یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله زبان شناسی و گفتگو

اختصاصی از یارا فایل مقاله زبان شناسی و گفتگو دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله زبان شناسی و گفتگو


مقاله زبان شناسی و گفتگو

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:68

چکیده:

زبان شناسی و گفتگو
ساختار گفتار و اولویت
بخش قبل، بر جنبه های آگاهی اجتماعی که می‌تواند بر آنچه از طریق گفته‌ها و در طول یک فعل و انفعال رابطه ایجاد کند. تاثیر داشته باشد تمرکز کرد. اصطلاح اثر متقابل (فعل و انفعال) در واقع می‌توانست شامل تعداد زیادی از زد و خوردهای کاملاً متفاوت اجتماعی شود.
برای مثال یک معلم که در کلاس در حال صحبت کردن با دانش آموزان است نوعی از اثر متقابل را نشان می‌دهد. مثالهای دیگر شامل پزشکی است که در یک کلینیک، بیماری صحبت می‌کند یا افرادی که در مذاکرات یک دادگاه شرکت می‌کنند. افرادی که در جلسه کمیته یا هیئت شرکت دارند یا افرادی که در اداره پست در حال خرید تمبر هستند و هزاران تجربه مختلفی که مردم دارند در آن یک تبادل گفتار میان افراد وجود دارد. احتمال می‌رود نوع مذاکره بر اساس موقعیتهای مختلف تعامل متفاوت باشد. به هر حال ساختار و مذاکره یعنی الگوی بنیادی من می‌گویم ... تو می‌گویی ... من می‌گویم ... تو می‌گویی از آن نوع تعامل بنیادی که ما در ابتدا آن را بدست می‌آوریم و اغلب مورد استفاده قرار می‌دهیم ناشی می‌شود. این، ساختار مذاکره و گفت و گو است. ساختار گفت و گو چیزی است که ما با آن در طول بیشتر مذاکره آشنا هستیم. اکنون زمان آن رسیده که به این ساختار به عنوان یک منظر حساس و دشوار کاربرد آشنای دقیق تر بنگریم.
 
تجزیه و تحلیل و گفتگو
استعاره‌های زیادی برای توضیح و شرح ساختار مذاکره به کار رفته‌اند برای بعضی گفت و گو و مذاکره مثل یک رقص است ، با شرکای مذاکره که به آرامی حرکاتشان را با هم هماهنگ می‌کنند. برای دیگران گفت و گو مثل عبور یک ترافیک از یک تقاطع می‌باشد که شامل حرکات متناوب بسیار و بدون هیچ برخوردی است.
به هر حال گسترده ترین روش تحلیلی مورد استفاده نه بر اساس رقصیدن (موسیقی وجود ندارد) و نه بر اساس جریان ترافیک و علائم ترافیکی موجود نیست) است. بلکه بر اساس قیاسی با کارکردهای اقتصادی یک فروشگاه می‌باشد.
در این فروشگاه یک جنس کمیاب وجود دارد که بستر کلام و حق صحبت نام دارد و می توان آن را تحت عنوان حق سخن گفتن تعریف کرد. در هر موقعیتی که کنترل به خوبی ثابت نشده باشد هر کس می‌تواند برای بدست آوردن آن سعی کند. این ،‌گرفتن نوبت نام دارد. از آنجا که این یک شکل فعالیت اجتماعی است، گرفتن نوبت بر اساس یک سیستم مدیریتی محلی عمل می‌کند. که به طور مذاکره‌ای توسط اعضای یک گروه اجتماعی شناخته می‌شود.
سیستم مدیریتی محلی ضرورتاً تعدادی از مذاکرات برای بدست آوردن نوبت‌ها، حفظ آنها و یا از دست دادنشان است. این سیستم بیشتر در نقاطی موردنیاز است که یک تغییر و تحول امکان پذیر در اینکه چه کسی نوبت را دارد، وجود داشته باشد.
هر نقطه تغییر نوبت امکان پذیر یک مکان تحول رابطه (TRP) نامیده می‌شود. در داخل هر گروه اجتماعی ویژگی هایی برای سخن گفتن و یا عدم سخن گفتن وجود خواهند داشت که نوعاً با یک TRP مرتبط هستند.
این نوع از استعارة تحلیلی برای ما یک منظر بنیادی تهیه می‌کند که در آن سخن گویانی که با هم در حال مذاکره و گفت و گو  هستند طوری دیده می‌شوند که گویی در طی نگه داشتن و حفظ حق صحبت در حال نوبت گیری هستند.
آنها به آرامی این تغییر نوبت را انجام می دهند زیرا از سیستم مدیریت محلی برای گرفتن آن نوبت ها در یک TRP مناسب آگاهی دارند.
استعاره می تواند در آن دسته مذاکرات و گفت و گوهایی کاربرد داشته باشد که در آنها گویندگان همکاری می کنند و حق صحبت را به طور مساوی تقسیم می کنند . همچنین این می تواند آن دسته گفت و گوهایی را تشریح کند که در آنها به نظر می رسد گویندگان در رقابت هستند در حال جنگ برای حفظ حق صحبت و جلوگیری از گرفتن آن بوسیله دیگران این روشهای اثر متقابل مذاکره ای اساسا از یک گروه اجتماعی به گروه دیگر تفاوت دارند.
برای مصور کردن این سیستم در کار ، در حالتی که از فرضیه های متفاوت دیگر گروههای اجتماعی درباره معنا و مفهوم ویژگی های گوناگون آگاهی داریم ،‌بر روی گفت و گوهایی یک گروه اجتماعی تمرکز می‌کنیم (گویندگان انگلیسی زبان طبقه متوسط در یک جمع )
(مکثها ، تداخل یا همزمانی و کانالهای برگشتی)
بیشتر اوقات مذاکره و گفت و گو شامل دو یا تعداد بیشتری از شرکت کنندگان است که نوبت ها را بدست می‌آورند.
و در هر زمان تنها یکی از آنها سخن می‌گوید. گذر آرام از یک گوینده به گوینده بعدی با ارزش به نظر می رسد. گذرهایی با یک سکوت طولانی بین نوبت ها یا تداخل کلامی قابل توجه ، غیر استادانه و زشت تلقی می گردد. هنگامی که دو نفر تلاش می کنند با هم گفت و گویی داشته باشند و متوجه می‌شوند که جریان روانی (بینششان ) وجود ندارد یا ریتم ملایمی برای گذرها و انتقال (نوبت ها) وجود ندارد، بیشتر از آنچه گفته می‌‌شود. ارتباط ایجاد می‌گرد اینجا یک حس فاصله ، عدم صمیمیت و راحتی وجود دارد همانطور که در اثر متقابل بین یک دانش آموز و پدر دوستش طی اولین ملاقاتشان در (مثال) (1) نشان داده شده
مثال (1)
آقای استریت : دیو ، رشته تحصیلی تو چیست ؟
دیو: انگلیسی ... خوب هنوز واقعاً تصمیم نگرفتم.
(3 دقیقه)
آقای استریت پس می خواهی معلم بشوی؟
دیو : - نه – جداً نه – واقعاً نه اگر بتونم کاری بکنم
(5/2 دقیقه)
آقای اسمیت: - وا- // تو کجا... - ادامه بده
دیو؛- منظورم اینه که این – اه ببخشید // من ...
همانطور که در (مثال) (1) دیده می‌شود، مکثهای خیلی کوتاه با خط اریب مشخص شده ،‌به سادگی تردید هستند.
اما مکثهای طولانی تر تبدیل به سکوت می‌شوند. سکوتها در (1) به هیچ کدام از گویندگان قابل اسناد نیستند زیرا هر کدام یک نوبت را کامل کرده اند. اگر یک گوینده در واقع بستر را به گوینده دیگری بازگرداند و دیگری حرفی نزند بنابراین سکوت به گوینده دوم اسناد می‌گردد و با اهمیت می‌شود. این یک سکوت قابل اسناد است.
همانطور که در مثال (2) نشان داده شد، عدم پاسخ گویی از جانب دیو از طرف دوست دخترش طوری  تلقی می‌گردد که گویی در حال ایجاد ارتباط است.
مثال (2)
جین: دیو، من دارم به مغازه می روم . (2 دقیقه) جین: دیو؟ (2 دقیقه)
جین: دیو ______ چیزی نشده ؟ دیو: چی؟ چی شده ؟ جین: ولش کن.
سکوت در TRP به اندازه تداخل و همزمانی برای سستم مدیریت محلی مشکل زا نیست اگر انتظار این است که در یک زمان فقط یک نفر حرف بزند پس این همزمانی می تواند یک مشکل جدی باشد. با برگشت به مثال اول دو سطر آخر، وجود تداخل کلام را مصور می کنند . با دو خط مورب در آغاز سخن، این تداخل کلام مشخص شده است.
نوعاً ، اولین همزمانی یا تداخل هنگامی که اتفاق می افتد که هر دو گوینده تلاش می کنند با هم سخن را آغاز کنند. بر اساس سیستم مدیریت محلی، یک گوینده متوقف می شود تا به دیگری اجازه دهد تا او بستر را داشته باشد.
به هر حال برای دو گوینده که به سختی به یک ریتم سهم بندی شده گفت و گو دست پیدا می کنند روش و الگوی توقف – شروع- تداخل – توقف، ممکن است تکرار شود. نوعی از تداخل یا هم زمانی که در مثال (1) نشان داده شده به سادگی قسمتی از اولین گفت و گوی مشکل با یک مشخص ناآشناست. انواع دیگری از این نوع تداخل وجود دارند که به سختی تعبیر می شوند. به نظر می رسد برای خیلی (اغلب جوان ترها) از گویندگان ،‌سخن همراه با تداخل یا سخت هم زمان مثل یک بیانیه اتحاد و انسجام یا نزدیکی در بیان دیدگاهها و ارزشهای مشابه ، عمل می کند.
همانطور که در مثال (3) نشان داده شده تاثیر سخن هم زمان حس دو صدا را ایجاد می‌کند که به عنوان یک صدا در هماهنگی با هم همکاری می کنند.
مثال (3)
مین  آیا او را درویدیو دیدی؟ وندی: بله _ قسمتی که در ساحل است
مین : اوه خدای من او خیلی سکسی بود. وندی : او فقط خیلی وقیح بود.
مین : و همه موجها در اطرافش با هم برخورد می کردند! وندی :‌بله واقعاً وحشیانه بود.
در مثال (3) تداخل و همزمانی کلام نزدیکی را ابلاغ می‌کند. در مثال 4 تداخل رقابت را می‌رساند.
جو: وقتی اونا بودند    نیرو ادامه    می تونم حرفمو نموم کنم؟   جری: نوبت من می گفتم که ...
در مثال (4) ممکن است به نظر برسد که دو گوینده در حال جر و بحث با هم هستند اما آنها در حقیقت برای اجازه سخن گفتن با هم رقابت می کنند.
نقطه ی که در آن هزمانی صورت می‌گیرد مانند یک وقفه تلقی می‌شود و اولین گوینده در واقع مجبور است که در مورد سازنده نظریه‌ای بدهد تا در مورد موضوع گفت و گو با صدایی بلندتر، که با حروف بزرگ نشان داده شده ؟ در CANIFINISH‌با توجه به این انتظار که باید به او اجازه داده شود تا حرفش را به پایان برساند،‌گوینده اول در مثال (4) به بعضی از قانونهای بیان نشده ساختار گفت و گو متوسل می‌شود. انتظار می‌رود تا وقتی که گوینده رایج به یک TRP برسد، گوینده ذخیره صبر کند.
واضح ترین نشانه،های یک TRP . پایان یک قسمت ساختاری (یک عبارت یابند، و یک مکث است. توجه کنید که در (مثال4) گوینده اول در نقطه ای می‌گوید «وقتی اونا بودند» که گوینده دوم شروع به حرف زدن می‌کند. اینجا مکثی وجود ندارد واین پایان عبارت یابند نیست این یک دقیقه کاملاً روشن است. و قانونها را درهم می شکند. به طور معمول کسانی که می‌خواهند حق صحبت را به دست آورند قبل از داخل صحبت پریدن،‌برای یک TRP ممکن صبر خواهند کرد. البته کسانی که حق صحبت را در یک محیط رقابتی حفظ می کنند از آماده کردن TRP ها جلوگیری خواهند کرد.
برای انجام این کار آنها باید از یک مکث آشکار در پایان یک بخش نحوی خودداری کنند. همانطور که در مثال (5) مصور شده است. گوینده هر کدام از مکثها را پر می کنند. (آم یا آی) مکثهایی که در داخل قرار دارند نه در پایان بخشهای نحوی. و دقیقاً قبل از این نوبت، گوینده دیگر تلاش کرده بود حق صحبت را بگیرد بنابراین گوینده در (5) بنظر می رسد برای نگهداشتن نوبتش دلواپس است،
من درباره – آم کتاب اول او که – آه واقعاً شبیه یک شروع بود و بنابراین – آ  نیست - واقعاً اهمیتی ندارد
تدبیر دیگر برای حفظ حق صحبت این است که بوسیله شروع با اصطلاحات نوعی که در مثال، 6 نشان داده شده یک ساختار بزرگتر را برای نوبتان نشان بدهید.
a . سه نقطه نظر وجود دارد که می‌خواهم اشاره کنم اول ...
.b برای انجام این کار بیشتر از یک راه وجود دارد – یک مثال این که ..
.c درباره ملوین نمی دونستی ؟ - اه اکتبر پیش بود ..
.d آیا در مورد ماشین جدید سنیدی شنیدی؟ - او آن را ...
اصطلاحات موجود در [b.a] و [G.b] به بحث در مورد واقعیتها با نقطه نظرها می‌پردازد در حلای که اصطلاحات در [6.c] . [6.d] مقدمه قصه گویی است.
در همه حالت آنها عادت دارند تبادل منظم نوبت را معوق بگذارند و اجازه دهند یک گوینده نوبت وسیعی داشته باشد در درون یک نوبت وسیع و گسترده به هر حال ، گویندگان هنوز از شرکای مذاکره ای خود توقع دارند که نشان دهند به آنها گوش می کنند. راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد . شامل اشاره سر، لبخندها و دیگر اشارات و عبارت مربوط به صورت اما رایج‌ترین اشارت شفاهی و صوتی ، علائم کانال بازگشتی نامیده می‌شوند یا به سادگی کانالهای بازگشتی بعضی از اینها در نقش ماری در مثال 7 حاضر هستند
مثال (7)
تماس گیرنده: اگر زیاد از خدمات راه دورت استفاده کنی تو ..
ماری: آها – آها     تماس گیرنده : به تحقیقی که دارم در موردش حرف میزنم علاقمند می شی چونکه
ماری : آره     تماس گیرنده : اون فقط می تواند پول تو را ذخیره کند تا تبدیل به یک سرویس ارزان تر بشه
ماری: م م م
این انواع علائم (آها – بله – م) برای گوینده رایج بازخوردی را ایجاد می‌کند که متوجه شود پیام در حال دریافت شدن است. آنها به طور معمول نشان می دهند که شنونده در حال دنبال کردن است و اعتراضی به آنچه گوینده می گوید ندارد. با وجود این انتظار طبیعی ، نبود و غیاب کانالهای برگشتی نوعاً پرمعنا تعبیر میشود.
در طول گفت و گوهای تلفنی ، نبود کانالهای برگشتی ممکن است گوینده را برانگیزد تا بپرسد که آیا شنونده هنوز آنجاست یا نه ؟ در طی این اثر متقابل روبه رو غیاب کانالهای برگشتی ممکن است به عنوان یک راه عدم موافقت تعبیر شود و به یک استنتاج عدم موافقت منتهی گردد.
در مذاکره سکوت مهم است و پرمعنی تعبیر خواهد شد.
 شیوه مذاکره ای
خیلی از ویژگی هایی که سیستم نوبت گرفتن مذاکره را توصیف می کنند بوسیله استفاده کنندگانشان معنادار می شوند. حتی در داخل یک جمعیت تعریف شده از گویندگان برای ایجاد سوء تفاهم اغلب تنوع کافی وجود دارد. برای مثال بعضی افراد توقع دارند که شرکت در یک گفت و گو خیلی فعال باشد که در این صورت صحبت کردن خیلی سریع و اغلب بدون مکث بین نوبتها و یا تعدادی یا حتی تکمیل نوبت دیگری خواهد بود. این یکی از شیوه های مذاکره ای است . این یک شیوه درگیری عالی و نیرومند، نامیده شده است. این ذاتاً با شیوه دیگری که در آن گویندگان از یک آهنگ آرام تر استفاده می‌کنند. توقع مکثهای بلندتر بین نوبتها را دارند در حرف هم نمی پرند و از قطع سخن یا تکمیل نوبت دیگری خودداری می کنند متفاوت است.
این شیوه عدم توفق و قطع سخن و عدم تحمیل آن یک شیوه عالی بی ملاحظه نام دارد. وقتی یک گوینده که نوعاً روش اول را استفاده می کند در یک گفت و گو با یک گوینده که به طور معمول روش دوم را استفاده می کند. برخورد کند،‌مذاکره به یک طرفه شدن متمایل می گردد روش مشارکت فعال در بحث ، تمایل پیدا می کند تا روش دیگر را در هم بشکند. هیچ یک از گویندگان ضرورتا تشخیص نمی دهند که اینها روشهای مذاکره و گفت و گویی هستند که اندکی تفاوت دارند. به جای آن گوینده پر سرعت تر ممکن است فکر کند که گویند کم سرعت چیزی برای گفتن ندارد. خجالتی است و شاید خسته کننده یا حتی احمق . در عوض او احتمال دارد به عنوان یک آدم پر سر و صدا تحمیل کننده ،‌سلطه جو، خودخواه و حتی مزاحم دیده شود. ویژگی های شیوه مذاکره اغلب به عنوان رفتارهای شخصی تعبیر می شوند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله روش گفتگو

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله روش گفتگو دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله روش گفتگو


دانلود مقاله روش گفتگو

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:31

چکیده:

در این نوشتار من به دنبال طرح مجدد نقدهایی که بر مردم‌نگاری، بالاخص در دهه‌های اخیر و با انتقادات نحله‌های پست مدرن بر مردم‌نگاری مطرح شده، نیستم. این نقدها عمدتاً در سنت انسان‌شناسی غربی بوده و معطوف به پیامدهای رابطه انسان‌شناس غربی با یک موضوع بومی و تاثیر این رابطه بر نتایج تحقیق و بازنمایی و بازتابندگی موقعیت محقق غربی و رابطه آن با محیط خودش و محیط بومی بر نتایج تحقیق است. البته ایده اصلی من در این قسمت نیز طرح چنین مباحثی است، اما نه در مورد انسان‌شناس غربی، بلکه در مورد انسان‌شناس بومی. چون فکر می‌کنم این بخش از مناقشات روش‌شناختی و فراتحلیلی در انسان‌شناسی به دلیل آنکه عموماً تا به حال انسان‌شناسان غربی مدنظر بوده‌اند، از قلم افتاده و بی‌توجه مانده‌اند (ر.ک: به مباحث مربوط به نقد روشی انسان‌شناسی در فکوهی، 1381: 8ـ 223). به عبارت دیگر بحث من بر سر محدودیت‌های موجود در پارادایم روش‌شناسی انسان‌شناسی برای انسان‌شناسان بومی و موضوعات بومی‌شان است. قبل از شرح این مساله بهتر است به ویژگی‌های کلی پارادایم روش انسان‌شناسی بپردازم.
پارادایم روش‌ انسان‌شناختی استفاده از مفهوم پارادایم، و طرح روش‌شناسی انسان‌شناختی به عنوان یک پارادایم در این مباحث کارایی بسیار مناسبی دارد. از منظر توماس کوهن، هر علمی در مرحله عادی، تحت تاثیر یک پارادایم هدایت می‌شود. پارادایم معیارهای کار و پژوهش مجاز را در درون علمی که ناظر و هادی آنست، تعیین می‌کند و فعالیت‌های دانشمندان عادی را که سرگرم گشودن و حل معما هستند، هماهنگ و هدایت می‌کند. هر پارادایمی دارای ویژگی‌های خاصی است. یک پارادایم قوانین و مفروضات تئوریک مصرحه‌ای، و همچنین شیوه‌های مقبول و مرسوم تطبیق قوانین بنیادین به چند وضعیت گوناگون را دارد. از سوی دیگر هر پارادایم حاوی اصول بسیار کلی ما بعدالطبیعی است که پژوهشهای درون پارادایم را هدایت می‌کند، و همچنین دارای قابلیت‌های توجیهات روش‌شناختی برای حل مسائل می‌باشد ( چالمرز، 1374: 5ـ 113). در هر پارادایمی چهار عنصر را می‌توان دسته‌بندی کرد: سرمشق‌های اصلی، تصویری که از موضوع در آن وجود دارد، روش‌ها و تکنیک‌ها، و نظریات و چشم‌اندازهای نظری(ریتزر، 1377: 635).  بر این مبنا هر علمی موضوع‌شناسی و روش‌شناسی متناسب با آن را در بطن خودش دارد. به همین دلیل هم در تمایزات علوم، عده‌ای از متفکران بر مباحث روشی به عنوان عامل اصلی تاکید دارند. چرا که روش‌شناسی‌ها در صورت‌بندی یک علم بسیار مهم‌اند و «هر چشم‌انداز روش‌شناختی شیوه خاصی از نگاه کردن و تاثیر بر جامعه را نشان می‌دهد. روش‌ها نمی‌توانند ابزارهای خنثایی باشند، زیرا مشخص می‌کنند که موضوع بررسی چگونه بصورت نمادین ساخته‌ می‌شود و یک محقق در برابر داده‌ها چه تعریف خاصی از خود را بر می‌گزیند» (سیلورمن، 1381: 140). تاریخ رشته انسان‌شناسی به جهت تکوین این علم و موضوع آن و تحولاتش، یک پاردایم روش‌شناختی خاص خودش را شکل داده، که این پارادایم در سرمشق‌های اصلی برای روش‌شناسی و نوع تعریف موضوع و رابطه محقق و موضوع و در نهایت پروبلماتیک‌های خاص این عناصر تبلور یافته است. البته این روش‌شناسی‌ها و پارادایم روشی ارتباط عمیقی با تئوریها دارد، چرا که تئوریها در نهایت از خلال همین روش‌ها و هماهنگ با آنها تولید می‌شوند.
همانطور که گفته شد تاریخ تکوین انسان‌شناسی، ریشه‌های شکل‌گیری و مبانی پارادایم روش‌شناسی انسان‌شناختی را تعیین کرده است. مردم‌نگاری به عنوان بنیاد انسان‌شناسی و روش‌شناسی آن، به خوبی این پارادایم را نشان می‌دهد. تاریخ این رشته با مطالعه سایر جوامع پیوند عمیقی دارد. موضوع تحقیقات مردم‌نگاری به لحاظ سنتی مردم جوامع غیرغربی و غیرصنعتی بوده و مهمتر از همه اینکه هدف اصلی کار میدانی، توصیف هر فرهنگی بود که برای غربی‌ها ناشناخته بود(بیتس و پلاگ، 1375: 97 و گاربارینو، 1377: 21). انسان‌شناسی مهمترین ویژگی‌اش شناخت «دیگر بودگی‌های فرهنگی» است(فی، 1381). به عبارت دیگر، «دیگری» به عنوان موضوع اصلی مردم‌نگاری و مردم‌شناسی، ویژگی‌های خاصی را در طی تاریخ تکوین این علوم و پارادایم روش‌شناسی آنها داشته که به تدریج مهمترین ویژگی‌های این پارادایم را نیز شکل داده است. اساس منطقی و معرفت‌شناختی علم انسان‌شناسی بر فهم این «دیگری» تدوین شده است(جنکینز، 1381: 165). این «دیگری» و فهم آن صرفاً مبتنی بر انگاره‌های علمی نبود، بلکه برای جهان غرب بخشی از فرآیندهای کلان فکری، سیاسی و فلسفی آن محسوب می‌شد. تاریخ سیاسی و فلسفی و فکری غرب نیز بر این انگاره «دیگری» و تعریف و تصور آن و لزوم این کارها موثر بوده است(گاربارنیو، 1377 و هال 1382 و فکوهی، 1381).
مهمترین ویژگی این «دیگری»، تفاوت آنست. انسان‌شناسی بواسطه درکی که از موضوع خودش داشت، دیگری را در رابطه‌ای تقابلی با خود و برای کمک کردن به ترسیم هویت غربی ساماندهی کرد. البته مساله تفاوت، یک مبنای معرفت‌شناختی خاصی هم در انسان‌شناسی دارد: «علم قوم‌شناسی، بواسطه نفس وجود خود برای ما اثبات می‌کند که ما با متفاوت بودن از آنچه می‌کوشیم بفهمیم، فهم را کسب می‌کنیم» (برگر، 1380: 28). تفاوت داشتن دیگری ها و چرایی و تبیین آنها و در نهایت تبیین خویشتن، مولفه اصلی مسائل و موضوعات و نظریات انسان‌شناسی بوده‌است. این تفاوت موضوع و بنیادی بودن آنرا در این نکته می‌توان دید که مهمترین و به عبارتی تمام نظریات انسان‌شناسی، هم در نسل انسان‌شناسان کتابخانه‌ای مثل فریزر و هم در سنت انساشناسی میدانی، بالاخص از مالینوفسکی به اینسو، بواسطه تحقیق بر روی جامعه‌ای متفاوت بوجود آمده‌اند.


دانلود با لینک مستقیم