فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:47
فهرست مطالب:
توضیح:
خلاصه مطالب
1- مقدمه
هدف از انجام این تحقیق:
2- مراحل روشهای تجربی
شکل 2- منحنیهای کشش –
فشار رشتههای فولادی
شکل 3- نمودار شماتیک قالبی که سیمهای فولادی با دست در آن قرار داده شده است.
1- نتایج:
1-3 عکسالعمل بار- جابجایی
شکل 4 – نحوه انجام تستهای نقطهای)
شکل 5- بار بعنوان تابعی از جابجایی برای نمونههای بتون غیر مسلح ومسلح شده با مفتولهای فولادی BSS و CSS
شکل 6 نشان میدهد که چگونه نمونه غیرمسلح( یا ساده) در اثر یک ترک ساده براحتی شکسته و از هم جدا شده است.
2-3- مشاهدات پس از شکست( نمونه)
شکل 7 تصویر نمونه از همگسیخته بتون دارای مفتول CSS پس از آزمون خمشی چهار نقطهای
شکل 8 – تصویر نمونه از همگسیخته بتون دارای مفتول BSS پس از آزمون خمشی چهارنقطهای
3-3 تحمل بار مؤثر توسط مفتول
شکل 9 ترسیم شماتیک (a ) ناحیه ترک برروی پل و (b) منحنی فشار برشکاف ترک در ناحیه پل برای سه وضعیت پل مختلف مؤثر بودن مفتولهای فولادی در بهبود مقاومت بستگی به , St دارد. ( معادله 2 را ببینید)
تجزیه و تحلیل و توصیهها
نتیجهگیری و تحقیقات آینده
توضیح:
در ترجمه متن پیوست موارد ذیل قابل ذکر است:
استحکام و دوام بتون مسلح شده با میلههای فولادی استخوانی شکل (Bone- Shopad)
خلاصه مطالب
در این تحقیق و مطالعه ما از طریق آزمایش تأثیر مسلحکردن با میلههای فولادی کوتاه استخوانی شکل (BSS) را در بهبود ویژگیهای مکانیکی بتون مورد ارزیابی قرار دادهایم.
نتایج تستهای خمشی چهار قطعهای آشکار ساخت که کاربرد میلههای فولادی BSS در مسلح نمودن بتون آنرا مستحکمتر، بادوامتر، و مقاومتتر در برابر ترک خوردن، نسبت به بتونهای مسلح معمولی که در آنها از میلههای فولادی کوتاه و صاف(CSS ) استفاده گردیده میباشد.
میلههای فولادی (BSS) باعث تقویت بیشتر بتون در برابر ترک خوردن از طریق هدایت این لولهها( در بتون) و قفلشدن مکانیکی آنها در ناحیه بین انتهای کروی شکل و پهن شده و بافت ترد و شکننده بتن میگردد.
در نمونههای بتن مسلح شده با (BSS) قبل از فورپاشی نهایی ترکهای طولی متعددی ایجاد گردید در حالیکه نمونههای بتون مسلح شده با (CSS ) و یا غیرمسلح، ترک خوردن در ناحیه مرکزی شروع و تا فروپاشی کامل نمونه گسترش یافت. میلههای فولادی (BSS) بصورت پلی در ناحیه ترک عمل نموده و در نهایت تغییر شکل( دفرمهشدن) و فروپاشی نهایی اتفاق میافتد.
همچنین ترکهای ثانویه ایجاد شده در بافت قالب بتونی به صورت خطوطی از ناحیه مرکزی انتشار مییابد که باعث استحکام و دوام این ساختار میگردد. در حالیکه در مورد نمونههایی که از (CSS) استفاده شده بود میلهها براحتی از بافت قالب( بتونی) بدون دفرمهشدن( تغییر شکل اساسی) خود میلهها و بتون اطراف میلهها، از بافت اصلی خارج گردیدند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
اسطوره ی ایزیس و ازیریس.. ۸
سرچشمه ی جاودانگی در اساطیر مصر. ۲۳
پشتوانه ی تاریخی. ۲۳
دین مصری.. ۲۵
جذابیت و ارزش اسطوره ای ایزیس و ازیریس.. ۳۰
سخنی کوتاه درباره اسطوره
اسطوره، معرب واژه یونانی historia به معنی «روایت» و «تاریخ» است. واژه myth در زبان های اروپایی از واژه یونانی mythos گرفته شده به معنی شرح، خبر و قصه. دانش اسطوره شناسی را «میتولوژی» میگویند.
اسطوره واقعیت فرهنگی بسیار پیچیده ای دارد که آن را میتوان از دیدگاه های گوناگون بررسی کرد. جامعه شناسان، قوم شناسان، روان شناسان و دین شناسان از اسطوره ها کمک می گیرند تا بتوانند با جوامع کهن بهتر آشنا شوند. اسطوره خاستگاه تفکر و عاطفه بشر است و آرزوهای او را باز می تاباند. از این رو با فلسفه و دین پیوندی نزدیک دارد و در آثار ادبی و هنری تاثیر فراوان گذاشته است.
انسان در جوامع کهن پیچیدگی های جهان و طبیعت را به گونه ای نمادین برای خود رمزگشایی می کرد. این رمزگشایی های نمادین ساختار اجتماعی اقوام باستانی را به ما نشان می دهند. هر چند اسطوره ها در جزئیات با هم متفاوتند، اما ساختار شان شبیه به هم است، زیرا همگی طرحی جهانی دارند. به نظر یونگ امروزه ما «به لطف نمایه ها و اسطوره های به یادگار مانده، در حال کشف تاریخ باستان هستیم».
موضوع مهم در اسطوره شناسی اهمیتی است که نمادها دارند، زیرا نقش خدایان، نیمه خدایان و قهرمانان را در زندگی اجتماعی مردم در دوران گذشته روشن میسازند.
«اسطوره نقل کننده سرگذشتی قدسی و مینوی است، راوی واقعه ای است که در زمان نخستین، زمان شگرف بدایت همه چیز، رخ داده است. به بیانی دیگر: اسطوره حکایت میکند که چگونه به برکت کارهای نمایان و برجسته موجودات ما فوق طبیعی، واقعیتی، چه کل واقعیت، یا تنها جزئی از آن پا به عرصه وجود نهاده است. بنابراین اسطوره همیشه متضمن روایت یک خلقت است، یعنی می گوید چگونه چیزی پدید آمده و هستی خود را آغاز کرده است. اسطوره فقط از چیزی که واقعاً روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن می گوید. شخصیت های اسطوره موجودات ما فوق طبیعی اند و خاصه به دلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام داده اند، شهرت دارند. اساطیر کار خلاق آنان را باز می نمایانند و قداست (یا تنها، فوق طبیعی بودن) اعمالشان را عیان میسازند.»
اگر این تعریف را بپذیریم، باید قبول کنیم که اسطوره ها توصیف کننده عنصری مینوی در جهانند. این شکوفایی عنصر مینوی است که عالم را بنیان نهاده و بر اثر مداخلات موجودات ما فوق طبیعی است که انسان به گونه ای که امروز هست، تحول یافته است، یعنی موجودی جستجو گر و فرهنگ پذیر.
در زبان روز مره اسطوره را مترادف با واژه «خیالی» یا «غیر واقعی» به کار می برند، اما این تلقی کاملاً نادرست است. اسطوره افسانه نیست، داستانی است که به اعتبار محتوای خود از وقایع بزرگ ازلی: آغاز جهان، آغاز بشریت، آغاز زندگی و مرگ، آغاز پیدایش انواع جانوران و گیاهان، آغاز کشاورزی، آغاز آتش، آغاز آیین حکایت میکند. دلیل آن نیز روشن است: در ادوار اساطیری« انسان همیشه مایل بوده که به آغاز جهان باز گردد ... و به این ترتیب، زمان خود و خدایان را یکی کند.»
اما آنچه یاد آوری آن در اینجا ضروری است، این است که حقیقت اسطوره ها «نه منطبق با نظام منطقی است و نه با نظام تاریخی، زیرا میت بیش از هر چیز حقیقی دینی و معنوی است و به یک اعتبار خاص، سحر آمیز است.»
نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که صحت تاریخی اسطوره ها مهم نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد مفهوم و ارزشی است که آنها نزد پیروان خود دارند. از این رو آنچه اسطوره ها را از داستان متمایز می کند، کاربرد آن در دین است. اما ضمناً اسطوره ها از داستان ها و روایات نمادین محض به مراتب مهم ترند، زیرا آنها که در آیین های دینی بر خوانده میشوند «فعالیت قوای ما فوق الطبیعه را شرح می دهند، و تصور میشود که این بر خواندن موجب میگردد که آن نیروها آزاد یا دوباره فعال شوند.»
اسطوره در زمان خود نه تنها برداشت آدمی را درباره جهان پیرامون وی در بر می گرفت، بلکه پاسخگوی نیازهای مادی و روانی او نیز بود. ممکن است پاره ای اظهار کنند که اسطوره توجیه انسان ابتدایی از جهان بوده است.
این گفته درست است، اما بی نقص نیست: اسطوره گذشته از توجیه جهان، توجیه نقش آدمی در آن نیز بوده است. افزون بر این، اسطوره «نیازهای معنوی انسان را که محصول بیم و هراس او از نا شناخته ها و نیاز وی به پیدا کردن پناه و نگهبان و ایجاد ارتباط با جهان پیرامون بود برطرف میکرده است.»
این که انسان ادوار اساطیری نیاز داشته است که جهان پیرامونش را بشناسد، نکته تازه ای نیست. چه این واقعیت، ارتباط با ذهن آدمی دارد که به طور طبیعی در پی یافتن علت ها است. اما از سوی دیگر باید توجه داشت که «تفاوت شناخت اساطیری با شناخت علمی، نه در علی بودن یکی و علی نبودن دیگری است، بلکه این تفاوت بر اثر تحول آگاهی ما از حقایق عینی جهان است.»
از این رو هدف اسطوره نیز همانند علم بیان واقعیت های جهان و روشن کردن پدیده های آن است. اسطوره مانند علم «عواملی را که در جهان مداخله دارند، بر می شمارد و ما را از ماهیت مادی و معنوی آنها آگاه میسازد.»
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:61
توضیحات:
این فایل 62 صفحه ای در قالب ورد محاسبات پخش بار و اتصال کوتاه مدار 6
شینه که در عکس مشاهده میکنید را دارا میباشد که بصورت کامل و با ترسیم
شکلها در نرم افزار و محاسبات فوق خدمت شما قرار گرفته است.
مدار 6 شینه شکل زیر را ببندید والمانهای قدرت را
براساس شکل نامگذاری کنید.
پس ازتکمیل شدن شماتیک تک خطی سیستم قدرت اطلاعات مربوط به تک تک المانها راازطریق کلیک دوبل یاData Manager وارد می کنیم.
برای شروع,اطلاعات مربوط به ترمینال هارامطابق جدول زیروارد می کنیم .
(فقط کافی است داده هایی که لازم وقابل تغییر میباشند راتغییردهیم بقیه مقادیردرحالت پیش فرض صحیح می باشند)
تمام ترمینالهای شبکه 400کیلوولت وسه فاز متناوب هستند.
-اطلاعات مربوط به تنها باس بارشبکه به صورت زیراست:
اطلاعات مربوط به ژنراتورهاارطریق دابل کلیک روی تک تک آنهاوانتخاب گزینه New Project Type برای نوع ژنراتوروسپس
ورود اطلاعات دربرگه مختلف آن شامل EMT ,RMS مطابق جدول زیر امکان پذیر است:
اطلاعات فوق مربوط به مشخصات طراحی انواع ماشینهای سنکرون میباشد واطلاعات مربوط به استفاده این ژنراتورها دراین شبکه برای نقطه کارمطلوب بصورت زیردربرگه Load Flow Data است:
مقادیروکمیتهای مربوط به خطوط نیزباایجاد New Project Type وانتخاب گزینه Line type وانتخاب New Project Type وویرایش این خطوط مطابق جداول زیربرای Basic Data و Load Flow Data انجام می گیرد:
اطلاعات مربوط به طول خطوط بصورت زیراست :
بارهای متصل به شینها دارای اطلاعات مربوط به جدول زیر هستند وچون همه بارها دارای Type یکسانی هستند بنا براین یک Type تعریف می کنیم وبرای بقیه از روش New Project Type
وGeneral Load Type استفاده می کنیم:
بعد ازورود اطلاعات مربوط از سیستم قدرت پخش بارمیگریم.
بعد ازانجام پخش بارخطاهای زیر درخروجی بارنگ قرمز چاپ میشود:
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:64
چکیده:
بخش اول
داستان کوتاه درادبیات نوین ایران
داستان نویسی نوین ( مدرن ) فارسی ، نوزاد آزادی است ؛ با آزادی تولد یافت وبا آزادی گاه گاهی درجامعه ایرانی رشد وتعالی پیداکرد . درزمان حکومت های خودکامه پیش از انقلاب مشروطیت ، داستان کوتاه وبلند ورمان به معنا وساختار امروزی درایران سابقه نداشت . باتضعیف حکومت استبدادی قاجار ، انقلاب مشروطیت ( 1324-1327 ) درتمام شؤون اجتماعی ایران حرکتی به وجود آورد که موجب تحولات بنیادی در زمینه های گوناگون شد ازجمله ادبیات تخیلی متفاوتی پدید آمد که ازجهات مختلف از ادبیات تخیلی کلاسیک فارسی متمایز بود .
پیش از انقلاب مشروطیت ، انواع گوناگون قصه یعنی اسطوره ، حکایت اخلاقی ، افسانه تمثیلی ، افسانه پریان وسرگذشت ،رایج بودبه عبارت دیگر انواع روایت های خلاقه ای که به استقلال یا به صورت وابسته درمتن های ادبی فارسی گذشته آمده است ومحور آنها برسه خصوصیت عمده ،یعنی برحوادث ناگهانی وخرق عادت وکلی گرایی ومطلق نگری می گردد .
ادبیات داستانی نوین( مدرن ) فارسی تحت تاثیر ترجمه رمان وداستان کوتاه خارجی ( غرب ) کمی پیش وبعد ازانقلاب مشروطیت پاگرفت . وچون با اوضاع واحوال با زندگی طبقه متوسط که نقش مهمی درفراهم آوردن مقدمات انقلاب مشروطیت داشت هماهنگ وهمراه بود . پذیرشی روزافزون ومقبولیتی عام یافت وبه علت آنکه بر خصوصیت روانشناختی افرادتاکید داشت ودر ضمن واقعیت های زندگی روزمره وتلاش انسانی ودرگیرهای اجتماعی وسیاسی را منعکس می کرد ، به عنوان ادبیات داستانی زنده وپویا مقام خودرا به تدریج درمیان عامه خوانندگان ایرانی تثبیت کرد رمان ، به خصوص داستان کوتاه وسیله ای شد برا ی پرداختن به زندگی عامه مردم وچون تصویری عینی وموثر اززندگانی طبقات وگروه های مختلف مردم واوضاع واحوال نابسامان اجتماعی وسیاسی به دست می داد وحامی ضعیفان ومحرومان وافشا کننده ناروایی ها وبی عدالتی ها بود ، انواع گوناگونی یافت .
نویسندگان ایرانی درابتدا شروع به نوشتن رمان کردند . این رمان ها زیر نفوذ سفرنامه های ایرانی وبه خصوص رمان های حادثه ای فرانسوی بود که شاهزادگان قاجار وتحصیل کرده های خارج به فارسی بر گردانده بودند ؛ معروف ترین این رمان ها عبارت بودند از « کنت مونت کریستو » و « سه تفنگدار » اثر الکساندر دوما ( پدر ) « اسرار پاریس ، له میستر دوپاری » نوشته اژن سو و « پل وویرژینی » اثر برنا ردن دوسن پی یر ، این رمان های ترجمه شده همان طور که آریان پور درکتاب « از صبا تانیما » متذکر می شود ، ازلحاظ جنبه های فنی داستان نویسی نقص ها واشکا لات فراوان داشت وبه همین دلیل نتوانست پایه واساسی برا ی داستان نویسی نوین فارسی باشد وبرخلاف اغلب کشورهای دنیا پایه ادبیات داستانی نوین فارسی رانویسندگان داستان کوتاه گذاشتند .
نویسندگانی مثل محمد علی جمالزاده ، صادق هدایت وبزرگ علوی که بانوشتن داستان کوتاه آغاز کردند . البته بعدها رمان هم نوشتند. از این رو ، داستان کوتاه در ادبیات نوین ایران نسبت به رمان ازهمان آغاز ازاهمیت واعتبار بیشتری برخوردار شد وتوانست موقعیت ومنزلت خود را درجامعه بهتر تثبیت کند و خوانندگان بیشتری برای خود فراهم آورد ؛ زیرا اعتبار واقعی داستان کوتاه ، درپیام انسانی ، درطرفداری از له شدگان ومطر ودان جامعه در انتقاد سرسختانه وبی گذشت اجتماعی است ؛ از این رو ،داستان کوتاه نوین فارسی تقریبا همیشه دلسوز ومتعهد است .
خوانندگان ایرانی از آغاز با داستان کوتاه بیشترخو گرفته اند واغلب حد ورسم آن رابهتر ازرمان می شناسند وبه همین دلیل است که داستان نویسان بازاری وپاورقی نویسان درحیطه داستان کوتاه نتوانسته اند نامی از خود به جا بگذارند ودراین زمینه آثار پر فروشی به وجود آورند وخوانندگانی برای خود دست وپا کنند .
داستان نویسان معتبر ایرانی جزدوسه مورد استثنایی نوشتن رابا داستان کوتاه آغاز کرده اند واین امر دلیل های فردی ،اجتماعی وسیاسی بسیا ردارد ، ازجمله اینکه نویسندگانی درایران حرفه نیست ونویسندگان مجبورند کار کنند ودر ساعت های فراغت داستان بنویسند دیگراینکه داستان کوتاه ، به علت خصوصیت های انعطاف پذیری ذاتی وایجاز ساختاری آن ، با مقتضیات سیاسی و اجتماعی جامعه بسته ایران بیشتر می تواند خود را تطبیق بدهد وامکان باز آفرینی لحظه های ناپایدار را به نویسنده بدهد ؛ ازاین رو ، درجوامعی مثل ایران که مدام دستخوش نا آرامی وبی ثباتی است وخودکامی هابر آن حاکم است ، قالب داستان کوتاه بهتر می تواند رشد کند وکارایی داشته باشد ومناسبت های اجتماعی وسیاسی را درنظر داشته باشد و کمبودها و ناروایی هارابهتر نشان بدهد .
ازنظر تاریخی سه دوره مشخص را می توان برای داستان کوتاه نوین فارسی برشمرد :
1- دوره آغازین وتکوینی 2- دوره رشد وتحول 3- دوره ناهمگونی
1- دوره آغازین وتکوینی : از سال ( 1301) با مجموعه داستان های کوتاه « یکی بود یکی نبود » نوشته محمد علی جمال زاده ( 1274-1357) شروع می شود وبا مجموعه های داستان کوتاه صادق هدایت (1281-1330) ادامه می یابد .
محمد علی جمال زاده اولین بار خوانندگان ایرانی را با نوعی داستان کوتاه ( نوول ) آشنا کرد وبعضی ازمنتقدان اور ا پدر داستان کوتاه نوین فارسی می دانند . داستان های کوتاه او یاد آور نوول های گی دوموپاسان وبه خصوص اُ. هنری ( نام مستعار ویلیام سیدنی پورتر ) بود که اغلب بر پایه پیرنگ بنا شده است ودر آن به حال وهوا وخصوصیت های روانشناختی وقایع وشخصیت زیادتوجهی نمی شود . موضوع اغلب داستان های کوتاه جمال زاده ،مثل داستان های نویسندگان مذکور بر محور حادثه ای تمرکزمی یابد و گاهی پایانی شگفت انگیز دارد . داستان ها معمولا به علت برجسته شدن حادثه ، رنگ وحال وهوای قصه ها را به خود می گیردچون در آنها نیزحادثه نقش تعیین کننده دارد وتکوین وپرورش شخصیت ها ووضعیت وموقعیت ها چندان مورد اعتنا نیست . داستان های کوتاه مجموعه « یکی بود ؛ یکی نبود » که الگوی داستان های بعدی جمال زاده قرارمی گیرد اغلب داستان هایی است جذاب وسرگرم کننده ،اما بر خلاف شکل وظاهر خشنود کننده آن ها درباطن از عمق وجامعیت چندانی برخوردار نیست واز آنها می توان به عنوان داستان های حادثه پر دازانه ولطیفه واریاد کرد . ویژگی ممتاز اغلب این داستان ها ، لحن طنز آمیز وهجو کننده آن هاست که نابسامانی واپس ماندگی جامعه ایرانی را به انتقاد می کشد وخرافات وتعصبات مذهبی واختناق حاکم بر جامعه رابه استهزا می گیرد . جمال زاده اغلب شخصت های داستان های خود را ازمیان توده های مردم عامی وبیسواد کوچه وبازار انتخاب می کند وشیوه نگکار او ساده وگفتاری است وپرازکلمات واصطلاحات وضرب المثل های عامیانه ، پیش از جمال زاده ،نثر آثار ادبی داستانی ف مصنوع وانشاء پردازانه ومنشیانه ومخصوص خواص واقلیت درس خوانده جامعه بود .
جمال زاده تحت تاثیر زبان محاوره ای قصه های عامیانه فارسی ، زبان گفتاری و ساده رابرای روایت داستان هایش به کار گرفت واز نثر متکلفانه مصنوع آثارادبی پیش از خود پرهیز کرد . شیوه روایت داستانی او در داستان نویس نوین فارسی تحولی به وجود آورد وداستان نویسان بعد از او اغلب درساده نویسی واستفاده از واژه ها واصطلاحات عامیانه وزبان کوچه وبازار راه او را در پیش گرفتند اما خصلت لطیفه وار وحادثه پردازانه داستان های کوتاه او ، برداستان نویسان بعد از او کمتر اثر گذاشت وپیروان نام آوری نیافت . حال آنکه داستان های کوتاه صادق هدایت برداستان نویسان بعداز خود تاثیر بسیار گذاشت وموجب تحول داستان نویسی درایران شد . از این رو هدایت بنیاد راستین ، وواقعی داستان کوتاه نوین فارسی راگذاشت .
داستان های کوتاه هدایت به نسبت از ویژگی های تکنیکی معقولی با توجه به زمان نوشتن آنها برخوردار بود وویژگی های اغلب داستان های کوتاه مدرن غربی را داشت وگذشته ازاین ، درمیان آثار هدایت انواع گوناگون داستان های کوتاه ، از داستان های واقع گرایانه وناتورالیستی ، تا داستان های خیال و وهم ( فانتزی ) رامی توان یافت . تنوع این داستان ها حوزه گسترده ای از داستان نویسی را به وجود آورد وبعد ازهدایت ، داستان نویسان ایرانی با طبایع وجهان بینی های مختلف خود هر کدام به نوعی از آثار او تاثیرگرفتند . این تاثیر پذیری تقریبا درنویسندگان بلافصل اومستقیم بود ودر نویسندگان نسل های بعد غیر مستقیم ونا آگاهانه .
البته یاد آوری این نکته ضروری است که پیشرفت داستان کوتاه نویسی درجهان وابداع وکشف شیوه های تازه روایت داستان کوتاه وترجمه آثار گزیده داستان نویسان خارجی وآشنایی روز افزون داستان نویسان ایرانی با ویژگی های تکنیکی وانواع بدیع ومدرن داستان کوتاه ، ازهمان آغاز درتحول وگسترش داستان کوتاه فارسی بسیار موثر واقع شد ، تا آنجا که داستان های کوتاهی که در طی این هفتاد سال واندی نوشته شده ، ازنظرتنوع وساخت و پرداخت کلی اگر با انواع خوب داستان های کوتاه جهان نتواند برابری کند با معیارهای شناخته شده ومقبول داستان کوتاه نویسی دنیاهمخوانی دارد وهنگامی که به زبان های دیگرترجمه بشود ، می تواند توجه برانگیز وموثر واقع شودواعتباری برای ادبیات داستانی معاصر ایران به دست آورد ؛ ترجمه هایی که درگذشته وحال ازداستان های کوتاه فارسی به انگلیسی ، فرانسوی ، آلمانی ، ایتالیایی ، روسی و صورت گرفته واستقبالی که از این داستان ها شده ، صحت این ادعا را ثابت می کند ، حال آنکه در زمینه رمان نویسی چنین پیشرفت وتحولی به چشم نمی خورد .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
چکیده:
ادبیات جنگ را با معیارهای گوناگونی می توان طبقه بندی کرد. هریک از این طبقه بندیها ضمن این که مزایای خاص خود را دارد با محدودیت هایی نیز روبروست. برای مثال تقسیم بندی ادبیات جنگ به لحاظ مضمون ومشخص کردن شش دسته زیر :
۱ـ ادبیات جبهه (شامل جنگ داخلی وجنگ ملی ـ میهنی )،
۲ـ ادبیات زندان وبازداشتگاه (ادبیات اسارت)،
۳ـ ادبیات اردوگاهی (مهاجران وزندگی اردوگاهی)،
۴ ـ ادبیات اشغال یا مقاومت،
۵ـ ادبیات تبعید،
۶ـ ادبیات پشت جبهه (دوره جنگ وپس از جنگ)،
نظیر هرتقسیم بندی دیگر نسبی است وبستگی به معیارهایی دارد که به نظر نویسنده در گونه شناسی ادبیات جنگ مهم تلقی می شوند. مقاله حاضر صرف نظر ازاین که محتوا ومضمون داستانها به کدام یک از انواع تعلق داشته باشد، برخی از جنبه های جامعه شناختی داستانهای کوتاه مربوط به جنگ ایران وعراق را بررسی کرده است ، از آن رو که درمیان انواع ادبیات داستانی (داستان کوتاه، داستان بلند ورمان)، داستانهای کوتاه کمتر از دیدگاه جامعه شناختی تجزیه وتحلیل شده اند . اگر این موضوع در مورد گرایش جامعه شناسی ادبیات در جهان درست نباشد، درباره ایران عاری از حقیقت نیست. از میان آثاری که طی سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۷۵ به بررسی جنبه های اجتماعی ادبیات فارسی پرداخته اند، تعداد آثاری که به بررسی داستانهای کوتاه جنگ اختصاص یافته اند، شاید نزدیک به صفر باشد. باتوجه به رقم چشمگیر داستانهای کوتاه مربوط به جنگ ایران وعراق ونیز با درنظرگرفتن گرایش بیشتر رزمندگان نویسنده یا نویسندگان رزمنده وغیررزمنده به نگارش داستان کوتاه این پرسش هماره رویاروی ماست که چرا جامعه شناسان ادبیات تااین حد به داستان کوتاه بی توجهی کرده اند؟ درپاسخ به این پرسش بایدگفت که علاوه بردلایل عامی که موجب عدم اقبال جامعه شناسان وانسان شناسان فرهنگی به ادبیات جنگ شده است ونویسندگان مختلف هم به آنهااشاره کرده اند، برخی ویژگیهای خاص داستان کوتاه نیز دراین عدم اقبال مؤثر بوده است ، ازجمله آن که داستان کوتاه به دلیل اندک بودن مجال نویسنده برای صحنه آرایی، زمینه سازی حوادث، شخصیت پردازی وبه تصویرکشیدن جهان اجتماعی شخصیت ها وسرنوشت آنان دراین جهان، دشوارتر از داستان بلند یا رمان تن به بررسی های جامعه شناختی می دهد. آنچه در داستان کوتاه به خواننده عرضه می شود، تنها برشی از یک واقعیت است واین وظیفه خواننده است که به مدد تخیل خویش به همه واقعیت دست یابد به تعبیری دیگر داستان کوتاه بخشی از یک تابلوی نقاشی است که بقیه بخش های آن را بیننده به یاری نیروی تخیل در ذهن بازسازی می کند، یا جورچینی (پازلی) در هم ریخته است که فرد برای پی بردن به تصویر کامل آن ، ناگزیر است قطعات را بطور صحیح ومرتب کنار هم بچیند. وظیفه جامعه شناسی وانسان شناسی فرهنگی ازاین هم دشوارتر است ؛ زیرا در راه بازسازی واقعیت اجتماعی که بخش کوچکی از آن در داستان کوتاه عرضه شده با دشواری های بسیاری روبروست وهمین دشواری ها تا اندازه ای سبب رویگردانی جامعه شناسان وانسان شناسان از بررسی داستانهای کوتاه جنگ ایران وعراق شده است.
گرایش داستان نویسان جنگ ایران به نگارش داستانهای کوتاه
به رغم دشواریها وظرافت های بسیاری که در نگارش داستان کوتاه وجود دارد، داستان نویسان جنگ ایران گرایش بسیاری به نگارش داستان کوتاه داشته ودارند. علت این گرایش پرسش اساسی است که این مقاله درصدد پاسخگویی به آن است . البته پیش از پرداختن به دلایل این موضوع یادآوری می شود که حجم آثار ادبی تولیدشده در این زمینه پس از خاطره نویسی قرار می گیرد ودر واقع نخستین ژانر (گونه ) ای که نویسندگان جنگ به آن پرداختند، خاطره نویسی بود، که دلایل آن در جای خود قابل بررسی است.
به نظر می رسد دلیل اقبال داستان نویسان جنگ ایران به این گونه داستانی ، درمقایسه با سایر گونه های داستانی ، ناشی ازاین امر باشد که داستان کوتاه از چندجنبه با شرایط جنگی تناسب بیشتری دارد:
۱ـ نویسندگان جنگ برآن بودندتا در کوتاه ترین زمان، مکنونات قلبی وتجارب خویش را از جنگ به نگارش درآورند و بدیهی بود در فرصت های کوتاهی که پیش می آمد نه تنها امکان نگارش رمان،که حتی داستان بلند نیز به سختی وجود داشت واز آن جا که رزمندگان نویسنده یا نویسندگان رزمنده وغیررزمنده اغلب دل نگران از دست شدن فرصت ها ونیروی فرساینده ونسیان بخش زمان بودند، قالب داستان کوتاه را برای بیان مقاصد خویش مناسب تر یافتند.
۲ـ نویسندگان جنگ غالباً نویسندگان «نسل نو» (اگر چنین تعبیری جایز باشد) محسوب می شوند. ذکر این نکته درباره نویسندگان جوان ضروری به نظر می رسد که این دسته از نویسندگان معمولاً پیش از آن که قالب هایی چون رمان را بیازمایند استعداد وتجربه خود را در قالب داستان کوتاه آزموده اند. این امر حتی اگر قاعده ای کلی وجهان شمول نباشد، دست کم در مورد بیشتر نویسندگان ادبیات داستانی که تجربه داستان نویسی خود رابا داستان کوتاه آغاز کرده اند و پس از آن در دوره پختگی به دیگر قالب های داستانی روی آورده اند، مصداق می یابد.
۳ـ داستان کوتاه ویژگی فوتوگرافیک (عکس گونگی) دارد. اگر داستان بلند یا رمان را به فیلم تشبیه کنیم، داستان کوتاه بیشتر شبیه به یک سکانس از آن فیلم است . داستان کوتاه ضبط یک احساس، تجربه یا واقعه در موجزترین شکل خود است. برخی احساسات، تجربه ها یا وقایع اگر در داستان کوتاه ثبت نشوند از دست می روند. داستان کوتاه، واکنشی در برابر تأثیرپذیری شدید از یک تجربه یا واقعه است. تجارب یا حوادثی نظیر: شهادت یک دوست یا همرزم،وقایع یک عملیات، بازگشت یک اسیر یا مفقودالاثر و…، که نویسنده از آنها به شدت متأثر شده است.
بررسی جامعه شناختی محتوای داستانهای کوتاه جنگ
آنچه آمد اشاراتی اجمالی به ویژگی های داستان کوتاه و علل گرایش نویسندگان ادبیات جنگ به این گونه ادبی است که خود از حیث جامعه شناسی ادبیات حائزاهمیت است. اکنون وقت آن فرا رسیده است که مشخص کنیم چه جنبه هایی از داستان های کوتاه جنگ به لحاظ محتوا ومضمون قابل بررسی جامعه شناختی است. اما پیش از پرداختن به این موضوع ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که این مقاله داعیه پرداختن به تمام جنبه های قابل بررسی داستانهای کوتاه جنگ به لحاظ جامعه شناختی را ندارد، زیرا در جامعه شناسی ادبیات نیز نظیر هرپژوهش تجربی دیگر نظریه ها وفرضیه های متعدد راهنمای بررسی علمی هستند ودرواقع با یاری گرفتن از آنها جنبه های مختلف متن آشکار خواهد شد. بنابراین بی مدد این نظریه ها و فرضیه ها نمی توان به همه جنبه های جامعه شناختی داستان های کوتاه جنگ پرداخت. به این ترتیب آنچه در پی می آید بیشتر به معرفی مضامین مختلف داستانهای کوتاه جنگ ایران وعراق اختصاص دارد.