17 ص
در یکصد و پنجاه کیلومتری غرب آتن در یونان، شهری تاریخی به نام المپیا (Olympia) قرار
اولیه بازیهای المپیک بوده و اصلا نام این بازیها از آن گرفته شده است. در ارزش و مقام بازیهای المپیک در ایام باستان همین بس که در مدت بازیها جنگها متوقف میشد و ورزشکاران از آسیای صغیر، سوریه، مصر و جز اینها برای مسابقه و پرستش زئوس (Zeus) به شهر المپیا میآمدند.
پژوهشهای تاریخی نشان میدهد که بازیهای المپیک از سال 776 قبل از میلاد آغاز شده است و بعدها در سال 450 قبل از میلاد معبد زئوس توسط معماری بنام لیبون (Libon) ساخته شد. نیایشگاه زئوس بسیار ساده و با معماری معمولی یونان ساخته شد، ازاین رو لازم بود تا به نوعی عظمت و بزرگی زئوس در پرستشگاه ترسیم شود. راه حل چیزی نبود جز یک تندیس با عظمت از زئوس، تندیس سازی به نام فی دیاس (Pheidias) مسوول ساخت این تندیس با شکوه شد.
فی دیاس تجربه ساخت تندیسهای بزرگ از طلا و عاج را داشت. کارگاه تندیس سازی او هنوز در المپیا موجود است، او در آنجا قطعات تندیس زئوس را ساخت و پس از پایان ساخت قطعات در نیایشگاه آنها را روی هم سوار کرد.
برای سالها معبد زئوس محل جذب ورزشکاران و بازدیدکنندگان از سراسر دنیا بود. در سدهی نخست میلادی یکی از امپراتورهای روم به نام گالیگولا (Galigula) قصد آنرا داشت که این تندیس زیبا را به رم ببرد. اما در میان راه چهارچوبهایی که برای حمل تندیس ساخته بودند شکست و خساراتی هم به تندیس وارد شد، بعدها این معبد و تندیس زئوس در سده دوم میلادی توسط یونانیان بازسازی شد.
در سال 391 پس از میلاد، امپراتور یونان تئودسیوس اول (Theodosius I) بازیهای المپیک را ممنوع کرد و دربهای معبد زئوس را به روی همه بست. او بازیهای المپیک را تمریناتی برای کفر و شرک می دانست. پس از آن باران، زمینلرزه و غیره آسیبهای جدی به نیایشگاه زئوس وارد کرد تا اینکه قبل از قرن پنجم میلادی یکی از ثروتمندان یونان تندیس زئوس را از معبد به شهری بنام کنستانتینوپل (Constantinople) - که امروز جزو خاک ترکیه و حوالی استانبول است - برد.
تندیس زئوس در این شهر تا سال 462 سالم نگهداری شد، تا اینکه در این سال در یک آتش سوزی بسیار بزرگ تخریب شد. در نوشتههای به جا مانده از یونان باستان آمده است که "با وجود آنکه نیایشگاه زئوس بسیار بزرگ است و با اینکه تندیس، زئوس را در حالت نشسته نمایش می دهد اما سر تندیس تقریبآ به سقف چسبیده است. ما نگران هستیم اگر چنانچه روزی زئوس بخواهد بایستد، سقف درهم خواهد شکست!"
ارتفاع تندیس زئوس حدود 13 متر بود و سطح مجسمه به ابعاد 6.5 در 1 متر جای داده می شد، یونانیان باستان تندیس زئوس را در مراسم گوناگون با زیورآلات خاصی آرایش می کردند. در ارتباط با عظمت و زیبایی این تندیس جهانگرد معروف یونانی پاسانیاس (Pausanias) می نویسد: "روی سر این تندیس تاجی از برگ زیتون قرار داشت و در دست راست او نشان پیروزی ... در دست چپ او عصای سلطنتی که مینا کاری شده بود و روی عصا یک عقاب از طلا نشسته بود. کفشهایش طلا بود و لباسهایش از پوست حیوانات و گل یاس و ... تخت پادشاهی او از زر، چوب آبنوس و عاج فیل ساخته شده بود
17 ص
تاریخ مشهد
از پیدایش تا آغاز دوره افشاریه
تألیف محمدرضا قصابیان
اشتیاق آدمی به دانستن سرگذشت آدمیان پیشینیان و شوق کندوکاو در شیوة زندگی انسانهای دیگر، بانی و باعث ثبت و ضبط وقایع و عامل پیدایش کتابها و مقالات متعدد تاریخی بوده و تاریخ هر ملت و شهری در حقیقت شرح رویدادها و معرف پیشینه فرهنگی، سنتها و باورهای کلی و روابط . مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم یک سرزمین است که آدمی به مقتضای نیاز به آن سرزمین روی آورده و روزگارانی را به سر برده و از آن پاسداری نموده است.
تاریخ مشهد در حقیقت از پیدایش مشهدالرضا آغاز می شود و اگر چه تا حدود شش قرن برای آن تاریخی مستقل لحاظ نشده و مشهد در این دوران به عنوان تابعی از نوغان توس به شمار آمده است، اما به شهادت مستندات تاریخی، مشهد وجود داشته، و می زیسته اگر چه فرصت استقلال نداشته است. پس به قطع تاریخی دارد نانوشته، که می تواند به انضمام شرح رویدادهای دوران بعد که به طور مستقلو مفصل نوشته شده است تکمیل گردیده و تحت عنوانتاریخ مشهد از آغاز پیدایش تا کنون تدوین گردد. به ویژه آن که تا کنون تاریخ سیاسی جامع و مستقلی برای آن به نگارش در نیامده است.
تاریخ مشهد در این دوران، شرح رویدادهای ششصد ساله ای است که توس کهن پس از مرافقتی بزرگوارانه و یا به اجبار، میراث تمدن خویش را به او می سپارد، چرا که توس از آن زمان که سناباد نوغانش مفتخر به پذیرش پیکر مطهر امام رضا (ع) گردید به نیکی تولد شهری عظیم را در درون روستایی کوچک دریافت، و سپس ناظر بر بالیدن او گردید و هنگامی که توس در توفان زرد مغول و تیمور، ویرانی دیرینه های تاریخی خویش را به تلخی تجربه می کرد، متحیرانه شاهد بود که چگونه، مشهد پای می فشارد و حتی میزبانی آورگان همسایة کهن سال خویش را بر عهده گرفته است.
17 ص
آریوبرزن
آریوبَرزَن (در زبان یونانی Aριoβαρζάνης) نام سردار ایرانی بود که در کوههای پارس در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند.نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته میشود که به معنی ایرانی باشکوه است.
جای و چگونگی نبرد
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده اند،به نظر می آید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویراحمد کنونی یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایت ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لیبانی نوشتهاند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان میدهد و اسکندر می تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. (گفته می شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می کشد). آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بیپروا به سپاه مقدونی زد و شمار بسیاری از یونانیان را کشت و خود نیز تلفات بسیاری داد، ولی موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.
17 ص
کیفیت و کمیت روان آب آب سطحی حاصله از راههای آسفالت ، آجر فرش و خرده سنگ در ((کانکتیکوت )) ( ایالتی در شمال شرق آمریکا در ساحل آتلانتیک ، مرکز آن هارت فورد ) .
چکیده :
این تحقیق ، کمیت و کیفیت روان آب سطحی حاصل از راههای آسفالت همانند سازی شده ،آجر فرش تراوا و خرده سنگ را مقایسه کرد . بارش در محل اندازه گیری شد و روان آب با استفاده از سطل های شاخص دار ثبت شد . نمونه های روان آب کامپوزیتهای تحمل کننده جریان ، برای بدست آوردن میزان جامدات معلق کل ، نیتروژن کجلدا هل کل ،نیتروژن نیترا ت ، آمونیو – نیتروژن ،فسفری کل (TP) ،روی ، سرب، مس ، هر هفته مورد تجزیه و تحلیل (آنالیز) قرار می گرفت . نرخ نفوذ روی هر راه بصورت سالیانه معین می شد . آنالیز مکرر ملاکهای واریانس نشان دارد که روان آب آب سطحی ( آب باران ) بین انواع راهها به طرز قابل ملاحظه ای متفاوت است . ترتیب نزولی ( روان آب بصورت آسفالت > آجر فرش > خرده سنگ بود. میانگین نرخهای نفوذ پذیری صفر ، 2/11 ، 0/9 سانتی متر بر ساعت به ترتیب برای راههای آسفالت ،آجر فرش و خرده سنگ (سنگ خرد شده ) بود . راههای آجرفرش وخرده سنگی هردودرمقایسه با راههای آسفالت، روان آبِ آب باران را کاهش می دادند. روان آب بدست آمده از راههای آجرفرش به طرز چشم گیری حاوی غلظتهای کمتری از تمامی آلاینده های معین در مقایسه با روان آب حاصل از راههای آسفالت بود/اما روان آب حاصله از راههای خرده سنگ از نظر غلظتها شبیه روان آب حاصله از راههای آسفالت بودندبه جز در مورد غلظتهای TP ، که درروان آب راههای سنگ خردشده به نسبت روان آب حاصله از راههای آسفالتی کمتر بود.گزارش کلان از آلاینده های معین شده، بیشتر، تفاوتهای نسبی درروان آبِ آب باران را تایید می کرد تا تفاوت غلظتها را.
مقدمه:
کیفیت آب سطحی به علت بارهای آلاینده در روان آبِ آب سطحی وافزایشهای اوج وحجم روان آب ،به صورت منفی متاثر از رشد شهری می باشد. بر طبق گزارش منتشر شده در سال 1997از سوی USDA –فهرست منابع ملی ، میزان زمین رشد یافته (شهری،ساخته شده وزمین حمل ونقل روستایی ) از1982،34% افزایش یافته وبا نرخ 7/0 میلیون هکتار بر سال درحال افزایش می باشد. یک استفاده عمده از زمینهای شهری، تقسیم بندیهای مسکونی می باشد .بر اساس برنامه ملی روان آب شهری (USEPA,1983b) کیفیت روان آب شهری حاصل از مناطق آب مسکونی شبیه به انواع دیگر استفاده از زمینهای شهری است .نواحی منابع کلیدی درون مناطق مسکونی از نظر آلاینده تفاوت دارند. مثلابه نظر می رسد که چمنها دارای بالاترین غلظت روان آب فسفری ونیتروژن کجلدا هل کل ( TKN) می باشد در حالی که خیابانها دارای غلظتهای بالای روان آب جامدات معلق کل( TSS )وبسیاری از فلزات هستند.(بنرمن و همکاران ،1933.استوور وهمکاران1997)این تحقیقات نشان می دهد که روان آب حاوی سقفی مناطق مسکونی معمولا غلظتهای کمی از آلاینده ها را دارد،
اما ، سقفهای نواحی تجاری می تواند از نظر فلزات بالا باشد یک عامل بالقوه برای کاهش جانبی منبع آلودگی در توسعه مناطق مسکونی ،کاهش روان آب راههای اختصایی می باشد روان آب راه های اختصاصی از نظر غلظتهای مواد جامد ، مواد غذایی ، فلزات و PAH ها در بین نواحی منبع شهری ، متوسط است ، مدل بنر من و همکارانش (1993 ) نشان داد که در حوزه های آبریز مسکونی ،21 % از روان آب کل از راه های اختصاصی و 7% از چمن ها می آید ،گر چه راههای اختصاصی فقط 5 % از ناحیه مورد مطالعه را شامل می شدند . مدل استیوئر و همکارانش (1997) نشان داد که در 10 % ازروان آب آبریز از راههای اختصاصی می آید، گر چه آنها 4 % از ناحیه آبریز را تشکیل می دادند .
17 ص
مقدمه
میزان تولید سیب :
استان خراسان پس از استان اذربایجان غربی دومین را از نظر تولید سیب دارامی باشد .
به طوری کلی انواع سیب های به عمل آمده در استان خراسان را بر حسب وا ریته به دو نوع :1- سیب محلی 2- سیب خارجی تقسیم محلی مشهور :
1=سیب عباسی
2= سیب شیخی
3= سیب علی موری
4= سیب گلشاهی
5= سیب گلاب
6= سیب قاسم شاهی
7= سیب اخلمد
بعضی از این واریته ها تا بستانه (شیخی وعلی موری ) و بعضی زمستان می باشند سیب خارجی در دو وا ریته زیر خالا صه میشوند .1- سیب زرد 2- سیب قرمز
30-40% تولید سیب مختص به سیبهای محلی است که سلا نه از در صد انهاکاسته میشود و60-70%دیگر را سیب خارجی تشکیل میدهد که از میان این میزان 10%کل سیب خارجی متعلق به واریته قرمز و بقیه زرد می باشد .