10] ص 548 – روح القوانین- مونتسکیو- ت- على اکبرمهتدى

2ص194-تاریخ اندیشه اجتماعی-بارنز وبکر-ت-جوادیوسفیان

3همان

4 کاشف الحقایق /سید امدا امام 1982  ترقی اردو بیورو نئی دهلی

 

 

 

[14] ص10تاریخ فلسفه- ویل دورانت

2ص5 ادیان شرق وفکرغرب-راداکریشنا

   

 

[16] ص 69 تا 73 یونان باستان –فتح الله محبتائی

[17] ص220 تاریخ هرودت-ت- دکترهادى هدایتی

3همان

4ص507 مشرق زمین- ویل دورانت

 

 

 

3ص355  روح القوانین- مونتسکیوش


دانلود با لینک مستقیم

مقاله کنکاشی پیرامون اصل دولت کامله الوداد

اختصاصی از یارا فایل مقاله کنکاشی پیرامون اصل دولت کامله الوداد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله کنکاشی پیرامون اصل دولت کامله الوداد


مقاله کنکاشی پیرامون اصل دولت کامله الوداد

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:15

چکیده:

صل \” دولت کامله الوداد \” در سیر قانون گذاری ایران

اصل \” دولت کامله الوداد \” در دوران قانونگذاری ایران ، چندین بار مورد استفاده قرار گرفته و در معاهدات و قراردادهای منعقد شده با دول خارجی لحاظ شده است .

جالب این جا است که بیشتر موارد استفاده شده ، و استناد شده به اصل مزبور ، در رابطه با امور مربوط به نمایندگان سیاسی و کنسولی ، امور تجاری ، اقامت جهانگردان ، تاسیس شرکتهای تجاری ، محصولات و امتعه کشورها ، حقوق و عوارض گمرکی ، حق استفاده از محاکم قضایی ، عدم تفتیش و بازرسی از محل اقامت ،امور مربوط به کشتیرانی ، حمل و نقل کالاها ،معافیت و پرداخت مالیاتها ، کالاهای ترانزیتی ، حق مالکیت اموال منقول و غیر منقول و نقل و انتقال و فروش آنها بوده است .

اولین بار که اصل مزبور در معاهدات ایران با دول خارجی وارد گردید ، در معاهده ای بود که دولت روسیه شوروی ،به تاریخ اول سرطان 1300 با ایران منعقد نموده ، که به موجب فصل هجدهم معاهده مزبور ، مقرر گردید که : ( اتباع هر یک از طرفین در ازای مسافرت در داخله مملکت دارای حقوقی می باشند که به اتباع دولت کامله الوداد به غیر از دول متحده با روسیه واگذار می شود )

منظور از جمله \” به غیر از دول متحده با روسیه \”روشن نیست ولی همین مقدار مشخص است که از اصل مزبور ،به منظور مسافرت اتباع هر یک از دول متعاهد در کشوردیگری ، استفاده شده است .

ماده \” ششم \” از عهدنامه مودت و قرارداد تجارت منعقده شده بین دو دولت ایران ولهستان ، مصوب هشتم خردادماه 1307 ،راجع به اصل \” دولت کامله الوداد \” چنین تصریح می دارد :

( کلیه محصولات فلاحتی و صنعتی یکی از طرفین متعاهدین ، خواه اصلاً متعلق به خاک گمرکی طرف متعاهد مزبور بوده و خواه از آن جا آمده باشد در صورتی که به اراضی گمرک طرف دیگر وارد شود اعم از این که برای مصرف در داخله مملکت یا برای صدور از آن مملکت باشد در مدت این قرارداد مشمول همان معامله ای خواهد بود که با امتعه و محصولات اصلی و یا محموله از خاک دولت کامله الوداد می شود. مخصوصاً از امتعه و محصولات مزبور ، هیچ گونه حقوق و عوارض و رسومی که برای تولید و مصرف وضع شده باشد علاوه و یا غیر آن چه به امتعه و محصولات اصلی و یا محموله از خاک دولت کامله الوداد تعلق گیرد نخواهد بود )

در فصل پنجم عهدنامه مودت و دوستی بین دو دولت ایران و جمهوری خلق چین ، مورخ 16 عقرب 1300 نیز اصل \” دولت کامله الوداد \”وارد گردید و به موجب مفاد آن ، طرفین قبول کردند تا رفتاری که با مامورین کنسول ژنرال و کنسول ، ویس کنسول یا وکیل کنسول برای اقامت در شهرهای عمده و بنادر مملکت یکدیگر به استثنای حق رسیدگی به امور مرافعه و مشاجره و جنحه و جنایت ، تبعه از تمام حقوق و امتیازاتی که به مامورین کنسولگری دول کامله الوداد داده شده ، بهره مند گردند.

به موجب قرارداد تجارت بین دولت ایران و دولت جمهوری لهستان ، مورخ 27 اسفند ماه 1305 ، هر دو طرف متعاهد ، بر ایم اصل اعتراف نمودند که : ( اصل \” دولت کامله الوداد \” ،برای یکی از طرفین متعاهدین در خاک دیگری ، متضمن حقوقی منافی با اموال معامله متقابله و مساوات که پایه روابط عهدی طرفین معظمیتن بر روی آن استوار است نمی باشد )

همچنین ، ماده دوم عهدنامه مودت بین دو دولت ایران و هلند ، مصوب 14 اردیبهشت ماه 1309 صراحت دارد بر این که :طرفین ، روابط سیاسی خود را طبق اصول و معمول حقوق بین الملل ادامه داده ، و معتقدند نسبت به نمایندگان سیاسی هر یک از طرفین متعاهدین در خاک طرف متعاهد دیگر به شرط معامله متقابل ، مطابق اصول معمول حقوق عمومی بین المللی رفتاری کرده و در هر حال ،رفتار مزبور نباید مادون معامله ای باشد که نسبت به نمایندگان سیاسی دولت کامله الوداد می شود.

استناد به اصل مزبور در ماده دوم عهدنامه منعقده شده بین دو دولت ایران و ایتالیا ، مصوب 14 اردیبهشت ماده 1309 ، مورد توجه قرار گرفت و به موجب آن ،طرفین موافقت نمودند که : روابط سیاسی و کنسولی خود را بر طبق اصول معمول بین المللی ا دامه داده و هر یک از طرفین متعاهد نسبت به نمایندگان سیاسی و کنسولی یکدیگر ، مطابق اصول و معمول حقوق بیم الملل رفتار کرده و در هر حال ،به شرط معامله متقابله ، رفتار مزبور نباید مادون معامله ای باشد که نسبت به نمایندگان سیاسی و کنسولی دولت کامله الوداد معمول می شود.

در ماده (2) عهدنامه بین دو دولت ایران و هلند ، مصوب 26 اسفند ماه 1309 ، طرفین به اصل \”دولت کامله الوداد \” استناد جسته و گفته اند : ( هر یک از طرفین با نمایندگان سیاسی و کنسولی ،مطابق اصول و معمول حقوق بین الملل رفتار خواهند نمود.

با این توصیف ، ملاحظه می شود که منظور از استناد به اصل \” دولت کامله الوداد \” استفاده از اصول رفتار متقابله و تساوی بین نمایندگان سیاسی طرفین قراردادها بوده که با توجه به اصول معمول حقوق عمومی بین الملل ، و به شرط معامله متقابل مورد توجه طرفین قراردادها بوده است ؛ چنان که در قراردادهای منعقد شده بین دو دولت ایران و لیتوانی ،مصوب 26 اسفند ماه 1309 ، و عهدنامه مودت و قرارداد اقامت منعقده شده بین دو دولت ایران و چک اسلواکی ، مصوب 26 اسفند ماه 1309 نیز ،به اصل \” دولت کامله الوداد \” استناد شده است ، استناد به اصل مذکور در عهدنامه مودت و قرارداد اقامت دو دولت ایران و چک اسلواکی ،راجع به موضوعات زیر می باشد :

الف – حق تجارت و صنعت و حرفه و شغل باستثنای آن چه که مشمول انحصار دولتی و یا اعطایی از طرف دولت باشد ( ماده 3 )

ب – موضوع تاسیس شرکتهای تجاری و اجرای عملیات و همچنین مسائل دیگر مربوط به شرکتهای مزبور (ماده 4 )

ج – تحصیل حقوق مربوط به اموال منقول و غیر منقول و تصرف ونقل و انتقال و فروش آنها و تملک اموال غیر منقول وعدم تفتیش مسکن و محل اقامت و توقیف دفاتر بازرگانی و ضمانت در پیشگاه محاکم ،راجع به اموال مزبور.

به موجب قرارداد اقامت و تجارت و بحر پیمایی بین دو دولت ایران و اتحاد جماهیر شوروی ، مصوب دهم اسفند ماه 1310 ، اصل \” دولت کامله الوداد \” به شرح ذیل ،مورد موافقت و استفاده طرفین قرار گرفته است :

( راجع به توقف اتباع هر یک از طرفین در خاک دیگر و معافیت از پرداخت مالیات نقدی و جنسی و قرضه اجباری ، به شرح ماده (2) قرارداد ،و به طور کلی ، راجع به هر نوع تعهداتی که هر یک از طرفین متعاهدین به اتباع خارجه مقیمین خاک خود تحمیل می نمایند با معافیت هایی که از آن بابت منظور می دارند ، اتباع طرف متعاهد دیگر وضعیتی نامساعدتر از وضعیت نامساعدتر از وضعیت فعلی و یا آتی اتباع دولت کامله الوداد نخواهند داشت )

مواد (3) و (4) قرارداد ، راجع به تحصیل و تصرف اموال و ممنوعیت تجارت و صنعت و یا حرفه تنظیم شده است . مفاد ماده (5) راجع به اقامت و قضاوت نسبت به اتباع مملکت متوقف هیچ وضعیتی نامساعدتر از وضعیت اتباع دولت کامله الوداد نخواهند داشت . همچنین ،راجع به معافیت از وجه الضمان قبلی برای مخارج محاکم و تسهیلاتی که به اشخاص بی بضاعت اعطا می شود.


دانلود با لینک مستقیم