لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق:
نوجوانی و بلوغ
دبیر راهنما:
جناب آقای کیکانلو
تهیه کننده:
محمد محمدی
بهار 1385
زنـدگـى در دنیاى امروز, زندگى در مدرسه است و سعادت و شقاوت هر انسانى به اراده همان انسان رقم مى خورد. اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید باید از سرمایه هاى عمر و استعدادهاى جوانى استفاده کنید و با اراده و عزم راسخ خود به طرف علم و عمل وکسب دانش و بینش حرکت نمایید.امام خمینى (قدس سره ).احکام دوران بلوغ
بنابه نظر مراجع دینى , دختر بعد از تمام شدن نه سال قمرى و پسر پس از اتمام پانزده سال قمرى بـالغ مى شود, چنانچه پسر قبل از رسیدن به پانزده سالگى محتلم شود یا اینکه موى زبر در محل مخصوص پیدا شود, مکلف است .
کسى که به حد بلوغ رسیده , نماز و روزه بر او واجب مى شود و باید براى انجام احکام مورد احتیاج خود از مجتهد جامع الشرایطتقلیدکند.
علایم رشد و بلوغ , اختصاص به انسان ندارد, بلکه آفریدگار جهان در همه موجودات عالم , اعم از انسان , حیوان و نبات به نحوى خاص , این پدیده شگفت انگیز را قرار داده است که پس از چندى در آنها استعداد بارورى و تولید مثل , بطور طبیعى نمایان می گردد.
علامت بلوغ درنوجوان پسر, به صورت احتلام ظاهر مى شود.انـسـان , اشـرف مخلوقات است و این حالت احتلام در او آیت و نشانه اى است از قدرت پروردگار بزرگ که جوان باید با آن آشناگردد, احکام آن رابداند ورعایت نماید.تـوضـیـح مـطلب به این ترتیب است که جوان , هنگامى که به سن بلوغ مى رسد, در خواب حالتى خـاص بـه وى دسـت مى دهد و همزمان با آن , منى ازاو خارج مى گردد و معمولا بلافاصله بیدار مى شود.او نـباید از این واقعه نگران باشد, چرا که خداوند متعال با ایجاد دستگاه جنسى در جسم او و بروز این حالت در دوران جوانى و بلوغ مى خواهد,نوید آمادگى پدر شدن ـ به منظور بقاى نسل را به او بدهد.در ایـن زمان است که پا به عرصه تکلیف مى گذارد و احکام الهى بر وى جارى مى گردد, لذا باید بلافاصله غسل نماید.انجام غسل بااحکامى که وارد شده , موجب پاکى جسم و صفاى روح اومى شود.مـستحب است در هنگام غسل ,بگوید: اللهم طهرنى و طهر قلبى که این جمله به او آرامش خاصى مى بخشد.در این هنگام , نماز و تمامى احکامى که براى بزرگسالان واجب گردیده , بر او نیز واجب مى شود.جـوان ایـنـک وارد مـرحله جدیدى از زندگانى اش شده و در پیشگاه حضرت حق , مقام و منزلت ویژه اى دارد.او اکـنـون ایـن شایستگى را یافته که مورد خطاب آفریدگار جهان واقع شده و باید به این دعوت پاسخ گوید.او در ایـن مـرحـله از زندگانى خود, باید بداند که تمام اعمال , حرکات , رفتار و گفتارش و حتى تـصـوراتـش تحت محاسبه الهى قرارمى گیرد و اگر خودرا در معرض هدایت مبدا آفرینش و در مـسـیـر قـانـون الهى قرار دهد و هماهنگ با برنامه هاى نظام خلقت عمل کند, هر روز که از عمر گرانقدر اومى گذرد, یک قدم به سوى کمال و سعادت جاوید, نزدیک مى شود.او باید قدر گوهر جوانى خود را بداند و این مرحله حساس و پرفراز و نشیب زندگى را خوب درک کند.هـمـواره خـود را در مـحـضـر خـداونـد, حـاضـر و نـاظـر بـبیند و در نمازش از او یارى جوید و دعـاکـندتا بتواند در برابر همه مسائل و سختیهایى که درآینده پیش مى آید, پایدارى نشان دهد و بر همه آنها غلبه یابد. جوان براى درک بهتر خود و نیز آشنایى با محیط پیرامون خویش , نیاز به راهنمایى و آگاهى دارد.او هـمـواره در حال رشد و نمو است و رشد جسمى اش بطور طبیعى , همراه باحالتها و هیجانهاى روحى و عاطفى است .جـسـم جـوان به شکل غیر ارادى به رشد خود ادامه مى دهد و رشد روحى و روانى وى در ارتباط مستقیم و متقابل با جسم اوست .هـنـگـامى جریان رشد, حالت طبیعى به خود مى گیرد, که او از نظر فکرى و اعتقادى در جهت صحیح و در مسیر طبیعى برنامه هاى تکاملى نظام آفرینش قرار گیرد.بـنـابـرایـن , جوان براى رشد روانى و سازندگى خود, نیازمند هدایت و راهنمایى مربیان صالح و خیراندیش است از طرفى او نیازمند به فکر کردن درباره خود و رفتار و اعمال و عکس العملهاى خویش در محیط زندگى است .او باید چگونه زیستن را بیاموزد, بخصوص زمانى که به هویت خود پى مى برد و کم کم خودش را پیدا مى کند که من کیستم و در کجا هستم و چگونه باید باشم .او بـاید پاسخ این سوالها را بیابد تا بتواند در مسیر زندگى خود سنجیده گام بردارد و به آینده اى مطمئن و سعادتمند دست یابد.یکى از روان پزشکان مى گوید: من در تحقیقات فراوانى که درباره علت ناراحتیهاى اشخاص انـجـام داده ام , بـه ایـن نتیجه رسیده ام که این افراد,دردوران کودکى و جوانى , چگونه زیستن را بخوبى فرا نگرفته اند و به اندازه کافى راهنمایى نشده اند.بسیارى از آنان در حال حاضر, خود, پدر یا مادر هستند و داراى فرزندانى نیز مى باشند.آنـهـا بـدون ایـن که خودشان بخواهند و یا بدانند, ناراحتیهاى روحى و روانى خود را به فرزندان منتقل مى کنند.جـوان بـه عـلـت این که سنش کم است و کمتر از بزرگسالان گرفتار ناملایمات زندگى شده , داراى ذهنى خام و عارى از تجربه است .او کـمـتـر از بـزرگـتـرهـا سرد و گرم روزگار را چشیده و با مشکلها و دشواریهاى کمترى در زندگى رو به رو گردیده است .ذهـن پـاک و سـاده اش چـنـدان فرصت انحراف و آلودگى پیدا نکرده و ازطرفى چون به دوران کـودکى نزدیک است , بهتر از افراد مسن , مى تواندخاطره ها و حوادث دوران کودکى خود را به یاد بـیـاورد و عـلـت بـعضى از احساسها و رفتار خود را بفهمد تا در نتیجه , هرگاه رفتار ناپسندى از خودمشاهده کرد, به آسانى آن را علت یابى کرده و اصلاح نماید.جوان , هنوز قسمت بیشتر عمر خود را در پیش رو دارد.او با شناخت بهتر خود, مى تواند از بروز واکنشهاى نابهنجار در برابر پیشامدهاى زندگى در آینده , جلوگیرى نماید.
جوان و دوران بلوغ نخستین گام :
یـکـى از آگاهیهاى بسیار مهم در زندگى جوان , قبل از شناختن محیط و پدیده هاى پیرامونش , آشنایى با خود است .توجه به خویشتن و آگاهى درباره خود یکى
تحقیق در مورد بلوغ و نوجوانی 11 ص