فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:75
پروژه دوره کاردانی در رشته:کامپیوتر گرایش:نرم افزار
فهرست مطالب:
بخش اول:ADONET
فصل اول :شروع کار با ADONET7
فصل دوم: ایجاد connection ها24
فصل سوم: Data commandوData Reader ها33
فصل چهارم: DataAdapter ها48
بخش دوم: سیستم های مدیریت بانک اطلاعاتی 53
بخش سوم: پروژه برنامه نویسی
منابع
(همراه با جداول)
چکیده:
بخش اول
ADO.NET
ابتدا:
باید بدانید که NET Data Provider . چیست؟
بمنظوراتصال به یک منبع داده ، می بایست در ابتدا یک Net Data Provider . ، انتخاب گردد . Data Provider ، کلاس های لازم بمنظور اتصال به یک منبع داده ، خواندن اطلاعات ، ویرایش ، بهنگام سازی و انجام عملیات متفاوت بر روی داده ها را ارائه می نماید . در این مقاله به تشریح انواع Data Provider پرداخته و با نحوه انتخاب مناسب آنان بمنظور استفاده در برنامه ها ، آشنا خواهیم شد .
NET Data Provider. ، یک Component کلیدی ارائه شده بهمراه معماری ADO.NET بوده که امکان ارتباط بین یک منبع داده و یک Component ، یک سرویس وب XML و یا یک برنامه را فراهم می نماید. یک NET Data Provider .، امکان اتصال به منبع داده ، بازیابی داده ها ، انجام عملیات بر روی داده ها و بهنگام سازی منبع داده را فراهم می نماید. بهمراه فریمورک دات نت ، Provider های زیر ارائه شده است :
OLE DB .NET Data Provider
SQL Server .NET Data Provider
در آینده برای سایر منابع داده ، NET Data Provider . مربوطه ایجاد و در دسترس عموم برنامه نویسان قرار خواهد گرفت. هر Provider ، مسئولیت پیاده سازی کلاس های عمومی ADO.NET را برعهده خواهد داشت . دستاورد رویکرد فوق ، ارتباط با منابع داده متفاوت با استفاده از یک روش یکسان از طریق محیط های برنامه نویسی خواهد بود .
کلاس های NET Data Provider .
ADO.NET ، از NET Data Provider. ، بمنظور ارتباط به منبع داده ، بازیابی ، عملیات برروی داده ها و بهنگام سازی منبع داده استفاده می نماید . هر Provider ، بگونه ای طراحی می گردد که دارای حجم اندکی بوده و یک لایه حداقل بین کد های نوشته شده و منبع داده را ایجاد نمایند . ( افزایش کارائی بدون قربانی نمودن پتانسیل ها).Net Framework دارای دو Data Provider است:
SQL Server .NET
OLE DB .NET
مقدمه ای برADO.NET:
همان طور که می دانید ،بانک اطلاعاتی همان فایل های کامپیوتری است که برنامه کاربردی با استفاده از سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی آن را پردازش می کند.اما برای اینکه برنامه کاربردی با سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار کند،نیاز به یک واسط نرم افزاری دارد. یکی از این واسط های نرم افزاری ADO.NET است. به عبارت دیگر ،در زبان ویژوال بیسیک نت برای برقراری ارتباط با سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی از فناوری ADO.NET استفاده می شود.توجه داشته باشید که فناوری ADO کاملاً با فناوری ADO.NET متفاوت است، زیرا الگوی کاملاً جدیدی برای دستیابی به بانک اطلاعاتی است.
ADO.NET امکان ارتباط با بانک اطلاعاتی رابطه ای و سایر منابع داده ها را فراهم می کند .به عبارت دیگر ، ADO.NET فناوری است که برنامه های کاربردی ویژوال بیسیک نت ازآن برای ارتباط با بانک اطلاعاتی استفاده می کند.به این ترتیب این برنامه ها می توانند رکورد هایی را به بانک اطلاعاتی اضافه کنند،رکوردهایی را حذف یا ویرایش کنند. ADO.NET برای برنامه های کاربردی توزیعی (مثل برنامه های کاربردی وب) مفید است.
یکی از ویژگی های مهم ADO.NET این است که بی اتصال است.این ویژگی تفاوت اساسی آن با ADO است. در ADO ،برنامه های کاربردی به بانک اطلاعاتی وصل می شوند،یک Record Set ایجاد می کنند،و از اطلاعات آن برای پر کردن Data Grid یا محاسبات دیگر استفاده می کنند،سپس Record Set ، را ازبین برده اتصال را قطع می کنند.در حالی که اتصال باز است(اتصال با بانک اطلاعاتی برقرار است)،اتصال “زنده ای ” با بانک اطلاعاتی وجود دارد که می توانید آن را فوراً به هنگام سازی کنید و گاهی تغییرات حاصل ازکاربران دیگران را بلافاصله مشاهده کنید. در یک برنامه نه چندان خوب ،اتصال بانک اطلاعاتی ممکن است در حین انجام کارهای دیگر ،باز نگهداشته شود . معنایش این است که منابع مهمی در حال استفاده اند و در نتیجه از تعداد کاربرانی که می توانند به بانک اطلاعاتی دستیابی داشته باشند وازبرنامه های کاربردی ویژوال بیسیک نت استفاده کنند،کاسته می شود.
درADO.NET از استدلال کاملاً متفاوتی استفاده می کند. وقتی درADO.NET با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار می کنید ، اطلاعاتی که از بانک اطلاعاتی دریافت می کنید دریک Dataset قرار می گیرد اگر اطلاعات موجود در Dataset را تغییر دهید ، اطلاعات موجود در جدول متناظر با بانک اطلاعاتی تغییر نمی کند. معنایش این است که بدون نگرانی می توانید مقادیر موجود در Dataset را دستکاری کنید ،زیرا از اتصال زنده استفاده نمی شود .در صورت نیاز ، Dataset می تواند با منبع داده اصلی اتصال برقرار کند و تمام تغییرات را اعمال نماید.
ADO.NET مثل دیگر اجزای .NET Framework از مجموعه ای از آبجت ها تشکیل شده است که برای ارائه دادن عملکرد مورد نیاز،با هم ارتباط برقرار می کنند.متأسفانه،این امر می تواند یادگیری مدل آبجکت را دلسرد کننده کند_شما احساس می کنید که نیاز دارید همه ی آنها را یادبگیرید قبل از آنکه بتوانید یکی از آنها رادرک کنید. (شکل زیر توضیحی بر اجزای Framework است.)
راه حل این مشکل این است که با ایجاد یک چهار چوب مفهومی،کار را شروع کنیم.به عبارت دیگر ،قبل از اینکه سعی کنید جزئیات کارکرد هر آبجکت را یاد بگیرید ،باید درک کلی از اینکه هر آبجکت چهکاری انجام می دهد و چگونگی ارتباط آبجکت ها را بدست آورید. این همان چیزی است که ما در این فصل انجام می دهیم.ما با نگاه به آبجکت های اصلی ADO.NET و اینکه چگونه این آبجکت ها ،با هم کار می کنند تا داده هارا از یک منبع داده فیزیکی بگیرند، به کاربر بدهند و دوباره به منبع داده بدهند، کارمان را شروع می کنیم. بعد، یک مجموعه از آبجکت ها را می سازیم و آنها را به یک data form ساده، ارتباط می دهیم.
همه چیز در مورد پایه های ارتباط :
در قسمت های بعدی این فصل ،هر آبجکت را به تشریح توضیح خواهیم داد.
هر کجا که لازم باشد از یک متد یا خاصیت properties) ) استفاده کنیم که تاکنون مورد بررسی قرار نداده _ایم در انتهای پاراگراف برای راهنمایی خوانندگان استفاده می کنم.
استاندارد اتصال پایگاه داده باز:
ODBC = Open DataBase Connectivity
این استاندارد راهی برای ارتباط برنامه کاربردی با سرویس دهنده پایگاه داده فراهم می کند.ODBC واسط برنامه کاربردی API را تعریف می کند که برنامه کاربردی با استفاده از آن می تواند پایگاه داده را باز کند،تقاضاها یا بهنگام سازی ها را اجرا نماید،و نتایج را دریافت کند.
کاربردهایی مثل واسط های گرافیکی کاربر ، بسته های آماری و صفحات گسترده با استفاده از ODBC API می توانند به هر سرویس دهنده ی پایگاه داده ای که از ODBC پشتیبانی می کند،متصل شوند.
هر کدام از سیستم ها ی پایگاه داده که از ODBC پشتیبانی می کند،کتابخانه ای دارند که باید با برنامه مشتری پیوند داده شود. وقتی برنامه مشتری ODBC API را فراخوانی می کند ،کد موجود در کتابخانه با سرویس دهنده ارتباط برقرار می کند تا عمل درخواستی را انجام دهد و نتایج را دریافت نماید.
استاندارد های SQL ،واسط سطح تماس را تعریف می کند که مشابه با واسط ODBC است. APIهای ADO و ADO.NET جایگزین هایی برای ODBC هستند که برای زبانهایی مثل ویژوال بیسیک وC# طراحی شدند.
مدل آبجکتی ADO.NET
شکل زیر ،نمای ساده ای از آبجکت های اصلی مدل آبجکتی ADO.NET را نشان می دهد. البته،واقعیت کتابخانه کلاس ها، بسیار پیچیده تر است،ولی بعدأ در مورد جزئیات توضیح داده خواهد شد.حالا، فقط درک اینکه آبجکت های اولیه و اصلی کدامند و چگونه باهم ارتباط برقرار می کنند ، کافی است.
کلاسهای ADO.NET به دو عنصر (جزء) تقسیم شده اند :data Provider ها (که بعضی اوقات
Managed Provider نامیده می شود)و ارتباط با یک منبع داده فیزیکی را اداره می کنند و dataset که نشان دهنده داده های واقعی است. هر کدام از این عناصر (component) ،می توانند با مصرف کنندگان داده (data consumers) مثل web formها و winform ها ارتباط برقرار می کنند .
Data Provider ها:
عناصر data Provider،مخصوص یک منبع داده هستند. .NET Framework ،دارای دو
data provider است:
یک data provider (ارائه کننده)عمومی که می توانند با هر منبع داده OLE DB ارتباط برقرار کند و یک SQL Server Provider که برای Microsoft SQL Server نسخه های 7 و بعد از آن ،بهینه شده است.انتظار می رود که Data Provider هایی برای پایگاه داده های دیگر، مثل Oracle،DB2 نیز موجود می باشند یا شما می توانید خودتان آنها را بنویسید .
دو Data Provider موجود در .NET Framework دارای آبجکت های مشابهی هستند ،اگر چه اسم و برخی از خصوصیات و متدها،متفاوتند.مثلأ آبجکت های SQL Server Provider با sql شروع می شوند (برای مثال sqlconnection )،در حالی که آبجکت های OLEDB با oledb شروع می شوند.
(برای مثال oledbconnection ).
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:51
فهرست مطالب:
سیستم مکانیزه دبیرخانه. ۲
فرم بعدی فرمی است که جهت حذف یک نامه می باشد . ۱۹
چکیده:
سیستم مکانیزه دبیرخانه
این برنامه یک دیتابیس ساده به زبان دلفی با کمک اکسس و دستورات Sql می باشد برای این کار ابتدا به برنامه اکسس رفته و یک Tabel با نام Dabir ایجاد می کنیم که مانند عکس شامل فیلد های زیر می باشد.
Nno : شماره نامه ای که قرار است ثبت شود
Subject : موضوع نامه ای که قرار است ثبت شود
Date : تاریخی که در آن نامه ثبت شذه
Name : نام صاحب نامه
File : آدرس فایلی که نامه ذخیره می شود
جدول را ذخیره می کنیم و به دلفی می رویم :
New project را انتخاب می کنیم.
کد این یونیت به صورت زیر می باشد
unit Unit1;
interface
uses
Windows, Messages, SysUtils, Variants, Classes, Graphics, Controls, Forms,
Dialogs, Buttons, StdCtrls, Menus;
type
TForm1 = class(TForm)
Button1: TButton;
GroupBox1: TGroupBox;
Button3: TButton;
Button4: TButton;
GroupBox2: TGroupBox;
Button6: TButton;
Button2: TButton;
Button5: TButton;
Button7: TButton;
Label1: TLabel;
Label2: TLabel;
Label3: TLabel;
PopupMenu1: TPopupMenu;
N1: TMenuItem;
N2: TMenuItem;
ColorDialog1: TColorDialog;
FontDialog1: TFontDialog;
Label4: TLabel;
Label5: TLabel;
procedure Button1Click(Sender: TObject);
procedure Button3Click(Sender: TObject);
procedure Button4Click(Sender: TObject);
procedure Button5Click(Sender: TObject);
procedure Button6Click(Sender: TObject);
procedure Button2Click(Sender: TObject);
procedure N1Click(Sender: TObject);
procedure N2Click(Sender: TObject);
private
{ Private declarations }
public
{ Public declarations }
end;
var
Form1: TForm1;
implementation
uses Unit2, Unit3, Unit5, editor, Unit7, Unit4;
{$R *.dfm}
procedure TForm1.Button1Click(Sender: TObject);
begin
form1.Close;
end;
procedure TForm1.Button3Click(Sender: TObject);
begin
Form2.show;
end;
procedure TForm1.Button4Click(Sender: TObject);
begin
form3.show;
end;
procedure TForm1.Button5Click(Sender: TObject);
begin
form5.show;
end;
procedure TForm1.Button6Click(Sender: TObject);
begin
mainform.show;
end;
procedure TForm1.Button2Click(Sender: TObject);
begin
form7.show;
end;
procedure TForm1.N1Click(Sender: TObject);
begin
if fontdialog1.Execute then
begin
form1.Font:= fontdialog1.Font;
form2.Font:= fontdialog1.Font;
form3.Font:= fontdialog1.Font;
form4.Font:= fontdialog1.Font;
form5.Font:= fontdialog1.Font;
form7.Font:= fontdialog1.Font;
end;
end;
procedure TForm1.N2Click(Sender: TObject);
begin
if colordialog1.Execute then
begin
form1.Color := colordialog1.Color;
form2.Color := colordialog1.Color;
form3.Color := colordialog1.Color;
form4.Color := colordialog1.Color;
form5.Color := colordialog1.Color;
form7.Color := colordialog1.Color;
end;
end;
end.
حال به سراغ طراحی فرم های دیگر برنامه می رویم.
مانند شکل یک تیبل و یک کوری و یک دیتا ست و یک کانکشن بر روی صقحه می گذاریم و تنظیمات آنها را به فایل مربوطه در اکسس مربوط می نماییم و سه دکمه و 4 label , و 4 Edit box نیز قرار می دهیم کد این فرم برای سه دکمه به صورت زیر است که کد مهم آن کد دکمه ذخیره می باشد.
unit Unit2;
interface
uses
Windows, Messages, SysUtils, Variants, Classes, Graphics, Controls, Forms,
Dialogs, DB, ADODB, DBCtrls, Mask, StdCtrls, ComCtrls, ExtCtrls, ToolWin,
DBTables;
type
TForm2 = class(TForm)
GroupBox1: TGroupBox;
Edit1: TEdit;
Edit2: TEdit;
Label1: TLabel;
Label2: TLabel;
Label3: TLabel;
MaskEdit1: TMaskEdit;
Label4: TLabel;
DataSource1: TDataSource;
ADOConnection1: TADOConnection;
dabir: TADOTable;
RichEdit1: TRichEdit;
Splitter1: TSplitter;
Button1: TButton;
Button2: TButton;
Edit3: TEdit;
aq: TADOQuery;
Label5: TLabel;
Button3: TButton;
procedure Button1Click(Sender: TObject);
procedure Button2Click(Sender: TObject);
procedure Button3Click(Sender: TObject);
private
{ Private declarations }
public
{ Public declarations }
end;
var
Form2: TForm2;
ll:string;
oo:boolean;
implementation
uses editor;
{$R *.dfm}
procedure TForm2.Button1Click(Sender: TObject);
var
e1,e2,e3,e4:boolean;
begin
e1 := false;
e2 := false;
e3 := false;
e4 := false;
if edit1.Text = ” then e1:=true;
if edit2.Text = ” then e2:=true;
if edit3.Text = ” then e4:=true;
if maskedit1.Text = ‘1384/__/__’ then e3:=true;
if e1 or e2 or e3 or e4 then
showmessage(‘اطلاعات کامل نیست’)
else
begin
ll := ‘c:\dabir_khane\nameha\’+ edit3.Text;
aq.Active :=false;
aq.SQL.Clear ;
aq.SQL.Add (‘select * from dabir where nno=”’+edit3.Text+””);
aq.Active :=true;
if aq.IsEmpty=true then
begin
dabir.Insert ;
dabir.FieldByName (‘name’).asstring:=edit1.text;
dabir.FieldByName (‘subject’).asstring:=edit2.text;
dabir.FieldByName (‘date’).asstring:=maskedit1.text;
dabir.FieldByName (‘nno’).asstring:=edit3.text;
dabir.FieldByName (‘file’).asstring:=ll;
dabir.Post;
showmessage(‘اطلاعات ثبت شد’);
richedit1.Lines.SaveToFile(ll);
edit1.Text :=”;
edit2.Text :=”;
edit3.Text :=”;
maskedit1.Text :=”;
end
else
begin
showmessage(‘اطلاعات تکراری است’);
edit1.Text :=”;
edit2.Text :=”;
edit3.Text :=”;
maskedit1.Text :=”;
end;
end;
end;
procedure TForm2.Button2Click(Sender: TObject);
begin
adoconnection1.Connected:=false;
form2.Close;
end;
procedure TForm2.Button3Click(Sender: TObject);
begin
if edit3.Text = ” then showmessage (‘ابتدا شماره نامه را وارد کنید’) else
begin
oo:=true;
ll := ‘c:\dabir_khane\nameha\’+ edit3.Text;
RichEdit1.lines.savetofile(ll);
mainform.show;
end;
end;
end
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:100
پایان نامه مکتب لهستان تحقیق درس تجزیه و تحلیل و نقد آثار گرافیکی
فهرست مطالب:
تاریخچهای از پوستر لهستان ………………………………………………………………………….. 1
هنرمندان مکتب پوستر لهستان ………………………………………………………………………… 4
پوستر لهستان …………………………………………………………………………………………….. 11
معرفی رومن سیسلویش ………………………………………………………………………………. 51
معرفی هنریک توماشفسکی …………………………………………………………………………… 65
تأثیر مکتب پوستر لهستان در برخی مکتب دیگر ……………………………………………… 92
چکیده:
لهستان
لهستان کشوری است که به خاطر طراحی پوسترهای فیلم مشهور است .در طی دودهه پس از جنگ جهانی دوم ،لهستان جزوچند کشوری بود که سبک ملی ویژهای را درگرافیک توسعه داد .گرافیک این کشور با انعکاس فرهنگ بومی خود در آثار “تادیوس گرونووسکی ” Tadeusz Gronowski تاثیرسبک کاساندررا مخصوصا در پوستر تبلیغاتی “مادهی شویندهی رادیون ” نشان میدهد. این پوستر که برندهی جایزهی بزرگ نمایشگاه ” هنرهای تزیینی پاریس ” در 1925 شد،گربهی سیاهی را نشان میداد که در ا اثر پریدن در تشت لباسشویی سفید شده است .
سبک پوسترهای فیلم لهستان مدرن بود، اما ردپایی از آوانگارد سال 1930 لهستان در آنها دیده نمیشد.مدرنیسم در آثار حروف چینی “هنریک برلوی “Henryk Berlewi که دارای حروفی از نوع کانستراکتیویسم با نام “مکانو-فکتورا ” Mechano-factura بود و در صفحه بندی مجلههای “بلاک “Blok و “پرازنس “praesens توسط “ولادیسلاو استرزمینسکی ” wladislaw strzeminski و”هنریک استازووسکی ” Henryk stazewski و در آثار مونتاژ عکس هنرمند نابغه”میزسیلاوززوکا “Mieczyslaw Szczuka و “میزسیلاوبرمن ” Mieczyslaw Beman( که در 1927 فوت شد) دیده میشود .”برمن “به عنوان یکی از اولین رهبران مدرسه طراحی پوستر لهستان مطرح شد و روش او در نحوهی استفاده از عکس در آن دوران که بخصوص مواد تکثیر عکس کم یاب بود، یک استثنا محسوب میشد.
طرحهای پوسترهای لهستان شامل تصویر سازی نقاشی و حروف طراحی شده بودند .این پوسترها که در بیان بسیار صریح بودند، دارای سبک طبیعت گرای ساده ،بعضی تزیینی و در بعضی موارد دراماتیک و با عناصر مافوق طبیعی (سوررئال)همراه بود که بعضی اوقات مانند رویا به نظر میرسید و اغلب همراه با نوعی تخیل کابوسانه بود.به غیر از “برمن ” ،بزرگترین طراحان پس از جنگ “تدیوس ترپکوفسکی “Tadeusz Trepkowski ،”هنریک تومازوفسکی ” Henryk Tomaszewski”یان لنیکا “Jan Lenica “والدمار سویرزی “waldemar swierzy،”جولیان پالکا” Julian palka ،”اریک (هنریک)لیپینسکی “Eryk(Henryk)Lipinski،”ووجک فانگور”Wojciech fangor،”رومن سیزلویچ “Roman cieslewicz”ووجک زامزنیک”Wojciech Zamecznik و “استانیسلاوزامزنیک”Stanislaw Zamacznik بودند.آنها تحت حمایت بنگاه انتشاراتی دولتی (WAG) در یک سال بیش از دویست پوستر طراحی نمودند.با انتشار مجلهی “پراجکت “Projekt،آثار آنها قسمتی از فرهنگ مشوق ووسیلهای برای آموزش هنر شد.
مدیریت هنری WAG بر عهدهی “ژوزف مروزاک “Josef Mroszczak بود که همراه با “تومازوفسکی “در آکادمی هنرهای زیبای “ورشو” تدریس میکرد. آنها وهمکارانشان از آزادی رقابت با دیگر کشورهای اروپای شرقی، به خصوص چکسلواکی و مجارستان که مانند لهستان تا قبل از فاشیسم پوسترهای ملی و سنتی مهمی داشتند و آوانگارد قوی پرورش داده بودند ،لذت میبردند.
فن لیتوگرافی به خلاقیت هنری کمک کرد و سبک بخصوصی را به همراه آورد.علائم با دست طراحی شده ،کارهای استادانه با حروف چاپی که دربسیاری از موارد دیده میشد، عکاسیهای بدون امضا و ساختارهای هندسی طراح همه حاکی از حضور طراح در هنگام تولید اثر بود.این سنت در آفیشهای “ساویناک”در فرانسه نیز بچشم میخورد.از 1963 ،”لنیکا” در فرانسه کارمیکرد و”سیزلویچ ” در پاریس بود .از این جا گرما ، طنز و سنت هنرمندان لهستانی توسط گروه طراح “گراپوس”Grapus در دههی 1970 جلب شد و به صورت یک چرخهی پر از اطلاعات وبحث و مناظره تبدیل شد.
هنرمندان مکتب پوستر لهستان:
در سال 1968 اولین موزه پوستر جهان در ورشو گشوده شد.دو سال قبل از آن ،لهستان اولین دو سالانهی پوستر بین المللی را برگزار کرده بود که در طی سالهای بعد معتبرترین رخداد از این دست در جهان بود.
نزدیکی زمان این دو رخداد تصادفی نبود.در آن روزها ،لهستان به عنوان مرکز قابل توجه هنر “دیوارو تابلو” شهرت داشت .ویژگی ممتاز و ارزش هنری این نوع هنر باعث شد که جهان بزودی شروع به صحت دربارهی مکتب پوستر لهستانی کند.
آغاز کار این مکتب به اواخر دههی 1950 باز میگردد ،زمانی که پس از سالها سلطه رئالیسم سوسیالیستی –بر هنر ،حیات هنری در لهستان ناگهان بسیار هیجان ا نگیز شد .گرچه موفقیت معمولا پدران زیادی دارد اما در این مورد میتوانیم با صراحت تنها به یک نفر– نقاش ،طراح و هنرمند گرافیست ،هنریک توماشوفسکی اشاره کنیم .در حقیقت، او به سرعت پشتیبانی جوانان و هنرمندان بسیار مستعد را بدست آورد، هنرمندانی که سالها خود را وقف هنر پوستر کرده بودند.
مهمترین هنرمندان مکتب پوستر لهستان عبارت بودند از :Mroszczak Jozef
,Jan Lenica ,Jan Melodozeniec,Waldemar Swierzy, Starowieyski
Franciszek ,Wojciech Zamecznik.
درباره ی پدیدهی پوستر لهستان تامل بسیاری شده است . به نظر میآید که موفقیت این مکتب باید به شرایط هنری و اجتماعی مربوط باشد :اجتماعی ، به علت فضای سیاسی خوب کشور در آن سالها و از سوی دیگر ،رقابت نهادها و بخصوص نهادهای فرهنگی برای سفارش پوسترهنرمندان معروف .سالها هیچ نوع فیلم،اپرا،نمایش تئاتر ،کنسرت ، فستیوال و یا هیچ رخداد عمومی دیگر بدون پوستر برگزار نشد . والدمار اشویرژی به خاطر میآورد:”سالهایی بود که هر هفته یک پوستر درست میکردم،و حتی غالبا مجبور بودم دستمزد خود را کاهش دهم.”موزه پوستر ،چند هزار پوستر لهستانی را که بین سالهای 1956و 1963 ساخته شده جمع آوری کرده است.
بزودی پوستر به یکی از عناصر فرهنگی توده مردم تبدیل شد ونهضت کلسیونرها بطور وسیعی گسترش یافت.گالریهایی بودند که درفروش پوستر تخصیص یافتند، و این هنگامی بود که در روزنامه پرطرفدارZycie Warszawy سالها مسابقه بهترین پوستر ماه و سال را برگزار میکرد که در آن خوانندگان ،داوران مسابقه بودند .پوسترهای ارزان قیمت به آپارتمانهای مردم لهستان وارد شدند :مردم آنها را روی دیوارها ،درها و حتی در دستشوئی میآویختند .دو سالانهی پوستر درورشو ،جمعیتی عظیم از بازدیدکنندگان را به خود جلب کرد.
جای تعجب نیست که اولیاءامور سوسیالیستی از پوستر به عنوان یک وسیله تبلیغی استفاده و هنرمندان را مامور تجلیل از وقایعی مانند روز کاگر ، کنگرههای حزبی ، جشنهای سالیانه و تشریفات میکردند.طراحان پیشرو پوستر لهستان در مقابل وسوسهها ایستادند ،دیگران که گاه آثارهنری برجسته ای ارائه میکردند، تسلیم شدند( مثلا پوستر معروف اثر استارویسکی که لنین را به تصویر کشیده است.)
اما این موفقیت ،بنیانهای قدرتمند هنری خود را داشت.صرفا هنرمندان گرافیک نبودند که مکتب پوستر لهستان را پایه گذاشتند،بلکه هنرمندان دیگر نیز در این امر دخالت داشتند .زیرا مطمئنا ،این مکتب یک مکتب دارای معیارهای ثابت نبود، ونمایندگان آن فرمهای بیانی مختلفی رابه کار گرفتند:هنر یک توماشفسکی به خاطر استفاده ظریف از وسیله های بیانی ، آبسترههای روشنفکرانه وسمبلهای مهذب مشهور بود.استارویسکی فاضل،دوست داشت که بیننده راشوکه کند.
او از موتیفهای سورئالیستی اجتناب نکرد، وبا رغبت به نحوه بیان نقاشی دوران گذشته رجوع کرد .اشویورژی استاد استفاده از رنگهای تند و تخت به پاپ آرت شاعرانه نزدیک بود .ملودوژینس با استفادهای کارآمد ازخطوط و نقاط ساده و تقریبا کودکانه،با هوشیاری به بدویت وفادار ماند.
همهی این هنرمندان ، خصوصیات مشابهی داشتند اما موارد زیادی به وجود داشت که هر کار هرکدام را ازهم تفکیک میکرد،زیرا همهی آنان به نحوه بیان خود دست یافته بودند و حتی از فاصله دور آثارشان بلافاصله از هم قابل تشخیص بود.اما در همان زمان، چیزی بسیار مهم برای ایجاد یک حلقه ارتباطی بین آنها وجود داشت،چیزی که مکتب لهستانی رابوجود آورد، چیزی واقعی و ممتاز .
یک دلیل این بود که همهی آنها پوسترهای بلند پروازانه ای میساختند و از عامه مردم انتظار ایجاد ارتباط و درک علائم ،سمبولها و کنایهها را داشتند .پوسترهای لهستانی ،قطعات هنری کوچکی میآفریدند که در عین حال معاماهای مصور ،لابیرنت های روشنفکرانه و بازیهای پنهان و پیدا نیز بودند. پوسترها به تنها به احساسات ،بلکه به عقلانیت نیز میپرداختند .نظاره گران نیازمند اندیشیدن بودند.
دردههی 1970 نسلی از هنرمندان جوان درزمینهی هنر طراحی پوستر طغیان کردند.این گروه که از حرکتهای دانشجوئی نشات گرفته بودند، تمرکز خود رابرروی هنرهای مفهومی گذاشتند.رهبری آن ها را هنرمندانی چون Rafal Oibinski معترض وتند رو و گروهی که به نام Wroclaw معروف بود وتوسط Eugeniusz Get- stankiewicz ,Jan Jaromir Aleksium ,Jerzy Czerniawski,JanSawka هدایت میشد، در دست داشتند.مشخصات اصلی آنهارا میتوان تیز بینی ،توصیف متفکرانه از واقعیت ، حساسیت نسبت به اتفاعات اجتماعی ،ناسازگاری مخصوص ومشاجره توصیف کرد.
دراویل دهه 1980 هنرمندان جوان به موفقیتهایی نایل آمدند .یکی از آنها که به شهرت زیادی رسید Stasys Eidrigevicius یک لیتوانیایی که در لهستان زندگی میکرد،بود .او رویاهای بیهمتای دنیای خاطرات خود و داستانهای پریان رادر هنر پوستر مطرح کرد اشکال غمگین نیمی انسان و نیمی عروسک،با چشمان درشت همواره متعجب که خانههایی چوبی را پر کرده بودند،روی پرچینهای خیابانها و تابلوهای آگهی شهرهای لهستان ظاهر شد.Wiktor sadowski مرد جوان دیگری بود با استعدادهای زیاد در هنر پوستر سازی پوسترهای مصور اوشبیه آبرنگهای تیره وتار بودند،و مانند آثارstasys مملو ازنوستالوژی ومعما.
و بالاخره ، Andrzej pagowski در نظر بعضیها آخرین نماینده مکتب پوستر لهستان است،در نظر دیگران – اولین هنرمند پوستر دوران جدید .pagowski در اواخر دهه هفتاد به پوستر روی آورد.دورههای بود که در هر سال تقریبا یک صد پوستر میساخت.برخلاف اسلاف خود،سبک متمایز باری خودش نداشت،سبکی که به سادگی قابل تشخیص باشد.در عوض آزادانه از تجربه وسیع مکتب لهستان استفاده میبرد .در پوسترهایش از همه فرمها پیروی میکرد ،همه گرایشها و سبک و فنون در آثارش باهم ترکیب میشد .وی به راحتی از ریاضت گرایی افراطی به کثرت باروک میل میکرد ونوستالوژی ،چیزهای عجیب و غریب ،هجو و خشونت را به بازی میگرفت.
همانقدر که تعیین شروع کار برای مکتب پوستر لهستان بسیار راحت است .تعیین پایان کار این مکتب همانقدر دشوار است .اگر زیبا شناسی ظریف،معنای ترکیبی و بلند پروازی برای ارائه مضامین دشوار را بر روی کاغذ به عنوان وجه مشخصه این مکتب بپذیریم .بنابراین “مرگ تدریجی “پوستر لهستان با ظاهر شدن موفقیت آمیز هنر کسانی چون Sawka,Olbinski,Aleksiun در سطح جهانی آغاز شد.هر چنداگربپذیریم که وجه تمایز مکتب لهستان،فرد گرایی و ذهن گرایی نمایندگان این مکتب، ره یافت بسیار ویژه آنان به موضوع،مهارت فوق العاده و آخر از همه که کم اهمیت تر از بقیه نیست، ارزش تصویری آثار آنان است ،پس میتوان ادعا کرد که این مکتب با نمایندگانی همچون Eidrigevicius,sadowski,pagowski سالهای بیشتری ادامه داشت.
همان موقعیت های اجتماعی وسیاسی که زمانی در ایجاد مکتب پوسترلهستان موثر بودند، در افول آن نیزموثر بودند.دراوایل دهه 90 بازار پوستر به سرعت روبه کاهش گذاشت .تئاتر ها واپراها وعاملان توزیع فیلم به سبب کمبود بودجه پوستر را کنار گذاشتند .در خیابانها پلاکاردها وبیل بوردهای وارداتی بیروح ،جای پوسترهای کوچک هنری را گرفت.عکس های خوش آب ورنگ جای طراحی پوستر را گرفت و برآن پیروز شد.
در نتیجه این وضع هنرمندان گرافیک متفرق شدند.بسیاری از هنرمندان برجسته مثل Lenica ,Szybo,fangor,sawka,Olbinski دست به مهاجرت زدند.دیگران مثل Aleksiun,Starowieyski,pagowski,Eidrigevicius,Get-stankiewicz علاقهی خود را به تولید پوستر از دست داده و به نقاشی وگرافیک سفارشی روی آوردند.
اما تغییر در گرافیک سفارشی جهان نیز در افول مکتب پوستر لهستان موصر بوده است تبلیغات خیابانی امروزه نیاز به هنرمند ندارد بلکه صنعتگران میخواهد که سفارشات مشتریان را به نحو احسن اجرا کنند .هیچ کس از هنرمند انتظار بصیرت هنرمندانه ندارد.پیام لازم نیست که تمثیلی ومبهم باشد بلکه موثر و صریح بودن آن کافی است.
و بدین ترتیب است که زیبایی تصویری فرهیخته ،جای خود را عموما به “طراحی صریح ” داده است،که در آن مدآگاهانه به عنوان منبع خلاقیت، سیلقه بد به عنوان ابزار ،بهم ریختگی کمپوزسیون ،فرم بیان و بدویت، لحن بیان میباشد .آیا این بدین معنی است که پوستر لهستان هرگز قادر نخواهد بود افتخارات پیشینش را از نو بازیابد؟
فرمت:word(قابل ویرایش)
چکیده:
آزمون های کنترل کیفی سرمهای درمانی:
در موسسه واکسن و سرم سازی رازی آزمون های مختلفی جهت تعیین سلامت و ایمنی سرمهای درمانی تصفیه شده و ارزیابی دقیق عیار سرمها انجام می دهند که این آزمون ها به طور کلی به دو گروه فیزیکوشیمیایی و بیولوژیکی تقسیم می شوند.
آزمون های گروه اول شامل: اندازه گیری PH، وزن خشک، نیتروژن پروتئین (به دو روش کجلدال و بیوره) و غیره می باشد.
آزمون های گروه دوم شامل: آزمون پیروژنی، سلامت و ایمنی، پوتنسی و غیره می باشد.
در این بخش ما به دلیل مقایسه نمونه به دست آمده و تصفیه شده توسط دستگاه دیالیز با نمونه ای که موسسه به روش سنتی دیالیز می کند آزمون های فوق را در شرایطی یکسان برای هر دو نمونه انجام دادیم و نتایج را با هم مقایسه کردیم که پاره ای از این آزمون ها و نحوه اجرای آنها را شرح داده ایم.
به دلیل اینکه آزمون های گروه اول (فیزیکو شیمیایی) در حوصله این پایان نامه و موضوع ارائه شده است لذا به ذکر این آزمون ها و نحوه اجرای آنها بسنده شده است و آزمون های گروه دوم که بیشتر جنبه پزشکی دارند را فقط به ذکر یکی از آنها که پوتنسی می باشد اکتفا کردهایم.
غلظت یون هیدروژن PH:
غلظت یون هیدروژن با پارامتر PH بیان می گردد و در همه موارد به کمک PH متر الکترونیکی اندازه گیری می شود. لازم به ذکر است که حدود قابل قبول PH برای سرمهای درمانی 2/7-4/6 می باشد.
وزن خشک: Total Solid
اساس آزمایش بر پایه قرار دادن 1 میلیلیتر سرم در شرایط خلاء درون آون در دمای 37 برای مدت 24 ساعت و سپس توزین آن می باشد.
نتیروژن پروتئین: (به روش کجلدال) Protein Nitrogen Content
نیتروژن در مواد گوناگون تحقیقاتی، صنعتی، کشاورزی یافت می شود. مثلا این عنصر را می توان در آمینواسیدها، پروتئین ها، داروهای سنتزی، کودها، مواد منفجره، خاکها، آبهای آشامیدنی و رنگها یافت. بنابراین روش های تجزیه ای برای تعیین نیتروژن خصوصاً در مواد آلی از اهمیت زیادی برخوردارند.
معمولترین روش برای تعیین نیتروژن مواد آلی، روش کجلدال است. این روش بر پایه تتراسیونهای خنثی شدن استوار است. این روش، روشی ساده بوده و به تجهیزات خاصی نیاز ندارد و نیز می توان آن را به سهولت برای تجزیه معمولی تعداد زیادی نمونه به کار برد.
روش کجلدال، روش استانداردی برای تعیین مقدار نیتروژن در پروتئین، غلات، گوشت و سایر مواد زیستی است، چون پروتئین ها تقریباً حاوی درصد یکسانی از نیتروژن هستند، لذا با ضرب این درصد در یک عامل مناسب (25/6 برای گوشتها، 38/6 برای لبنیات، 7/5 برای حبوبات) می توان درصد پروتئین نمونه را به دست آورد.
این آزمایش روی نمونه های پلاسما و فرآورده نهایی به روش کجلدال انجام شده و مقدار نیتروژن نمونه به دست می آید.
این آزمایش روی نمونه های پلاسما و فرآورده نهایی به روش کجلدال انجام شده و میزان نیتروژن نمونه به دست می آید.
از آنجا که هر یک میلی گرم نیتروژن از 25/6 میلیگرم پروتئین از 25/6 میلی گرم پروتئین فراهم می شود. پس از اندازه گیری نیتروژن پروتئین می توان مقدار پروتئین را معلوم نمود.
در این روش 1 نمونه سرم ضد مار یا عقرب را برداشته و آن را با 17 سرم فیزیولوژی (کلرور سدیم) 2 تری کلرواستیک 100% مخلوط کرده و درون یک لوله آزمایش ریخته و برای مدت 15 دقیقه با آژیناتور با فاصله به هم می زنیم. بعد آن را درون دستگاه سانتریفیوژ قرار می دهیم با دور 2000 دور در دقیقه برای مدت 15 دقیقه، تا رسوب آن کاملا ته نشین شود بعد رسوب را با چند قطره سود 40% یا 10 نرمال حل کرده و در یک بالن ژوژه 25 ریخته و با آب مقطر آن را به حجم می رسانیم.
بعد 2 از این محلول را در فیول ریخته و به آن 6 از محلول منیرالیزاتور می افزاییم. سپس فیولها را درون زنبیل گذاشته و روی هیتر قرار می دهیم. برای مدت 2 تا 3 روز در روی هیتر می ماند. اول به رنگ تیره در می آید و بعد هنگامی که به رنگ سبز تبدیل شد آن را بر می داریم (به صورت سبز غلیظ) بعد این محلول غلیظ سبز رنگ را برداشته و درون یک ارلن می ریزیم و به آن 8 محلول NaOH، 40% اضافه می نماییم که در این حالت ازت به آمونیاک تبدیل می شود.
درون یک بشر 100 ، ما 10 اسید بوریک 2% می ریزیم و 3-2 قطره اندیکاتور به آن می افزاییم و می گذاریم تا بماند و سپس این محلول را قطره قطره به درون ارلن اضافه کرده تا به حجم 80 برسد و بعد توسط اسید سولفوریک تیتر کرده تا به رنگ صورتی تبدیل شود. و از روی میزان مصرف اسید طبق فرمول زیر می توان میزان ازت را به دست آورد که اگر در 25/6 ضرب شود میزان پروتئین به دست می آید.
T: میزان شاهداست (هرسانتی متر مکعب ، با حدود 0.2 gr ازت ترکیب می شود و سولفات آمونیوم می دهد)
x: میزان اسید مصرفی در زمان تیتراسیون
Total protein= N.P * 6.25
به عنوان مثال اگر ما محلولی را با 4 مصرف اسید سولفوریک تیتر نماییم میزان کل پروتئین به صورت زیر محاسبه می شود.
Total protein= 9.5 * 6.25 = 59.375
طرز تهیه محلول منیرالیزاتور:
105gr سولفات پتاسیم به اضافه 6gr سولفات مس را با هم مخلوط کرده و 150 اسید سولفوریک غلیظ را به آهستگی به آن افزوده و سپس آنها با آب مقطر به حجم 900 می رسانیم.
طرز تهیه اندیکاتور:
83mgr برموکروزول را با 17mgr متیل قرمز مخلوط کرده و با الکل 96% به حجم 100 می رسانیم.
روش کجلدال به حضور سولفات آمونیوم حساس است. لذا نمونه ها باید فاقد سولفات آمونیوم باشد که این کیفیت با آزمایش کلرور باریم قابل بررسی است.
آزمون کلرور باریم جهت بررسی سولفات آمونیوم:
هدف این آزمایش تأیید عدم حضور مقادیر قابل توجه سولفات آمونیوم پس از دیالیز است. به عبارت دیگر کامل بودن دیالیز با منفی بودن نتیجه این آزمایش معلوم می شود.
انجام این آزمایش از آنجا که غلظت پروتئین یا نیتروژن پروتئین فرآورده نهایی تصفیه به روش بیوره یا کجلدال انجام می گیرد و هر دو روش به حضور یون آمونیوم حساس هستند حائز اهمیت است. نتیجه آزمایش مذکور اگر منفی باشد نشانه حضور مقادیر بسیار ناچیز یون آمونیوم (حدود چند میکروگرم در لیتر) در نمونه است.
روش کار بدین صورت است که 1ml از نمونه محلول حاصل دیالیز را در لوله آزمایش ریخته و به آن 8ml سرم فیزیولوژی و 1 ml کلرو باریم 10% اضافه می شود.
اگر محلول حاصل کدر شود نشانه ایجاد رسوب BaSO4 است و در غیر این صورت اگر محلول شفاف بود می توان نتیجه می گرفت که غلظت یون سولفات در نمونه بسیار ناچیز و کمتر از g/Lit4 است. (این مقدار با توجه به ثابت حاصلضرب حلالیت سولفات باریم محاسبه گردیده است که چیزی در حدود ( است)
در این شرایط غلظت یون آمونیوم نمی تواند خطای قابل ملاحظه ای در سنجش غلظت پروتئین با روش های بیوره یا کجلدال ایجاد نماید.
تعیین غلظت پروتئین به روش بیوره: Biuret Method
اساس این روش مبتنی بر این واقعیت است که در یک محیط قلیایی املاح مس دو ظرفیتی (Cu2+) می توانند با بیوره کمپلکس رنگی ایجاد کنند. چنین واکنشی با کلیه مواد پروتئینی که حداقل دارای دو پیوند پپتیدی هستند نیز قابل اجرا است.
این محلول عبارت است از محلول سولفات مس در یک قلیای قوی، که رنگ آبی- ارغوانی این محلول به اطلاعاتی در مورد عدد کئوردیناسیون کمپلکس بستگی دارد. بین Cu2+ و چهار اتم نیتروژن دو پپتید یک همسایگی و مجاورت بوجود می آید. دی پپتیدها و اسیدهای آمینه آزاد نمی توانند این واکنش را صورت دهند.
تعداد صفحات : 30
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
فهرست مطالب :
نام باشگاه: بارسلونا FCBarcelona
تاسیس : 1899
رئیس باشگاه : خوان لاپورتا
سایت اختصاصی: www.FCBarcelona.com
ورزشگاه : نیوکمپ campnou
رنگ لباس : پیراهن آبی وقرمز، شورت آبی
لباس دوم
رییس باشگاه با رای گیری از هواداران باشگاه
تعیین میشود.
بودجه باشگاه حدودا 170 میلیون یورو است .
بارسلونا اولین باشگاه اسپانیایی بود که
حرفه ای شد .
بارسا القاب زیادی دارد:
افتخارات بارسلونا
اسطوره های بارسلونا
ریکادو زامورا
یوهان کرایف
افتخارات یوهان کرایف
هریستو استیچکف
زوبی زارتا
گواردیولا
افتخارات ریوالدو
ریوالدو
رونالدو دی اسیس موریرا
اولین باشگاه : پرتو الگرا
ریکارد کیست ؟
باشگاه پر افتخار و پر ستاره بارسلونا در سال 1899 در ایالت کاتالانیا تاسیس شد.